فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۶۱ تا ۷٬۹۸۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحقیق مسائل مستحدثه در زمینه تحدید نسل است و مسأله را صرفاً از ناحیه احکام اولیه و بدون پرداختن به ضرورتها و مصلحتهای عارضی و ثانوی و تغییر شرایط زمان و مکان بررسی مینماید.
در این راستا، مؤلف ابتدا به تبیین چهار نظریه مطرح پیرامون جمعیت میپردازد که عبارتند از:
1ـ نظریه طرفداران افزایش جمعیت؛ 2ـ نظریه مخالفین افزایش جمعیت؛ 3ـ نظریه طرفداران جمعیت ثابت؛ 4ـ نظریه طرفداران جمعیت متناسب.
سپس انطباق نظر اسلام با یکی از نظرات مطروحه پیرامون جمعیت را مورد بررسی قرار میدهد. در ادامه نگارنده سعی در یافتن پاسخ به دو پرسش عمده در این زمینه دارد. اول اینکه در صورت عدم وجوب توالد، کدام راههای جلوگیری از این امر، مباح میباشند و دیگر اینکه ترویج و اجبار عدم توالد توسط حکومت چه حکمی دارد؟
در پایان فرآیند تلقیح ، نحوه تشکیل نطفه و پیدایش جنین؛ طرق مختلف جلوگیری از تکثیر نسل بیان میشود و ضمن بیان احکام موجود در هر زمینه، حکم فقهی (اولیه) استفاده از این طرق بررسی شده است.
تحلیل مفهومی و منطقی احادیث «لا مِن شَیءٍ» در باب خلقت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شش تن از پیشوایان معصوم (ع) در چهارده حدیث مُسند و مرفوع، درباره خلقت الهی از تعبیر «لا من شیء» بهره برده اند. بر پایه مجموعه قرائن متعدد، صدور این تعبیر از حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبه فدکیه و نیز امیرمؤمنان علی (ع) محرَز است. بر این اساس، معنای لفظی و مفهوم منطقی این تعبیر مورد توجه محدّثان، متکلّمان و فیلسوفان مسلمان قرار گرفته است و از آن در بیان کیفیت خلقت الهی بهره برده اند. بنا بر تحلیل سخنان عالمان مسلمان، تعبیر «لا من شیء»، خلقت ابداعی و بدون ماده و صورت پیشین را بر پایه قدرت، مشیّت و حکمت خداوند تصویر می کند و نشان دهندة والایی آفریدگار و ناهمانندی او با آفریدگان است. گزاره حاصل از تعبیر "لا من شیء"، موجبه محصله ای است که متعلق محمول آن در قوه قضیه سالبه است. «آفرینش نه از چیزی» به معنای هستی دادن به نیستی است که تنها خداوند بر این گونه آفرینش تواناست. این آموزه، انحصار پندارین در دو فرض «قدیم بودن ماده» و «خلقت از عدم» را می شکند و پاسخگوی شبهات وارد بر اندیشه خلقت الهی خواهد بود. وجه نوآوری این مقاله، بررسی مفهومی و منطقی این تعبیر و نقض بسیاری از شبهات مطرح در خصوص کیفیت خلقت الهی است.
نقد و بررسی وحدت وجود عرفانی در منابع وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهمترین ویژگی انسان قدرت شناخت اوست، و از برترین و مؤثرترین شناخت ها هستی شناسی است. انسانها در باور هستی شناسی و اعتقاد به خالق و مخلوق به چند دسته تقسیم می شوند. جمعی تباین وجود خالق با مخلوق را پذیرفته و گروهی تساوی همه موجودات با خالق را طرح نموده و عده ای وحدت خالق و نفی کثرات را ذکر کرده اند. در میان فلاسفه وحدت تشکیکی وجود برترین تفسیر وحدت و کثرت با مشی فلسفی است که بوسیله ملاصدرا به اثبات رسیده، لکن او در مراحل تکامل بینش، به وحدت وجود عرفانی قائل شده که در آن حقیقت وجود تنها و تنها حضرت حق است و کثرات ، ظهور و جلوات و نمود آن حقیقت اند، لذا مخلوقات نه عین حقیقت وجودند و نه مثل و نه مباین آن.
