فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۰۱ تا ۶٬۰۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۴
45 - 71
حوزه های تخصصی:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، مشکلات عدیده ای در سلامت روان و زندگی اجتماعی خویش دارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر فلسفه برای کودکان برانعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون – پیگیری، همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم کرمانشاه در سال 1399-1398 بود. گروه نمونه، 20 نفر از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بودند. انتخاب بصورت نمونه گیری هدفمند و جایگزینی بصورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه های اضطراب جدایی (هان و همکاران ،2003)، مهارت های اجتماعی (ماتسون و همکاران ،1983) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس شرکت کنندگان گروه مداخله، آموزش فلسفه برای کودک را در 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای یکبار دریافت کردند؛ درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخله آموزشی دریافت نکرد. سپس هر دو گروه مجدد با پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند(پس آزمون). مرحله پیگیری نیز 2 ماه بعد از پس آزمون برگزار گردید از تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی به صورت معناداری (05/0>P) افزایش داشته است و میزان اضطراب در این کودکان نیز کاهش معناداری داشت.
مقایسه اثربخشی آموزش پذیرش و تعهد و آموزش خود دلسوزی شناختی بر سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و خود دلسوزی شناختی بر بهبود سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق شهر اردبیل بود. طرح تحقیق این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، را کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز کاهش طلاق شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز کاهش طلاق شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. پژوهش با کمک پرسشنامه های سازگاری زناشویی گراهام و اسپنیر و عزت نفس جنسی زینا و همکاران جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر سازگاری و عزت نفس جنسی اثر بخش بوده اند (001/0≥P). بنابراین با توجه به اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) می توان از این مداخلات در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد.
بررسی رابطه سلامت روانی، بهزیستی اجتماعی و هیجانی با نقش میانجی بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بهزیستی معنوی در رابطه بین سلامت روانی و بهزییستی اجتماعی و هیجانی شهروندان کلان شهر تبریز بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش مدل-یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد ساکن شهر تبریز، که از بین آنها تعداد600 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و پرسشنامه های سلامت عمومی، بهزیستی معنوی و سؤالات مقیاس بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی پرسشنامه استاندارد بهزیستی ذهنی را تکمیل نمودند. در بخش تجزیه و تحلیل آمار استنباطی، از مدل یابی معادلات ساختاری، با کمک نرم افزار لیزرل، استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که متغیرهای بهزیستی هیجانی، بهزیستی اجتماعی و بهزیستی معنوی تأثیر معنادار و مثبتی بر سلامت روانی افراد ساکن در کلان شهر تبریز دارند. مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق بیانگر آن بود که بهزیستی هیجانی 38 %، بهزیستی معنوی 62 % و بهزیستی اجتماعی 47% تغییرات مربوط به متغیر سلامت روانی را به طور مستقیم تبیین می کنند. از سوی دیگر، بهزیستی هیجانی با ضریب 44/0 نیز نشان داد که به طور غیرمستقیم از طریق متغیر تعدیل کننده بهزیستی معنوی به میزان 44 % بر متغیر وابسته سلامت روانی تأثیر دارند. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که بهزیستی اجتماعی تأثیر معناداری بر بهزیستی معنوی ندارد. نهایتاً یافته ها حاکی از آن بود بهزیستی هیجانی و بهزیستی اجتماعی بیشترین تأثیر بر متغیر سلامت روانی را دارند، همچنین بهزیستی معنوی نقش تعدیل کننده ای در رابطه بین بهزیستی هیجانی و سلامت روانی داراست.
