فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۸۱ تا ۴٬۳۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
آموزش نوعی سرمایه گذاری برای فعالیت اجتماعی و اشتغال نیروی کار محسوب می شود. در نظام آموزشی ایران تامین و پرورش نیروی انسانی مورد نیاز جامعه (اعم از زن و مرد) با هدایت دانش آموزان به رشته های مهارتی و نظری در دوره متوسطه صورت می پذیرد. هدف این پژوهش؛ تحلیل ترکیب جنسیتی دانشآموزان مدارس متوسطه در شاخه های نظری و مهارتی و نقش آن در پذیرش دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه ها است. این پ ژوهش با تکیه بر نظریه های مدیریت منابع انسانی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی، از طریق مراجعه به اسناد و اطلاعات موجود در سال نامه های آماری وزارت آموزش وپرورش در یک دوره ده ساله (برنامه های دوم و سوم توسعه، 1384-1375) انجام شده است. نتایج نشان داد، در تمام سال های تحصیلی مورد مطالعه، نسبت دانش آموزان پسر در سال اول متوسطه بیش از دانش آموزان دختر بوده، اما در طی این دوره ده ساله نرخ ثبت نام دختران در دوره پیش دانشگاهی همواره بیشتر از پسران بوده است. هم چنین علیرغم افزایش حضور دختران در رشته های مهارتی در طی این دوره، پسران از فرصت ها و امکانات بیشتری برای ادامه تحصیل در رشته های مهارتی برخودار بوده اند. تنوع بیشتر رشته های مهارتی و وجود مدارس فنی بیشتر در سطح کشور برای پسران، از جمله این فرصت ها بوده است. دست رسی و حضور بیشتر پسران در رشته های مهارتی در مقابل دست رسی کمتر دختران به شاخه های مهارتی و حضور بیشتر آنان در رشته های نظری، زمینه ساز ایجاد فاصله های جنسیتی در دوره های پیش دانشگاهی و پذیرش بیشتر دختران در دانشگاه ها شده است
نرخ باروری و میزان مشارکت زنان در نیروی کار (مطالعه موردی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوه اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصه های مختلف است؛ به طوری که شاهد افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و کاهش در نرخ های باروری می باشیم. از این رو با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به تبیین رابطه علی بین نرخ باروری و نیروی کار زنان پرداخته شده است. گروه کشورهای مورد مطالعه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. هم چنین این مطالعه طی دوره 1980-2004 صورت گرفته است. در این زمینه می توان به دو دیدگاه موجود اشاره نمود. در دیدگاه اول اعتقاد بر کاهش میزان مشارکت زنان در نیروی کار در اثر افزایش نرخ های باروری است، اما در دیدگاه دوم افزایش میزان مشارکت زنان در نیروی کار موجب کاهش نرخ های باروری می شود. به منظور مطالعه این دو دیدگاه از آزمون علیتی هیسائو استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که در کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران، رابطه علی دوطرفه برقرار است بدین معنا که افزایش در نرخ های باروری می تواند موجب کم شدن نیروی کار زنان و در نتیجه کاهش مشارکت آنان در نیروی کار شود. از سوی دیگر، با افزایش اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در عرصه های اقتصادی، نرخ های باروری نیز کاهش خواهد یافت
