فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقش و نفوذ چین در جهان و به ویژه در خاورمیانه رو به رشد است. در حالی که چین در حال تبدیل شدن به قدرتی جهانی است، مسئله مهم این است که چرا چین به خاورمیانه توجه جدی دارد و چگونه این منطقه به گسترش قدرت و نفوذ آن کمک می کند. این در شرایطی است که همیشه یکی از مشکلات خاورمیانه وجود اختلافاتی است که به نظر پایان ناپذیر می رسد و تحولات یک صد سال اخیر پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی نشان می دهد کشورهای قدرتمند دخیل در این منطقه در کاهش اختلافات و مشکلات منطقه موفق نبودند و دخالت کشورهای غربی بیشتر به ناامنی در خاورمیانه دامن زده است. در کنار این موضوع تلاش آمریکا برای کاهش تعهدات خود در منطقه و تمرکز بر شرق دور و چین، زمینه را برای بازیگری چین در منطقه فراهم ساخته است. حال پرسش مقاله این است که چین چرا و چگونه در منطقه خاورمیانه بازیگری می کند؟ چرایی بازیگری چین در خاورمیانه به واسطه نیاز این کشور به انرژی، راه ارتباطی خاورمیانه و نیاز به فناوری های پیشرفته غربی از اسرائیل و چگونگی بازیگری در منطقه از طریق کمک به ثبات سیاسی، کمک های بشردوستانه و مبارزه با هراس پروری انجام می گیرد تا بتواند موضوعات متعارض در منطقه را مدیریت کند. این مقاله ضمن پرداختن به تحولات راهبردی و سیاست خارجی این کشور، تلاش دارد تا رفتار و سیاست خارجی چین در خاورمیانه را توضیح دهد.
تبیین جامعه شناختی تنگناها و مشکلات مشارکت سیاسی بازاریان در دوره اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی افراد در هر جامعه ای، از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل در رسیدن به دموکراسی و توسعه سیاسی و اجتماعی محسوب می شود. نیاز به مشارکت و هم فکری اعضای جامعه و نیز احساس تعلق و اعتماد به حاکمیت، از ملزومات دوسویه در جوامع پیشرفته و مردم سالار است. این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی تنگناها و مشکلات مشارکت سیاسی بازاریان در دوره اعتدال با روش نظریه داده بنیاد به دنبال شناسایی شاخص های این مشارکت است. داده های پژوهش، از بین 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمده است. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند از میان بازاریان تهران انتخاب و تعداد نمونه ها با توجه به رسیدن به اشباع مفهومی مشخص شد. تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش با کدگذاری انجام شده است. طی مراحل کدگذاری، داده ها ابتدا خرد و سپس دوباره باهم مرتبط می شوند. در این تحقیق از مجموع 837 داده خام، 387 مفهوم از داده های اولیه استخراج شده که از میان آن مفاهیم 58 خرده مقوله و 17 مقوله به دست آمده است. درنهایت مفهوم محوری «بی اعتمادی تدریجی» به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب شد. نتایج این پژوهش نشان داد مهم ترین عامل در عدم مشارکت یا بی تفاوتی سیاسی اجتماعی مشارکت کنندگان پژوهش، از دست رفتن تدریجی اعتماد آنها به حاکمان سیاسی و باور به بی تأثیری و صوری بودن مشارکت و نقش سیاسی خود است.
تحریم ها و حضور منطقه ای ایران؛ نگرش سنجی نخبگان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهار دهه محدودیت های مالی و تجاری غرب علیه ایران، طی موافقت نامه برجام ظاهراً به پایان رسید؛ اما دولت آمریکا به بهانه کنش منطقه ای ایران که بنا به اقتضائات واقع گرایانه برای تأمین امنیت در منطقه پیرامونی خویش بوده است، از این موافقت نامه امضا شده بین المللی خارج و تحریم های غیرقانونی را بار دیگر علیه ایران اعمال داشت. صرف نظر از اهداف کشورهای تحریم کننده ایران، بررسی و شناخت نتایج و پیامدهای این تنگناهای مالی و تجاری بسیار لازم و بایسته است؛ چه شناخت میدانی و آماری این تأثیرات و چه شناخت دیدگاه ها و نگرش های جامعه تحریم شده، اعم از توده مردم و یا سرامدان و برخورداران از دانش و منصب اجرایی. ما در این پژوهش به سنجش نگرش نخبگان دانشگاهی و نیز نخبگان اجرایی کشورمان درباره پیامدهای تحریم در عرصه سیاست خارجی ایران و همچنین پیوند این تحریم ها با کنش و حضور منطقه ای ایران خواهیم پرداخت. روش گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته است، ضمن تحلیل آماری داده های به دست آمده تحقیق، به توصیف نوواقع گرایانه این نگرش سنجی خواهیم پرداخت. به عبارت دیگر، داده های آماری به دست آمده با نرم افزارهای SPSS24 و Smart PLS3 تحلیل آماری خواهند شد تا به بررسی گزاره هایی که به مثابه فرضیه های پژوهش تدوین شده پرداخته شود؛ همچنین سنجشی مقایسه ای میان دیدگاه و نگرش دو دسته از جامعه آماری پژوهش (نخبگان دانشگاهی و نخبگان اجرایی) خواهیم داشت؛ و سپس براساس نتایج حاصل از منظر اقتضائات واقع گرایانه به تحلیل حضور و نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا خواهیم پرداخت.