مقایسه بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه بود. طرح پژوهش علی - مقایسه ای بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از زنان فعال و 40 نفر از زنان غیرفعال در امور خیریه شهر اراک بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس بخشودگی خانواده و شیوه سنجش عملکرد خانواده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دادند مؤلفه های بخشودگی خانواده و ابعاد عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تفاوت معناداری داشتند؛ به طوری که گروه فعال در امور خیریه در مؤلفه های بخشودگی خانواده نمرات بالاتری و در ابعاد عملکرد خانواده نمرات پایین تری (عملکرد بهتری) را نسبت به گروه غیرفعال کسب کردند. می توان گفت فعالیت زنان در امور خیریه با افزایش بخشودگی خانواده و بهبود عملکرد خانواده مرتبط است و به عنوان یک فعالیت نوع دوستانه در ارتباط با این متغیرها مهم است.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. در این پژوهش، سه کودک کم شنوای پیش دبستانی شرکت داشتند که با روش نمونه گیری دردسترس از یک مرکز توانبخشی مادر و کودک کم شنوا در شهر اصفهان انتخاب شدند. ابتدا سه بار مقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد. مشخص شد ثباتی نسبی در نمرات وجود دارد. سپس مداخله در 8 جلسه اجرا شد. بعد از هر جلسه یک بار مشارکت کنندگان، ارزیابی و سه هفته بعد، همان پرسشنامه سه بار با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان مرحله پیگیری اجرا شدند. داده ها با روش تحلیل دیداری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی مؤثر و معنادار است. درصد ناهمپوشی برای هر سه مشارکت کننده 100% به دست آمد. همچنین، تأثیر درخور توجه مداخله در وضعیت پیگیری مشهود بود. بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین باعث بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی شد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود از این نوع بازی درمانی برای بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوا استفاده شود.
سوگیری های شناختی در طول شیوع ویروس کرونا در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
47 - 62
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی چگونگی رفتار و تفکر افراد جامعه در بحران ها کمک ارزنده ای در کاهش و جلوگیری از آسیب ها در ابعاد مختلف زندگی بخصوص روانشناختی خواهد بود. بدین منظور با هدف بررسی سوگیری های شناختی در مواجهه با بحران کرونا این پژوهش انجام. روش: ابتدا داده های سه ماهه اول شیوع کرونا در ایران مربوط به شبکه های اجتماعی توئیتر، تلگرام، واتساپ و اینستاگرام با کلیدواژه کرونا توسط ستاد علوم و فناوری های شناختی در اختیار محققین قرار گرفت. در مرحله بعد داده ها مورد بررسی قرار گرفت و به دلیل حجم زیاد اطلاعات، داده های شبکه های اجتماعی توئیتر و تلگرام به روش تحلیل محتوا ازلحاظ وجود سوگیری های شناختی و فراوانی آن ها مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از این بود که بیش از 25% از پیام های مورد بررسی حاوی نوعی سوگیری بودند که سوگیری های شبه قطعی (تمایل به نتیجه گیری قطعی باوجود اطلاعات نامشخص) و نرمال بودن (تمایل به تعبیر نرمال بودن شرایط درحالی که بحرانی است) بیشترین فراوانی را داشتند. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت بحران هایی مانند بحران کرونا با تحت تأثیر قراردادن سلامت روان افراد جامعه می تواند تفکر آن ها را دچار خطا و درنتیجه رفتار آن ها را تحت تأثیر قرار دهد.
مروری نظامند بر ابزارهای مورد استفاده برای تشخیص اختلال نقص توجه/بیش فعالی در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تشخیص زودهنگام اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) و از طرفی ناهمگنی این اختلال در میان کودکان پیش دبستان، این مطالعه به بررسی ابزارهای مورد استفاده برای تشخیص نقص توجه/بیش فعالی در مطالعات مربوط به کودکان پیش دبستان پرداخته است. از این رو در یک مرور نظامند بر اساس دستورالعمل پریزما (PRISMA) مقالات فهرست بندی شده در پایگاه های اطلاعاتی Scopus، ProQuest ، ScienceDirect و Sage در بازه زمانی 2015 تا 2021، با استفاده از ترکیب کلیدواژه های ((“ADHD” or “ADD” or “Attention Deficit Disorder”) and (“preschooer” or “3-6-year-olds”) and (“assessment” or “ measurement”)) مورد بررسی قرار گرفتند و بعد از کنار گذاشتن موارد نامناسب، تعداد 18 مقاله استخراج شد. ارزیابی کیفیت مطالعات در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول میزان توافق بین دو مرورگر بر اساس ضریب کاپای کوهن محاسبه شد. از انجایی که ضریب توافق 87/0 بود هیچ مقاله ای در این مرحله حذف نشد. در مرحله بعدی از ابزار ارزیابی کیفیت برای مطالعات مقطعی و گروهی استفاده شد و تمامی 19 مطالعه از منظر (1)سوگیری، (2) تناقض، (3) توان آماری و (4)قدرت ارتباط بین مداخله و نتایج ارزیابی شدند.. یافته ها نشان داد که می توان ابزارهای این حیطه را به دو دسته کلی پرسشنامه های گزارشگری اطرافیان و و تکالیفی که به مشاهده ی کنش و رفتار کودکان می پردازند، تقسیم کرد. این تکالیف مشاهده کنش و رفتار کودک را نیز می توان به دو دسته آزمون های بازداری شناختی و بازداری رفتاری تقسیم کرد. به طور کلی، یافته ها نشان داد برای سنجش نقص توجه/بیش فعالی کودکان پیش دبستان نیاز به رویکردی چند روشی با اطلاعات چندگانه و مبتنی بر هر دو روش گزارشگری اطرافیان و عصب شناختی است.
