مشکلات مزمن مالی و افزایش کسری بودجه دولت قاجاریه موضوعی پنهان یا قابل انکار نبود، زیرا بار آن به شیوه های مختلف متوجه ملت می شد. برای حل این مشکل، مجلس شورای ملی قوانینی اصلاحی را وضع کرد که مالیات ارضی و لغو تیول را شامل می شد (صفر1325هـ ق./مارس1907م). پژوهشگران با تمرکز بر نحوه قانون گذاری و خود این قوانین، به گونه ای گذرا به مخالفت مسلحانه برخی از تیول داران با قانون اساسی به بهانه حمایت از سلطنت پرداخته اند. پژوهش حاضر به اجرای قوانین ذکر شده اختصاص دارد که وجه ناشناخته این اصلاحات است؛ بدین منظور با مطالعه اجرای این قوانین مجلس در مورد مازندران، می کوشد موانع اجرایی اصلاحات و دستاورد مجلس اول را ارزیابی کند.
خواجه غیاث الدین پیراحمد خوافی یکی از وزرای مشهور دوره تیموریان می باشد که سی سال منصب وزارت را در دوره شاهرخ و جانشینانش برعهده داشت. اگرچه پیراحمد توانست در دورانِ طولانیِ وزارت خویش در دستگاه حکومتِ شاهرخ، مصدر و منشأ خدمات ارزنده ای شود، امّا یکی از مسائلی که در خصوص روزگارِ وزارت وی مطرح شده، مسئله سوءاستفاده های مالی است که در منطقة جام (تربت جام کنونی) اتفاق افتاده و پیراحمد هم به طور غیرمستقیم در مظان این اتهام قرار گرفته است. سؤالی که این مقاله حول محور آن شکل گرفته، این است که چگونه با وجودی که مؤرخین دوره تیموری سخنی از نقش پیراحمد خوافی در این سوءاستفاده مالی نگفته اند، اما وی همچنان از سوی برخی پژوهشگران در معرض این اتهام قرار گرفته است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، سعی در روشن کردن این مسئله دارد که پیراحمد در سوءاستفاده مالی جام نقشی نداشته و اتهامی که به وی زده شده، بدون هیچ استدلالی مطرح شده و پایه و اساس درست و روشنی ندارد.
آلبان ها و ارامنه و گرجی ها، سه قومیت عمده ساکن در قفقاز جنوبی، بعد از ظهور مسیحیت در زمره پیروان مسیح(ع) قرار گرفتند و به دنبال آن، به زودی کلیساهای آلبان و ارمنی و گرجی تأسیس شد. این سه کلیسا در عین قرابت با یکدیگر، دارای اختلافات فراوانی بودند. وجود چنین اختلافاتی برای حفظ ثبات و بقای هر یک از این کلیساهای همسایه لازم و ضروری می نمود. این اختلافات در نزد دو کلیسای آلبان و ارمنی بیشتر بود. اسلام آوردن بسیاری از آلبان ها و تبدیل شدن جمعیت ایشان به یک اقلیت، خطر استحاله کلیسای آلبان به کلیسای ارمنی را باعث شد. بسیاری از ناظران خارجی غیرآلبان و غیرارمنی هیچ گاه به تفاوت این دو کلیسا توجه نکرده و از هر دو، با نام کلیسای ارمنی یاد کرده اند. این پژوهش ضمن بررسی پیشینه اختلافات دو کلیسای مذکور در طول تاریخ، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی و به شیوه توصیفی تحلیلی، به مطالعه این اختلافات در دوره صفوی پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این واقعیت است که در دوره صفویه، آلبان های مسیحی هنوز به طور کامل در میان ارامنه مسیحی مستحیل نشده بودند؛ پس اختلافات ایشان در قالب تأکید آلبان ها بر جدایی از کلیسای ارمنی، تبعیت نکردن آلبان ها از اسقف کلیسای جامع ارمنی اوچمیادزین و پرداخت وجوهات شرعی شان به کلیسای جامع آلبان گانزاسار نمود داشت.
راه ها از دیرباز نقش مهمی در شکل گیری شهرها و شکوفایی تمدن ها داشته اند. شهر کرمانشاه در طول تاریخ به سبب اهمیت ارتباطی در قرون قبل از اسلام با عبور جاده شاهی و در قرون پس از اسلام با عبور شاهراه خراسان از آن، همواره مورد توجه بوده است. در دوره قاجار راه کاروان رو خراسان که با عنوان راه عتبات عالیات مطرح می شود، نقش مهمی در توسعه و رونق تجارت، صدور و ورود کالاهای خارجی، تعاملات دولت های عثمانی و قاجار، عبور زوار و حمل جنائز داشته است. مسئله یاد شده بر ضرورت موضوع دلالت داشته و با توجه به اینکه اهمیت راه عتبات عالیات و نقش آن در شکوفایی شهر کرمانشاه در دوره قاجار تاکنون بررسی نشده، انجام پژوهشی مستقل در این زمینه لازم و ضروری است. بنابراین پژوهش حاضر در تلاش ا ست که اهمیت راه عتبات عالیات در شکوفایی و رونق شهر کرمانشاه در دوره قاجار را بررسی و مناسبات سیاسی دولت های قاجار و عثمانی را در زمینه برخورد با زائران تحلیل کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که راه عتبات با کارکردی چند منظوره اعم از تجاری (صادرات و واردات کالا)، مذهبی (زوار عتبات عالیات و حمل اجساد) و ارتباطی (کاروان رو) نقش مهمی در توسعه شهر کرمانشاه در دوره قاجار داشته است؛ چنانکه بازار توسعه یافته در مسیر حرکت کاروان های عتبات عامل مهم رونق شهر در این دوره بوده است. به خاطر اهمیت یاد شده، شاهزادگان قاجاری حاکم کرمانشاه پس از تعامل با دولت عثمانی تمهیدات لازم را جهت امنیت زوار و تجار عازم عتبات عالیات و بغداد فراهم نموده اند