جرم سیاسی (ارجاف) در فقه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که در مورد سیاست کیفری فقه اسلام در زمینه جرم سیاسی ارجاف تحقیقی جامع و کامل صورت نگرفته است از این رو هدف در این تحقیق، بررسی نظرات فقهای اسلامی در مورد سیاست کیفری اسلام در قبال جرم سیاسی ارجاف است و مهمترین سوال این است که: فقه اسلامی چه تدابیری برای جرم سیاسی ارجاف اتخاذ کرده است؟که با روش جمع آوری کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی به این نتایج دست یافته است: ارجاف به نص قرآن کریم چه در زمان جنگ و چه غیر از آن، حرام است و یک نوع جرم سیاسی محسوب می شود چون اقدام بر علیه حکومت و امام معصوم علیه السلام است. از این رو در جامعه باعث جنگ روانی، به مخاطره افتادن انتظام اجتماعی و حکومت، تضعیف روحیه افراد و ... می شود، لذا مرتکبین ارجاف به خاطر صدماتی که به جامعه و مسلمانان می رسانند مسئولیت کیفری دارند و شارع آنها را به مجازات قتل یا تبعید محکوم کرده است البته این حکم در مورد کسانی که از مصادیق محاربه و بغی محسوب شوند(مجازات حدی) و در غیر این صورت بخاطر قاعده التعزیر فی کل معصیه و قاعده التعزیر بید حاکم، شخص مستحق تعزیر است.
بازخوانی انتقادی رهیافت جامعه پذیری سیاسی با نگاهی به چشم انداز پژوهش های آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه پذیری سیاسی به عنوان رهیافتی که تلاش دارد تا فراگرد اجتماعی شدن سیاسی و انتقال فرهنگ سیاسی به نسل های جدید را توضیح دهد همیشه واجد اهمیت بوده و از دیرباز با عناوین گوناگون مورد توجه متفکرین سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. اما میراث پارادایم نوسازی و روش شناسی رفتارگرا در این رهیافت موجب گردیده تا در دهه های اخیر از میزان اقبال به آن کاسته و ضرورت بازاندیشی در آن جدی تر شود. پژوهش حاضر با بهره جستن از روش مطالعه اسنادی در بخش جمع آوری اطلاعات و الگوی تحلیل محتوای کیفی در بخش تحلیل داده ها، ضمن مرور برخی نظریه های سنتی در این رهیافت تلاش دارد تا ضمن طرح جدی ضرورت بازاندیشی به نقد و بررسی رویکرد سنتی پژوهش در این حوزه و ارائه ی پیشنهادات و الزاماتی جهت پژوهش های آتی در آن بپردازد و در این رهگذر از دیدگاه های متأخر برخی صاحب نظران که در پژوهش های جدید انعکاس یافته است یاری جسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون غلبه ی کمی گرایی، ارزش زدگی، غفلت از عوامل زمینه ای و کلان، انفعال سوژه در تحقیقات، نادیده گرفتن خرده فرهنگ ها، ساده سازی مفهوم کنش سیاسی، عدم اجماع مفهومی، محدود کردن عوامل، غفلت از تأثر پدیده های نوین اجتماعی چون شبکه های اجتماعی مجازی و فقر نظری تعدادی از نقدهای جدی بر این رهیافت نظری است که نیاز به توجه و بازاندیشی دارد. در نهایت پیشنهاداتی نیز به شکل دسته بندی شده در این رهگذر ارائه شده است.
