پیش از ابداع خط، بشر با ساختن پیکرک هایی از گل، سنگ و غیره، اندیشه های خود را نمودار می ساخت. اقوام پراکنده فلات ایران از هزاره های قبل از میلاد همواره پایبند تقلید صرف از طبیعت نبودند بلکه اغلب میل داشتند حاصل خاطره خیال خود را با نوک تیشه یا سر انگشت های هنرمندانه خود از سفال و سنگ برآورند و هر یک از پیکرک ها را مطابق آرزوها و اندیشه ها و باورهای آئینی خود جلوه گر سازند. پیکرواره های کوچک حیوانات و انسان احتمالا جنبه پیشکشی و نذری داشته است. پیکره های زنان نماد زایش (الهه مادر) و جنبه های مذهبی و آیینی داشته اند. تحلیل های روانشناسانه از این آثار هنری نشان دهنده این است که هنرمند فقط به دلیل ایجاد یک شیء هنری این آثار را خلق نمی کند، بلکه در پشت سر این هنر یک اندیشه است. از اولین آثار هنری که بشر ساخته همان پیکرک های انسانی بوده است که بیشتر به شکل زن بودند. زن برای مردمان آن دوران، انسانی پیچیده بوده و این پیچیدگی در پیکرک های ساخته شده نیز دیده می شود. از نظر هنرشناسان و باستان شناسان، در جهان بینی انسان شناسیِ باستانی، زن نماد اسطوره بوده است. خدا بانوها اولین نمونه نمایش خصایص زن بوده اند. خدابانوها نه تنها مادر انسان ها بلکه مادر تمام موجودات زنده اند، جانورانی که با هر پیکرک کشیده شده اند نشان دهنده این امر هستند.