فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج بود. به همین منظور، تعداد 200 زوج (400نفر) از زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی تجارب شخصی در روابط صمیمانه، بخشش و تعارضات زناشویی براتی و ثنایی استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و آزمون تی برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میان سبک های دلبستگی، تعارضات زناشویی و بخشش رابطه ای معنادار وجود دارد. هم چنین، میزان تعارضات زناشویی در زوج هایی که سبک دلبستگی هر دوی آن ها ایمن است کم تر و میزان بخشش در آن ها بیش تر از زوج هایی است که سبک های دلبستگی هر دوی آن ها ناایمن و یا سبک دلبستگی یکی از آن ها ایمن و دیگری ناایمن است. در نهایت، زوج های بدون تعارض نسبت به زوج های دارای تعارضات زناشویی، یکدیگر را بیش تر می بخشند.
مطالعه کیفی عوامل نارضایتی زناشوئی و اقدام به طلاق، (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش فروپاشی ازدواج ها یکی از چالش های اساسی زندگی خانواده در عصر کنونی است. در کشور ما نیز آمار طلاق یک روند صعودی را در طی سالیان اخیر تجربه کرده است. با توجه به پیامدهای ناگواری که فروپاشی ازدواج برای افراد مطلقه و فرزندان آنها در پی دارد، هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه کیفی عوامل موثر بر نارضایتی زناشویی و طلاق بوده است. بدین منظور 28 زوج متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساخت دار مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های نظریه داده بنیاد نشان داد که دو دسته از عوامل، نارضایتی زناشوئی را رقم می زنند: عوامل قبل از ازدواج شامل ازدواج با انگیزه نامناسب (فرار از فشارهای اجتماعی مجرد ماندن و فضای ناخوشایند خانه پدری) و ازدواج اجباری، و عوامل بعد از ازدواج شامل تعارض با خانواده همسر، حضور اندک شوهر در منزل و تداوم معاشرت های مجردی، تعارض بر سر نگرش های نقش جنسیتی، خشونت زناشوئی، خیانت، بدگمانی و مشکلات مالی. به علاوه، یافته ها حاکی از این بود که تنها چهار عامل اعتیاد، خیانت، خشونت و تعارض شدید با خانواده همسر (مشخصا درگیری فیزیکی) باعث اقدام عملی متقاضیان طلاق برای پایان دادن به رابطه زناشوئی می شود. یافته ها نشان دادند که برخی از عوامل نارضایتی زناشوئی و طلاق در بافت فرهنگی- اجتماعی نمونه مورد مطالعه با آنچه که در بافت فرهنگ های غربی مطرح می باشد، متفاوتند و مستلزم تلاش ها و اقدامات متفاوت نظری و درمانی (مداخله ای) از جانب متخصصان حوزه خانواده هستند.
گفتمان فمینیسم و بحران هویت در بستر سکولاریزم
حوزه های تخصصی:
مهم ترین عامل در شکل گیری و رشد و نمو گروه ها، ارزش ها و اعتقادات اعضای آن است. این عوامل بستر هم بستگی اجتماعی است. فمینیسم در بستر ارزش های جامعه سکولار مانند اومانیسم، فردگرایی، نسبیت گرایی اخلاقی و با شعار آزادی و برابری شکل گرفته که تغییرات فرهنگی زیادی را در جامعه زنان غرب ایجاد کرده است.
در جوامع اسلامی، زنان نظام ارزشی ویژه و تکالیف و حقوقی دارند که با حقوق و تکالیف زنان غربی متفاوت است. نهادینه شدن ارزش های توحیدی، فقط با روشمند کردن آن، ساختن نظام های ارزشی و ساختارهای اجتماعی متناسب با آن میسر است. در غیر این صورت، نظام ها و برنامه های جهانی، زنان را در بستر پرورشی جامعه سکولار، هر روز با شعاری از جمله فمینیسم سرگرم می کند.
در این نوشتار نهضت فمینیسم و تفاوت جهت گیری های زن غربی و زن مسلمان بررسی شده است. سپس اسلام دینی متکامل معرفی شده و به توانایی این دین در یافتن جایگاه حقیقی زنان اشاره شده است.
پس از این مقوله، عجز جامعه سکولار که روح حاکم بر فمینیسم است، با معرفی شاخصه های سکولاریزم بررسی شده است. همچنین شخصیت فردی، خانوادگی و اجتماعی زن در جامعه سکولار و معضلات پیش آمده در این سه عرصه بر روی گسل خودمداری، تعریف جدید از ازدواج، ناامنی، بی هویتی زن سنتی، مسئولیت دوگانه زنان، خمودگی و ناامیدی، پایمال شدن شخصیت زنانه، بررسی شده است.
