فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۲۱ تا ۵٬۲۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور مقایسه سبک های هویت، سبک های دفاعی و طرحواره های هیجانی در افراد عادی و افراد مبتلا به آلرژی در شهر شیراز صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل تمامی افراد سالم و افراد مبتلا بع آلرژی پوستی، آلرژی تنفسی و آلرژی غذایی در سطح شهر شیراز بودند که از این میان به روش هدفمند تعداد ۱۳۵ نفر (۴۵ نفر سالم، ۳۰ نفر آلرژی پوستی، ۳۰ نفر آلرژی تنفسی و ۳۰ نفر آلرژی غذایی) که در طول یک سال گذشته به متخصصان و کلینیک های آلرژی در سطح شهر شیراز مراجعه داشته اند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از نسخه فارسی پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی (ISI)، سبک های دفاعی اندروز (DSQ-40) و طرحواره های هیجانی لیهی (LESS) استفاده شد. همچنین داده های پژوهش به وسیله تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که در سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم، سبک های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده، و طرحواره های هیجانی نشخوار ذهنی، ذهن آگاهی، تایید طلبی از دیگران، قابل درک بودن، سرزنش، تلاش برای منطقی بودن و توافق در بین افراد سالم و افراد مبتلا به آلرژی تفاوت معناداری دیده می شود. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که سبک هویت، سبک دفاعی و طرحواره های هیجانی نقش موثری در بیماری آلرژی دارد.
تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمان متمرکز بر شفقت با تنظیم سیستم های هیجانی به افزایش امنیت هیجانی زوجین کمک می کند که در نهایت می تواند باعث بهبود سبک های دلبستگی زوجین شود. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر درمان متمرکز بر شفقت بر سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی انجام شد. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی چند خط پایه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زوجین دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان بودند. بر این اساس، سه زوج که دارای تعارض زناشویی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر شفقت در سه مرحله خط پایه، مداخله (8 جلسه 90 دقیقه ای) و پیگیری انجام شد و زوجین به مقیاس سبک های دلبستگی (کولینز ورید، 1990) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میزان بهبودی پس از درمان و پیگیری به ترتیب برای سبک های دلبستگی ایمن (93/33-32/36)، اجتنابی (37-36/40) و اضطرابی (98/25-47/26)، درصد است؛ بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که درمان متمرکز بر شفقت می تواند به عنوان یک درمان مؤثر جهت بهبود سبک های دلبستگی زوجین دارای تعارض زناشویی مورداستفاده قرار گیرد.
نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
135 - 148
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر نقش انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان بود. روش: جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز رشت که در سال سال تحصیلی 99-1398مشغول تحصیل بودند، می باشد . با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 309 دانشجو انتخاب شدند . داده ها به وسیله شاخص های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند . شرکت کنندگان پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال ، 2010)، سبک دلبستگی (هازن و شیور، 1987) و شناخت اجتماعی دانشجویان (نجاتی، کمری و جعفری، 1397) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد بین شناخت اجتماعی دانشجویان با انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی ایمن همبستگی مثبت معنادار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی منفی معنادار وجود دارد ( 05/0 .(p< همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی 49/0 و سبک دلبستگی اجتماعی02/0 واریانس شناخت اجتماعی دانشجویان را به طور معناداری پیش بینی نمودند (05/0 .(p< نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک دلبستگی در شناخت اجتماعی دانشجویان نقش تعیین کننده ای دارند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی (سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی) کودکان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر شناخت اجتماعی (سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی) کودکان بیش فعال انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی کودکان بیش فعال پیش دبستانی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1400-1399 در مراکز پیش دبستانی این شهرستان مشغول تحصیل بودند. بدین منظور، 75 کودک بیش فعال به روش نمونه گیری هدفمند از بین کودکان بیش فعال پیش دبستانی منطقه بهارستان تهران انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 25 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش اول آموزش مهارت های اجتماعی و گروه آزمایش دوم بازی درمانی شناختی-رفتاری مورد مداخله قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﮐﺎﻧﺮز واﻟﺪﯾﻦ، مقیاس سازگاری کودکان و پرسشنامه پذیرش اجتماعی بود. داده های به دست آمده، با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو روش آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی کودکان بیش فعال اثرگذار بوده است و تأثیر درمان بازی درمانی شناختی- رفتاری در افزایش سازگاری و پذیرش کودکان، بیشتر از درمان آموزش مهارت های اجتماعی بوده است. به نظر می رسد آموزش مهارت های اجتماعی و بازی درمانی شناختی-رفتاری، هر دو در تحول شناخت اجتماعی کودکان بیش فعال مؤثر هستند و می توان از آن ها در مداخلات بالینی استفاده نمود.
