فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۰۴۱ تا ۱۱٬۰۶۰ مورد از کل ۷۳٬۸۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
برخی از جوامع دینی، به رغم ادعای دینداری، با وجود پیشرفت های علمی و اقتصادی، در ورطه سقوط و تباهی افتاده اند؛ زیرا، پیشرفت های علمی و اقتصادی به تنهایی، ضامن حفظ یک جامعه و تمدن آن نیست؛ بلکه، آنچه ضمانت حفظ جامعه و تمدن آن را به عهده دارد، داشتن تحول رو به جلو است. قرآن کریم، در مسیر تحقّق تحول رو به جلو، پایبندی بر موازین دینی و شریعت را، در کنار پیشرفت های گوناگون و همه جانبه، از ارکان اصلی حفظ جامعه می داند و در این راستا، جوامعی را برمی شمارد که به رغم پیشرفت های متعدد، دچار تزلزل و سقوط گشتند. نمونه ای از جوامعی که دچار آسیب کفرِ پس از ایمان شده، جامعه یهود است که به رغم ادعای ایمان به خدا و نبوت موسی(ع)، در مسیر پایبندی بر موازین دینی، دچار لغزش شد، تا جایی که انبیای الهی را کشته و در برابر پیامبر اسلام(ص) نیز ایستاد. این پژوهش، ابتدا آسیب های گریبان گیر جامعه یهود، که مانع از تحوّل رو به جلو شده و به رغم پیشرفت های اقتصادی، منجر به سقوط و تزلزل این جامعه گشته را، مورد بررسی قرار داده؛ سپس به مدد تحلیل مؤلفه های بافت اجتماعی و ذهنی، علت عدم توانمندی این جامعه را، در پایبندی بر موازین دینی، تبیین نموده است. رهیافت ها حاکی از آن است که، دو آسیب « دنیاطلبی و قومیت گرایی » ، پایبندی حاکمان، علما و آحاد جامعه یهود را، در اجرای برخی از موازین دینی و توحیدی، به ویژه تصدیق نبوت خاتم(ص)، به چالش کشانده است. در نتیجه این آسیب ها، جامعه یهود، از ارزش ها و آرمان های توحیدی و هویت اصیل دینی خود، فاصله گرفته و از تحوّل رو به جلو بازمانده و به ناهنجاری های رفتاری از قبیل: حسادت، نفاق، توطئه، کتمان و تحریف حقیقت، کفر و ایستادگی در برابر حق، مبتلا و به سقوط معنوی و مرگ تمدنی دچار گردیده است.
تقریر و ارزیابی چهارگونه دلیل برای اثبات «واجب الوجود» در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
75 - 96
حوزه های تخصصی:
دلیل های بسیاری برای اثبات وجود واجب الوجود در تاریخ دین، فلسفه و کلام اقامه شده است؛ دلیل هایی که فارغ از موجه بودن یا نبودن، بسیاری را قانع کرده و منشأ باور به وجود خداوند در اذهان بسیاری از انسان ها شده است. ابن سینا نیز از جمله فیلسوفانی است که راه های متعددی را برای اثبات وجود واجب الوجود پیموده است. از منظر ابن سینا «مصداق وجود و مصداق موجود»، «مصداق ممکن الوجود»، «مفهوم موجود» و «مفهوم واجب الوجود» مسیرهای چهارگانه ای هستند که به اثبات وجود واجب الوجود ختم می شوند. این مقاله با ارائه تقریری با وضوح حداکثری از این چهار گونه دلیل و تبیین وجوه تمایز بین آن ها نشان داده است که تنها در صورت چشم پوشی از پاره ای ویژگی ها در یک سلسله نامتناهی، می توان به انتاج دو دلیلی که بر پایه «مصداق وجود و موجود» و «مفهوم موجود» استوار هستند اذعان کرد. با این حال و در هر صورت، دلیل هایی که بر پایه «مصداق ممکن الوجود» و «مفهوم واجب الوجود» تبیین می شوند از اثبات وجود برای واجب الوجود ناتوان هستند.
