فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۸۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدودة
یک شهر، ایالت و ناحیه میپردازد، که ذیل تاریخ ملی کشور قرار
میگیرد . بنابراین، وجه اصلی و مشخصه تاریخ نگاری محلی
پیوند آن با یک عرصه جغرافیایی محدود و مشخص است. بر
این اساس، پرداختن به نقش سرزمین دیلمَیان که یکی از
سرزمینهای تحت سلطه شاهنشاهی ساسانی محسوب میشد،
در شورشها و سرانجام فروپاشی دولت ساسانی از اهمیت ویژه-
ای برخوردار است. اگر چه مورخان عوامل مختلفی نظیر،
جنگاوری و سختکوشی نیروهای اعراب که با ایمان به دین
اسلام و با مبانی و اندیشههای جدید و ،در مقابل، فرسودگی و
ضعف دولت ساسانی، به خصوص در اواخر عمر این دولت و
همچنین عوامل خارجی را باعث سقوط دولت ساسانی میدانند،
اما به نظر میرسد نقش سرزمین دیلم و ویژگیهای مردمان آن
که بارها به مقابله با فرمانروایان ساسانی پرداختند در فروپاشی
این دولت از سوی مورخان نادیده انگاشته شده است. هر چند که
از اوضاع سرزمین دیلم در دوره ساسانیان اطلاعات محدودی در
دست داریم و، از اینرو، تاکنون به این موضوع پرداخته نشده
است، اما با تکیه بر برخی منابع می توان از بعضی از تحولات
سیاسی و نظامی در این سرزمین اطلاعات مفیدی بهدست آورد.
بنابراین، این پژوهش با درک این مطلب تلاش دارد تا با استناد
به منابع تاریخی و با استفاده از شیوة پژوهشهای تاریخی به
نقش سرزمین دیلمَیان در فروپاشی دولت ساسانی بپردازد.
نخستین شهریاران ساسانی و مسأله به تخت نشینی نرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساسانیان پس از کسب قدرت، در تمرکز بخشی به دولت مرکزی و پراکندن و رسمیت بخشی به دینی دولتی کوشیدند، اما این اهداف سیری طبیعی و مداوم را نپیمود بلکه شهریارانی چون نرسی به عنوان شهریاری که قدرت را از رقیب خویش بهرام سکانشاه ستاند، برخلاف برادر و برادرزاده اش(بهرام اول و بهرام بهرامان)، نه تنها دین مردانی چون کرتیر را بر نکشید بلکه در آزادی بخشی به فعالیت های مانویان نیز کوشید و سیاست دستکرت ساختن ایالات غربی را به کنار نهاد. البته این همه نه به دلیل این بود که نرسی این شهریاران را غاصب حق خویش در امر سلطنت می دید؛ بلکه به منظور جانبداری دستگاه دینی از بهرام سکانشاه، کاستن از قدرت دین مردانی چون کرتیر و نیز یافتن حامیان داخلی در مبارزه با روم انجام گرفت. بنابراین در این مقاله مقابل فرضیه هایی که برخی پژوهشگران در چگونگی تاج خواهی نرسی و دشمنی وی با جانشینان شاپور اول، ارائه داده اند و اقدامات این هفتمین شهریار ساسانی را با توجه بدین نگرش و سیاست توجیه و تعبیر کرده اند، سعی می شود با توجه به نگاره ها و رخدادهای موجود و همچنین مقایسة عملکرد نرسی با شهریاران پیشین، با رویکردی توصیفی- تحلیلی به پرسشهایی چون نحوة قدرت گیری نرسی که به زعم برخی بحران جانشینی در بین نخستین شهریاران ساسانی قلمداد گردیده است و سرانجام سیاست داخلی نرسی پرداخته شود.