تجارب بافتارمند مبتنی بر سرطان: مطالعه پدیدارشناختی تجارب مبتلایان به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
51 - 66
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تجربه سرطان جنبه های اجتماعی - فرهنگی مهمی دارد که می تواند پیامدهای روانشناختی جدی برای بازماندگان سرطان داشته باشد. این جنبه های بیماری حتی می تواند بر سلامت و بقای آنان تاثیر بگذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف کاوش تجارب بافتاری که افراد بعد از ابتلا به سرطان با آنها مواجه می شوند صورت گرفت. روش: پژوهش کیفی حاضر از تحلیل پدیدارشناسی تفسیری استفاده کرده است. داده ها از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته با 17 فرد مبتلا به سرطان گردآوری شد. یافته ها: از تحلیل مصاحبه ها مفهوم اصلی "تجارب بافتارمند مبتنی بر سرطان" اکتشاف شد که شامل شش خوشه مفهومی است: غیرمنتظره بودن، نگرش فرهنگی، تبیین های بیماری، استعاره های بیماری، بازخوردهای اجتماعی، پیشگویی های وحشتناک. نتیجه گیری: به طورکلی، پس از تشخیص سرطان، افراد با طیفی از تجارب اجتماعی-فرهنگی مواجه می شوند که می تواند بر انطباقشان با بیماری تاثیر بگذارد. بنابراین، ضروری است در مداخلات آموزشی (اجتماعی و فردی) و درمانی مرتبط با سرطان به این مولفه ها توجه شود.
ارزیابی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با نقش میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی می تواند به بروز مشکلاتی همچون کاهش کیفیت کار، بیماری های جسمی و روحی، خستگی و اختلالات خواب منجر شود؛ ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی بود. نمونه پژوهش 259 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امنیت شغلی (هلگرن و همکاران، 1999) وضعیت اجتماعی اقتصادی (قدرت نما، 1392)، کیفیت خواب پترزبورگ (بایس و همکاران، 1989)، پاسخ های نشخواری (نولن هوکسما و مارو، 1991)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و کنترل شغلی (ادیبی و همکاران، 1390) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی (SPSS-24 و AMOS-24) استفاده شد. نتایج نشان داد نشخوار فکریْ رابطه نداشتنِ امنیت شغلی و کیفیت خواب را میانجی گری می کند (05/0p< )، تاب آوری رابطه نشخوار فکری و کیفیت خواب را تعدیل می کند (01/0p< ) و همچنین، حمایت اجتماعی (01/0p< ) و کنترل شغلی (05/0p< ) رابطه وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب را تعدیل می کند. وضعیت محیط کار می تواند بر کیفیت خواب کارکنان تأثیر بگذارد؛ بنابراین، به مدیران توصیه می شود ازطریق افزایش تاب آوری کارکنان و حمایت اجتماعی و فراهم کردن فرصت کنترل بر شغل، زمینه را برای کاهش تأثیرات منفی نااَمنی شغلی، نشخوار فکری و وضعیت اجتماعی اقتصادی نامطلوب بر کیفیت خواب کارکنان فراهم کنند.
