فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۶۱ تا ۵٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
265 - 281
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی افزون بر زیبایی، فصاحت، و بلاغت، منبع مهم اطلاعاتی ای برای درک سیر تحول فرهنگی و ساختارهای اجتماعی است. ادبیات شفاهی شاخه ای از ادبیات است که کارکردهای مهمی در حوزه اجتماعی و فرهنگی دارد. لالایی ها نیز در واقع بخش مهمی از همین ادبیات شفاهی اند. مطالعه اجتماعی لالایی ها از چند جهت اهمیت دارد؛ از یک سو وسیله ای برای شناسایی فرهنگ و شناخت متقابل فرهنگ های دیگر محسوب می شود و از سویی دیگر موجب شناخت موضوع «مادری کردن» می شود. در این میان مادری کردن علاوه بر اینکه یک مسئله روان شناسانه است، رویکردی جامعه شناسانه را نیز دربر می گیرد و در چرخه تغییرات اجتماعی قرار دارد و مملو از نمودهای فرهنگی و اجتماعی است. برای بررسی نظری این موضوع نظریه کنش متقابل نمادین و همچنین نظریه ننسی چودرو در حوزه مادری کردن استفاده شد. سپس با استفاده از رویکرد کیفی، با شیوه بازنمایی اجتماعی متن لالایی های استان بوشهر بررسی شدند. نتایج بازنمایی این لالایی ها نشان دهنده این واقعیت بودند که علاوه بر حس مادرانه در لالایی ها، این اشعار منعکس کننده فرهنگ بومی و اوضاع اجتماعی و فرهنگی هم هستند. این سروده های زنان همچنین مملو از انگاره های اجتماعی بوده است که درباره زنان در جامعه و فرهنگ بومی وجود داشته و اصولاً درک زنان از موقعیتشان در این لالایی ها منعکس شده است.
<br clear="all" />
مطالعه کیفی مصرف آب در نگاه زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
271 - 293
حوزه های تخصصی:
زنان یکی از کارگزاران مهم مصرف آب در سطح مصرف خانگی اند و در شرایطی که کم آبی به ابرچالش تبدیل شده است، اطلاع از دیدگاه زنان به این وضعیت حائز اهمیت است. هدف این پژوهش کشف تجربه و تفسیر زنان شهر اصفهان از مصرف آب و کم آبی است. این تحقیق با روش کیفی انجام شده و از روش نظریه داده بنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل داده ها استفاده شده است. نحوه نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند بوده است. همچنین، برای حصول اعتمادپذیری پژوهش، از سه تکنیک اعتمادپذیری از سوی اعضا، روش مقایسه تحلیلی و بازرسی خارجی از سوی استادان راهنما و مشاور استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها، با 30 زن ساکن در شهر اصفهان مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. بعد از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 10 مقوله اصلی و مدل پارادایمی ارائه شد. مخاطرات محیطی و طبیعی و مدرن شدن به منزله شرایط علّی کم آبی، بیماری وسواس و دغدغه های اجتماعی و روانی به منزله شرایط زمینه ای، حکمرانی آب و فناوری های مصرف آب به منزله شرایط مداخله گر و صرفه جویی و آگاهی و آموزش به منزله استراتژی ها و در آخر درک خطر و مسئولیت پذیری و احساس گناه از مصرف بی رویه به منزله پیامدها به دست آمد. نظریه جوهری در این پژوهش، فرهنگ و زیرساخت در قالب یک مدل پارادایمی ارائه شد.
برساخت زیبایی بدن زنانه (مطالعه موردی: زنان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
173 - 193
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را به منزله یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمان های حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژه زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمان های زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونه گیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافته های پژوهش به تفسیر بدن به عنوان سوژه در سه سطح گفتمان های ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورت بندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان می دهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مرد سالاری به منزله گفتمان عینیت یافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهت دهی می کند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدئال» به دنبال نفی شکل های دیگر زنانگی بوده و اصولاً گره گاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت می کند.
