فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
397 - 406
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال بود که چگونه توانستم با آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین میزان رضایت شغلی معلمان را افزایش دهم؟ این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. جامعه آماری 4 نفر معلمان شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از مقیاس رضایت شغلی مینه سوتا برای اندازه گیری میزان رضایت شغلی معلمان استفاده شد. ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین در 6 جلسه، یک بار در هفته و هر جلسه 90 دقیقه بر روی معلمان موردنظر ارائه شد. مقیاس رضایت شغلی مینه سوتا در خط پایه، انتهای آموزش و پیگیری 30 روزه تکمیل شد، به علاوه دو بار در میانه آموزش (یک سوم و دوسوم مدت دوره آموزش) نیز توسط معلمان پاسخ داده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده اثربخشی آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین برافزایش رضایت شغلی معلمان بود. بهبودی همه معلمان در دوره پیگیری ادامه یافته بود. به طورکلی آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین توانست مهارت رضایت شغلی معلمان را بهبود بخشد. پیشنهاد می شود از آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین در مراکز مشاوره تحصیلی و مدارس برای افزایش رضایت شغلی معلمان استفاده شود.
بررسی ارتباط بین سازش یافتگی اجتماعی، ادراک شایستگی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
667 - 674
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین سازش یافتگی اجتماعی ادراک شایستگی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی دوم در محدوده سنی 9-12 شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. تعداد نمونه پژوهش شامل 50 نفر از دانش آموزان بود؛ که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامه سازش یافتگی اجتماعی کالیفرنیا (1953)، پرسشنامه ادراک شایستگی هارتر (1985) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. ﺑﺮای تجزیه وتحلیل داده ها در ایﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ از آزﻣﻮن ﺿﺮیﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺮﺳﻮن استفاده شده اﺳﺖ. یافته ها نشان داد بین سازش یافتگی اجتماعی، ادراک شایستگی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان ارتباط مثبت و معنی دار وجود دارد. به عبارتی دیگر بالا بودن میزان خودکارآمدی تحصیلی و ادراک شایستگی در دانش آموزان با بالاتر بودن سازش یافتگی اجتماعی همراه است. یافته های پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ادراک شایستگی قادر به پیش بینی سازش یافتگی اجتماعی در دانش آموزان است که می تواند در راستای کمک به بهبود سلامت روان کودکان موردتوجه قرار گیرد.
رابطه مهارت های اجتماعی و عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
700 - 707
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه مهارت های اجتماعی و عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر کرمانشاه می باشد. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فرمول مورگان تعداد 169 نفر از دانش آموزان ابتدایی شهر کرمانشاه به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های مهارت های اجتماعی کرامتی، عزت نفس روزنبرگ (1965) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990) پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین مهارت های اجتماعی و عزت نفس با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مهارت های اجتماعی و عزت نفس توان پیش بینی عملکرد تحصیلی را دارند که این نتایج می تواند موردتوجه معلمان و مراکز آموزش وپرورش قرار گیرد.
مقایسه مسئولیت پذیری در نیمرخ های مختلف انگیزشی: تحلیل مبتنی بر شخص
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
738 - 749
حوزه های تخصصی:
عوامل زیادی مثل انگیزش، مسئولیت پذیری می توانند بر یادگیری دانش آموزان تأثیر بگذارند. دراین باره، شواهد نشان داده که انگیزش یکی از عوامل مؤثر و مهم در بهبود عملکرد دانش آموزان است. پژوهش حاضر باهدف تعیین نیمرخ انگیزشی دانش آموزان با استفاده از تحلیل مبتنی بر شخص و مقایسه مسئولیت پذیری با توجه به این نیمرخ ها انجام گرفته است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- علی مقایسه ای است. تعداد 200 نفر دانش آموز مقطع متوسطه دوره دوم مقیاس جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گرگور و مسئولیت پذیری نئو را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از روش تحلیل خوشه ای و تحلیل واریانس چندمتغیری بهره گرفته شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، چهار خوشه انگیزش برای دانش آموزان به دست آمد: 10/5 درصد در خوشه بی انگیزشی، 30 درصد در خوشه انگیزش سه گانه، 20 درصد در خوشه تبحرگرا-عملکردگرا و 40 درصد خوشه انگیزش چندگانه قرار گرفتند. مسئولیت پذیری خوشه بی انگیزشی، کمتر از سایر خوشه ها بود (0/001P<). یافته های به دست آمده می تواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامه های مداخله ای تربیتی در ارتقا و یا حفظ انگیزش دانش آموزان، در طول سال های تحصیلی اقدامات مؤثری را انجام دهند.
بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهبود سلامت روان و کاهش افکار ناکارآمد دختران نوجوان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
758 - 766
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله آموزش ذهن آگاهی بر بهبود سلامت روان و کاهش افکار ناکارآمد در دختران نوجوانان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول در منطقه 18 تهران بود. به منظور نمونه ابتدا تعداد 30 نفر از نوجوانان به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون مداخله بر روی گروه آزمایش صورت گرفت و در این مدت گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی توسط گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسشنامه افکار ناکارآمد وایزمن و بک (1997) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون های آماری کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری باعث کاهش افکار ناکارآمد و بهبود سلامت روان در نوجوانان دختر می شود.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خودکارآمدی نگارش در دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
418 - 426
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خودکارآمدی نگارش در دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 1 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دختران مشغول به تحصیل در دوره متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (12 نفر) و یک گروه کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی از تفکر انتقادی دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس خودکارآمدی نگارش تحصیلی (SAWSES) میتچل و همکاران (2021) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد آموزش تفکر انتقادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر افزایش خودکارآمدی نگارش تحصیلی داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش تفکر انتقادی می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای افزایش خودکارآمدی نگارش تحصیلی در مدارس به کاربرده شود.
رابطه تصور از خدا با امنیت روانی در جانبازان شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
614 - 620
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه تصور از خدا با امنیت روانی در جانبازان شهر کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه جانبازان شهر کرمانشاه بود که برابر 19616 نفر می باشند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و حجم کل جامعه، 377 نفر بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. نتایج نشان داد که بین متغیر تصور از خدا با امنیت روانی جانبازان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت یکی از عناصر سازنده امنیت روانی در جانبازان، مفهوم تصور از خدا است، آنجا که فرد از وابستگی های دنیوی اعراض کرده و از غیرخدا، به خدا روی می آورد و همین امر توان تحمل فرد را در برابر مشکلات بیشتر می کند و منجر به امنیت خاطر جانبازان می شود.
فرا تحلیل اثربخشی درمان های شناختی رفتاری اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اثربخشی درمان شناختی رفتاری در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان توسط محققین حمایت شده است، اما مطالعات کنترل شده نشان می دهند که هر یک از این روش ها فقط تا حدی در درمان این اختلال مؤثر هستند. بنابراین، این مطالعه باهدف دست یابی به اندازه اثر مداخلات شناختی-رفتاری در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان تحت درمان دارویی و بررسی سایر عوامل مؤثر در اثربخشی این درمان انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه مروری از نوع فرا تحلیل می باشد. به این منظور، تعداد 107 مقاله با عناوین مرتبط و با استفاده از کلید واژگان درمان شناختی-رفتاری اختلال نقص توجه/بیش فعالی تحت درمان دارویی (به صورت جداگانه و ترکیب با یکدیگر)، از طریق جستجو در پایگاه های معتبر علمی به دست آمد. تعداد 10 مطالعه، از طریق چک لیست فرا تحلیل انتخاب شدند و داده های مستخرج از متن این مقالات به روش فرا تحلیل، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. با توجه به داده های به دست آمده اندازه اثر در نقص توجه/بیش فعالی 1.04 و در نقص توجه 0.97 و در بیش فعالی 0.71 به دست آمد که در هر سه داده فاصله اطمینان 95 درصد بوده است. یافته های این فرا تحلیل نشان داد که اندازه اثر مداخلات شناختی رفتاری در درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگ سالان تحت درمان دارویی «متوسط» است. هم چنین، طبق نتایج تحلیل های فرعی می توان درمان شناختی رفتاری گروهی را به عنوان خط درمانی در اختلال نقص توجه/بیش فعالی افراد بزرگ سال به کاربرد.