زمان مندی و توسعه؛ نقش بزنگاه تاریخی در خیز اقتصادی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه چین در اقتصاد جهانی از دهه 1970 به این سو دگرگونی شگرفی به خود دیده و از قاعده هرم به رأس آن ارتقاء یافته است. پرسش این است که این جهش بر اثر چه عواملی و چگونه محقق شده است؟ در پژوهش های موجود سه رویکردِ کارگزارانه، ساختاری و نهادی شناسائی پذیر هستند که هر یک تبیینی درخور تأمل به دست می دهند؛ اما هر کدام فقط قطعه ای مجزا از جورچین پیچیده این جهش را توضیح می دهند. این مقاله با استفاده از روش فرایندکاوی نشان می دهد که آن چه جهش اقتصادی چین را ممکن ساخت، تنها وجود عوامل ساختاری، نهادی و کارگزارانه نبود، بلکه تقارن مجموعه ای از رویدادها و روندها بود که در سه لایه زمانی درازمدت، میان مدت و کوتاه مدت در محیط داخلی و بین المللی چین رخ نشان دادند. از این میان، تغییر در جهان بینی چینیان بر اثر شکست های پیاپیِ این کشور در دو سده نوزدهم و بیستمِ میلادی و ظهور فرصت ها و گشایش هایی در اقتصاد و سیاست بین الملل در دهه 1970، یک بزنگاه تاریخی را رقم زد که رهبری چین به خوبی از آن بهره گرفت و با اجرای به هنگام اصلاحاتی عمیق در جهت گیری ها و سیاست های کلان داخلی و خارجی و اجرای یک برنامه منسجم و هم آهنگ اقتصادی و مدیریتی، این خیز را ممکن و محقق ساخت. تأمل در تجربه چین نشان می دهد که التفات به زمان مندی، به ویژه در توسعه پژوهی، از این حیث حائز اهمیت است که ما را بیش از پیش متوجه فرصت ها و محدودیت های دگرگونی در «بستر زمان» می کند.
منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
105-123
حوزه های تخصصی:
استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی، در مقایسه با سایر ابزارها و اهرم های رایج در روابط بین الملل دارای مزایایی می باشد که موجب شده است تا کشورها –بیش از پیش- از این ظرفیت برای کاهش سوءتفاهمات میان خویش استفاده نمایند. بر این اساس، دیپلماسی فرهنگی به حوزه ای از دیپلماسی تبدیل شده است که به برقراری، توسعه و پیگیری روابط با کشورهای خارجی از طریق فرهنگ، هنر و آموزش می پردازد و بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش ها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش ها و منافع مشترک است. این مقاله درصدد است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار فیش برداری از منابع کتابخانه ای به این پرسش اساسی پاسخ دهد که «منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران کدامند؟». بر این اساس، در گام نخست از «علوم و معارف اسلامی»؛ «فرهنگ و تمدن ایرانی»؛ و «آموزه های انقلاب اسلامی» به عنوان منابع اصیل دیپلماسی فرهنگی این کشور یاد شد. آنگاه، ضمن مروری اجمالی بر اسناد بالادستی و نیز اساسنامه سازمان های فعال در حوزه دیپلماسی فرهنگی، اهداف جمهوری اسلامی را برشمرده و در نهایت، به «فعالیت های علمی، آموزشی و فناورانه»؛ «جهانگردی و مهاجرت»؛ و «فعالیت های فرهنگی و هنری» به عنوان مهم ترین ابزارهای دیپلماسی فرهنگی این کشور اشاره شد. نتیجه آنکه، به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران قابلیت های چشمگیری در خصوص استفاده از ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی دارد که استفاده بهینه از آن ها می تواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی این کشور کمک نماید.
اعجاز و اعجاب قدرت نرم؛ بازنمایی یهودیان در سینمای روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
149-171
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم یکی از مهم ترین مؤلفه های حکومت ها و دولت ها برای تغییر اذهان نسبت به خود است. کارکرد مؤلفه های این قدرت، زمینه را برای تغییر افکار و اذهان به سمت مطلوب فراهم می کند و تقریباً همه دولت های موفق و برتر، به این مهم توجه خاص مبذول می دارند. این توجه پس از جنگ جهانی دوم و توسعه و گسترش صنعت سینما و اقبال عامه به این رسانه ماهیت و کارکرد مضاعفی پیدا کرده است. سینما، به عنوان یک ابَررسانه قدرتمند، توانایی بسیار بالایی در معرفی سرزمین ها، قومیت ها، ملت ها و سیاست های یک کشور پیدا کرده است. این مهم، مستمراً از مسیر کاربست قدرت نرم و به خدمت گرفتن رسانه ها با تکیه بر ابزارها و فن آوری های هنرمندانه، قادر است تصویری غیرواقعی ارائه کند که مطلوب و مقصود کارگردان و جریان حاکم بر تولید رسانه و «آفرینندگان دنیای جدید» مبتنی بر قدرت نرم است. سینما در حقیقت یکی از بهترین ابزارهای قدرت نرم در خدمت بازنمایی واقعیت است. در این نوشتار، جایگاه یهودیان روسیه با تکیه بر بازنمایی آنان در فیلم های سینمایی منتخب مورد توجه قرار گرفته و از خلال آن چگونگی توجه و تعامل با اقلیت یهودی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. بازنمایی یهودیان در سینمای روسیه مبتنی بر کلیشه های رایج خوب و بد در سینماهای صاحب سبک دیگر است و بار اصلی فیلم در دفاع از حقوق آنان و حمایت از اقلیت مظلوم نمایانده، تنظیم شده است. یهودیان در سینمای روسیه به عنوان یک اقلیت قومی، همواره مظلوم، مهجور و ستمدیده به تصویر کشیده می شوند.
