فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
179 - 185
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخگویی به این سؤال است که با توجه به پویا بودن روند گسترش اتحادیه اروپا و تغییرات وسیع پس از سقوط کمونیسم در اروپای شرقی، چه نقاطی در اروپا مناطق استراتژیک جدید محسوب می شوند و ابزار اصلی اتحادیه اروپا برای تسلط بر این مناطق چیست؟ پژوهش با این فرضیه که نقاط جدید استراتژیک برای اتحادیه اروپا، سیال و بر اساس نوع تهدیدات مشخص می شوند و سیاست همسایگی ابزار اصلی اتحادیه برای تسلط بر این مناطق استراتژیک است، به بررسی موضوع پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مسائل انسانی همچون سیر پناهندگان، مهاجرین غیرقانونی و قاچاق انسان و همچنین استقلال انرژی اروپا از روسیه، مناطق خاصی در حاشیه جنوبی دریای مدیترانه و حاشیه دریای سیاه را به نقاط استراتژیک جدید در اروپا تبدیل کرده اند. همچنین، در آینده، با توجه به صلبیت ژئواستراتژی اتحادیه اروپا در جنوب، نقاط استراتژیک بیش از پیش در درون اتحادیه اروپا، در حاشیه سواحل مدیترانه خواهند بود. در این میان، استفاده از ابزار سیاست همسایگی در شرق و جنوب برای مدیریت نقاط استراتژیک و مرزی در دستور کار کمیسیون اتحادیه اروپا قرار گرفته است
رویکرد ناتو در قبال افزایش نقش و نفوذ ج.ا.ایران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مقابل غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا، ایران به عنوان بازیگری تهدیدساز شناخته شده و جایگاه مهمی در رویکرد امنیتی ناتو پیدا نموده است. نگرانی ناتو از گسترش نفوذ ایران در حوزه عربی که مصادیق آن را نفوذ در عراق، لبنان، سوریه، یمن و فلسطین اعلام می کنند، منجر به اتخاذ سیاست هایی از جمله گسترش ناتو به سوی اروپای شرقی، آسیای مرکزی و قفقاز و همکاری های نزدیک امنیتی، اطلاعاتی و اقتصادی با کشورهای عربی حاشیه خیلج فارس شده است. این مقاله می کوشد تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی به این سوأل پاسخ گوید که رویکرد ناتو برای مقابله با نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه چیست؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که گسترش ناتو به شرق، ضمن داشتن تأثیرات منفی بر روابط ایران با اتحادیه اروپا، جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس؛ باعث فشار بیشتر غرب و در رأس آن ایالات متحده آمریکا به ایران خواهد گردید. ناتو با هدف کنترل استراتژیک ایران از طریق سیطره بر مسیر عبور انرژی و حمل و نقل و کنترل تحرکات قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی سعی در کاهش نقش و نفوذ ایران در منطقه دارد.
ناامنی دغدغه عصر مشروطه و اثر آن بر حاشیه ای شدن دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
403 - 421
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی موضوع ناامنی در عصر مشروطه می پردازد. پرسش اساسی این است که نسبت بین ناامنی و دموکراسی خواهی را در دوران مشروطه، چگونه می توان تبیین کرد؟ فرضیه اصلی این است که گسترش ناامنی و دغدغه مشروطه خواهان برای تأمین امنیت موجب به حاشیه رفتن دموکراسی و اولویت یافتن برقراری امنیت از طریق یک دولت مقتدر شد. اساساً ناامنی در عصر مشروطه نه تنها دموکراسی خواهی را در اولویت درجه دو قرار داد، بلکه گاه از فحوای اسناد و دیدگاه برخی چهره های سرشناس، مشروطه خواهی به عنوان راهی برای تقویت مجدد ایران دیده شد. بنابراین آرمان احیای ایران قدرتمند در تلاقی ناامنی های عصر قاجار که در دوره مشروطه تشدید شد، موجب شد تا مشروطه خواهان به ایده دولت مقتدر به عنوان تنها چاره برای رفع خطر بحران فروپاشی بیندیشند. به این سبب بود که گاه مشروطه خواهی در نزد برخی از آنان معادل با احیای ایران و دولت مقتدر گرفته شد. ازاین رو این تحقیق ابتدا به خوانش مفاهیمی از مشروطه از منظر ایده دولت قوی و سپس از طریق گزارش های مردمی به سنجش ناامنی و عملکرد حکومت مشروطه از منظر گفتمان دموکراسی پرداخته است. در پایان نیز با بررسی تئوریک دلایل کودتا در تأسیس دولت مقتدر و نیز مؤلفه های اصلی دولت در عصر رضاشاه نشان داده شده است که چرا گفتمان دموکراسی که از دوران مشروطه به تدریج به حاشیه رانده شد، در عصر رضاشاه نیز این سیر تدریجی حاشیه رفتن، تعمیق یافت.
