فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۴
161 - 184
حوزه های تخصصی:
تأخیر در ازدواج و تجربه ی طولانی شدن دوران تجرد برای جوانان در سال های اخیر به موضوع مهم و تأمل برانگیزی در شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است. این پژوهش با هدف مطالعه ی تجربه ی زیسته ی دیررسی ازدواج مردان مجرد شهر تهران با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای ابعاد گوناگون این موضوع را بررسی کرده است. جامعه ی موردمطالعه ی پژوهش مردان مجرد بالای 30 سال شهر تهران بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب و یافته های حاصل از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با آن ها بعد از مصاحبه با 32 نفر به اشباع نظری رسید. بر اساس یافته های پژوهش 22 مضمون اصلی از مصاحبه ها شامل زمینه ها، علل، استراتژی ها و پیامدهای تأخیر در سن ازدواج استخراج شد که درنهایت مقوله ی هسته و اصلی تعویق ازدواج به منزله ی برآیند آشفتگی نهادی مدرن شناسایی شد. برای افزایش روایی و پایایی پژوهش حاضر نیز برای تفسیر و کدگذاری مصاحبه ها ازنظر استادان و تکنیک مثلث سازی استفاده شده است.
طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک های مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی، بر اساس تحلیل روند تغییرات دورهای تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات دور های تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق است. روش پژوهش، علمی- مقایسه ای بوده که بر اساس تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم است. جامعه آماری این پژوهش، زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شش ماه اول سال 1397 در استان آذربایجان شرقی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 200 تن از زوجین (400 نفر)، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است که عملکرد خانواده بنا بر الگوی مک مستر، سبک های مقابله با تعارض زناشویی پرسشنامه رحیم (ROCI-II) و انعطاف پذیری شناختی پرسشنامه (دنیس و وندروال، 2010) تدوین شده است. داده ها با استفاده از روش تحلیل روند، تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم با نرم افزار Spssتحلیل شدند. نتایج تحلیل روند حاکی از آن بود که تغییرات عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل گوناگون دورهای تحولی خانواده زوجین متقاضی طلاق معنادار است. بیشترین میزان عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل عقد و بدون فرزند می باشد. عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین با ورود اولین فرزند کاهش می یابد و معمولاً کمترین مقدار متغیرها در دوره نوجوانی فرزند است و در مرحله آشیانه خالی دوباره افزایش می یابد (P<0.01). نتایج پژوهش نشان می دهد عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین از مراحل دورهای تحولی خانواده تبعیت می کند. لذا پیشنهاد می شود زوجین به آموزش مهارت های اجتماعی مناسب به نوجوان توجه کنند و بعد از دوره نوجوانی فرزند، مجدداً روابط خود را با اطرافیان بازسازی کنند.
اثربخشی آموزش معنادرمانی آمیخته با معنای زندگی مبتنی بر مکتب ملاصدرا بر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش معنادرمانی آمیخته با معنای زندگی مبتنی بر مکتب ملاصدرا بر تعارض زناشویی به روش نیمه آزمایشی با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان بود که به علت داشتن تعارض زناشویی به این مراکز مراجعه کرده بودند که تعداد ۳۰ نفر از ایشان به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در طول 10 جلسه تحت آموزش معنادرمانی آمیخته با معنای زندگی مبتنی بر مکتب ملاصدرا قرارگرفت. داده ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسش نامه تعارض زناشویی جمع آوری و بااستفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغییره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش معنادرمانی آمیخته با معنای زندگی مبتنی بر مکتب ملاصدرا سبب بهبود معنادار میانگین نمرات تعارض زناشویی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه گردید.