بررسی نقش میانجی مقابله زوجی و تفاهم و هماهنگی فکری در ارتباط بین جاذبه های زناشویی و کیفیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مقابله زوجی و تفاهم و هماهنگی فکری در رابطه بین جاذبه های زناشویی و کیفیت زناشویی انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مشاور فعال در مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 207 نفر بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، مقیاس تجدید نظر شده کیفیت زناشویی RDAS (باسبی و همکاران، 1995)، پرسشنامه جاذبه های زناشویی MAQ (سلیمی و همکاران، 1399)، پرسشنامه مقابله زوجی DCI (بودنمن، 2000) و پرسشنامه تفاهم و هماهنگی فکری زوجین ایرانی ICIMC (جاودان، 2014) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات غیر مستقیم از آزمون بوت استرپ استفاده گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل مفروض میانجی گری مقابله زوجی و تفاهم و هماهنگی فکری در رابطه ی بین جاذبه های زناشویی و کیفیت زناشویی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه براین نتایج نشان داد که در مدل مفروض تمام وزن های رگرسیونی به لحاظ آماری معنادار بودند (05/0p<). و همچنین جاذبه های زناشویی، مقابله زوجی و تفاهم و هماهنگی فکری می توانند 64 درصد از واریانس کیفیت زناشویی را تبیین کنند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه بین جاذبه های زناشویی و کیفیت زناشویی، متغیرهای مقابله زوجی و تفاهم و هماهنگی فکری، نقش میانجی ایفا می کنند. از یافته های پژوهش حاضر می توان در جهت بهبود کیفیت زناشویی در مراکز مشاوره ازدواج و خانواده استفاده کرد.
تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر رشد پس از سانحه و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۱۸-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر بر رشد پس از سانحه و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان پستان بود که در بهار 1398 به بیمارستان آراد شهر تهران مراجعه کرده و دارای پرونده پزشکی بودند. از بین آن ها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه در انتظار درمان و یک گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش درمان متمرکز بر شفقت (طی 8 جلسه) دریافت کردند و گروه در انتظار درمان آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رشد پس از سانحه PTGI (تدسچی و کالهون، 1996) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی BICI (لیتلتون، آکسوم و پوری، 2005) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت به طور معناداری باعث افزایش رشد پس از سانحه و کاهش نگرانی از تصویر بدنی سانحه شده است (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان از درمان متمرکز بر شفقت جهت افزایش رشد پس از سانحه و کاهش نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
رابطه بین رشد پس از سانحه و معنای زندگی با نقش واسطه ای بهزیستی معنوی در بیماران بهبودیافته از ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای بهزیستی معنوی در ارتباط بین رشد پس از سانحه و معنای زندگی در بیماران بهبودیافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نظر هدف، جزء مطالعات بنیادی بود. جامعه موردمطالعه پژوهش، شامل کلیه ی بیماران بهبودیافته از کرونا تا اردیبهشت سال 1400بود. تعداد 395 نفر (281زن، 114مرد) از بیماران بهبودیافته کرونایی از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. نمونه موردمطالعه پژوهش به پرسشنامه های رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون(1996)، پرسشنامه معنا در زندگی(2006) و پرسشنامه بهزیستی معنوی (1992) پاسخ دادند. از بین این تعداد، 220 نفر (157زن، 63 مرد) این بیماری را تجربه ای استرس زا می دانستند و شرایط لازم برای ورود به پژوهش را داشتند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار AMOSو LISREL انجام شد. یافته های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری، نشان دهنده اثرمستقیم رشدپس از سانحه بر بهزیستی معنوی و معنای زندگی می باشد. همچنین اثر غیرمستقیم رشد پس از سانحه بر معنای زندگی از طریق بهزیستی معنوی نیز تایید شد. بنابراین بهزیستی معنوی واسطه ای در ارتباط رشد پس از سانحه با معنای زندگی در بیماران بهبودیافته از کرونا بود.درواقع این افراد از طریق بهزیستی معنوی به بازآفرینی معنای زندگی خود می پردازند. بنابراین می توان انتظار داشت که معنای زندگی افراد بهبودیافته از کرونا به واسطه بهزیستی معنوی تقویت و یا تغییر یابد.