برخی از قائلین به وحی از وحدت وجود عرفانی عینیت یا مثلیت خالق و مخلوق را فهمیده و سخت با آن به مخالفت و معارضه برخاسته اند، زیرا آن بینش را خلاف مکتب وحی و عقل پنداشته اند، این مقاله ابتداء تفسیری روشن از وحدت وجود عرفانی ارائه نموده و آنگاه مؤیدات آن را از آیات و روایات بررسی و به ایرادات پاسخ می گوید.
بررسی تطبیقی ترجمه های انگلیسی قرآن آربری، شاکر و قرایی از آیات منتخب سوره رعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کتابی است با زیبایی ظاهری و عمق معنایی تکرار ناشدنی و هر ترجمه تلاشی است بشری جهت انتقال این اثر الهی به مخاطبان و از آنجایی که این فرآیند خالی از کاستی نیست، پالایش ترجمه های قرآن جهت هر چه روزآمدتر کردن آنها امری لازم و ضروری می نماید تا پیام قرآن با کمترین خلل به گوش جهانیان برسد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به مقایسه سه ترجمه انگلیسی قرآن کریم توسط آربری، شاکر و قرایی از آیات 2، 4 و 16 سوره مبارکه رعد، از جهت واژگان و ساختار می پردازد. نتایج این تطبیق موردی نشان می دهد که آربری با پایبندی به صورت الفاظ متن اصلی کوشیده تا بار ادبی و زبان کهن و موجز قرآن را در ترجمه منتقل کند. اما این مبدأگرایی ضمن کاستن از قابلیت ارتباطی ترجمه اش، سبب شده وی بدون در نظر گرفتن بطون قرآن و تطورات واژگان و تنها بر مبنای ظاهر آنها قضاوت کند. قضاوتی که منجر به دخل و تصرّف در حقیقت کلام الهی شده است. در مقابل، شاکر با گرایش به سمت خواننده، انتقال معنا را به تقیّد به ظاهر الفاظ ترجیح داده است. این رویکرد باطن گرایانه، گاه به عدم تبعیت از اصل مطابقت در ترجمه انجامیده است. در این میان قرایی ضمن پایبندی به صورت متن اصلی، در ترجمه ای عبارت به عبارت، حقایق قرآن را در قالب ادبیاتی امروزین به مخاطب عرضه کرده است و حاصل تلاشش ترجمه ای است روان، با کمترین میزان اختلاف نسبت به متن اصلی.
مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان با تأکید بر آرای ابن سینا و امام خمینی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی ضرورت بعثت پیامبران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تاکنون مسئله ضرورت نبوت با رهیافت های گوناگونی، ازجمله حدیثی، کلامی، فقهی و فلسفی تبیین و ارزیابی شده است. پژوهش پیش رو به ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان می پردازد. فلاسفة مسلمان در ظاهر با نگاهی این سویی و زمینی، به ویژه در مبحث علم النفس، با نگاه به مراتب حسی، خیالی و وهمی و همچنین مراتب عقل عملی و نظری و قوه قدسی ای که برای عقل بالمستفاد حاصل می شود، به تبیین این حقیقت پرداخته اند و از راه حکمت واجب، ضرورت آفرینش، ازجمله انسان و درنتیجه ارسال نبی را برای هدایت او و اصلاح جامعه و اداره امور انسان ها اثبات کرده اند؛ اما عرفا با نگاهی آسمانی، نبودِ انسان کامل را در میان مخلوقات الهی، نقص خلقت تلقی می نمایند. در پژوهش پیش رو، این مسئله براساس متون و منابع اصیل این دو حوزه و با تأکید بر آرای ابن سینا (نماینده فلاسفه) و امام خمینی (نماینده عرفان) تبیین و ارزیابی شده است.