برآورد وضعیت تعارض بین زوجین و راه حل های رفع آن بر مبنای تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی خانواده در ایران
حوزه های تخصصی:
افزایش تعداد طلاق در کشور نشانه ای از افزایش تعارض بین زوجین است. پژوهش حاضر قصد دارد به شناخت وضعیت شاخص تعارض بین زوجین در سطح کشور بپردازد. داده مورد استفاده شامل داده های پیمایش ملی خانواده در ایران است که بر روی افراد بالای 15 سال کشور انجام شده است و در تحقیق حاضر نمونه افراد متأهل آن انتخاب شده است. نتایج بررسی شاخص میزان تعارض زوجین در ایران حاکی از این است که از کل پاسخگویان متأهل 15.3 درصد هیچ گونه تعارضی با همسرشان ندارند، 40.7 درصد دارای تعارض در حد کم، 26.6 درصد دارای تعارض در حد متوسطی و 17.5 درصد نیز دارای تعارض در حد زیادی با همسرانشان هستند. افراد متأهل کمترین تعارض را نسبت به سایر موضوعات دیگر در رابطه با تعارض در نوع شغل و مسائل مرتبط با آن دارند. از بین موضوعات مورد تعارض زوجین، حضور به موقع همسر در منزل با 22.1 درصد و گذراندن وقت با یکدیگر با 21.7 به ترتیب بیشترین درصد تعارض زیاد بین زوجین را به خود اختصاص دادند. از بین راه حل های موجود برای رفع تعارض، مراجعه به مراجع قضایی و دادگاه کمترین میزان را در بین راه حل های حل تعارض زوجین به خود اختصاص داده به طوری که (88.8 درصد) پاسخگویان عنوان کرده اند که برای حل تعارض با همسرشان اصلاً به دادگاه و مراجع قضایی مراجعه نمی کنند و در همین راستا 76.5 درصد به میزان زیادی از تحمل و سازگاری و 74.5 درصد در حد زیادی از گفتگو برای رفع تعارض با همسرشان بهره می گیرند که این دو مقوله بیشترین مقادیر را در بین راه حل های حل تعارض بین زوجین به خود اختصاص دادند.
بررسی تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی، فرهنگی و اقتصادی زنان شهرستان شهربابک
حوزه های تخصصی:
رشد نهادهای آموزشی و علمی زمینه مشارکت مؤثر افراد یک جامعه را در تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فراهم می کند. دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان یکی از نهادهای آموزشی در کشور فرصتی فراهم کرده تا زنان نیز بتوانند در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نقشی فعال داشته باشند و با خودباوری بتوانند نگرش جامعه را نسبت به توانایی های زنان تغییر داده و نشان دهند که امر توسعه بدون مشارکت زنان امکان پذیر نخواهد بود. ازآنجایی که عملکردها و پیامدهای دانشگاه آزاد اسلامی در زمینه های مختلف (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده است؛ لذا هدف تحقیق حاضر بررسی نقش و عملکرد دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان شهربابک در امور آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زنان بوده است. در این راستا فرضیه های تأثیر دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی، فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی زنان موردبررسی قرار گرفت. درمجموع روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی، کاربردی و مبتنی بر پیمایش بود. در این روش از گردآوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شده است و جامعه آماری موردمطالعه کارمندان، دانشجویان، زنان خانه دار، مشاغل آزاد و دانش آموزان ساکن شهرستان شهربابک (1395) و حجم نمونه 500 نفر می باشد که جهت ورود اطلاعات و داده ها و تجزیه تحلیل آن ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتیجه آنکه دانشگاه آزاد اسلامی در امور آموزشی (T=79.16,P<5%) و در امور فرهنگی- اجتماعی T=60.85,P<5%)) و در امور اقتصادی ( T=93.37,P<5%) زنان در شهرستان شهربابک تأثیرگذار بوده است.
