فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳۳٬۷۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
"طرح مساله: سوال محوری این مقاله این است که آیا بین سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن در سطح تحلیل مناطق و میزان توسعه یافتگی مناطق، در شهر تهران رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
روش تحقیق: در این پیمایش، جامعه آماری، جمعیت شانزده سال به بالای مناطق تهران است که با نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم 1759 نفر در سطح مناطق بیست و دو گانه شهر تهران انتخاب گردیده اند.
یافته ها: در بخش یافته ها نمره سرمایه اجتماعی و هفت عنصر مفهومی آن شامل آگاهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی خیریه ای، مشارکت غیررسمی همیارانه و مشارکت غیررسمی مذهبی محاسبه گردیده است و در ارتباط با وضعیت توسعه مناطق قرار گرفته است.
نتایج: سرمایه اجتماعی مناطق، رابطه مثبتی با توسعه مناطق شهری در تهران دارد و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی، آگاهی، مشارکت رسمی و مشارکت های غیر رسمی همیارانه برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت های غیر رسمی خیریه ای، در همه مناطق به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشت.
"
تغییرات نظری و مفهومی در نظریات جمعیت شناسی و توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات تغییر در اصول و مفاهیم تئوریهای جریان عمده توسعه (بهویژه نوسازی) در دهههای اخیر از جمله تغییر؛ از اصلکارکردگرایی به سرزمین گرایی، ازاصل نوسازی استاندارد به تکثرگرایی فرهنگی و ازاصل رشد اقتصادی به پایداری اکولوژیکی، شیوه تحلیل جمعیت و تعاملات آن با پدیدههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متحول شد. فرایند این تغییرات را میتوان از تئوری انتقال جمیعت به رژیمهای جمعیتی، ازتبیینهای ساختاری به تحلیلهاینهادی و ازتحلیل در قالب نظریههای رفتارمنطقی و عقلانیت آگاهانه به تأکید برهویت و عقلانیت ناآگاهانه مشاهده و تشریح کرد. این نوشتار به بیان فرآیند مذکور در حوزه جمعیت و توسعه روستایی و عمدتاً به تشریح اهمیت عناصر و شرائط نهادی در شکلگیری چارچوبهای نظری به منظور تحلیل جمعیت و توسعه روستایی میپردازد
اوقات فراغت
روششناسی رونالد کوز در اصلاح نظریة اقتصادی؛ با تأکید بر «ماهیت بنگاه» و «مسئلة هزینة اجتماعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت کار کوز در معرفی هزینه های مبادله به ادبیات اقتصادی به حدی است که برخی آن را انقلابی، در حد انقلاب نهاییگرایی و جانشینی تلقی کرده اند. سؤال مهمی که میتواند برای تحقیقات اقتصادی اهمیت داشته باشد، این است که کوز چگونه توانست با اصلاح نظریة اقتصادی، به چنین موفقیت بزرگی نایل آید؟ طبق این مطالعه، روش کار کوز را میتوان در چند بند خلاصه کرد: 1. اقتصاددانان باید از ابزارهایشان برای مطالعة سیستم های واقعی اقتصادی استفاده کنند و بتوانند آنچه را در واقعیت رخ میدهد، توضیح دهند. 2. به جای توسل به مدل های کاملاً انتزاعی که هیچ ما به ازایی، در دنیای واقع ندارد، باید ببینیم کارگزاران عقلایی واقعاً چگونه منابع شان را تخصیص میدهند. 3. بنابراین بهترین روش مطالعات تجربی، جمع آوری اسناد و شواهدی است که نشان میدهد کارگزاران برای حل مسئلة کمیابی چه راه حل های خصوصیای ابداع کرده اند. 4. جمع آوری اسناد و شواهد، با محور قرار دادن سؤال تحقیق انجام میشود. 5. سؤال تحقیق را نیز میتوان با توجه به ناسازگاریهای موجود میان نظریه و واقعیت طراحی کرد. 6. در این چارچوب، نظریة موجود میتواند سنگ محکی برای تحلیل وضعیت های جدید تلقی شود. 7. گام آخر استفاده از یافته های تجربی برای تعمیم نظریه است؛ نظریه ای که با واقعیت سازگارتر شده است.
بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر گرایش به نزاع جمعی (مطالعه موردی شهرستان های منتخب استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزاع جمعی، از جمله مسایل اجتماعی است که علاوه بر ایجاد فضایی آکنده از خشم و نفرت و مختل کردن روابط انسانی، امنیت انسانی را از جنبه های مختلف تهدید کرده، بر ثبات اجتماعی خدشه وارد می سازد؛ براین اساس، هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر گرایش به نزاع های دسته جمعی را در شهرستان های منتخب استان ایلام مشخص می سازد.روش تحقیق این پژوهش پیمایشی بوده و از جامعه آماری سه شهرستان ایلام، شیروان چرداول و ایوان (15 سال و بالاتر)، 384 نفر بر اساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. همچنین ابزار اندازه گیری این پژوهش، پرسشنامه بوده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد، الف) گرایش به نزاع در بین جامعه مورد بررسی متوسط به بالا بوده، ب) از بین متغیرهای مستقل مطرح شده، تاثیر کل متغیرهای پرخاشگری و قوم گرایی (به میزان برابر) بر متغیر گرایش به نزاع جمعی، بیش از سایر متغیرها بوده و ج) تاثیر متغیر کنترل اجتماعی بر گرایش به نزاع جمعی، کاهنده بوده است.
جنبش پیاده گستری، رویکردی نو در احیاء مراکز شهری؛ مورد مطالعه پیاده راه تربیت تبریز
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع احیای بافتهای مرکزی شهرها و توسعه پایدار آن، به صورت یک مساله ای مهم در برنامهریزی های شهری درآمده است. در طول دهههای گذشته، اتکای بیش از حد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده که افول ارزشهای اجتماعی، فرهنگی، بصری و کاهش کیفیت محیط شهری را در این بافتها به همراه داشت، انتقادات زیادی از سوی صاحبنظران مسائل شهری را در مورد شهرسازی مدرن مطرح ساخته است. شدت این انتقادات بیشتر متوجه کیفیات کالبدی- فضایی و جنبههای نامطلوب اجتماعی حاصل از این نظام شهرسازی بوده است. در این راستا، از راهکارهایی که برای طرح شهر مطلوب شهروندان در برابر اوضاع نابسامان شهرسازی مدرن، در عرصه شهرسازی جهان مطرح شده، میتوان به «جنبش پیادهگستری» اشاره نمود. این جنبش، نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این زمینه، مقاله حاضر، با روش تحلیلی- اسنادی و با استناد به مطالعات و بررسیهای میدانی در رابطه با محور پیاده تربیت، با هدف بررسی و شناخت بیشتر خاستگاه مکانی و زمانی زایش و پویش محورهای پیاده به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی و تعاملات اجتماعی شهرها در راستای انتظام بخشی و ساماندهی مراکز کهن شهری به رشته تحریر درآمده است. یافتههای تحقیق، حاکی از آن است که ساماندهی این محور در بافت مرکزی شهر موجب انطباق آن با سیاستهای پیادهگستری شده است؛ به گونه ای که پس از اجرای آن، مکانهای تجاری و کاربری های مرتبط با آن رونق گرفته است و با این روند، پیادهراه تربیت، نوید بخش چشم انداز روشن توسعه فضاهای تجاری و تفریحی بوده، با پذیرش گروههای مختلفی از شهروندان، زمینهای برای بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی و غنا بخشیدن به فضای شهری در بافت قدیم فراهم نموده است.