فقدان تجدد و رزمجویی ذهنیت عرفانی/دوجایگاهی در بستر تاریخ معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
503 - 518
حوزه های تخصصی:
سال های دهه 40 و 50 خورشیدی آغازگاه ظهور روشنفکرانی بود که در مقاله حاضر ذیل مفهوم ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی قرار می گیرند؛ روشنفکرانی که بیش از آنکه در پی مفاهیمی همچون نوسازی، مرزهای ملی و اندیشه ترقی باشند، در پی تخریب نهادهای مدرن ناشی از مشروطه برآمدند و در این چالش به ذوب مفاهیمی یادشده پرداختند. این روشنفکران (روشنفکران شبه مذهبی، روشنفکران چپ و روشنفکران دولتی) نه تنها پیوندی با اندیشه ترقی و مفاهیم مدرن نداشتند، بلکه طبق نظرگاه پژوهشی ما به دنبال پرورش ایده هایی بودند که با تئوری ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی قابل تبیین است. از دیدگاه این نوشتار، روشنفکران و ایرانیان دچار شده به ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی در حوادث آخرین سال های دهه 50 که اوج ظهور این ذهنیت و تسلطش بر سراسر زیست ایرانیان بود، با پذیرش سه گام این ذهنیت (نفی شناخت، ارزش های مجازی و دولت مقدسِ خداگونه) پذیرای شرایط امروزی سرزمین خویش شدند. در نتیجه مفهوم ذهنیت عرفانی/ دو جایگاهی و شاخصه های آن (برگرفته از مباحث ارنست کاسیرر، لوی برول و جولیان جینز) مفهوم محوری پژوهش حاضر است و ذهنیت بخشی از روشنفکران یادشده به سنگ محک آن آزموده خواهد شد تا بتوان به تبیین نگاه این روشنفکران درباره حوادث سال های دهه 40 و 50 پرداخت.
تحلیل هجویه سیاسی شاعران اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
519 - 534
حوزه های تخصصی:
هجو یکی از گونه های پویای ادبی است که در شعر برخی از شاعران عصر اندلس فراوان دیده شده است. پس از ظهور اسلام شعر هجو از حوزه فردی و قبیلگی خارج و در عرصه دین و سیاست داخل شد.گاه شاعران اندلس در هجویه های خود از ابزار طنز برای بیان اغراض و اهداف خود استفاده کرده اند و بدین وسیله در مقام منتقد اجتماعی و سیاسی در برابر قدرت های سیاسی ایستاده اند. آنچه در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته، آشکار کردن مضامین سیاسی در هجویه های شاعران اندلس است، بدین معنا که آنها در هجوهایشان از چه مضامین سیاسی بهره برده اند. از جمله این مضامین، می توان به ریاکار، گرگ صفت، ناپاک، فاسد، رشوه گیر، ستمکار و ظالم، بدرفتار و بی اصالت بودن اشاره کرد، که این مضامین را به امیران، فرماندهان جنگی، قاضیان و فقیهان نسبت داده اند. این شاعران در بسیاری از این مضامین با صراحت بیان و بدون ترس و جانبداری به مخالفت و انتقاد از این طبقات سیاسی پرداخته اند. کاربرد برخی صور بلاغی مانند تشبیه و استعاره و همچنین برخی محسنات لفظی در هجویه های سیاسی سبب زیبایی هجویه ها و جلب مخاطبان شده است.
