فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۲۱ تا ۵٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 60
حوزه های تخصصی:
مجلات کودک و نوجوان از جمله رسانه های جمعی تأثیرگذار بر فرایند جامعه پذیری هستند؛ زیرا به روش های گوناگون مانند انتخاب موضوعات خاص و تصویرسازی های هدفمند می توانند موجب القا، تغییر و تعدیل ارزش ها، رفتارها و الگوهای جنسیتی در میان کودکان شوند. مجله أسامه در سوریه و مجله رشد دانش آموز در ایران، هردو از چنین جایگاهی برخوردارند. این دو مجله با داشتن مخاطبان گسترده و نیز تولید چنددهه ای می توانند از طریق تصویر، در ساخت فضای فکری مخاطبان خود نقش بسیار پررنگی داشته باشند. پژوهش حاضر با نگاه به جایگاه برجسته این مجلات، در پی مقایسه بازنمایی جنسیت در تصاویر مجله أسامه در سوریه و مجله رشد دانش آموز در ایران است. تجزیه و تحلیل نمونه ها با استفاده از الگوی کرس و ون لیوون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی صورت پذیرفته است. در این الگو، تصاویر در سه سطح معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی بررسی می شود. نتایج تحلیل در این سه سطح نشان می دهد تصاویر این دو مجله کلیشه های رایج جنسیتی را به کودکان ارائه می کنند. نقش های «زن-مادر»، «زن-مادربزرگ» و «دختر» در جایگاه نقش های محورى یا فرعى در بیشتر تصاویر هردو مجله بازنمایی شده و در هیچ یک از آن ها، نقش های مهم اجتماعی، مانند آنچه در حقیقت این دو جامعه اسلامی رخ می دهد، نمود نیافته است. سه سطح ارائه تصویر نیز بر پایه دیدگاه کرس و ون لیوون به این شرح است: در سطح بازنمودی، تصویرها در این مجلات، مخاطبان را به دنیای خوب فرامی خوانند. حضور زنان، بیشتر در امور وابسته به درون منزل است و آنگاه که بیرون از خانه ظاهر می شوند، نقش های عادی و سنتی را پذیرفته اند؛ در سطح تعاملی، تصویرها فاقد تماس است و طراحان، نماهای دور و متوسط را برگزیده اند. حتی زاویه دید از روبه رو انتخاب شده است. در سطح ترکیبی، ارتباط میان معنای بازنمودی و تعاملی را می بینیم. بدین صورت که با بهره گیری از الگوی مرکز-حاشیه، نقش زنان برجسته شده است. البته جایی که مردان نیز در تصویر حضور دارند، همچنان نقش زن، کم رنگ و حاشیه ای می شود. این گروه از تصویرها عموماً بدون قاب بندی است و همین امر در گشایش فضای تصویر و موفقیت در برجسته سازی بصری نقش زنان تأثیر مثبت داشته است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
975 - 998
حوزه های تخصصی:
تحلیل رابطه جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب می شود تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد به خصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک می کند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده، بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل است. جست وجوها به صورت دستی و بر مبنای کلیدواژه های «فضاهای شهری، زنان» صورت گرفته است و برای کلیدواژه های فرعی نیز عبارت های «پارک، فضای عمومی، فضاهای تک جنسیتی» جایگزین همراه کلیدواژه اول است. بازه زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در منابع فارسی و سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی است. همچنین از نرم افزار SPSS برای انجام دادن آزمون های فراتحلیل استفاده شده که درنتیجه آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید شده است. برای سنجش پایگاه های علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرم افزار وس ویور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که ابعاد اصلی آن؛ شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری است. جایگاه پژوهش های حوزه طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال گرایی در افراد دچار آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری تصویر تن بر اساس طرحواره های جنسی، تیپ شخصیتی، نگرش به خوردن با میانجی گری کمال گرایی در زنان با آسیب فرهنگی اختلال بدشکلی بدن مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی استان مازندران (شهر های آمل، بابل، ساری و قائم شهر) بود. حجم نمونه 330 نفر بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت از تصویر تن سوئوتو و گارسیا (2002)، پرسشنامه طرح واره جنسی اندرسون و سیروانوسکی (1994)، پرسشنامه تیپ شخصیتی کاستا و مک کری (1992)، پرسشنامه نگرش به خوردن کانر و همکارانش (1979) و پرسشنامه کمال گرایی تری شورت و همکاران (1995) بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و از نرم افزار SPSS22 و Amos23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین طرحواره های جنسی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین بین تیپ شخصیتی و تصویر تن در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. بین نگرش به خوردن و تصویر تن نیز در افراد با بدشکلی بدن با میانجی گری کمال گرایی رابطه معنادار وجود دارد. در کل نتایج نشان داد که تصویر تن با همه متغیرهای مورد بررسی ارتباط معناداری دارد و از آن جا که ظاهر انسان بخشی از شخصیت و هویت فرد را تشکیل می دهد و در موقعیت های فرهنگی و اجتماعی نمایان می شود نارضایتی از آن عامل خطر برای بسیاری از اختلالات را فراهم می کند.