پیش بینی استرس والدگری بر اساس فرا والدگری ، شفقت خود و سرزندگی ذهنی در مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۳۰-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی استرس والدگری بر اساس فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی در مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی بود. روش پژوهش کمّی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 150 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استرس والدگری (آبدین، 1995)، پرسشنامه فراوالدگری (هاوک و هولدن، 2006)، مقیاس شفقت خود (نف، 2003) و مقیاس سرزندگی ذهنی (رایان و فردریک، 1997) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین فراوالدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی با استرس والدگری رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 4/66 درصد واریانس استرس والدگری به وسیله فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که می توان با ارتقاء فرا والدگری، شفقت خود و سرزندگی ذهنی، استرس والدگری مادران دارای کودک مبتلا به نارسایی شنوایی را کاهش داد.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری(BAS/BIS)، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی در نوجوانان دارای سابقه فرار از خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۷۲-۲۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری(BAS/BIS)، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی در نوجوانان دارای سابقه فرار از خانه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب و سرپناه شبانه زنان و مردان منطقه شوش –هرندی شهر تهران در 6 ماهه اول سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری (BIS/BAS) (کارور و وایت، 1994)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی (RSBQ) (زارعی و همکاران،1389) و پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ- II) (باند و همکاران، 2011) بودند. رفتاردرمانی با رویکرد REBT بر سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد REBT بر کاهش نشانه های سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی تأثیر داشته است (P<0.05). با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی بر نشانه های سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مراکز کاهش آسیب توصیه می شود.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر حافظه، توجه انتخابی و توجه پایدار در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر حافظه، توجه انتخابی و توجه پایدار زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)، بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به ام اس در بین سال های 98-1397 بود که در انجمن ام اس مازندران دارای پرونده پزشکی بودند. 30 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایشی و در انتظار درمان) گمارش شدند. سپس آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. مقیاس کارکردهای اجرایی (نجاتی، 1392) به عنوان ابزار پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر دو گروه (آزمایش و در انتظار درمان) اجرا شد. در پایان یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد رویکرد کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود حافظه (006/55=F و 05/0>p)، توجه انتخابی (84/74=F و 05/0>p) و توجه پایدار (89/114=F و 05/0>p) در زنان مبتلا به ام اس شد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره بیماران مبتلا به ام اس، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کارآمد و نویدبخش به نظر می رسد.
طراحی بسته آموزشی ذکر به منظور کاهش نشانه های افسردگی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
افسردگی، یکی از شایع ترین و مهم ترین اختلالات روانی است، همچنین یکی از مهم ترین مقابله های دینی با این پدیده، استفاده از «ذکر» با مضامین خاص خود می باشد. ازاین رو، هدف این پژوهش، «تدوین بسته آموزشی ذکر به منظور کاهش نشانه های افسردگی بر اساس منابع اسلامی» است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده و در آن از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا و کمّی از نوع دلفی استفاده شده است. ابتدا کارکردهای ذکر در منابع اسلامی موردبررسی قرار گرفت؛ سپس اذکار مرتبط با افسردگی بر اساس ملاک های مشخص گزینش گردید؛ در ادامه معرفت های موجود در اذکار منتخب، مورد تحلیل قرار گرفت. این معرفت ها به اختصار عبارت اند از: خدااسنادی، خدامالکی، خداپناهی، اطمینان به روزی، امید به خدا، خدامحوری، تنزه الهی، جبران و امید، ممکن الخطا بودن، خدامُنعمی و خیر باوری. در نتیجه، بسته آموزشی بر اساس کارکردهای معرفتی، معنوی، عاطفی و رفتاری ذکر و در چارچوب منطق مراتب توحید در اندیشه اسلامی تدوین گردید. و در آخر، روایی محتوایی معارف و بسته آموزشی توسط کارشناسان با استفاده از شاخص های CVR و CVI مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. نتیجه آن که بسته آموزشی ذکر برای کاهش نشانه های افسردگی از لحاظ نظری قابلیت تدوین دارد.
