فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در جوامعی که نقش نان آوری خانواده به عهده مرد است هنگامی که به یک باره این نقش به عهده زنان گذاشته می شود، آنان را به یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه تبدیل می کند. در این موقعیت زنان علاوه بر نقش های متداول زن در خانواده، متولی نقش های مربوط به «سرپرستی خانوار» یعنی دو رکن اصلی «تأمین معیشت» و «اداره مدیریت خانوار» نیز می شوند و عمدتاًً در این مسیر با موانعی روبرو خواهند شد که برای گذر از این موانع باید توانمند شوند. با توجه به ماهیت مسئله مورد مطالعه، تشخیص داده شد که با روش اقدام پژوهی بهتر می توان به سؤالات تحقیق پاسخ گفت و از داده های متنوع تر کیفی در جهت انجام تحقیق استفاده کرد . داده ها از یازده نفر از زنان سرپرست خانوار مجتمع بهزیستی شهید حیرانی واقع در منطقه 5 اصفهان با استفاده از تکنیک گروه متمرکز و مصاحبه های نیمه ساخت یافته جمع آوری و پس از کدگذاری به روش نافل و وبستر تفسیر شدند. بر اساس نتایج دو تیپ زن سرپرست خانوار، یعنی فعال و منفعل وجود دارد و موانع موجود بر سر راه توانمندی از نگاه خود آنان، فقر اقتصادی، مشکلات جسمی و روانی، ناامنی محیط کار و عدم حمایت اجتماعی اطرافیان می باشد. برای مقابله با این موانع و دستیابی به توانمندسازی راهکارهایی برای توانمندسازی اقتصادی و روانی ارائه شد. کلید واژه ها: اشتغال، اقدام پژوهی، توانمندسازی زنان، زنان سرپرست خانوار.
انعطاف ناپذیر دانستن نقش های جنسیتی و دفاع از تبعیض های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش پژوهش حاضر این بود که انعطاف ناپذیر دانستن نقش های جنسیتی چه رابطه ای با دفاع از تبعیض های جنسیتی دارد؟ هدف پژوهش حاضر آزمون این فرضیه بود که مردانی که نقش های جنسیتی را انعطاف ناپذیر می دانند (نسبت به مردانی که این نقش ها را انعطاف پذیر می دانند)، از تبعیض هایی که در جامعه میان زن ها و مردها وجود دارد بیشتر دفاع می کنند، اما چنین رابطه ای میان انعطاف ناپذیر دانستن نقش های جنسیتی و دفاع از تبعیض های جنسیتی در زنان وجود ندارد. در یک طرح توصیفی-همبستگی از میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی-واحد بویین زهرا (3900=N) 122 نفر با روش تصادفی نمونه گیری شدند و به مقیاس انعطاف پذیری ادراک شده نقش های جنسیتی و مقیاس دفاع از تبعیض های جنسیتی پاسخ دادند. ضریب های همبستگی پیرسون نشان داد که انعطاف ناپذیر دانستن نقش های جنسیتی در مردان با دفاع از تبعیض های جنسیتی رابطه دارد (001/0 p <)، اما این رابطه در زنان معنی دار نیست (201/0 p >). تبیین این الگوی یافته ها آن است که جامعه تبعیض آلود به مردان جایگاه بالاتری از زنان داده است.
