فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
ناشناخته بودن عوامل تاثیر گذار بر تغییرات قیمت سهام همواره دلیلی برای روی آوردن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام شرکتها است پیش بینی قیمت یا بازده سهام به کمک کشف الگوهای رفتاری فرایند مولد قیمت سهام امکان پذیر است در واقع فرایند مولد قیمت سهام را می توان یه عنوان یک سیستم پویا بررسی کرد فرایند مزبور ممکن است به صورت سیستم های تصادفی ،سیستم های خطی ARIMA یا سیستم های غیر خطی به دست آید .در سالهای اخیر روشهای مختلفی برای بررسی ساختاری سری زمانی قیمتهای سهام به کار گرفته شده است که یکی از آنها تحلیل R/S یا تغییر مبنای حوزه تغییرات سری زمانی قیمتهاست . در تحقیق پیش رو زمینه های کاربرد روش تحلیل R/S در بورس اوراق بهادار تهران با بررسی موردی سری زمانی قیمت سهام شهد ایران آزمون شده است . بر پایه یافته های پژوهش حاضر میانگین اثر حافظه درازمدت در سری زمانی مزبور حدود 50 روز بوده است .
تکنیکهای بازاریابی : بازاریابی پنهان در فرایند بازاریابی
حوزه های تخصصی:
در بازاریابی پنهان به وسیلهی یک حرکت هوشمندانه کانون توجه رقیبان را به سویی دیگر متوجه میکنند در حالی که در طرف دیگر مشغول به جذب مشتریان تجاری هستند و یا با یک زرنگی آنها را مجبور میکنند کاری را انجام دهند که نباید انجام دهند و یا بالعکس جلوی انجام دادن کاری را که باید انجام دهند، میگیرند...
بررسی تأثیر وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش بر مازاد بازده سهام شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیمات کوتاه مدت، مثل میزان وجه نقد نگهداری شده و سرمایه در گردش، می تواند بر ارزش شرکت در بلندمدت تاثیرگذار باشد. بر این اساس، هدف پژوهش است که به مدیران در شناسایی اهمیت میزان نگهداشت وجه نقد و مدیریت سرمایه در گردش در خلق ارزش اضافی برای سهامداران کمک کند. همچنین، سرمایه گذاران بتوانند با درک روابط بین وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش با مازاد بازده، در انتخاب بهینة مصارف وجوه، تصمیم گیری کنند. با توجه به هدف فوق، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیر وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش بر مازاد بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور، تعداد 84 شرکت طی دورة زمانی 1386 تا 1390 از طریق تحلیل داده های ترکیبی به روش تابلویی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که بین وجه نقد نگهداری شده و سرمایه در گردش با مازاد بازده سهام، با در نظر گرفتن اثرات متقابل وجه نقد و سرمایه در گردش سال جاری با سال قبل و همچنین، اثرات اهرم بر آن ها، رابطة معناداری وجود دارد. این یافته ها، بیانگر اهمیت تاثیر تصمیمات کوتاه مدت بر مازاد بازده سهام می باشد و بیان می کند که به دلیل محدودیت منابع مالی، نگهداشت وجه نقد و سرمایه در گردش با مازاد بازده سهام رابطة مستقیم دارند.