فراتحلیل سیاست گذاری های جمهوری اسلا می ایران در موضوع اشتغال زنان با تأکید بر تعادل کار و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
تعادل کار خانواده به هم زمانی تحقق نقش های خانوادگی و شغلی اشاره دارد. بدون شک، محتوا و چگونگی پرداخت نظام سیاست گذاری به این موضوع، از اصلی ترین عوامل اثرگذار جهت تحقق وضعیت مطلوب نظام اشتغال زنان و تحقق تعادل سازنده بین کار و خانواده در زندگی زنان محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی روند و گرایش های سیاست گذاری اشتغال زنان و چگونگی توجه این نوع سیاست ها به تعادل کار خانواده در خصوص زنان با استفاده از روش فراتحلیل انجام شده است. در این پژوهش، فراتحلیل سیاست گذاری های به عمل آمده در حوزه اشتغال زنان و توجه به میزان ارتباط آن ها در ایجاد تعادل میان حوزه های کاری و خانواده نشان می دهد که حوزه سیاست گذاری نتوانسته به صورت نظام مند به تحقق اهدافی مانند تعادل میان اشتغال و خانواده کمک کند و همچنین بر مبنای اصل کرامت زنان و توجه به منزلت زایی برای زنان به ساماندهی امر اشتغال بپردازد؛ لذا سیاست های اتخاذی طی این سال ها در یک آشفتگی مبنایی و محتوایی به سر می برد که در نسبت با زن تراز انقلاب اسلا می نیست.
واکاوی نقش خیریه ها در تولید و تداوم فقر زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
27 - 49
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بررسی مفهوم زنانه شدن فقر از خلال تجربه های مراجعان به خیریه های شهر اصفهان و فهم تأثیر این گونه انجمن ها یا سازمان ها در بازتولید این مفهوم در جامعه است. با استفاده از نظریه زمینه ای مورد نظر چارمز در روش شناسی کیفی، سعی برآن بوده تحلیلی پیرامون این سؤال به دست آید که چگونه خیریه ها در بازتولید فقر زنانه مؤثرند؟ اطلاعات این پژوهش، که از طریق انجام دادن 20 مصاحبه عمیق با زنان سرپرست خانوار یا زنان نیازمند کمک جوان و تنها که برای درخواست کمک به خیریه های شهر اصفهان مراجعه کرده اند گرد آمده است، در مرحله اول با رویکردی تفسیرگرایانه از تجارب مراجعه زنان نیازمند کمک به خیریه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشیِ روش نظریه زمینه ای، 6 مفهوم اولیه، 2 مقوله مرکزی و نهایتاً یک مقوله هسته ای استخراج شد که مؤید مقولات عمده «اصرار بر تسلط اقتصادی» و «ابقای انفعال اجتماعی» از سوی خیریه ها بر زنان بود. در مرحله دوم، با نگاه نقادانه فمنیستی برآمده از دیدگاه هاردینگ، هریک از مفاهیم و مقولات به طور جداگانه و در تحلیلی نهایی بررسی شد. درنهایت، در مدل نظری ای که برآمده از یافته های تحقیق بود، مکانیسم «نابرابری مضاعف» از واکاوی روابط بین مقولات به دست آمده در توضیح سؤال اولیه به دست آمد. همچنین، بخشی یا هریک از مفاهیم اولیه به دست آمده در جریان کدگذاری ها به عنوان «متعین های زمینه ای، مقوم، پشتیبان و تأثیرگذار» بازشناسایی شدند که در تولید، تداوم و بازتولید فقر زنانه از طریق فعالیت های مبتنی بر خیریه و امور خیر نقش دارند. براساس این پژوهش، می توان مدعی شد که فعالیت های مبتنی بر کمک رسانی در خیریه ها نه تنها بر بنیانی مردسالارانه وضع شده اند، بلکه با قراردادن زنان نیازمند کمک در وضعیت نابرابری مضاعف، شرایط فقیرتر شدن این زنان و تداوم چنین وضعیتی و درنهایت بازتولید فقر در زنان را فراهم می کنند. در واقع، طبق یافته ها می توان بدین نظر رسید که خیریه ها برای زنان در جامعه طبق الگوی کمک رسانیِ فعلی خود، «بازتولید انقیاد» می کنند.
