فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: اختلال سوءمصرف مواد می تواند بسیاری از بیماران وابسته به مواد را به اختلالات روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی مبتلا گرداند و باعث کاهش بهزیستی روان شناختی گردد. پژوهش حاضر باهدف اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده صورت پذیرفت. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر تبریز در سال 1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند با در نظر داشتند ملاک های ورود و خروج انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 90 دقیقه معنویت درمانی گروهی به قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و شفقت خود ریس و همکاران (2011). داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده اثربخش است (50/0>p). بحث و نتیجه گیری: بنابراین در حیطه سلامت مربوط به افراد وابسته به مواد می توان مداخلات مبتنی بر معنویت را به منظور ارتقای سلامت روان این افراد مورداستفاده قرارداد، چراکه معنویت درمانی در این افراد می تواند برافزایش بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی مؤثر باشد.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: احساسات شرم و گناه در طیف وسیعی از اختلالات روان شناختی دیده می شود و این احساسات در اختلالات مرتبط با خوردن و چاقی، از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه شرم و گناه، انجام شد.
روش: پژوهش فعلی ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری شامل تمام مراجعه کنندگان به کلینیک های تغذیه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1401 بود که دارای شاخص توده بدنی بالا (25BMI>) بودند و تعداد 573 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن (2013)، شرم و گناه (2022) و شرم بیرونی (1994)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و به منظور بررسی روایی سازه، به روش تحلیل عاملی تأییدی، از نرم افزار SPSS نسخه 25 و Lisrel نسخه 8/8 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که این پرسشنامه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است. بین پرسشنامه حاضر با مقیاس شرم بیرونی همبستگی مثبت معنادار (66/0=r) و با پرسشنامه انعطاف پذیری تصویر ذهنی از بدن همبستگی منفی معنادار (63/0-=r) وجود دارد. همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 87/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به ویژگی های مطلوب روان سنجی پرسشنامه شرم و گناه و کوتاه بودن فرم پرسشنامه (8 سؤال)، این پرسشنامه می تواند در افراد با شاخص توده بدنی بالا و افراد دارای اختلالات خوردن، مورداستفاده قرار گیرد
طراحی برنامه آموزش خودتنظیمی و تأثیر آن در باورهای انگیزشی دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه آموزش خودتنظیمی و بررسی تأثیر آن در باورانگیزشی دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسر متوسطه اول و دوم شاهد شهرستان زاهدان انجام گرفت. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل800 نفر دانش آموزان شاهد و ایثارگر دختر و پسردوره اول و دوم متوسطه شاهد شهر زاهدان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آنها 60 دانش آموز (30 دختر، 30 پسر) به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر پسر و 15 نفر دختر ) و دو گروه کنترل(15 پسر و 15 نفر دختر) تقسیم شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش تحصیلی والرند (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاوت معنی-داری بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در متغیر باورانگیزشی وجود دارد. (001/0P< ) و در نتیجه، میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش، در متغیر باور انگیزشی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است که می تواند ناشی از طراحی و اجرای برنامه آموزش خودتنظیمی محقق باشد. با توجه به نتایج اینگونه استنباط میشود که سازمان ها و مراکز دولتی و خصوصی متولی آموزش و پرورش دانش آموزان از این برنامه آموزش خودتنظیمی جهت افزایش باور انگیزشی در قالب کلاسها و کارگاه های آموزشی خود می توانند استفاده نمایند.
