فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
325 - 344
حوزه های تخصصی:
آثار هنری در هر جامعه مجموعه اطلاعاتی از وضعیت اجتماعی به دست می دهد که می توان با رمزگشایی و درک آن به ویژگی های جامعه معاصر دست یافت. آثار موسیقی نیز به منزله نوعی هنر و رکن مهمی از نظام فرهنگی، از طریق ارائه و نمایش مفهوم زن، نقش درخور توجهی در بازتاب مناسبات جنسیتی جوامع دارد. موسیقی سنتی ایران به منزله هنری که در فضای فرهنگی اجتماعی ایران تولید شده است می تواند در شناخت شاخصه های فرهنگی جامعه ایران مؤثر باشد. پژوهش حاضر با موضوع بازنمایی زن در موسیقی سنتی دهه 1360 در ایران، به دنبال کشف چگونگی بازنمایی و تصویر زن در اشعار خوانده شده در این آثار است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است و با استفاده از نظام مقوله بندی استقرایی به تحلیل محتوای 53 شعر از 43 آلبوم منتشر شده در دهه 1360 پرداخته است. حاصل این تحلیل با دوازده مفهوم، ذیل سه عنوان زن به مثابه ابژه عشق سالم، زن به مثابه ابژه ای اجتماعی و زن به مثابه ابژه عشق رمانتیک و اروتیک و مقوله مرکزی زن به مثابه ابژه عشق کامل مقوله بندی شده است. تحلیل محتوای اشعار حاکی از حضور حداقلی زنان در عرصه عمومی و اجتماعی است و دیدی منفی در قالب کدهای فرهنگی به آنان وجود دارد. با این حال، زن در عرصه خصوصی در قالب رابطه ای عاشقانه و به عنوان ابژه عشق مرد جایگاه برجسته ای دارد و عشق سالم با ویژگی تقارن و پیش شرط برابری به وی ابراز شده است.
دلالت های معنایی مصرف قلیان بین زنان بلوچ (مطالعه ای کیفی در روستای دامن شهرستان ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
279 - 301
حوزه های تخصصی:
برخلاف بسیاری از پژوهش های گذشته، که بیشتر با الهام از نوعی گفتمان پزشکی و آسیب شناختی به دنبال بررسی پیامدهای مصرف قلیان و مواد دخانی بر سلامت مصرف کنندگان بوده اند، هدف پژوهش حاضر فهم دلالت های معنایی چنین امری بین زنان بلوچ ساکن در روستای دامن شهرستان ایرانشهر است. با توجه به مسئله محوری پژوهش و مهم ترین هدفی که اشاره شد، در بعد روش شناختی از نوعی رویکرد کیفی متناسب با کار انسان شناختی، یعنی «مردم نگاری»، بهره برده ایم. درنهایت، یافته ها نشان می دهند که تمایل به مصرف قلیان در جامعه مطالعه شده صرفاً تمایلی فردی و آنی نیست و عملی ضد اجتماعی و ناهنجار به شمار نمی آید. به عکس، این عمل را باید در امتداد بسترهای فرهنگیِ ویژه ای دید که دلالت های معنایی خاصی را نیز به دنبال دارد. این موضوع به دنبال ارائه شش مقوله محوری مورد بحث قرار گرفته است: 1. مصرف قلیان و تداوم سنت ها؛ 2. مصرف قلیان، تأیید و هویت یابی اجتماعی؛ 3. مصرف قلیان، رهایی از تنش و عاملیت زنانه؛ 4. مصرف قلیان و اوقات فراغت؛ 5. مصرف قلیان و درمان بیماری؛ 6. مصرف قلیان، تقویت و تداوم انسجام گروه.