رابطه رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رضایت از زندگی در زنان متأهل: بررسی نقش تعدیل گر اشتغال و وضعیت اجتماعی- اقتصادی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت زناشویی و حمایت ادراک شده از همسر با رضایت از زندگی در زنان متاهل با نقش تعدیل کنندگی اشتغال و وضعیت اجتماعی-اقتصادی ادراک شده بود. نوع پژوهش مقطعی، توصیفی – همبستگی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل زنان متأهل شهر ارومیه بود که از میان آن ها 452 نفر به صورت غیرتصادفی و هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه های جمعیت شناختی، رضایت از زندگی داینر (1985)، رضایت زناشویی کانزاس و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) به فرم آنلاین استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS smartاستفاده شد. نتایج اثر مستقیم معنادار رضایت زناشویی (β=0.588, t=12.734) ، حمایت اجتماعی ادراک شده همسر (β=0.179, t=2.449) و وضعیت اقتصادی- اجتماعی ادراک شده (β=0.199, t=5.158) بر رضایت از زندگی و علاوه براین، اثر معنادار نقش تعدیل گری وضعیت اجتماعی –اقتصادی ادراک شده در مسیر حمایت ادراک شده از طرف همسر به رضایت از زندگی را نشان داد .(β= 0.153, t=2.336) در کل شاخص های برازش مدل ساختاری مطلوب بودند(GOF=0.599). براین اساس می توان نتیجه گرفت که بهبود متغیرهای پیش گفته می تواند در افزایش رضایت از زندگی زنان متاهل نقش مهمی داشته باشد. این امر می تواند راهبردهایی را جهت آموزش در کارگاه های آموزشی توسط مشاوران خانواده در راستای ارتقای رضایت زندگی زنان متاهل ارائه دهد.
روایتی از باز شکل گیری سوبژکتیویته زنان دانشجوی دکتری در تقاطع با هویت سیال مادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود پژوهش ها در مورد دلایل و پیامدهای رشد فزاینده حضور دانشجویان زن در دانشگاه های کشور و به ویژه در مقطع دکتری، توجه اندکی به تجارب زیسته زنان دانشجو در سفر تربیتی خود از ورود به آموزش عالی تا تحصیل در مقطع دکتری معطوف شده و غالباً پیچیدگی های این تجارب زیسته در پوشش کلان روایت ها مغفول مانده است. از این رو، این مقاله براساس مطالعه ای مبتنی بر پژوهش روایتی، به بررسی و فهم تجارب زیسته دو زن دانشجو دکتری در رشته علوم تربیتی در خصوص جنسیت در تقاطع با هویت های سیّال دیگر یعنی همسری، مادری و دانشجوی دکتری بودن در یکی از دانشگاه های دولتی شهر تهران می پردازد. تحلیل و تفسیر روایت های حاصل از مصاحبه های روایتی آن ها نشان می دهد که تحصیل در مقطع دکتری و مادری، باوجود شباهت ها به گونه ای متفاوت آن ها را در برساخت صورت بندی های جدیدی از هویت های درهم تنیده شان درگیر می کند. روایت اصلی آن ها تحقق خویشتن از طریق رشد و پیشرفت فردی است که آن ها با خط داستانی متفاوت از خویشتنِ خود و خط داستانی مشترک شرم/افتخار از مادری در دوره دکتری بازگو می کنند. واژگان کلیدی: پژوهش روایتی، تجارب زیسته، زنان دانشجو دکتری، هویت های متقاطع.
