فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
79-96
حوزه های تخصصی:
شعر فاطمی شیوه ی نوینی در ادبیاّت عصر انقلاب اسلامی م یباشد و حضرت فاطمه)س( از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این راستا شخصّیت حضرت زهرا)س( برای روشن نمودن جایگاه زن در جامعه نقش الگویی به سزایی داشته و باعث پویا و فعّال شدن نقش زن در ادبیاّت انقلاب شده است. بسیاری از شاعران انقلاب مضامین مکرّر را در قالب های گوناگون از جمله نو و با زبانی جدید بدون تقلید جهت شناخت حضرت زهرا)س( به کار برد هاند. در این مقاله به چهار نگرش کلی پیرامون اشعار فاطمی پرداخته شده است و در ادامه، آن دسته، از ویژگی های شخصیتی حضرت زهرا)س( که با توجه به موقعیت اجتماعی و ادبی در این عصر ظهور بیشتری در شعر شاعران معاصر داشته است مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است.
مطالعه کیفی ریشه ها و پیامدهای احساس امنیت دانشجویان دختر دانشگاه آزاد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با ورود زنان به عرصه های مختلف اجتماعی،اقتصادی و حتی سیاسی، احساس امنیت آنان اهمیت ویژه ای برای دولت ها یافته است. هدف از این پژوهش درک معنایی و تفسیر زنان (دانشجو) از ریشه ها و پیامدهای احساس امنیت در شهر کرمان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش،کیفی و براساس رویکرد داده بنیاد است. مشارکت کنندگان تحقیق را 30 نفر از دانشجویان زن دانشگاه آزاد کرمان تشکیل می دهند که با توجه به اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گرد آوری داده ها استفاده شده است. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش: کنترل یا اعتبار یابی توسط اعضا،مقایسه های تحلیلی و استفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است. طبق یافته های حاصله، ناامنی اقتصادی،خرده فرهنگ توهین و اوباشی گری،پندارهای تبعیض آمیز جنسیتی و نهادینه شدن فرهنگ بدحجابی به عنوان عوامل علی،تضادهای بین نسلی ، ناامنی محیطی-فضایی ، عملکرد پلیس به عنوان عوامل زمینه ای، آرامش در خانواده،امنیت قضایی و قانونی به عنوان عوامل مداخله گر و تغییر نگرش تبعیض آمیز قضایی،حمایت قضایی از زنان، فرهنگ سازی الگوهای پوششی، به عنوان راهبردها و از هم گسیختگی و سرخوردگی اجتماعی-روانی به عنوان پیامدها مشخص شده اند.یافته ها نشان داد که احساس امنیت زنان تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی شکل می گیرد، اما این عوامل در تعامل با برداشت های تبعیض آمیز فرهنگی و عملکرد نهادها و سازمان های حافظ امنیت زنان شکل می گیرند.
رابطه سبک های تفکر با رضایت زناشویی در معلمین زن و مرد شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های تفکر با رضایت زناشویی در معلمین زن و مرد شهر تبریز بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه زنان و مردان معلم متاهل شاغل در آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال 1398 بود که 375 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه میان آنها توزیع شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ-واگنر(1991) و رضایت زناشویی انریچ(1989) بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که سبک تفکر در بسیاری از مولفه ها با رضایت زناشویی رابطه دارد. در گروه مردان بین رضایت زناشویی و مولفه های الیگارشی، جزیی نگر، درون نگر و مولفه محافظه کار از مولفه های سبک تفکر رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود داشت و در گروه زنان بین رضایت زناشویی و مولفه های الیگارشی و مولفه محافظه کار رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود داشت، همچنین در گروه زنان بین مولفه جزئی نگر با رضایت زناشویی رابطه منفی و معکوس وجود داشت. با توجه به رابطه معنادار بین سبک تفکر و رضایت زناشویی توجه به سبک تفکر زوجین در کار با خانواده امری حیاتی است. همچنین با توجه به تفاوت زنان و مردان در ارتباط بین سبک تفکر و رضایت زناشویی، توجه به عامل جنسیت نیز ضروری به نظر می رسد.