کاوش کیفیت مقصد در میان ذهنیت زنان حاشیه نشین مهاجر شهر یزد، یک مطالعه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
97 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف: تغییر همیشه اصل اساسی زندگی بشر بوده است. قلب جامعه مدرن، تغییر و ارتباط است. فرایند توسعه، تغییر در مبدأها و مقاصد را تسهیل کرده است. مهاجرت یکی از پیامدهای اصلی این وضعیت است. دراین میان، زنان در سال های اخیر هر چه بیشتر به گردونه مهاجرت وارد شده اند و مهاجرت ها سمت و سوی زنانه به خود گرفته است. نظریه های کلاسیک رابطه ای خطی از دافعه تا جاذبه را ترسیم می کردند ؛ اما به نظر می رسد ارزیابی از مقصد و زندگی از دید یک زن مهاجر، پیچیدگی های خاص خود را دارا است. درواقع هدف پژوهش حاضر واکاوی این فرآیند بوده است.روش: با استفاده از روش نظریه زمینه ای سیستماتیک، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است.یافته ها: بر پایه یافته های پژوهش؛ 384 مفهوم، 77 مقوله فرعی، 14 مقوله اصلی و در نهایت مقوله مرکزی دل ربایی مقصد استخراج گردید. به طورکلی نتایج نشان داد که زندگی در شهرهای کوچک و در حال توسعه مطلوبیت بیشتری برای زنان مهاجر دارد. آنها در این شهرها مطلوبیت بیشتری به لحاظ شغلی، حفظ امنیت و ... پیدا می کنند. فرآیندی که در شهرهای بزرگ تا حد زیادی رنگ می بازد و مطلوبیت خود را از دست می دهد؛ اما این ارزیابی هیچوقت دائمی نیست و زن مهاجر به طور پیوسته در مورد واقعیت های زندگی خود بازاندیشی می کند. در نتیجه با توجه به این امر که تصمیم به مهاجرت بر اساس هزینه-فایده بوده و هیچ بستری دارای مطلوبیت کامل نیست، برای دستیابی به درک عمیق و دیدی وسیع تر در حوزه مهاجرت زنان به ویژه شرایط زندگی در مقصد و میزان مطلوبیت یا آسیب حاصل از مهاجرت برای زنان، تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
تجربه کنترل پذیری اعتیاد به خودارضایی در دانش آموز پایه دوازدهم، یک مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف شناخت عوامل، عوارض و کنترل پذیری اعتیاد به خودارضایی در دانش آموز پایه دوازدهم انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به لحاظ نحوه جمع آوری داده ها از نوع تجربی تک موردی. جامعه آماری این مطالعه کلیه دانش آموزان پسری می باشند که به بیان خود اعتیاد به خودارضایی دارند و با معلم خود در میان گذاشته اند. از میان جامعه آماری یک نفر که در طبقه شدید قرار داشت با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج پژوهش به روش هدفمند انتخاب شد که درنهایت از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، تجربه زیسته فرد به ترتیب در مراحل خط پایه، درمان و پس از درمان و پیگیری مورد سنجش قرار گرفت. پس از مصاحبه در چهار محور مشخص کرد که 1. فراوانی خودارضایی (خط پایه) از سه ماه پیش پنج مرتبه در هفته بود که مهم ترین دلایل؛ تنهایی، نبود فعالیت فیزیکی و تماشای فیلم عنوان شد. 2. پیامدها با شروع این رفتار، شامل افت نمرات تحصیلی، مسئولیت گریزی در منزل و انزوا در مدرسه و افت شادابی بود. در 2 محور آخر نیز، پس از دو ماه اجرای نکن یک های درمانی، مشخص ساخت که فراوانی این عمل نسبت به خط پایه به یک پنجم کاهش یافته، افت نمرات وی متوقف شده و در مدرسه اجتماعی تر و در خانه مسئولیت پذیرتر شده و نشاط وی افزایش یافته. نتیجه گرفته می شود که کنترل این مسئله نه تنها امکان پذیر است بلکه باعث رشد سلامت در زمینه های اجتماعی، تحصیلی، فردی و خانوادگی نیز می شود.
نقش میانجی تاب آوری و بخشودگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی تاب آوری و بخشودگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض های زناشویی در زنان متأهل به روش پیمایشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهرستان آستارا بود که به منظور جمع آوری داده ها، 230 نفر از ایشان به روش نمونه گیری دردسترس برای ورد به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از پرسش نامه بخشودگی پولارد و همکاران (FFS)، پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISK)، پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی (MCO) و فرم کوتاه پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST) جمع آوری شده. داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS26 و AMOS24 به روش تحلیل مسیر و نیز تحلیل میانجی با روش بوت استرپ، در برنامه ماکرو پریچر و هایز تحلیل شد. نتایج نشان دهنده برازش مناسب مدل فرضی بود. همچنین نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی تأثیر مستقیم و منفی بر تعارض های زناشویی دارد. همچنین تاب آوری و بخشودگی بین سبک زندگی اسلامی و تعارض های زناشویی نقش میانجی دارد. براین اساس، می توان گفت سبک زندگی اسلامی با ارائه چهارچوب مناسب برای رشد و بهتر زیستن، تاب آوری و بخشودگی را افزایش می دهد که به دنبال آن مشکلاتی همچون تعارضات زناشویی کاهش می یابد.