رویارویی ایران و روم در عصر ساسانی بر اساس کتیبه شاپور بر کعبه زردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درخصوص روابط و سیاست خارجی ایران و روم در زمان شاپور اول ساسانی است. این روابط سیاسی که سه جنگ بزرگ را دربرداشته، نقطه عطف بزرگی در تاریخ ساسانیان است. منبع آگاهی ما از این روابط، برمبنای منابع رومی بوده است. اما در زمان شاپور اول، کتیبه سه زبانه ای بر کعبه زردشت، در نقش رستم فارس، نوشته شده که شاپور، دستور نوشتن آن را در سه روایت داده است. این کتیبه منبع مهمی در شناخت ساختار درونی حکومت شاپور و نیز سیاست خارجی اوست. در این کتیبه، سه جنگ با رومیان آمده است که در هیچ یک از منابع رومی به این گستردگی به آنها اشاره نشده است. هدف این مقاله، بررسی جامع سه نبرد شاپور با رومیان و رهاوردهای آن است.
ستیز و سازش اشرافیت ایرانی با شهریاران در عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ اجتماعی – اقتصادی در عهد ساسانی حکایت از مبارزه ای مستمر میان اشرافیت ایرانی و پادشاهان است که جز با وقفه های اندک تا پایان عمر دولت ساسانی ادامه داشته است تا جایی که می توان یکی از علل مهم انحطاط و انقراض حکومت ساسانی را همین منازعه میان اشرافیت ایرانی و سلطنت دانست. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به طور مشخص در پی تبیین این مساله است که رابطه اشراف و پادشاهان در حکومت ساسانیان چه فرایند تاریخی را طی کرده است و در جهت تفسیر تاریخی این مسأله به طرح فرضیه زیر پرداخته است: گسترش روابط تجاری میان شرق و غرب، رشد اقتصاد پولی و اقتصاد مبتنی بر بازرگانی و صنعت و توسعة شهرها و راه های ترانزیت و به تبع آن تغییر در مناسبات اجتماعی و به چالش کشیده شدن نظام اجتماعی دورة ساسانیان، موجب شدکه نظام اشرافی که مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و ساختار روستایی بود، در چالش های جدی قرار گیرد. این چالش ها به چالش های دینی هم منتهی شد تا جایی که اتحاد اشراف با موبدان در مخالفت با پادشاه، موبدان را به رقابت های سیاسی کشاند و با قبول ترویج عقاید مزدکیان و حمایت از شورش اجتماعی آنان از سوی قباد، ضربه ای به اتحاد اشراف و روحانیون زرتشتی وارد آمد و به خصومت میان پادشاه و اشراف دامن زده شد. پادشاهان ساسانی نیز توانستند از دورة خسرواول، در چالش میان اقتصاد شهری و اقتصاد روستایی از طریق دهقانان، استقلال اقتصادی خود را از اشراف و از طریق اسپاهبدان، استقلال نظامی خود را نیز از نیروهای روستایی و اشراف به دست آوردند و بر تمرکز قدرت سیاسی خود دربرابر اشراف بیفزایند.
جستاری در زمینه حضور نظامی ساسانیان در خلیج فارس
حوزه های تخصصی:
از زمانی که آریایی ها به ایران وارد شدند و به آب های جنوبی این سرزمین دست یافتند، تصمیم گرفتند که نام قوم خود را بر این دریا بگذارند. سلسله های هخامنشی، اشکانی و ساسانی هر یک به اهمیت این دریا پی برده و بهره برداری های فراوانی از آن نمودند که در این میان سهم هخامنشیان و ساسانیان بیشتر از اشکانیان است. با به قدرت رسیدن سلسله ساسانی در سال 224 میلادی، ایران وارد مرحله تازه ای از فعالیت های دریایی خود (نظامی، تجاری و ...) گردید. این سلسله از همان ابتدای به قدرت رسیدن اردشیر اول اهمیت خلیج فارس (پارس) را دریافته و به ایجاد، مرمت و احیای بنادر متعدد و تشکیل نیروی دریایی و نظامی در کرانه های آن اقدام نمودند. پس از اردشیر، اخلاف وی نیز اهداف و سیاست های دریایی او را دنبال کردند. فتح دریایی سرزمین یمن یا همان جنوبی ترین ناحیه شبه جزیره عربستان نشان از قدرت فوق العاده نظامی و دریاییِ این دوره دارد. ساسانیان با تسلط بر کشور یمن، توانستند تجارت با دریای احمر و اقیانوس هند برقرار کرده و حتی تا نقاط دورتری مانند سراندیب (سیلان) و چین نیز بسط و توسعه دهند به گونه ای که در دوره حکومت آنان، اقتدار دریایی و تجاری ایران نه تنها از اعراب بلکه از رومیان نیز پیشی گرفت. به عبارت دیگر، خود قدرت بلامنازع دریایی در این منطقه شدند. در این پژوهش کوشش نموده ایم تا به ارائه گزارشی کوتاه از علل و عوامل حضور نظامی ساسانیان در خلیج فارس پرداخته و با روش توصیفی تحلیلی آن را ارزیابی و بازکاوی قرار کنیم.