تحلیل گفتمان برساخت سوژه جسم مند زنانه در ارتباط با سلطه مردانه (زنان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل گفتمانِ فوکویی این مسئله است که انجام کنش «مدیریت بدن زنانه» در بستر جامعه مصرفیِ کنونی چگونه به شکل گیری فردیت و نَفسِ مستقلِ زنانه، یا برعکس، به بازتولید سلطه مردانه می انجامد. . روشِ مورداستفاده، «تحلیل گفتمانِ فوکویی» است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق فردی با زنان شهر سنندج (بیست وشش نفر به-شیوه نمونه گیری هدفمند) گردآوری شده اند. از یافته های تحقیق هشت گزاره اصلی در ارتباط با موضوع استنتاج گردید که نشان از برساخت نفس زنانه در فضای نزاع آلود و پرتناقض بیناگفتمانی دارند. تکنیک های برسازنده سوژه جسم مند زنانه در دو گروه «تکنیک های پرورش نَفس مستقل زنانه» و «تکنیک های معطوف به بازتولید سلطه مردانه» دسته بندی شده اند. همچنین، اصلی-ترین موقعیت های سوژگی که به زنان ارایه می شود عبارتند از: «پایه زندگی»، «معشوق وفادار»، «شریک جنسی»، «زن جذاب»، «زن مهربان و فداکار» و «زن خانه دار». دست آخر این که یافته های تحقیق بیانگر آنند که شش گفتمان رایج درباره زنانگی به سوبژکتیویته زنان شکل می دهند: «گفتمان خودفعلیت بخشی»، «گفتمان عشق رمانتیک»، «گفتمان زن مستقل»، «گفتمان» تناسب اندام»، «گفتمان شریک زندگی» و «گفتمان مادر دلسوز». در ارتباط با پرسش اصلی تحقیق می توان گفت که سه گفتمان نخست به پرورش نفس مستقل زنانه کمک می کنند و سه گفتمان دوم به بازتولید سلطه مردانه می انجامند.
رابطه هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیض های جنسیتی با کیفیت زندگی زنان ایرانی: نقش واسطه ای خودخاموشی
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر پژوهش های مرتبط با سلامت و کیفیت زندگی زنان بر نقش ویژه هنجارهای زنانه و تبعیض های جنسیتی تأکید نموده اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای مؤلفه های خودخاموشی در رابطه میان هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیض های جنسیتی با کیفیت زندگی زنان شاغل و دانشجوی 18 تا 40 سال بوده است. نمونه پژوهش نیز شامل 687 نفر از بانوان شهر کازرون بودند که به صورت مجازی و از طریق پاسخ-گویی به لینک پرسشنامه ها در این مطالعه شرکت نموده اند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به چهار ابزار سیاهه هم نوایی با هنجارهای زنانه (پرنت و مرادی، 2010)، سیاهه رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی (کلونوف و لندرین، 1995)، مقیاس خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و فرم کوتاه پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی تشکیل شده است. نتایج تحلیل که به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 انجام گرفت، نشان داد که هم نوایی با هنجارهای زنانه و ادراک تبعیض های جنسیتی، علاوه بر تأثیر مستقیم، به طور غیرمستقیم و به واسطه مؤلفه های خودخاموشی نیز بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی زنان تأثیر گذاشته است. نتایج پژوهشی نشان می دهد که تأکید سازمان بهداشت جهانی بر لزوم توجه به درک زنان از تبعیض های اجتماعی و نیز هنجارهای جنسیتی امری کاملاً جدی بوده و بایستی درخصوص زنان ایرانی نیز مورد توجه قرار گیرد.
مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی در دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
119 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی دختران نوجوان شهر اصفهان پس از مواجهه با دنیای جنسی است. این پژوهش با روش نظریه زمینه ای و در رویکرد برساخت گرایانه اجرا شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، دختران نوجوان 12 تا 18 ساله شهر اصفهان بودند و با روش نمونه گیری هدفمند متوالی شامل نمونه گیری گلوله برفی و نظری به بررسی فرایند فهم جنسی در تجربه زیسته آنان از اولین مواجهه با دنیای جنسی تا کنون پرداخته شده است. تکنیک استفاده شده در پژوهش مصاحبه های انباشتی و روایت گونه بود که با اجرای 3 مصاحبه مقدماتی و 24 مصاحبه نهایی ما را به سمت اشباع نظری یاری کرد. براساس یافته های پژوهش، فرایند مواجهه دختران نوجوان شهر اصفهان با ابعاد دنیای جنسی از کودکی تا زمان حاضر در سه مقوله اصلی مواجهه پروبلماتیک با دنیای جنسی، سن محوری فهم جنسی و ابهام زدایی از فهم جنسی شناخته شد. ارتباط بین این مفاهیم نشان دهنده تاریخ مندی سکسوالیته فردی و اجتماعی و سیالیت برساخت فهم جنسی است و این فرایند را از مواجهه ابتدایی با دنیای جنسی تا دستیابی مداوم به اطلاعات جدید و بازاندیشی در تفکرات، نگرش ها و فهم در پرتو سناریوهای فرهنگی و الگوهای بین فردی و درون روانی تا زمان مصاحبه روایت می کنند.