شناسایی و تبیین تجارب و واکنش های معنوی زنان قربانی خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی همسر آثار روانی- معنوی مختلفی دارد که به طور یکسان توسط همه افراد قربانی، تجربه و ادراک نمی شود و واکنش های معنوی آنها می تواند منفی و یا مثبت باشد. هدف ازانجام پژوهش حاضر، شناسایی واکنش های معنوی و دینی زنان قربانی خیانت زناشویی است که به روش پدیدارشناسی انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل زنان قربانی خیانت زناشویی ساکن شهر تهران، بخش شمیرانات به تعداد هجده نفر بود به روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته تا مرحله اشباع انتخاب شدند. یافته های پژوهش به روش تحلیل موضوعی (تماتیک) تحلیل شد که منجر به تولید دو مضمون اصلی، هشت مضمون فرعی و 21 مفهوم اولیه در این موضوع گردید. مطابق نتایج به دست آمده، طبقات اصلی و زیر طبقات واکنش های معنوی عبارت بود از: رویش معنوی با مضمون های فرعی استمداد به باورهای دینی، دلبستگی به خدا، توکل و حلم ؛ و گسستگی معنوی با مضمون های فرعی گسستگی عواطف دینی، گسستگی باورهای دینی، گسستگی رفتارهای دینی و گمگشتگی. این نتایج را می توان بر اساس نظریه جهت گیری مذهبی درونی- بیرونی و نظریه مقابله ها تفسیر و تبیین نمود. این یافته ها که برگرفته از یک پژوهش کیفی بومی است، می تواند در تشخیص دقیق تر و تدوین بسته های مداخله ای برای بهبود سلامت روان و سلامت معنوی قربانیان خیانت زناشویی نقش اساسی داشته باشد.
بررسی مقایسه ای نقش خودکارآمدی مادرانه و فراهیجان مادر بر تنظیم هیجانی کودکان دارا و فاقد پدر در مقطع سنی 8 تا 11سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای نقش خودکارآمدی مادرانه و فراهیجان مادر بر تنظیم هیجانی کودکان دارا و فاقد پدر در مقطع سنی 8 - 11سال بود. نمونه کودکان دارای پدر به صورت تصادفی مرحله ای از دانش آموزان ناحیه 3 شیراز و گروه دانش آموزان فاقد پدر به علت همتاسازی با گروه دارای پدر، از همان ناحیه و به صورت دسترس از بین دانش آموزان تحت پوشش یک مرکز خیریه انتخاب شدند. در نهایت 200 نفر دانش آموز کلاس دوم تا پنجم و مادران آن ها در پژوهش شرکت کردند. مادران هر دو گروه ابزارهای پژوهش شامل چک لیست تنظیم هیجانی کودکان، مقیاس خودکارآمدی مادرانه و مقیاس فراهیجان والدین را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که از بین ابعاد خودکارآمدی مادران، بعد خودمدیریتی پیش بین مثبت و معناداری برای تنظیم هیجانی کودکان دارای پدر بود. هیچ یک از ابعاد خودکارآمدی مادران، پیش بین معنا داری برای تنظیم هیجانی کودکان فاقد پدر نبود. همچنین از بین ابعاد خودکارآمدی مادران، بعد خودمدیریتی پیش بین منفی و معنا داری برای تغییرپذیری کودکان دارا و فاقد پدر بود. از بین ابعاد فراهیجان مادران، بعد عقاید مربوط به هدایت گری پیش بین مثبت و معنا داری برای تنظیم هیجانی کودکان دارا و فاقد پدر بود. علاوه بر این از بین ابعاد فراهیجان مادران، بعد عقاید مربوط به هدایت گری پیش بین مثبت و معنا داری برای تغییرپذیری کودکان دارای پدر بود. در مقابل، عقاید مربوط به هدایت گری پیش بین منفی و عقاید مربوط به پذیرش، پیش بین مثبت و معنا داری برای تغییرپذیری کودکان فاقد پدر بودند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده اهمیت متغیرهای والدینی مادرانه همچون خودکارآمدی و فراهیجان در شکل گیری تنظیم هیجانی در کودکان است.
مدل ساختاری ارتباط بین تجربیات کودک آزاری، مهارت های ارتباطی و ویژگی های شخصیت مرزی در جمعیت زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ارتباط بین تجربه کودک آزاری، مهارت های ارتباطی و ویژگی های شخصیت مرزی در جمعیت زنان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و بر مبنای مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 40-20 ساله ساکن شهرستان نجف آباد، استان اصفهان بود که از میان آنها تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه کودک آزاری و غفلت، پرسشنامه مهارت های ارتباطی و مقیاس شخصیت مرزی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گردید. یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازش، مدل نظری مفروض در پژوهش را مورد تایید قرار داد و نشان داد که ضمن ارتباط مستقیم بین تجربیات کودک آزاری و غفلت و ویژگی های شخصیت مرزی، بین این دو متغیر از طریق مهارت های ارتباطی نیز ارتباط غیر مستقیم وجود دارد (01/0 ≥P). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که بدرفتاری با کودک به دلیل ایجاد نقص در مهارت های ارتباطی آسیب پذیری زنان را نسبت به رشد ویژگی های شخصیت مرزی افزایش می دهد. بنابراین آموزش مهارت های ارتباطی می تواند به عنوان مداخله ای موثر در این گروه از جمعیت بالینی و به منظور ارتقای کیفیت زندگی آنها در نظر گرفته شود.
اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوا صورت گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهش های شبه آزمایشی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه زوجین ناشنوای شهر اصفهان. نمونه این پژوهش شامل 20 نفر داوطلب از زوجینن ناشنوا یا نیمه شنوای شهر اصفهان بود که به صورت غیرتصادفی (در دسترس) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، در حالی که گروه گواه در لیست انتظار بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای بسته آموزشی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه روابط خانوادگی اولسون و بارونز (2004)، پرسش نامه تعارضات زناشویی (تجدیدنظر شده، 1375، MCQ-R)، پرسش نامه بخشش تامپسون و همکاران (2005) و مقیاس صمیمیت (الکسیس جی، واکر و لیندا تامپسون، 1983، IS)، هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) استفاده شد. نتایج ب دست آمده نشان داد آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، بخشش و صمیمیت به طور معنادار مؤثر بوده است، اما این آموزش بر کاهش کل تعارضات زناشویی مؤثر نبوده است (05/0< p). طبق یافته های این پژوهش می توان گفت آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت روش مناسبی برای بهبود روابط زناشویی، افزایش بخشش و همچنین افزایش صمیمیت در زوجین ناشنوا بوده است.
بررسی پژوهش های روان شناختی داخلی در تک فرزندی: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰
99 - 125
حوزه های تخصصی:
شیوع تک فرزندی در چند دهه گذشته حکایت از تغییراتی در کنش فرزندآوری خانواده دارد تا جایی که این پدیده یکی از عوامل تأثیرگذار برای کاهش نرخ باروری مطرح است. مطالعات روان شناختی تک فرزندی شامل موضوعات متعدد و نتایج متناقضی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پژوهش های روان شناختی داخلی در موضوع تک فرزندی در ده سال اخیر (1394-1384) به روش مروری از نوع سیستماتیک انجام گرفت تا از خلال آن نقدها و خلأهای پژوهشی موضوع نمایان شود. به منظور استخراج مدارک پژوهشی (مقالات علمی پژوهشی، پایان نامه های دانشگاهی و مقالات ارائه شده در همایش ها)، بانک های اطلاعاتی SID، ایران داک و سیویلیکا با کلید واژه های «تک فرزند»، «چند فرزند»، «تک فرزندی»، «خواهر برادر» بازیابی شد. در پی سه مرحله شناسایی، غربالگری و انتخاب، با در نظر گرفتن ملاک های درون گنجی و برون گنجی توسط دو ارزیاب، در نهایت 9 پژوهش صلاحیت لازم برای بررسی مروری را کسب نمود. یافته های پژوهش از برتری کودکان دارای خواهر/ برادر در نظریه ذهن و برخی از ویژگی های مثبت شخصیتی حکایت می کند. همچنین مشکلاتی در فرضیه سازی، ناهمگنی نمونه، کاهش حجم نمونه و عدم کنترل کافی متغیرهای مزاحم از یافته های این مقاله است. در مجموع خلأهایی چون عدم فرضیه سازی منطقی، نبود مدل های بومی، فقدان مطالعه طولی و غفلت از گستره مطالعه در پژوهش های داخلی از نتایج این بررسی است.