ضرورت شناخت خدا از منظر امام علی علیه السلام
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت خدا شناسی به عنوان نخستین اصل از اصول پنجگانه ی دین، و اینکه اولین قدم برای ورود به توحید و خداشناسی است، برای درک این موضوع به سراغ کسی رفتیم که در اکثر سخنان و ابتدای خطبه های خویش به زیباترین وجه به معرفی و بیان صفات باری تعالی پرداخته است. حضرت امیر علیه السلام بهتر از هر کس دیگری می تواند خداوندی را معرفی کند که در دامان رسول او بزرگ شده و معرفت او را از زبان پیامبرش آموخته است. این مقاله به بررسی چگونگی توصیف خداوند متعال از زبان برترین انسان بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله می پردازد و در صدد است تا به دور از قیل و قال های فلسفی خدا را از زبان قرآن ناطق یعنی علی علیه السلام معرفی کند. سؤال اصلی این تحقیق این است که آیا شناخت خداوند اساسا امکان دارد، و اگر این امر ممکن است با چه ابزار و منابعی می توان به این مهم دست یافت؟ آیا طبق فرموده ی علی علیه السلام که می فرماید:\" کمال اخلاص برای خداوند متعال نفی صفات از اوست\" نمی توان خدا را توصیف کرد؟ آنچه که برای پاسخ به این سؤالات پسندیده تر به نظر می رسد این است که در مورد صفات کمالیه، آنچه که خداوند در قرآن کریم در مورد خود بیان فرموده است، بهترین راهنما در شناخت او است و می توان با همین توصیفات خداوند را معرفی کرد. اما در مورد آن صفاتی که در قرآن از آنها یاد نشده است، انسان تنها می تواند به وسیله ی عقل و وحی(اعم از قرآن و سنت که شامل احادیث پیامبر و امامان معصوم علیهم صلوات الله است) و شهود باطنی از میان ابزار شناخت و با مراجعه به طبیعت و آثار خلقت و منابعی که خداوند در قرآن به انسان معرفی کرده است، به شناخت خداوند دست پیدا کند.
بررسی و نقد رویکردهای اثباتی به فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و حکومت
با توجه به ضرورت سامان دهی تعلیم و تربیت اسلامی، برخی محققان بر آن شدند کار را از اساس آغاز کنند و نخست «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» را سامان دهند، اما به دلیل رویکردهای گوناگونی که به «فلسفه»، «رابطة دین و فلسفه»، «منابع معرفت دینی» و غیره، وجود دارد، رویکردهای مختلفی، دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» به وجود آمده است.
بررسی و نقد این رویکردها می تواند قوت و ضعف آنها را نشان دهد و به ارائة دیدگاهی جامع تر منجر شود. در این نوشتار، چهار رویکرد موجود دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» در جمهوری اسلامی ایران بررسی و نقد می شود و در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که اولاً، برای تدوین «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی»، باید مأخذ اصلی آن منابع اسلامی (قرآن، سنت و عقل) باشد، اما در عین حال از علوم عقلی اسلامی، هم از نظر روش و هم از نظر محتوا و نیز از دستاوردهای معتبر تجربی استفاده شود؛ ثانیاً باب تعامل فعال و حقیقت جویانه با دیگر مکاتب فکری باز باشد؛ ثالثاً با توجه به میان رشته ای بودن «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» برای تدوین آن باید گشودگی روش شناختی را در پیش گرفت، اما روش اصلی، روش استنتاجی است که به انحای گوناگون می توان از آن استفاده کرد.