تبیین رویکرد جامعه و علل رواج روسپی گری زنان در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسپیگری پدیدهای رایج در جوامع بشری بوده و تاریخ ایران دوره عصر صفوی نیز از این امر مستثنی نبوده است. منع و محدودیت درباره این ناهنجاری اخلاقی باعث شده است که همه ابعاد تاریخی این پدیده اجتماعی کمتر ثبت و ضبط شود. با اینحال گذشته از اطلاعات پراکنده در تاریخنگاری عصر صفوی، بیشتر گزارشهای مربوط به روسپیان، در سفرنامه های اروپاییان ارائه شده است. اما این نوع اطلاعات نیز گزارش های هیجانی و اخلاقی از این رفتار اجتماعی است. هدف این مقاله با عطف به موارد گفته شده، بررسی حیات اجتماعی روسپیان در عصر صفوی است. لذا در این پژوهش جایگاه و منزلت روسپیان، توجه به رفتارهای اجتماعی و نوع برخورد شاهان و سلاطین و آحاد جامعه با این گروه، مسائل اقتصادی و مشاغل و حرفه های مرتبط با آنها، اماکن روسپیان و حتی بیماری های آنها را مورد توجه قرار گرفته است. یافته های پژوهش غلبه نگاه مردسالارانه درباره تعریف روسپیگری و حدود و ثغور آن و نیز کارکرد اقتصادی روسپیان در نوع شخصی و دولتی را نشان می دهد.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن اگاهی بر اضطراب، انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب، انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری زنان مطلقه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه ی شهر مشهد بود که تعداد 27 نفر آز آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند . با استفاده از پروتوکول MBSR 8 جلسه 120 دقیقه ایی درمان برای گروه آزمایش صورت گرفت و گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکردند. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه اضطراب آشکار و پنهان اشپیلبرگر، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، با استفاده از Spss25 و تحلیل کوواریانس تک متغیری موردسنجش قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب آشکار از یک سو و بهبود انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری از سوی دیگر شد. ولی این روش درمانی در کاهش اضطراب پنهان افراد تاثیر معنا دار نداشته است. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که توجه به مشکلات روان شناختی زنان مطلقه امری ضروری است و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان مداخله ای موثر در بهبود مشکلات زنان مطلقه به کار گرفته شود.
نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت پسماند خانگی توسط زنان (مطالعه موردی زنان ساکن شهر سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
501 - 522
حوزه های تخصصی:
امروزه، بهترین راهکار برای مواجهه با چالش های پسماند تقویت منابع اجتماعی و سرمایه های انسانی است، در این بین، زنان خانه دار که بیشتر وقت خود را در منزل سپری می کنند نقشی بسیار مؤثر در زمینه مسائل محیط زیستی و مدیریت پسماند خانگی دارند. با درک این مهم، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت پسماند خانگی از سوی زنان انجام شده است. برای انجام دادن تحقیق حاضر از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان ساکن در شهر سیرجان است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شده است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی پرسش نامه نیز تأیید شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری، با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و مدل سازی ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و انسجام اجتماعی) با مدیریت پسماند خانگی رابطه مثبت و معنادار دارد. بر این اساس، از عواملی که می تواند در مدیریت پسماند خانگی مؤثر باشد مدیریت سرمایه اجتماعی است.