مقایسه اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در بهزیستی فضیلت گرای زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط فرا زناشویی، یکی از دشواری ها و مشکلاتی است که همواره تهدیدی برای همسران و یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی و اجتماعی در طول زندگی به شمار می آید. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان های فراتشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در بهزیستی فضیلت گرای زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی شهر جم در شش ماهه اول 1401 و نمونه آماری 45 نفر از زنان واجدالشرایط و داوطلب مراجعه کننده به مرکز مشاوره مطالعات اجتماعی بودند. پس از ارزیابی، افراد به طور تصادفی به گروههای آزمایش(درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان روان پویشی کوتاه مدت) و گروه کنترل واگذار شدند(هر گروه 15 نفر). سپس گروه روان پویشی کوتاه مدت 12 جلسه و گروه فرا تشخیصی یکپارچه 8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار بود. پس از پایان مداخلات ، پس آزمون و بعد از دو ماه پیگیری انجام شد. ابزار سنجش پرسشنامه بهزیستی فضیلت گرا واترمن و همکاران (2010) بود. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان پویشی کوتاه مدت در افزایش بهزیستی فضیلت گرا موثر بودند و درمان فراتشخیصی یکپارچه موثرتر از درمان روان پویشی کوتاه مدت بود و این اثر بخشی در طی زمان ماندگار است (P<05). درمان های فراتشخیصی یکپارچه و روان پویشی کوتاه مدت در افزایش بهزیستی فضیلت گرا در زنان آسیب دیده موثر هستند و می توانند در مشاوره آنان مورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر متوسطه اول شهربجنورد انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول که در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 2000 نفر مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به تعداد 45 دانش آموز دارای ملاک های ورود و خروج بودند، به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و یک گروه 15 نفری کنترل گمارده شدند. ابتدا هر سه گروه با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن و جاکوب (1997) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال به ترتیب برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و صرفاً در لیست انتظار قرار گرفت. پس از پایان دوره، مجدداً هر سه گروه مورد پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پیگیری قرار گرفتند. سپس با استفاده از تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر یافته های بدست آمده با نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که بین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر متوسطه اول تفاوت وجود ندارد(05/0<P). آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال به طور مجزا بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر بجنورد اثربخش است(05/0<P). نتایج بدست آمده نشان داد که تفاوتی بین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و حافظه فعال بر اضطراب امتحان وجود ندارد. از این رو می توان گفت استفاده از این دوروش آموزش در جهت کاهش اضطراب امتحان می تواند به مشاوران و روانشناسان و سایر متخصصان کمک کند.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی هیجانی بر کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 11 تا 14 سال ناحیه 2 استان قم در سال 1401 بودند که بر اساس نظر روان شناس/روان پزشک واجد نشانه های ضرب شناختی کند تشخیص داده شده بودند. از این جامعه آماری نمونه ای به حجم 10 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 5 نفره (آزمایش و کنترل) جای دهی شدند. برای گروه آزمایشی، رفتاردرمانی عقلانی هیجانی در 9 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کندگامی شناختی (MSCT، پنی و همکاران، 2009)، سیاهه عصب روان شناختی و شخصیتی کودکان کولیج (CPNI، کولیج و همکاران، 2002) و آزمون اهمال کاری تحصیلی (APT، سواری، 1391) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد با کنترل پیش آزمون، بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت رفتاردرمانی عقلانی هیجانی بر کاهش مشکلات کارکردهای اجرایی و تعلل ورزی تحصیلی کودکان با ضرب شناختی کند اثربخش است.