مطالعۀ تأثیر عامل گشودگی به تجربه بر تغییرات ترجیح رنگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
181 - 204
حوزه های تخصصی:
رنگ زبانی خاموش، اما قدرتمند است. با توجه به اهمیت نقش رنگ در برقراری ارتباط و جلب توجه افراد، شناسایی ترجیح رنگی زنان و عوامل مؤثر بر آن می تواند ابزاری کارآمد در بسیاری از حوزه های جهان مدرن مانند ارتباطات، تجارت و تولید کالا و محتوا ایجاد نماید. این مقاله با هدف شناسایی تأثیر عامل گشودگی به تجربه (به عنوان یکی از ابعاد شخصیت) بر تغییرات ترجیح رنگی زنان انجام یافته است. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه جمعیت شناختی، ترجیح رنگی و آزمون ده گویه ای شخصیت (TIPI) استفاده شده است. نمونه آماری شامل ۲۱۳ نفر از زنان ساکن تهران است که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش واریانس یک طرفه در ارتباط با میزان ترجیح رنگی نشان می دهد که زنان با سطوح مختلف گشودگی به تجربه در ارتباط با میزان ترجیح رنگ های بنفش، قرمز و نارنجی دارای ترجیحات متفاوتی هستند به این صورت که با بالا رفتن سطح گشودگی به تجربه امتیاز به رنگ های قرمز و نارنجی افزایش و به رنگ بنفش کاهش می یابد. همچنین، تحلیل داده ها در بخش ترجیح رنگ منتخب بیانگر آن است که زنان با سطوح گشودگی به تجربه بالا رنگ قرمز را به عنوان رنگ ترجیحی خود انتخاب می نمایند. تفسیر نتایج در ارتباط با رنگ تنفری حاکی از آن است که زنانی که از رنگ آبی و سفید متنفر هستند، دارای سطح گشودگی به تجربه پایین تری می باشند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره در ارتباط با ترجیح رنگ های گرم، سرد و خنثی نشان می دهد زنان با سطوح گشودگی به تجربه مختلف در ارتباط با رنگ های گرم و خنثی دارای ترجیحات متفاوتی هستند.براساس نمودار با بالارفتن سطح گشودگی به تجربه میانگین امتیاز به رنگ های گرم افزایش و به رنگ های خنثی کاهش می یابد. در نهایت نتایج لزوم توجه به عاملیت گشودگی به تجربه در پیش بینی ترجیحات رنگی را مورد تایید قرار می دهد .. یافته های پژوهش حاضر می تواند در بسیاری از حوزه های کاربردی مانند روانشناسی، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات و طراحی مد مورداستفاده قرار گیرد.
تفسیرهای قضایی از «عسر و حرج» در پرونده های خشونت جنسی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شایعترین خشونتها علیه زنان، خشونتهای جنسی ارتکابی از سوی شوهر است. قانون، بزهدیدگی جنسی را بعنوان یکی از موجبات درخواست طلاق از سوی زوجه مورد شناسایی قرار نداده است، لذا بزهدیدگان، دادخواست خود را تحت عنوان «عسر و حرج»، تقدیم دادگاه مینمایند. از آنجا که قانونگذار، تعیین مصادیق عسر و حرج را به تفسیرهای قضایی واگذار کرده است، درباره شمول عنوان عسر و حرج بر خشونتهای جنسی میان قضات اتفاق نظر وجود ندارد. پرسش پژوهش آن است که در پرونده های طلاق به علت خشونت جنسی، قضات چه تفسیری از «عسر و حرج» دارند؟ روش پژوهش، کیفی است و بمنظور جمع آوری داده های مورد نیاز برای پاسخ به پرسش، از روش مصاحبه عمیق با 10 قاضی، 10 وکیل و 30 بزهدیده، تحلیل محتوای 20 دادنامه و مشاهده غیرمشارکتی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان میدهند تفسیرهای قضایی تحت تأثیر عواملی نظیر کلیشه های قضایی، سیاستهای کاهش طلاق، فضای مردانه محاکم خانواده و اکراه زنان در بذل مهریه، از به رسمیت شناختن خشونتهای جنسی زناشویی بعنوان مصداقی از عسر و حرج طفره میروند. حمایت از بزهدیدگان، علاوه بر بازنگری در قوانین مربوط به موجبات طلاق، نیازمند حضور پررنگ تر قضات مشاور زن در محاکم خانواده می باشد.