میزان درگیری اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران با مؤلفه های برنامه درسی معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوه ش با هدف بررسی میزان درگیری اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران با مؤلفه های برنامه درسی معنوی صورت پذیرفته است. روش پژوهش، توصیفی شامل تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتواست و داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون بررسی شده اند. ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر آن است که چارچوب مفهومی برنامه درسی معنوی را می توان بر اساس مدارک و مستندات مرتبط در چهار مؤلفه هنر و زیباشناسی، تعقل، اخلاق و روح تدوین کرد. افزون بر این، میزان توجه به مؤلفه های برنامه درسی معنوی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش متفاوت است؛ به طوری که در مجموع 510 مرتبه به مؤلفه های برنامه درسی معنوی در این اسناد بالادستی توجه شده که میزان تراکم آن در مؤلفه اخلاق 198 فراوانی (82/38 درصد)، در مؤلفه تعقل 155 فراوانی (39/30 درصد)، در مؤلفه هنر و زیباشناسی 95 فراوانی (62/18 درصد) و در مؤلفه اعتقاد به روح (ماوراءالطبیعه) 62 فراوانی (15/12 درصد) بوده است. همچنین میزان توجه به مؤلفه ها، در سند تحول بنیادین 232 فراوانی (49/45 درصد)، در برنامه درسی ملی 154 فراوانی (19/30 درصد)، در نقشه جامع علمی کشور 81 فراوانی (88/15 درصد) و در چشم انداز بیست ساله 43 فراوانی (43/8 درصد) بوده است. در بین اسناد مورد بررسی، بیشترین ضریب اهمیت، مربوط به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (323/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به سند چشم انداز بیست ساله (109/0) بوده است.
آسیب شناسی تقریب در خارج از جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق بررسی علل و زمینههای شکلگیری اندیشههای ضدتقریب در خارج از جهان اسلام به عنوان آسیبهای کنونی تقریب است. ایجاد و حمایت از گروههای افراطی، ترویج و دامن زدن به اختلافات مذهبی بهخصوص با اهداف استراتژیکی و جنگ روانی در سایه ایجاد موج شیعههراسی، از محورهای کلی در خارج از جهان اسلام هستند که به طور مستقیم بر واگرایی ملتهای اسلامی تأثیر گذاشتهاند. همچنین تأسیس و حمایت از شبکهها و رسانههای ماهوارهای و حمایت از جریان تشیع انگلیسی را میتوان در زمره علل و زمینههای خارجی ضدتقریب به شمار آورد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این موارد پرداخته است؛ زیرا ریشهیابی و تحلیل زمینههای شکلگیری جریانهای ضدتقریب از جهات گوناگون، راهبردی بوده و زمینه را برای از بین بردن موانع ضدتقریبی فراهم میکند.
تفسیر سوره بقره از منظر مغالطه شناختی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
86 - 63
حوزه های تخصصی:
هرگونه خطا در استدلال، مغالطه است. در قرآن کریم، موارد بسیاری از احتجاجات مخالفین در برابر پیامبران آمده است که در بسیاری از آن ها به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه، مغالطه به کار رفته است. امروزه نیز کسانی که در برابر حقانیت دین، برهانی ندارند دست به مغالطه و شبهه سازی می زنند و این مسأله، آشنایی با انواع مغالطه و پاسخ گویی به آن را می طلبد. در مورد قرآن، این اطمینان وجود دارد که نه تنها با مغالطه سخن نگفته بلکه مغالطه دیگران را پاسخ داده است؛ بنابراین قرآن، منبع قابل اعتمادی برای کاوش انواع مغالطه می باشد. هدف این نوشتار، بررسی استدلال مغالطه آمیز مخالفان و سبک تقابل پیامبران با آن ها است. شناخت انواع مغالطات کافران در قرآن کمک می کند تا با الگوگیری از روش برخورد قرآن، مغالطه ها و شبهات امروزی را پاسخ گفت. در این نوشتار با جست وجو در آیات سوره بقره و با استفاده از منابع منطقی و تفسیری، آیات مربوط به احتجاجات مخالفین شناسایی شد و با انواع مختلف مغالطه مورد تطبیق و مقایسه قرار گرفت. نتیجه شناخت مغالطات در سوره ی بقره عبارت است از: ابطال سخنان مخالفان و اثبات حقانیت دعاوی قرآنی و شناسایی نوع برخورد قرآن و پیامبران در مقابل کاربرد انواع مختلف مغالطه که می توان آن را به عنوان یک قاعده در روش شناسی برخورد با مغالطه ها معرفی کرد. در سوره بقره مغالطاتی آمده است؛ از جمله: توسل به احساسات، مسموم کردن چاه، تبعیض طلبی، آرزواندیشی، برتری ثروت، سنت گرایی، بهانه، اشتراک لفظ و توسل به جهل.