نقش پیکرک های زنان در دنیای باستان (با تکیه بر مکشوفات باستان شناسی)
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۴
9-17
حوزه های تخصصی:
پیش از ابداع خط، بشر با ساختن پیکرک هایی از گل، سنگ و غیره، اندیشه های خود را نمودار می ساخت. اقوام پراکنده فلات ایران از هزاره های قبل از میلاد همواره پایبند تقلید صرف از طبیعت نبودند بلکه اغلب میل داشتند حاصل خاطره خیال خود را با نوک تیشه یا سر انگشت های هنرمندانه خود از سفال و سنگ برآورند و هر یک از پیکرک ها را مطابق آرزوها و اندیشه ها و باورهای آئینی خود جلوه گر سازند. پیکرواره های کوچک حیوانات و انسان احتمالا جنبه پیشکشی و نذری داشته است. پیکره های زنان نماد زایش (الهه مادر) و جنبه های مذهبی و آیینی داشته اند. تحلیل های روانشناسانه از این آثار هنری نشان دهنده این است که هنرمند فقط به دلیل ایجاد یک شیء هنری این آثار را خلق نمی کند، بلکه در پشت سر این هنر یک اندیشه است. از اولین آثار هنری که بشر ساخته همان پیکرک های انسانی بوده است که بیشتر به شکل زن بودند. زن برای مردمان آن دوران، انسانی پیچیده بوده و این پیچیدگی در پیکرک های ساخته شده نیز دیده می شود. از نظر هنرشناسان و باستان شناسان، در جهان بینی انسان شناسیِ باستانی، زن نماد اسطوره بوده است. خدا بانوها اولین نمونه نمایش خصایص زن بوده اند. خدابانوها نه تنها مادر انسان ها بلکه مادر تمام موجودات زنده اند، جانورانی که با هر پیکرک کشیده شده اند نشان دهنده این امر هستند.
بررسی تاریخی نقش اسلام در تغییر سبک زندگی زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۷
55-64
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جایگاه زن در دیدگاه اسلامی و تشریح منزلت زن به صورتی عملی وآنچه اتفاق افتاده و نه آرمانی وخیال پردازانه است و در این راستا با تکیه بر آیات قرآن ومصادیقی از زنان برجسته مسلمان به این نتایج دست یافته است: قرآن کریم وپیامبر (ص) زنان را با حقوق خود آشنا ساخته اند و به آنان این جرات و جسارت داده شده که حق خود را به دست آورند و این عمل دقیقاً تکلیفی بود که خدای تعالی بر دوش پیامبر نهاده بود، حجاب، قوانین حقوقی، سلامت اخلاقی حضور زنان، بخشی از تلاش الهی است برای احیاء حقوق زنان که توسط دین مبین اسلام به منصه ی ظهور رسیده و حاصل آن تحولی بی نظیر در مقام و سبک زندگی زنان بود.