تبیین تجربه زیسته زنان وابسته به مواد مخدر از پدیده اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی به مواد یکی از مسایل اجتماعی است که به صورت سنتی مردان را درگیر می نمود، اما تحولات سال-های اخیر که به تغییر موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زنان منجر شده است، به گسترش اعتیاد در بین زنان دامن زده است. پژوهش های پیشین در موزد وابستگان به مواد اغلب با رویکرد کمی و با اتکا به نظریه های روان شناختی و جامعه شناختی انجام شده اند. این پژوهش که در مورد زنان وابسته به مواد در شهر ساری انجام شده است، سعی کرده است تا تجارب زیسته ی زنان وابسته به مواد را با استفاده از روش پدیدار شناسی که یک رویکرد کیفی دارد، مورد شناخت و تبیین قرار دهد. نمونه ی مورد آزمایش 30 زن بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه های عمیق با آن ها انجام گرفت و سپس متن مصاحبه ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل ثم های استرابرت مورد تحلیل قرار گرفتند. از تحلیل تم به کدهای مفهومی، طبقات مفهومی و پنج تم اصلی(مثلث خانواده، فرد، اجتماع، طیف احساسی شادمانی- پریشانی، ورود به روابط اجتماعی در هم شکسته، ناتوانی در برابر اعمال فشار جامعه و عدم وجود توانمندی در زنان برای رویارویی با شرایط) دست یافته و بر اساس آن ها مدل تبیین پدیده ی وابستگی به مواد از دیدگاه زنان درگیر با آن استخراج شد.
بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی، بخشش و سلامت روان در زوج های مراجعه کننده به مراکز بهداشت گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی بخشش، ویژگی های شخصیتی و سلامت روان در زوج های مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر گچساران بود. به همین منظور، تعداد 150 زوج از زوج های مراجعه کننده به مراکز بهداشت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی بخشش، پنج عاملی شخصیت و سلامت عمومی گلدنبرگ استفاده شد. پس از گرد آوری پرسشنامه ها، داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و آزمون تی برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها نشان داد که بخشش با ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی رابطه ی منفی و با ویژگی های شخصیتی سازگاری، برونگرایی، خودآگاهی و پذیرش رابطه ی مثبت معنادار دارد. هم چنین، زوج هایی که ویژگی های شخصیتی مشابه دارند، نسبت به زوج هایی که ویژگی های شخصیتی متفاوت دارند، یکدیگر را بیش تر می بخشند و از سلامت روان بیش تری برخوردارند. در نهایت، یافته های پژوهش کنونی نشان داد که زوج های دارای سلامت روان نسبت به زوج هایی که سلامت روان ندارند، یکدیگر را بیش تر می بخشند.
بررسی انتقادی روش شناسی فمینیستی از منظر رئالیسم صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک فهم دقیق و درست درون مایة نظریه های اجتماعی، بدون شناخت مبانی فکری و فلسفی آنها ناممکن یا دست کم بسیار دشوار است. نظریة فمینیسم به مثابة یک جریان ـ نظریة اجتماعی، اندیشه های خود را وام دار مبانی فکری و فلسفی خویش است. هدف این پژوهش تحلیل روش شناسی فمینیستی ـ با تأکید بر فمینیست های رادیکال و پست مدرن و چالش های پیش روی آن است. که با استفاده از روش توصیفی و تبیینی به پرسش های ذیل پاسخ داده ایم: روش شناسی فمینیستی چیست؟ مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی و انسان شناسی آن کدام است؟ از منظر رئالیسم حکمت صدرایی کاستی های روش شناسی فمینیستی کدامند. یافته های تحقیق حکایت دارد که خرد و عقلانیت شاخصه ای انسانی است و جنسیت فاعل شناسا دخالتی در معرفت بشری ندارد. غفلت فمینیست ها از هویت عقلانی انسان موجب شده است که معرفت را جنسیت بردار تصور کنند و در دام نسبیت گرایی گرفتار آیند که سر از شکاکیت درمی آورد.