تدوین بسته آموزش هوش موفق معطوف به کاهش رفتارهای پرخطر ویژه ی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
101 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین بسته آموزش هوش موفق معطوف به رفتارهای پرخطر ویژه ی دانش آموزان دختر درگیر رفتارهای پرخطر بود. این پژوهش در بخش تحلیل محتوا از نوع تحلیل محتوای کیفی هیش و شانون (2005) و در بخش تدوین بسته روش تدوین بسته یوسفی و گلپرور (2023) بود. محیط این پژوهش کلیه ی متون در زمینه ی رفتارهای پرخطر و هوش موفق استرنبرگ (2019) بود. روش انتخاب متون به روش هدف مند از بین متون مذکور طی ده سال اخیربود ملاک تعداد متون بر اساس رعایت اصل اشباع داده بود. روش گردآوری اطلاعات از مطالعه ی خط به خط متون، یافتن پاسخ به سوالات مرتبط به هدف و محتوای بسته ی هوش موفق مبتنی بر کاهش رفتار پرخطر بود. نتایج حاصل از تحلیل داده های حاصل از بررسی متون به کمک روش تحلیل محتوای مرسوم هیش و شانون (2005) نشان داد که رفتار پرخطر دارای سه بعد است که عبارتند از 1) علل رفتار پرخطر با نه مفهوم اصلی (پریشانی روانی، احساس طردشدگی،تغییرات نوجوانی، فشار همسالان، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، فقدان آموزش و آگاهی و عوامل خانوادگی)؛ 2)تظاهرات رفتار پرخطر با سه مفهوم اصلی (خشم و خشونت، اعتیاد، رفتارهای جنسی ناسازگار) و سازوکارهای کاهش رفتار پرخطر (مداخله های فردی و مداخله های سیستمی). این نتایج برای متون هوش موفق نشان داد که هوش موفق حاوی دو بعد است 1)چیستی هوش با پنج مفهوم (هوش موفق در بعد فردی، هوش موفق در بعد اجتماعی، نتایج هوش، انواع هوش، فرآیندهای بالادست هوش) و 2) بعد راهکارهای دستیابی به هوش موفق با چهار مفهوم (هوش تحلیلی، هوش عملی، خردورزی و هوش خلاق). در بخش تدوین بسته هدف پنهان این بسته افزایش بلوغ شناختی در قالب آگاهی افزایی و مهارت افزایی به کمک راهبردهای هوش موفق بود. این کار با استفاده از روش تدوین بسته ی یوسفی و گلپرور (2023) انجام شد و مقولات دو تحلیل در هم جایابی و جای گذاری شده و تلفیق انجام شد. نتایج این تلفیق به یک بسته ی هشت جلسه ای آموزشی ختم شد که اهداف آن مبتنی بر کاهش رفتار پرخطر بود و راهبردهای آن از نظریه هوش موفق برگرفته شد در انتها بسته ی آموزشی به کمک ضریب توافق ارزیابان و توسط متخصصین ارزیابی اعتبار شد که نتایج حاکی از اعتباریابی محتوایی بود (98/0=CVR).
مرور نظری ارتباط فرسودگی تحصیلی، هوش معنوی و تاب آوری روان شناختی
حوزه های تخصصی:
زمینه: فراگیران در حین تحصیل با استرس ها و فشارهایی روبه رو می شوند که گاهی باعث نگرش و احساس منفی نسبت به درس و محیط تحصیل و در نهایت فرسودگی تحصیلی می شود. فرسودگی تحصیلی باعث ایجاد احساس خستگی جسمی، هیجانی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی و در نهایت افت تحصیلی می شود. به همین جهت برای داشتن یک نظام آموزشی اثربخش، باید به وضعیت روانی و تحصیلی فراگیران و کاهش فرسودگی تحصیلی در آن ها توجه داشت.
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تعاریف و مبانی نظری سه متغیر فرسودگی تحصیلی، هوش معنوی و تاب آوری روان شناختی و ارتباط نظری و پژوهشی این سه متغیر با یکدیگر صورت پذیرفت. روش جمع آوری اطلاعات به صورت بررسی، مطالعه و جمع آوری اطلاعات از پایان نامه های در دسترس و مرتبط و پژوهش های شش اخیر ایران و خارج با جستجو کلیدواژه های فرسودگی تحصیلی، تاب آوری روان شناختی و هوش معنوی به فارسی و انگلیسی در مجلات پایگاه های معتبر صورت پذیرفت.