بررسی تطبیقی باغ سازی ایران در دوران ساسانی و اسلامی براساس توصیف های بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ به مثابه تمثالی از بهشت، همواره در میان باورهای ایرانیان، جایگاه مقدسی داشته است. برخلاف اندیشه های رایج مبنی بر هویت و ساختار یکسان باغ ایرانی در طول تاریخ، شاخصه های اصلی باغ سازی در ادوار گوناگون بسیار متغیّر بوده است. به نظر می رسد این تفاوت ها با تغییر آیین های دینی که تعاریف متفاوتی از بهشت آرمانی ارائه می دهند، نمود بارزتری یافته و مستلزم تأملی دقیق تر است. این پژوهش سعی بر این دارد تا ضمن بررسی مصادیقی از دوران ساسانی و دستیابی به الگوی کلی باغ سازی در این دوران، تغییرات صورت گرفته در آن با ورود به دوران اسلامی را مورد ارزیابی قرار دهد؛ همچنین با بررسی شاخصه های بهشت آرمانی و مبانی نظری مرتبط با این مقوله در ادیان زرتشت و اسلام، حکمت دستیابی به این الگوها و دلایل تفاوت های کالبدی باغ های این دو دوره مشخص می شود. در این تحقیق، با استناد به آموزه های اوستا و قرآن و سایر منابع دینی، با روش تحقیق تفسیری تاریخی شاخصه های مورد اشاره در توصیف باغ های بهشتی تبیین می شود؛ سپس با روش تطبیقی به بازبینی مبانی نظری باغ سازی ایرانی در دوران ساسانی و اسلامی می پردازیم تا امکان انطباق مؤلفه ها و عناصر باغ ایرانی با مبانی نظری فرهنگ دینی (زرتشتی و اسلامی) فراهم شود. بررسی ها نشان می دهد صفات و مفاهیم نمادین مرتبط با باغ سازی، مبنایی فرهنگی و صبغه ای دینی دارد و ویژگی های خود را از صفات بهشت آرمانی مذهب و آیین حاکم بر جوامع می گیرد و همین تفاوت هاست که به ساختارها و الگوهای کالبدی متفاوت در هر برهه از زمان می انجامد. تمدن ایران در دوره رواج و گسترش آیین های میترایی، مزدیسنا و زرتشتی با تفسیر ویژه از طبیعت به تقدیس آن می پرداخت؛ اما با ورود دین اسلام، احترام به طبیعت جای تقدیس آن را گرفت و به تبع آن، تغییرات کالبدی چشمگیری از منظر برون گرایی درون گرایی، محوربندی، موقعیت قرارگیری، تعداد طبقات کوشک و... در باغ های ایرانی به وجود آمد. بررسی ها حاکی از آن است که کوشک های ساسانی نسبت به اسلامی، بعد درون گرای قوی تری نسبت به طبیعت پیرامونی داشته اند؛ با این حال، مرزبندی و تعریف حریمی مشخص برای باغ، با آغاز دوره اسلامی معنی و مفهوم می یابد. با گذر از دوران ساسانی به اسلامی، محوربندی و تقسیمات کلی پلان باغ ها از تقسیمات دوتایی به الگوی چهارباغ متحول و بر تعداد طبقات کوشک ها نیز افزوده شد.