اعتبار علم قاضی درصدور احکام کیفری در قانون مجازات اسلامی مصوب1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم قاضی یکی از دلایل اثباتی در دعاوی کیفری است که در نتیجه فحص، کاوش و تحقیقات دادرس در پرونده های ارجاعی برای وی حاصل می شود. این دلیل اثباتی از گذشته تاکنون محور بسیاری از مباحث حقوقی بوده و حوزه ای پرسش آفرین است. با تصویب قانون مجازات اسلامی 1392 و موادی از این قانون که به بحث ادله اثبات در دعاوی کیفری و بخصوص علم قاضی پرداخته است زمینه برای پاسخگویی به سوالات اساسی که در این حوزه مطرح بوده، فراهم گشته است. بررسی مواد قانون 1392 نشان می دهد که علم و اقناع وجدان قاضی در این قانون در طول سایر ادله قرار داده شده و معیار اثبات دعاوی کیفری تلقی گشته است. این مساله گرچه در تعزیرات دارای سابقه است ولی در حدود و قصاص از ابداعات قانونگذار کیفری تلقی می شود. به نحوی که قانونگذار در این جرایم عمل به ادله قانونی را مشروط به اینکه قاضی علم به خلاف آنها نداشته باشد، امکان پذیر دانسته است
توکل و مسئله کفایت خدا از منظر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توکل از مفاهیم ارزشمند و زیبای قرآنی است که دسترسی به حقیقت آن در کشف ماهیت ایمان موثر است و بر اساس آن معنای روزی بدون حساب و مسبب الاسباب بودن خداوند روشن می شود. از دیرزمان تا کنون در بحث توکل ذهن آدمی با مسائلی چند مواجه است. ازاین رو هرگاه سخن از آفرینش انسان و به دست گیری زمام امور انسان از سوی خداوند می شود، بی درنگ پرسش از نیازمندی یا بی نیازی خدا به انسان، ذهن کنجکاو آدمی را پر می کند و به دنبال آن مسائلی چون: رابطه توکل با تنبلی، ارتباط توکل با فقرآوری، چگونگی جمع میان توکل و توسل به اسباب ظاهری و آثار بیرونی و درونی توکل، در انسان مطرح می شود. مقاله حاضر با نگاهی عمیق و کاربردی به آیات قرآنی و متون دینی، مسئله محوری مزبور و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار داده است.
تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تناسخ» آموزه ای است که از دیرباز فکر اندیشمندان را به خود معطوف داشته؛ بحثی که در علم النفس فلسفی از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که هم در فلسفه نفس بازتاب های در خور توجهی دارد و هم در دیگر مباحث فلسفی. علاوه بر این، نمی توان از بازتاب های کلامی آن نیز غافل شد. از این رو، اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش، به بررسی آن پرداخته اند و غالبا به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده اند. در این میان، شیخ اشراق به گونه ای دیگر سخن گفته است. در این مقاله، تلاش شده است تا دیدگاه ایشان با توجه به آثار وی تبیین شود؛ در این زمینه، ابتدا تاریخچه آموزه تناسخ، گرایش های گوناگون در این باره، اصطلاحات تناسخ و انواع آن و مبانی تناسخ و مبانی انکار آن، بررسی شده و در ادامه، تبیین دقیقی از دیدگاه ایشان ارایه گردیده است. در پایان، دلایل عقلی و نقلی طرفین - البته بر اساس آثار شیخ اشراق - ارایه شده است.
ذکر خدا الهام بخش قلوب
تاملى در ماده 91 قانون تعزیرات(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی علل افول تمدن اسلامی از دیدگاه شکیپ ارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده درباره افول تمدن اسلامی تاکنون مقالات و کتب متعددی به رشته تحریر درآمده است و نویسندگان سعی کرده اند بر اساس مبانی فکری و انگاره های ذهنی خویش علل این افول را بررسی کنند.یکی از برجسته ترین این متفکران شکیب ارسلان(1286-1366)بود که بر خلاف جریان های بنیادگرا و غربگرا،گرایش نوگرایی اسلامی داشت و سعی کرد در آثارش به خصوص کتاب«لماذا تأخر المسلمون و لماذا تقدم غیرهم» به این سئوال تاریخی مهم جواب دهد که چرا مسلمانان در عرصه تمدن از غیر مسلمان عقب ماندند.او پس از سفرهای فراوان به کشورهای مختلفی مثل آمریکا،شوروی سابق و اسپانیا راز عقب ماندگی را در دو عامل داخلی و خارجی جستجو کرد که مهمترین عوامل داخلی از نگاه وی جهل،علم ناقص،فساد اخلافی ،ترس و نومیدی و استبداد بود.ارسلان از تأثیرات و نفوذ کشورهای غربی در قالب های سیاسی،اقتصادی و تبشیری و نیز همجواری کشورهای اسلامی با کشورهای استعمارگر به عنوان عوامل خارجی در انحطاط تمدن اسلامی یاد کرده است در این مقاله به روش توصیف همراه با تحلیل و با تکیه بر آثار شکیب ارسلان درصدد پاسخ به علل افول تمدن اسلامی از دیدگاه این دانشمند هستیم. واژگان کلیدی:شکیب ارسلان،انحطاط تمدن اسلامی،استبداد،فساد اخلاقی#,
تفسیر فرات کوفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های مطالعات و پژوهش های دوران معاصر در حوزه علوم اسلامی، بازنگری مواریث کهن، از سده های نخستین است. از نتایج این نوع نگاه، زدن مهر تأیید بر ریشه دار بودن هویت فکری و اعتقادی شیعه، بازشناسی خلأها و کاستی ها برای جبران و تدارک آنها و سرانجام برداشتن گامی بلند در جهت گسترش، عمق بخشیدن و غنی سازی این مطالعات در سطوح و لایه های مختلف است.