روش های تبلیغی کفار و منافقین در قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
160 - 135
حوزه های تخصصی:
در دوره پیامبر(ص) معاندان با اتخاذ شیوه های مختلف تبلیغی در صدد ضربه زدن به پیکره اسلام و شخص پیامبر بودند.اما خداوند از طریق وحی راهکارهای مقابله با این شیوه های تبلیغی را به پیامبر الهام می فرمود. شناسایی این روش ها و نحوه مقابله با آنها دارای اهمیت بسزایی دارد، چرا که خنثی سازی توطئه دشمنان و معاندان عصر حاضر و غلبه بر ترفندهای تبلیغی آنان امری ضروری است. در این پژوهش ابتدا شیوه های تبلیغی معاندان مطرح شده و برای هر روش، حداقل یک راه مقابله با آن نیز از قرآن استخراج گردیده است. به طور کلی، معاندین از روش ترور شخصیتی، ایجاد جنگ روانی، سازشکاری، تهدید، القای یاس، استهزا، تفرقه افکنی و القای ترس استفاده می کردند که قرآن در مقابل هریک راه کارهایی را نیز ارائه کرده است و با توجه به شأن نزول آیات و تفاسیر به صورت مطالعه ی درون متنی قرآن، با روش تحلیلی مورد بررسی قرارگرفته است.
چگونگی بهره برداری از منابع نفت و گاز مشترک واقع در مرز بین المللی از دیدگاه حقوق بین الملل
منبع:
معارف فقه علوی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
5-20
حوزه های تخصصی:
حدود جغرافیایی هر کشور را مرزهای آن کشور مشخص می کند مرز حدفاصل حاکمیت هر دولت با دولت همجوار و فضاهای خارج از حاکمیت ملی است. مشخص کردن مرزها در روابط بین المللی حائز کمال اهمیت است. یکی از اختلافات مهم بین المللی اختلافات مرزی است. اگرچه طبیعت این منابع به گونه ای است که مرزهای سیاسی کشورها را نادیده می گیرد ولی برای تأیین رژیم حقوقی حاکم بر اکتشاف و بهره برداری از این منابع به نوعی با مرزهای کشورهای ذی ربط با منابع طبیعی موردنظر در ارتباط است. در اساس، بین المللی بودن موضوع مورد بحث به خاطر عنصر مرزی است که منابع در نقطه تلاقی آن قرار می گیرند یا از آن ها عبور کرده و از کشوری به کشور می روند، مسئله مورد توجه تکلیف دو یا چند دولتی است که منبع در مرزهای آن ها استقرار یافته و هر یک می توانند با عملیات حفاری از قسمت خود از منبع مشترک نفت یا گاز بهره برداری کنند.