تحلیل جامعه شناختی خودآگاهی زن در جدال با ساختارهای سنتی و مدرن مورد مطالعه رمان های سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بررسی رمان های جزیره ی سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور در پی تحلیل موقعیت اجتماعی و میزان خودآگاهی زن در جدال با ساختارهای سنتی و مدرن در جامعه معاصر ایران است. شاخص های مدرنیته و جدال دائمی زن در برخورد با این شاخص ها بررسی می گردد.با روش واسازی یا روایت مجدد داستان می توان پی برد که زنان داستان از چه میزان خودآگاهی و سوژه بودگی برخوردارند. مضمون اصلی دو کتاب؛ جریان گفت وگوی درونی است. اما بزرگترین کشاکشی که شخصیت اصلی (هستی) را به مبارزه برای پیدا کردن خود می خواند، تجربه های او در زندگی احساسی (دوراهی سلیم مراد) است.تحلیل داستان نشان می دهد که شخصیت اصلی داستان در فرایندی از تحول روحی و فکری از سرگردانی به خودآگاهی؛ می رسد.
تدوین الگوی بومی خانواده شادی محور با استفاده از نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین الگوی بومی خانواده شادی محور انجام پذیرفت. پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که با استفاده از نظریه داده ها صورت گرفت. جامعه پژوهش شامل تمام متخصصان شاغل حوزه خانواده در سال 1396 و هم چنین تمام فرهنگیان شاغل استان قم که خانواده خود را شاد می دانستند و در پرسشنامه شادی آکسفورد حد نصاب نمره شادی را کسب کرده بودند. روش نمونه گیری در بخش انتخاب متخصصان هدفمند از نوع متوالی گلوله برفی و در بخش انتخاب خانواده ها هدفمند متوالی همگون بود. این پژوهش با 16 نفر از متخصصان حوزه خانواده و 21 خانواده شاد به حد اشباع رسید. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته و با روش مثلث سازی انجام شد. از تجزیه و تحلیل مصاحبه با خانواده های شاد 98 مقوله در شناسه گذاری باز و 13 مقوله در شناسه گذاری محوری، و از تجزیه و تحلیل مصاحبه با متخصصان خانواده 87 مقوله در شناسه گذاری باز و 11 مقوله در شناسه گذاری محوری و از تجزیه وتحلیل کیفی متون و پژوهشهای مرتبط با عوامل مؤثر در شادی خانواده، 23 مقوله به دست آمد که در شناسه گذاری محوری در ده مقوله بر اساس شباهت موضوعی قرار داده شد. در نهایت با استفاده از مثلث سازی و بر اساس مقوله های متون و پژوهشهای مرتبط، مصاحبه با متخصصان و خانواده های شاد، الگوی بومی خانواده شادی محور در ده بعد تدوین شد.
مطالعه کیفی نقش زبان در روابط زوجهای متعارض، رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مطالعه کیفی نقش زبان در روابط زوجهای متعارض انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته، داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری، هفت زوج از واجدان شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از فنون استراوس و کوربین انجام شد که شامل شناسه گذاری مفاهیم و شکل دادن به نظریه است. تجزیه و تحلیل داده ها در شناسه گذاری باز، به شناسه گذاری عوامل اصلی، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها منجر شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات مصاحبه ها، تعارض زبانی زوجین به عنوان مقوله هسته ای، عوامل زبانی بسترساز تعارض زناشویی و پیامدهای زبانی تعارض زناشویی به عنوان مقولات عمده و چهار مفهوم شناسه گذاری سطح دوم که از مفاهیم سطح اول به دست آمد عوامل زبانی تضعیف کننده رابطه زناشویی، عوامل زبانی تشدیدکننده تعارض زناشویی، عوامل زبانی تخریب کننده رابطه زناشویی و عوامل زبانی تهدیدکننده رابطه زناشویی شناسایی شد. نتایج نشان داد که زبان در کاهش یا افزایش تعارض زناشویی نقش مهمی را ایفا می کند به طوری که کنترل نکردن آن، باعث درگیریهای فراوان و هم چنین، خشونتهای کلامی میان زوجین می شود و در نتیجه، راه جدایی عاطفی و در نهایت طلاق زوجین را هموار می سازد.