ظرفیت های جریان نوصدرایی در احیای دانش اسلامی در جهان اسلام با تاکید بر موسسه بین المللی اندیشه اسلامی (IIIT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان نوصدرایی در اثر تعامل با چالش های دنیای مدرن به نوآوری های جدیدی رسیده است که این روند با ظهور انقلاب اسلامی در ایران مضاعف شده است، لکن نتوانسته تعامل موفق و اثرگذاری مقبولی بر جریان های مؤثر فکری در دنیای اسلام ازجمله موسسه بین المللی مطالعات اسلامی (IIIT) که دغدغه اسلامی سازی دانش و ایجاد تمدن نوین اسلامی رادارند، داشته باشد. ( مسئله ) این مقاله با استفاده از روش سوات (SWOT) که بر چهار محور نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها استوار است، به ارائه راهبردهای چهارگانه در جهت احیای دانش اسلامی در جهان اسلام با استمداد از ظرفیت های جریان نوصدرایی می پردازد. ( روش ) جریان نوصدرایی به لحاظ محتوایی، روش شناسی و الهام بخشی در ایجاد جامع نگری دانشی، ظرفیت های منحصربه فردی برای موسسه داشته و می تواند آن ها را از نگاه اشعری گرایانه و کارکردگرایانِ به لایه های عمیق تر فکری و اندیشه ای رهنمون سازد. از آن سو نیز، جریان موسسه به دلیل پایگاه غربی اش و مقبولیت فراگیرش در جهان اسلام می تواند در بسط و برقراری ارتباط جریان نوصدرایی با نخبگان مسلمان اثرگذار باشد. ( نتایج )
تقابل روسیه با آمریکا در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا برپایه آیین جنگ هیبریدی گراسیمف (مطالعه موردی: سوریه و لیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین جنگ هیبریدی گراسیمف که اولین بار والری گراسیمف مطرح کرد، مبتنی بر دوراندیشی است. این آیین بر استفاده ترکیبی از مؤلفه های قدرت سخت و نرم تأکید می کند و به رهبران روسیه گوشزد می کند که به علت تغییر ماهیت تهدیدها، بهره مندی از تاکتیک های جنگ ترکیبی، برای ورود روسیه به عرصه نبردهای مدرن و مقابله مؤثر با دشمنان این کشور اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا نیز به دلیل های متعدد از دوران اتحاد شوروی، در نظر مسکو از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بوده است، بنابراین کرملین آیین جنگ هیبریدی گراسیمف را ابزاری کارامد برای مقابله با نفوذ و قدرت آمریکا و بازگرداندن جایگاه خود در این منطقه یافت. به باور روس ها گسترش دامنه حضور و نفوذ آنان در منطقه راهبردی غرب آسیا و شمال آفریقا می تواند عنصری اثرگذار در راستای دستیابی آنان به جایگاه یک قدرت بزرگ جهانی باشد. چگونگی بهره مندی روسیه از اصول جنگ هیبریدی گراسیمف با هدف تقابل با آمریکا در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا پرسشی است که مطرح می شود. یافته های این نوشتار به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و روش پردازش مبتنی بر توصیف داده ها و تبیین آن ها براساس چارچوب مفهومی نوشتار، بیان می کند که روسیه بنابر آموزه های آیین گراسیمف، در پی به کاربستن آمیخته ای از مؤلفه های قدرت سخت و نرم برای مقابله با نفوذ آمریکا در غرب آسیا و شمال آفریقا و در مقابل گسترش دامنه حضور و نفوذ خود در این منطقه است.