مطالعه ابعاد طرد اجتماعی زنان روستایی سرپرست خانوار در رابطه با وضعیت اشتغال و اقامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر روستایی برحسب متغیرها و مولفه های طرد اجتماعی می پردازد. سوال های اصلی تحقیق این است که آیا وضعیت طرد اجتماعی در میان گروه های متفاوت زنان و به طور خاص؛ زنان شاغل- غیرشاغل و بومی- مهاجر، از الگویی متفاوت پیروی می کند؟ آیا زنان توانسته اند از طریق فعالیت اقتصادی بیرون از خانه به شبکه بین گروهی بپیوندند و حمایت دریافت کنند؟ آیا فقر و طرد اجتماعی، پدیده هایی مشابه هستند و در زندگی زنان فقیر با هم به وقوع می پیوندند؟ در این تحقیق با بهره گیری از روش کمی، تفاوت میزان طرد در میان گروه های زنان بر حسب اشتغال و نوع اقامت مورد سنجش قرار می گیرد و با به کار گیری روش کیفی نیز کوشش می شود درکی عمیق تر از تجربه زیسته زنان در این رابطه به دست آید. نتایج مقایسه وضعیت طرد اجتماعی در میان دو گروه زنان بومی و مهاجر حاکی از آن است که زنان فقیر، از نظر حمایتی از شبکه درون گروهی قوی تری برخوردارند و در فعالیت های اجتماعی غیررسمی ، مشارکتی فعال تر نسبت به همتایان مهاجر خود دارند. همچنین، زنان شاغل نسبت به زنان غیرشاغل، از شبکه حمایتی بین گروهی قوی تر و ناهمگون تری برخوردارند و فعالیت اقتصادی این دسته از زنان، شعاع حمایتی گسترده تر و منابع حمایتی بیشتری را برای آن ها فراهم کرده است
مطالعه نیازها، انگیزه ها و مشاغل مناسب زنان در بخش های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش؛ تعیین نیازها، انگیزه ها و شناخت مشاغل مناسب زنان است. روش پژوهش، ارزش یابی است. بدین منظور از دو جامعه آماری 762 نفر به صورت تصادفی از میان زنان شاغل در بخش های دولتی و 200 نفر از میان صاحب نظران در دست رس استفاده می شود. ابزارهای پژوهش، دو پرسش نامه محقق ساخته است. یافته ها نشان می دهد که از دید زنان شاغل این پژوهش، برای ایجاد شرایط مطلوب و بالا بردن انگیزه مشارکت زنان باید به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آن ها توجه جدی شود. از دید صاحب نظران این پژوهش، برای اشتغال زنان هفت رسته شغلی کاملا مناسب، یازده رسته شغلی نسبتا مناسب و شش رسته شغلی نامناسب هستند. 95.92 درصد از صاحب نظران به دلایلی مانند استفاده از نیروی عظیم زنان در توسعه کشور، با اشتغال زنان موافق و 4.08 درصد آن ها -آن هم فقط مردان- به دلایلی نظیر محروم شدن فرزندان از حمایت عاطفی مادر، مخالف اشتغال زنان هستند.
نتیجه گیری: توجه به نیازها و خواسته های منطقی زنان و تخصیص مشاغل مناسب با طبیعت و روحیات زنان باعث افزایش انگیزه و ارتقای کمی و کیفی اشتغال آن ها می شود
بررسی اندیشه فریب آدم توسط حوا
حوزه های تخصصی:
یکی از نظرها و اندیشه های غلطی که در ادیان گذشته وجود داشته و به اسلام نیز رخنه کرده است، این است که زن را موجودی طفیلی و عامل گناه و وسیله فریب آدم دانسته و بدین ترتیب نگرش منفی نسبت به شخصیت زن در جهان به وجود آورده است. این مقاله ضمن بررسی و تحلیل منشا این اندیشه از جمله عهدین و بررسی تفاسیر قرآن، به تفاوت اساسی قرآن با مطالب تورات و انجیل درباره آدم و حوا پی برده، نگرش صحیح قرآن را نسبت به این مسئله مطرح می نماید.
قرآن کریم با اعتقاد به آفرینش مستقل زن و رد اغوای آدم به وسیله حوا، همواره زن را انسانی مستقل دانسته و بر هر گونه تصور نادرستی از شخصیت زن خط بطلان کشیده است.