مطالعه نقش ماهه زن در آثار رزمی حسین قوللرآقاسی در نقاشی قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
393 - 410
حوزه های تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای سبکی از نقاشی است که از سوی نقاشان مکتب ندیده آغاز شد. از ویژگی های شاخص هنرهای نقاشی قهوه خانه ای حضور زنان در این تصاویر است که کمتر به آن پرداخته شده است. زنان در این نقاشی جایگاه کمتری داشته و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته اند. هدف از این پژوهش مطالعه ویژگی نقش زنان و حضور آنان در نقاشی های قهوه خانه ای در آثار حسین قوللرآقاسی است. در این زمینه، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات است: ویژگی های بصری زنان در این تصاویر چگونه است ؟ روش این تحقیق از نوع تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که زنان به مثابه عنصری پویا در نقاشی های قوللرآقاسی حضور داشته و با پوشش اسلامی ایرانی در ترکیب بندی آثار از جایگاه والایی برخوردار بوده اند. در آثار قوللرآقاسی، زن بیشتر در گونه های حماسی مورد توجه قرار گرفته است. زنان در آثار او به شکل پهلوانی و مردانه و با حفظ هویت زنانه به تصویر کشیده شده اند. زنان در داستان های شاهنامه کمتر نقش های اصلی را برعهده دارند و بیشتر نقش مکمل مردان را ایفا می کنند، اما این بدین معنا نیست که آن ها هیچ گاه تأثیری اساسی بر روند داستان ها نمی گذارند. درواقع، آن ها در تکمیل قهرمان پروری نقش مردان به کار رفته اند. مهم ترین ویژگی های این زنان خردمندی، فرزانگی و حکمت است. در این مقاله، نتیجه گرفته می شود که قوللرآقاسی با استفاده از نشانه های تصویری برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب در آثاری که شخصیت اصلی آن را زنان تشکیل داده اند تلاش کرده است با استفاده از این نشانه ها نگاه گفتمانی متفاوتی را در معنای تصویری آثار خود در نقش این زنان به تصور بکشد.
رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1399 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس پذیرش و عمل (بوند، 2011)، پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004)، پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و پرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005). داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0). پذیرش و ذهن آگاهی توانستند با (32/0) درصد تغیرات رضایت زناشویی را پیش بینی نمایند. برای افزایش رضایت زناشویی و کاهش پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی، تکنیک ها و مداخلات مبتنی بر پذیرش و ذهن آگاهی توصیه می گردد.
