هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری ارتباط بین تجربه کودک آزاری، مهارت های ارتباطی و ویژگی های شخصیت مرزی در جمعیت زنان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و بر مبنای مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 40-20 ساله ساکن شهرستان نجف آباد، استان اصفهان بود که از میان آنها تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه کودک آزاری و غفلت، پرسشنامه مهارت های ارتباطی و مقیاس شخصیت مرزی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گردید. یافته ها: نتایج حاصل از شاخص های برازش، مدل نظری مفروض در پژوهش را مورد تایید قرار داد و نشان داد که ضمن ارتباط مستقیم بین تجربیات کودک آزاری و غفلت و ویژگی های شخصیت مرزی، بین این دو متغیر از طریق مهارت های ارتباطی نیز ارتباط غیر مستقیم وجود دارد (01/0 ≥P). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که بدرفتاری با کودک به دلیل ایجاد نقص در مهارت های ارتباطی آسیب پذیری زنان را نسبت به رشد ویژگی های شخصیت مرزی افزایش می دهد. بنابراین آموزش مهارت های ارتباطی می تواند به عنوان مداخله ای موثر در این گروه از جمعیت بالینی و به منظور ارتقای کیفیت زندگی آنها در نظر گرفته شود.