رابطه بین طرحواره های ناسازگارانه اولیه و سبک دلبستگی در زنان دارای خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیانت زناشویی موضوعی است که زوج درمانگران به صورت منظم در کارهای بالینی شان با آن مواجه می شوند و می تواند تجربه ای گیج کننده و دردناک بر همه ی کسانی باشد که درگیر با آن هستند. این پژوهش بمنظور بررسی رابطه ی بین سبک دلبستگی و طرحواره های ناسازگارانه ی اولیه در زنان دارای خیانت زناشویی شهر تهران طراحی و اجرا گردید. آزمودنی ها شامل 82 نفر از زنانی بود که به علت خیانت زناشویی به مراکز کاهش طلاق بهزیستی استان تهران در بازه ی زمانی مهر 88 تا شهریور 89 ارجاع داده شده بودند. داده-های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگارانه ی اولیه ی یانگ، سبک دلبستگی هازن و شیور گردآوری شد. یافته ها حاکی از آن است که بین سبک دلبستگی اجتنابی و 4 طرحواره های حوزه (بریدگی- طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری) رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی دوسوگرا و طرحواره های حوزه ی بریدگی طرد، خود گردانی و عملکرد مختل و حوزه ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری رابطه ای مثبت و معنادار یافت شد. یافته ها، رابطه ای منفی و معنادار را بین سبک دلبستگی ایمن و طرحواره های حوزه ی بریدگی طرد و خود گردانی و عملکرد مختل و حوزه ی گوش به زنگی بیش از حد و بازداری نشان دادند.
وظایف زوجین نسبت به یکدیگر
حوزه های تخصصی:
خانواده، اولین مهم ترین و پربرکت ترین نهاد اجتماعی در تاریخ، فرهنگ و تمدن انسانی است. خانواده کانونی است که باید برای حفظ حرمت و کرامت انسان و تامین سلامت جسمانی و روحانی و رشد معنوی او استحکام یابد. قوام خانواده به منظور تداوم انسجام جامعه و تامین محیطی سالم برای زیستن انسان ها ضرورتی انکارناپذیر است. در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی ازدواج و تشکیل خانواده، رسیدن به آرامش و آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد و شکوفایی، نیل به کمالات انسانی و تقرب به ذات حق تعالی است. ازاین رو نظام اسلامی برای هر یک از زن و شوهر تکایف و وظایفی در نظر گرفته شده است؛ حسن معاشرت، جلب توجه همسر، تمکین به معنی خاص، تربیت فرزندان از تکالیف مشترک است. سرپرسیت و قیومیت خانواده، تعاون، نفقه، تامین امنیت خانواده و... از وظایف شوهر نسبت به زن و اطاعت، حیا و عفاف، حفظ اموال شوهر، آراستگی و... از وظایف خاص زن نسبت به شوهر است.
مقاله حاضر علاوه بر تبیین موارد فوق به آسیب شناسی روابط خانوادگی نیز می پردازد. برخی از آسیب ها از ناحیه شوهر شامل آزار دادن همسر، بدخویی، بخل، تنوع طلبی، غیرت ورزی نابجا و... است و آسیب هایی که از ناحیه زن به همسر وارد می شود شامل ناسپاسی، انتظارات نابجا، منت نهادن، عدم مدارا و وفاداری است.
اصول موثر در روابط صمیمانه همسران با الگوبرداری از اسوه های قرآنی و همسران بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که قرآن ارتباط سالم و صمیمی زوجین را در چهارچوب خانواده از ضروریات نیل به کمال فردی و اجتماعی می بیند، لذا شناخت عوامل مثبت و منفی موثر در روابط همسران بر مبنای قرآن و سنت از پژوهش های مهم و بنیادی است. در این مقاله با این فرض که بخشی از داستان های قرآنی که حاکی از ارتباطات همسران اسوه قرآنی با یکدیگر است و نیز آیات بیانگر اوصاف همسران بهشتی، به منظور الگوسازی و ارائه راه کارهای عملی است، ابتدا به بررسی اصول و معیارهای حاکم بر زندگی مشترک مطلوب اسلام پرداخته شد. سپس با تحلیل جلوه های رفتاری همسران اسوه قرآنی و اوصاف همسران بهشتی و کیفیت گفتار و کردار آنان در پرتو آن معیارها، الگوهایی راهبردی در ایجاد روابط صمیمی از قرآن استخراج شد.