تطبیق مصادیق اجتماعی زنان در دوره قاجار با جایگاه زن در نگارگری نسخه خطی هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
455 - 471
حوزه های تخصصی:
منابع تصویری به جای مانده از آثار هنری دوران قاجار می تواند به منزله یکی از مدارک معتبر جهت شناسایی هویت و نقش اجتماعی زنان در این دوره بررسی شود. از این منظر، نقاشی ها ی نسخه خطی هزارویک شب صنیع الملک، که از آثار ممتاز نگارگری ایران در دوران قاجار است، این قابلیت را دارد که به منزله مرجعی جهت شناخت بهتر زنان دوره قاجار بررسی شود. این نسخه مصور ویژگی ها ی منحصر به فردی دارد که آن را از دیگر نسخه ها ی مصور شده در این دوره متمایز می کند. یکی از این ویژگی ها استفاده نگارگر از منابع اجتماعی و شخصیت ها ی معاصر خود در ترسیم تصاویر این نسخه است. بر این اساس، هدف از این مقاله توصیف جایگاه اجتماعی زنان در دوره قاجار با استفاده از سفرنامه ها و منابع مکتوب دیگر و مقایسه تطبیقی آن با تصاویر این نسخه از هزارویک شب است. در این مقاله، تصویر ها یی مطالعه شده اند که حضور زن در آن ها پر رنگ تر است. بنابر یافته این پژوهش، گرچه صنیع الملک جهت ترسیم زنان این نسخه از شرایط اجتماعی معاصر خویش استفاده کرده است، در برخی موارد، نظیر تفکیک جنسیتی، بیشتر به متن وفادار بوده است تا ساختار اجتماعی و نقش واقعی زنان هم عصر خویش.
شناسایی چالش ها و فرصت های اقتصاد دیجیتال در توسعه کسب وکارهای خانگی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
780 - 806
حوزه های تخصصی:
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را به سوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیده چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازمان دهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصت ها و چالش های اقتصاد دیجیتال در مشاغل روستایی حائز اهمیت است. این پژوهش با این هدف به شیوه توصیفی، از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران و صاحبان مشاغل روستایی هستند که از بین آن ها دوازده نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در این مطالعه مشارکت کردند. میزان پایایی تحلیل مصاحبه ۷۹ درصد است. برای تأمین روایی پژوهش نیز نمونه آماری از افرادی انتخاب شدند که از دانش و تخصص لازم در بستر پژوهش برخوردار باشند. همچنین مداخله محققان در تحقیق به حداقل برسد و نیز نتیجه کدگذاری به تعدادی از خبرگان ارجاع و تأیید نهایی آن ها در خصوص چارچوب استخراجی اخذ شود. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم در قالب دو مضمون اصلی فرصت ها و چالش ها است که فرصت ها با پنج مضمون شامل قابلیت شبکه سازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، مشتری محوری جهانی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری مشاغل و چالش ها در قالب پنج مضمون شامل شکاف های فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبه های فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصت ها دسته بندی شده اند.
چگونگی تکریم سالمندان از منظر زنان مراقب در خانواده های مذهبی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی است که مراقبت از سالمندان را امری ضروری و ارزشمند به حساب می آورد و بر آن تاکید دارد. با اینکه بسیاری از فرزندان مسئولیت مراقبت از والدین سالمند خود را برعهده نمی گیرند ولی شواهد حاکی از آن است که زنان مراقب در خانواده های مذهبی نسبت به این وظیفه خود متعهدانه عمل کرده و به صورت کارآمدی به والدین خود رسیدگی می کنند و این سوال را در ذهن برمی انگیزند که چگونه این مهم را به انجام می رسانند؟ از این رو پژوهش حاضر با هدف چگونگی تکریم سالمندان از منظر زنان مراقب در خانواده های مذهبی انجام شد. روش مطالعه تحلیل مضمون تعمقی بود.از بین زنان مراقب سالمند در شهر اردستان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. داده ها به روش شش مرحله ای کلارک و براون تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مراقبت موفق از سالمندان حاوی چهار مضمون هسته ای است: انگیزش برای تکریم با کدهای سازمان دهنده (انگیزش مذهبی و خانوادگی)، صفات تکریم کننده (صفات شخصیت، تجارب طی زندگی)، علل تکریم (تربیت دینی در گذشته، ادامه تربیت در زمان حال) و چگونگی تاب آوری در مسیر تکریم (عوامل عاطفی آرام کننده، چگونگی گذران اوقات فراغت، معنا در زندگی). با توجه به نتایج، می توان آموزشهای غنای روانی و معنوی برای مراقبین سالمندان تهیه کرد تا ویژگی های لازم برای مراقبت کریمانه از سالمند و تاب آوری در آنان تقویت شود.