نقش «پیشرفت اقتصادی» در «جهانی سازی فرهنگ اسلامی» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی سازی یا جهانی شدن فرایندی است که اکنون درجهت تحمیل ارزش های غرب به دیگر ملت ها تعریف و دنبال می شود؛ حال آن که جهانی سازی فرهنگ اسلامی از مهم ترین اهداف اسلام است که در رسیدن به نظم نوین جهان نیز نقشی اساسی دارد. یکی از راه برد های جهانی سازی فرهنگ اسلامی «پیشرفت اقتصادی» است که چگونگی ارتباط میان این دو متغیر مسئله اصلی در این مقاله است. درصورت اثبات و تبیین این راه برد، مدیریت و جهاد اقتصادی حائز مرتبه جدیدی بسیار فراتر از تأمین معیشت مسلمانان و رفاه دنیوی ایشان می شود و حکمت تمرکز ره نمودها و شعارهای رهبر انقلاب در این حوزه نیز آشکارتر می گردد. روش در این پژوهش تحلیلی و استنباطی در چهارچوب نظری اقتصاد سیاسی است و یافته ها نشان می دهد که «پیشرفت اقتصادی» برمبنای تفکر اسلامی مؤلفه هایی بسیار متفاوت با توسعه اقتصادی موردنظر غرب دارد. این متغیر از جهات مختلف ازجمله ابتنای جدی پیشرفت اقتصادی بر مبانی فرهنگ اسلامی، ایجاد رقیب و گاه بدیل مناسب برای نظام های اقتصادی سکولار، اثبات کارآمدی نظام اسلامی از طریق تأمین نیازهای اساسی مردم، اعتلای فرهنگ اسلامی در سایه نشاط و جلب مشارکت های اجتماعی، افزایش تعاملات بین الملل، تأمین هزینه های تبلیغ و رسانه، و افزایش ایمان و عرق مذهبی مسلمانان می تواند موجبات جهانی سازی فرهنگ اسلامی را فراهم کند و تحقق آن را تسریع بخشد.
ایران و عربستان سعودی: بهره وری از نیروی هژمونیک ساز نفت لزوم تغییر قاعده بازی از معمای زندانی به معمای شکار گوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب پژوهش ها با موضوعیت ایران و عربستان، به ویژه آثار اخیر، در فضایی کاملاً آنارشیک و مبتنی بر رئالیسم تهاجمی تکوین یافته اند. تعداد اندکی نیز ضمن اعتراف به واگرایی جهان اسلام با الگوبرداری از اتحادیه اروپا خواهان بسط فراگرد هم گرایی از نوع لیبرالیستی اروپا بوده اند. انتقاد وارد بر دسته اول این است که با این که داده های جامعی از وضعیت موجود ارائه می دهند، آورده ای در تغییر و تلطیف اوضاع ندارند و غالباً تفسیرکننده وضع موجود ند و همه از الگوی تکراری موازنه قوا متأثرند. در طیف دوم نیز، در فضای رئالیستی خاورمیانه، بستر تکوینی مناسبی به منظور هم گرایی و اتحاد از نوع لیبرالی فراهم نیست. در این نوشتار هدف این است که با بهره گیری از نظریه «رژیم ها» ایده میانه ای را بین این دو رویکرد ارائه کنیم تا ضمن این که نتیجه آن تلطیف اوضاع است، قابلیت اجرایی را در محیط رئالیستی نیز داشته باشد. فرضیه اولیه در حل وضعیت موجود اقدام مشترک دو کشور براساس نظریه رژیم هاست. آورده نگارندگان این مقاله این است که دو کشور با تغییر قاعده بازی و کاربست نظریه رژیم ها قادرند به هم گرایی برسند. این هم گرایی باعث حفظ و افزایش توازن و توان ژئوپلتیکی حوزه خلیج فارس خواهد شد، به گونه ای که سود واحدهای منطقه ای حفظ و تقویت می گردد. به علاوه، در بُعد فرامنطقه ای نیز همکاری مشترک دو کشور نقطه عزیمتی برای تکوین و اتساع فراگرد هم گرایی در سطح جهان اسلام محسوب می شود. این مقاله با رویکردی تحلیلی توصیفی مستند به نظریات اندیشمندانی ازقبیل پوچالا و هاپکینز و کوهن و یانگ است.