نظریه امام خمینی (ره) درباره لاضرر و کاربرد آن در حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضرت امام خمینی (ره) درباره قاعده «لاضرر» نظر خاصی دارند و آن را به «نهی حکومتی» تفسیر می کنند. به نظر ایشان جمله لاضرر و لاضرار مشتمل بر دو قاعده در تحریم آسیب جسمی و جانی و در تحریم ایجاد فشار روحی و مضیقه روانی است. با این تفسیر، لاضرر، یک حکم ثانوی حاکم بر همه احکام شرعی مثل «لاحرج» نیست. از تفسیر خاص امام خمینی (ره) در حقوق خانواده نتایج مهمی به دست می آید؛ یکی آنکه، هر گونه رفتار از سوی زوجین که موجب زیان یا مضیقه و حرج برای دیگری باشد، جایز نیست. دوم آنکه، حقوق زوجین نسبت به یکدیگر، با این قاعده، محدود و مضیق می شود. سوم آنکه، در موارد ضرر و ضرار با رجوع زیان دیده به حاکم اسلامی جلوی زیان گرفته می شود.
نقش رویه قضایی در اجرای مفاد ماده 1130 قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماده 1133 قانون مدنی مرد را مختار کرده که هر وقت بخواهد زن را طلاق دهد، اما حق درخواست طلاق از جانب زن محدود به موارد خاصی از قبیل ماده 1130 ق.م است. ماده مذکور به عنوان منشا تبلور قاعده فقهی نفی عسر و حرج در قانون بدون تقیید به قید یا وصف خاصی معیار عسر و حرج را به عنوان مفر رهایی زن از زندگی مشقت بار خویش معرفی و قاعده عام «الطلاق بید من اخذ بالساق» را تعدیل می کند.مقاله حاضر بر آن است در راستای پاسخ گویی به چگونگی برون رفت از اشکالات اجرایی ماده 1130 ق.م، ضمن بررسی اشکالات و خلاهای موجود در رویه قضایی، نقش حساس و تعیین کننده رویه قضایی در راستای اجرای مفاد و شناسایی مصادیق ماده 1130 ق.م را نمایان سازد.
گردشگری زنان - فرصت ها و تنگناها از دیدگاه اسلام
حوزه های تخصصی:
شکی نیست که گردشگری به عنوان مقوله اقتصادی و فرهنگی در جهان مطرح و به لحاظ فقهی در دین اسلام بسیار توصیه شده است. اما در این میان بحثی ویژه زنان مسلمان و غیرمسلمان نیز پدید می آید که در خور بررسی است. پرداختن به گردشگری زنان به ویژه زنان مسلمان از مهم ترین موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. خداوند بر حضور اجتماعی زنان در کتاب مقدس ما مسلمانان (قرآن) و احادیث نبوی تاکید نموده است. البته رعایت شئون اسلامی و احکام آن و چگونگی رفتار زنان در سفر دارای اهمیت است.
هدف این پژوهش بررسی گردشگری زنان، فرصت ها و تنگناها از دیدگاه اسلام می باشد. روش پژوهش توصیفی- موردی است. از یافته های این پژوهش می توان به اهمیت سیر و سفر در اسلام جهت بسترسازی ارتباط با خالق یکتا و ضرورت سفر برای زنان و مردان و ویژگیهای گردشگری زنان در اسلام و نقش آثار به جا مانده از این گردشگری و تشابهات گردشگری زنان مسلمان و غیرمسلمان اشاره نمود.
ضرورت وجود الگو برای زنان مسلمان
حوزه های تخصصی:
انسان در نهاد خویش هماره رو به سوی کمال دارد و با اشتهایی سیری ناپذیر در تکاپوی صعود به مدارج کمال و تعالی است.
در این راستا، یکی از موثرترین نیروهای فطری آدمی، میل به تقلید و اسوه پذیری و یکی از امکانات، سیره و تجریه کمال یافتگان است. زنان نیز به عنوان نوع انسانی، به دنبال اسوه و الگویی برای خود هستند. از این رو، شناخت و معرفی الگوها و مربی های شایسته در تربیت این قشر از جامعه، امری ضروری است و در تربیت آنان تاثیر فراوان دارد. مقاله حاضر با عنوان «ضرورت وجود الگو برای زن مسلمان» و با هدف شناسایی این نیاز فطری و ضرورت معرفی الگو به نگارش در آمده است. این نوشته با استفاده از منابع روایی از جمله کتب تفسیری و حدیثی و کتاب هایی با موضوع علوم تربیتی در قالب زیر تدوین یافته است:
ابتدا به بحث تربیت پذیری انسان و اهمیت روش الگویی اشاره نموده، سپس بعد از بیان مبانی، کارکردها و اصول روش الگویی، به بررسی آسیب شناسی این روش و راه کار ارایه شده در مقابل آن پرداخته است و در انتها نیز پس از بیان ضرورت وجود الگو برای زنان به معرفی بانوان اسوه با استفاده از آیات و روایات پرداخته است.