هویت جنسیتی زنانه (زنانگی) در سیره حضرت زهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
305 - 327
حوزه های تخصصی:
گروه های مرجع، الگوها و شیوه های زیست تأثیرگذار که به معرفی تیپ های ایدئال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر می شوند، یکی از ابعاد مهم حوزه مطالعات اجتماعی هستند. در جامعه ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تأثیرگذار در تعیین شیوه های زیست و سبک زندگی، دین و سیره بزرگان دینی است. پژوهش هایی که درباره میزان دینداری و کیفیت آن در جامعه ایرانی صورت گرفته است، نشان از وجود الگوهای دینی در مناسبات زندگی ایرانیان دارد. به این ترتیب به نظر می رسد تبیین و معرفی الگوهای سبک زندگی دینی در بستر تاریخ و سیره بزرگان دین و معصومان (ع) در تعیین و جهت دهی به شیوه های زیست ایرانیان سهم مؤثری خواهد داشت. سیره حضرت زهرا (س) به مثابه یک الگوی فراتاریخی، ظرفیت عظیم و تأثیرگذاری برای استخراج الگوی زن مسلمان در شئون مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان دارد؛ بنابراین، این مقاله سیره ایشان را از منظر هویت جنسیتی و زنانگی بازخوانی می کند. روش تحقیق اسنادی است و از متون معتبر برای جمع آوری داده ها بهره گرفته شده است. همچنین پژوهش حاضر براساس مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، دین شناختی و ارزش شناختی اسلامی، مؤلفه های هویت جنسیتی زنانه را در محورهای حجاب، حیا و عفت، همسری، مادری، خانه داری و حضور مؤثر اجتماعی تعریف می کند، هریک از آن ها را در سیره حضرت زهرا (س) بررسی تاریخی می کند و روایتی زنانه از منش و زیست فردی، خانوادگی و اجتماعی ایشان ارائه می دهد.
تحلیل و نقد شاکله نظریه تفسیری فضل الرحمن به مثابه مبنایی روش شناختی برای برخی خوانش های زنانه نگر از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خوانش هایی که زنان مسلمان در چند دهه اخیر از قرآن کریم صورت داده اند با نویسندگانی مواجهیم که بعضاً به عنوان افراد شاخص جریان معروف به «فمینیسم اسلامی» از آن ها یاد می شود. این نویسندگان که شامل کسانی چون ودود، الحبری، بارلاس و سعدیه شیخ می شوند، تا اندازه معتنابهی در روش شناسی خود متاثر از نظریه تفسیری فضل الرحمن بوده اند. فضل الرحمن هرمنوتیک قرآن محور خود را بر نظریه ای در باب نبوت و ماهیت وحی و نیز فهمی درباره تاریخ مبتنی می کند. وی منادی تمییز اسلام هنجاری از اسلام تاریخی است و به تفکیک ایدئال های دین از اعراض آن برای فهم حضور دین در جهان مدرن دعوت می کند. در نگاه او، انداختن طرحی نو در ساحت معرفت اسلامی در اصل باید با مطالعه جامع قرآن برای روشن نمودن مقاصد و اصول اخلاقی آن آغاز شود. در نگاه او پس از استخراج یک نظام اخلاقی و فکری از قرآن و بر مبنای این نظام اخلاقی است که می توان به درستی میراث حدیثی اسلامی را خوانش کرد. او دل مشغول احیای اجتهاد است و آن را بر مبنای «حرکت دومرحله ای» خود تعریف می کند. طنین اندیشه او در آثار نویسندگان یادشده حضور دارد ازاین رو تحلیل و نقد این اندیشه به نحوی تحلیل و نقد «فمینیسم اسلامی» نیز هست. این مقاله که به عنوان رهیافت روشی خود از «مطالعه تحلیلی» و «نقد دیالکتیک» بهره می برد سرانجام به این نتیجه می رسد که نظریه تفسیری فضل الرحمن، ضمن برخی نوآوری ها و راه گشایی ها، مبنای محصل و کاملا پردازش شده ای نیست که بتواند بدون ایجاد مساله هایی مضاعف، مبنای خوانش های بدیل زنان از قرآن کریم شود.