بررسی عملکرد مدیریتی و اجرایی زنان در معماری و شهرسازی
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان معمار با آنکه بخش کثیری از جامعه معماری ایران را تشکیل می دهند، اما در حوزه های پژوهشی، آموزشی، اجرایی و حرفه ای، اقتدار لازم را ندارند و سهم شایسته ای در عرصه های مدیریتی به دست نیاورده اند. مدیران و کارفرمایان به علل مختلف از جمله داشتن مسئولیت هاى خانوادگى بیشتر، قدرت بدنى کمتر و اعتقاد به ناتوانى در نظارت و سرپرستى، زنان را براى حضور در کارگاه ها و امور اجرایى نامناسب مى دانند و در شرایط یکسان، جنسیت مرد را براى این گونه امور ترجیح مى دهند که این مسئله زنان را به سمت فعالیت های دفترى محدود می نمایند. در این نوشتار، ضمن مطالعاتی در باب وضعیت کنونی زنان معمار در ایران و جهان، موانع پیش روی آنان در شرایط گوناگون را شناسایی و با کشف این موانع، راهکار های مناسبی بر حسب شرایط و امکانات بالقوه و بالفعل برای توسعه این فرایند انتخاب می شود.
محدودیت ها و موانع ایجاد شده بر سر راه فعالیت های آنان جمع بندی و در سه بخش اصلی بررسی و درباره بحث می شود: 1. فردی، 2. سازمانی و 3. موانع اجتماعی.
تحلیل رشد فزاینده پذیرفته شدگان زن در آموزش عالی ایران: دستاوردها و چالش ها
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های مهم توسعه پایدار، تربیت نیروی انسانی کارآمد است که برای کشورهای در حال توسعه ای چون ایران، ضرورتی حیاتی به شمار می رود. زنان به عنوان نیمی از نیروی انسانی، یکی از مهم ترین منابع برای تحقق اهداف توسعه محسوب می شوند. از آنجا که توازن امکانات و توزیع متعادل فرصت های موجود از جمله توزیع برابر فرصت های آموزشی به جهت نقش تعیین کننده آن در توسعه انسانی، اهمیت فراوانی دارد، در این مقاله سعی شده است در تبیین مسئله زنان و دسترسی به آموزش عالی و پیامدهای آنان در کشورهای درحال توسعه ای نظیر ایران، روند رو به رشد کمی و کیفی این پدیده بررسی و معلوم شود پیامدهای افزایش حضور زنان در آموزش عالی بدون انطباق با نیازهای لحاظ نشده در برنامه ریزی اقتصادی و فرهنگی توسعه کشور نه تنها نمی تواند فرصتی سازنده تلقی شود بلکه زنان تحصیل کرده را با دشواری های بسیاری در حوزه زندگی شخصی، اجتماعی و اقتصادی رو به رو می سازد.
تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار کوشش می شود تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان با رویکردی توصیفی، تحلیلی نمایانده شود. فرض اصلی مقاله این است که هر چند مهلفه های فرهنگ سیاسی در ایران همچون: فرهنگ آمریت، تابعیت، عدم تساهل و سعه صدر، خشونت و سیاست گریزی سبب کاهش مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان در طول تاریخ گردیده است، لیکن در مقاطع خاص تاریخی مشارکت سیاسی افزایش یافته است. چنانکه در انقلاب مشروطه، مشارکت سیاسیِ عملی به طور چشمگیری افزایش یافت و حتی زنان نیز برای اولین بار دست به فعالیت های سیاسی زدند. به طور مشخص در انقلاب اسلامی ایران، مشارکت سیاسی زنان به کمال رسید. در این انقلاب برای نخستین بار زنان نقشی و سهمی برابر با مردان یافتند. این انقلاب تجلی مشارکت سیاسی در ایران بود. هر چند اندک اندک از گرمی آن کاسته شد.