بررسی توصیفی علل و عوامل موثر در بروز آسیب اجتماعی طلاق در جامعه ایران با توجه به آمار و اسناد موجود
حوزه های تخصصی:
خانواده یک نظام اجتماعی است که رسما در همه جوامع پذیرفته شده و توسعه یافته است. در حقیقت مفهوم ساخت اجتماعی در انسان شناسی غالبا با مفهوم ساخت خانواده و خویشاوندی همراه است. نابسامانی سازمان خانوادگی یا گسیختگی آن را می توان به عنوان شکستن واحد خانوادگی یا گسیختگی ساخت نقش های اجتماعی به علت قصور یا ناتوانی یک یا چند عضو خانواده در اجرای نقش های خود تعریف کرد. طلاق یکی از انواع گسیختگی خانواده است که آمار آن در جامعه ایران طی سال های گذشته تا به امروز رو به فزونی گذارده و بالطبع آسیب هایی را نیز در جامعه به دنبال داشته است. پژوهش حاضر به کارفرمایی سازمان ملی جوانان، به بررسی این پدیده طی سالهای 1383-1375 در جامعه ایرانی در سنین (92-51) سالگی با هدف شناسایی عوامل موثر در بروز پدیده طلاق از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فردی و شخصیتی و عوارض ناشی از این پدیده در خانواده ها به منظور انجام برنامه ریزی های لازم در سطح کلان جامعه صورت گرفته است. در این نوشتار همچنین به چگونگی ارتباط موضوع در راستای وظایف پلیس پرداخته شده و در پایان با توجه به نتایج حاصله، راهکارهایی پیشنهاد شده است که در کاهش طلاق نقش موثری ایفا می کند.
آموزش در منزل جایگزین آموزش در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقارن با تحول تکنولوژی ارتباطی در دهه های اخیر، آموزش در منزل به عنوان جایگزینی برای آموزش در مدرسه در بسیاری از کشورها گسترش یافته است . در سال های اخیر، خانواده ها به دلایل متعدد از جمله ارزش های خاص فرهنگی و مذهبی ، عدم تناسب برنامه های مدرسه با نیازهای فرزندان و پایین بودن سطح آموزش در برخی مدارس به آموزش فرزندان خود در منزل رغبت بیشتری نشان داده اند. بزرگ ترین مزیت آموزش در منزل این است که می توان با توجه به ویژگی ها، علایق و توانایی های هر دانش آموز برای او برنامه ریزی نمود. مدت زمان دوره تحصیلی نیز با توجه به توانایی دانش آموزان تنظیم می شود و آنان مجبور نیستند با همکلاسی های خود همگام باشند. بدین ترتیب از آموزش لذت برده ، دچار اضطراب و نگرانی نمی شوند.
این روش محدودیت هایی دارد که از آن جمله می توان به محدود شدن روابط اجتماعی دانش آموزان اشاره کرد. هم چنین جایگزینی ارتباط غیرمستقیم به جای ارتباط چهره به چهره ممکن است به کاهش تجارب دانش آموزان بیانجامد. به رغم این محدودیت ها، آموزش در منزل در مواردی که بین فرهنگ و ارزش های خانواده و جامعه اختلاف زیادی وجود دارد، یا هدف های آموزشی که خانواده برای فرزندان در نظر گرفته است تفاوت چشمگیری با هدف های آموزشی مدرسه دارد و یا برای کودکان با بیماری های مزمن و معلولیت های شدید مفید به نظر می رسد. به کارگیری این روش در کنار تکنولوژی های آموزشی نظیر شرکت در کلاس های مجازی و استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند مؤثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی آموزش در منزل به منزله یکی از روش های غیررسمی آموزشی است که گاه می تواند جایگزین مناسبی برای آموزش های رسمی باشد. در این مطالعه جنبه های مختلف آموزش در منزل، روش های تسهیل کننده، مزایا و محدودیت های آن نقد و بررسی شده است.