بازنمایی زیست جهان زنان بخارائی در دوران پیشا شوروی(با تکیه بر یادداشت های صدرالدین عینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
355 - 370
حوزه های تخصصی:
زیست جهان انسان بخارائی قرن 19 و 20 مبتنی بر زمینه ها و بافتار فرهنگی و تاریخی است که طی قرون متمادی و مبتنی بر تصادمات زیستی او ساخت نهایی خود را یافته است. آنچه در این زیست، بیش از دیگر جوامع خاورمیانه ای هم عصر خود توجه پژوهشگر را جلب می کند، ابهام تصویر ظاهری و کنش فردی و اجتماعی بانوان آن در جریان مطالعه متون تاریخی است. البته مذکر بودن تاریخ و فرهنگ و ادبیات در جهان ایرانی سخن تازه ای نیست، اما حقیقت این است که رویکرد فوق در عصر تجدد در بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله ایران به چالش کشیده شده است. گویی امارت بخارا در این میان یک مثال نقض است، زیرا به جای تحول در زیست جهان بانوان، با تداوم همان انگاره مبهم در آن مواجهیم؛ در نوشتار حاضر با تمرکز بر دایره المعارف یادداشت ها (که اثر یکی از روشنفکران سده نوزده و بیست بخاراست) و اندک یافته های پراکنده موجود در منابع این سرزمین، ابهام پژوهش را در قالب دو سوال اصلی این گونه طراحی نمودیم که: « شئون زیستی زنان بخارائی این زمان چه ویژگی هایی داشته و دیگر اینکه چرا در تحولات سالهای تجددخواهی تحرکی از جانب آنها دیده نمی شود؟» مدعای ما این است که « زنان بخارائی در نقطه کانونی نظام زیستی سنتی (خانواده) در کنار مختصات پوششی، آموزشی و طبقاتی خود، چالش حداقلی را با اجتماع داشته اند، و در جریان رشد جریان های تجدّدخواهی به دلیل بستر متفاوت اجتماعشان تحول معناداری را تجربه نمی کنند».
زنان و فضای شهری کرمانشاه (مقایسه محلات دولت آباد و کسرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
219 - 250
حوزه های تخصصی:
مسأله مرکزی مکتوب حاضر مطالعه ی نسبت زنان با فضای شهری کرمانشاه است. برای این منظور زنان دو محله ی دولت آباد و کسری انتخاب شدند که بجز جنسیت، اثر پایگاه اجتماعی-اقتصادی زنان بر رابطه ی آن ها با شهر و پذیرش آن ها از سوی شهر مورد بررسی قرار گیرد. روش مقاله نظریه زمینه ای است و متناظر با مسأله و روش تحقیق، داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری شدند. راهنمای اصلی تحلیل داده ها، نظریه تولید فضای لفور بوده است.تحقیق به این نتیجه رسید که زنان هر دو محله پیوندی با شهر ندارند و شهر فضای عمومی برای پذیرش زنان ندارد. با این حال زنان محله دولت آباد نیازهای فضای شهری را در اجتماعات خویشاوندی، همسایگی و محله ای رفع می کنند و زنان محله کسری فضاهای عمومی خصوصی شده را جایگزین فضاهای شهری کرده اند. عدم حضور زنان در فضای شهر حاصل غیبت آن ها در نظم اقتصادی و نقش فرعی در سامان تقسیم کار مناسبات مسلط در شهر کرمانشاه است.
ساخت و رواسازی پرسشنامه احساس تنهایی در بین زنان ایرانی (مطالعه موردی زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
69 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ساخت و رواسازی پرسشنامه تنهایی در بین زنان ایرانی(مطالعه موردی زنان شهر تهران) بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان شهر تهران بود. برای انتخاب آزمودنی ها از طریق مصاحبه با زنان 18 تا 45 سال که تجارب آن ها در زمینه احساس تنهایی بود تا زمان اشباع مصاحبه ها ادامه یافت. بعد از 12 مصاحبه کد جدیدی استخراج نشد. روش پژوهش، ترکیبی از روش های کمی و کیفی بود. برای ساخت و روایی پرسشنامه احساس تنهایی در زنان ایرانی، در مرحله کیفی پژوهش، از شرکت کنندگان مصاحبه به عمل آمد. برای روایی و پایایی پرسشنامه از روایی صوری کیفی و کمی، نسبت روایی محتوا، شاخص محتوایی روایی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. پایایی پرسشنامه به به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیف بررسی گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه احساس تنهایی با 13 گویه از سه عامل (تنهایی خانوادگی، تنهایی فردی و تنهایی اجتماعی) تشکیل شده و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل سه عاملی را تائید کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت از پرسشنامه احساس تنهایی می توان برای ارزیابی احساستنهایی در زنان استفاده کرد.