تحلیل سرمایه اجتماعی زنانِ خانه دار ساکن در سکونت گاه غیر رسمی(مطالعه موردی: محله شهید قربانی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی کم و کیف سرمایه اجتماعی زنانِ خانه دار ساکن در یکی از سکونت گاه های غیررسمی(محله شهید قربانی واقع در منطقه چهار شهر مشهد) است.جامعه آماری،زنانِ خانه دار ساکن در این محله بوده اندکه از این گروه300 نفر به عنوان نمونه با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند.در این پژوهش دو بعد شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی سنجیده شد.بعد شناختی شامل اعتماد بین فردی یا اعتماد به افراد آشنا، اعتماد اجتماعی یا تعمیم یافته که اعتماد به بیگانگان هم تعبیر می شود و بالاخره اعتماد مدنی یا اعتماد به سازمانها و نهادها است و بعد ساختاری شامل مشارکت رسمی و غیررسمی و شبکه ارتباطات اجتماعی زنان(فراوانی،شیوه و شدت رابطه) است. نتایج نشان داد وضعیت اعتماد زنان در سه گونه اعتماد بین فردی،تعمیم یافته و نهادی چندان مساعد نیست.مقایسه دو عرصه خصوصی و عمومی مشارکت بیانگر آن است که بیش از دو سوم زنان به میزان زیادی در جامعه مشارکت رسمی دارند.این درحالی است که اکثریت زنان به میزان کمی وارد مشارکت غیر رسمی می شوند.زنان دچار ضعف در شبکه روابط اجتماعی اند و به ترتیب دو متغیر اعتماد بین فردی و مشارکت غیر رسمی مهم ترین تبیین کننده های شبکه روابط اجتماعی زنان هستند.
نقش تعهد مذهبی و تعهد حرفه ای در پیش بینی هوش فرهنگی زنان شاغل اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تعهد مذهبی و تعهد حرفه ای در پیش بینی هوش فرهنگی زنان شاغل اردبیل در سال 1396 بود. روش تحقیق توصیفی-همبستگی، و جامعه آماری تمامی زنان شاغل در شهر اردبیل بود که به دلیل نامحدود بودن تعداد جامعه آماری، 150 نفر از زنان شاغل از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های تعهد مذهبی، تعهد حرفه ای، و هوش فرهنگی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین تعهد مذهبی و هوش فرهنگی رابطه معنی داری وجود ندارد و هیچ یک از مولفه های این متغیر با هوش فرهنگی رابطه ندارند. اما بین تعهد حرفه ای و هوش فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری (31/0=r)،(001/0>P) وجود دارد. تعهد مذهبی و مولفه های آن هوش فرهنگی را پیش بیمی نمی کنند. اما تعهد حرفه ای بر هوش فرهنگی زنان شاغل تاثیر دارد و 10درصد از واریانس هوش فرهنگی با (ضریب تاثیر31/0)، توسط تعهد حرفه ای قابل پیش بینی است. می توان نتیجه گرفت پایبندی زنان شاغل بر مذهب و اعتقادات نمی تواند در هوش فرهنگی آنها تاثیر داشته باشد. هوش فرهنگی می تواند تابع عوامل دیگری در زندگی شغلی زنان باشد اما تعهدات حرفه ای می تواند در توانایی یادگیری الگوهای فرهنگی و تعاملات اجتماعی زنان شاغل تغییر ایجاد کند زنان برای ارائه نقش بهتر در زندگی فرهنگی خود باید به وظایف حرفه ای خود کاملاً واقف باشند.
رابطه سبک دلبستگی مادر و تحول هیجانی کارکردی کودکان زیر سه و نیم سال با میانجی گری شیوه فرزند پروری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش سبک دلبستگی مادر بر تحول هیجانی کارکردی کودک با میانجی گری شیوه فرزندپروری مادر در کودکان زیر سه و نیم سال است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمام مادران مشهدی است که کودک زیر سه و نیم سال دارند. بدین منظور، 210 تن از مادران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحول هیجانی کارکردی گرینسپن (2007)، پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری رابینسون و همکاران (2001) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار آموس و الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های کلی آزمون مدل تحلیل مسیر، حاکی از برازش کلی مدل بود. نتایج حاصل از ضرایب غیرمستقیم نشان داد سبک دلبستگی ایمن مادر با میانجی گری شیوه فرزندپروری مقتدرانه، پیش بینی قدرتمندی برای تحول هیجانی کارکردی کودکان بود، اما نقش میانجی شیوه فرزندپروری مادر در رابطه با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با تحول هیجانی کارکردی کودکان معنادار نبود. با توجه به یافته های پژوهش می توان با شناسایی مادرانی که در معرض خطر دلبستگی ناایمن هستند، کارگاه های آموزشی جهت تقویت مهارت های پاسخگو بودن و حساس بودن نسبت به رفتارهای کودکان برگزار شود.
فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه طلاق در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مساله طلاق و عوامل موثر بر آن از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر اندیشمندان اجتماعی را بسیار به خود مشغول داشته است. طلاق در ابعاد گوناگون تاثیر فزاینده ای بر زندگی انسان ها می گذارد. این مقاله با استفاده از مرور سیستماتیک، 19 پژوهش صورت گرفته در حوزه طلاق در بازه زمانی( 1395- 1381) را انتخاب و مورد فرا تحلیل قرار داده است. مقاله به دو بخش اصلی تقسیم شده است. در بخش اول به ارزیابی روشی، محتوایی و ساختاری تحقیقات پرداخته شده است و در بخش دوم مهم ترین علل و راهکارهای طلاق مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه طلاق نشان می دهد در سطح نظری بیشتر از نظریه های خرد همچون مبادله و همسان همسری استفاده شده است. همچنین در بخش عوامل موثر بر طلاق عواملی همچون؛ مداخله اقوام و اطرافیان، اعتیاد، تفاوت ارزش ها و عدم تفاهم (میان عوامل اجتماعی) و عواملی مانند بیکاری و مشکل امرار معاش (در میان عوامل اقتصادی) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. راهکارهای ارائه شده نیز به چهاردسته نهادهای فرهنگی و اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و حمایتی، قانون گذار و نظارتی تقسیم شده است که بیشتر راهکارها متوجه جنبه های آموزشی و خانوادگی بوده است. می توان با افزایش مهارت و دانش ارتباطی بین زن و مرد، ترسیم دقیق و کارشناسانه پیامدهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی طلاق به منظور جلوگیری از اخذ تصمیمات فوری و کم کردن پدر سالاری در خانواده شاهد کاهش میزان طلاق بود.
رابطه ی ابعاد سرمایه ی فرهنگی و مدیریت بدن در زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
55-69
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع زیبایی و بدن به ویژه در جامعه ی معاصر هدف این پژوهش بررسی ابعاد مختلف سرمایه ی فرهنگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر کرمانشاه بود. جامعه آماری پژوهش زنان 15 تا 29 سال شهر کرمانشاه بود. تعداد 320 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این پژوهش با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته در زمینه سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن بود. در جهت پاسخگویی به سؤال اصلی این پژوهش به بررسی و تحلیل رابطه میزان کل و همچنین ابعاد مختلف سرمایه فرهنگی چون سرمایه فرهنگی (بعد تظاهرات رفتاری)، سرمایه فرهنگی (بعد سرمایه فرهنگی عینیت یافته)، سرمایه فرهنگی (بعد معلومات درونی شده)، همچنین پایگاه اقتصادی، سن و وضعیت تأهل به عنوان متغیرهای مستقل و مدیریت بدن در میان زنان به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد. نتایج تحقیق با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره حاکی از ان بود که به جز متغیر سن، بین تمامی متغیرهای مستقل با متغیر وابسته رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود دارد.