راه برون رفت از بنیادگرایی اسلامی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
7 - 28
حوزه های تخصصی:
هرچند خشونت گرایی با تمسک به آموزه های دینی که نوعاً با تکیه صرف بر الفاظ و نوعی اخباری گری توأم بوده است امر کاملاً جدیدی نیست و در تاریخ ادیان سوابق بسیاری دارد، ولی آنچه امروزه به عنوان بنیادگرایی خشونت آمیز شاهدیم - با همه ویژگی ها و خصوصیات آن - امر جدیدی است که در تاریخ ادیان و مذاهب کمتر مسبوق به سابقه است. بنابراین، بنیادگرایی اسلامی در این مقاله آن خوانشی از اسلام است که جز عصر حاضر، در هیچ یک از برهه های تاریخی گذشته وجود نداشته و خشونت ورزی ویژگی بارز آن است. با این تفاسیر، مبنای تکثر قرائات از اسلام تا پیش از قرن حاضر هرچه بوده، توان تبیین سازوکار ظهور بنیادگرایی اسلامی ندارد. بنابراین، یافتن راهی برای برون رفت از این خوانش مذهبی، مستلزم آن است که ابتدا منطق ظهور و بازتولید آن را دریابیم. در این راستا، در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر از اندیشه های علیرضا شجاعی زند<sup>1 ، مصطفی ملکیان<sup>2 و سارا شریعتی<sup>3 در این زمینه بهره جسته ایم. با واکاوی آرای شجاعی زند ظهور بنیادگرایی اسلامی را در تنشِ معاصرِ میان ایدئولوژی جمع گرای اسلامی و ایدئولوژی فردگرا و جهانی شده لیبرال یافتیم که مبنای بازتولید آن نیز با اتکا به اندیشه های ملکیان و شریعتی در اتخاذ سازوکاری پوپولیستی بود. واکاوی نظریات مربوط به پوپولیسم، تقویت جامعه مدنی را به عنوان اولین گام برای مبارزه با بنیادگرایی اسلامی به ما نمایاند. [1] 1. دکتر علی رضا شجاعی زند نظریه پرداز ایرانی در حوزه جامعه شناسی دین و پژوهشگر در زمینه جامعه شناسی معرفت است. کتاب های «مشروعیت دینی دولت و اقتدار سیاسی (1376)»، «دین، جامعه و عرفی شدن (1380)»، «عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی (1381)»، «برهه انقلابی در ایران (1382)»، «تکاپوهای دین سیاسی (1383)»، «عرفی شدن در غرب مسیحی و شرق اسلامی (1383)»، «جامعه شناسی دین (1) (1388)»، «الدین و المتغیرات الثقافیه المعاصره: الحداثه، العلمنه، العولمه (2012)»، «نقش دین در توسعه (1393)» و «دین در زمانه و زمینه مدرن (1394)» بازتاب بخشی از اندیشه های ایشان هستند. 2- مصطفی ملکیان فیلسوف ایرانی و صاحب نظریه «عقلانیت و معنویت» است. تمرکز اندیشه های ایشان در حوزه های فلسفه، روان شناسی، عرفان، دین، و ادبیات و هنر است. 3- دکتر سارا شریعتی مزینانی از متفکران ایرانی در حوزه جامعه شناسی دین است. «دین و ایدئولوژی (1391)»، «مقدمه ای در مواجهه با علوم اجتماعی در متن سنت های شیعی (1393)» و «طرد شدگان (1394)» بخشی از آثار ایشان هستند.
گزارش های سیاستی؛ حلقه اتصال پژوهش و سیاست عمومی
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
31 - 49
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش دارد تا با مروری بر آثار نظری راجع به پر کردن شکاف پژوهش و سیاست گذاری، شواهد بین المللی و مطالعات موردی کشورها، موانع و فرصت های تقویت ارتباط بین پژوهشگران وسیاست گذاران درگیر در سیاست گذاری عمومی را بررسی نماید. همچنین نشان دهد که گزارش های سیاستی چه تاثیری بر فرایند تصمیم سازی و سیاست گذاری نهادهای عمومی گذاشته و چگونه به ارتقای ظرفیت سیاستی دولت یاری می رسانند؟ این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده و تلاش دارد بر پایه توصیف روند تاثیرگذاری گزارش های سیاستی، نحوه ارتقای ظرفیت سیاست گذاری را تحلیل نماید. نتایج نشان داد که گزارش های سیاستی با ارائه شواهدِ باکیفیت، دانش جدید تولید شده در پژوهش های خود را به پیام های بافت محور و رهنمودهای شفاف برای سیاست گذاران تبدیل می سازند، که این روند در مذاکره با سیاست گذاران درباره شواهد پژوهشی و ارائه رهنمودهای سیاستی تکمیل خواهد شود. در نهایت به منظور نفوذ و بهره گیری یافته ها و پیشنهادات گزارش های سیاستی در لایه های سیاست گذاری ضروری و لازم است تا هماهنگی نزدیکی بین پژوهشگران و سیاست گذاران از همان ابتدا (به جای توزیع نتایج پژوهش در پایان پروژه) برای رسیدن به توافق بر سر مسائل کلیدی و ارتقای فهم روش پژوهش و نیز مالکیت یافته ها ایجاد شود.