جایگاه طبیعی و اجتماعی زنان در تفکر ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و درک رویکرد فیلسوفان قدیم به مسئله زنان یکی از مباحثی است که اخیرا مورد توجه بسیار قرار گرفته است. دیدگاه ابن رشد، فیلسوف مسلمان، در باب زنان در بازخوانی تاریخ فلسفه غرب و اسلامی به طور شگفت انگیزی از حیث پیشرو بودن جلب نظر می نماید؛ گویی نظرات متفکری معاصر را می خوانیم نه اندیشمندی از اعماق قرن دوازدهم. از آن جا که هیچ پژوهش مستقلی به زبان فارسی درباره نظر ابن رشد در مورد زنان صورت نگرفته است، بررسی و انتشار دیدگاه او ضروری می نماید. بنابراین ما در این مقاله کوشیده ایم جمع بندیی کلی از نظرات او ارائه دهیم. نظرات او درباره زنان را در دو اثر مهم او، شرح جمهوری افلاطون و بدایه المجتهد، می توان یافت. او در شرح جمهوری افلاطون بر آن است از آن جا که زنان دارای توان عقلانی برابر با مردان هستند باید از حقوق برابر هم برخوردار باشند. به علاوه او در همین اثر بر آن است جامعه ای که ظرفیت ها زنان را نشناسد و به کار نگیرد هرگز روی رشد و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی را نخواهد دید. بنابراین جوامع، دست کم برای خیر و صلاح خود می بایست به زنان مانند مردان حق تحصیل و اشتغال و مانند آن را اعطا کنند.
سلامت جنسی به مثابه مسئله ای اجتماعی: بازسازی معنایی سلامت جنسی در میان زنان متأهل شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
619 - 642
حوزه های تخصصی:
سلامت جنسی حالتی از بهزیستی جسمی، روان شناختی و فرهنگی اجتماعی مرتبط با تجارب جنسی است که از مؤلفه های اصلی توسعه انسانی و پایدار قلمداد می شود. این بخش از سلامت شاید بر خلاف سایر ابعاد سلامتی بیشتر مستلزم اتخاذ و حفظ رویکردی مثبت و محترمانه به موضوعات و مسائل جنسی و همچنین تجربه جنسی مطمئن و به دور از تهدید، تبعیض و خشونت است. هدف پژوهش حاضر کاوش در ابعاد ذهنی و معنایی مشترک مفهوم «سلامت جنسی» در میان زنان متأهل شهر تبریز است. برای دستیابی به این هدف، از روش کیفی و رویکرد تحلیل تماتیک مصاحبه های عمیق با 26 زن متأهل 20 تا 45 ساله، با رعایت اصل تنوع، استفاده شده است. داده ها با استفاده از کدگذاری چندمرحله ای به شیوه عمدتاً استقرایی برای استخراج معانی ذهنی مشترک در ارتباط با مفهوم سلامت جنسی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنای ذهنی سلامت جنسی در میان زنان مطالعه شده را می توان در چهار مقوله معنایی محوری شامل: ارتباط اطلاعاتی جنسی، ارتباط عاطفی جنسی، سلامت و تعادل فیزیولوژیک جنسی دو طرفه و نهایتاً تعادل هنجارین جنسی جای داد که همگی ذیل مقوله انتخابی واحدی با عنوان «سلامت جنسی به مثابه مسئله ای اجتماعی» می تواند فهمیده شود.
درک معنای زنان منطقه عسلویه از مسئولیت اجتماعی شرکت ها (مطالعه مردم نگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
منطقه عسلویه یا پارس جنوبی یکی از مناطق پرترافیک و صنعتی خاورمیانه است که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بومی مجاور منطقه و به طور مشخص، بر زندگی زنان ساکن آنجا گذاشته است. از آنجا که شرکت های پتروشیمی زیادی در منطقه مشغول به کارند، مطرح کردن بحث مسئولیت اجتماعی شرکت ها می تواند نقش مثبتی بر وضعیت زندگی مردم داشته باشد و از این لحاظ حائز اهمیت است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد تفسیرگرایی انتقادی، درک معنایی زنان ساکن در مجاورت منطقه گازی پارس جنوبی عسلویه را از مسئولیت اجتماعی شرکت ها در برابر ذی نفعان بررسی کند. برای انجام دادن این پژوهش، از روش شناسی کیفی و از روش مردم نگاری انتقادی و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشاهده استفاده شده است. بدین منظور با در نظر گرفتن ترکیب سن، شغل، وضعیت تأهل و عنصر بومی بودن با 15 زن ساکن مناطق اطراف منطقه انرژی پارس، که به شیو نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. از داده های حاصل از مصاحبه ها، چهار مقوله آسیب های اجتماعی، توانمندسازی زنان، سلامت و محیط زیست و توسعه و رفاه اجتماعی استخراج و تحلیل شد و سپس طرح واره نظری ارائه شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زنان مجاور این منطقه از رونق اقتصادی و برخی موقعیت های پیش آمده برای توانمندسازی زنان، ارزیابی مثبتی داشته اند؛ اما عملکرد شرکت ها درخصوص مسئولیت اجتماعی شرکتی شان را منفی ارزیابی کرده اند. آن ها معتقد بودند که با توجه به تأثیر مستقیم شرکت ها بر زندگی شان، شرکت ها باید دربرابر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ناشی از حضورشان در منطقه احساس مسئولیت کنند و برنامه های مداخله ای و اصلاحی و کارشناسی شده داشته باشند.