بررسی رابطه میان تأثیرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و خودشیءانگاری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودشیءانگاری از جمله مسائل حوزه زنان است که در سال های اخیر، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه مک کینلی و هاید (1996) و روش کمّی از نوع پیمایشی رابطه میان اثرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و خودشیءانگاری در زنان 18 تا 35 سال شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها، پرسش نامه ای متشکل از پرسش نامه کوان، احمد و احمد (2019) برای سنجش تأثیرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی و پرسش نامه مک کینلی و هاید (1996) برای سنجش خودشیءانگاری استفاده شده است. به وسیله نرم افزار «سمپل پاور» به شیوه نمونه گیری در دسترس 270 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه، ضریب رگرسون ساده و همچنین از مدل رگرسیونی هایس (برای سنجش اثر متغیرهای تعدیل گر) استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که متغیر اثرپذیری از تبلیغات لوازم آرایشی به عنوان یک متغیر پیش بین در سطح متوسط برای متغیر خودشیءانگاری و دو مؤلفه نظارت بدنی و شرم بدنی به حساب می آید. ضرایب تبیین به ترتیب 50/0، 546/0 و 48/0 به دست آمد. این ضریب برای مؤلفه باور به کنترل بدن 18/0 از نوع منفی و معنادار است. متغیرهای تحصیلات مادر و پایگاه اقتصادی – اجتماعی به طور محدود در رابطه میان دو متغیر اصلی پژوهش نقش تعدیل گر را دارد.
بازشرقی گرایی و نوشرقی گرایی در هنر معاصر زنان خاورمیانه مطالعه نمایشگاه شکستن حجاب (2002) و نمایشگاه زنان روایت گر (2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
91 - 113
حوزه های تخصصی:
هنرمندان زنِ برخاسته از جوامع مسلمان و جغرافیای خاورمیانه با کلیشه های بصری از «زن بودن»، «مسلمان بودن» و «خاورمیانه ای بودن» مواجه اند. نمایشگاه ها و رویدادهای هنری از آثاری استقبال می کنند که به بازتولید کلیشه های بازشرقی سازی و نوشرقی گرایی تصویری می پردازند. پس از حادثه یازده سپتامبر 2001، تعداد نمایشگاه های هنری با محوریت زنان خاورمیانه افزایش یافت. این فرصتی برای زنان هنرمند بود تا مسائل شان را در کانون توجه رسانه های جهان قرار دهند؛ اما از سوی دیگر آن ها با انتظارات و کلیشه های پنهانی مواجه شدند که رویدادهای هنری غرب تمایل دارند تجربه های هنری آن ها را جهت دهند و با کلیشه های غرب همسو کنند. در مقاله حاضر با درپیش گرفتن رویکرد و روش شناسی «مطالعات رویداد» به مرور برخی از رویدادهای مهم هنر خاورمیانه می پردازیم و بر دو نمایشگاه «شکستن حجاب» (2002، یونان) و «زنان روایت گر» (2013، امریکا) تمرکز خواهیم کرد که با هدف بازاندیشی در کلیشه های فرهنگی و رد مفهوم ناتوانی زنان خاورمیانه برپا شدند. نتایج پژوهش نشان داد آثار زنان هنرمند خاورمیانه در طیفی دو قطبی قرار می گیرند؛ تصویر زنان رنجور از جنگ و زیبایی پس رانده شده سرزمین های شرق و مظلومیتی ترحم برانگیز از زنان تا تصویر زنان مقاوم و قدرتمند. در این دو سر طیف از زنان منفعل و قربانی تا آشوب گران و ستیزه جویان در برابر سنت ها، آثار متنوعی قرار دارند که مضامین زیادی را دربرمی گیرند. هنرمندان زن در جست وجوی راهی هستند که هم محدودیت های فرهنگ مردسالار را نقد کنند و هم بر انتظارات تقلیل گرایانه و اگزوتیک از هنر زنان غلبه یابند. این راه دشوار باید در برابر انتظارات بازار هنر و انتظارات سیاسی از نمایشگاه های هنری قرار گیرد.