از جملهٴ این آثار در گسترهٴ علوم قرآنی و حدیثی، تفسیری است متعلق به قرن سوم و سال های آغازین قرن چهارم، با عنوان تفسیر فرات کوفی که غالب روایات آن، تأویلی (از نوع تطبیق و جری) است؛ اگرچه شمار اندکی از روایات، حاوی تفسیر باطنی یا ناظر به سبب نزول و یا برخی گزارش های تاریخی غیر مرتبط با آیات اند.
به رغم ناشناس بودن و همچنان ناشناس ماندن فرات، به استناد نوع روایاتِ مندرج در کتابش، می توان او را یک شیعهٴ زیدی با گرایش عرفانی به شمار آورد.
هر چند تفسیر فرات هم بسان اغلب کتاب های روایی از آسیب وضع و جعل مصون نمانده است، شمار این نوع روایات چندان فراگیر نیست. البته وجود برخی ضعف ها در لابلای روایات کتمان ناپذیر است؛ اما این موارد، از اعتبار و ارزش بسیاری دیگر از روایات آن نمی کاهد.
سخن آخر اینکه چه بسا علت فراگیر نشدن این کتاب، نه وجود برخی ضعف ها در آن، بلکه بیشتر به دلیل روایاتی است که مخاطبانی عام نداشته است و به اشارهٴ معصوم علیهم السلام می بایست مکتوم و سر به مُهر می ماند؛ جز برای اهل سرّ.
رابطه مشیت الهی با هدایت و ضلالت انسانهادر عرفان محیی الدین ابن عربی
حوزه های تخصصی:
مشیت الهی و ارتباط آن با مسئله هدایت و ضلالت آدمیان از جمله مهمترین مسائلی است که اذهان اندیشمندان دینی را به خود متوجه نموده است. پژوهش حاضر جستاری است در اندیشه های عرفانی محیی الدین ابن عربی عارف نامدار قرن هفتم هجری جهت یافتن پاسخ این مسئله براساس اصول ومبانی فکری عقیدتی او. در این تحقیق پس از تعریف اعیان ثابته، اهمیت و نقش آن در مشیت الهی بیان گردیده و مسئله تابعیت مشیت خداوند از علم او و در نهایت اعیان ثابته و احدیه التعلق بودن مشیت الهی تبیین و تحلیل گردیده است و سپس به این نتیجه می رسد که آنچه در عالم وجود حاصل است برحسب عین ثابت ممکنات می باشد و هر عینی را استعدادی است ذاتی و لایتغیر. همه ممکنات مطیع نظام تکوین و مشیت الهی هستند و اراده و مشیت الهی نیز تنها به خواست و استعداد ذاتی ممکن تعلق می گیرد.