بررسی برخی عوامل موثر بر سهم بری زنان در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت هویت؛ شناسایی راه کارهای تقویت هویت اجتماعی زنان در نهادهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت ملت ها برای کسب سهمی بیشتر از جهان روزبه روز تشدید می شود و مدیریت منابع انسانی نقشی قابل توجه در این میان ایفا می کند. ورود گسترده زنان به عرصه های اجتماعی نویدبخش استفاده بهینه از همه پتانسیل های نیروی انسانی است. کشور ایران نیز در سال های اخیر شاهد حضور گسترده زنان در آموزش عالی بوده است. هرچه هویت اجتماعی این افراد قوی تر باشد، آرمان های کشور در سند چشم انداز بهتر تحقق می یابد. یکی از چالش های اساسی مدیران کشور؛ تقویت هویت اجتماعی در نهادهای آموزش عالی است که نیروی انسانی را تربیت می کنند. برای شناسایی راه کارهای تقویت هویت اجتماعی، دو دانشگاه تهران و آزاد اسلامی واحد قزوین به عنوان نمونه انتخاب شده و داده ها به دو روش مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. تعداد نمونه برای مصاحبه از هر دانشگاه 20 نفر و برای پرسش نامه در حدود 419 نفر است. میانگین احساس هویت ملی در دانشگاه تهران 3.61 و در دانشگاه قزوین 3.87 است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که جداسازی فیزیکی، مکانی و نمادینِ هویت های دختران و پسران منجر به سرخوردگی دخترها شده و اعتمادبه نفس آن ها را از بین می برد. فقدان توانایی ایجاد پیوند میان هویت های مختلف، یکی از علل اصلی شکست در برقراری تعادل میان نقش های مختلف اجتماعی است که منجر به یک بعدی شدن دختران و خودباوری ضعیف آن ها می شود.
تبیین نقش ویژگی های فردی موثر بر اشتغال دانش آموختگان دختر آموزش عالی (مطالعه موردی: دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین - اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور تبیین نقش ویژگی های فردی موثر بر اشتغال دانش آموختگان دخترِ دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین انجام می گیرد. این تحقیق از نوع کاربردی است و با استفاده از روش علی - ارتباطی صورت می پذیرد. با توجه به هدف تحقیق، متغیرهای مستقل آن ویژگی های فردی دانش آموختگان است که در این جا در دو گروه ویژگی های روان شناختی و جامعه شناختی مطرح می شوند و متغیر وابسته نیز اشتغال دانش آموختگان است. در این مطالعه از پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شد. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب کرونباخ (آلفا %83) محاسبه گردید. جامعه آماری؛ کلیه دانش آموختگان دختر دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین سال های 84 تا 87 می باشند که از بین آنها 140 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق نمونه گیری طبقاتیِ متناسب انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس (SPSS) انجام می گیرد. بر اساس نتایج به دست آمده، 58.6 درصد از افراد مورد مطالعه شاغل هستند که بیش از نیمی از آن ها در بخش دولتی و بقیه در بخش خصوصی یا به صورت خوداشتغالی مشغول به کار هستند. مطابق یافته های این مطالعه، محدود بودن فرصت های اشتغال برای زنان در بخش کشاورزی، حمایت نکردن دولت از دانش آموختگان رشته های کشاورزی، و ارتباط نداشتن دانشکده های کشاورزی با بخش کشاورزی، از موانع مهم اشتغال دانش آموختگان دختر در بخش کشاورزی تلقی می شود. ضمن این که بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، ویژگی اعتمادبه نفس به عنوان موثرترین متغیر در اشتغال دانش آموختگان دختر ارزیابی می شود به طوری که با افزایش اعتمادبه نفس در دانش آموختگان دختر، اشتغال آنان نیز به طور مثبت و معنادار تحت تاثیر قرار می گیرد.
توسعه انسانی مبتنی بر جنسیت و آموزش زنان (نتایج مطالعه ای بین کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که وضعیت آموزشی زنان را با ابعاد گوناگون توسعه در حوزه توسعه انسانی و توسعه جنسیتی و در ارتباط با شاخص های بهداشتی، اقتصادی و سیاسی تحلیل و از طریق مطالعه تطبیقی میان کشورهایی با درجات متفاوت از حیث توسعه یافتگی، روندهای آموزشی در این کشورها را مطالعه نماید. در این مطالعه با استفاده از روی کرد روش شناسی تلفیقی از روش کتابخانه ای و تحلیل ثانویه و از داده های بانک جهانی و گزارش های توسعه انسانی (سال 2006) برای پاسخ به سوالات پژوهشی و آزمون فرضیه های اصلی مقاله استفاده خواهیم کرد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که آموزش زنان نه تنها نقشی مهم در توسعه انسانی دارد، بلکه توسعه جنسیتی را نیز بهبود می بخشد به طوری که توان مندسازی زنان عمدتا به لحاظ آموزشی و بهداشتی بوده و موقعیت زنان بر حسب مشارکت اقتصادی و سیاسی در میان کشورها یا در سطح بین المللی، در خلال سال های 1996 تا 2006 تغییرات مهمی نداشته است. هم چنین در تمامی کشورهای مورد مطالعه، شاخص های آموزشی مربوط به زنان همبستگی بالایی با شاخص های بهداشتی نشان می دهند در حالی که همبستگی آموزش زنان با شاخص های اقتصادی و سیاسی - به ویژه در میان کشورهای کمتر توسعه یافته - ضعیف تر بوده است.
مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده؛ مدلی بر اساس نظریه مبنایی (GT)(مطالعه نمونه های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده با استفاده از رهیافت کیفی نظریه مبنایی و بررسی آن از طریق اجرای کارگاه های گروه متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با مردان متاهل، از مهم ترین اهداف این پژوهش به شمار میآید. در راستای رسیدن به این هدف، در سال 1388- 1387، کارگاه های گروه متمرکز با مشارکت مردان متاهل در چند گروه برگزار شد. ضرورت استفاده از روش تحقیق کیفی در این تحقیق، شناخت عوامل زمینه ای می باشد. تـحلیل داده های تحقیق و مدل نظری حاصل بیانگر این است که شرایط علی، هنجارهای فرهنگی و انحصار منابع مالی، منجر به ایجاد پدیده نابرابری قدرت شده است. پدیده اصلی نابرابری قدرت، تحت شرایط مداخله گر آگاهی، نگرش، خواست زنان، نوع ارتباطات عادت، نوع شغل و دیگران، منجر به توسعه دو استراتژی اصلی: الف) شیوه اعمال قدرت و ب) چگونگی تقسیم کار خانگی شد. شیوه اعمال قدرت و چگونگی تقسیم کار خانگی، استراتژیهایی بوده است که شرکتکنندگان، قدرت در خانواده را کنترل میکردند و پیامدهای این استراتژیها، عرصه های متفاوت قدرت زنان و مردان، مشارکت زنان و تبعیت برای زنان بوده است. در این مقاله مدل پارادایمی توزیع قدرت در خانواده ارائه میشود.
کارآفرینی زنان دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی از محورهای اصلی واساسی رشد و توسعه در هر کشوری می باشد به طوری که آن را موتور توسعه اقتصادی می دانند، تجربه کشورهای دارای رشد بالای درآمد ملی نشان می دهد که یکی از دلایل موفقیت آن ها این است که مدیران این کشورها به نقش و اهمیت کارآفرینی در پیشرفت و توسعه کشور پی برده اند. کارآفرینی مزایایی دارد که از جمله آن ها می توان به تسهیل بازاریابی محصولات، ایجاد اشتغال، افزایش سود و سرمایه سرمایه گزاران، تأمین رفاه اجتماعی، افزایش صادرات، دریافت ارز و غیره اشاره کرد. امروزه فراهم ساختن امکان مشارکت فعال زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور در روند توسعه منابع و ظرفیت های محلی تردیدناپذیر است. آمارها نشان می دهد که نرخ بیکاری زنان تحصیل کرده به خصوص، در سال های اخیر، مرتباً در حال افزایش است؛ با وجود این، نتایج مطالعات نشان می دهد که زنان کارآفرین در مقایسه با مردان گرایش بیشتری به کارگروهی دارند و خود محوری در آن ها کمتر است. در حال حاضر که بیش از 60 درصد از ظرفیت دانشگاه ها را زنان به خود اختصاص داده اند، ترغیب و اشاعه فرهنگ کارآفرینی سازوکاری است که می تواند فرصت های جدیدی را پیش روی زنان تحصیل کرده دانشگاهی قرار دهد، در این رابطه الگوهای موفق کارآفرینی می توانند ضمن انتقال تجارب فعالیت های کارآفرینانه خود، نقش مؤثری در ترویج و توسعه کارآفرینی زنان و ترغیب دختران جوان برای ورود به عرصه کارآفرینی ایفا نمایند. در این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای، به بررسی مفاهیم، تعاریف و نقش زنان تحصیل کرده کارآفرین در تحول و توسعه کشور پرداخته، همچنین به موانع و محدودیت های موجود در پیش روی آن ها ازجمله نابرابری های جنسیتی اشاره می گردد.