خصوصیات روان سنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس راهبردهای مقابله ای پیشاقاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
55 - 65
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف معرفی و بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس راهبردهای مقابله ای پیشاقاعدگی(PMCM) انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ روش در دسته پژوهش های توصیفی-مقطعی-همبستگی قرار گرفته وجامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه سلمان فارسی کازرون در سال تحصیلی1401-1400 بوده است. گروه نمونه نیز شامل 303دانشجوی دختر بوده اند که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و در واقع، از طریق پاسخگویی آنلاین به پرسشنامه پژوهش حاضر در آن شرکت نموده اند. این پرسشنامه علاوه بر نسخه فارسی مقیاس PMCM، شامل پرسشنامه غربالگری علایم قبل از قاعدگی، فرمC مقیاس چندوجهی منبع کنترل سلامت و پرسشنامه نگرش به قاعدگی بوده است. داده های پژوهش در سه نرم افزار SPSS-22، AMOS-22 و JASP-09 مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج مربوط به تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی وجود یک ساختار پنج عاملی را در نمرات حاصل از نسخه فارسی مقیاس راهبردهای مقابله ای پیشاقاعدگی مورد تایید قرار داده است. مقادیر مربوط به دو شاخص آلفای کرونباخ و امگای مک دونالد نیز همسانی درونی مطلوب در کل ابزار و پنج خرده مقیاس مربوط به آن را نشان می دهد. ضرایب همبستگی مقیاس PMCM با سه ابزار دیگر پژوهش نیز ضمن تایید روایی سازه، رابطه نزدیک بین این راهبردها با یک منبع کنترل درونی سلامت و نگرش توام با انتظار و پیش بینی قاعدگی را مطرح می سازد.
بازنگری الگوی عمومی تدریس، مبتنی بر مطالعات علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بازنگری الگوی عمومی تدریس بر اساس مطالعات علوم اعصاب تربیتی انجام شد.
مواد و روش: این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قیاسی انجام گردید. در این مطالعه با مطالعات گسترده، منابع دیجیتالی، مجلات، کتب و پایان نامه ها از تاریخ 1990 تا 2021 با استفاده از پایگاه هایی مانند ERIC, Springer, Sciencedirect, Wiley, Google Scholar, Library, Genesis Libdl, Knowledge E, SID بررسی شد و از کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی؛ teaching method، Brain-based learning، educational neuroscience در جستجو استفاده گردید. تعداد 183 مقاله و کتاب مرتبط به دست آمد که از این تعداد آن منابعی که به نوعی به یادگیری سازگار با مغز پرداخته بودند، انتخاب شدند. پس از جمع آوری اطلاعات برخاسته از متون و تحلیل محتوای آن و حذف کدهای تکراری و ادغام کدهای مشابه 1416 کد به دست آمد که با قرار گرفتن در 109 طبقه اولیه و 31 طبقه فرعی در 4 طبقه اصلی الگوی عمومی تدریس شامل مراحل قبل از تدریس، قبل و ضمن تدریس، ضمن تدریس و بعد از تدریس، جایگزین شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش، 28 اقدام آموزشی را با رویکرد مطالعات علوم اعصاب تربیتی در مراحل الگوی عمومی تدریس تبیین نمود که با روش تحلیل عاملی تأییدی، مورد اعتباربخشی خبرگان و متخصصان علوم اعصاب تربیتی (روان شناسی، علوم شناختی و علوم تربیتی) قرار گرفت و برازش آن تأیید شد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که به کارگیری اقدامات حاصل از مطالعات علوم اعصاب تربیتی در مراحل الگوی عمومی تدریس بتواند در بهبود عملکرد مغز فراگیران و در نتیجه افزایش یادگیری آن ها تأثیرگذار باشد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر پرخاشگری ارتباطی پنهان و کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار ناسازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
122 - 132
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زنان دچار ناسازگاری زناشویی در زندگی زناشویی خود با مشکل های فراوانی به ویژه در زمینه های روانشناختی از جمله در پرخاشگری ارتباطی پنهان و کیفیت زندگی زناشویی مواجه هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر پرخاشگری ارتباطی پنهان و کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار ناسازگاری زناشویی انجام شد.
روش و مواد: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه زنان دچار ناسازگاری زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران در فصل پاییز سال 1402 بودند؛ به طوری که حجم نمونه برای هر گروه 20 نفر در نظر گرفته شد و این افراد پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان ذهن آگاهی مثبت نگر قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای درمان ماند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کارول، 2006)، کیفیت زندگی زناشویی (ژانگ و همکاران، 2013) و سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی مثبت نگر باعث کاهش معنی دار پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش معنی دار کیفیت زندگی زناشویی زنان دچار ناسازگاری زناشویی شد (001/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مذکور، درمانگران، مشاوران و روانشناسان برای کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش کیفیت زندگی زناشویی گروه های آسیب پذیر از جمله زنان دچار ناسازگاری زناشویی می توانند از روش درمان ذهن آگاهی مثبت نگر استفاده نمایند.