واکاوی نشانه های حضور حرم سرا در آثار فرنگی سازی مکتب نقاشی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
463 - 487
حوزه های تخصصی:
در دوران اصفهان صفوی، سیاست محبوس نمودن شاهزادگان در حرم سرا باعث شد به تدریج شاه از کنش جدی در عرصه سیاست کناره گیری کند و در مقابل حرم سرا به کانونی از قدرت مبدل شود که در آن مادر شاه، زنان و خواجه سرایان ابتکار عمل سیاسی را به دست گیرند. در دوران سلیمان، این کانون به حدی قدرتمند شد که آن را مالک اصلی شاه نامیدند. در همین زمان بود که نقاشی فرنگی سازی به عنوان سبک مسلط هنری شناخته شد و رو به گسترش نهاد. مقاله حاضر با توجه به هم زمانی قدرت یابی حرم سرا و رونق فرنگی سازی در دوران حکومت شاه سلیمان، در پی پاسخ به این پرسش است که جریان فرنگی سازی مکتب نقاشی اصفهان، در بازنمایی قدرت رو به گسترش حرم سرا و ساکنانش، چگونه عمل کرد؟ خوانش نقاشی های ذکرشده نشان می دهد که آثار فرنگی سازی از منظر چشم شاه سلیمان به موضوع زنان و حرم سرا نظر می افکند و با حذف زنان به عنوان عاملان قدرت، فقط به نمایش نشانه هایی مربوط به مکان زیست آنان، چون اشاره به «فضای درونی/ اندرونی در معماری» که اینک خودِ سلیمان در آن مستقر شده بود، اکتفا می کند و از طریق تأکید بر «نگاه خیره به مخاطب»، به «بازتکثیر نگاه مردانه» دست می زند.
تبیین محرک های بروز فرصت های کارآفرینی زنان با رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه واژه کارآفرینی مفاهیمی چون نوآوری، مخاطره پذیری، ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی، رضایت بخشی و استقلال طلبی را به ذهن متبادر می سازد. با توجه به اهمیت تشخیص فرصت در فرایند کارآفرینی، این پژوهش درصدد است تا به شناسایی، اولویت بندی و ارتباط میان محرک های موثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان بپردازد. از همین رو، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری شامل مدیران زن شهرداری منطقه پنج شهر تهران است و به منظور جمع آوری داده ها، روش نمونه گیری هدفمند به کارگرفته شده و از نظرات ده خبره استفاده شد. برای شناسایی محرک ها و الزامات بروز فرصت های کارآفرینی زنان از مرور ادبیات پژوهش استفاده شد. اولویت محرک ها و الزامات با تکنیک بهترین-بدترین محاسبه و درنهایت برای تعیین روابط علت و معلولی میان محرک ها از تکنیک دیمتل خاکستری استفاده شد. پس از مرور جامع ادبیات، 12 محرک مؤثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان شناسایی شد. براساس نتایج تکنیک بهترین- بدترین، محرک های خلاقیت فردی، هوشیاری کارآفرینانه و احساس خودکارآمدی احساس شده از اولویت اول تا سوم برخوردار شدند. طبق نتایج تکنیک دیمتل خاکستری، نیروهای پیش برنده و خلافیت فردی به عنوان تأثیرگذارترین محرک در بروز فرصت های کارآفرینی زنان شناخته شدند.
تحلیل جنسیتی از زندگی پس از طلاق: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
5 - 30
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد طلاق در دهه اخیر و متعاقب آن افزایش تعداد زنان و مردانی که تجربه طلاق داشته اند، لزوم توجه به زندگی پس از طلاق را بیش از پیش آشکار می نماید. در این میان، مطالعه نحوه مواجهه سوژه های مطلقه با زندگی پس از طلاق و نیز درک و تصور آنها به ویژه با اتخاذ رویکردی جنسیتی، حوزه ای عموماً مغفول مانده در جامعه شناسی ایرانی است. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با اتخاذ روش شناسی کیفی و با کاربست تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 36 مرد و زن مطلقه ساکن در شهر تهران، به کشف درک سوژه ها از ابعاد گوناگون زندگی پس از طلاق و تفاوت های جنسیتی موجود در نحوه مواجهه افراد در این ابعاد بپردازد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که با وقوع طلاق تغییرات متعددی در ابعاد گوناگون زندگی کنشگران ایجاد می گردد؛ از این رو کنشگران بایستی در حیطه های عاطفی، جنسی، اقتصادی، روانشناختی، ارتباطی، اجتماعی و مدیریت فرزند به تعاملات جدیدی در زندگی خود بپردازند. از سویی فرهنگ جنسیتی، نابرابری جنسیتی در دسترسی به انواع سرمایه ها، تمایزات حقوقی، تفاوت در عادت واره ها و نقش های جنسیتی و نیز نحوه جامعه پذیری متمایز زنان و مردان منجر به تعاملات گوناگون و نحوه مواجهه متفاوت آنان پس از طلاق خواهد شد. یافته ها حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان پیامدهای متفاوتی را پس از طلاق تجربه می کنند و در مجموع با چالش های مضاعفی در زندگی خود پس از طلاق روبرو هستند.
بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در مورد موضوعات جنسی خانواده در شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبکهای فرزند پروری با میزان دانش و نگرش جنسی والدین و میزان راحتی و علاقمندی آنها به گفت وگو با فرزندان در مورد موضوعات جنسی انجام گرفت. نمونه آماری 160 نفر از والدین دارای فرزند در شهر شیراز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .به منظور گردآوری داده ها ، از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (دیانا بامریند ،۱۹۹۱)، میزان علاقه مندی والدین به گفتگو در مورد موضوعات جنسی (کوبلینسکی و اتکینسون ،۱۹۸۲) و پرسشنامه دانش و نگرش جنسی (بشارت، ۱۳۸۴) استفاده شد . پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون، رابطه هر یک از ابعاد سبک های فرزند پروری با دانش و نگرش جنسی والدین و میزان علاقه مندی به گفتگو در موضوعات جنسی مورد بررسی قرار گرفت .با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش بین سبک فرزندپروری استبدادی با علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین سبک فرزندپروی مقتدرانه با دانش و نگرش جنسی رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین بین سبک فرزندپروری سهل گیر با دانش و نگرش جنسی و علاقه به گفت و گو در مورد مسائل جنسی در خانواده هیچ رابطه معناداری مشاهده نشد. با این حال ، حتی با وارد شدن دانش و نگرش جنسی به پیش بینی همچنان سبک فرزندپروری استبدادی به طور منفی میزان علاقمندی به گفت و گو در مورد موضوعات جنسی در والدین را پیش بینی می کند. نتیجه گیری : بهترین سبک فرزند پروری جهت برقرار ی ارتباط با فرزندان و گفت و گو راجع به مسائل جنسی سبک فرزند پروری مقتدرانه بوده و والدین باید نسبت به افزایش دانش و آگاهی خود در زمینه مسائل جنسی و یادگیری اصول فرزند پروری مقتدرانه اقدام کرده تا بتوانند از بروز رفتارهای پرخطر و آسیب رسان در فرزندان جلوگیری نمایند.
بررسی ساختار توزیع قدرت در رابطه ی زن- شوهر در خانواده از نگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار نظام خانواده بر اساس روابط اعضاء و حقوق و تکالیف متقابل آن ها شکل گرفته و استوار می شود. تمایز نقش های پدری، مادری و فرزندی و نیز زن و شوهری تمایز حقوق و تکالیف را به دنبال می آورد. بدین ترتیب حقوق و وظایف نقش ها متقابل امّا متفاوت است. علی رغم تقابل دوسویه حق و تکلیف در روابط اعضاء خانواده، عوامل و شاخص های ویژه ای زمینه ی بروز قدرت را برای یک نقش و توزیع قدرت در ساختار خانواده اسلامی فراهم می کند. تبیین ساخت قدرت در روابط اعضاء خانواده، بر اساس ترکیبی از دو شاخص توانایی های ذاتی و طبیعی و شاخص اقتصادی (انفاق) صورت می گیرد. مرد در نقش شوهر دارای جایگاه و قدرت نسبی برتر در خانواده اسلامی است، امّا از قدرت مطلق برخوردار نیست، قدرت او در خانواده به معنای اطلاق نفوذ امر او نمی باشد، بلکه تنها در دایره ی «عدل» و «معروف» و در گستره محدود حقوق شوهر نافذ و مشروع است. بر این اساس خانواده اسلامی دارای نظام «شوهرمحور» با گرایش «دوسویه» است. قدرت شوهر، در حق تصمیم گیری در مصالح کلی خانواده و شوؤن زوجیت از جمله در مورد مسکن، یا چگونگی بهره مندی جنسی یا توابع حق استمتاع شوهر معنا می شود. بدین ترتیب که خروج زن از منزل در صورت منافات با حق جنسی شوهر کنترل می شود. هم چنین قدرت زن، در صورت برآورده نشدن حقوق مالی او مانند مهر، نفقه و مسکن مناسب، یا حقوق غیرمالی مانند معاشرت بالمعروف، برخورد محترمانه و همراه با عدالت و احسان شوهر معنا می شود و بروز می یابد.