تحلیل و نقد برداشت های سیاسی مجاهدین خلق (منافقین) از خطبه16 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
۱۳۹-۱۶۲
حوزه های تخصصی:
فراوانی آموزه های سیاسی اجتماعی نهج البلاغه، سبب شده این کتاب مورد بهره برداری افرادی قرار گیرد که از وضعیت جامعه رضایت ندارند و به دنبال انقلاب ساختاری یا اصلاحات اجتماعی می باشند. از این رو به رغم مفاهیم تعالی بخش جوامع سازنده از این کتاب، باید به گروه هایی همچون سازمان مجاهدین خلق اشاره داشت که راه ناصحیح پیموده، تحقق پیش فرض های خود را در نهج البلاغه دنبال می کردند. در این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی، بر خطبه 16 که بیش از همه مورد توجه آنان بوده، تمرکز شده است. نخست برداشت های سیاسی که اغلب بر محور انقلاب و لوازم طرح گشته، سپس عیوب روشی و محتوایی آنان به نقد گرفته شده است. از نقدها می توان به دخیل کردن پیش فرض ها در فهم، بی مبالاتی نسبت به تاریخ، عصری اندیشی و غلبه نگاه کارکردگرایانه اشاره داشت. این مطالعه نشان می دهد استفاده بدون ضابطه گروه های سیاسی از نهج البلاغه، تا چه حد می تواند از مقاصد امام+ فاصله بگیرد و به گمراهی بیانجامد.
جایگاه جمهوری اسلامی ایران در موازنه سازی نرم روسیه در قبال آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت و موازنه سازی ویژگی بارز دوران جنگ سرد محسوب می شد؛ و دو بلوک در مناطق مختلف جهان درگیر این رقابت و موازنه سازی در بسیاری از حوزه ها بودند. پایان جنگ سرد تا حدی سبب کاهش این رقابت شد ولی روی کار آمدن ولادیمیر پوتین و بحران هایی نظیر گرجستان و اوکراین که تهدید فضای حیانی روسیه را به دنبال داشت ، سبب ورود روسیه به شکل جدیدی از موازنه سازی با نام موازنه نرم شد. در این میان، دولت هایی دارای سیاست های ضدهژمونیک آمریکایی نظیر جمهوری اسلامی ایران، در سیاست خارجی روسیه اهمیت ویژه ای یافته-اند؛ زیرا با توجه به پیشینه ضدغربی دارای ظرفیت ابتدایی کافی برای ایفای نقش موثر در این موازنه سازی نرم هستند. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی در موازنه سازی نرم روسیه در قبال ایالات متحده آمریکا دارد؟ فرضیه محوری آن است که که با توجه به پتانسیل ایران در عدم پذیرش سرزمینی ایالات متحده در بحران سوریه، دیپلماسی گیراندازی ایالات متحده در پرونده هسته ای و توان بالقوه ایران در حوزه های اقتصادی و انرژی، جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی در موازنه سازی نرم روسیه در قبال ایالات متحده ایفا می نماید. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
تحلیل دادها در جهت پیش بینی بحران در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه به عنوان منطقه استراتژیکی از مناطق بحران زا است که به علت جغرافیای سیاسی خاص و منافع ملی قدرتهای بزرگ همواره دچار چالش و تنش بوده است . از آنجایی که ایران در این منطقه قرار دارد و امنیت ملی مهمترین خواسته یک دولت – کشور است با گزینش داده های مهم می توانیم تا حدود زیادی ، بحران در این منطقه را پیش بینی کنیم . از انجاییکه اطلاعات و داده ها مهمترین ابزار یک تحلیل گر است که با ان بتواند برخی وقایع و بحران ها را تحلیل و بیش بینی کند در این مقاله به داده هایی اشاره کردهایم که به ما کمک می کند تا بحران در منطقه را بیش بینی کنیم که ؛ عبارتند از جایگاه جنبش های سیاسی در منطقه خاورمیانه و وابستگی آن به یکی از قدرت های بزرگ ، جغرافیای سیاسی ،منافع ملی قدرت های بزگ و جایگاه این قدرتهای بزرگ در روابط بین المللی کنونی ازجمله داده های قابل تأمل است و همچنین ساختار سیاسی و حقوقی و برخی از تئوری های روابط بین الملل و کنوانسیونهای بین المللی از جمله داده هایی است که در پیش بینی بحران در منطقه موثر می باشند .