واکاوی نقش زنان در نظام آموزشی هرمزگان در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
131 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف پژوهش حاضر بررسی نقش زنان در نظام آموزشی جنوب ایران به خصوص استان هرمزگان در عصر پهلوی می باشد و با در نظر گرفتن فرهنگ مردم و نوع برخورد و دیدگاه آنها نسبت به زنان، به نقش آنان در تحولات نظام آموزشی در این عصر می پردازد. روش : این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی- کتابخانه ای، به واکاوی نقش زنان در نظام آموزشی هرمزگان دردوران پهلوی پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که جامعه زنان به طور کلی و بالاخص زنان هرمزگان در نظام آموزشی دوره رضاشاه چه جایگاهی داشتند؟ یافته ها : تحقیق پیش رو نشان می دهد از سال 1319 به بعد در بخش ها و روستاهای هرمزگان آموزش و پرورش، شروع به فعالیت کرد و آنچه در این میان بسیار به چشم می آید یکی آن است که نقش خیرین (زنان و مردان ) و هیئت امناء ها در تاسیس و گسترش مدارس مقاطع مختلف، در این دوره در استان هرمزگان گاه پر رنگ تر از نقش دولت بوده است و دوم آنکه در میان آموزشگاه های متفاوت، نام آموزشگاه های دخترانه نیز به نسبت مناسبی به چشم می خورد. اولین دبستان دخترانه در بندرعباس در سال ۱۳۱۱ ه . ش به مدیریت و آموزگاری خانم طلعت باستی، تأسیس گردید و نقش بانوان هرمزگان در ترویج فرهنگ و تعلیم و تربیت دانش آموخته های بومی نقشی ماندگار است.
مدیران زن و قدرت مدیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تنوع جنسیتی در هیئت مدیره بر قدرت مدیرعامل است. قدرت مدیرعامل با استفاده از سه شاخص دوره تصدی مدیرعامل، دوگانگی نقش مدیرعامل و استقلال هیئت مدیره اندازه گیری شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که نمونه ای متشکل از 122 شرکت طی دوره زمانی 1388 تا 1396 انتخاب شده و برای آزمون فرضیه پژوهش از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش از دیدگاه ناکارایی حمایت می کند، بدین صورت که مدیران زن در هیئت مدیره نسبت به مدیران مرد تحت فشار بیشتری قرار دارند و وظایف نظارتی خود را به خوبی انجام نمی دهند، که این امر افزایش قدرت مدیرعامل را به دنبال دارد. به طور کلی، نتایج بیانگر این است که تنوع جنسیتی در هیئت مدیره منجر به افزایش قدرت مدیرعامل می شود.
رابطه رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رضایت از زندگی در زنان متأهل: بررسی نقش تعدیل گر اشتغال و وضعیت اجتماعی- اقتصادی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت زناشویی و حمایت ادراک شده از همسر با رضایت از زندگی در زنان متاهل با نقش تعدیل کنندگی اشتغال و وضعیت اجتماعی-اقتصادی ادراک شده بود. نوع پژوهش مقطعی، توصیفی – همبستگی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل زنان متأهل شهر ارومیه بود که از میان آن ها 452 نفر به صورت غیرتصادفی و هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه های جمعیت شناختی، رضایت از زندگی داینر (1985)، رضایت زناشویی کانزاس و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) به فرم آنلاین استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS smartاستفاده شد. نتایج اثر مستقیم معنادار رضایت زناشویی (β=0.588, t=12.734) ، حمایت اجتماعی ادراک شده همسر (β=0.179, t=2.449) و وضعیت اقتصادی- اجتماعی ادراک شده (β=0.199, t=5.158) بر رضایت از زندگی و علاوه براین، اثر معنادار نقش تعدیل گری وضعیت اجتماعی –اقتصادی ادراک شده در مسیر حمایت ادراک شده از طرف همسر به رضایت از زندگی را نشان داد .(β= 0.153, t=2.336) در کل شاخص های برازش مدل ساختاری مطلوب بودند(GOF=0.599). براین اساس می توان نتیجه گرفت که بهبود متغیرهای پیش گفته می تواند در افزایش رضایت از زندگی زنان متاهل نقش مهمی داشته باشد. این امر می تواند راهبردهایی را جهت آموزش در کارگاه های آموزشی توسط مشاوران خانواده در راستای ارتقای رضایت زندگی زنان متاهل ارائه دهد.