بررسی جلوه های کهن الگوی مادر در نمایشنامه «اسب های آسمان خاکستر می بارند» با تکیه برآرای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
413 - 435
حوزه های تخصصی:
کهن الگو بازتاب مفاهیم و تعابیر جهان شمول از یک موضوع واحد در ناخودآگاه جمعی است. یکی از مهم ترین مفاهیم آن کهن الگوی مادر است که به لحاظ تنوع در معنا و فرم در افسانه ها و داستان های کهن حضور گسترده ای داشته است. در این پژوهش بازتاب کهن الگوی مادر بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ در تصویرِ شخصیت زن در نمایشنامه ی «اسب های آسمان خاکستر می بارند» اثرِ نغمه ثمینی مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش های پیشین تاکنون در زمینه ی بررسی کهن الگوی مادر در آثار ادبی مانند شعر و داستان بوده است. در این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اینترنتی صورت پذیرفته به این پرسشِ اساسی پرداخته می شود که: مؤلفه های کهن الگوی مادر در نمایشنامه ی «اسب های آسمان خاکستر می بارند» چگونه بازتاب یافته است؟ از اینرو فرضیه ی مقاله نشان می دهد که کهن الگوی مادر در عناصری همچون شخصیت پردازی، رویدادها و نمادهای نمایشنامه بازتاب دارد. در نتیجه گیریِ مقاله تأکید می شود که کهن الگوی مادر در وجه حقیقی شامل: آفرینندگی، حمایتگری، پاکی، الوهیت، امیدبخشی، رهایی، بازتاب زندگی در ضمیر ناخودآگاه(تردید، عقده مادری، درد، رنج، تنهایی) و در صور مجازی در عناصر طبیعی شامل: تأثیر زندگی گذشته در ضمیر ناخودآگاه به شکل نمادینِ زهدان مادر، تولدی دوباره، نگهبانی و امنیت بخشی است.
مطالعه جامعه شناختی ادراک عدالت جنسیتی زنان با تأکید بر عامل قومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
155 - 184
حوزه های تخصصی:
از عوامل تعیین کننده عدالت طلبی و سلطه جویی، ادراک هر فرد از عدالت جنسیتی است. این پژوهش با هدف مطالعه ادراک عدالت جنسیتی زنان و نقش عوامل جامعه شناختی در پیدایش این پدیده در بستر قومیت انجام شده است. مبانی نظری پژوهش براساس نظریه های هومنز، بوردیو و پارسونز تدوین یافته است. روش پژوهش از نوع پیمایش است که داده ها با ابزار پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان بالای20سال اقوام ترک، کرد و گیلک شهرستان های اردبیل، پارس آباد، خلخال، سنندج، پیرانشهر، بیجار، رشت، لاهیجان و تالش است. روش نمونه گیری هدفمند و از نوع سهمیه ای است. نتایج پژوهش نشان داد 52درصد از پاسخ دهندگان تعریف عدالت جنسیتی را به ویژگی های فرهنگی و اجتماعی ارجاع می دهند و نقش عوامل طبیعی و بیولوژیکی را در شکل دهی به عدالت جنسیتی مفروض نمی دانند. آزمون های مقایسه ای بیشترین اختلاف برداشت از ادراک عدالت جنسیتی را بین قوم کرد و گیلک نشان داد. آزمون های تحلیل چند متغیره تفاوت ابعاد ادراک عدالت جنسیتی را برحسب متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه نمادین، سرمایه اقتصادی، سرمایه عاطفی و تصورات قالبی بین اقوام ترک، کرد و گیلک تأیید کرد.