طراحی و آزمون مدل ساختاری پیشایندهای علائم اختلال شخصیت مرزی و کیفیت زندگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل ساختاری پیشایندهای علائم شخصیت مرزی و کیفیت زندگی دانشجویان، شامل روان نژندگرایی، هوش هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. 300 نفر از دانشجویان دانشگاه پیا م نور نجف آباد با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فرم کوتاه سیاهه پنج عاملی نئو، مقیاس های هوش هیجانی شات و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان و فرم ب صفات اسکیزوتایپال استفاده شد. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این تحلیل برای برآورد پارامترهای مدل از روش حداکثر درست نمایی و برای بررسی معناداری اثرات غیرمستقیم مدل از روش بوت استراپ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد شاخص های برازش مدل در حد مطلوبی هستند. بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد تمامی اثرات مستقیم، به جز اثر هوش هیجانی بر علائم شخصیت مرزی، معنادارند. نتایج آزمون بوت استراپ نیز نشان داد اثرات غیرمستقیم روان نژندگرایی و هوش هیجانی بر کیفیت زندگی معنادارند. به طورکلی، این نتایج نشان می دهد راهبردهای تنظیم هیجان می تواند در ارتباط بین ویژگی های شخصیت، علائم شخصیت مرزی و کیفیت زندگی نقش میانجی گر داشته باشد. باتوجه به اهمیت راهبردهای تنظیم هیجان در تبیین علائم شخصیت مرزی و کیفیت زندگی، می توان به متولیان سلامت روان دانشجویان پیشنهاد کرد تا دراین زمینه مداخلات مناسبی انجام دهند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. این پژوهش شامل 20 نفر نمونه غیر بالینی با علایم وسواس فکری - عملی بود که به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ی مادزلی، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر بود. مداخله انجام شده درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود که طی هشت جلسه صورت گرفت. همچنین قبل از شروع جلسات هشت گانه یک جلسه جهت ارزیابی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد که توسط نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میان زیر مقیاس های تنظیم هیجان، ارزیابی مجدد و سرکوبی و میان زیرمقیاس های تحمل پریشانی، تحمل پریشانی هیجانی، جذب شدن به وسیله ی هیجانات منفی، برآورد ذهنی پریشانی، تنطیم تلاش ها برای تسکین پریشانی بین دو گروه در مرحله ی پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی مؤثر واقع شود.
مقایسه اثر بخشی ذهن آگاهی (MBCT) و معنویت درمانی بر نظام های بازداری و فعال ساز رفتاری در سوء مصرف کنندگان هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بر اساس نظریه حساسیت به تقویت، شخصیت بهنجار و نابهنجار در امتداد یک پیوستار قرار دارند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و ذهن آگاهی (MBCT) در سوءمصرف کنندگان هروئین می باشد. روش : روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و جامعه پژوهش شامل کلیه سوءمصرف کنندگان مواد که تعداد 300 نفر مصرف کنندگان هروئین در اردوگاه کرامت سپاه صاحب الزمان)عج) اصفهان در سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه همراه با پیش آزمون-پس آزمون تحت آموزش معنویت درمانی (30 نفر) و گروه تحت آموزش ذهن آگاهی (30 نفر) و گروه گواه (30 نفر) تقسیم شدند. گروه اول طی 8 جلسه تحت آموزش معنویت درمانی قرار گرفتند و گروه دوم طی 8 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی(MBCT) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ برنامه آموزشی نداشتند. ابزار اندازه گیری عبارت بود از پرسشنامه شخصیتی (گری ویلسون، 1989) ، مقیاس وسواسی جبری مصرف مواد (اینگمار فرانکن، 2002). با توجه به ملاک های ورود و خروج و همگن سازی آزمودنی ها بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی مشخص شد قبل از انجام پژوهش بین آزمودنی ها تفاوت زیادی وجود ندارد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش معنویت درمانی بر سیستم بازداری مغز اثر بخش بود (P=0/00) و آموزش ذهن آگاهی بر سیستم فعال ساز رفتاری اثر بخش بود. (P=0/001) و در گروه گواه هیچ تغییری درسیستم بازداری مغز و سیستم فعال ساز رفتاری مغز مشاهده نشد. نتیجه گیری: آموزش معنویت درمانی بر سیستم بازداری مغز اثربخش بود ولی آموزش ذهن آگاهی بر سیستم فعال ساز رفتاری اثربخش بود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی و افکار خودکشی در نوجوانان دارای