پیش بینی صمیمیت زوجین از طریق الگوهای تربیت خانوادگی (سبک های فرزندپروری، جهت گیری مذهبی، الگوهای انسانی و رسانه ای تربیت خانوادگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل خانواده به واسطه نیاز به پیوند روانی- عاطفی انسان ها که ریشه در خصوصیات فطری دارد صورت می گیرد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی رابطه الگوهای تربیت خانوادگی با صمیمیت زوجین و به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین شهرستان فراشبند که طبق سرشماری سال 1395 تعداد 10692 نفر بودند، تشکیل داد که تعداد 372 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. اطلاعات متغیرهای مورد بررسی در پژوهش با کمک پرسش نامه مقیاس صمیمیت زوجین، پرسش نامه جهت گیری مذهبی، پرسش نامه الگوی سبک فرزندپروری و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. داده ها بر اساس تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین الگوهای تربیت خانوادگی زوجین و صمیمیت زوجین رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و الگوهای تربیت خانوادگی زوجین پیش بینی کننده مناسبی برای صمیمیت آنها در زندگی زناشویی است.
نقدی بر رویکرد اقتصادمحور قوانین خانواده؛ تبیین خلأهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین خلأهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن و ارائه راهکارهایی برای احقاق آن، با استفاده از روش اسنادی- تطبیقی انجام شد. تأملات حقوقی در ارتباط با حقوق زن در نقش همسری و تطبیق آن با آموزه های فقهی، توجه ویژه قانونگذار به حقوق اقتصادی زن را نشان می دهد. در حالی که براساس غایات و اهداف شریعت و تجربه عینی آسیب های موجود در حوزه خانواده، حقوق انسانی و عاطفی زن، اهمیت و اولویت بالاتری نسبت به حقوق اقتصادی وی دارد، اما به دلیل عدم پیش بینی آن در قانون، جایگاه قابل قبولی در نهادهای اجتماعی و قضائی نیافته است. بدین منظور در پژوهش حاضر، ظرفیت های دو نهاد قانونگذاری و قضائی بررسی و باتوجه به محدودیت های حقوق در حوزه خانواده، راهکارهای ثبت قواعد تکمیلی، احیاء نهاد داوری و به کارگیری ضمانت اجرای ترمیمی از جمله مسیرهای قانونی احیاء حقوق انسانی و عاطفی زن معرفی شد.
بررسی رابطه ناکامی و خشونت روانی-کلامی مردان و زنان در خانوادههای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شایع ترین انواع خشونت که بعد فیزیکی و آشکار خشونت در آن نمود کمتری داشته و زوایای پنهان و ذهنی در آن نمایان تر بوده، خشونت های روانی و کلامی هستند.این پژوهش با هدف سنجش میزان ناکامی و خشونت های روانی و کلامی در میان مردان و زنان خانواده های شهر اصفهان انجام گرفته است.روش تحقیق از نوع تطبیقی-همبستگی است.جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان و مردان متاهل شهر اصفهان که دو سال از ازدواج آنها گذشته باشد را شامل می شود که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری دو مرحله ای؛ خوشه ای و سیستماتیک به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد گیلبرت و آلن و همچنین پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد.نتایج نشان داد:میزان خشونت روانی نزد مردان و میزان خشونت کلامی در میان زنان شایع تر است. بین احساس ناکامی و خشونت روانی و کلامی همبستگی مثبت و معناداری مشاهده گردید. همچنین بین جنسیت و خشونت روانی کلامی تفاوت وجود دارد به گونه ای که میزان خشونت روانی-کلامی در بین زنان بیشتر از مردان است.تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای جنسیت، ناکامی و منطقه سکونت حدود 1/15درصد تغییرات میزان خشونت روانی-کلامی را تبیین می کند. بنابراین پیشنهاد می گردد برای کاهش سطح درگیری ها و خشونت های خانوادگی،آموزش های لازم جهت ارتقاء آگاهی مردان و زنان از مسائل زناشویی در ابعاد متعدد از سوی متولیان امر مورد توجه قرار گیرد.همچنین اقداماتی را جهت ارائه خدمات به قربانیان خشونت از قبیل: تاسیس مراکز مشاوره، تقویت نهادهای مددکاری اجتماعی، حمایت قانونی از قربانیان خشونت اتخاذ نمایند.