شناسایی و اولویت بندی استراتژی های توسعه ی کارآفرینی اجتماعی در حوزه ی زنان سرپرست خانوار(مورد مطالعه: استان سیستان وبلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
245 - 270
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی استراتژی های توسعه ی کارآفرینی اجتماعی در حوزه ی زنان سرپرست خانوار است. 37 استراتژی در قالب 7 عامل شامل: عامل سیاستی، نهادی و قانونی، عامل آموزش کارآفرینی و خودکفایی، عامل تسهیلات کسب وکار، عامل شبکه ها و سازمان های غیردولتی، عامل صندوق ها و کانون ها، عامل حمایت های مشاوره ای و عامل خدمات رفاهی، مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه ی مربوطه ، خبرگان و کارشناسان کمیته امداد استان سیستان و بلوچستان فعال در حوزه ی کارآفرینی اجتماعی زنان سرپرست خانوار می باشد که به علت محدود بودن جامعه آماری، نمونه گیری انجام نشد و از روش سرشماری، تعداد 19 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. پس از جمع آوری داده ها به منظور تأیید مؤلفه ها و شاخص ها از آزمون دوجمله ای و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی الویت بندی عوامل صورت گرفت.یافته های تحقیق نشان می دهد عوامل سیاستی، نهادی و قانونی از دید خبرگان در رتبه ی نخست عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی اجتماعی زنان سرپرست خانوار است و عامل تسهیلات کسب وکار در رتبه ی دوم قرار گرفته ،هم چنین از 37 استراتژی تعیین شده، استراتژی های بیمه ی زنان سرپرست خانوار، پشتیبانی و خدمات بازاریابی محصولات و ارائه تسهیلات اشتغال به زنان خانوار، به ترتیب رتبه های اول تا سوم قرار گرفته است.
تقاطع جنسیت و خانواده؛ فهم زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
499 - 524
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان جنسیت و نهاد خانواده، معنای زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی، در وضعیت تحولات حاضر، که با ازهم گسست فزاینده زندگی های تأهلی همراه است، بیانگر آن است که زنان در حال تجربه خروج از سایه و کشف هویتی جدید از خودند. مطالعه حاضر با مشارکت 28 نفر از زنان تهرانی باسابقه حداقل یک بار ازدواج و جدایی با استفاده از روش داده بنیاد (رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. زنان باتجربه جدایی واجد سه تجربه هستند که برای این مطالعه ضروری است: تصورات پیش از ازدواج، تجربه زیسته از زندگی تأهلی و تجربه جدایی. بررسی این تجربیات سه گانه بیانگر فرایندی از شکل گیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی است که از بازتعریف فضای زیست و ابعاد هویتی جدید حکایت دارد. زنان با درخواست توجه بیشتر به رابطه همسرانه و صمیمیت و با توجه به افزایش سرمایه اجتماعی و فرهنگی در مسیر حرکت به سمت تغییر فضای تک جنسیتی در عرصه خصوصی و عمومی اند. این امر به دلیل ناشناخته بودن مختصات و ابعاد آن از یک طرف، غفلت سنگین مردانه از توجه به تغییرات از طرف دیگر و درنهایت به دلیل نبود زبان مشترک سبب ابهام موقعیتی برای زنان و مردان شده است که نتیجه آن در زندگی های آشفته یا ازهم گسسته نمود دارد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بررویکرد وجودی بر نگرش زندگی و سلامت معنوی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت جریان منظم زندگی را مختل می کند و می تواند پیامد های روانی مهمی از جمله تغییر نگرش نسبت به زندگی و سلامت معنوی را به دنبال داشته باشد. لذا انجام مداخلات در این رابطه ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش حاضر تبیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بررویکرد وجودی بر نگرش زندگی و سلامت معنوی بیماران دیابتی نوع 2 می باشد. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر 24 فرد مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن دیابت استان گیلان به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند ( هر گروه 12 نفر). از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش در 8 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی شرکت کردند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در پایان پس آزمون به عمل آمد و داده ها با روش کوواریانس تحلیل شد. نتایج: بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود دارد و روان درمانی وجودی به طور معناداری منجر به تغییر نگرش زندگی و افزایش سلامت معنوی زنان مبتلا به دیابت نوع دو شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که روان درمانی وجودی به شیوه گروهی می تواند باعث تغییر در نگرش زندگی و افزایش سلامت معنوی زنان مبتلا به دیابت نوع دو گردد. لذا انجام مداخلاتی بر اساس این رویکرد می تواند در ارتقاء سلامت روان مفید باشد.