افکار خودکشی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نوجوان شهر ساوجبلاغ در سال 1398 بودند که از میان آن ها تعداد 60 نفر داوطلب واجد شرایط براساس خط برش مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) وارد مطالعه شدند و در دو گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی و یک گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند به طوری که در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. آزمودنی ها برای پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس افکار خودکشی بک (1979) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند. 6 جلسه درمان شناختی رفتاری براساس پروتکل مداخله ای لیهی (2017) و 6 جلسه درمان ذهن آگاهی براساس پروتکل مداخله ای بوردیک (2014) هر کدام به مدت زمان هر جلسه 90 دقیقه برای 2 گروه آزمایش برگزار شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر، نرم افزار SPSS و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافته ها: تحلیل آماری نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی به افزایش معنادار تحمل پریشانی (0/044=P) و کاهش معنادار افکار خودکشی (0/001>P) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان برای بهیود افکار خودکشی و افزایش تحمل پریشانی نوجوان دارای افکار خودکشی، از درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی سود جست.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر بهبود تحمل بلاتکلیفی و کاهش نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواس فکری- عملی بیماری جدی و ناتوان کننده است که با عوامل روان شناختی متعددی همبودی دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی بود. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مددکاری شهر مشهد در سال 1397 بودند که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15نفر و کنترل 15نفر گمارده شدند. گروه آزمایش، تحت گروه درمانی شناختی - تحلیلی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در هرهفته دو جلسه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی – تحلیلی بر بهبود عدم تحمل بلاتکلیفی و کاهش نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مؤثر بود. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود تا روان شناسان و روان درمانگران از این درمان به عنوان مداخله ای اثربخش در جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به سواس فکری- عملی بهره ببرند.
اثربخشی فنون مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی در بهبود علائم اختلال پراشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پراشتهایی روانی، یکی از انواع اختلالات خوردوخوراک است که در افراد جوان شیوع داشته و سلامت جسمی و روان شناختی بیماران مبتلا به آن را به خطر می اندازد. رویکردهای نظری و درمان های متعددی برای این اختلال ایجاد شده است. رفتاردرمانی دیالکتیکی که بد تنظیمی هیجانی را در این بیماران هدف قرار می دهد، یکی از جدیدترین درمان های مطرح در درمان پراشتهایی روانی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی فنون مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی (ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی، تحمل پریشانی) در بهبود علائم پراشتهایی روانی، بیماران مبتلا به این اختلال انجام گرفت. مواد و روش: در چارچوب طرح های تک آزمودنی با خطوط پایه ی چندگانه، دو بیمار مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی، به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج از پژوهش، انتخاب شدند و 11 جلسه رفتاردرمانی دیالکتیکی انفرادی به صورت هفتگی و مبتنی بر راهنما بر روی این بیماران انجام گرفت. ابزارهای مورداستفاده شامل مصاحبه ی تشخیصی ساختاریافته (SCID) و سیاهه اختلالات خوردن (EDI) بود که بیماران در جلسات پیش درمان، پنجم، هفتم، جلسه ی آخر و نیز پیگیری یک ماهه، ازنظر آزمون خط پایه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج از طریق ترسیم های دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که DBT موجب کاهش معنی دار در علائم اختلال پراشتهایی روانی می شود. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته های این پژوهش، می توان بیان کرد که رفتاردرمانی دیالکتیکی، به عنوان یک رویکرد جدید، در کاهش علائم پرخوری و پاک سازی بیماران مبتلا به اختلال پراشتهایی روانی مفید است.
