این مقاله در پی آن است که وضعیت آموزشی زنان را با ابعاد گوناگون توسعه در حوزه توسعه انسانی و توسعه جنسیتی و در ارتباط با شاخص های بهداشتی، اقتصادی و سیاسی تحلیل و از طریق مطالعه تطبیقی میان کشورهایی با درجات متفاوت از حیث توسعه یافتگی، روندهای آموزشی در این کشورها را مطالعه نماید. در این مطالعه با استفاده از روی کرد روش شناسی تلفیقی از روش کتابخانه ای و تحلیل ثانویه و از داده های بانک جهانی و گزارش های توسعه انسانی (سال 2006) برای پاسخ به سوالات پژوهشی و آزمون فرضیه های اصلی مقاله استفاده خواهیم کرد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که آموزش زنان نه تنها نقشی مهم در توسعه انسانی دارد، بلکه توسعه جنسیتی را نیز بهبود می بخشد به طوری که توان مندسازی زنان عمدتا به لحاظ آموزشی و بهداشتی بوده و موقعیت زنان بر حسب مشارکت اقتصادی و سیاسی در میان کشورها یا در سطح بین المللی، در خلال سال های 1996 تا 2006 تغییرات مهمی نداشته است. هم چنین در تمامی کشورهای مورد مطالعه، شاخص های آموزشی مربوط به زنان همبستگی بالایی با شاخص های بهداشتی نشان می دهند در حالی که همبستگی آموزش زنان با شاخص های اقتصادی و سیاسی - به ویژه در میان کشورهای کمتر توسعه یافته - ضعیف تر بوده است.