درک تهدید و آثار آن بر رویکرد محیط شناسی اندیشکده های روسیه؛ با تأکید بر محیط آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طرح ریزی دکترین های امنیتی، همواره برای مؤلفه تهدید نقش ویژه ای در نظر گرفته می شود. اگر تهدید را معادل ترکیبی از احتمال یک رویداد و پیامدهای منفی آن بدانیم، گزاره تهدید در الگوی ذهنی تحلیل گران روسی به مجموعه وضعیت هایی گفته می شود که به نحوی منافع، ارزش ها و اولویت های ملی کوتاه مدت و بلندمدت کشور روسیه را به خطر انداخته، به آنها آسیب زده و یا نابودی آنها را نشانه رفته است. این نوشتار با اولویت دادن به تحولات امنیتی و توجه به تهدیدهای محوری در این محیط، سؤال اصلی خود را این گونه مطرح می کند که اندیشکده های دولتی و غیردولتی روسیه چه تعریف، دیدگاه، ابعاد و مؤلفه هایی پیرامون دو مفهوم تهدید و محیط در آسیای مرکزی و قفقاز دارند؟ فرضیه اصلی مقاله عبارت است از آن که اندیشکده های دولتی و غیردولتی در روسیه بر پایه تجربیات تاریخی، جغرافیای ملی، هویت طبیعی و فرهنگی، منافع و اولویت های مادی خود به تعریف و بسط مفاهیم تهدید و محیط در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز پرداخته اند این مقاله در چارچوب نظریه سازه انگاری به تبیین ادراکات روسی از تهدید و تأثیر آن بر مفهوم محیط به ویژه آسیای مرکزی و قفقاز می پردازد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است.
سیاست خاورمیانه ای ترامپ و بازآفرینی سیاست منطقه ای اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۴
153 - 169
حوزه های تخصصی:
از زمانی که ترومن ریئس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا استقلال اسرائیل را به رسمیت شناخت تا به امروز حفظ موجودیت و تأمین امنیت اسرائیل به عنوان متحد و شریک استراتژیک ایالات متحده در منطقه خاورمیانه، از تعهدات اصلی تمامی رؤسای جمهور آمریکا (اعم از جمهوری خواه و دموکرات) بوده است که میزان این حمایت، سیاست منطقه ای اسرائیل را در ادوار مختلف تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خاورمیانه ای ترامپ چه تأثیری بر سیاست منطقه ای اسرائیل داشته است؟ در این رابطه فرضیه مورد بررسی با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب نظریه مجموعه امنیت منطقه ای کپنهاگ این است که: سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا در دولت ترامپ موجب تهاجمی تر شدن سیاست منطقه ای اسرائیل شده است. در نهایت پژوهش به این نتیجه ختم شده است که سیاست خاورمیانه ای ترامپ با تأکید بر حمایت رادیکالی از اسرائیل موجب تهاجمی تر شدن سیاست منطقه ای اسرائیل نسبت به جمهوری اسلامی ایران ایران، سوریه و فلسطین و گسترش دامنه بحران در غرب آسیا و در نتیجه تنش بیشتر در منطقه خاور میانه شده است.