کرتیر و ظهور سیاست دینی در اوایل دوره ساسانیان
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های عمده ایران در آغاز فرمانروایی ساسانیان، اتحاد و همکاری نزدیکی بود که میان دین و دولت جهت حفظ یگانگی در کشور و تحکیم پایه های حاکمیت ساسانیان پدید آمده بود. در این روزگار رهبری مذهبی کشور به یک روحانی برجسته ای رسید که در طول سده ی سوم در بسیاری از جریانات سیاسی و دینی کشور دخالت عمده ای داشت. کرتیر در این زمان نه تنها فرمانروایی مذهبی کشور را در اختیار گرفت، بلکه حتی به عنوان عامل اصلی سیاست گذاری های دولت نظر خود را در سیاست دینی به شاهنشاه تحمیل کرد. در این پژوهش بر اساس رویکرد تحلیلی و توصیفی؛ بنا به اهمیتی که کرتیر در تثبیت آیین زرتشت به عنوان دین رسمی شاهنشاهی، تحکیم قدرت سیاسی و مذهبی روحانیان زرتشتی و نیز در تثبیت پایه های حکومت ساسانی در سده ی سوم میلادی داشت؛ سعی شده تا اندیشه های دینی ـ سیاسی کرتیر مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد و به این نتیجه می رسد که بر اساس نظریه هژمونی سیاسی «آنتونیو گرامشی» اصولاً کرتیر در برآمدن ساختار دین رسمی ساسانیان و تعیقب گروه های مخالف با دستگاه زرتشتی رسمی، از عملکرد سیاسی تنش هژمونی یا کسب اقتدار از دو رویکرد کسب قدرت سیاسی و ایجاد دستگاه مشروعیت، نقش اساسی ایفا نموده است.
آداب معاشرت و هم نشینی در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان باستان به آداب معاشرت و هم نشینی اهمیت ویژه ای می داده اند. احترام به پادشاه، بزرگان، پدر و مادر و همچنین ادب سخن گفتن، غذا خوردن، هدیه دادن، رازداری، راست گویی و... از جمله اموری است که ایرانیان به هنگام تعامل با یکدیگر رعایت می کردند. ما این بحث را از دو طریقِ ارتباط با پادشاه و تعامل مردم با همدیگر، از زمان مادها تا پایان حکومت ساسانیان، در این تحقیق بررسی کرده ایم. بنابراین، جستار حاضر در پی آن است که با روش تحلیلی توصیفی به بررسی چگونگی آداب معاشرت و هم نشینی در ایران باستان بپردازد. به نظر می رسد رعایت آداب معاشرت و هم نشینی نسبت به پادشاه در این دوره زمانی، به مرور دارای سازوبرگ و تجملات بیشتر شده و از شاه شخصیتی جداگانه نسبت به دیگران ساخته است. اما، رعایت همین امر در بین مردم، بیشتر مبنا و اساسی اخلاقی داشته و تقریباً در همین مسیر تا پایان به حیات خود ادامه داده است.