جنگ هیبریدی در سیستم بین المللی پیچیده – آشوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی اتحاد شوروی، نظم و به تبع آن نظام بین الملل در معرض تحولاتی بنیادین قرار گرفتند که مهمترین این تحولات ورود بازیگران جدید به عرصه تعاملات سیستمی، تغییر ساختار، ماهیت، پویش، مرکز ثقل و معادلات قدرت بود که در نتیجه آن به هم پیوستگی، پیچیدگی و آشوبناکی در سیستم تشدید شد. به تبع تحولات سیستمی، روش جنگ نیز متحول، و تحت تأثیر ویژگی های جدید سیستم، مبدل به پدیده ای تحت عنوان جنگ هیبریدی شد که به شدت پیچیده و مقاوم در برابر راه حل های متداول می باشد. این روش جنگ که اکنون به روش رایج جنگ در منطقه تبدیل شده، به گونه ای محیط امنیتی منطقه را تحت تأثیر خود قرار داده است که می توان آن را یکی از بزرگترین تهدیدات کنونی همه کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران دانست. ولی تداوم بحران نشان می دهد که در حوزه نظریه های موجود روابط بین الملل و مطالعات راهبردی و آثار مربوطه تبیین قدرتمندی در این خصوص وجود ندارد. به این جهت یکی از پرسمآنهای اساسی در روابط بین الملل و مطالعات راهبردی این است که الگوهای نوین جنگ از جمله جنگ های هیبریدی در چارچوب نظریه پیچیدگی و آشوب چگونه تبیین می شوند؟ در این چارچوب فرضیه تحقیق این است که چیستی و چرایی جنگ هیبریدی و راهکارهای مقابله با آن با استفاده از اصول نظریه سیستم های پیچیده در محیط آشوبی قابل تعریف است و یافته های تحقیق نیز این فرضیه را تأیید می کند. اهداف انجام این تحقیق از لحاظ نظری دانش افزایی و کمک به نظریه پردازی در حوزه راهبردی و از نظر کاربردی نیز کمک به تدوین مدل تحلیلی-کاربردی در خصوص تهدیدات منبعث از جنگ های نوین به خصوص جنگ های هیبریدی می باشد. این تحقیق از نوع توسعه ای روش تحقیق به کار رفته توصیفی، روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش تحلیل محتوا می باشد
مدل هوشمند سنجش بلوغ سازمان در حوزه کسب و کار الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرجاذبهترین زمینهای کاربرد فناوری اطلاعات، کسبوکار الکترونیکی است. مدیران سازمانها باید بهنبال راهکاری برای تصمیمگیری در راستای بهینهسازی آمایش منابع در این حوزه باشند تا نحوه تخصیصهای هزینهای و سرمایهای خود را در این حوزه در سطوح عالی و راهبردی کنترل کنند. پرداختن به این موضوع نیازمند آن است که مدیران سازمان، سطح توسعهیافتگی خود را در حوزه کسبوکار الکترونیکی مشخص نمایند و با شناسایی عوامل مؤثر در رشد این رویکرد، به برنامهریزی برای بهبود وضعیت خود بپردازند. در این مقاله هدف آن است که با استفاده از ابزارهای فازی، به ساخت و توسعه مدلهای هوشمند در جهت تعیین وضعیت موجود سازمان و تصمیمگیری مدیران برای بهبود این وضعیت پرداخته شود. به این منظور برای مدلسازی این عوامل و میزان تأثیر آنها، ابتدا با بررسی پژوهشهای پیشین، عوامل مؤثر در توسعه رویکرد کسبوکار الکترونیکی شناسایی، و سپس با استفاده از نظر متخصصین و بهکارگیری روش دلفی، این عوامل دستهبندی شدند. در ادامه با استفاده از مدل «افسیام» به ترسیم روابط علت و معلولی میان عوامل و نمایش نوع و نحوه تأثیر عوامل بر یکدیگر پرداخته شده.