مدل ارتباطی هوش هیجانی و اشتیاق شغلی با نقش واسطه گری کمال گرایی مثبت ومنفی در بین معلمان دبیرستان های شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بر اساس پژوهش های گذشته، با وجود این که اشتیاق شغلی معلمان یکی از موارد با اهمیت در نظام تعلیم و تربیت می باشد، ولی در ایران کم تر به این موضوع پرداخته شده است. از سوی دیگر، هوش هیجانی معلم، تأثیر بسزایی در تعامل معلم با دانش آموزان و اثربخشی آموزش دارد. به همین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی مدل ارتباطی بین هوش هیجانی و اشتیاق شغلی و نقش واسطه ای کمال گرایی مثبت و منفی در بین معلمان متوسطه دوم شیراز انجام شد. روش: این پژوهش، یک پژوهش کاربردی به روش پژوهش همبستگی است و به گونه خاص از نوع مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. در این پژوهش، جامعه آماری، معلمان دبیرستان های متوسطه دوم چهار ناحیه شیراز در سال تحصیلی 99-1398 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران و خطای 5 درصد حجم تقریبی نمونه مورد نیاز مشخص شد و 128 نفر زن و 103 نفر مرد به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه های هوش هیجانی شات (1998)، اشتیاق شغلی شاوفلی (2002) و کما ل گرایی تری شورت (1995) استفاده و روایی و پایایی آن ها نیز بررسی شد. به منظور ارزیابی مدل های مفروض از روش معادلات ساختاری نرم افزار SPSSوAMOS استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که کمال گرایی مثبت و منفی، هر دو نقش واسطه ای معناداری میان هوش هیجانی و اشتیاق شغلی دارند. افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی، به طور غیر مستقیم، باعث افزایش اثر هوش هیجانی بر اشتیاق شغلی می شود. نتیجه گیری: بر اساس مدل ذکر شده در پژوهش، با تدوین برنامه هایی به منظور افزایش مهارت هوش هیجانی معلمان، افزایش کمال گرایی مثبت و کاهش کمال گرایی منفی می توان اشتیاق شغلی را افزایش داد و از آنجا که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اشتیاق شغلی معلمان رابطه مستقیم معنادار دارد، بنابراین، برنامه تدوین شده، موجب اثربخشی بیش تر معلم در کلاس درس می گردد.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با مداخله تدوین آنلاین بر مؤلفه های فراهیجان در زنان باردار مبتلا به پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۴
104 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با مداخله تدوینی آنلاین مبتنی بر آموزش ذهن-آگاهی، تاب آوری و تنظیم هیجان بر مولفه های فراهیجان مثبت و منفی در زنان باردار مبتلا به پریشانی روان شناختی می باشد. این پژوهش نوعی کارآزمایی بالینی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان بروجرد بودکه پس از غربال گری اولیه، 45 زن باردار مبتلا به پریشانی روان-شناختی به روش هدفمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر)، به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه های استرس ادراک شده کوهن، اضطراب خاص بارداری، افسردگی ادینبورگ و مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران. تحلیل داده ها بااستفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو رویکرد مداخله ای بر بهبود تمامی مولفه های فراهیجان اثربخش بوده اند (05/0 >p) و در پیگیری یک ماهه فقط در مورد مولفه علاقه (002/0=P) میان دو گروه درمانی، تفاوت معنادار آماری به دست آمد. به نظر می رسد نتایج این پژوهش می تواند مراقبین سلامت را در جهت ارتقای سلامت روان زنان باردار یاری نماید.
اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری بر مؤلفه های بهزیستی اجتماعی زوجین دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
113 - 137
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری بر بهبود بهزیستی اجتماعی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. این پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل 160 زوج دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به 4 کلینیک مشاوره و روانشناسی در سال 1397 در شهر تهران بودند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 32 زوج دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به 4 کلینیک مشاوره و روانشناسی در سال 1397 بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (16 زوج برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها از مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1976)، پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کییز (1998) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی شناختی رفتاری بر مؤلفه های همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی، زوجین دارای تعارض زناشویی مؤثر است (001/0P<). با توجه به این نتایج می توان گفت زوج درمانی شناختی-رفتاری با تمرکز بر شناخت های منفی و اصلاح آنها منجر به تغییرات هیجانی و رفتاری می شود که این امر بر بهبود بهزیستی اجتماعی آنها نیز مؤثر است.
مقایسه معنویت، تاب آوری و خودشفقت ورزی در دانشجویان با و بدون اضطراب کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
140 - 163
حوزه های تخصصی:
کرونا ویروس 2019 (کووید-19) به عنوان بزرگترین تهدید سلامت عمومی افراد در سال 2020، دوسالی است که مردم جهان را دچار مشکلات فراوانی کرده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه معنویت، تاب آوری و خود شفقت ورزی در دانشجویان با سطوح بالا و پایین اضطراب کووید-19 انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دختر و پسر دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. شرکت کنندگان به روش در دسترس از هر گروه 135 دانشجوی با سطوح بالای اضطراب کووید-19 و 135 دانشجوی با سطوح پایین اضطراب کووید-19 انتخاب شدند. دانشجویان با استفاده از پرسشنامه اضطراب کووید-19 ویتن و همکاران (2012)، معنویت پارسیان و دونینگ (2009)، تاب آوری کانر و داویدسون (2003) و خود شفقت ورزی نف (2003) مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها نیز با بهره گیری از روش تحلیل واریانس چند متغیره توسط نرم افزار SPSS نسخه 24، انجام شد. یافته های حاصل از اجرای تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دانشجویان با و بدون اضطراب کووید-19 از نظر معنویت، تاب آوری و خودشفقت ورزی تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که میانگین نمرات معنویت، تاب آوری و خودشفقت ورزی در دانشجویان با اضطراب کووید-19 در مقایسه با دانشجویان بدون اضطراب کووید-19 به شکل معناداری کمتر است (001/0>P). بر اساس یافته های پژوهش حاضر، دانشجویان دارای سطوح بالای اضطراب کووید-19 کمتر از معنویت و تاب آوری برخوردار هستند که این خود موجب تشدید علائم در افراد می شود. از طرفی دیگر، مشخص گردید قضاوت در مورد خود، احساس انزوا و بیش همانندسازی در افراد دارای اضطراب کووید-19 بالا است؛ به همین دلیل لازم است روان شناسان و مشاوران در این زمینه ها توجه بیشتری داشته باشند تا از شدت غیرعادی اضطراب-19 در دانشجویان کاسته شود.