بازتاب احیای فرهنگ و سنن عهد ساسانی در دو کتیبه عضدالدوله دیلمی در کاخ تچر تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مکان های مهم در مجموعه تاریخی تخت جمشید، کاخ تچر است. از دیدنی های این کاخ، تعدادی کتیبه است که به پادشاهان، امیران و حاکمان معروف، از پیش از اسلام تا دوره قاجاریه تعلّق دارد. از جمله این کتیبه ها، دو کتیبه عضدالدوله دیلمی است. عضدالدوله در یکی از کتیبه های خود به بیان واقعه حمله ابن ماکان به اصفهان و لشکرکشی به اصفهان برای دفع او می پردازد و کتیبه دوم از خوانده شدن کتیبه ساسانی توسط دو دانشمند ایرانی به فرمان او خبر می دهد. در این مقاله، ضمن بررسی واقعه تاریخی، به نکاتی که می توان از این دو کتیبه استنباط کرد، می پردازیم. پاسخ به این پرسش که چرا عضدالدوله در تخت جمشید از خود کتیبه ای به یادگار گذاشته است، ما را به یکی از سیاست های مهم عضدالدوله یعنی احیای برخی از آداب و سنن ایران باستان، رهنمون می سازد. همچنین، از این کتیبه ها می توان به استفاده از خط و زبان پهلوی در آن دوره و همچنین تسامح مذهبی آل بویه به ویژه عضدالدوله پی برد.
نگرشی بر جغرافیای اداری ایالت پارس در دوره ی ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از جمله، نخستین تلاش هایی است که برای روشن شدن وضعیت جغرافیایِ اداری ایالت پارس در دوره ی ساسانی، صورت گرفته است. ایالت پارس، نه تنها مرکزیت مذهبی و سیاسی ساسانیان محسوب می شد، بلکه یکی از مناطق مهم و راهبردی به لحاظ اداری نیز به حساب می آمد. علاوه بر متون دستِ اول تاریخی و کتیبه های پهلوی دوره ی ساسانی، جغرافی نگاران قرون اولیه اسلامی نیز توصیفاتی از تقسیمات اداری ایالت پارس به دست می دهند. با این رویکرد، می توان تصویری از نظام اداری پارس به عنوان زیر مجموعه ای از نظام اداری سرزمین ساسانی را در حد امکان بازسازی کرد. نتایج پژوهش، نشان می دهد که ایالت پارس دارای نظام اداری سازمان یافته به تناسب تقسیمات کشوری و دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده است. چنانچه هر یک از واحدهای اداری این نظام سازمان یافته، به فراخور گستره جغرافیایی و کارکرد سیاسی، حائز درجه ای از اهمیت بوده و تحت نظارت مقامی خاص اداره می شد. روش به کار رفته به منظور دست یابی به نتایج مطلوب و منسجم، استفاده از منابع دست اول تاریخی، علاوه بر بهره گیری از پژوهش های تاریخیِ مستند می باشد.
پیامدهای تقسیم ارمنستان میان ایران و روم در دوره ساسانی(387-428 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارمنستان به دلیل موقعیت جغرافیایی و راهبردی و داشتن دشت های حاصلخیز، منابع زیرزمینی و نیز واقع شدن در مسیر راه تجارتی ابریشم یکی از علل کشمکش های بین دو دولت ایران وروم از دوره اشکانیان – به ویژه در روزگار ساسانیان- بوده است.این رویارویی ها در نهایت به تقسیم این سرزمین در سال 387 م منجر شد.اگرچه پس از این تقسیم، همچنان شاهزاده های اشکانی در رأس قدرت باقی ماندند؛ اما اندیشه دست یابی به وحدت ملی و یکپارچگی ارمنستان در میان مردم این سرزمین فراموش نشد.از جمله تلاش ها برای دست یابی به این وحدت، استقلال کلیسای ارمنی، اختراع الفبای ارمنی در اوایل قرن پنجم و ترجمه کتاب مقدس به زبان ارمنی بود.در برابر این اقدامات، ساسانیان درصدد الحاق این سرزمین برآمدند؛ این امر در نهایت در سال 428 م اتفاق افتاد و ساسانیان توانستند سلسله اشکانی ارمنستان را منقرض کنند و این سرزمین را به قلمرو خود ملحق کنند.در این مقاله با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی، روند تحولات منجر به تقسیم ارمنستان میان ایران و روم در دوره ساسانی و پیامدهای این تقسیم، بررسی می شود.
اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی در میان ساسانیان و نقش اشکانیان در این انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین شاهان حکومت ساسانی اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی را همچون ابزاری برای کسب مشروعیت، توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش به کار گرفتند. با استفاده از این اندیشه و تفکر شاهان ساسانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان، مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش شدند. از سویی شواهد نشان می دهد که اشکانیان در انتقال این ایده به ساسانیان نقش زیادی داشتند. دراین مقاله تلاش بر این است تا با استناد به منابع و شواهد موجود در با استفاده از شیوه پژوهش تاریخی نشان داده شود که اولاً، ساسانیان مدعی وراثت هخامنشیان هستند و بر همین اساس مدعی احیاء امپراطوری و مالکیت بر سرزمین های آنان هستند. ثانیاً، ضمن بررسی چگونگی شکل گیری این اندیشه نزد اشکانیان و انتقال آن به ساسانیان نشان داده شود که اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی در نتیجه روابط سیاسی ـ فرهنگی اشکانیان و حکومت های ایرانی نژاد آسیای صغیر و متأثر از اندیشه سیاسی حکومت های نامبرده در زمان اشکانیان شکل گرفته و با سنت شفاهی و گذار خاندان های مهم اشکانی به ساسانیان انتقال یافته است.
رونمایی از کتاب""مادیان هزار دادستان""؛تنها مدرک و سند موجود از نظام حقوقى ساسانیان در کتابخانه مجلس
نقش دانشمندان طبرستانی و محیط علمی آن در انتقال دانش عصر ساسانی به تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالباً در مباحث تاریخ فرهنگ و تمدن ملل مسلمان از نقش تمدن های پیش از اسلام در شکل گیری تمدن مسلمین و یا مراکز علمی موثر در انتقال مواریث علمی گذشته به عالم اسلام سخن به میان می آید. تمدن ایرانی، یونانی، هندی و مصری مهم ترین آنهاست. در یادکرد از مراکز علمی ایران در اواخر دوران ساسانیان نیز به شهر جندی شاپور و یا خراسان، به ویژه نیشاپور و مرو، شاهجان و برخی دانشمندان برآمده از این نواحی و یا مهاجر به آن، اشاره می شود. مسئله ایی که در این مقاله بدان توجه شده آن است که دانشمندان طبرستان و فضای علمی ـ فرهنگی آن چه نقشی در انتقال دانش عصر ساسانی به تمدن اسلامی داشتند؟ به نظر می رسد و فرض بر این است که طبرستان در سده های نخستین هجری، مرکزی فعال در امور علمی در حوزه های مختلف از جمله طب، نجوم و ریاضیات وحتی ادبیات پارسی بوده است. در این پژوهش با استفاده از منابع متنوع و گزارش ها و مستندات تاریخی، به نمونه هایی از دانشمندان این ناحیه اشاره و سپس تبیین و تحلیلی از چگونگی رشد علمی آنان ارائه خواهد شد. آنگاه با اشاره به شواهد تاثیر گذاری علمی آنان بر محیط جدید علمی جهان اسلام، این مقاله در صدد برخواهد آمد تا نقش طبرستان در انتقال دانش عصر ساسانی به دوره اسلامی را پی گیری نموده و نشان دهد.
مراکز آموزشی ایران در دوره ساسانیان
حوزه های تخصصی:
فلات ایران از دوران کهن مورد تهاجم اقوام بیگانه قرار می گرفت. از این رو آموزش و پرورش و مراکز آموزشی نقش بسزایی در انتقال افکار و اندیشه های قوم غالب داشت. یکی از این اقوام مهاجم ساسانیان بودندکه با استقرا در فلات ایران، ایرانیزه شدند. پادشاهان این سلسله تفاوت هایی با پادشاهان سلسله های قبل از خود داشتند اول اینکه دست به ایجاد حکومت متمرکز زدند. دوم اینکه دین زرتشتی را دین رسمی ایران اعلام کردند و سوم اینکه پادشاهانی فرهنگ دوست بودند و در زمان سلطنت آنها مراکز آموزشی متعددی همچون دانشگاه عظیم جندی شاپور، آموزشگاه های الرها، نصیبین و ... دایر شد. این پژوهش بر آن است مراکز آموزشی ایران عصر ساسانی را مورد بررسی قرار دهد.