Great Powers and Iran-Saudi Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۱, Issue ۳۱ - Serial Number ۱, January ۲۰۲۰
221 - 246
حوزه های تخصصی:
The Middle East and the Persian Gulf have witnessed an escalation in conflict and instability over the past few years where tense relationship between Iran and Saudi Arabia has had an undeniable effect in creating such a situation. From Iraq to Syria and from Lebanon to Yemen, the two countries have been competing with each other. Furthermore, Tehran-Riyadh disagreement over energy strategy and nuclear activities has been other source of tension and confrontation between the two countries. There is a concern among researchers that how this crisis can be managed. While some scholars see hegemony of a superpower like the United States or a regional power as the best solution to handle this challenge and the others believe that collective security system is the best option, the research aims to illustrate balancing is the most possible and realistic scenario in the Iran-Saudi Arabia rivalry for the foreseeable future. Accordingly, first we canvass these two regional powers rivalry in historical context and then offer practical implications and recommendations to change the status quo and reach to the more stable region. The research method would be descriptive-analytical and the data is provided from library and Internet sources.
Economic Diplomacy in Afghanistan: A Post-Taliban Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Economic diplomacy, in terms of the importance of economic relations in foreign relations, is one of the important tools to advance the long-term goals of economic growth and development and even increase the security of countries.Recently, Afghanistan, India and Iran have reached an agreement called the Chabahar Agreement. Due to its location, this port has the appropriate geopolitical, geo-economic and geostrategic potentials in comparison with the ports of the countries in the region and has a very high security margin; in addition, the port at the intersection of the North-South and East-West corridors can serve as a gateway for transportation, in other words, a central trade link between Central Asia, India, Pakistan, Afghanistan, Russia and Europe. In this research we want to answer this question: What impact can economic diplomacy have on post-Taliban developments in Afghanistan? And what is the position of Chabahar port in that country's economic diplomacy? The findings of this descriptive-analytical library research show that: Economic diplomacy in the post-Taliban era by adopting programs such as; attracting foreign investment and expandingrelations with the countries of the region and constructive interaction with them, has been able to have positive effects on development in Afghanistan; And the port of Chabahar, as a field for attracting foreign investment on the one hand and its role in xpanding Afghanistan's relations with countries in the region on the other, has found a special place in the country's foreign policy.
بررسی جامعه شناختی آموزش های فنی و حرفه ای و کاردانش (مورد مطالعه: فارغ التحصیلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2513 - 2562
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی اثرات آموزش های کاردانش و فنی و حرفه ای بر اشتغال فارغ التحصیلان شهر تهران انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ نتایج پژوهش، کاربردی و از لحاظ هدف، از نوع توصیفی- پیمایشی است. برای گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در این تحقیق در بخش کمی که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شد، 315 نفر از فارغ التحصیلان رشته های کاردانش و فنی و حرفه ای می باشند. و در بخش کیفی 7 نفر از خبرگان حوزه آموزش و علوم اجتماعی می باشند. برای بررسی سؤالات تحقیق از آزمون KMO، بارتلت و آزمون آماریT تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دوره های آموزش فنی و حرفه ای و کار و دانش نقش چندانی در بهبود و ارتقاء کارایی بیرونی فارغ التحصیلان در ابعاد فردی و اجتماعی- آموزشی ، اقتصادی و حمایت دولت و کارآفرینی نداشته است و سطح کیفی آموزش های فنی حرفه ای و کاردانش پایین تر از سطح کیفی متوسط در جامعه بوده است. همچنین آموزش های فنی حرفه ای نقش چندانی در ارتقا و بهبود شاخص های مورد بررسی بر روی افراد نداشته است. در نهایت به ارائه راه کارها و پیشنهاداتی در این حوزه پرداخته شد.
بررسی و تبیین مولفه ها و موانع افزایش مشارکت عمومی در حکومت از منظر متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2513 - 2538
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مولفه ها و موانع افزایش مشارکت در حکومت از منظر متون دینی انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی نظام مقوله ی قیاسی به بررسی و استخراج بنیان های مشارکت و حکومت از منظر متون دینی استفاده شده است. حوزه ی پژوهش کلیه ی متون روایی، پژوهش های انجام شده و اسناد می باشد که از میان منابع موجود، قرآن ،نهج البلاغه و غررالحکم به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جستجوی داده ها از دو روش لغت کاوی و معنا کاوی استفاده شد و همچنین جمع آوری داده ها در این پژوهش با استفاده از منابع الکترونیکی و از روش اسنادی و فیش برداری صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش بر اساس رویکرد توصیفی_تفسیری ، که با استفاده از کدگذاری و مقوله بندی انجام گرفته است و در نهایت بر اساس این رویکرد، کدهای شناسایی شده در 4 طبقه اصلی شامل: نسبت مشارکت در حکومت، نقش مشارکت در حکومت،مبانی افزایش مشارکت در حکومت،عوامل کاهش مشارکت در حکومت براساس دو مبنای مشارکت و حکومت استوار است طبقه بندی شدند که نسبت میان مشارکت در حکومت تأیید می نماید.