گونه شناسی نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن از منظر فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
39-54
حوزه های تخصصی:
نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن (1906-1828) بُرشی از یک زندگی خانوادگیِ خانواده ای خرده بورژوا در قرن نوزدهم است که به زعم خود نویسنده تلاشی است برای نشان دادن یک موقعیت انسانی (ماریسو،1970: 243). این نمایشنامه که نخستین بار در سال 1879 در کپنهاگ منتشر شد و به زعم توریل موی نخستین نمایش نامه ی مدرن ایبسن به شمار می آید بلافاصله مورد توجه بسیاری از منتقدین و متفکرین زمان خودش قرار گرفت (موی، 2006: 225) بسیاری از این منتقدین بلافاصله نمایش نامه را در گونه ی تراژدی قرار دادند. هرچند بعدها کسانی دیگر نظر دیگری درباره ی گونه ی این اثر ارایه کردند و در تراژدی بودن آن تردید کرده اند (اشتاینر، 1380: 27) اما برای نخستین بار در این مقاله است که گونه ی این نمایشنامه کمدی نامیده می شود. این مقاله سعی نموده است تا با بهره بردن از همبسته ای از نظریه ی نقد فمنیستی و نظریه ی دریافت بر این ادعای خویش صحه بگذارد و نشان دهد چگونه کاربرد نظریه ی فمنیستی در خوانش یک متن نمایشی می تواند گونه شناسی رایج در نظریه و نقد ادبی را که ساخته ی نگاه مردانه است دگرگون و گونه شناسی جایگزینی ارایه کند.
بررسی ساختار توزیع قدرت در رابطه ی زن- شوهر در خانواده از نگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار نظام خانواده بر اساس روابط اعضاء و حقوق و تکالیف متقابل آن ها شکل گرفته و استوار می شود. تمایز نقش های پدری، مادری و فرزندی و نیز زن و شوهری تمایز حقوق و تکالیف را به دنبال می آورد. بدین ترتیب حقوق و وظایف نقش ها متقابل امّا متفاوت است. علی رغم تقابل دوسویه حق و تکلیف در روابط اعضاء خانواده، عوامل و شاخص های ویژه ای زمینه ی بروز قدرت را برای یک نقش و توزیع قدرت در ساختار خانواده اسلامی فراهم می کند. تبیین ساخت قدرت در روابط اعضاء خانواده، بر اساس ترکیبی از دو شاخص توانایی های ذاتی و طبیعی و شاخص اقتصادی (انفاق) صورت می گیرد. مرد در نقش شوهر دارای جایگاه و قدرت نسبی برتر در خانواده اسلامی است، امّا از قدرت مطلق برخوردار نیست، قدرت او در خانواده به معنای اطلاق نفوذ امر او نمی باشد، بلکه تنها در دایره ی «عدل» و «معروف» و در گستره محدود حقوق شوهر نافذ و مشروع است. بر این اساس خانواده اسلامی دارای نظام «شوهرمحور» با گرایش «دوسویه» است. قدرت شوهر، در حق تصمیم گیری در مصالح کلی خانواده و شوؤن زوجیت از جمله در مورد مسکن، یا چگونگی بهره مندی جنسی یا توابع حق استمتاع شوهر معنا می شود. بدین ترتیب که خروج زن از منزل در صورت منافات با حق جنسی شوهر کنترل می شود. هم چنین قدرت زن، در صورت برآورده نشدن حقوق مالی او مانند مهر، نفقه و مسکن مناسب، یا حقوق غیرمالی مانند معاشرت بالمعروف، برخورد محترمانه و همراه با عدالت و احسان شوهر معنا می شود و بروز می یابد.