The effectiveness of positive thinking therapy on reducing recurrent negative thoughts in patients with obsessive-compulsive disorder in Corona virus duration in Mahabad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The aim of this study was to determine the effect of positive thinking therapy training on reducing recurrent negative thoughts in obsessive-compulsive disorder patients in Corona Virus period. The research method was quasi-experimental by pretest-posttest with control group and experimental group. The statistical population of this study was obsessive-compulsive disorder patients in Mahabad. According to the data registered in Rajan Psychotherapy Center, 71 people were referred to primary and secondary obsessive-compulsive disorder in February 2021. Using the convenience sampling method, 30 patients with OCD were selected as the experimental group and 30 patients with OCD as the control group, and the experimental group was exposed to positive thinking skills training. In order to collect information, a Perseverative Thinking Questionnaire (PTQ) was used. This questionnaire was developed by Ering et al. (2011) to assess recurring negative thoughts. The intervention program of positive thinking skills training was implemented in 10 an-hour sessions on the experimental group. The positive thinking skills training package was derived from Quilliam (2003) Positive Thinking and Applied Positiveness. Findings obtained from analysis of variance showed that there was a significant difference in reducing negative repetitive thoughts in the post-test phase between the experimental and control groups(P<0.05). According to the research results, it seems that teaching positive thinking skills is effective in reducing negative repetitive thoughts among patients with obsessive-compulsive disorder.
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی، آموزش حرکات ایروبیک و آموزش همزمان بر حافظه فعال کلامی دانش آموزان با ناتوانی ویژه یادگیری نوشتن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی، ایروبیک و آموزش همزمان بر حافظه فعال کلامی دانش آموزان دارای اختلال نوشتن را مطالعه کرده است. روش: رویکرد این پژوهش کمی، نیمه-آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه دوم و سوم با ناتوانی ویژه یادگیری شهر مشهد در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 48 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی، ایروبیک، آموزش همزمان و کنترل قرارگرفتند. برای جمع آوری داده های پژوهش از مصاحبه ی تشخیصی DSM-V و آزمون هوشی استنفورد بینه کامکاری استفاده شد. یافته ها: در نتایج پس آزمون و پیگیری، گروه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی با ایروبیک، آموزش همزمان تفاوت معناداری را نسبت به گروه کنترل نشان دادند (05/0>P). میانگین گروه راهبردهای شناختی و فراشناختی از گروه ایروبیک و کنترل بیشتر و از گروه آموزش همزمان کمتر بود. گروه ایروبیک نیز تفاوت معناداری با گروه آموزش همزمان و کنترل داشت (01/0>P). گروه ایروبیک میانگین بیشتری نسبت به گروه کنترل و میانگین کمتری نسبت به گروه آموزش همزمان داشت. تفاوت گروه آموزش همزمان با گروه کنترل نیز در پس آزمون و پیگیری معنادار است (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مشخص است که تأثیر استفاده همزمان از آموزش های شناختی و فراشناختی و تمرین ایروبیک نسبت به زمانی که از این روش ها به تنهایی استفاده می شود، بیشتر است.
تاثیر آموزش بر اساس چهارچوب فعالیت های متمایز شده آشکار یادگیری( DOLA ) بر پیشرفت تحصیلی درس تفکر و سواد رسانه ای و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان پسر پایه دهم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
121 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق مقایسه تاثیر سطوح مختلف آموزشی ( DOLA ) در چهار سطح( انفعالی، فعال، سازنده گرا و تعاملی) بر پیشرفت تحصیلی درس تفکر و سواد رسانه ای وگرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان است. روش: پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری 117 نفر(30 نفر در گروه گواه و 87 نفر در گروه های آزمایشی ) که به طور تصادفی خوشه ای در شهر میاندوآب در چهار دبیرستان پسرانه و در هر دبیرستان یک کلاس انتخاب شدند. پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و پرسشنامه محقق ساخته پیشرفت تحصیلی تکمیل شدند. هر یک از گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش و گروه کنترل به صورت انفعالی (سنتی) تحت آموزش قرارگرفت. بعد از جمع آوری داده ها ، با استفاده از نرم افزار SPSS آزمون کوواریانس یک راهه ( ANCOVA ) و مقایسه زوجی بونفرونی به کار گرفته شد. نتیجه: نشان داد که آموزش در سطوح فعال چهارچوب ( DOLA ) بر گرایش به تفکر انتقادی و میزان پیشرفت تحصیلی تاثیر مثبت و معناداری دارد.آموزش در سطح فعالیت تعاملی بیشترین تاثیر و آموزش در سطح انفعالی (سنتی)کمترین تاثیر را بر یادگیری دارد . همچنین به ترتیب با حرکت ازسطح انفعالی به سمت سطح تعاملی نمرات دانش آموزان نیز افزایش پیدا می کند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که هرچقد آموزش ها در مدارس به صورت فعالانه تدریس شوند به همان میزان تفکر انتقادی و یادگیری دانش آموزان پیشرفت محسوسی خواهد داشت.