بررسی اثر سرمایه ی اجتماعی بر ساختار قدرت، انسجام و استحکام خانواده های ساکن شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2539 - 2564
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر سرمایه ی اجتماعی در مراحل چرخه زندگی بر ساختار قدرت و انسجام و استحکام خانواده های ساکن شهر اراک می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه خانواده های ساکن در شهر اراک تعداد 93227 مورد می باشد. با توجه به حجم جامعه بر اساس جدول نمونه گیری مورگان تعداد 383 خانواده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. این انتخاب به صورت نمونه گیری سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. در این تحقیق برای بررسی فرضیه ها از همبستگی رگرسیون و تحلیل واریانس، آنوا، تی تست، اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با توجه به فرضیات مربوطه در این پژوهش این طور می توان اظهار نظر داشت که بر اساس تحلیل یافته های استنباطی در فرضیه اصلی و فرضیات فرعی در آزمون اسمیرنوف با سطح احتمال 00/0 رابطه معنی داری وجود دارد. بر اساس تحلیل یافته های استنباطی در فرضیه اصلی و فرضیات فرعی در آزمون تی تست در فرضیه سرمایه اجتماعی و کارکرد خانواده به ترتیب با سطح احتمال 03/0 و 01/0 معنی دار می باشند. نتایج همچنین نشان داد که بین قرار گرفتن خانواده در مراحل مختلف چرخه زندگی و هویت کارکردی خانواده در سطح احتمال 004/0 رابطه معنی داری وجود دارد. به نظر می رسد بین سرمایه اجتماعی و عناصر هویتی خانواده در سطح احتمال 00/0 نیز رابطه معنی داری وجود دارد. بر اساس ارزیابی های انجام شده، یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که بین اهمیت و انسجام خانواده و هویت کارکردی در سطح احتمال 00/0 رابطه معنی داری وجود دارد.
«بررسی مبانی قاعده منع ذی نفعی امین و پیشبرد سیاست های جامعه اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2674 - 2687
حوزه های تخصصی:
«امین» دارای منزلت و مسئولیت مهم شرعی و قانونی در پیشبرد سیاست جامعه اسلامی است که صیانت از آن، بویژه در امور خطیر در حوزه حاکمیتی و مسئولیتی، امری واجب از منظر شرع و عقل است و هرآنچه موجب خروج از آن شود، نوعی اخلال در نظام الهی و حرام است. آیاتی که دلالت بر ادای امانات به صورت مطلق اعم از ماذون توسط مالک و شارع دارند و خیانت در آن را حرام می-دانند، مسئولیت آن را متوجه امین دانسته است؛ جلوگیری از موضع اتهام و تبعات آن برای امین و امنا، امری ضروری و عقلانی است که قواعد فقهی و حقوقی، می توانند ضمانت اجرا برای آن باشند. بررسی آیات، روایات، ابواب فقهی، مصادیق قانونی و مهم تر سیره بین عقلا از جمله ادله ای است که در تبیین حکم تکلیفی و وضعی می تواند در ایجاد«قاعده منع ذی نفعی امین» متمرکز واجرایی شود که با توجه به کثرت ابتلای امنا در جایگاه های امانی نظیر ودیعه، وکالت، شرکت، مضاربه و حکمرانی و دیگر عرصه ها، ایجاد این قاعده، اثرگذاری مهمی در پیشگیری از فساد سیستمی امنا بویژه مسئولان، مدیران، نمایندگان، وکلا و... در پیشبرد سیاست جامعه اسلامی دارد تا اساس اعتماد حفظ و از بروز هرگونه خیانت، توسط امین، جلوگیری شود. واژگان کلیدی: امین، منع ذی نفعی، قاعده، سیاست، جامعه اسلامی