مطالعه تطبیقی حضور زن در قوه مقننه: تحولات قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
575 - 594
حوزه های تخصصی:
از جمله تغییر و تحولاتی که در دهه های اخیر در حوزه سیاسی و اجتماعی در ایران به وجود آمد، تغییر در میزان حضور و مشارکت سیاسی اجتماعی زنان بوده است و انتظار می رود با افزایش توانمندی ها و ارتقای سطح تحصیلات زنان و افزایش تعاملات در سطح بین الملل، حضور زنان در حوزه قدرت سیاسی اجتماعی، به ویژه در قوه مقننه، دو چندان شود. این پژوهش با تأکید بر اهمیت مشارکت سیاسی زنان در توسعه و پیشرفت کشور، با رویکردی مقایسه ای تحلیلی درصدد ارزیابی میزان مشارکت و حضور زنان در قوه مقننه از قبل تا بعد از انقلاب اسلامی بوده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد مشارکت سیاسی زنان از دوران پهلوی تا انقلاب اسلامی ایران شاهد فراز و نشیب هایی بوده است و به رغم پیشرفت های علمی و کسب تجارب سیاسی اجتماعی زنان، هنوز تا بهره مندی مناسب از توانمندی آن ها در ساختار مدیریتی کشور فاصله وجود دارد و به نظر می رسد مشارکت آن ها در این سطح، نیازمند ایجاد انگیزه و برطرف کردن موانع پیش روست.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان، مطالعه موردی زنان شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
265 - 286
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی از نشانه های دموکراسی و توسعه و مشروعیت سیاسی در جوامع مختلف است. هر اندازه میزان مشارکت در جامعه افزایش یابد، مشروعیت نظام سیاسی هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل نیز، تلاش نظام سیاسی ایران در جهت افزایش هرچه بیشتر میزان مشارکت سیاسی مردم است. از آنجاکه نیمی از زیست جهان ایرانی متشکل از زنان است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی آنان می تواند فهم ما از علل و چگونگی مشارکت سیاسی را مشخص سازد و راهکارهای بهبود مشارکت زنان را نمایان کند. هدف از این تحقیق، که به روش پیمایش صورت گرفته است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان در شهر بوشهر است. حجم نمونه 350 نفر بوده که به روش خوشه ای (مناطق شهری) و تصادفی انتخاب شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که کیفیت مشارکت زنان بوشهری از نوع توده ای یا تماشاگرانه است. معادله حاصل از رگرسیون، متغیر آگاهی سیاسی را دارای بیشترین تأثیر بر افزایش مشارکت سیاسی زنان نشان داده و پس از آن، متغیرهای مذهبی بودن، تحصیلات، احساس بی قدرتی، طبقه اجتماعی، احساس اثربخشی سیاسی و عضویت در انجمن ها بیشترین اثر را بر مشارکت سیاسی زنان دارند که در این میان متغیر بی قدرتی سیاسی اثر منفی بر مشارکت سیاسی دارد.
الگوی ارتقایافته کارآفرینی زنان مبتنی بر رویکردها و تحولات جدید مطالعات جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
258 - 235
حوزه های تخصصی:
یکی از علت های حضور ناموفق زنان در عرصه کارآفرینی، نارسایی در نظریه پردازی و نقیصه های موجود در سیاست گذاری است که مطالعات جدید در زمینه رویکردهای جدید و سازگار با ابعاد جنسیتی در عرصه کارآفرینی زنان به همین منظور ارائه شده است؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت رویکردها و رهیافت های نوین مطالعات جنسیت در حوزه کارآفرینی زنان بوده که آیا با به کارگیری آنها می توان ضمن تقلیل نارسایی ها، فرصت های جدید در نقش آفرینی زنان در توسعه ایجاد کرد؟ جهت پاسخ، ابتدا مهم ترین رهیافت های نظری جدید در زمینه کارآفرینی زنان استخراج و دسته بندی گردید. سپس به منظور اعتبارسنجی و تکمیل آنها، مصاحبه هایی نیمه ساخت یافته از نمونه نوزده نفری از استادان، مدیران و کارآفرینان زن موفق انجام گرفته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. توانمندی در خودشناسی، پیشرو بودن زنان در امور خیریه، مکمل بودن نقش های خانوادگی و اجتماعی، و ارزش افزوده زنانه مواردی از مجموع 47مضمون اصلی هستند که با تلاقی خصیصه های فراجنسیتی کارآفرینی با نقش های جنسیتی زنان در عرصه عینی و عملی، می توان به چارچوب مفهومی جدیدی در مقوله کارآفرینی زنان دست یافت که ضمن ایجاد فرصت های نوین، در کاهش موانع و نارسایی های متعارف نیز مؤثر باشد.