شهرسازی و حقوق شهروندی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی سطح بلوغ تعامل پذیری سازمانی مؤسسه تحقیقات فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل پذیری توانایی سیستم های مختلف برای فهم یکدیگر و یا عملیات با یکدیگر است. در تعامل پذیری، سازمان ها و واحدها در سطوح مختلف می توانند با هم همکاری نمایند تا خدمات خود را به بهترین نحو به کاربران ارایه دهند. برای آنکه سازمان ها (واحدها) بتوانند با هم تعامل داشته باشند، ابتدا لازم است تا سطح تعامل پذیری در سازمان (واحدها) شناسایی شود تا با درک صحیح از وضعیت تعامل پذیری برای دستیابی به سطوح بالاتر و نیز افزایش کارایی عملیاتی در تبادل داده در سازمان تلاش شود. در این مقاله، مدل های بلوغ تعامل پذیری بررسی شده و مدل بلوغ تعامل پذیری سازمانی که توسط اتحادیه اروپا در سال 2005 ارایه شده، برای تعیین اندازه گیری سطح بلوغ انتخاب شده است. در این پژوهش که توصیفی از نوع پیمایشی است. پرسشنامهی طراحی شده در یک سازمان بزرگ اطلاعاتی و ارتباطی که از چهار واحد فناوری اطلاعات، امنیت، فناوری ارتباطات و مطالعات راهبردی تشکیل شده است توزیع و در پنج سطح مورد آزمون قرار گرفت و نتایج حاصل، تجزیه و تحلیل و سطح بلوغ تعامل پذیری برای هر واحد سازمان مشخص شد و برای ارتقا به سطوح بالاتر راهکارهای مناسب پیشنهاد شده است.
کنترل فرآیند آماری عصبی ـ فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از کنترل هوشمند،کنترل یک سیستم بدون در دست داشتن معادلات دینامیکی حاکم بر آن سیستم با حداقل اطلاعات می باشد. فرآیند تولید یک محصول،همواره تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار گرفته و رفتار آن از یک رابطه ریاضی مشخص تبعیت نمی کند. یکی از روش های رایج برای کنترل فرآیند، استفاده از نمودارهای کنترل کیفیت شوهارت می باشد. تجزیه و تحلیل این نمودارها مستلزم دانش و تجربه کافی است که در عمل ممکن است همه اپراتورها از آن برخوردار نباشند. شبکه های عصبی- فازی به عنوان یکی از مؤلفه های هوش مصنوعی، می توانند نقش مؤثری را در تقویت روش های رایج کنترل فرآیند بر عهده بگیرند. در این تحقیق به کمک نرم افزار MATLAB و با استفاده از شبکه ANFIS ، به طبقه بندی دو الگوی غیر طبیعی در نمودارهای کنترل کیفیت پرداخته شده است. نتایج نهایی بهدست آمده در این تحقیق نشان میدهند که با استفاده از ANFIS می توان با کاهش خطاهای مرتبط، ضریب اطمینان سیستم های کنترل کیفیت را به خصوص در زمینه نمودارهای کنترل کیفیت، تا حدود زیادی افزایش داد.
بررسی تأثیر رسانه های اجتماعی بر شکل گیری اعتماد و وفاداری به برند در جامعة برند (مطالعة موردی: شبکة اجتماعی اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر رسانه های اجتماعی را بر شکل گیری اعتماد و وفاداری به برند در جامعة برند بررسی کرده است. جامعة آماری این پژوهش 400 نفر از گروه های دانشجویی، متشکل از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکتری از دانشگاه مازندران است که در شبکة اجتماعی اینستاگرام عضو هستند. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی بررسی شده و آزمون فرضیه ها با مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان دهندة تأثیر مثبت و معنادار هویت فردی و هویت اجتماعی بر جوامع برند در شبکه های اجتماعی است؛ همچنین جوامع برند در شبکه های اجتماعی بر اشتراکات جامعة برند تأثیر مثبت و معناداری داشته است. دربارة تأثیر مشترکات جامعة برند بر تعامل اجتماعی و استفاده از برند تنها رابطة میان تعهد اجتماعی و تعامل اجتماعی معنادار نبوده است. تعامل اجتماعی و استفاده از برند نیز بر اعتماد برند تأثیر دارد. در نهایت تأثیر مثبت و معنادار اعتماد برند بر وفاداری به برند تأیید شده است.