نقدِ اسطوره ای و روان شناختیِ جایگاه زن در بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
37 - 60
حوزه های تخصصی:
بانوگشسب نامه یکی از منظومه های حماسی ملی است که به تقلید از شاهنامه فردوسی در شرح زندگی و دلاوری های بانوگشسب، دختر رستم، به نظم درآمده است. این منظومه، تنها اثر حماسی در ادب فارسی است که محور داستان آن یک قهرمان زن است. بیشتر پژوهشگرانی که این منظومه را بررسی کرده اند، بر چگونگی حضور بانوگشسب در متون حماسی و شرح پهلوانی هایش تأکید کرده و گاه جنگاوری های او را به تأثیرات به جا مانده از دوره زن سروری و تسلط ایزدبانوان جنگاور اساطیری مربوط دانسته و به زمینه های روان شناختی کردارهای این پهلوانِ زن کمتر توجه نشان داده اند. آنچه در این پژوهش بررسی می شود، زمینه های اسطوره ای و روان شناختی شخصیت و اعمال دلاورانه بانوگشسب در منظومه حماسی بانوگشسب نامه است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که با وجود مشاهده نشانه هایی از زن سروری و زن سالاری در منظومه، این نشانه ها در برابر تسلط فرهنگ پدرسالار رنگ باخته و پدرسالاری جایگزین مادر سالاری شده است. در بخش دوم این مقاله، این نکته، از دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ، تحلیل شده است. بنا بر این دیدگاه، رفتار جنگاورانه و مردانه بانوگشسب را نه تنها نمی توان نشانه زن سالاری دانست، بلکه باید آن را به تأثیرات القایی کهن الگوی آنیموس (روان مردانه درون زن) نسبت داد که به واسطه زندگی بانوگشسب در جمع پهلوانان برتر حماسه و متأثر از رفتارهای مردانه در او نهادینه شده است.
بازنمایی جنسیت در انیمیشن های ایرانی (مطالعه موردی انیمیشن های مهارت های زندگی برای کودکان و بچه های ساختمان گل ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
25 - 46
حوزه های تخصصی:
آنچه در مطالعات فرهنگی و رسانه ای اهمیت زیادی دارد شیوه بازنمایی نقش ها، خرده فرهنگ ها، گروه ها، اقوام، جنسیت و غیره است. حال هنگامی که پای مخاطب کودک به میان می آید، اهمیت این آموزش ها دوچندان می شود، زیرا کودکان با تماشای ژانر محبوبشان انیمیشن آموزش های مقدمانی در رابطه با نقش ها، کلیشه ها و هویت جنسیتی را می آموزند. هدف این مقاله مقایسه انیمیشن های مهارت های زندگی برای کودکان و بچه های ساختمان گل ها از منظر جنسیت است. مقاله پیش رو با تکیه بر تحلیل کیفی و رویکرد نشانه شناختی براساس آرای جان فیسک به واکاوی و بررسی کلیشه های جنسیتی رایج در دو مجموعه ذکرشده می پردازد. بدین منظور، همه قسمت های دو انیمیشن مطالعه شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد در هر دو برنامه از لحاظ تعداد کاراکترها زنان و مردان به میزان تقریباً برابر بازنمایی شده اند. در مجموعه مهارت های زندگی برای کودکان مردان اغلب با صفات برتر و شایسته تری مانند قدرت تفکر و تصمیم گیری بالا، دانایی و کاردانی، اعتمادبه نفس بالا، ارتباطات اجتماعی گسترده، خوشرویی و خوش صحبتی بازنمایی شده اند. درحالی که بازنمایی زنان اغلب با بدنمایی و توأم با کلیشه های جنسیتی سنتی مانند غرغرکردن، شایعه پراکنی، وابستگی و عدم استقلال شخصی، غیبت کردن، عدم کنترل خشم و پرخاشگری، گریه کردن در هنگام مشکلات و دستپاچگی است. در مقابل، انیمیشن بچه های ساختمان گل ها نگاهی مثبت تر و مساوات طلبانه تری به جنسیت دارد. مردان در این مجموعه با صفاتی چون خانواده دوستی، قدردانی، مبادی آداب و اجتماعی بودن، پرتلاش و حمایت گربودن به تصویر کشیده شده اند و در بازنمایی زنان صفات بارزی چون زیبایی و آراستگی، آینده نگری، توجه به جزئیات، تجهیز به مهارت های متعدد، تسلط بر خود و منطقی بودن، باانگیزه و مستعد مشهود است.