بررسی علل و عوامل ظهور اجتماعی نخستین طریقه های صوفیه
حوزه های تخصصی:
ظهور و گسترش طریقه ها و سلسله های صوفیه در دامان تصوف اسلامی، این پرسش را رقم زد که چگونه روح تصوف اسلامی که زهدورزی فردی و سلوک باطنی است، با حقیقت طریقه ها و سلسله های صوفیه، که پدیده ای اجتماعی است، سازگاری دارد؟ این ناسازگاری ظاهری سبب شد برخی محققان پیدایی و ظهور اجتماعی طریقه های صوفیانه را معلول عواملی خارجی و بیگانه با ظرفیت های تصوف و عرفان اسلامی، همچون ارتباط صوفیان با گروه های معنویت گرای دیگر ادیان و مکاتب و مذاهب بدانند.
بررسی شواهد تاریخی نشان می دهد که مهم ترین دلیل زمینه ساز بروز و ظهور طریقه ها و سلسله های صوفیه، ویژگی های نهفته در بُعد تربیتی تصوف، به ویژه رابطه ارادت میان مرید و مراد است؛ در واقع، لوازم و ویژگی های نهفته در نهاد این بُعد، در بستر تکامل خود، تصوف را که جریانی فردی بود و بر محور زهد می چرخید، به پدیده ای اجتماعی و گروهی، که آداب و رسوم فراوانی داشت، تبدیل ساخت و سبب ایجاد نخستین گروه های جمعی صوفیان شد. در گذر زمان، این گروه ها و فرقه های نخستین، متأثر از چند عامل مهم دیگر، از جمله گرایش عامه به سوی تصوف و وضع آداب و رسوم خانقاهی، به قواره طریقت ها و سلسله های امروزی درآمدند.
ابسال رمزی ناگشوده در نمط نهم اشارات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامان و ابسال قصه ای است رمزی که با چندین روایت شهرت پیداکرده است. علّت رواج روایت های مختلف از این قصه، انتقادی است که فخر رازی بر عبارتی از شیخ الرئیس ابوعلی سینا در نمط نهم اشارات وارد کرد. این انتقاد، ذهن خواجه نصیر طوسی را به خود مشغول ساخت و او را برای یافتن روایت مورد نظر ابن سینا به تکاپو واداشت و به دنبال آن نویسندگان دیگر نیز، از زمان خواجه نصیر تاکنون درباره روایت های مختلف سلامان و ابسال و شرح رمزهای آن، دیدگاه های گوناگونی ابراز کرده اند. می توان گفت تمام این آثار بر اساس نظر خواجه نصیر بنا نهاده شده که پس از سال ها جستجو به دو روایت از سلامان و ابسال دست پیدا کرد. یکی از آن دو روایت قصه ای است که حنین ابن اسحاق یک قرن پیش از ابن سینا از یونانی به عربی ترجمه کرده بود؛ اما خواجه نصیر که رمزهای هر دو قصه را به شیوه ای فلسفی تفسیر کرده است، روایت حنین ابن اسحاق را مورد نظر ابن سینا نمی داند. پس از او شارحانی که به اشارات ابن سینا یا سلامان و ابسال حنین ابن اسحاق پرداخته اند به پیروی از خواجه نصیر، قصه سلامان و ابسال را بیشتر به شیوه فلسفی تحلیل کرده و مفاهیم رمزی این قصه را با منظور ابن سینا مطابق ندانسته اند. علّت رواج این عقیده، اشاره ابن سینا به مفهوم رمزی ابسال است که چون شارحان منظور شیخ را از این اشاره درنیافته ، در رمزگشایی های خود دچار خطا شده اند. ما در این مقاله بر آنیم تا ضمن نقد شروح معروف سلامان و ابسال حنین ابن اسحاق، با توجه به متن عربی نمط نهم اشارات و تنبیهات، نشان دهیم برخلاف عقیده ای که از قرن هفتم هجری تاکنون تحت تأثیر نظر خواجه نصیر وجود داشته است، سلامان و ابسال مورد نظر ابن سینا با مفاهیم رمزی روایت حنین ابن اسحاق قابل تطبیق است و اتفاقاً در مقایسه با سایر شروحی که تاکنون بر این قصه نوشته شده، بیانات شیخ الرئیس در نمط نهم اشارات بهترین تأویل عارفانه این قصه به شمار می آید.