تبیین مفهوم زندگی و نقش آن در معناداری زندگی با تأکید بر دیدگاه های صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۵
67 - 86
حوزه های تخصصی:
پاسخ به پرسش از معنای زندگی که ممکن است هر انسانی در دوران حیات خود بارها با آن مواجه شود نقشی اساسی و بی بدیل در نوع زیستن و انتخاب شیوه ای مناسب در زندگی انسان ها دارد. ارائه ی نظریه و دیدگاهی شایسته و درخور دفاع در باب «زندگی معنادار و مؤلفه های آن» یکی از دغدغه های اساسی بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان در چند دهه ی اخیر بوده است. دستیابی به پاسخی مناسب به این مسأله، متوقف بر درک حقیقت انسان و زندگی انسانی است. در این مقاله، با تبیین مفهوم و حقیقت زندگی انسانی بر اساس دیدگاه های صدرالمتألهین شیرازی، تأثیر تصویر دقیقی از «زندگی» در معناداری زندگی نشان داده می شود و از همین رهگذر به شاخصه های معناداری و بی معنایی زندگی پرداخته خواهد شد. صدرالمتألهین انسان را موجودی مرکب به نحو ترکیب اتحادی از نفس و بدن می داند. او حیات را در سه معنای عام، خاص و اخص به کار می برد. تمایز انسان از سایر موجودات در حیات اخص است که مبتنی بر ویژگی های انسان از جمله عقل و اراده می باشد و به همین دلیل معنای زندگی را باید در همین مرتبه جست وجو کرد.
مخاطبه با کلام الله؛ الگوی تعامل با قرآن در بیان معصومین(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
105 - 135
حوزه های تخصصی:
قرآن دارای ماهیت ویژه زبانی است که در سراسر آن با تعدد متکلّم و مخاطب و به بیانی دیگر با چرخش و شکست مخاطب مواجه هستیم. سنّت و الگوی «مخاطبه با کلام الله» حاکی از همین ویژگی زبانی است که در سیره معصومین(ع) متجلی بوده است. معصومین(ع) به هنگام قرائت، ارتباط دو سویه با قرآن برقرار کرده و در مقام گفت وگو و دیالوگ با قرآن، عباراتی را بیان می کردند. به عنوان مثال امیرالمؤمنین(ع) پس از تلاوت آیه ﴿سبّح اسم ربّک الأعلی﴾ می فرمودند: «سبحان ربّی الأعلی». این پژوهش با بررسی سیر تاریخی و استخراج و گونه شناسی چنین گزاره هایی، سعی دارد به الگویی جامع و مستند به سیره ائمه معصومین(ع) در تعامل با قرآن دست یابد. در این تحقیق که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است، مشخص می شود، مخاطبه های اهل بیت(ع)، با قرآن گاه کلامی بود و گاه غیر کلامی. مخاطبه های کلامی ایشان نیز گاه برگرفته از عبارات قرآنی بود و گاه بدون استفاده از آن ها.
واکاوی و بررسی تاریخی انگاره تحریف عهدین در تفاسیر عرفانی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
142 - 161
حوزه های تخصصی:
عهدین به عنوان کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، به واسطه وجود برخی از آیات در قرآن بارها از نقطه نظر تحریف مورد توجه مفسران مسلمان واقع شده، و هریک به فراخور رویکرد خود به این رویداد توجه نشان داده و از وجوه مختلف بدان پرداخته اند. در این میان با توجه به تفاوت رویکرد عارفان در تفسیر قرآن و توجه عرفا به جنبه های رازوارانه قرآن و رویکرد تأویلی آنان به کتاب الله بررسی و واکاوی این انگاره در تفاسیر عرفانی می تواند افق های جدیدی را برای قرآن پژوهان بگشاید. به همین منظور پژوهش حاضر سعی دارد تا با گردآوری اطلاعات و داده های دست اول بر پایه روش کتابخانه ای و تکیه بر دو محور اصطلاح شناسی و بررسی تاریخی با رویکرد تاریخ انگاره ای موجود با رهیافتی توصیفی و فارغ از پیش فرض های کلامی به واکاوی شکل گیری گفتمان تحریف عهدین در میان تفاسیر عرفانی قرآن بپردازد. این پژوهش در پایان با پردازش و تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان خواهد داد که اولا تا اواخر قرن چهارم، هیچ سخنی مبنی بر تحریف عهدین در تفاسیر عرفانی بیان نگردیده است و به نظر می آید که تا قرن چهارم رویکرد اصیل انگاری عهدین، رویکرد غالب در تفاسیر عرفانی بوده است. ثانیا این انگاره از قرن پنجم و با اعتقاد قشیری به وقوع تحریف در عهدین آغاز شد و پس از او این انگاره مشتمل بر دو گونه معنوی و لفظی در ذیل آیات ناظر به تحریف عهدین در اکثر تفاسیر بیان گردید.