الگوی معادلات ساختاری رفتارهای مدنی تحصیلی بر اساس انسجام و جو عاطفی خانواده با میانجی گری اخلاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگوی معادلات ساختاری رفتارهای مدنی تحصیلی بر اساس انسجام و جوعاطفی خانواده با میانجی گری اخلاق تحصیلی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر خرم آباد به تعداد 9981 دانش آموز در سال تحصیلی 96-1395 بود که از این میان 240 نفر براساس قاعده سرانگشتی کلاین (2015) تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی بر حسب ناحیه و پایه تحصیلی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اخلاق تحصیلی حسینی نژاد و همکاران (1394)؛ رفتار مدنی- تحصیلی گل پرور (1389)؛ جو عاطفی خانواده هیل برن (1964) و انسجام خانواده سامانی (1381) استفاده شد. داده ها با روش آماری همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها بین انسجام خانواده و اخلاق تحصیلی با رفتارهای مدنی تحصیلی رابطه مثبت نشان دادند (01/0 p<)، ولی جو عاطفی خانواده و رفتارهای مدنی تحصیلی رابطه معنی داری را نشان ندادند (05/0< P). همچنین نتایج حاکی از آن بود که انسجام خانواده با نقش میانجی اخلاق تحصیلی می تواند رفتارهای مدنی تحصیلی را تبیین کند (01/0 p<). با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود با ایجاد انسجام در خانواده زمینه تقویت بنیان های اخلاقی را در فرزندان فراهم کرد که این امر باعث افزایش رفتارهای مدنی تحصیلی (پایبندی به قواعد، یاری رسانی و مشارکت، برقراری روابط صمیمانه) در آنان می شود.
تجربه زیسته تک فرزندان از تک فرزندی: مطالعه دختران بالای 18 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
447 - 476
حوزه های تخصصی:
آمارها حاکی از کاهش میزان باروری به زیر سطح جایگزینی است. به موازات این روند کاهنده، شاهد افزایش نسبت خانواده های تک فرزند هستیم. این تغییر در ساختار خانواده و کاهش تعداد فرزند، تغییر در روابط درونی خانواده و شیوه زندگی تک فرزند را به همراه دارد که به منزله پدیده ای اجتماعی باید دقیقاً مطالعه شود. مطالعات موجود بیشتر بر تبیین های کمّی تغییر رفتار باروری تمرکز کرده و معنای این رفتار ها کمتر شناخته شده است. همچنین، معدود مطالعاتی که درباره تک فرزندی انجام شده پیش فرض های «چرایی» دارد؛ بسیار مهم است که «ماهیت» تک فرزندی شناسایی شود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی به توصیف تجربه زیسته تک فرزندان ساکن شهر تهران می پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با بیست تک فرزند دختر بالای 18 سال با نمونه گیری هدفمند جمع آوری و با استفاده از تکنیک شش مرحله ای اسمیت تحلیل شد. از تحلیل داده ها دوازده مضمون استخراج شد. این تم ها عبارت اند از: حکمرانی در خانواده، در حسرت موقعیت دیگری، توقعات افراطی، تنهایی: فقط خودتی و خودت، نیاز به حمایت خانوادگی، در جست وجوی جبران، پیوند اعتباری، ضعف در روابط احساسی، نگرانی های مخرب، برخورد تربیتی والدین، تعدیل خود و مواجهه با باورهای کلیشه ای. یافته های این مطالعه توانست تصویری روشن از تجربه تک فرزندی ارائه دهد. در یک نتیجه گیری کلی، تجربه زیسته کنش گران نشان می دهد که تک فرزندها معمولاً به لحاظ مهارت های زندگی و توانمندی های فردی، متفاوت اند و این تفاوت اغلب خود را به صورت افراط یا تفریط نشان می دهد. البته باید توجه داشت که تک فرزندها به دلیل فقدان تضاد منافع معمولاً از امکانات و رفاه بیشتری برخوردارند که این خود سبب ظهور برخی مضمون های اختصاصی پیش گفته می شود.