نخبگان قفقازی و جنبش ضدکمونیستی «پرومته»: مطالعه موردی مقاله های محمدامین رسول زاده در نشریه پرومته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی امپراتوری تزاری در پی انقلاب 1917، فعالان سیاسی غیرروس در خلأ قدرت پدیدآمده به دنبال دست یابی به خودمختاری و سپس استقلال برای جوامع خود برآمدند. به این ترتیب، جمهوری های سه گانه جنوب قفقاز یکی پس از دیگری استقلال خود را در سال 1918 به دست آوردند، اما دیری نپایید که ارتش سرخ به عمر این جمهوری ها پایان داد و رهبران آن ها را مجبور به مهاجرت کرد. این مهاجران سیاسی مبارزه خود را در قالب فعالیت های مطبوعاتی در تبعید پی گرفتند. نشریه پرومته که جنبش ضدکمونیستی ای به همین نام با حمایت دولت لهستان در سال های 1926 تا 1940 در پاریس منتشر می کرد از مهم ترین نمونه ها بود. یکی از همکاران اصلی این نشریه، محمدامین رسول زاده (1884 1955)، از چهره های اثرگذار مشروطه ایران (1905 1911) و از بنیان گذاران جمهوری آذربایجان (1918 1920) بود که بعدها به سازماندهی تبعیدیان آذربایجانی در ترکیه و اروپا و فعالیت علیه اتحاد شوروی پرداخت. در این پژوهش کوشیده ایم با تمرکز بر مقاله های رسول زاده در نشریه پرومته، جایگاه وی به عنوان یکی از اثرگذارترین فعالان سیاسی قفقازی در جنبش پرومته و فعالیت های ضدکمونیستی او در دوران تبعید را بررسی کنیم که کمتر مورد توجه پژوهشگران ایرانی قرار گرفته است. بر این اساس، مفاهیم اصلی فعالیت های قلمی رسول زاده در نشریه پرومته عبارت از هویت بخشی تاریخی و فرهنگی به جمهوری آذربایجان، دفاع از ایده ترک گرایی در برابر تبلیغات اتحاد شوروی و همچنین محافل روس های سفید و ارمنیان، افشای سیاست های توسعه طلبانه مسکو در برابر همسایگان و تلاش برای گردآوردن نخبگان تبعیدی قفقازی در مورد اندیشه ایجاد کنفدراسیونی از جمهوری های قفقاز بودند.
روابط ترکیه و روسیه در جهان پساغربی؛ از رقابت ژئوپلیتیکی تا مشارکت راهبردی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار به دنبال درک نظام مند ماهیت مشارکت راهبردی ترکیه و روسیه در شرایط گذار نظام بین الملل هستیم. برخلاف بسیاری از دیدگاه های غالب که از چرخش ژئوپلیتیکی سیاست خارجی ترکیه به اوراسیا و پدیدارشدن روابط راهبردی میان ترکیه و روسیه سخن می گویند، در این نوشتار چنین روندی را نه چرخشی محوری بلکه واکنشی پویا به گذار در نظام بین الملل، پویایی های سیاست داخلی و تحول های ژئوپلیتیکی محیط پیرامونی دو قدرت نوپدید اوراسیایی می دانیم. با بهره گیری از چارچوب مفهومی «مشارکت راهبردی» به مطالعه محدودیت های راهبردی در شکل دهی به مشارکت راهبردی پایدار میان دو قدرت اوراسیایی تجدیدنظرطلب در یک محیط جدید بین المللی و منطقه ای می پردازیم. در پاسخ به این پزسش که آیا ترکیه و روسیه می توانند به شریکان راهبردی یکدیگر تبدیل شوند؟ در این نوشتار این ایده اصلی را مطرح می کنیم که نزدیکی راهبردی ترکیه و روسیه خروجی برهم کنش بازتوزیع قدرت و ثروت بین المللی، بحران در اتحاد فراآتلانتیکی، ژئوپلیتیک درحال تغییر منطقه ای و پویایی های سیاست داخلی ترکیه است و به ضرورت به معنای ظهور مشارکت راهبردی بین دو قدرت اوراسیایی در یک نظام بین الملل پساغربی نیست. هرچند شرایط نوین بین المللی بسترهای همگرایی ترکیه و روسیه را فراهم ساخته است، اما روابط دو کشور همچنان دارای عناصر مهمی از مناقشه و رقابت و متأثر از وضعیت روابط آن ها با غرب است. در این میان، نقش روابط نامتقارن اقتصادی، واگرایی راهبردی در حوزه انرژی، عاملیت ناپایدار رهبری اقتدارگرایانه پوتین و اردوغان و همچنین رقابت های ژئوپلیتیکی در معادلات در حال تغییر دریای سیاه، قفقاز جنوبی، شرق مدیترانه و خاورمیانه برجسته می شود.
