در این مقاله جنبش مشروطه خواهی به عنوان نتیجه تلاش های اصلاح طلبان ا یرا نی در فرآیند تاریخ اصلاح طلبی در دوران قاجار مورد بررسی قرار گرفته است.پیروزی جنبش مشروطه خواهی نتیجه شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران، و به بار نشستن تلاش های اصلاح طلبانه ای در نظر گرفته شده است که از سالها قبل ازآن انجام گرفته بود. این پژوهش با توجه به ویژگی های این جنبش، بر فهم و آگاهی رهبران مشروطه از مؤلفه های تجددو نوسازی فرهنگی و اجتماعی تأکید می کند. از این منظر، مشروطه خواهان ادامه دهنده کوششهای اصلاح طلبانه ای بودند که دست کم از اوایل حکومت قاجاران شروع شده بود و جنبش مشروطه خواهی را در پیوستار تاریخی اصلاح طلبی ایرانیان قرار داده بود.
این نوشتار در پی نشان دادن نحوه مواجهه عالمان شیعی معاصر با فلسفه غرب است. منظور از عالمان شیعی، عالمانی هستند که از حوزه های علمیه شیعه برخاسته اند. غرض، نشان دادن نقش حوزه های علمیه در برخورد با فلسفه غرب است. بنابراین از دانشمندان و نویسندگان دانشگاهی و به طور کلی غیر حوزوی در این مقاله جز به طور گذرا بحثی نخواهد شد. عالمان دینی مورد بحث در این مقاله نیز عالمانی هستند که پیش از انقلاب اسلامی نشو و نما کردند و در این بحث، پیشگام شمرده می شوند. بنابراین، درباره نسل پس از انقلاب اسلامی حوزه علمیه فقط به اشاراتی بسنده خواهد شد.
بنابراین غرض از این نوشتار، طرح کلی بحث، نشان دادن توجه عالمانی دینی به فلسفه غرب، ترسیم جغرافیای مسئله و ذکر برخی از نمونه مباحثی است که آنان طرح کرده اند تا از این طریق بتوان به نوع مباحث طرح شده، ادبیات مورد استفاده، و نحوه مواجهه و موضع گیری آنان در قبال فلسفه غرب راه یافت.