اثربخشی درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بر سازگاری زناشویی زنان دارای وابستگی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
177 - 196
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیرات منفی وابستگی بین فردی بر کیفیت زناشویی زوج ها، مطالعه ی حاضر به منظور بررسی تأثیر درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بر سازگاری زناشویی زنان دارای وابستگی بین فردی انجام گرفته است. در این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد از نوع طرح خط پایه ی چندگانه برای آزمودنی های مختلف استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کلیه ی زنان دارای وابستگی بین فردی بود که به دلیل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره ی شهر فلاورجان مراجعه نموده بودند. نمونه ی مورد پژوهش شامل سه زن دارای وابستگی بین فردی بالا بود که به شیوه ی نمونه گیری هدفمند با استفاده از پرسش نامه ی وابستگی بین فردی (Hirschfield, 1977) و مصاحبه ی تشخیصی انتخاب شدند. مداخله شامل 14 جلسه (90 الی120 دقیقه ای) براساس درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بود. سازگاری زناشویی شرکت کنندگان به وسیله ی مقیاس تجدیدنظر شده ی سازگاری زناشویی (1995 Busby,) در خط پایه (3 تا 5 بار)، جلسات مداخله (4بار) و پیگیری (3بار) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی تحلیل دیداری نمودارها و شاخص های آمار توصیفی انجام شد. نتایج حاصل از شاخص های روند، ثبات، حداکثر درصد بهبودی، اندازه اثر و ناهمپوشی داده های بین دو موقعیت مجاور نشان داد که درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی بر افزایش سازگاری زناشویی هرسه شرکت کننده درپژوهش مؤثر بوده است. در مجموع این نتایج حاکی از آن است که درمان تلفیقی تحلیل تبادلی و ذهن آگاهی می تواند به منظور ارتقای کیفیت زناشویی زنان وابسته مورد استفاده ی متخصصان قرارگیرد.
نقش زنان درتوسعه پیامدهای اقتصادی تجارت چمدانی از قشم
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
35 - 47
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه پیامدهای اقتصادی تجارت چمدانی کالا از قشم به تهران توسط زنان بود. جامعه آماری تمامی زنانی که از قشم به تهران اقدام به انتقال کالا می نمایند. از جامعه آماری مذکور به جمع آوری داده ها تا دستیابی به اشباع نظری به وسیله 50 مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده در بین 30 زن انتقال دهنده و 20 کارشناس که به روش هدفمند و گلوله برفی تعیین شده اند، اقدام گردید. طرح پژوهش بر مبنای روش شناسی کیفی و نظریه زمینه ای استراس و کوربین بود. در این راستا داده ها تجزیه و تحلیل شده و در کدگذاری باز، 143 مفهوم و 1162 دلالت مفهومی، در کدگذاری محوری31 مقوله و در کدگذاری انتخابی، مقوله ی هسته ای " رفاه آفرین/چالش برانگیز" تعیین گردید. نتایج نشان داد که پاسخگویان تجارت چمدانی را با دو کارکرد متناقض پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی برای زنان انتقال دهنده و خانواده هایشان، ساکنین و کسبه قشم، هم چنین برای جامعه و دولت ارزیابی نمودند. در مدل زمینه ای نیز نبود فرصت شغلی، عدم رسیدگی به اقشار محروم، نیاز مالی، اجبار، شرایط علی و همکاری با "چترباز"، زمینه نامناسب تجارت، بازدارندگی بازار تهران، بازار قشم، شرایط زمینه ای و آگاهی از قوانین گمرکی،کنترل غیرمستقیم، میانبرها و زمینه مساعد، شرایط مداخله گر در فرآیند تجارت چمدانی شناخته شدند.