واکاوی انتقادی حقوق شهروندی در روزنامه های ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
25 - 53
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی با سه جزء حقوق سیاسی، مدنی و اجتماعی از مولفه های بنیادین دموکراسی و توسعه سیاسی است. این پژوهش با هدف واکاوی انتقادی محتوای روزنامه ها در ایران در ارتباط با حقوق شهروندی انجام شده است. مورد مطالعه دو روزنامه شرق و کیهان به عنوان دو روزنامه شاخص دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا هستند. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا با رویکرد کمی است. پرسش های اساسی پژوهش این است عملکرد روزنامه های ایران در ارتباط با پرداختن و آشنا سازی شناختی و عملی- مصداقی شهروندان نسبت به حقوق شهروندی، چگونه و تاچه اندازه بوده است ؟ همچنین نظر نخبگان سیاسی پیرامون عملکرد و نحوه پرداختن روزنامه ها به حقوق شهروندی در روزنامه های ایران چیست؟ مهمترین یافته های پژوهش آن است که این روزنامه ها به دلایلی هممچون وابستگی های سیاسی و جناحی، عدم استقلال مالی و فکری، عدم شفایت، سانسور، عدم بیان منصفانه حقایق، تحلیل ها و اطلاع رسانی نادرست و سیاست زده و عدم رعایت اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری، رسالت خود را در پیشبرد حقوق شهروندی در ظرف زمانی مد نظر انجام نداده و با چالش شدید مشروعیتی و عملکردی در نزد افکار عمومی و مردم ایران مواجه هستند.
هژمونی دلار در سده بیست و یکم: کاوشی در مؤلفه های تداوم یا زوال در چارچوب نظام پولی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تداوم یا زوال دلار امریکا به مثابه یک پول بین المللی فراگیر، یکی از مهم ترین مباحث حوزه اقتصاد سیاسی بین المللی از آغاز سده بیست و یکم بوده است. درحالیکه برخی با اشاره به تداوم ایفای نقش مسلط امریکا در معادلات سیاسی و اقتصادی جهان، از تداوم هژمونی دلار سخن به میان می آورند، برخی دیگر با برشمردن نشانه های ضعف اقتصادی و بدیل های بین المللی، از کاهش سلطه این پول بین المللی صحبت می کنند. انجام پژوهش حاضر با دو هدف همراستا صورت گرفته است: نخست، شناخت محورهای مؤثر در تداوم یا زوال هژمونی دلار در سده بیست و یکم با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده ها و آمارهای موجود و دوم، بررسی سناریوهای منتج از این مؤلفه ها و ارزیابی آن ها با اتکا به روش سناریونویسی. این مقاله با طرح این پرسش که هژمونی دلار درجایگاه پول بین المللی با چه روندی در حوزه تداوم یا زوال در سده بیست و یکم مواجه است، بر این ادعاست که با وجود محورهای مختلف مؤثر در تداوم یا زوال هژمونی دلار امریکا و قدرت بالای مؤلفه های تداوم، به نظر می رسد عملکرد قدرتمند و تداوم سلطه دلار درجایگاه پول بین المللی شدیداً مرتبط با تداوم نظام بین المللی موجود و تضمین ثبات آن توسط امریکا خواهد بود. یافته های این پژوهش در چارچوب نظریه ثبات هژمونیک نشان می دهند که براساس پیش برنامه سوم بسته به تمایل، اراده و تولید کالاهای عمومی از جانب امریکا در کوتاه و میان مدت، هژمونی دلار با فرازوفرودهایی تداوم خواهد داشت؛ اما در بلندمدت امکان شکل گیری نظام پولی متکثر چند ارزی و تبدیل دلار به ارزی در میان سایر ارزها وجود دارد.
تحلیلی بر تولید ثروت دولت های محلی آلمان و ژاپن در مقایسه با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید ثروت و مهم تر از آن فراهم سازی بسترهای مناسب برای تولید ثروت از طریق دولت های محلی، از سازوکارهای مهم هر دولت در عصر مدرن بوده و هست. امروزه دو نظام سیاسی متفاوت، می توانند توانایی های متفاوتی در تولید ثروت و مدیریت محلی دارا باشند. مسئله ای که در این پژوهش مطرح می شود، مطالعه دلایل سیاسی و اقتصادی تفاوت در این دو نظام سیاسی در دو مدل سیاسی متفاوت است. پرسش پژوهش این است که اساساً چرا نظام های سیاسی و اقتصادی تمرکزگرا، از توانایی و کارآمدی کمتری برای تولید ثروت و مدیریت مطلوب نسبت به نظام های غیرمتمرکز برخوردارند. پاسخ این است که به نظر می رسد در نظام های غیرمتمرکز (فدرالی و نیمه متمرکز)، قانون اساسی به ایالت ها برای مدیریت محلی و مشارکت مردم و خودگردانی، اختیارات فراوانی می دهد و نظام اقتصادی مبتنی بر بازار، زمینه های این موفقیت را فراهم می سازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت تمرکزگرای ایران با وجود دارا بودن ظرفیت های مهم مادی و معنوی و اقتصادی، توانایی مدیریتی لازم برای تولید ثروت و درآمدزایی مطلوب با توجه به ماهیت آن، نسبت به دولت های محلی در آلمان و ژاپن ندارد. دولت های محلی آلمان و ژاپن به دلیل اختیارات گسترده ای که قانون اساسی، قوانین داخلی و حمایت و همکاری دولت مرکزی بدانها داده است، دست کم 10 تا 23 برابر استان های ایران ظرفیت تولید ثروت دارند. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه دولت محلی در دو نظام سیاسی تمرکزگرا و نامتمرکز بر کارآمدی مدیریتی و توانایی در تولید ثروت است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مستندات قانون اساسی، قوانین مالی و آمار و ارقام های رسمی دولت های محلی سه کشور آلمان فدرال، ژاپن و ایران است.