فضای گفتمانی فعالیت بدنی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
477 - 491
حوزه های تخصصی:
این مقاله فضای گفتمانیِ فعالیت بدنی زنان را به منظور پاسخ به سؤالی اساسی بررسی می کند؛ چرا اغلب زنان با تداوم فعالیت بدنی مشکل دارند و موفق نمی شوند به طور دائمی از یک برنامه تمرینی سبک، منظم و طولانی مدت استفاده کنند؟ تحلیل حاضر با استفاده از توصیف مفاهیم به کار رفته در نظریه گفتمان لاکلو و موف (1992) انجام شده است. در فضای فعالیت بدنی زنان، دو گفتمان ترس از چاقی و گفتمان سلامت جویی به منزله گفتمان بزرگ و کوچک شناسایی شده است. دستاورد این مقاله تبیین این فرضیه است که آنچه اهداف بلند مدت و حضور منظم در فعالیت بدنی را رقم می زند مرتبط با اهدافی است که گفتمان سلامت جویی و مسئولیت فردی نسبت به رفتارهای سلامت ایجاد می کند و برنامه های مشارکتی نامنظم نیز مرتبط با اولویت ها و اهدافی است که گفتمان ترس از چاقی تعریف می کند. همچنین، شناسایی و دسته بندی مقولات مرتبط با هر یک از اهداف فیزیکی، روانی و اجتماعی در این دو گفتمان نشان می دهد به دلیل غلبه و برتری گفتمان چاقی این اهداف، معنا و هویت خود را از گفتمان چاقی دریافت می کنند. برنامه ریزی های آینده فعالیت بدنی برای زنان باید با در نظر گرفتن گفتمان های غالب در این فضا تدوین شود.
مطالعه بین نسلی ایدئال های فرزندآوری زنان (مطالعه زنان متأهل در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
489 - 515
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی برخی عوامل مؤثر بر ایدئال های فرزندآوری زنان متأهل شهر تبریز پرداخته است. در این زمینه، از نظریات مختلفی استفاده شده است که از منظر اقتصادی، اجتماعی، جمعیت شناختی و فرهنگی به بحث باروری و فرزندآوری پرداخته اند. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه آماری کلیه زنان متأهل 15 49 ساله شهر تبریزند. از طریق فرمول کوکران، حجم نمونه برابر 446 به دست آمده است. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. این مطالعه در مقایسه نسلی دو گروه سنی 15 34 و 35 49 ساله را با یکدیگر بررسی و مقایسه کرده است. طبق یافته های تحقیق حاضر، در هر دو نسل از زنان متأهل 15 34 و 35 49 ساله هزینه فرزندان رابطه منفی و معنادار با ایدئال های فرزندآوری زنان داشته است. در نسل جوان تر (15 34 سال)، بین سن ازدواج و با ایدئال های فرزندآوری رابطه معکوس و معنادار وجود دارد، ولی این رابطه در نسل 35 49 سال معنادار نبوده است. همچنین در هر دو نسل، رابطه بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان و ایدئال های فرزندآوری معنادار نبوده است. براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، برای دو نسل از زنان، متغیر هزینه فرزندان بر ایدئال های باروری نسل زنان متأهل 15 34 ساله تأثیر بیشتری داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت: «هزینه فرزندآوری» به یکی از دغدغه های مهم خانواده ها در جامعه امروزی تبدیل شده است. بالا رفتن سن ازدواج و افزایش دغدغه های معیشتی و تربیتی خانواده ها می تواند بر تعیین بعد خانواده و آینده جمعیت کشور تأثیر بگذارد.