چنته بافی، نمود احساسات زن قشقایی فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنته یا آینه دان یکی از دستبافت های عشایر قشقایی فارس است که صرفاً توسط زنان بافته شده و از آن به عنوان کیسه یا خورجینی جهت حمل وسایل شخصی نظیر پول، توشه ی راه، فشنگ و... استفاده می شود. دختران و زنان عشایر از همان کودکی بافت چنته را فرا گرفته و هنگام رسیدن به سن ازدواج برای خانواده های خود چنته های مرغوب می بافند. در جامعه ی عشایری که زنان در مقام منزلتی پائین تر از مردان قرار گرفته و اصولاً هویت و شخصیت آنان به عنوان موجودی مستقل در نظر گرفته نمی شود، آنان فضایی مناسب جهت ابراز عواطف و احساسات خود ندارند. همین امر موجب گردیده که زنان قشقایی از چنته بافی به عنوان ابزاری جهت تجسم بخشیدن به آرزوها و رویاهای شاد و یا اندوهناک خود بهره جویند. می توان گفت چنته دریچه ای به سوی خلوت و تنهایی معصوم و بی آلایش زنان قشقایی است. این زنان در بیان احساسات درونی خود از نقش مایه های باستانی و زمانی از نقوش موجود در محیط زندگی خود یعنی طبیعت الهام گرفته و عشق و علاقه یا نگرانی و کینه خود را نسبت به کسانی که در کنار آن ها زندگی می کنند ابراز می دارند. لذا در این نوشتار با هدف کشف دنیای پر رمز و راز زنان قشقایی فارس در قالب چنته بافی، ابتدا به ارائه تاریخچه اجتماعی و فرهنگی ایل قشقایی پرداخته و سپس به اختصار جایگاه و موقعیت زن در این ایل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. پس از معرفی چنته بافی و ویژگی های فنی بافت آن، تجسم و تخیل زن قشقایی به هنگام بافت چنته، دست مایه ی این پژوهش خواهد بود. روش مطالعه در این نوشتار، تاریخی و شیوه ی جمع آوری اطلاعات روش اسنادی براساس مطالعه کتابخانه ای بوده است و در بخش معرفی نمادها و مفاهیم آنان در نزد زنان قشقایی، اطلاعات کاملاً به صورت میدانی جمع آوری شده اند.
باروری افتراقی در ایران: شواهدی از آمارگیری شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، باروری پایین به پدیده ای همه گیر و فراگیر در مناطق مختلف کشور تبدیل شده است و بسیاری از استان ها و شهرستان های کشور، باروری زیر سطح جانشینی را تجربه می کنند. بااین حال، علیرغم همگرایی در تحولات باروری، به نظر می رسد که میزان و الگوی باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی-جمعیتی یکسان نباشد. بر این اساس، این مقاله با استفاده از روش تاریخچه موالید و داده های پیمایش ملّی شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت (1394)، به بررسی الگوها و سطوح باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی و جمعیتی در ایران می پردازد. نتایج نشان داد که میزان باروری کل کشور در دوره زمانی 94-1392، 2/02فرزند به ازای هر زن بوده و همچنین تأخیر در فرزندآوری به سنین بالاتر (34-25 سال) رخ داده است. به علاوه، یافته ها بیانگر تفاوت های محسوس و معنادار باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی- جمعیتی (سکونتی، تحصیلی، شغلی، اقتصادی و...) است. نتایج رگرسیون پواسون نشان داد که متغیرهای سن، تحصیلات، اشتغال زنان، مصرف فرهنگی، وضعیت اقتصادی، سکونت شهری-روستایی و سطح توسعه یافتگی استان محل سکونت، تأثیر معنی داری بر باروری زنان دارند و حدود 42 درصد تغییرات باروری را تبیین کرده اند. ازاین رو، در سیاست های جدید جمعیتی، باید به باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی توجه کرد و سیاست گذاری های هدفمند در این خصوص پی گیری نمود.
پیامبر اکرم (ص) و فراگرد ارتباطی زن در خانواده عصر نبوی (برپایه روایات برگزیده از بحارالانوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
119 - 148
حوزه های تخصصی:
ترسیم الگویی صحیح از رفتار زن در دایره ارتباطات خانوادگی می تواند گامی به سوی سلامت و تعالی جامعه باشد. ازاین رو، راهبری و روشنگری زنان در اندیشه، تفکر و عملکرد، در مطالعات و برنامه های رهبران و سیاستگذاران علوم اجتماعی جایگاهی ویژه دارد. بررسی ابعاد شخصیتی زن ازجمله کنش های کلامی و غیرکلامی و فراگردهای ارتباطی وی در جایگاه مادری، همسری و دختری همواره مورد توجه معصومین(ع) و به ویژه رسول اکرم(ص) بوده است. پژوهش حاضر باهدف ارائه تبیینی از تعاملات ارتباطی زن در خانواده متعادل از منظر رسول اکرم(ص) انجام شد. ازاین رو، کلیه منابع مکتوب مربوطه مورد بررسی قرار گرفت و عناصری که از سوی پیامبراکرم(ص) برای زن به مثابه منبع پیام خانواده توصیه و یا در رفتارهای ایشان گزارش شده است، با مدل ارتباطی آندروش و پوستروم کدگذاری و تحلیل شد. بدین منظور 10 روایت نخست از بخش روایات نقل شده از پیامبر اکرم(ص) درباره تعامل ارتباطی زنان در خانواده از کتاب بحارالانوار استخراج و پس از کدگذاری مؤلفه های ارتباطی آنها، در قالب نظریه بومی شده آندروش و پوستروم مقوله بندی و واکاوی شد. نتایج نشان داد که پیامبر اکرم(ص) با واکنش های اصلاحی، ترمیمی، ایجابی و سلبی خود نسبت به عملکرد و رفتار زنان عصر خویش که برگرفته از رویکردهای مادی و غیردینی جامعه عرب بود، آنها را به سوی بینش الهی و فرا مادی و توجه به ملاک های اسلامی فرا می خواند.