بررسی عوامل و انگیزه های پیدایش و گسترش دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی غیر دولتی - غیر انتفاعی در ایران: مطالعه موردی: استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی عوامل و انگیزه های شکل گیری و توسعه دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی غیردولتی- غیرانتفاعی می پردازد. در سال های گذشته، بخش آموزش عالی ایران، شاهد گسترش کمی دانشگاه ها و مشارکت گسترده بخش غیردولتی در حوزه آموزش بوده است. به عبارت دیگر، تحولاتی در ساختار آموزش عالی ایران صورت گرفته که تا حدودی چهره آن را تغییر داده است. یکی از این تحولات، افزایش نسبی و قابل توجه سهم بخش خصوصی یا غیردولتی در آموزش عالی ایران بوده است. بدین معنی که در سال های گذشته ، از یک سو شاهد تاسیس دانشگاه های غیرانتفاعی از سوی اشخاص حقیقی در قالب هیئت موسس بوده ایم و از طرف دیگر، درصد قابل توجهی از جوانان متقاضی آموزش عالی، با هزینه شخصی در دانشگاه های غیرانتفاعی مشغول به تحصیل شده اند. به این ترتیب، اندکی از فشار بار مالی و اجتماعی بر روی دولت کاسته شده و شهروندان عرضه کننده و تقاضاکننده آموزش عالی آن را به دوش کشیده اند. در این مقاله، با استفاده از داده های تجربی حاصل از پیمایش ، علل و انگیزه های پیدایش و گسترش آموزش عالی غیرانتفاعی در ایران بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق، موسسان دانشگاه های غیرانتفاعی در ایران و دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های غیرانتفاعی استان مازندران بوده اند. نتایج تحقیق ضمن تایید نتایج برخی پژوهش های میدانی گذشته و نظریه های به خدمت گرفته ، حاکی از آن است که مهم ترین عوامل و انگیزه های گسترش آموزش عالی غیرانتفاعی یا خصوصی در ایران عبارت اند از فشارهای اجتماعی، نیازهای حرفه ای و اقتصادی جامعه ، نابرابری بین عرضه و تقاضای آموزش عالی، تقاضامحور شدن آموزش عالی، گوناگونی تقاضا، عقلانی شدن تقاضاها و غیره.
الگوسازی ساختاری رابطه بین بیگانگی و بی تفاوتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
کناره گیری از شرکت در مسایل اجتماعی، دلسردی و نداشتن علاقه، عدم درگیری مدنی و بی اعتنایی نسبت به موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، بی تفاوتی اجتماعی و وضعیتی که هر فرد در رابطه با خود، دیگران و جامعه به اشکال گوناگون احساس بی قدرتی، احساس بی هنجاری، احساس بی معنایی، انزوای اجتماعی، تنفر فرهنگی و تنفر از خود را بروز می دهد، بیگانگی اجتماعی تعریف می شود. هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه بین بیگانگی اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان دوره کارشناسی بوده است که با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه، جمع آوری داده های تحقیق در سطح دانشگاه تبریز بین 8 دانشکده مطابق با روش نمونه گیری منطبق متناسب و نمونه آماری 410 نفر انجام گرفته است. دیدگاه های نظری جنبه تلفیقی بین سطح کلان و خرد داشته و بیشتر با تکیه بر نظریه های برد متوسط که می توان به دیدگاه نظری پوندس، رس، سیمن و... اشاره کرد. نتایج تفسیری از مدل سازی ساختارهای کوواریانسی دال بر وجود ارتباط معنادار بین متغیر بیگانگی و بی تفاوتی اجتماعی دارد
بررسی و تحلیل الگوی استقراری دشت خاوه در دورة اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت خاوه در شهرستان دلفان (نورآباد) یکی از دشت های مهم زاگرس مرکزی است که در منطقة پشتکوه شرقی و در بین کوه های گرین و سفید کوه واقع شده است. در این دشت، 36 محوطة باستانی شناسایی شده که قدیم ترین آن ها مربوط به دورة نوسنگی بی سفال و جدیدترین آن ها مربوط به قرن های متأخر دوره اسلامی است. از این تعداد، بیست محوطه دارای بقایای دورة اشکانی بوده اند. مباحث مورد توجه در این مقاله اغلب براساس فعالیت هایی است که طی سال های 1388- 1389 در این دشت به منظور ثبت و تعیین حریم آثار باستانی و در سال 1390 به دلیل شناسایی و تحلیل الگوهای استقراری دورة اشکانی صورت گرفته است. درک و دریافت کلی الگوی استقراری این منطقه در دورة اشکانی از نتایج این پژوهش است که تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها را نسبت به دوره های قبل نشان می دهد. همچنین، مشخص شد که بیشتر استقرارهای منطقه روستاهای کوچک یا استقرارهای موقت بوده اند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. در این مقاله، به مطالعة محوطه ها و تفسیر الگوهای استقرار دورة اشکانی در این دشت می پردازیم.