علل زمینه ساز کودک همسری (مطالعه موردی زنان دارای تجربه زیسته مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
103 - 116
حوزه های تخصصی:
مقدمه : در جهان معاصر، پدیده ی کودک همسری در متن بسیاری از جوامع جریان دارد؛ دختران و پسران زیر سن قانونی، حتی کمتر از 10 سال مجبور به ازدواج می شوند. آمار رسمی موجود در مورد این پدیده حاکی از رتبه دوم آذربایجان شرقی بین استان های کشور است. شهر تبریز به عنوان مرکز استان به دلیل تنوع اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، برای بررسی علل زمینه ساز کودک همسری در این استان مورد پژوهش قرار گرفته است. روش شناسی: پژوهش حاضر به شیوه کیفی، براساس تجربه زیسته زنانی که این پدیده را تجربه کرده اند انجام شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند در جامعه زنان بین 15 تا 35 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تبریز که اولین بار در سن کمتر از 15 سال ازدواج کرده اند انجام شده، پاسخگویان پس از آگاهی از اهداف پژوهش به صورت داوطلبانه در مصاحبه شرکت کرده اند و نمونه گیری تا اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. یافته ها: براساس تحلیل مضمون که برای استخراج داده از مصاحبه ها استفاده شده، 21 زیر مضمون و 7 مضمون کلی به دست آمده است که براساس آن، بلوغ جنسی زودرس، مردسالاری، تعصبات مذهبی، موقعیت محل زندگی و زندگی با پدر و مادر ناتنی مهمترین علل زمینه ساز کودک همسری در شهر تبریز است. بحث و نتیجه گیری: اگرچه موضوع بلوغ زودرس و ساختار جسمی بیشتر تحت تاثیر ویژگی های ژنتیکی افراد است اما نوع برخورد با این موضوع بستگی به محل زندگی، سبک زندگی و تعاملات اجتماعی محیط دارد و مسائل اجتماعی و فرهنگی مسئله بلوغ زودرس را در پدیده کودک همسری تشدید می کند.
تبیین جامعه شناختی انحرافات جنسی در زنان(مطالعه مورد زنان دارای سابقه زندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظریه بنیانی، به مطالعه کیفی پدیده تن فروشی و شیوع روابط نامشروع و بی بندباری جنسی در جامعه که منجر به پدیده «فروپاشی» گردیده و بررسی شرایط علًی، شرایط مداخله گر، زمینه ها، استراتژی ها و پیامدهای استراتژی های بکار رفته، می پردازد. چیرگی و استیلای انحرافات جنسی بنا بر نظر اندیشمندان علوم اجتماعی، از مهم ترین عوامل گرایش به جرم و بزهکاری می باشد. هدف از این پژوهش، بررسی زمینه های وقوع جرم، استراتژی ها و پیامدهای استراتژی های بکار رفته، توسط زنان زندانی در زندان مرکزی تهران می باشد.روش : با استفاده از روش گرندد تئوری و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، با 14 زن که سابقه بازگشت مجدد به زندان داشته اند، از طریق نمونه گیری هدفمند، مصاحبه عمیق صورت گرفت. بعد از مصاحبه دهم، اشباع مفهومی حاصل گردید. برای اطمینان خاطر، انجام مصاحبه تا نفر چهاردهم، ادامه یافت. داده ها با استفاده از مدل پارادایمی اشتروس و کوربین، مقوله بندی و سپس مدل پارادایمی آن ترسیم گردید.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که، نارضایتی از ازدواج، گرایش به دوست ناباب و تنگناهای مالی، از جمله علل انحراف در این زنان می باشد. فقر، محیط نامناسب خانوادگی، خلأهای عاطفی، آسیب های عمیق دوران کودکی و فقر فرهنگی از عوامل مداخله گر در این انحراف، می باشند که راهبردهایی چون، همانندسازی انحرافی، کجروی برای بقا، ازدواج درمانی و قتل نفس را در پی دارد. برخی از پیامدهای این راهبردها، از هم پاشیدگی خانوادگی، طرد اجتماعی و فروپاشی می باشد.