مفروضاتی برای پیادهسازی استراتژیهای مدیریت دانش با توجه به ساختارهای سازمان
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار این موضوع بررسی میشود که چگونه می توان با توجه به ساختار های سازمان، استراتژی های مدیریت دانش را پیاده سازی نمود. ضمن آنکه این موضوع در سازمانهایی با ساختار ارگانیک (سازمان های یادگیرنده به عنوان نمونه ای از اینگونه سازمانها) و مکانیکی (سازمان های حافظ وضع موجود به عنوان نمونه ای از اینگونه سازمانها) مورد بررسی قرار میگیرد. دراینصورت، مدیریت منابع انسانی سازمانها با توجه به نوع استراتژی و ساختار سازمان، نیازمند استفاده از روشهای متفاوتی در ارتباط با استخدام، جبران خدمات و کنترل منابع انسانی خواهند بود، که در قالب فرضیه های تجربی قابل آزمایش مطرح می شود. از اینرو، در این نوشتار سعی بر آن است که سه موضوع زیر مورد بررسی قرار گیرد :الف- جایگاه مدیریت دانش در مدیریت منابع انسانی. ب- معرفی الگویی جهت تعیین استراتژی های مدیریت دانش با توجه به ساختارهای سازمان.ج- نقش استراتژی های مدیریت دانش درتبیین کارکردهای مدیریت منابع انسانی.
بررسی رابطه اعتماد با تسهیم دانش در معاونت آموزش ناجا و مراکز تابعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درعصر حاضر که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات وتوجه به مشارکت نیروی انسانی در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویایی و مقابله با عدم اطمینان، حفظ موقعیت، ایجاد خلاقیت و نوآوری است، انتشار مهارت ها جهت گسترش عرصه رقابتی در سازمان ها اهمیت زیادی پیدا کرده است و تحقیقات متعددی در زمینه مدیریت دانش (تسهیم دانش) انجام شده است. هدف این مقاله، بررسی رابطه اعتماد سازمانی باتسهیم دانش درمعاونت آموزش ناجا ومراکز تابعه آن است.که براساس مدل مارتینز (2002) دربررسی عوامل اعتماد (توجه،انصاف، گشودگی، ثبات، مشارکت،تفویض اختیار) افراد به اهداف سازمانی مورد توجه قرار می گیرد وبه عنوان یک عامل اثر گذار برروی تسهیم دانش مهم خواهد بود.
روش: این پژوهش به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام شد و به کمک ابزار های فیش برداری و پرسشنامه اطلاعات آن جمع آوری گردید، برای روایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دراعتماد90/0 و تسهیم دانش81/0) مورد تائید قرار گرفت. داده های به دست آمده از طریق آماره های توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب پیرسون و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که معاونت آموزش ناجا و مراکز تابعه با افزایش سطح اعتمادکارکنان مشارکت آن ها را در تصمیم گیری ها و توزیع دانش خود جلب کرده است در جهت رسیدن به اهداف سازمانی خود موفق بوده است با این وجود نیاز به تلاش بیشتری دارد. سطح اعتماد در ابعاد هفتگانه آن در معاونت آموزش ناجا از وضعیت مطلوبی برخوردار است. همچنین این معاونت در شرایط فعلی و به طور نسبی در بین ابعاد اعتماد، بهترین وضعیت را در مشارکت و ضعیف ترین آن را مورد توجه دارد. از همین رو، مدیریت در سازمان باید این احساس را در کارکنان ایجاد نماید که به نیاز های آن ها توجه می شود و آن ها ازحمایت اجتماعی مدیریت برخودارهستند.