بررسی عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر بیگانگی از کار (مورد مطالعه : کارکنان پتروشیمی بندر ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، پیرامون عوامل اجتماعی ـ اقتصادی مؤثر بر بیگانگی از کار، در یکی از بزرگترین مراکز صنعتی کشور در سال 1388 انجام شده است. با توجه به جامعه آماری این تحقیق که کلیه کارکنان پتروشیمی شهرستان بندر ماهشهر می باشد از طریق فرمول کوکران تعداد 350 نفر به عنوان جمعیت نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی نظامند انتخاب شدند. داده های این تحقیق به روش پیمایش و از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. در چارچوب نظری تحقیق از نظریات کنش اجتماعی پارسونز، تئوری پویایی گرولی کورت لوین و همچنین نظریه برابری آدامز بصورت تلفیقی و در قالب مدل تحلیل نظری استفاده گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون های t، تحلیل واریانس، همبستگی و رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار spss انجام گردیده است. بر اساس نتایج حاصل شد، متغیرهای مستقل پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی کارکنان، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، عدالت سازمانی و همچنین امنیت شغلی بعنوان عوامل تاثیرگذار بر روی متغیر وابسته بیگانگی از کار تایید گردید که نتیجه به دست آمده با تحقیقات انجام شده در مراکز بزرگ صنعتی در داخل و خارج از کشور همخوانی دارد. ضمناً نتایج نشان داد که میانگین میزان از خودبیگانگی مردان نسبت به زنان بیشتر است. همچنین با استفاده از رگرسیون چند متغیره، به دست آمد که نشان می دهد که متغیرهای مستقل به میزان 62 درصد از واریانس متغیر وابسته بیگانگی از کار را تبیین نموده اند.
خرده فرهنگ فقر و آسیب های اجتماعی در محلات شهری (مطالعة موردی محلة هرندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر به بررسی خرده فرهنگ فقر و آسیب های اجتماعی در محلة هرندی (دروازه غار سابق) تهران و در بین گروه های موسوم به «غربتی» می پردازد. داده های این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. حجم نمونه 40 نفر و تعداد این حجم با رسیدن به اشباع نظری پایان یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که غربتی ها «خرده فرهنگ فقر» خاصی دارند که زمینه را برای انواع مسائل و آسیب های اجتماعی فراهم کرده است. علاوه بر این، یافته ها گویای آن است که عناصر خرده فرهنگ غربتی ها مواردی هم چون فقر و ارزشمندی فقر، هیجان خواهی و لذت جویی، بی توجهی به قانون، این جا و اکنون بودن و عدم تمایل به آینده نگری، مشارکت پایین اجتماعی و عدم تعلق روحیة شهروندی را شامل می شود. هم چنین این خرده فرهنگ فقر با شکل گیری انواع آسیب های اجتماعی در بین افراد غربتی نظیر اعتیاد، خشونت، قماربازی و خرید و فروش مواد ارتباط دارد.
فرزندسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ابتدا مفهوم سازی های اولیه فرزند سالاری و مفاهیم مرتبط با آن را در ادبیات جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد و پس از اصطلاحات الگوهای کنشی و بالاخص الگوهای ساختاری میان کنشگران- که خود متاثر از الگوهای کنشی هستند- فرزند سالاری را تعریف می کند و در مرحله آخر، تعریفی عملیاتی از فرزند سالاری ارائه میدهد تا به برخی سوالات جواب دهد: آیا پدیده ای که در جامعه ما به عنوان فرزند سالاری وجود دارد همان پدیده ای است که درغرب به عنوان فرزند محوری از آن یاد شده است؟ علل موجده فرزند سالاری کدامند؟مقاله حاضر نتیجه یک بررسی میدانی است که در شهر تهران انجام شده است. این پدیده، براساس مطالعات و اطلاعات محقق، تنها در ایران خود را نمایان ساخته و به این صورت درهیچ جای دیگر دیده نشده است. این تحقیق، در این زمینه گام نخست به حساب می آید و مطالعات دیگر لازم است تا این پدیده در سایر شهرها و از ابعاد دیگری روشن شود.
هرمنوتیک و مساله تاریخمندی فهم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"آیا اساساً دستیابی به عینیت در فهم تاریخ ممکن است؟ به عبارت دیگر، آیا می توانیم از یک رخداد تاریخی، گزارشی کاملاً عینی و بدون تاثیر از ارزش ها، نگرش ها و منافع خودمان ارائه دهیم؟ آیا رسیدن به یک «تاریخ کامل» و تفسیر کامل از یک جریان تاریخی ممکن است؟ و آیا اگر چنین چیزی ممکن نیست، می باید در نقطه مقابل، هر روایتی از تاریخ را بپذیریم و گریزی از نسبی گرایی نداریم؟ آیا می توانیم معیارهایی بیابیم که به کمک آن ها میزان حقیقت روایت های گوناگون تاریخی را نسبت به یکدیگر بسنجیم؟ این مقاله در پی کنکاش در پرسش های فوق از منظری هرمنوتیکی است، اما پاسخ های هرمنوتیکی این پرسش های در درون نحله های مختلف هرمنوتیک یکسان نیست. این مقاله ضمن پذیرش و تحلیل چگونگی تاریخمندی فهم و تاریخمندی مفسر، در عین حال می کوشد از نسبی گرایی اجتناب ورزد.
"
رابطه ی بین افکار ناکارآمد و تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه ی افکار نا کارامد و تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده در شهرستان جهرم بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل زنان و مردان مورد خشونت و آزار بود که به دادگاه حمایت خانواده، پزشکی قانونی و شورای حل اختلاف جهرم مراجعه کرده بودند که از میان آنان تعداد 292 نفر از همسران آزار دیده (162 زن و130 مرد) درگروه سنی 45-20 سال با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی نگرش های ناکارآمد «وایزمن و بک» و پرسشنامه ی سنجش میزان افکار خودکشی «بک» در مورد آنان به اجرا در آمد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین افکار ناکارآمد و تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. هم چنین، بین افکار ناکارآمد در همسران آزار دیده زن و مرد تفاوتی معنادار دیده می شود، اما بین تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده ی زن و مرد تفاوتی معنا دار وجود نداشت. این نتایج نشان دادند که بین تمامی ابعاد افکار ناکارآمد با تمایل به افکار خودکشی نیز رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. در بررسی و تحلیل میزان تحصیلات بر افکار ناکارآمد در همسران آزار دیده، یافته ها نشان دادند که تحصیلات بر میزان افکار ناکارآمد تاثیری معنادار دارد در حالی که بر تمایل به افکار خودکشی در گروه تاثیری معنا دار نشان نداد.