روش: روش پژوهش به صورت مروری نظری بر پایان نامه های مرتبط و در دسترس در مورد تاب آوری روان شناختی، هوش معنوی و فرسودگی تحصیلی و پژوهش های شش سال اخیر انجام شده در مورد این متغیرها و ارتباط آن ها با یکدیگر صورت پذیرفت. پس از محدودسازی جست و جو با واژگان فراگیران، دانش آموزان و مقالات علمی مصوب حدود 600 پایان نامه و پژوهش به دست آمد که بعد از بررسی و مطالعه چکیده و متن آن ها، 32 پژوهش و پایان نامه جامع و جدیدتر انتخاب و برای انجام پژوهش حاضر به کار برده شد.
یافته ها: پس از بررسی به این نتیجه دست یافتیم که مبانی نظری و پژوهشی فرسودگی تحصیلی با تاب آوری روان شناختی، فرسودگی تحصیلی با هوش معنوی و هوش معنوی با تاب آوری روان شناختی ارتباط دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، می توان با آموزش و افزایش مهارت تاب آوری روان شناختی و هوش معنوی فراگیران باعث پیشرفت تحصیلی و کاهش فرسودگی تحصیلی آنان گردید.
بررسی نقش تشویق در پیشرفت تحصیلی در مقطع ابتدایی دبستان غیر انتفاعی ناصح
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 17
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بیان وضعیت تشویق در مدارس دخترانه ناصح شهر ستان درگز این روش تحقیق بصورت کاربردی می باشد ودرجمع آوری اطلاعات منابع اینترنتی استفاده شده است.جامعه آماری دانش آموزان دختران ناصح شهرستان درگز.از کل60نفردانش آموز دبستان20نفربه عنوان نمونه آماری وبه صورت تصادفی انتخاب شده اند تجزیه وتحلیل داده ها از روش های جداول نمودارها استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد:- تشویق در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر بوده با توجه به پاسخ های داده شده 83.33 نفر موافق این نظریه بوده- تشویق والدین در روند پیشرفت دانش آموزان موثر بوده با نوجه به پاسخ های داده شده 90 درصد موافق بوده که والدین با توشویق فرزند خود می توانند در پیشرفت تحصیلی نقش داشته باشند.- تشویق در قدرت یادگیری دانش آموزان موثر نبوده است با توجه به پاسخ ها موافق این نظریه نبوده و 100درصد مخالف این بوده که تشویق در روند یادگیری یمی تواندنقش داشته باشد.
چگونه توانستم مشکل وابستگی دانش آموز رضا پیش دبستانی دو از دبستان پویای علم در شهرستان درگز را بهبود بخشم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
13 - 27
حوزه های تخصصی:
مدرسه و معلمان نقش مهمی در جذب و آرامش دانش آموزان دارند و می توانند دانش آموزان را با روش های درست از حالت غریبه و بیگانه خارج کرده و در کاهش وابستگی و اضطراب موثر باشند. بسیاری از کودکان هنگام جدا شدن از والدین ناراحت می شوند , بخصوص در خانه هایی مه مراقبت های غیر منطقی از کودک صورت می گیرد. اما برخی از کودکان اضطراب شدیدتری را موقع جدا شدن از والدین خود نشان می دهند اگر والدین کودک را در محیط مئرسه رعا کنند نگرانی و وابستگی کودک بیشتر می شود پس با حرف زدن با کودک باید به کاهش نگرانی اش کمک کرد. ترس و وابستگی شدید در برخی کودکان در ابتدای سال تحصیلی طبیعی است بخصوص برای کودکان پایه پیش دبستانی. این کودکان چون از محیط خانه وارد محیط مدرسه می شوند و آزادی هایی که در محیط خانه داشتند در مدرسه ندارند دچار ترس و اضطراب می شوند. مهمترین مسئله ورود کودک به مدرسه جدا شدن از مادر اسن و این مسئله برای او سخت است.بر این اساس هدف اصلی مقاله حاضر , بررسی وابستگی بیش از حد رضا به مادر و تاثیر آن در یادگیری است. این بخش هدف اصلی مقاله را در دانش آموزان پایه پیش دبستانی بررسی می گردد. برای این دانش آموز , طبق نظر سنجی های انجام شده به بررسی میزان وابستگی پرداخته شده و نتایج به صورت مکتوب و مقایسه ای ثبت شدند.