پژوهشی فقهی در تکثیر نسل و نسبت آن با تحکیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرزندآوری و نقش آن در تحکیم خانواده یکی از مسائل مهم در جوامع اسلامی است. فقها و اندیشمندان اسلامی در مورد تکثیر نسل نظرات مختلفی ارائه کرده اند و هرکدام سعی دارند بااستفاده از ادله فقهی، نظر خود را اثبات و آثار آن در نظام خانواده را پیاده کنند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-اسنادی و باهدف نقش فرزندآوری و تکثیر نسل بر تحکیم خانواده با تکیه بر آرای فقها درباره جمعیت و نقد آراء این حوزه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که ازبین آرای اندیشمندان اسلامی درباره جمعیت، نظریه تکثیر نسل و فرزندآوری، مطلوب شرع در شرایط عادی و وجوب بالکفایه در مواقع ضروری است. دیدگاه های فقهی دیگر درباره جمعیت، بدون توجه به ادله فقهی-قرآنی-روایی وآثار تکثیر نسل بر تحکیم نظام خانواده تفسیر شده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های درک از خود و مدیریت بدن در بین زنان شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
135 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مهم ترین مولفه های تاثیر گذار بر درک از خود و مدیریت بدن در بین زنان شهر زنجان می باشد. این پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را زنان مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی، آرایشگاه ها و باشگاه های ورزشی تشکیل داده اند. در این پژوهش 266 نفر از زنان 15 تا 55 ساله بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته برای متغیرهای جایگاه جایگاه بدن به عنوان سرمایه اجتماعی بدن بعنوان نقاب بر مدیریت بدن، میزان ساعات استفاده از شبکه های اجتماعی بر مدیریت بدن، خود شی انگاری و درک از خود به عنوان متغیرهای مستقل و پرسشنامه استاندارد (MBSRQ) برای مدیریت بدن گرد آوری شده است و با استفاده از نرم افزار SPSS23 روش های آماری توصیفی و استنباطی (رگرسیون چندگانه) تحلیل گردیده است. یافته های حاصل از رگرسیون چند گانه نشان داد که متغیرهای هاله پوشی (P<0/001)، درک از خود (P<0/001)، بدن به عنوان سرمایه اجتماعی (P<0/001) بر مدیریت بدن بیشترین تاثیر معنی دار را داشته و پس از آنها متغیر های خود شی انگاری (P<0/669) و متغیر میزان ساعت استفاده از شبکه های اجتماعی (P<0/546) تاثیر معنی داری بر متغیر مدیریت بدن نداشتند. نتایج پژوهش نشان داد متغیر های هاله پوشی ، درک از خود و بدن به عنوان سرمایه اجتماعی بر روی مدیریت بدن تاثیر دارند. کلمات کلیدی: مدیریت بدن، درک از خود، خود شی انگاری، بدن به عنوان سرمایه اجتماعی
سنجش عوامل مؤثر بر شکاف رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
101 - 118
حوزه های تخصصی:
با نفوذ مدرنیته در ایران، نظام هنجاری در جوامع دچار دگرگونی شده و الگوهای سنتی، ب هویژه الگوی خانواده، هم زمان دچار تحولات مختلفی گردید؛ به طوری که در طول دهه های اخیر میانگین سن ازدواج دختران افزایش یافته است. این نوشتار، با عنایت به این تحولات، درصدد اندازه گیری میزان شکاف در رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج و تعیین کننده های آن در شهر کوهدشت است. ساکنان این منطقه از نظر ترکیب قومی و فرهنگی لُر و لَک اند. فقر مطالعات در زمینه الگوهای ازدواج در میان زنان این گروه قومی ضرورت این مطالعه را اجتناب ناپذیر م یسازد. داده ها حاصل پیمایشی است که در فروردین 1392 بر نمونه ای بالغ بر 395 زنِ حداقل یک بار ازدواج کرده ساکن در خانوارهای معمولی شهر کوهدشت صورت گرفته است. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی، و تصادفی سیستماتیک است. نتایج از بروز شکاف در رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج برای دختران حکایت دارد. میانگین سنّ ازدواج ترجیحی زنان برای دختران در میان 63 درصد از افراد نمونه، متفاوت از سنّ آن ها به هنگام ازدواج است. شکاف ها عمدتاً در جهت منفی است. بیش از 80 درصد زنان میانگین سنّ ازدواج ترجیح یشان برای دختران بیشتر از سنّ آن ها به هنگام ازدواج است. بر پایه این بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، نگرش فرامادی به ازدواج، استقلال زنان، و سنّ پاسخگویان بیشترین تأثیر را در میزان شکاف بین رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج دارند. نتایج بیانگر این واقعیت است که ترکیبی از مشخصه های اقتصادی اجتماعی، جمعیتی، و عوامل و زمینه های قومی فرهنگی، تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به سنّ مناسب ازدواج به دست می دهد.