پژوهشی گسترده در شناخت شناسی، علل، رویکردها و روش های درمانی اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۱۶۴-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از اختلالات اضطرابی که همبودی بالایی با سایر اختلالات دارد، اختلال اضطراب فراگیر است. با توجه به میزان شیوع و ناتوان کننده بودن این اختلال، شناسایی درمان های مؤثر با پتانسیل بالا برای بهبود نتایج درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بسیار مهم است با این حال، در پیشینه این حوزه مطالعه ای که به بررسی و مرور رویکردهای رایج در درمان این اختلال به روش مروری نقلی بپردازد، یافت نشد. هدف: مطالعه حاضر با هدف مروری بر مداخلات درمانی مؤثر در اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نقلی بود. با استفاده از کلیدواژه های اختلال اضطراب فراگیر، روش های درمانی و درمان روانشناختی در پایگاه های اختصاصی نظیر Medline، SID، Magiran، PubMed، Scopus و Science Direct جستجو انجام شد. تعداد 73 مقاله بازیابی شده و پس از بررسی ملاک های ورود و خروج، 21 مقاله از جمله مقالاتی که ارتباط مستقیمی با موضوع بحث نداشتند و همچنین مقالات با یافته های تکراری حذف شدند. یافته ها: مروری بر مطالعات نشان داد رویکردهای عمده مورده استفاده برای درمان اختلال اضطراب فراگیر رویکرد دارویی و رویکرد روانشناختی هستند که درمان های روانشناختی مانند طرحواره درمانی هیجانی، آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آرام سازی کاربردی نسبت به درمان دارویی اثربخشی بیشتری دارد. نتیجه گیری: نتایج مرور و بررسی مطالعات داخلی و خارجی پیشین نشان داد با توجه به ویژگی های اختلالات اضطرابی بالاخص اختلال اضطراب فراگیر که بر شناخت افراد تأثیر بسیاری دارند، فرآیندهای درمان روانشناختی با رویکرد شناختی-رفتاری از جمله مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی هیجانی را تأثیر بیشتر و طولانی تری بر درمان و کاهش نشانگان این اختلال دارند.
پیش بینی باورهای وسوسه انگیز مصرف مواد در مردان مصرف کننده مت آمفتامین بر اساس پریشانی روانشناختی با نقش واسطه ای خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۳۲-۲۱۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده اند ارتباط بین خودکارآمدی فردی و پریشانی روانشناختی باعث می شود که باورهای وسوسه انگیز مصرف مت آمفتامین در مردان مصرف کننده به شدت تحت تأثیر قرار گیرند. با این وجود تاکنون مطالعه ای به بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین باورهای وسوسه انگیز مصرف مواد و پریشانی روانشناختی انجام نشده است. هدف: این مطالعه با هدف پیش بینی رابطه بین خودکارآمدی، پریشانی روانشناختی و باورهای وسوسه انگیز مصرف مواد در مردان مصرف کننده مت آمفتامین انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مردان 65-20 ساله استان اصفهان بودند که در سال 1400-1401 سوء مصرف مت آمفتامین داشتند. بر اساس معیارهای ورود و خروج، 262 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های عقاید وسوسه انگیز (بک و همکاران، 1993)، افسردگی، اضطراب-استرس (لاویباند و لاویباند، 1996) و خودکارآمدی عمومی (شرر و همکاران، 1982) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SMARTPLS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: مقایسه شاخص های برازش با مدل علی طراحی شده برازندگی مناسب مدل تعیین شده را تأیید کرد. همانطور که نتایج ضرایب رگرسیون استاندارد مستقیم نشان داد که پریشانی روانی، همبستگی مثبتی با باورهای وسوسه انگیز مصرف مواد مخدر دارد، پریشانی روانشناختی تأثیر مستقیم و منفی بر خودکارآمدی و خودکارآمدی تأثیر مستقیم و منفی بر باورهای ولع مصرف دارد (0/05 p<). همچنین، خودکارآمدی رابطه بین پریشانی روانشناختی و باورهای وسوسه انگیز مصرف را واسطه می کند (0/05p<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهند که توسعه مداخله هایی برای افزایش خودکارآمدی فردی و کاهش پریشانی روانشناختی می تواند به عنوان استراتژی های مؤثر در کاهش باورهای وسوسه انگیز مصرف مواد و در پیشگیری از استفاده از مت آمفتامین توسط مردان مصرف کننده این مواد، مورد استفاده قرار گیرد. این نتایج می توانند به مدیران و متخصصان در حوزه بهداشت راهنمایی کننده باشند تا برنامه های مداخله ای مؤثرتری را برای کاهش مصرف مت آمفتامین در این گروه از افراد طراحی و اجرا کنند.