جهت گیری نسبت به کنترل اجتماعی (نمونه پژوهی: نوع شناسی جهت گیری نسبت به مقررات پوشش در بین زنان دانشجو دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کمی تأمل در شرایط کنونی ایران، در فضای خصوصی یا فضای عمومی، از خیابان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی گرفته تا حوزه های غیررسمی تر مانند پاساژ، رستوران و حتی با مراجعه به فضای مجازی، با پوشش چندگانه ای از زنان مواجه می شویم. کمبود گزارش های پژوهشی در این زمینه سبب شده است تا برای شناسایی انواع جهت گیری ها نسبت به مقررات پوشش زنان در دانشگاه پژوهشی انجام شود؛ این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش آنلاین و ارسال پرسشنامه به صورت تصادفی انجام شد؛ جامعه آماری آن، دانشجویان زن دانشگاه فردوسی بودند که از میان آن ها درنهایت 331 دانشجو از 12 دانشکده انتخاب شدند. چارچوب مفهومی بر اساس نوع شناسی جهت گیری ها نسبت به کنترل اجتماعی گرث و میلز ارائه شده و چهار نوع جهت گیری نسبت به مقررات پوشش از طریق رویکرد تحلیل مقایسه ای شناسایی شده است. در مرحله اول، با بهره برداری از نوع شناسی گرث و میلز و در مرحله دوم ضمن بومی سازی و توسعه آن با عنوان نوع شناسی عملیاتی، انواع جهت گیری ها معرفی شده اند. پژوهش حاضر سه دستاورد اصلی دارد. اول آنکه نوع شناسی گرث و میلز فقط ۱۵درصد جهت گیری ها نسبت به مقررات پوشش را در نمونه، شناسایی کرده است؛ درحالی که نوع شناسی عملیاتی با رویکرد بومی سازی، توانایی شناسایی جهت گیری های مذکور را تا ۷۹درصد افزایش داده است. دوم آنکه علاوه بر چهار نوع جهت گیری معرفی شده، ضمن مطالعه داده ها و تعیین مشابهت ها و تفاوت ها، جهت گیری دیگری تحت عنوان جهت گیری نوین شناسایی شده است که 38/12درصد از نمونه را شامل می شود؛ و لذا فقط 45/8درصد از نمونه ناشناخته باقی مانده است. سوم آنکه نتایج آنالیز واریانس حکایت از تفاوت معنادار بین انواع جهت گیری ها در رابطه با آگاهی از مقررات پوشش داشته است. این یافته بیان کننده اهمیت آگاهی و لزوم حضور آن در مؤلّفه های نوع شناسی جهت گیری ها نسبت به کنترل اجتماعی است.