ارزیابی تأثیر نمادهای معنوی در فضاهای عبادی بر سلامت معنوی کاربران از طریق نقش واسط هوش معنوی؛ مطالعه موردی مساجد تاریخی بازار تبریز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
89-104
حوزه های تخصصی:
سلامت معنوی، جدیدترین بعد سلامت است که به عنوان جزئی پایه ای در کنار سایر ابعاد سلامتی همچون سلامت جسمی، روانی و اجتماعی قرار دارد. هوش معنوی، که بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت ها و منابع معنوی است، می تواند موجب ارتقای سلامت معنوی افراد شود. براین اساس، هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر نمادهای معنوی در فضای عبادی بر سلامت معنوی افراد، از طریق نقش واسط هوش معنوی می باشد که با روش توصیفی از نوع همبستگی شکل گرفته است. در این پژوهش، از سه پرسش نامه نمادپردازی معنوی، هوش معنوی و سلامت معنوی استفاده شده است. داده های حاصل، با آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS 20 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین نمادپردازی معنوی با هوش معنوی و سلامت معنوی، رابطه مثبت وجود دارد و متغیرهای نمادپردازی معنوی و هوش معنوی، توان پیش بینی سلامت معنوی را دارند. همچنین، در بین نمادهای معنوی مساجد، نمادهای «محراب» و «نور»، سهم بیشتری در تبیین هوش معنوی دارند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، نمادپردازی معنوی در فضاهای عبادی، ضمن فعال سازی بخش خودآگاه ذهن، در کارکرد هوش معنوی مؤثر واقع شده و بستر لازم را برای ایجاد سلامت معنوی فراهم می کند.
بررسی اثر بخشی درمان پذیرش و تعهد به صورت آنلاین بر تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد به صورت آنلاین بر تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. پژوهش حاضر، با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود که از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه افرادی بودند که در خلال دوره پاندمیک کرونا دچار مشکلات روان شناختی ناشی از بیماری شده بودند. نمونه پژوهش متشکل از 30 نفر از افراد درگیر کرونا در استان آذربایجان غربی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شده بودند. اعضای نمونه در 2 مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس تحمل ابهام مک لین (1993) پاسخ دادند. نتایج به وسیله ی نرم افزار spss ورژن 24 تجزیه وتحلیل شد. نتایج آنکووا نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت آنلاین بر تحمل ابهام و اضطراب مرگ در دوره ی پاندمیک کرونا مؤثر بوده است. لذا از این روش درمانی می توان در جهت کاهش مشکلات روان شناختی در این دوران بهره برد.
بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی در مقطع دوم متوسطه شهرستان مبارکه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و در قالب الگوی تحلیل مسیر، روابط علّی میان متغیرهای پژوهش را موردبررسی قرارداد. حجم نمونه با فرمول کوکران285 نفر برآورد و با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه های ادراک از محیط یادگیری (سویینی و سورنسن و کمیس، 1994)، خودکارآمدی شرر (1996) و درگیری تحصیلی ریو (2012) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی، معادلات ساختاری و رگرسیون میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد، بین ادراک از محیط یادگیری با درگیری تحصیلی رابطه مستقیم معنادار، بین درگیری تحصیلی با خودکارآمدی رابطه مستقیم و بین ادراک از محیط یادگیری با خودکارآمدی رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج درگیری تحصیلی در پیوند بین ادراک از محیط با خودکارآمدی نقش یک متغیر میانجی کامل را ایفا کرده است؛ بنابراین توجه به درگیری مثبت و سازنده عاطفی و شناختی فراگیران در محیط یادگیری تأثیری قابل توجه بر خودکارآمدی تحصیلی آن ها خواهد داشت.