بررسی رابطه صفات شخصیت با سکوت سازمانی و مدیریت تعارض در محیط کار بین مدیران مدارس ناحیه سه اصفهان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
53 - 64
حوزه های تخصصی:
سازمانهای آموزشی به دلیل بر عهده گرفتن نقشهای کلیدی و خطیر خود، در زمره حساس ترین و کلیدی ترین سازمانها قرار دارند. بی تردید مهم ترین عنصری که میتواند این سازمان ها را در راه تحقق اهدافش یاری نموده، آنها را به سر منزل مقصود برساند و رشد ، پیشرفت و سربلندی جامعه را تضمین نماید، آموزشگران هستند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیت با مدیریت تعارض و سکوت سازمانی است، جامع آماری این تحقیق ، کلیه مدیران و معاونان مدارس و همچنین کارکنان آموزش و پرورش ناحیه سه اصفهان هستند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 248 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه سکوت سازمانی، مدیریت تعارض و صفات شخصیت بود.روایی پرسش نامه توسط اساتید به صورت صوری و پایایی با استفاده از ضریب آهفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته شد. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام گرفت. آنچه در این مطالعه بدست آمده، حاکی از این است که رابطه صفات شخصیتی با مدیریت تعارض مثبت و معنا دار است و وجود صفات شخصیتی مثبت باعث بهبود مدیریت تعارض خواهد شد ، حال آنکه رابطه بین صفات شخصیتی و سکوت سازمانی منفی و معنا دار است و با بهبود صفات شخصیتی فرد، سکوت سازمانی نیز کاهش خواهد یافت.
بررسی تأثیر بازی های وانمودی بر میزان سازگاری عمومی و خلاقیت کودکان مقطع پیش دبستانی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
133 - 141
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر بازی های وانمودی بر میزان سازگاری عمومی و خلاقیت کودکان مقطع پیش دبستانی هدف انجام مطالعه حاضر بود. جامعه آماری دربرگیرنده کلیه کودکان مقطع پیش دبستانی منطقه 13 شهر تهران در سال تحصیلی بود که از این بین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به تعداد 60 نفر شامل 37 (62%) دختر و 23 (38%) پسر انتخاب گردیدند و کودکان مشارکت کننده در پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره جای گرفتند. آزمون سازگاری بل و آزمون خلاقیت CT برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و داده های استنباطی با آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که کودکان مقطع پیش دبستانی گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ سازگاری عمومی و خلاقیت تفاوت معنی داری داشتند (p>0/05). از این رو سازگاری عمومی و خلاقیت کودکان با بازی های وانمودی تقویت و ارتقا می یابد.
تأثیر سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی سبک های مقابله ای جبران افراطی و اجتناب
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طبق مطالعات شدت طرحواره های ناسازگار اولیه به طور مستقیم با تجارب والدینی و شیوه های مقابله مرتبط است.
هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی سبک های مقابله ای جبران افراطی و اجتناب انجام شد.
روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی در سطح کشور بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای (پس از تقسیم کل کشور به 5 ناحیه و انتخاب 5 دانشگاه توسط شخص محقق و پنج همکار آموزش دیده)، 1509 شرکت کننده به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های طرحواره یانگ (YSQ-S3)، فرزندپروری یانگ (YPI)، اجتناب یانگ-رای (YRAI) و جبران افراطی یانگ (YCI) پاسخ دادند.
تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-24 انجام شد.
یافته ها: یافته ها برازش مناسب مدل (93/0CFI= ,77/31, X2/df =087/0RMSEA=) را نشان داد. سبک های فرزندپروری بر طرحواره های ناسازگار اولیه اثر مستقیم و مثبت (27/0β=) معنادار داشت (P<0.01). همچنین، سبک های فرزندپروری از طریق متغیرهای میانجی سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی بر طرحواره های ناسازگار اولیه اثر غیرمستقیم و مثبت (21/0β=) معنادار را دارا بود (P<0.01). تخمین بوت استراپ برای بررسی معناداری اثرات استفاده شد.
نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش می توان جهت تبیین عوامل مؤثر بر طرحواره های ناسازگار اولیه و به عنوان مدل مناسبی برای طراحی برنامه های جامع در این زمینه بهره برد.
ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی مدیران جهت انتخاب در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1359 - 1378
حوزه های تخصصی:
زمینه: انتخاب مدیران با شایستگی های روانشناختی مناسب برای سازمان هایی مانند تأمین اجتماعی، که عملکردشان اثرات عمیق و دوربردی بر جامعه دارد، حیاتی است. با این حال، فقدان یک الگوی مشخص شایستگی در این حوزه بر نیاز به مطالعه ای تأکید دارد که شکاف موجود میان نظریه و عمل را پر کند و امکان ارزیابی و انتخاب مؤثرتر مدیران را فراهم سازد. با بررسی ادبیات این حوزه چنین الگویی یافت نشد.
هدف: پژوهش با هدف ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی مدیران جهت انتخاب در سازمان تأمین اجتماعی انجام گرفت.
روش: پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شده و با 13 نفر به اشباع نظری دست یافته شد. جامعه آماری بخش کمی با فرمول کوکران به حجم نمونه 165 نفر برآوردگردید. مقوله های زیربنایی پژوهش با روش تحلیل کیفی داده بنیاد شناسایی شد و الگوی نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی گردید. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار Maxqda نسخه 12 و بخش کمی با Smart PLS نسخه 4 انجام شد.
یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 227 کد شناسایی شد. داده های به دست آمده در 6 مقوله اصلی و 10 مقوله فرعی طبقه بندی گردید که شامل خودکارآمدی مدیران، نگرش مدیران، ادراک مدیران، انعطاف پذیری، شخصیت مدیران، فرهنگ شایسته پروری، شایستگی های روانشناختی مدیران، شایسته سالاری سازمانی، انتخاب و انتصاب مدیران، شایسته سازمان و توسعه فردی و اخلاق حرفه ای بود. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی مصاحبه ها، تعداد 58 شاخص، جهت ارائه الگوی شایستگی های روانشناختی برای انتخاب مدیران به کار گرفته شد.