رویکرد عرفانی و تعلیمی برون و درون قصه ای مثنوی معنوی براساس نظریه تداعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
25 - 44
حوزه های تخصصی:
تداعی، یکی از توانمندی های ذهنی است. این مقوله، به عنوان یک سبک در تعلیم، جایگاه ویژه ای در متون ادبی و عرفانی، خاصه متون عرفانی دارد. در سبک آموزشی تداعی، امر آموزش از پیش تعیین شده و ساختگی نیست. این سبک، باعث تولید متن می شود، یا به سخن دیگر متن نویسا تولید می کند. مسیر و جهت آموزش را در جریان تعلیم مفاهیم عرفانی، مشخص می سازد. اصل و جوهر تداعی، حرکت و پویایی است. موضوع این پژوهش، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درون قصه ای مثنوی معنوی بر اساس نظریه تداعی است. پژوهش ما نشان می دهد که تداعی یک سبک آموزشی، تعلیمی و شیوه مولوی در مثنوی است. از جمله ویژگی های تداعی در مثنوی: پروردگی مضامین عرفانی، تنوع اندیشگانی، پویایی و چندلایگی متن و عدم یکنواختی تعلیم را می توان نام برد. خلاقیت مولانا مقوله تداعی را- که فرایندی غیر ارادی است- در استخدام تعلیم که جنبه ارادی است، قرار داده و تعلیم را در خدمت تغییر درآورده است.
تحلیل تمثیل های عرفانی در «فیه ما فیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
231 - 250
حوزه های تخصصی:
آثار مولوی از رویکردهای مختلف قابل بررسی است. یکی از آثار مهم مولانا فیه مافیه است. از موضوعات مهم فیه مافیه، تمثیل یا مصداقی کردن مفاهیم ذهنی است که جایگاه خاصی در آثارمولانا دارد. وی آراء خود را به زینت تمثیل آراسته تا مفاهیم عمیق عرفانی، تقریب ذهن مخاطبان و اهل ذوق شود. نگارنده در پژوهش حاضر به روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی، به بررسی مفاهیم و ساختار تمثیل های عرفانی کتاب «فیه ما فیه» پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که «در تمثیل های فیه ما فیه پیوند میان ارکان تمثیل یعنی: مثال (مصداق) با ممثل (مفهوم) چگونه است؟» یافته های پژوهش نشان می دهد که در کتاب «فیه ما فیه» 141 مورد تمثیل وجود دارد که غالباً مختصر و محدود به چند جمله است. مولانا به فراخور متن کتاب با بهره گیری از تمثیلات به مضامین عمیق عرفانی می پردازد. حوزه های معنایی تمثیلات فیه مافیه در سه سطح خداشناسی، انسان شناسی و هستی شناسی جای گرفته اند که انسان شناسی بیش ترین فراوانی و موضوع عرفان و معرفت بیش ترین بسامد را دارد.
الگوی عفاف بر مبنای تحلیل محتوایی سوره نساء(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۰)
11 - 36
حوزه های تخصصی:
مسئله عفاف از مهم ترین آموزه های اخلاقی قرآن کریم است و ابعاد گسترده ای دارد. رعایت این فضیلت اخلاقی دارای آثار فردی و اجتماعی والایی است؛ از این رو، شناخت ابعاد و حیطه های آن در قرآن کریم حائز اهمیت است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تحلیلی گزاره های عفاف در سوره نساء است. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، گزاره های مرتبط با مفهوم عفاف تجزیه و تحلیل و سپس، طبقه بندی موضوعی گردیده و در نهایت، یک مدل منطقی برای ابعاد عفاف در سوره نساء ترسیم شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عفاف در این سوره از نظر رفتاری، گفتاری، مالی، خویشتن داری و مراعات عفاف در هر دو جنس مرد و زن از ابعاد گسترده ای برخوردار است. عفاف نه تنها برای زنان - که با توجه به مسئله پاکدامنی انسان ها - برای هر دو جنس مرد و زن ضرورت دارد. بررسی کمّی ابعاد عفاف در این سوره نشان می دهد که عفاف رفتاری از بیشترین بسامد برخوردار است؛ این امر بیانگر آن است که عفاف باید بیشتر در رفتار انسان ها تجلّی و ظهور یابد.