واکاوی مسائل اجتماعی زنان در نشریات دانشجویی زن نگار 1356- 1321(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأسیس دانشگاه دردوره پهلوی اول وگسترش آن دردوره پهلوی دوم باعث شد تا فرآیندهای اجتماعی شدن جوانان در دوره معاصر دچار تحول گردد. نهاد دانشگاه علاوه برآن که مکانی علمی بود، عرصه ای برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نیز به حساب می آمد؛ یکی از نمونه های آن، انتشار نشریات دانشجویی است که دانشجویان بخشی از فرآیند اجتماعی شدن را در آن تجربه کرده و به بیان دیدگاه های خویش در بستر آن می پردازند. ایده اصلی پژوهش حاضر شناخت مسائل اجتماعی زنان بر اساس مطالب مندرج درنشریات دانشجویی زن نگار در بستر نهاد دانشگاه در دوره پهلوی است. پژوهش حاضر که به روش کیفی و بهره گیری از چارچوب تحلیل محتوا گردآوری شده درپی یافتن پاسخ این پرسش است که آیا در نشریات دانشجویی زنان در فاصله سال های 1321 (سال انتشار نخستین نشریه دانشجویی زنان) تا سال 1356 به مسائل اجتماعی زنان توجهی شده است؟ اگر پاسخ مثبت می باشد، چه موضوعاتی بیشتر مورد توجه قرارگرفته اند؟ یافته های حاصل از استخراج 41 عنوان نشریه دانشجویی زن نگار از میان منابع آرشیوی داخلی و خارجی که به صورت برشماری کامل و غیرگزینشی مورد تحلیل قرار گرفته، نشان می دهد که در این نشریات دانشجویی، آموزش عالی زنان، برابری اجتماعی و حقوق زن در خانواده سه موضوع محوری هستند که بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
سنجش رابطه فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
119 - 134
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی، از شاخص های توسعه اجتماعی و سیاسی کشورها به شمار می رود. زنان از جمله گروه های عمده جامعه هستند که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر می رسد، لذا مطالعه رفتار سیاسی زنان اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف این نوشتار بررسی رابطه میان فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دختران دانشجو در شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، روش پیمایشی می باشد. این مطالعه بر روی 384 نفر از دختران دانشجوی شهر اصفهان صورت گرفته است؛ نتایج تحقیق رابطه معناداری بین ابعاد فرهنگ سیاسی (شامل سمت گیری های شناختی، سمت گیری های احساسی و سمت گیری های ارزیابانه) و ابعاد رفتار سیاسی شامل رفتار (رای دادن و و فعالیت های سیاسی انتخاباتی) و رفتارهای سیاسی غیر انتخاباتی (تماس با مسئولین، اعتراض و عضویت در گروه های سیاسی)، نشان می دهد.
جنگ به روایت زنان: بررسی روایت جنگ الجزایر در آثار آسیه جبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
415 - 431
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از اشاره به پیشینه ادبیات زنان در الجزایر، با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به معرفی و بررسی چند نمونه روایت زنانه از جنگ استقلال الجزایر در خلال آثار نویسنده شهیر الجزایری، آسیه جبار، می پردازیم. این تحقیق نشان می دهد که زبان و نهاد ادبیات در الجزایر تا پیش از سده اخیر تحت سیطره مردان بوده و عمده آثار ادبی این کشور بر ارزش های مردسالارانه استوار بوده و دیدگاه مردانه را منعکس می کرده است. اما با وقوع جنگ، که موضوعی اساسی و مهم بوده، و از سوی زنان نیز به شیوه خاص خود تجربه شده، لزوم ارائه نگاه و روایت زنانه از آن احساس می شود. آسیه جبار نخستین نویسنده زن الجزایری است که در رمانی با عنوان فرزندان جهان جدید مستقیم به موضوع جنگ استقلال می پردازد. این رمان، که در تاریخ ادبیات الجزایر از رمان های مؤثرجنگ الجزایر محسوب می شود، مهر تأییدی بر استعدادها و قابلیت های زنان در عرصه نویسندگی می زند و راه را برای ورود دیگر زنان به این عرصه هموار می کند. موضوع جنگ یکی از ارکان ثابت و اساسی در آفرینش های آسیه جبار محسوب می شود. ویژگی خاصی که موجب تمایز آثار آسیه جبار از دیگر آثار جنگی می شود آن است که وی با استفاده از دیدگاه زنانه خود، نه تنها به مسئله آزادی الجزایر از طریق جنگ و مقاومت اشاره می کند، بلکه لزوم آزادی زنان از حصارهای بسته و رهایی آنان از برخی محدودیت ها و تعصبات را نیز یادآور می شود. وی همچنین با به تصویر کشیدن رنج ها و مشکلات خاص زنان در طول دوران جنگ و نشان دادن نحوه مشارکت آنان در این مبارزه، که در نوشته های نویسندگان مرد مغفول مانده یا به شایستگی نمایان نشده بود، سهم و نقش زنان در استقلال این کشور را برجسته می کند.