نتیجه گیری: اتخاذ راهبردهای شایسته سالارانه و رویکردهای روانشناختی سازمانی نه تنها سبب انتخاب مدیران شایسته تر می شود بلکه گامی بلند در جهت فراهم آوردن امکانات توسعه فردی و تعالی اخلاق حرفه ای است. این نتایج، نقشه راهی را ترسیم می کنند برای سازمان هایی مانند تأمین اجتماعی که به دنبال بهبود فرآیندهای انتخاب مدیران خود هستند و می کوشند تا بالاترین استانداردهای عملکردی و اخلاقی را پیاده سازی نمایند.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات رفتاری برون سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
83 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون وگروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری اصفهان در پاییز1401 بودند. از بین آنها60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگذاری شدند. گروه آزمایشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان بسته آموزشی را به مدت 8 جلسه و گروه آزمایشی تنظیم هیجان بسته آموزشی را در 8 جلسه دریافت کردند. پرسشنامه سرمایه عاطفی (ACS، گل پرور، 1395) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه تعامل کارآمد مادر-نوجوان با گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل در متغیر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p). اما بین گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان می تواند برای بهبود سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری موثر باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت و درمان شناختی– رفتاری بر اعتیاد به اینترنت و رفتارهای پر خطر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
22 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت و درمان شناختی- رفتاری بر اعتیاد به اینترنت و رفتارهای پر خطر دانش آموزان پسر شهر یاسوج بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر یاسوج در سال تحصیلی 1400-1399 بود. در ابتدا، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت توسط دانش آموزان تکمیل گردید و 45 دانش آموز که نمره اعتیاد به اینترنت آنان بالاتر از نقطه برش (برابر با 46) بود، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پیش از اجرای مداخلات، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی توسط آزمودنی ها تکمیل شد. پس از آن، گروه آزمایشی 1 (درمان شناختی- رفتاری) و گروه آزمایشی 2 (درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت) در 10 جلسه 90 دقیقه ای، تحت مداخله قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از آخرین جلسه، پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت می توانند بر کاهش اعتیاد به اینترنت و رفتارهای پر خطر مؤثر باشند (0/001>p). همچنین تفاوت معناداری بین دو درمان مشاهده نشد(0/05<p). با توجه به نتایج، درمانگران و متخصصان بالینی می توانند از درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر روان شناسی مثبت به عنوان رویکردهای درمانی مؤثر در زمینه اعتیاد به اینترنت و پیشگیری از رفتارهای پرخطر استفاده کنند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
36 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1398 بودند که در انجمن ام. اس استان گیلان دارای پرونده می باشند. در این مطالعه 27 فرد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. بیماران حاضر در گروه آزمایش به مدت 12 هفته تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیک (12 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979) و پرسشنامه کیفیت زندگی (واروشربون، 1992) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر سلامت عمومی (0/001>P؛ 58/0=Eta؛ 67/33=F) و کیفیت زندگی (0/001>P؛ 43/0=Eta؛ 32/17=F) افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس تأثیر معناداری داشته است. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، رفتاردرمانی دیالکتیک با بهره گیری از تکنیک های تحمل پریشانی، پذیرش و خودنظم جویی هیجانی، می تواند به عنوان روشی موثر در جهت بهبود سلامت عمومی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر کاهش میزان حساسیت اضطرابی و حملات پانیک (وحشت زدگی) در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
140 - 148
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما برکاهش میزان حساسیت اضطرابی و علائم پانیک در جانبازان مبتلاء به اختلال استرس پس از سانحه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه جانبازان اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر مرند که سال 1398 جهت مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی پویامهر مراجعه نموده بودند، از بین این افراد 30 نفر از جانبازان مرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده پرسشنامه چک لیست اختلال استرس پس از سانحه ﺗﻮﺳﻂ ﮐﯿﻦ و ﻫﻤﮑﺎران در ﺳﺎل ۱۹۸۸ (MCCP)، حساسیت اضطرابی (تیلور و کوکس ،۱۹۹6) نشانه های پانیک لیبوتیز و همکاران در سال(1990) گردآوری شدند. برای گروه آزمایش، رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما طی 12 جلسه ی 90 دقیقه ای در هر هفته اجرا شد. داده ها با استفاده از تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری در نرم افزار آماری SPSS-20 انجام گرفت. نتایج نشان داد، میانگین نمرات گروه آزمایش برای متغیر حساسیت اضطرابی به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود (001/0>P ). اما تفاوت معنی داری در نمرات علائم پانیک بین دو گروه مشاهده نشد. مطابق با یافته ها درمان رفتار درمانی شناختی متمرکز بر تروما به عنوان یک روش موثر در جهت کاهش میزان حساسیت اضطرابی در جانبازان مبتلا به اختلال PTSD استفاده شود.
بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار (ECBT) بر نگرانی و حساسیت اضطرابی کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
150 - 159
حوزه های تخصصی:
یکی از رایجترین مشکلات بالینی در کودکان اختلالات اضطرابی است که با آسیب شناسی روانی قابل توجهی همراه است. پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبستان بود که در سال تحصیلی 1400- 1401 در دبستانهای ابتدایی بخش کهریزک تحصیل می کردند. ابتدا از طریق نمونه گیری خوشه ای 672 نفر به ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM -5 (2017)، و نگرانی (1997) پاسخ دادند، در مرحله دوم 30 نفر از بین دانش آموزانی که براساس مقیاس های پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر DSM-5 (2017) و مصاحبه بالینی حداقل یکی از ملاک های اختلالات اضطرابی را برآورده کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار بر نگرانی و حساسیت اضطرابی در کودکان دارای اختلالات اضطرابی اثرگذار بود (سطح معناداری 05/0). براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار در بهبود نگرانی و حساسیت اضطرابی تاثیر دارد، با توجه به این شواهد استفاده از گروه درمانی شناختی رفتاری هیجان مدار برای اختلالات هیجانی در کار بالینی با کودکان مضطرب توصیه می گردد.
تدوین الگوی ساختاری رابطه الگوهای ارتباطی و مهارتهای مقابله با استرس با رضایت از زندگی با میانجی گری تمایزیافتگی فردی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
205 - 213
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی ساختاری رابطه الگوهای ارتباطی و مهارتهای مقابله با استرس با رضایت از زندگی با میانجی گری تمایزیافتگی فردی در زنان متاهل بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان متاهل شهر تهران در سال 1401-1400 تشکلیل دادند که از میان آنها600 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های الگوهای ارتباطی کریستنسین و سالوی(1984)، مهارتهای مقابله با استرس بلینگز و موس(1981)، رضایت از زندگی داینر و همکاران(1985) و تمایزیافتگی دریک (2011) بود. روش تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود و تحلیل با استفاده از نرم افزار spss-26 و amos-24 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج حاصل از ضریب مسیر ستقیم متغیرهای پژوهش در مدل نهایی نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین تعاملات سازنده، راهبرد مساله محور و تمایزیافتگی فردی با رضایت از زندگی زنان از لحاظ آماری معنادار بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که الگوهای ارتباطی و مهارتهای مقابله با استرس با میانجی گری تمایزیافتگی فردی بر رضایت از زندگی زنان متاهل برازش دارد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو عضو انجمن دیابت مراجعه کننده به مراکز درمانی، بهداشتی و درمانگاه های بوشهر در شش ماهه اول سال 1401 بود. در این پژوهش تعداد 35 افراد مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (18 نفر) و گواه (17 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی ده هفته در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای ارتقا سلامت (والکر و همکاران، ۱۹۸۷) و پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس (با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23) استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر رفتارهای ارتقا سلامت (0/001>P؛ 0/59=Eta؛ 48/85=F) و خودمراقبتی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 52/15=F) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر می تواند با با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان روشی کارآمد جهت بهبود رفتارهای ارتقا سلامت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو استفاده شود.
اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
111 - 120
حوزه های تخصصی:
اختلال یادگیری ریاضی با اختلال در عملکرد شناختی مرتبط است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش چند حسی بر سرعت پردازش، حافظه کاری و هماهنگی دیداری-حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم مراجع کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه به صورت هدفمند شامل 30 کودک بود که تشخیص اختلال یادگیری ریاضی را دریافت کردند که به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره گمارده شدند (گروه آزمایش و گواه). ابزار پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (2003) جهت ارزیابی سرعت پردازش و حافظه کاری، آزمون تشخیصی ایران کی مت (1988)، آزمون مهارت های دیداری–حرکتی بندر گشتالت (1938) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون (1936) بود. داده ها با روش های امار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش چند حسی تاثیر معناداری بر سرعت پردازش و حافظه کاری و هماهنگی دیداری–حرکتی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی داشت. بنابراین می توان از آموزش چند حسی برای کاهش مشکلات کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بهره جست.