تصویرسازی زنان عامه از «زن بودگی» در اینستاگرام فارسی از طریق استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
341 - 364
حوزه های تخصصی:
با مطالعه عبارات استعاری در یک زبان در خصوص زن و زن بودگی می توان به شناخت نظام ادراکی حاکم بر ذهن گویشوران آن زبان در این خصوص دست یافت. هدف این مقاله، مطالعه چگونگی مفهوم سازی زن در میان زنان عامه ایرانی در اینستاگرام و چگونگی ادراک تجربه زن بودگی توسط ایشان از طریق شناسایی استعاره های محوری ای است که معانی آن را با یکدیگر مرتبط می سازد. برای دستیابی به این هدف، ضمن بهره گیری از رویکردهای زبان شناسان شناختی، به پرسش های ذیل پاسخ داده شده است؛ 1. زنان عامه فارسی زیان، مفهوم زن و تجربه زن بودگی را در قالب چه استعاره هایی در اینستاگرام برساخت می کنند؟ 2. برساخت معنایی زنان عامه فارسی زیان از مفهوم زن و تجربه زن بودگی در اینستاگرام براساس کدام حوزه های کلان مفهومی صورت می گیرد؟ 3. چه حوزه های مبدأیی، بیش ترین کاربرد را برای حوزه مقصد زن در زبان زنان عامه فارسی زیان دارد؟ دراین تحقیق، ، از روش مردم نگاری مجازی و برای تحلیل داده ها از تحلیل استعاری بهره گرفته شده است. با تحلیل پست های به اشتراک گذاشته شده توسط 90 زن منتخب، 250 استعاره مفهومی استخراج شده که در 11 حوزه مفهومی کلان طبقه بندی شده اند. این حوزه ها به ترتیب فراوانی شامل؛ خداگونگی، عاطفه، ناتوانی، قدرت، اشیاء، طبیعت، راز و معما، گیاه، مبارزه، بازیگری و دارایی است.
Systematic review of research on the effect of modesty on family strength(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
79 - 105
حوزه های تخصصی:
The institution of the family has been attacked by various schools over the past few centuries. The formation of single-parent families, gay marriage, white marriage, etc., are the results of this invasion. In the meantime, it is "shyness" that can be the protector of the family in this cultural campaign. This article provides a systematic review of research in the field of hijab, chastity and modesty and its impact on the family in a positive light and the effects of cultural invasion in a negative light. In fact, the innovation of this research is the study of the effect of modesty as a strengthening element of the family, which has been neglected in most studies. Methods: In a search conducted in Persian and English index index banks, seven, 650 and 47 articles were found in SID, Magiran and Noormags databases, respectively. Out of 705 studies, 605 works were not conceptually related. After deleting them, 100 articles were analyzed and after studying the abstract and text of all these articles, 38 related articles were reviewed. Conclusion: The results of this study show that it is necessary to pay attention to upbringing and strengthening modesty as one of the basic factors in strengthening the family. This topic should be included in the research priorities of family researchers.
عوامل مؤثر بر شکل گیری شخصیت تربیتی حضرت زینب (س)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری شخصیت انسان ها ناشی از عواملی است که بدون توجه و شناخت آنها نمی توان برنامه تربیتی مناسبی برای انسان طراحی نمود. در این مقاله عوامل مؤثر بر شکل گیری شخصیت تربیتی حضرت زینب(س) مورد بررسی قرار گرفته است. عواملی تربیتی که سبب شد ایشان بتوانند بعد از قیام عاشورا با تدابیرشان رهبری همه جانبه خاندان پیامبر(ص) را به ویژه در اسارت ها بر عهده گیرند. در پاسخ به این سؤال عوامل وراثت و محیط از منظر روان شناسی و تأثیر هر یک به طور جداگانه بررسی شده و از منظر اسلام نیز نقش ایشان به طور ویژه مورد مطالعه قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که خانوانده ایشان مهم ترین نقش را در ایجاد شخصیت تربیتی وی داشتند.