بررسی مقوله «میل» و بازقلمروسازی «زنانگی» در یرما با تکیه بر آراء دلوز و گاتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
545 - 564
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفهوم «میل» و تأثیر آن بر بازتعریف ساختارهای فرهنگ جنسیتی حاکم می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و با بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر دلوز و گاتاری در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه مفهوم «میل» زنانه مولد است و می تواند با رقم زدن نوعی «شدگی» گفتمان دوانگاره محور جنسیتی را به چالش کشد؟ بدین منظور نمایشنامه یرما یکی از سه گانه لورکا بررسی می شود. این پژوهش که با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است به چگونگی تأثیر مفهوم «زن شدگی» در شکل گیری فرهنگی متفاوت از گفتمان جنسیتی و سلسله مراتبی حاکم می پردازد. چنین استدلال می شود که لورکا با تمرکز بر «میل زنانه» و درهم شکستن مدل تک صدا، «پیش رونده» و «پارانوئیدیِ» روایت رئالیسمی ادیپ محور، به نوعی «قلمروزدایی» دست می زند که سوژگی را منوط به تسلیم در برابر قدرت مردانه نمی داند. لورکا با تمرکز بر «میل شیزوئیدی»، نه تنها در راستای چالش دوانگاره های حاکم گام برمی دارد، بلکه با بازقلمروسازی «هویت زنانه» می کوشد هنجارهای درونی شده را به منزله نوعی «برساخت» معرفی کند که اصل واقعیت زنانگی را پنهان کرده اند. از این رو، می توان گفت که از منظر لورکا ظهور فرهنگی پویا ماحصل تقابلی آگاهانه با گفتمان حاکم و هنجارهای زنانگی از پیش تعیین شده است که ناگزیر از رستاخیز میل شیزوئیدی، «زن شدگی» و مقابله با گفتمان پارانوئید ادیپ محور است.
زنان سالمند و تجربۀ طرد اجتماعی (مورد مطالعه: زنان ساکن سرای سالمندان در شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
999 - 1027
حوزه های تخصصی:
تلاش این پژوهش مطالعه کیفی تجارب زیسته زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرم آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه زمینه ای استفاده شده تا علل، شرایط مداخله گر و پیامدهای تجربه طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند به شیوه ای ژرف نگرانه واکاوی شود. سوژه ها به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق و فرزانگان شهر خرم-آباد انتخاب شده اند و با آن ها مصاحبه عمیق فردی انجام شده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها بیانگر آن است که نابرخورداری زنان از پایگاه اقتصادیِ مستقل (نداشتن پشتوانه مالی و ازدست دادن توان کار)، افول همبستگی های سنتی در خانواده (زوال اقتدار مادرانگی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی) و دگردیسی سبک های زندگی (تغییر نوع و چیدمان وسایل خانگی، تغییر معنای کار خانگی و سیطره مناسبات جنسیتی) اصلی ترین شرایطی اند که خانواده ها در بستر آن ها تصمیم می گیرند زنان سالمند را به سرای سالمندان تحویل بدهند. این شرایط علی، به موازات تداوم سکونت و زیست زنان در سرای سالمندان، به میانجی برخی شرایط مداخله گر به عوامل شکل دهنده تجربه طردشدگی زنان سالمند بدل می شوند. بدبینی مفرط (کاهش اعتماد به جامعه، حالت شکنندگی درونی) و احساس تنهایی (حسرت روابط گذشته، احساس فراموش شدگی) دو مورد از مهم ترین شرایط مداخله گری هستند که مجرای اثرگذاری شرایط علی بوده و زنان سالمند را به تدریج در وضعیتی ذهنی روانی فرو می برند که پیامدهایی اساسی برای آن ها و تأثیر عمیقی بر شخصیت شان دارد. بدین معنا که در پی اثرگذاری این دو نوع شرایط آن چه در سرای سالمندان عاید زنان می شود احساس کنده شدن از جهان زندگی و افتادن در فرایند مرگ تدریحی است.