به نظر نگارنده، یکی از نیازهای فطری انسان، حس الگوخواهی و تقلیدپذیری است. لذا زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه، نیازمند معرفی الگوهایی شایسته هستند تا از این طریق بتوانند به این خواسته درونی خود پاسخ داده و سهم عظیمی از تربیت صحیح آنان داشته باشد.
یادداشت علمی؛ زنان، مصرف و سبک زندگی
منبع:
حورا ۱۳۹۰ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر در مشارکت زنان در رسانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه و مدیریت مسالمت آمیز و خردمندانه تغییرات در جهت به حداکثر رساندن میزان بهره گیری از تمام انرژی های قابل استفاده جامعه برای پاسخگویی به نیازهای مردم و کمک به رشد و شکوفایی استعدادهایی جسمانی، روانی و اجتماعی آنان فقط از طریق خود مردم و با مشارکت آنان قابل تحقق است. بنابراین، باید گفت که بدون مشارکت زنان که نیمی از جمعیت هر کشوری را تشکیل می دهند، هیچ جامعه ای نمی تواند به اهداف توسعه خود دست یابد.
بررسی وضعیت فرزندخواندگی بعد از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
عشق و علاقه به فرزند همواره در جامعه بشری جایگاه خاصی داشته است و والدین می کوشند که زندگی خوبی برای فرزندان خویش فراهم کنند. از سوی دیگر، خانواده بهترین مامن برای رشد بهینه فرزندان است.با وجود این بعضی خانواده ها از نعمت داشتن فرزند محروم اند و در مقابل اطفالی وجود دارند که به دلایل طبیعی و غیرطبیعی بی سرپرست مانده اند. در چنین مواقعی، فرزند خواندگی بهترین روش برای استحکام خانواده و رفع برخی معضلات اجتماعی و روحی این کودکان است.
راهبرد پارادایم سازی اسلامی در حوزه جامعه شناسی خانواده و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف زمینه سازی جهت توسعه علوم انسانی اسلامی به طور عام و تاسیس پارادایم یا الگویی برای جامعه شناسی اسلامی خانواده و جنسیت به طور خاص، به بررسی مهم ترین مبانی پارادایمی یا پیش فرض های معرفت شناختی، هستی شناختی، ارزش شناختی و روش شناختی یک جامعه شناسی اسلامی با تاکید بر حوزه مطالعات خانواده و جنسیت می پردازد. پذیرش دین به عنوان یکی از منابع معرفتی در علم، توجه به تبیین های غایت شناختی الهی، تاکید بر عقلانیت نظری و عملی، فطرت و تفاوت های طبیعی زن و مرد به عنوان مبانی انسان شناختی، درج سنت های اجتماعی و تاریخی به مفهوم قرآنی آن در ذیل عنوان قانون مندی اجتماعی، در نظر گرفتن خدا و موجودات ماورائی در تحلیل های اجتماعی و رد نسبیت گرایی ارزشی، ویژگی هایی هستند که این پارادایم پیشنهادی را از دیگر پارادایم های موجود در علوم اجتماعی متمایز می کنند، ضمن آنکه از نظر پذیرش مدل های رایج تبیین، تاکید بر هویت مستقل فرد و جامعه و دفاع از جانبداری ارزشی در علم، میان این پارادایم و پارادایم های موجود یا دست کم برخی از آنها مشابهت وجود دارد.
بررسی عوامل اجتماعی درخواست طلاق در بین شهروندان زن شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش شهروندان زن شیرازی به طلاق می¬باشد. (چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از نظریه های جامعه¬شناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد). روش پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده¬ها پرسش¬نامه بوده است. حجم نمونه 353 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت و نتایج بدست آمده نشان دادند که متغیرهای مدت زندگی مشترک، میزان شناخت پیش از ازدواج (کوتاه بودن دوران نامزدی) و تعداد فرزندان، با گرایش به طلاق زنان رابطه¬ای معنا دار و معکوس دارند. متغیرهای نظر خانواده¬ی فرد نسبت به طلاق، دخالت دیگران در زندگی زوجین، عدم مشورت در امور زندگی، سوءزن یکی از زوجین و رابطه¬ی نامشروع با میزان گرایش زنان به طلاق رابطه¬ای معنا دار دارند. در تحلیلداده¬ها از رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد و متغیرهای میزان شناخت پیش از ازدواج، دخالت دیگران در زندگی زوجین و سوءزن یکی از زوجین توانستند 72٪ از واریانس متغیر وابسته (گرایش زنان به طلاق)را پیش بینی کنند.