بررسی چگونگی تجدید نظر در قانون «کشف حجاب» در مقطع 1320- 1322 با تکیه بر مقاومت های فردی و نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
173 - 192
حوزه های تخصصی:
سیاست «کشف حجاب» اجباری از دی 1314 به منزله سیاست رسمی حکومت پهلوی اول به اجرا درآمد و براساس آن، با اعمال قدرت شهربانی، زنان به بی حجابی ملزم شدند. در شهریور 1322، در دوره پهلوی دوم، دولت به حذف قید «اجباری» در این سیاست حکم داد. این مقاله به بررسی مقاومت عاملان اجتماعی، به ویژه عاملیت زنانه، در مقابل اجرای این قانون اختصاص دارد و نشان خواهد داد که در سه مقطع اصلی، از 1306 1314، 1314 1320 و 1320 1322، سه صورت متفاوت مقاومت در برابر بی حجابی شکل گرفته است. آغاز جنگ جهانی دوم در 1318 و حادثه اشغال ایران از سوی متفقین در 1320 مهم ترین تحولات ساختاری اند که زمینه را برای کنش گری عاملان اجتماعی فراهم آورده است. نیاز پهلوی دوم به حمایت یا دست کم عدم مخالفت علما و روحانیت با سلطنتش، تغییر مهم دیگری است که به احیای نهادی روحانیت به عنوان یک نیروی مهم در موضوع حجاب کمک می کند. مقاله نشان خواهد داد که روند یکنواخت و برنامه ریزی شده ای در مواجهه زنان با «کشف حجاب» وجود ندارد و در برآیند تأثیرات نیروهای پراکنده تاریخی و اجتماعی است که زمینه برای «بازگشت به حجاب» در 1322 فراهم می شود. زنان مجموعه ای از راهبردها نظیر مقاومت مثبت و نوآوری در طراحی لباس، مقاومت منفی و درگیری فیزیکی با مأموران شهربانی، مهاجرت، خانه نشینی و پذیرش محرومیت اجتماعی و نیز شکواییه نویسی به مراجع قانونی و نظایر آن را در مقابله با سیاست بی حجابی در پیش گرفتند. در جریان همین مقاومت و بازگشت، احکام گفتار بعدی حجاب، مثل «حجاب به مثابه آزادی» یا مسئولیت دولت به ترویج حجاب، و نظایر آن شکل می گیرد. در این مقاله، از شیوه فوکویی تحلیل روندهای تاریخی استفاده شده و از اسناد دست اول و گزارش های رسمی شهربانی و وزارت کشور و تاریخ شفاهی در مقاطع زمانی پیش گفته بهره برده شده است.
تحلیل پیامدهای سیاست زیستی در بین زنان متاهل 18 تا 40 سال شهر رشت( تابستان 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
669 - 690
حوزه های تخصصی:
در ایران با توجه به روند کاهش جمعیتی ، عنصر اصلی گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی، افزایش جمعیت است. میزان موفقیت سیاستهای جمعیتی در هر کشوری من جمله ایران، به میزان هژمونیک شدن آن در جامعه هدف بستگی دارد.این مطالعه به منظور بررسی زیست سیاست بین زنان متأهل 18 تا 40 سال شهر رشت به روش کیفی و بر پایه تحلیل قدرت فوکو صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی در ایران در ارتباط با زنان مورد مطالعه به دو طریق یعنی سوژه ساختن زنان در برابر نظام پزشکی و نظام فرهنگی توانست زمینه اعمال قدرت زیست سیاست بر آنها و هژمونیک شدن خود را فراهم سازد. در عین حال باید توجه داشت که صرف اعمال قدرت از طریق نظام پزشکی در این گفتمان باعث هژمونیک شدن این نوع زیست سیاست در بین زنان مورد مطالعه نمی گردد؛ چرا که در بین آن دسته از زنان متاهلی که در برابر این نوع از زیست سیاست مقاومت کرده اند و بر روی فرزند آوری کمتر تاکید داشته اند کماکان ابژه بودن در برابر نظام پزشکی مشاهده می شود.