بررسی جغرافیایی حضور زنان در مجلس شورای اسلامی در ایران (با تأکید بر مجلس دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
291 - 313
حوزه های تخصصی:
جغرافیای انتخابات، به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی، به مطالعه الگوهای فضایی توزیع قدرت در قالب روابط متقابل جغرافیا، فضا، انتخابات و قدرت می پردازد. زنان به رغم اینکه نیمی از جمعیت جامعه و اکثریت تحصیل کردگان آموزش عالی را به خود اختصاص می دهند، در سطح برگزیدگان سیاسی و سطوح عالی مشارکت سیاسی سهمی بسیار اندک دارند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که ویژگی های جغرافیایی نمایندگی زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (با تأکید بر مجلس دهم) کدام اند؟ نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که عواملی چون گرایش سیاسی عمومی جامعه، جمعیت، مرکز یا شهرستانی بودن، وسعت، سابقه داشتنِ نمایندگی زن در آن حوزه انتخابیه، مرکزی یا حاشیه ای بودن در پراکندگی جغرافیایی نمایندگی زنان و منتسب به جریان های سیاسی اصلاح طلب، اصول گرا و مستقل بودن در ده دوره انتخابات مجلس تأثیرگذارند. در نظر گرفتن عوامل مذکور از سوی احزاب و جریانات سیاسی، به خصوص تشکل های حوزه بانوان و همچنین وزارت کشور، برای افزایش مشارکت سیاسی و حضور مؤثرتر زنان در سطوح عالی اجتماع، سیاست و البته قدرت، ضروری است.
مجانین العقلای زن در تصوف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
67 - 82
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، جُستاری تحقیقی در تاریخ عرفان اسلامی است که به معرفی و بحث درباره زنان عاقله مجنونه می پردازد. بخش اول مقاله، مباحث نظری درباره جنون عرفانی و مبانی آن است. شیوه ارائه این مباحث براساس آرا و دستاوردهای صاحب نظران کلاسیک در عرفان اسلامی است. در بخش دوم مقاله، ضمن بررسی رفتار و اندیشه های عقلای مجانین، نام و احوال چند تن از مجانین العقلای زن، بر اساس منابع محدود تاریخی، ذکر می شود. نخستین کتابی که به تصوف و تعبد زنان پرداخته است، ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات نوشته ابوعبد الرحمن سُلمی است. پس از آن، در صفهالصفوه ابن جوزی و عقلاءالمجانین نیشابوری می توان احوال این زنان را یافت. مسئله پژوهش حاضر این است که آیا در طول تاریخ برخی زنان نیز احوالات عرفانی خاص داشته اند و در زمره عقلای مجانین جای گرفته اند؟ بر اساس اطلاعاتی که از منابع درجه اول فراهم می شود می توان به این پرسش پاسخ مثبت داد. روش این تحقیق تاریخی و کتابخانه ای است.