گردشگری و توسعه پایدار: ضرورت جاری سازی محیطی در سیاست های توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی میزان اثربخشی سیستم های آموزش الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک سیستم آموزش الکترونیک را با هدف ارزیابی و سنجش اثربخشی واقعی آن، در چهار بعد اصلی شامل فن آوری و پشتیبانی، استاد، دوره ی آموزشی و فراگیران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده است. این پژوهش کاربردی، به شیوه ی پیمایشی در شرکت ساپکو انجام گرفته است و ابزار اصلی جمع آوری داده ها در آن، پرسش نامه بوده که در کنار آن مشاهده و مصاحبه نیز صورت گرفته است. روایی پرسش نامه در پژوهش مشابهی تأیید شده بود و اکنون نیز با توجه به بومی سازی آن، با ارجاع به خبرگان آموزش الکترونیک مجدداً به تأیید رسید. پایایی پرسش نامه نیز با محاسبه ی آلفای کرانباخ به دست آمد. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام گرفته و برای تحلیل داده های پژوهش از آزمونt در مقایسه با عدد ثابت و روابط ریاضی مربوط به مدل پژوهش استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد سیستم آموزش الکترونیک مورد بررسی، بالاترین اثربخشی در بعد محتوای دوره و خودارزیابی فراگیران وجود دارد؛ درحالی که خدمات فن آوری و پشتیبانی سیستم نیاز به بهبود دارد. اقداماتی نظیر بهبود کیفیت پشتیبانی فنی و فراهم نمودن امکاناتی برای در دسترس بودن استاد مجازی به صورت برخط می تواند وضعیت کل سیستم را به سوی اثربخشی بیش تر پیش ببرد.
مهارت های مورد نیاز برای انتخاب مدیران مراکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی با تاکید بر جهاد سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اداره امور تحقیقاتی از امور منحصر به فرد به شمار می رود. در یکی از سمینارهای سازمان بهره وری آسیایی، «ساختار ضعیف مدیریتی » در بسیاری از نظام های تحقیقاتی، یکی از ده مسئله اصلی عنوان شده است. مطالعات مختلف در ایران نیز روشن کرده است که «ضعف در مدیریت پژوهشی » موجب کارآیی پایین و عملکرد نامناسب مؤسسات تحقیقاتی است. برای انتخاب مدیران واحدهای تحقیقاتی جهاد سازندگی معیاری وجود نداشت و بعضاً انتخاب مدیران این واحدها مورد سؤال قرار می گرفت. دستیابی به معیارهایی عقلانی و ارزشی در قالب یک الگوی متناسب با ماهیت واحدهای تحقیقاتی از جمله ضروریات است. ویژگی های شغلی و فردی از قبیل دانش ، مهارت ها و گرایش ها مشخص کننده شرایط احراز تصدی پست های مدیریتی است . از این میان مهارت های مدیریت واحدهای تحقیقاتی شامل: فنی ، انسانی، ادراکی و طراحی و حل مسئله در انتخاب مدیر تعیین کننده است. در این مطالعه ضرایب مهارت ها در قالب یک تابع که متغیرهای آن مهارت های مدیریتی است، به عنوان ابزار مناسب انتخاب مدیر واحد تحقیقاتی مورد سنجش قرار گرفت. این ضرایب براساس میانگین نظرات جامعه تحقیقاتی جهاد سازندگی نسبت به33 مؤلفه مهارت های سه گانه (به جز مهارت فنی که اندازه گیری نشد) تبیین شده است. جامعه آماری دو گروه شاغلین 50مرکز، مؤسسه و ایستگاه تحقیقاتی مستقل جهاد سازندگی بودند. گروه اول را رئیس و پژوهشگران با 1139 نفر «فوق لیسانس و بالاتر» و گروه دوم را 5001 نفر سایر کارکنان شامل «افراد لیسانس و پایین تر بجز بیسوادها و روزمزدها» نمایندگی می کنند. با استفاده از روش انتساب متناسب در هر مرکز/ مؤسسه/ ایستگاه مستقل به ترتیب تعداد 288 و 356 نمونه از گروه اول و گروه دوم به دست آمد. آلفای کرونباخ جهت بررسی پایایی پرسشنامه 90 درصد محاسبه شد. در این تابع ضریب مهارت های انسانی (2X) ، ادراکی (3X) و طراحی و حل مسئله (4X) به شکل ِیک معادله ریاضی برای سه دسته مدیران تحقیقاتی، با اندکی تفاوت مقادیری بین 83/15 تا 73/17 را به خود اختصاص داد. با استفاده از این معیار و همچنین اندازه گیری مهارت فنی می توان مدیر شایسته را انتخاب کرد.