صورت بندی اصول بنیادین توسعه در مدل نوردیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل نوردیک تبدیل به یک نشان (برند) در سطح اقتصاد سیاسی بین الملل شده است. پذیرش مدل سوسیال دموکرات تأثیراتی بسیار فراتر از نتایج صرف اقتصادی ایجاد کرده است. با این حال اگرچه اعمال اصول بازار آزاد، نوآوری و تجارت، دولت های رفاه را در میان جهان صنعتی شده با تراز بالای GDP و کیفیت بالای استانداردهای زندگی رسانده است؛ اما ساخت ویژه اجتماعی و ثبات سیاسی دولت ها را قادر می سازد تا این سطح از سرمایه اقتصادی و اجتماعی را تجربه کنند. این ساخت اجتماعی و ثبات سیاسی نیز خود برآیندی از زمینه های فکری - اجتماعی حوزه نوردیک است. دولت های رفاه فراگیر نوردیک، دارای نظام رفاه اجتماعی،تأمین خدمات اجتماعی و همگانی و درعین حال نظام مالیات گیری سخت گیرانه، سازوکارهای امنیت شهروندان و ... هستند. این سنت های منحصر به فرد فکری و زیست فرهنگی و اجتماعی موجود در حوزه نوردیک، ویژگی های اصلی تعیین کننده توسعه مدل نوردیک محسوب می شوند؛ سنت هایی که هر یک بخشی جداناپذیر از الگوی توسعه ترکیبی (هیبریدی) سوسیال دموکرات –سرمایه داری در حوزه نوردیک را صورت بندی کرده اند. پرسش این پژوهش این است که چگونه سنت های اجتماعی – فرهنگی، هم زمینه شکل گیری و هم زمینه حل دشواری ها و معماهای مدل دولت رفاه فراگیر نوردیک را صورت بندی کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش توصیفی – تبیینی، ضمن بررسی سنت های اجتماعی فرهنگی جامعه نوردیک، از جمله سنت دهقانی آزاد، سنت آرمان شهر سوسیالیستی، سنت سرمایه داری و سنت حکمرانی، چگونگی پیکربندی این سنت ها در اصول و مبانی «توسعه انسانی»، «اقتصاد ترکیبی (هیبریدی)»، «سرمایه اجتماعی» و «اعتماد همگانی»، «جایگاه برابری»، «همبستگی و مالکیت» و «مدل توسعه یافتگی» نوردیک پژوهش می شود.
راهبردهای برجسته سازی و به حاشیه رانی در گفتمان انتخاباتی حسن روحانی (مطالعه موردی: انتخابات ریاست جمهوری سال 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی و به حاشیه رانی یکی از فرایندهای اثرگذار در منازعات گفتمانی در انتخابات است. در واقع، یکی از ویژگی های گفتمان پیروز آن است که توانایی برجسته سازی نقاط قوت خود و نقاط ضعف حریف و به حاشیه رانی نقاط قوت رقیب و نقاط ضعف خود را داشته باشد. مقاله حاضر درصدد است در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و با مورد پژوهی انتخابات سال 96 به پاسخ به این پرسش بپردازد که راهبردهای گفتمان پیروز در برجسته سازی و به حاشیه رانی چه بود؟ یافته های تحقیق با تمرکز بر سخنرانی های انتخاباتی، مستند تبلیغاتی و مناظرات انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر آن است که روحانی با استفاده از غیریت سازی با دولت قبل و تسری بار منفی آن به نامزدهای اصولگرا و توجه به بعد اسطوره ای گفتمان خود و رقیب به برجسته سازی نقاط مثبت خود و نقاط ضعف رقیب پرداخته است. وی همچنین با توسل به دال تهی و قابلیت اعتبار به برجسته سازی نقاط ضعف رقیب و به حاشیه رانی برخی نقاط قوت آن روی آورده است. و در نهایت، وی برای خنثی نمودن تبلیغات رقیب، دال امنیت را در منظومه گفتمانی خود جای داده است.