شناخت رویکردهای تأویل قرآن در نهج البلاغه با تأکید بر شرح ابن ابی الحدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام علی علیه السلام، تحت تربیت و آموزش نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم، از راسخان در علم و آگاه به علم تأویل گردید و نهج البلاغه، نازله روح مطهری است که وجودش با قرآن یکی بوده و از همین وجه این کتاب را «اخ القرآن» نامیده اند. در متن نهج البلاغه، گزاره های متعددی دلالت بر تأویلات امام علی علیه السلام، در حوزه های مختلف دارد. با توجه به اینکه تأویل عبارت از بیان حقیقت و نزدیک شدن به مراد گوینده و ارجاع بیانی کلام او به حقیقتی که به واقعیت عینی رسیده است، می باشد، امام علی علیه السلام، در نهج البلاغه با رویکردهای متعددی به تأویل امور پرداخته است. از جمله این رویکردها می توان به تأویل برخی از آیات قرآن کریم، تأویل حقیقت صفات الهی از طریق وصف و مقایسه با صفات انسانی و بیان مصداق خارجی و تجسم عینی وعد و وعیدهای قرآن در مورد روز قیامت اشاره نمود. در این مقاله با روش توصیفی، عوامل مذکور در کلام امام علیه السلام با تأکید بر شرح ابن ابی الحدید مورد بررسی قرار گرفته است.
صوره الطفل فی شعر الأطفال المقاوم شعر سلافه الحجاوی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
155-182
حوزه های تخصصی:
تمثّل الطفوله فی التجربه الإبداعیه عنصراً مهماً وحیویاً وحساساً للغایه یوظفها الأدیب أو الشاعر وفق رؤیته الإنسانیّه ومنطلقاته الإبداعیه. ومن هذا المنطلق غطّت صوره الطفوله (البراءه والطهاره) معظم تجارب الشاعره المناضله الفلسطینیه سلافه الحجاوی فی دیوانها حلم شعر الأطفال وأعمالها الشعریه الأخری ممّا عکس ثراء هذا الجانب الوجودانی فی شعرها. لقد تمخضت الدراسه عبر المنهج الوصفی-التحلیلی عن أثر توظیف صور الطفوله المستوحاه من واقع المعاش والطبیعه وعناصرها من قبل الشاعره فی انتاج صورها الشعریه الولیده من رحم المعاناه، وتسلیط الأضواء علی صوره واقع أطفال فلسطین وانقاذهم من جحیم المعاناه التی یعانونها فی أرضهم المستباحه. تدلّ نتائج البحث علی أنّ نصوصها الشعریه المشفره وغیر المشفره الموجّه للأطفال مفعمه بالقیّم الإنسانیّه النبیله ومبادئ الأخلاق والمعرفه والإبداع. فأتت الطفوله وصورها فی ظل الاحتلال الصهیونی والتجویع والحرمان موزعه بین الأمل والألم، وبین الحّب والکراهیه، بین الحریه والسجن، وبین البناء والهدم، وبین المدرسه والمعتقل، مؤکده فی ذلک علی ضیاع القیّم الإنسانیّه وسط صمت بشری رهیب، ورغم تلک المآسی التی فجّرها المحتل الصهیونی فی وئد الطفوله واحلامها، فکان شعرها یبث دوماً رسائل المحبّه والتعایش.