دهقانان ایرانی در روند گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش دهقانان در دوره گذار از ساسانیان به خلافت اسلامی یکی از مهمترین رخداد های مربوط به تاریخ ایران در قرن اول هجری است. دهقانان در جامعه ساسانی، نجبای درجه دوم و طبقه ای از زمینداران کوچک محلی بودند که در مرتبه ای پائین تر از بزرگان وآزادان قرار می گرفتند. آنان در دوره انوشیروان طبقة قدرتمند و صاحب جایگاه ویژه ای بودند. با ورود اسلام به ایران و فرو ریختن شاهنشاهی ساسانی، ساختار اجتماعی آن نیز به تدریج دچار تحول و دگرگونی های بنیادین شد، اما موقعیت اجتماعی قسمتی از طبقات ساسانی، به دلیل قرار گرفتن در بخش اداری و دیوانی یا مناطق مشخص قلمرو جدید سرزمین های اسلامی، به وضع سابق خود باقی ماندند. دهقانان با از بین رفتن موقعیت سایر طبقات اجتماعی ساسانی تا قرنها بعد از ورود اسلام به ایران، تداوم حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشتند. سقوط ساسانیان و ورود اعراب مسلمان به ایران دهقانان را به تعامل با این نیروی جدید واداشت تا ضمن ایجاد پیوندهای نسبی و سببی متعدد با آنان، روش صلح جویانه ای را در پیش گرفته وجایگاه خود را حفظ نمایند. روش دهقانان در این تعامل، در مقایسه با روش های دیگر نیروهای حاضر در تحولات آغازین خلافت اسلامی نظیر موالی و شعوبیه از نظر شیوه های تداوم حیات اجتماعی و حفظ موقعیت قابل توجه بودند. این تحقیق در پی پاسخ به این سئوال است که نقش و جایگاه دهقانان در دوره گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی را تبیین نماید؟
بازتاب هنر و اندیشه ساسانیان در هنر عهد آل بویه: هنر معماری و فلزکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر و معماری یکی از مهم ترین عناصر فرهنگ مادی هر سرزمین است که از عوامل گوناگونی چون: احکام دینی، سنت های قومی و ملی، محیط جغرافیایی و ورود فرهنگ های ملت های دیگر تأثیر می پذیرد. به دنبال گشوده شدن ایران توسط مسلمانان و گرویدن اکثریت ایرانیان به دین اسلام، فرهنگ و هنر ایرانی دچار تغییر و دگرگونی گردید. اما از سده چهارم ق. بر اثر تلاش های ایرانیان به ویژه حکام آل بویه سرزمین های ایرانی در مرکز، جنوب و غرب ایران استقلال سیاسی و فرهنگی خود را از دستگاه خلافت به دست آوردند و جنبه هایی از تمدن ایرانی دوباره احیا شد و فنون و صنایع ایرانی فرصت تداوم، پیشرفت و توسعه یافت. هنر در این زمان هر چند تا حدی تحت تأثیر اسلام قرار گرفت، اما نیاز به تداوم هنر و صنایع و نیز کوششی که در حفظ و احیای آثار ملی و سنت های باستانی در میان ایرانیان تا سده های چهارم و پنجم وجود داشت، به ویژه هنرهایی نظیرمعماری و فلزکاری را بشدت متأثر از هنر باستان و به ویژه دوره ساسانی ساخت. در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از رویکرد تاریخی و روش تحلیلی و توصیفی به بازتاب هنر دوره ساسانی در هنر معماری و فلز کاری عهد آل بویه پرداخته شود و میزان و زمینه های تأثیرپذیری آن از هنر و اندیشه باستانی ایران تعیین گردد.