این مقاله ابتدا مفهوم سازی های اولیه فرزند سالاری و مفاهیم مرتبط با آن را در ادبیات جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد و پس از اصطلاحات الگوهای کنشی و بالاخص الگوهای ساختاری میان کنشگران- که خود متاثر از الگوهای کنشی هستند- فرزند سالاری را تعریف می کند و در مرحله آخر، تعریفی عملیاتی از فرزند سالاری ارائه میدهد تا به برخی سوالات جواب دهد: آیا پدیده ای که در جامعه ما به عنوان فرزند سالاری وجود دارد همان پدیده ای است که درغرب به عنوان فرزند محوری از آن یاد شده است؟ علل موجده فرزند سالاری کدامند؟مقاله حاضر نتیجه یک بررسی میدانی است که در شهر تهران انجام شده است. این پدیده، براساس مطالعات و اطلاعات محقق، تنها در ایران خود را نمایان ساخته و به این صورت درهیچ جای دیگر دیده نشده است. این تحقیق، در این زمینه گام نخست به حساب می آید و مطالعات دیگر لازم است تا این پدیده در سایر شهرها و از ابعاد دیگری روشن شود.