تجزیه و تحلیل تأثیر رسانه های نوین بر قدرت نرم فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه؛ شهروندان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
321 - 356
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط عصر نوین می توان ادعا نمود که ماهیت نرم افزارنه قدرت به عنوان یک اصل پذیرفته شده و در این میان عنصر فرهنگ و به تبع آن رسانه به عنوان ابزار و پیام، دارای جایگاه رفیعی در مطالعات و معادلات سیاسی می باشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی همبستگی (رگرسیون) تأثیر رسانه های نوین بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر فرهنگ ملی و دینی در بین شهروندان اهوازی بالای 15 سال در سال 1399 می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین رسانه های نوین و فرهنگ ملی در سطح معناداری کمتر از 0/05> p رابطه مثبت معناداری (0/519=r) وجود داشت. به طوری که رسانه های نوین (10) درصد واریانس فرهنگ ملی را تبیین می کند. همچنین بین رسانه های نوین و فرهنگ دینی در سطح معناداری کمتر از 0/05> p رابطه معکوس و منفی (0/119- =r) وجود داشت. به طوری که (9/4) درصد واریانس فرهنگ دینی به وسیله رسانه های نوین تبیین می شود و بین فرهنگ ملی و قدرت نرم (0/775=r) و فرهنگ دینی و قدرت نرم (0/924=r) رابطه مثبت معناداری در سطح کمتر از 0/05> p وجود داشت. درحالی که بین بعضی از خرده مقیاس های رسانه های نوین و فرهنگ ملی و فرهنگ دینی تأثیر منفی و در برخی دیگر از خرده مقیاس ها تأثیر مثبت بر میزان فرهنگ افراد داشته است.
تحول جایگاه راهبرد موازنه سازی در سیاست خارجی چین؛ جستاری در سه بازه زمانی ساختار خراج گذاری (1800-1300)، جنگ سرد (1947-1991) و پساجنگ سرد (1991-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
5 - 41
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به رفتار سیاست خارجی چین در طول تاریخ، می توان دریافت که تفوق متداوم و پایدار نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن کشور در پهنه شرقی آسیا، با بهره گیری از نظریه «موازنه قدرت» که تفوق دولتی بر سایرین را امری ناپایدار در نظام بین الملل قلمداد می کند، تبیین ناپذیر است. به همین منظور، پژوهش حاضر، این پرسش را مطرح می کند که «راهبرد موازنه سازی در سیاست خارجی چین در سه بازه زمانیِ ساختار خراج گذاری، جنگ سرد و پساجنگ سرد، چه جایگاهی داشته است؟» در پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر با بهره گیری از «برداشت تئوریک تی وی پال» از نظریه موازنه قدرت و با تمسک به روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، این فرضیه را ارائه می کند که در طول تفوق ساختار خراج گذاری بر پهنه شرقی آسیا، چین، اولاً با بهره برداری سیاسی از بازار بزرگ و ظرفیت های کلان اقتصادی خود، واحدهای سیاسی حاضر در شرق آسیا را نسبت به اجرای راهبرد موازنه سازی علیه خود منصرف می ساخت و ثانیاً بر آن بود تا با اجرای راهبرد شکاف افکنی، دیگر واحدها را از توسعه اتحادی ضدچینی باز دارد. در دوره جنگ سرد، چین -که از اقتصادی توسعه نیافته و عقب مانده رنج می برد- چاره ای جز پیشبرد موازنه سازی سخت علیه تهدیدات خارجی خود نمی دید و به همین منظور، ابتدا ایالات متحده و در گام بعدی، شوروی، برای اجرای موازنه سازی سخت از سوی آن کشور، هدف قرار گرفتند. در دوران پساجنگ سرد با رشد دوباره جایگاه چین در اقتصاد جهانی، حزب کمونیست، پیشبرد نوع نرم از راهبرد موازنه سازی را با بهره گیری از توانمندی های اقتصادی خود در اولویت سیاست خارجی جمهوری خلق قرار داد.
فراتحلیل روند دین داری ایرانیان در دهه گذشته و پیامدهای امنیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان و کیفیت دین داری مردم در جامعه ایران که بافت فرهنگی سنتی-دینی و حاکمیت اسلامی دارد، اهمیت راهبردی دارد و تغییرات آن می تواند پیامدهای امنیتی ایجاد کند. این مقاله می کوشد روند میزان دین داری ایرانیان را طی سال های 1388 تا 1398 ترسیم و تغییرات صورت گرفته را نشان دهد و پیامدهای امنیتی این تغییرات را بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره زمانی فوق، تغییرات محسوسی در میزان دین داری مردم ایران رخ نداده، اما نوع دین داری، از شریعت محوری به دین عاطفی متمایل شده است. هرچند این نوع تغییر خطرآفرین به نظر نمی رسد، اما زیاده روی در دین داری عاطفی، ممکن است پیامدهای امنیتی از جمله تغییر گروه های مرجع عمومی، افزایش فرقه های دینی، کاهش نفوذ روحانیت و تضعیف جایگاه حاکمیت دینی و ولایت فقیه در پی داشته باشد.