اثر روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سبک های دلبستگی پسران نوجوان
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
64 - 75
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تعیین اثر روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سبک های دلبستگی پسران نوجوان بود. طرح این پژوهش نیمه تجربی با الگوی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مشهد تشکیل می دادند. تعداد 30 نفر از این دانش آموزان به صورت داوطلبانه انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. در هر گروه 15 نفر حضور داشتند. هر دو گروه مقیاس تجدیدنظر شده دلبستگی بزرگسال (RAAS) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت نه جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر دلبستگی ایمن (0/70=partial Eta2) و اجتنابی (0/50=partial Eta2) اثر معناداری دارد. اما در دلبستگی دوسوگرا تفاوت معناداری میان دو گروه وجود نداشت (0/05<P). به نظر می رسد روان درمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر سبک های دلبستگی پسران نوجوان موثر است و دلبستگی ایمن آنان را افزایش و دلبستگی ناایمن اجتنابی را کاهش می دهد.
پیش بینی نگرش به تقلب براساس هوش معنوی و جهت گیری هدف پیشرفت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به تقلب براساس هوش معنوی و جهت گیری هدف پیشرفت (تسلط گرایشی، تسلط اجتنابی، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی) در دانش آموزان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که در رشته-های ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی به تحصیل اشتغال داشتند. از بین 3500 نفر از اعضای جامعه، 245 دانش آموز بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های جهت گیری هدف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001)، تقلب تحصیلی فراست (1392) و هوش معنوی کینگ (2008) بود. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و جهت گیری هدف (تسلط گرایشی، تسلط اجتنابی) با نگرش به تقلب رابطه منفی و معنادار و بین عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی با نگرش به تقلب رابطه مثبت و معنادار وجود داشت ( 01/0>P) . همچنین جهت گیری هدف پیشرفت (تسلط گرایشی، عملکردگرایشی، عملکرد اجتنابی) و هوش معنوی توانستند روی هم 40 درصد از واریانس نگرش به تقلب را پیش بینی کنند (001/0>P). بر اساس یافته های پژوهش لازم است که در رابطه با متغیرهای زیربنایی مانند هوش معنوی و جهت گیری هدف که بر نگرش به تقلب تاثیر می گذارند، مداخله و بررسی صورت گیرد تا زمینه ارتقا و بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش تقلب تحصیلی فراهم شود.
مدل یابی روابط ساختاری اهمال کاری تحصیلی بر اساس باورهای انگیزشی با نقش میانجی گری سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
158-178
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری اهمال کاری تحصیلی بر اساس باورهای انگیزشی با نقش میانجی گری سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصیلی ۴۰۱ -۱۴۰۰ بود. تعداد ۳۰۴ دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (۱۹۸۶)، راهبردهای انگیزش یادگیری پینتریچ و دیگروت (۱۹۹۰) و سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۸) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS-25 و Amos-24 صورت گرفت. نتایج نشان داد که باورهای انگیزشی اهمال کاری تحصیلی را به صورت مستقم (۴۷/۰-=β)، سرزندگی تحصیلی اهمال کاری تحصیلی را به صورت مستقیم (۴۵/۰-=β) و باورهای انگیزشی با نقش میانجی سرزندگی تحصیلی اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کند (۲۶/۰-=β). بر اساس نتایج این پژوهش باورهای انگیزشی و سرزندگی تحصیلی از عوامل اثر گذار بر اهمال کاری تحصیلی هستند. به عبارت دیگر، با مداخله و تقویت باورهای انگیزشی و سرزندگی تحصیلی می توان به دانش آموزان کمک کرد تا بر اهمال کاری تحصیلی خود غلبه کنند.
شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های عصبی تحت تأثیر روابط افراد است و اگر روابط خوبی بین افرد باشد، روابط مطلوبی نیز بین اعصاب شکل خواهد گرفت. به منظور بهبود عملکرد سازمان ها هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب بوده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش آمیخته است. جامعه آماری در بخش اول کلیه متون مربوط به رهبری مبتنی بر علم اعصاب است و در بخش دوم جامعه آماری خبرگان در حوزه مطالعاتی رهبری مبتنی بر اعصاب می باشند که تعداد 15 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با توجه به ماهیت موضوع جهت تأیید مؤلفه ها از نظرات آنان استفاده شد. سپس جهت تعیین مؤلفه های رهبری از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. بر اساس نظر خبرگان، 15 مؤلفه خلق چالش های جدید و تشویق به آن، همدلی، ایجاد فضایی برای تجربیات مثبت، رفتار اخلاقی در تصمیم گیری، امیدبخشی، آزادی عمل، اعتماد متقابل، ارتباطات سازنده و صمیمی، شفافیت، حمایت گری، شور و شوق، ارائه بازخورد عملکرد، طراحی سیستم پاداش دهی، قدردانی و عدالت شناسایی شدند. رهبری مبتنی بر علوم اعصاب با تحریک مؤلفه های رفتاری منجر به ترشح مثبت هورمون در مغز کارکنان می شود و در این شرایط شاهد بروز رفتارهایی مانند خلاقیت، مشارکت، تعهد و تعلق سازمانی و ارتقای هویت سازمانی و... هستیم و در نتیجه نفوذ رهبر در قلب و رفتار کارکنان افزایش می یابد.
رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط کاری چالش برانگیز امروزی، پیشرفت برای کارکنان بسیار مهم است و آن ها باید یاد بگیرند که هم خود را ارتقاء دهند و هم سلامت و بهزیستی جسمی و روانی خود را حفظ نمایند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی یزد (250 نفر) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 156 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی در این پژوهش، پرسش نامه های استاندارد شامل پرسش نامه بهزیستی روانشناختی از مطالعه ریف و سینگر (2003)؛ پرسش نامه کامیابی در محیط کار از مطالعه ایمران و همکاران (2020)؛ پرسش نامه تعارض کار- خانواده از مطالعه گرزیواسز و مارکس (2000)؛ پرسش نامه غنی سازی کار – خانواده و پرسش نامه حمایت خانواده از مطالعه ننح (2017)؛ و پرسش نامه مدیریت مرز کار- خانواده از مطالعه کرینتر (2006) بود که روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات تعدادی از خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که حمایت خانواده بر غنی سازی کار- خانواده تأثیر مثبت و معنی دار دارد (330/6 t=، 410/0=β). همچنین، تعارض کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر منفی و معنی دار دارد (026/2 t=، 164/0- =β). همچنین، غنی سازی کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر مثبت و معنی دار دارد (349/8 t=، 522/0=β) و غنی سازی کار- خانواده در تأثیر حمایت خانواده بر کامیابی در محیط کار نقش میانجی دارد (284/4 t=، 214/0=β)، کامیابی در محیط کار نیز در تأثیر تعارض کار- خانواده و غنی سازی کار- خانواده بر بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارد (969/1 t=، 083/0- =β) و (942/4 t=، 264/0=β) و در نهایت، مدیریت مرز کار - خانواده در روابط بین حمایت خانواده با تعارض کار - خانواده و غنی سازی کار - خانواده، نقش تعدیل گر ندارد (267/1 t=، 080/0=β) و (028/0 t=، 002/0- =β). لذا، با توجه به یافته های پژوهش به مدیران پیشنهاد می شود، در هنگام توسعه برنامه ها برای ایجاد یک محیط کار کامیاب، یک رویکرد متعادل تر که هم به تجربیات مثبت در خانواده و هم به تجارب مثبت در محیط کار توجه نموده؛ در نظر بگیرند و با توجه به مدل اجتماعی درهم تنیدگی کامیابی، کارکنانی در محل کار به کامیابی می رسند که به تعاملات اجتماعی که بین خانواده و محیط کار صورت می گیرد، توجه نمایند و کارکنان به واسطه ی تجربه سرزندگی به دست آمده، بر اضطراب و افسردگی خود غلبه کرده و بهبود بهزیستی روان شناختی آن ها کمک می شود.