چرخش مضمونی در تبیین روابط زن و مرد در خانواده: ظهور جامعه شناسی صمیمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 131
حوزه های تخصصی:
مطالعات علمی اولیه درباره زنان و مردان در خانواده عموماً به مطالعه ساختار و کارکرد خانواده به مثابه نهادی اجتماعی و نقش های جنسیتی زنان و مردان در آن نهاد می پرداختند، اما در دهه های اخیر، جامعه شناسی خانواده دستخوش نوعی تحول مضمونی شده است: تغییر تمرکز از نهاد خانواده به روابط صمیمی زنان و مردان. این تحول فکری از دگرگونی های عمیق در زندگی خانوادگی معاصر و تحول نقش های زنان و مردان در خانواده ناشی می شود. جامعه شناسان و نظریه پردازان خانواده نظر به این دگرگونی ها، و لزوم اتخاذ شیوه هایی متناسب برای تحلیل پیچیدگی و تنوع شدید شکل های خانواده در دنیای معاصر، ناگزیر به بازتعریف سرشت موضوعی خود شده اند که این امر زمینه را برای ظهور حوزه جدید «جامعه شناسی صمیمیت» فراهم کرده است. تحول و چرخش مضمونی در جامعه شناسی خانواده و اتخاذ رویکردی نو به روابط صمیمی زنان و مردان می تواند واجد دلالت های پژوهشی و سیاسی گوناگونی باشد. مقاله حاضر با مرور و تحلیل تحولات نظری در جامعه شناسی خانواده می کوشد بروز نوعی تحول مفهومی یا به تعبیری، ظهور مفهوم صمیمیت را در این حوزه برجسته کند و وضعیت کنونی دانش خانواده را در چالش با تحولات معاصر با رویکرد تحلیل انتقادی تشریح و تبیین کند.
گفتمان ها و روایت های خط مشی گذاری عدالت جنسیتی در ایران: واکاوی علل و جهات تکثر برنامه ها و خط مشی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
269 - 304
حوزه های تخصصی:
در هم تنیدگی فرایند برنامه ریزی حوزه زنان و خانواده در موضوع عدالت جنسیتی با گفتمان ها و جریان های سیاسی و اجتماعی به پیچیدگی مسائل زنان در فرایند خط مشی گذاری منجر شده است. این پژوهش کوشیده است با تأکید بر این امر که خط مشی های عدالت جنسیتی در ایران در دو دهه اخیر متکثر و متعارض بوده اند، به واکاوی دلایل و نحوه ایجاد تشتت در فرایند خط مشی گذاری با محوریت نقش آفرینی بازیگران پیدا و پنهان بپردازد. در این مسیر، این پژوهش در ابتدا گفتمان های غالب در خط مشی های نهایی را به روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موفه و به منظور بازنمایی تشتت موجود تحلیل کرده و در ادامه براساس نظریه اتخاذی در پژوهش، مبنی بر اثری که خرده سیستم ها بر جهت نهایی خط مشی ها دارند، به تحلیل روایت و احصای روایت های بازیگران فرعی فرایند خط مشی گذاری پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که متأثر از تعدد گفتمانی خرده سیستم ها، خط مشی های رسمی حوزه زنان و خانواده با محوریت عدالت جنسیتی در بسیاری از موارد دچار تعدد جهات نهایی هستند. به طور مشخص، زمانی که دال های اصلی خط مشی ها با روایت های بازیگران مقایسه می شود، نفوذ قدرت غیرمستقیم ائتلاف های گفتمانی در فرایند مسئله شناسی و راه حل دهی خط مشی گذاری کاملاً مشهود است.
صیانت از شأن اجتماعی و نقش والدینی جوانان و بنیان خانواده در عصر حاضر
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین علل فروکاستشان اجتماعی و نقش والدینی جوانان است. روش این پژوهش، توصیفی بوده و نوع جمع آوری و تحلیل داده ها کتابخانه ای می باشد. یافته های تحقیق حاکی بر شخصیت جنین، پنجاه درصد از مادر و 25 در صد از پدر تأثیر پذیرفته و والدین حامل بذر زامه و مامه فرزندان هستند. لذا صیانت – کمی و کیفی- از این بذرها وظیفه عقلانی و انسانی افراد و حاکمیت سیاسی است. تا نسلی پاک و سالم و جامعه ای مطلوب به وجود بیاید. از طرفی امروزه اوج حکومت ابلیس، سلب مشروعیت از اموال و اولاد، با ایجاد بستر غذای حرام و شبهه ناک و با دامن زدن به موضوع اختلاط بین زن و مرد؛ و نابودی انسان تحت عنوان سقط جنین می باشد. درنتیجه خطرى که در جهان امروز، نسل بشر را تهدید می کند، تقدّس زدایى از نهاد خانواده و تنزل شأن اجتماعی زن و مرد و نقش پدری و مادری جوانان است. لذا اصلاح راهبردهای بینشی، گرایشی و کنشی و سبک زندگی؛ و فروکاست تأثیرات فرهنگ اومانیستی و فمنسیتی؛ و کاربست پیشنهادات کاربردی؛ موجب افزایش ازدواج جوانان و بهبود وضعیت خانواده ها و فراگیر شدن عفت عمومی می شود.