شناسایی شاخصهای گفتگوی مؤثر زوجین: مطالعه ای پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتگوی مؤثر پایه ای است که سایر جنبه های روابط زن و شوهر بر آن بنا نهاده شده است و نبود گفتگوی مؤثر بین زوجین می تواند به سطح بالاتری از تعارضات زناشویی منجر شده و خطر پیشروی مشکلات زناشویی را افزایش دهد. استفاده از تجربه های زوجهای موفق در مورد گفتگوی مؤثر می تواند الهامبخش و الگوی کارامدی برای افزایش صمیمیت و رضایت مندی زناشویی دیگر زوجها شود. این مطالعه با هدف بررسی شاخصهای گفتگوی مؤثر زوجین با کارکرد سالم انجام شده است. این مطالعه با استفاده از یکی از روشهای تحقیق کیفی تحت عنوان پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته با ده شرکت کننده از زوجین با کارکرد سالم بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش کلایزی بود. از تحلیل یافته های این پژوهش، پنج مضمون اصلی و 20 مضمون فرعی از تجربه و ادراکات زوجهای با عملکرد سالم ازدواج شهرستان ارومیه در زمینه گفتگوی مؤثر پدیدار شد که عبارت است از: 1) عوامل مؤثر بر ایجاد و تداوم گفتگو 2) مراحل و فرایند گفتگوی مؤثر 3) برنامه ریزی برای گفتگو 4) محتوای گفتگو 5) مهارتهای ارتباطی. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت و کمیت گفتگوی مؤثر در کارامدی زندگی همسران خیلی مهم است. تجربه همسران موفق می تواند به مشاوران و زوج درمانگران در کاهش موانع گفتگوی مؤثر و افزایش صمیمیت زناشویی کمک مهمی کند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس بدکارکردی های جنسی در زنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
19 - 34
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس بدکارکردی جنسی در زنان متاهل شهر شیراز به مرحله اجرا در آمده است. به منظور دسترسی به هدف فوق از بین زنان متاهل شهر شیراز، 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شواهد مربوط به اعتبار و پایایی ابزارهای تحقیق که عبارتند از: پرسشنامه دلزدگی زناشویی ( پاینز )، پرسشنامه بد کارکردی جنسی (نوبره و پینتو – گویا ) نشان می دهد که اعتبار و پایایی ابزارهای پژوهش در حد قابل قبولی بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش همزمان ) مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان داد که ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی جسمی را پیش بینی کنند. همچنین ابعاد محافظه کاری جنسی، لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی عاطفی را پیش بینی کنند. علاوه بر این، ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی روانی را پیش بینی کنند.
تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان (مورد مطالعه: زنان متاهل شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
295 - 320
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خشونت خانگی علیه زنان در شهر ارومیه می باشد. برای تببین تئوریک مسئله از نظریه های منابع در دسترس، جامعه پذیری جنسیتی، تضاد و ناسازگاری پایگاهی، نظریه ستمگری و سرمایه اجتماعی بهره گرفته شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل 49-15 شهر ارومیه در سال 1394 می باشد که از این تعداد، با استفاده از فرمول کوکران و بر اساس شیوه نمونه گیری خوشه ای 381 نفر به عنوان حجم نمونه جهت گردآوری اطلاعات انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شده است. برای حصول اطمینان از اعتبار ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، از روش اعتبار سازه و اعتبار صوری استفاده شده است. همچنین آلفای کرونباخ روشی است که برای محاسبه پایایی مقیاس های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که رابطه خطی بین متغیرهای حمایت اجتماعی، احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و اقتدار نامشروع مرد در خانواده با خشونت علیه زنان مورد تایید واقع شده است، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای مانده در مدل رگرسیونی توانستند 5/24 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند و در این بین، متغیر اعمال قدرت از سوی مرد در خانواده بیشترین سهم را در تبیین متغیر خشونت علیه زنان داشته است.
فراتحلیل کیّفی مقالات پژوهشی حوزه توانمندسازی زنان روستایی و شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد بررسی و فراتحلیل کیّفی مطالعات حوزه توانمندسازی زنان روستایی و شهری بود. بر این اساس در گام نخست تمامی مقاله های علمی- پژوهشی با کلیدواژه های توانمندی و توانمندسازی در بازه زمانی 1375 تا 1395 از پایگاه اطلاعاتی علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی نورمگز استخراج شد که شصت مقاله را در بر می گرفت. در ادامه چهل و دو مقاله ای که شامل واژه های زنان روستایی یا زنان شهری در عنوان، چکیده یا کلمات کلیدی بودند، برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش شدند. طبق یافته های تحقیق حاضر، مطالعات این حوزه دو جهت گیری کلی دارند، گروهی از آن ها به دنبال تحلیل نظری و ارائه مدل های مداخله ای برای توانمندسازی گروه های مورد نظر بوده اند. گروهی دیگر به بررسی فرایند توانمندسازی زنان، به لحاظ تجربی با در نظر گرفتن نمونه های متفاوت از زنان روستایی و شهری توجه کرده اند. در مجموع عواملی همچون تحصیلات، اشتغال، داشتن مهارت های اجتماعی، اعتماد به نفس، خودارزشمندی و بهره مندی از آموزش های عمومی از عوامل مؤثر بر توانمند شدن زنان روستایی و شهری بوده است. این یافته ها با نتایج مورد تأکید در بسیاری از تحقیقات غیر ایرانی در حوزه توانمندسازی زنان نیز مطابقت دارد.