مطالعه حدیثی تفسیری آیه «قضاء تفث» با نگاهی به رویکردهای انتقادی عقل گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۲۶۷-۲۸۴
حوزه های تخصصی:
آیه 29 حج با عنوان آیه قضای تفث که در ضمن مناسک حج یاد می شود، هم از جهت دلالت ظاهری و هم دلالت باطنی تأویلی، در میان مفسران و قرآن پژوهان با آرای گوناگونی همراه بوده و از منظر تفسیری و زبان شناختی قرآن، شایسته بررسی است. در این بررسی، به موازات افق گشایی های ارزشمند روایات تفسیری اهل بیتk، مناقشاتی جدّی از سوی برخی عقل گرایان معتزلی و شیعی به زبان باطنی تأویلی مورد نظر این روایات نیز مطرح شده که این مقاله برای یافتن تفسیری قابل دفاع از آیه و ارائه پاسخی به این انتقادات، بررسی لغوی و مطالعه روایی مربوط به این آیه را پی گرفته است. در این راستا مستند به منابع اصیل لغوی سه دیدگاه مهم در مفهوم «تفث» بررسی شده و این دیدگاه ها قابل ارجاع به یکدیگر دانسته شده است. طبق این بررسی فارغ از ابهاماتی که درباره معنای اصلی ریشه «تفث» مطرح است، معنای متبادر از تعبیر قضای تفث در کاربرد قرآنی همان رفع آلودگی ها و ژولیدگی هاست که البته ملازمه روشنی با انجام برخی مناسک پایانی حج دارد که با رفع آلودگی ها و زدودن زواید ظاهری بدن و برطرف شدن محدودیت های گذشته همراه است. اما برخی روایات اهل بیتk به نقل منابع متقدم و اصیل حدیث شیعی، افزون بر این، به افق دیگری از معنای آیه به عنوان معنای تأویلی باطنی اشاره دارند و «لقاء الامام» را تأویل آیه دانسته اند. این روایات به رغم برخی مناقشات، از دیدگاه های افراطی و غیر قابل دفاع باطنی، بیگانه بوده و در چهارچوب نظریه زبان تأویلی قرآن در مکتب اهل بیتk تحلیل پذیر است. ضمن آنکه برخلاف تصور برخی منتقدان، در این روایات، «قضاء تفث» به لقاء امام تفسیر شده است نه خود «تفث».
ماهیت ولایت پدر بر فرزند شرعی و فرزند طبیعی از منظر حق یا حکم در فقه امامیه و قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
757 - 778
حوزه های تخصصی:
یکی از نهادها و تأسیساتی که با آنکه کاربرد فراوان در فقه و حقوق دارد، به نحو تحلیلی کمتر به ابعاد این نهاد پرداخته شده، مسئله ولایت پدر بر فرزند است. در این نوشتار تلاش می شود ماهیت ولایت پدر نسبت به فرزند طبیعی و شرعی، از لحاظ حق یا حکم بودن در فقه امامیه و حقوق مدنی بررسی شود. بررسی منابع فقهی نشان می دهد تعبیر ائمه معصومین(ع) در روایات و عبارات فقها از ولایت به عنوان حق ولایت، ناظر به معنای عام حق است که شامل حکم می شود. همچنین با توجه به قابلیت اسقاط که فقها آن را اصلی ترین ویژگی حق به معنای خاص می دانند، عدم اسقاط پذیری در ولایت، از حکم بودن این نهاد چه در مورد فرزند شرعی و فرزند طبیعی نشان دارد و قانون مدنی نیز اگرچه تصریح به این امر ندارد، با توجه به تبعیت آن از نظر مشهور با این نظر موافق است. شایان ذکر خواهد بود که در مورد فرزند طبیعی نیز با توجه به نظر فقهای معاصر، همه آثار به جز ارث مترتب می شود.