بررسی رابطه سبک های مدیریت با اثر بخشی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت به صورت علم، آن هم در ابعاد و حوزه های گوناگون مورد پژوهش متخصصان این امر قرار گرفته که در این راستا، سبک های مدیریت پدید آمده و این پرسش مطرح شد که هر یک از این سبک ها تا چه حد می تواند اثربخشی داشته باشد.این پژوهش به بررسی رابطه سبک های مدیریت با اثر بخشی مدارس مقطع ابتدایی شهرستان ملارد تهران پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع میدانی بوده، روش تحقیق پیمایشی و از نوع تبیینی است. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان ملارد تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 292 آموزگار انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه سبک های مدیریت و پرسشنامه اثربخشی سازمانی مدرسه بود که برای مؤلفه های اثربخشی نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و روحیه مدنظر قرار گرفت. نتایج آزمون نشان داد که بین سبک های مدیریت با اثربخشی سازمانی مدارس مقطع ابتدایی ارتباط مستقیم وجود دارد و بین مدیران مدارس دخترانه و پسرانه ابتدایی در زمینه ی سبک های مدیریتی و اثربخشی سازمانی مدرسه تفاوت وجود دارد. همچنین با افزایش سن و سابقه ی کار پاسخگویان، اثربخشی سازمانی مدرسه نیز افزایش یافته و تفاوت معناداری در اثربخشی سازمانی مدارس به نفع زنان مشاهده شده است. علاوه برآن تحصیلات تأثیر چندانی بر اثربخشی سازمانی مدرسه نداشته است.
تازه های بازاریابی: مدلهای بازاریابی
حوزه های تخصصی:
بازاریابی"" دستکم در کتابهایی که از کاتلر سراغ داریم، عمدتاً با واژگان و عبارتهای مرتب و منظمی تدوین شده که مطالعهی آن نسبتاً ساده است. کافی است با حوصله متن را بخوانید. از فرمولهای پیچیده و حتی فرمولهای ساده تقریباً هیچ خبری نیست. این ساده نویسی یک فضیلت تام و تمام است که کاتلر و همکار برجسته اش گری آرمسترانگ بدان نائل شده اند؛ تشریح موضوعات در ساده ترین عبارات بدون پیچیدگیهای فنی و البته توأم با هوشمندی، نوآوری، و خلاقیت.
با وجود این، بازاریابی مستلزم نگاه فنی، آمیخته با ریاضیات، علوم تازهی تکنولوژیک، و مدلهای تصمیم گیری است که گریزی از آن نیست. بدون این دانش، پیش بینی بازارها در شرایط به شدت مبهم و اشفته امکان ندارد. کتاب مدلهای بازاریابی در تکمیل آن کتابها، بر پایهی مدلهای کمّی است تا تصمیم گیریهای مدیریتی را در بازارها مهیا سازد.
شایستهی تکرار است همواره دربارهی ""رفتار مصرفکننده"" و ""مدلهای خرید سازمانی"" در کتابهای متعدد صحبت شده است اما اگر بخواهیم به صورت ریز، دقیق، و عینی آن را بررسی کنیم، چاره ای نیست بجز آنکه در پرتو مدلهای کمّی مبتنی بر ابزارهای متنوع، رفتار مصرفکننده و مدلهای خرید سازمانی به صورت عینی محاسبه شود. فارغ از آن، ""بازگشت سرمایه در بازاریابی"" موضوعی است که در کتابهای دیگر به صورت موجز و کوتاه بدان پرداخته شده، اما کتاب ""مدلهای بازاریابی"" کوشیده است تا با محاسبات دقیق، بازگشت سرمایه را در بازاریابی برای مدیران تشریح کند؛ به گونه ای که اگر این بازگشت مثبت بود، بتوانند هزینه های فراوانی را برای بازاریابی اختصاص دهند و با اطمینان بدانند که این هزینه ها، سرمایه گذاری است.