برساخت های اجتماعی زنان از زنانگی ریزوماتیک در بستر مراکز ورزشی، آرایشی و زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
85 - 116
حوزه های تخصصی:
مفهوم زنانگی به مثابه ی سازه ای اجتماعی که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته، به دنبالِ «شدن های» مختلف است که یکی از بسترهای مهم آن مراکز ورزشی، آرایشی و کلینیک های زیبایی است. بدین منظور شناسایی دلالت های زنانگی هدف پژوهش حاضر است و محققان برای رسیدن به این هدف به سراغ مشتریان کلینیک های زیبایی، باشگاه های ورزشی، آرایشگاه ها و مراکز بهداشتی رفتند و با در نظرگرفتن معیار اشباع نظری با 50 نفر از زنان و دختران، مصاحبه ی نیم ساخت یافته به عمل آمد. اطلاعات حاصل شده با استفاده از نرم افزار ان ویوو 11 و نیز با استفاده از نظریه ی داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. در این پژوهش، هژمونی فرهنگی غرب و صنعت فرهنگ در قالب شرایط علّی، هویت بریکولاژ و تسهیل شدن جراحی ها و اعمال زیبایی به عنوان شرایط مداخله گر کشف شد. هم چنین چالش زیبایی و نمایش جنسی به عنوان شرایط زمینه ای در نظر گرفته شد. فانتزی های زیبایی و جنسی و آبژگی جنسی، خودپنداره و افزایش ولع جنسی نیز به ترتیب به عنوان استراتژی ها و پیامدهای زنانگی یافته شد. در نهایت نیز مفهوم زنانگی ریزوماتیک به عنوان هسته ی مرکزی استخراج شد. توجه به مفهوم مذکور دلالت های زنانگی را به خوبی تصویر می کشد.
علت شناسی بزه دیدگیِ زنان در شبکه های اجتماعی؛ مطالعه ی موردی شبکه ی اجتماعی فیس بوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
117 - 142
حوزه های تخصصی:
در آغاز هزاره ی سوم، بزهکاری و بزه دیدگیِ سایبری به عنوان یکی از جدی ترین چالش های دستگاه عدالت کیفری مطرح شده است. مطالعات بزه دیده شناسی در بستر سایبر، نشان می دهد که زنان، ازجمله «آسیب پذیرترین اقشار» در فضای مجازی هستند. آنچه بر نگرانی ها می افزاید این است که با پیدایش و رواج شبکه های اجتماعی، به صورت تصاعدی بر رشد بزه دیدگی زنان افزوده شده است. مقابله با بزه دیدگی زنان در شبکه های اجتماعی، درگرو علت شناسی دقیق مسئله و اتخاذ تدابیر مناسب برای مقابله و حذف عوامل جرم زا است. این پژوهش با روش کیفی و با ابزار مصاحبه و مشاهده، به شناسایی بخشی از علل و عوامل بزه دیدگی زنان در یکی از شبکه های اجتماعی پرمخاطب در ایران (فیس بوک) پرداخته است. جامعه ی آماری تحقیق شامل 12 کاربر زن که مکرراً در شبکه ی اجتماعی مذکور، مورد بزه واقع شده اند، می باشد. برای افزایش روایی تحقیق، برآیندهایِ به دست آمده از مصاحبه در شش پروفایل آزمایشی در شبکه ی فیس بوک، مورد راستی آزمایی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سبک زندگی و نحوه ی تعاملات و انتخاب های یک کاربر زن و فشار اجتماع بر او با میزان بزه دیدگی وی ارتباط دارد. همچنین جایگاه اجتماعی کاربران زن، رابطه ی معنادار و معکوسی با بزه دیده شدن آن ها در شبکه های اجتماعی دارد.