بنیان های اخلاق هندو: نظریه کرمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی آدمی در طول دوران حیات خویش در این جهان و در سرای باقی همواره تحت تاثیر اعمال و کردار و گفتار خویش است. کرمه به معنای عمل کردن است و ثمره عملی که تحت تأثیر خواسته ها و غرائز انسانی انجام شود، در چرخه زندگی های بعدی یا در سمساره نتیجه می دهد. با درک کرمه در اخلاق هند، می توان وضعیت زمان حال فرد را توجیه کرد و نیز از تولدهای بعدی در آینده جلوگیری بعمل آورد. به منظور کسب کرمه خوب باید از دهرمه پیروی کرد و دستیابی به معرفت، باعث از بین رفتن کرمه می شود. به استثناء چارواکه، تمام نظام های هندی با نظریه کرمه، کم و بیش توافق دارند. همه چیز تحت سیطره قانون کرمه است؛ اما این قانون در نزد سانکهیه و میمانسا مستقل از اراده الهی است و در ادیان بودایی و جین، خدایان هم تحت تأثیر قانون کرمه هستند
تحلیل محتوای کیفی کتاب های فارسی دوره ابتدایی از منظر ارزش های اجتماعی سند تحول آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۴
75-86
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی کتاب های فارسی دوره ابتدایی از منظر ارزش های اجتماعی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی، و به صورت توصیفی تحلیلی است و از میان روش های کیفی، این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی صورت می پذیرد. پس از بررسی و تهیه سیاهه ارزش های اجتماعی از سند تحول با پایی 11/94 درصد، اهداف، متن، تصاویر، پرسش و تمارین کتاب های فارسی اول و ششم ابتدایی که به صورت هدفمند از میان کتاب های فارسی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. جهت شناسایی و توصیف ارزش های اجتماعی و مفاهیم مرتبط با آنها کتاب های فوق الذکر مورد تحلیل محتوا قرار گرفت؛ تا علاوه بر توصیف برخی از مزایا و کاستی ها در رابطه با ارزش های اجتماعی سند تحول، پیشنهاداتی جهت بهبود این کتاب ها ارائه کنیم. با بررسی کتاب های فارسی، این نتیجه به دست آمد که در این متون درسی به ارزش ایثار و وطن دوستی، توجه شایسته ای شده است و ارزش هایی مانند امانت داری، انصاف در روابط با دیگران، تولی و تبری، خدمت به محرومین، عدالت و کارآمدی اجتماعی به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفته اند و برخلاف انتظار پرداختن به ارزش ها در پایه اول بیش از پایه ششم بوده است.
مطالعه تطبیقی تکلیف و اختیارات دولت و جامعه از منظر نهج البلاغه و الاحکام السلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
79-104
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث کلیدی در فلسفه سیاسی بحث تکالیف و اختیارات دولت و جامعه است. مکاتب و نظریه پردازان گوناگون بسته به خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی خویش درکی متفاوت از تکالیف و اختیارات این دو در برابر یکدیگر دارند. مقاله حاضر کوشیده است تا با استفاده از روش مقایسه ای اندیشه سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه و اندیشه سیاسی حاکم بر الاحکام السلطانیه را در این باب مقایسه نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از شباهت های هر دو کتاب آن است که، برای دولت و مردم در جامعه اسلامی تکالیف و اختیاراتی قائل هستند و هر دو کتاب تکالیف مردم در برابر حکومت را مطلق ندانسته و مشروط- همچون حرکت دولت بر مسیر شرع - قلمداد می کنند. مهمترین تفاوت بین این دو کتاب را در این زمینه می توان چنین برشمرد که احکام السلطانیه اختیارات وسیع تری در حوزه عمومی و خصوصی جامعه برای دولت به رسمیت می شمارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علی رغم شباهت هایی که بین این دو کتاب در این زمینه دیده می شود اساسا این دو به ارائه دو روش حکمرانی متفاوت از یکدیگر منجر می شود. همچنین تفاوت دیدگاهها در علت موجده دولت (ضرورت عقلی دولت در نهج البلاغه و ضرورت شرعی آن در احکام السلطانیه) از مبانی اختلاف بین این دو نگاه به تکالیف و اختیارات دولت و جامعه است.