اثربخشی درمان مبتنی برخانواده در تصویربدنی و سبک های هویت نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
33 - 55
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با ه دف بررسی اثربخشی و تداوم اثر درمان مبتنی برخانواده در تصویربدنی و سبک های هویت نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی انج ام شد. ط رح پ ژوهش، از ن وع نیم ه تجرب ی، پیش آزم ون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی در سال تحصیلی99-1400شهر کرج بودند. به منظور انجام پژوهش، 30نفر از دانش آموزان به همراه خانواده هایشان انتخاب و با گم ارش تص ادفی در گروه های آزم ایشی و کنت رل قرارگرفتند. گروه آزمایش در 10جلسه، مداخله درمان مبتنی برخانواده را دریاف ت نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه نگرش های خوردن گارنر و گرفینگل، پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی و پرسشنامه تصویربدنی کش و پروزینسکی ب ود. داده ه ا ب ا تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند. نتایج نشان داد درمان مبتنی برخانواده برای بی اشتهایی عصبی ، منجربه پیدایش تصویربدنی مثبت و کسب هویت متعهدانه در دانش آموزان می شود. همچنین پیگیری نشان داد که اثربخشی مداخله ماندگاراست. باتوجه به یافته ها، می توان نتیج ه گرف ت درمان مبتنی برخانواده برای بی اشتهایی عصبی ، منجربه پیدایش تصویربدنی مثبت و سبک هویت متعهدانه در نوجوانان دختر می شود. بنابراین روانشناسان و مشاوران می توانند درمورد دانش آموزان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی از این درمان استفاده کنند.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مولفه های سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۱۴۴-۱۳۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی بود. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در طی خرداد 1399 مراجعه کردند، از میان آنها 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت 40 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها در سه مرحله خط پایه، درمان، پیگیری در طی 11 ماه با استفاده از پرسشنامه شخصیت کرنبرگ IPO (کرنبرگ، 2002) و سبکهای دفاعی DSQ-40 (آندورز و همکاران، 1993) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا، استفاده شد. تحلیل نتایج در مرحله درمان، فرد اول در متغیرهای آزمون گری واقعیت، نمره کل سازمان شخصیت، فرد دوم در متغیر های سردرگمی، آزمون گری واقعیت، نمره کل سازمان شخصیت، دفاع رشد یافته و در فرد سوم در سازمان شخصیت، دفاع رشد نیافته و دفاع روان آزرده دیده شد. مرحله پیگیری فرد اول تغییرات در مولفه های آزمون گری واقعیت، سردرگمی، فرد دوم در آزمون گری واقعیت، سردرگمی، نمره کل شخصیت و فرد سوم در متغیرهای آزمون گری واقعیت نمره کل شخصیت، دفاع رشد یافته، دفاع رشد نیافته دیده شد. درمان ACT در مدت زمان 10 ماه می تواند تغییراتی را در افراد مبتلا به شخصیت مرزی ایجاد کند، تحقیقات بیشتر برای تععمیم پذیری یافته ها نیاز است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۲۶-۲۱۵
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر گرگان در 9 ماهه ی اول سال 1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه آزمایش اول، زوج درمانی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم، زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی بخشش زناشویی (MFQ) ری و همکاران (2001) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS 16 در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هر دو رویکرد زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بخشش زناشویی در مرحله ی پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری دارند (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد اثر بیشتری بر بخشش زناشویی (0.002p< )، وجود مثبت (0.001p<) و نبود منفی (0.014p<) نسبت به زوج درمانی هیجان مدار داشت. در نتیجه، می توان به منظور افزایش بخشش زناشویی از هر دو مداخله بهره جست اما با توجه به اثربخشی بیشتر زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، این رویکرد ارجح است.
مطالعه ی کیفی کیفیت زندگی زنان معتاد داوطلب مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۳۸-۲۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه کیفی کیفیت زندگی زنان معتاد شهر اصفهان بود. نوع این پژوهش کیفی، تحلیل محتوا بود و داده ها با روش تحلیل مضمون شش مرحله ای کلارک و براون (2006) ارزیابی شد. جامعه ی آماری پژوهش، زنان معتاد در مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان در سال 1397 بودند که 17 نفر به شکل هدفمند و به روش نمونه گیری همگون انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مرتبط با کیفیت زندگی زنان معتاد براساس نظریه ی فریش (2006) بود. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی زنان معتاد در چهار حوزه قابل بررسی است: (1) وضعیت سلامت جسمانی و روانشناختی، (2) جایگاه اقتصادی، (3) وضعیت اجتماعی و (4) وضعیت خانوادگی. با توجه به چارچوب نظریه فریش می توان چنین نتیجه گرفت که کیفیت زندگی زنان معتاد بیشتر در سایه این چهار حوزه ذکر شده تغییر می کند و درمانگران اعتیاد برای درمان این زنان معتاد بایستی توجه خود را به بهبود و بالا بردن سطح این چهار حیطه متمرکز کنند.