بررسی مقایسهای کیفیت خدمات بانکی از دیدگاه مشتریان و کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رمز موفقیت سازمانهای برتر ارائه کننده خدمات را میتوان در مشتری مداری و توجه به کیفیت خدمات آنان جستجو کرد. بهدلیل اهمیت کیفیت در صنایع خدماتی و آثار برجسته آن بر رضایتمندی مشتریان، همواره این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوان کیفیت خدمات را ارزیابی کرد؟. هدف از این مقاله، تعیین مؤلفههای مؤثر بر کیفیت خدمات بانکی، ارزیابی اهمیت مؤلفههای مؤثر بر کیفیت خدمات از دیدگاه مشتریان و ارائهدهندگان خدمات بانک، تحلیل میزان تطابق میان دیدگاه مشتریان و ارائهدهندگان خدمات در خصوص کیفیت خدمات بانکی و در نهایت فراهم کردن امکان ارتقای عملکرد بانکها در کشور میباشد. به این منظور مطالعهای در بانک رفاه به اجرا در آمد. جهت تعیین مؤلفههای مؤثر بر کیفیت خدمات از ادبیات معتبر علمی، نقطه نظرهای خبرگان و دست اندرکاران آکادمیک و بانکی بهره گرفته شد. برای ارزیابی اهمیت مؤلفهها، نقطه نظرهای نمونهای معتبر و کافی از مشتریان و کارکنان بانک اخذ شد و مورد بررسی و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحلیلهای آماری وجود تفاوتی معنادار میان دیدگاه مشتریان و کارکنان بانک در خصوص اهمیت نسبی مؤلفههای کیفیت را به اثبات رسانده است. از طرفی دیگر نیز، نتایج تحلیلها بیانگر وجود تفاوتی معنادار میان اولویتبندی اقدامات اصلاحی مشتریان و کارکنان بانک جهت بهبود کیفیت خدمات میباشد. در ادامه مقاله، جهت تعیین و ارزیابی کمی موقعیت کیفی خدمات بانکی در بانک رفاه، از چهار مدل سرو کوآل عادی و
وزنی، سروپرف و سروایمپرف بهره گرفته شد.
نتایج محاسبههای کمی ریاضی و تحلیلهای آماری مرتبط با آن بیانگر آن است که:
1- در هر چهار مدل، هم مشتریان و هم کارمندان کیفیت خدمات بانکی را بالاتر از حد متوسط (در حد خوب) ارزیابی کردهاند.
2- در هر چهار مدل، بر خلاف تصور متعارف و معمول، کارکنان نسبت به مشتریان نمرههای کمتری را به کیفیت خدمات بانکی خود اختصاص دادهاند.
3- نتایج ارزیابیهای کیفیت بهوسیله مدلهای چهارگانه بیانگر وجود ثباتی معنادار در نتایج میباشد. با توجه به عمومی بودن روشها و مدلهای استفاده شده در این مقاله، نه تنها میتوان از آنها جهت ارزیابی کیفیت خدمات در سایر بانکها، بلکه جهت ارزیابی کیفیت در سایر صنایع خدماتی نیز بخوبی بهره گرفت. از آنجاییکه هدف غایی ارزیابی کیفیت خدمات بانکی، ارتقای سطح کیفی آن است، ضروری است تا تبیینی جامع از نقاط قوت و ضعف بعمل آمده تا بتوان بر آن اساس برنامههای اصلاح و بهبود کیفیت خدمات را طرحریزی کرد و با موفقیت، اثربخشی و کارایی بهینه به اجرا در آورد."