فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۲۷٬۴۲۶ مورد.
همدردی با ضدقهرمانهای آدمکش
حوزه های تخصصی:
مسأله تبیین و فهم در تاریخ از دیدگاه دیلتای و ریکور
حوزه های تخصصی:
در تاریخ علم هرمنوتیک، مسأله تبیین و فهم با دیلتای تبدیل به یکی از مسائل خاص و مناقشه برانگیز هرمنوتیک شد. بعد از وی به خصوص ریکور به طور خاص بدین مسأله پرداخت. این مقاله بر آن است تا به پیگیری مباحثه ریکور با دیلتای بپردازد و اینکه هر یک از این دو، درباره تبیین و فهم چه نظری دارند. در این مسیر همچنین به تجربه زیسته در منظر دیلتای و متن ریکور پرداخته می شود. این اصطلاح در درک و فهم نظرات این دو راجع به تبیین و فهم نقش اساسی دارد.
نظام الحکما، میرزا سید حسین خان هنجن معالج پای مجروح سردار مشروطیت
حوزه های تخصصی:
سرگفتار باستان شناسی
حوزه های تخصصی:
رقابت بر سر رادیکالیسم
حوزه های تخصصی:
جامعه روستایی و گسترش کشاورزی در ایران پس از انقلاب: دو دهه اول
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی تکنولوژی کشاورزی،خدمات توسعه ای
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی طراحی، نقاشی ایران و اسلام نقاشان
خوراک و پوشاک در آسیای مرکزی (سده 2-8 هجری قمری= 8-16 میلادی)
حوزه های تخصصی:
در این گزارش از خوراک و پوشاک مردم در سرزمینی سخن می رود که خاورانش به مرزهای چین و باخترانش به کومش(قومس)و مازندران ایران، شمالش به روسیّه و جنوبش به هند و مکران و سیستان پیوند خورده است و در ابعاد زمانیو مکانی دور و درازی که به آن پرداخته شده، به خاوران ایران یا خراسان بزرگ، خوارزم و ماوراءالنهر اطلاق می گردیده، و گاه در این گذرگاه تاریخی، زندگی بخشی از سرزمینهای همسایگان را نیز دربرمی گرفته است و به هر روی، این همه سرزمینهای فراخ را که در عرف جغرافیایی سیاسی امروزه آن را آسیای مرکزی می نامند، خراسان بزرگ، بخشهای گسترده ای ازافغانستان، و جمهوریهای نو استقلال یافته ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان در این مرزبندیها جا گرفته است.
روسها بر سر جنگلیان معامله کردند
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ آذر شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
تاملی در ماهیت اجتماعی جنبش مزدکیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تا کنون ، با وجود کتاب ها و مقاله های متعدد و در همان حال نا کافیی که از دیدگاه ها و سمت گیری های مختلف فکری در خصوص آیین و جنبش مزدکی توسط مورخان و نویسندگان ایرانی ، مسلمان و خارجی – قدیم و جدید – به تحریر در آمده است ، از جمله مسائل مربوط به این جنبش که چندان مورد بررسی قرار نگرفته ، مسئله پر اهمیت پایگاه اجتماعی – طبقاتی آن است . در این باره ، نه در منابع قدیم و نه در تحقیقات جدید ، توصیف و تحلیل درخوری صورت نگرفته است . این ضرورت ، نگارنده را بر آن داشت ، ضمن مباحثی چند ، مسئله مهم مذکور را مورد کاوش قرار دهد ، بدان امید که با این فتح باب ، پژوهندگان دیگر نیز در تعمیق بیشتر بحث مذکور بکوشند . باری ، به ایجاز، تحلیل حاضر ، برخلاف نظر پژوهنده ای ارجمند ، بر این فرضیه استوار است که در خیزش فراگیر مزدکی نه تنها برزگران ( یا دهقانان کم مایه ) ، بلکه تمامی طبقات و گروه های تهی دست جامعه ـ چه روستایی و چه شهری ـ شرکت داشته اند .
شعوبیه
منبع:
مهرسال دوم ۱۳۱۴ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
رقابت روسیه و انگلستان در خلیج فارس.تلاش برای ایجاد پایگاه دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درسالهای پایانی قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم، خلیج فارسی تا سال 1907 م . خلیج فارس صحنه رقابت قدرت های بزرگ اروپایی به ویژه روسیه و انگلستان گردید.از دهه1860م.روسیه، رقیب انگلستان، در سراسر قرن نوزدهم واوائل قرن بیستم با پیشروی به سوی آسیای مرکزی، هند را مورد تهدید قرارمی داد.دراوئل قرن بیستم تهدید نظامی روسیه نه تنها از مرزهای شمال غربی هند، سیستان و بلوچستان بلکه از طریق دریا نیز بود و آن ، زمانی اتفاق افتاد که کشتی های جنگی و تجاری روسیه در اقیانوس هند و خلیج فارس پدیدار شدند.این در شرایطی بود که از دهه 1860م . بهبود سیستم ارتباطی ازجمله راه اندازی کابل دریایی خلیج فارس و به کارگیری کشتی بخار و باز شدن کانال سوئز بر نفوذ سیاسی و تجاری انگلستان در خلیج فارس افزوده بود.این رقابتها زمانی به اوج رسید که هر دو قدرت در صدد ایجاد پایگاه دریایی در خلیج فارس برآمدند.
نگاهی به زندگی روزمره مردم ایران در اواخر عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
بررسی اوضاع سیاسی-اجتماعی خوزستان در دوره ایلخانان (با تاکید بر شهر شوشتر)
حوزه های تخصصی:
هجوم مغولان به عنوان یکی از مهم ترین حادثه های تاریخ ایران، تمامی ارکان و بنیان های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن روزگاران ایران را تحت تأثیر خویش قرار داد. این حادثه، دگرگونی بسیاری را در مسیر تاریخ سبب گردید و در هر زمینه از تاریخ نقش مؤثر و قابل تأمل ایفا نمود. پس از فروپاشی آل بویه، خوزستان همانند سایر مناطق ایران جزئی از حوزه ی نفوذ خلافت عباسی بود و تا حمله ی مغول وضع بر همین شکل باقی ماند. با سقوط بغداد به دست هلاکوخان مغول و پایان خلافت عباسی در سال 656 ه .ق خوزستان نیز تحت حاکمیت مغولان درآمد. پس از آن بازماندگان و نوادگان هلاکو ایلخانان به طور متناوب بر بخش هایی از خوزستان تسلط یافتند. این وضع تا حمله ی تیمور لنگ به سال 795 ه .ق ادامه داشت. از آن پس جانشینان تیمور بر خوزستان حکم فرمایی کردند. در این پژوهش سعی بر این است که به این پرسش پاسخ دهیم که چه عواملی باعث شده بود، که شوشتر در کانون تحولات سیاسی خوزستان در دوره مغول قرار بگیرد؟ فرضیه محوری این است که در تاریخ سیاسی شوشتر موقعیت جغرافیایی و نظامی شهر و وجود قلعه مستحکم سلاسل باعث اهمیت این شهر در خوزستان بوده و این عوامل نه تنها بر اوضاع سیاسی شوشتر تأثیر گذار بوده بلکه شوشتر را به عنوان کانون و کرسی ایالت خوزستان مطرح می ساخت. در این پژوهش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است.
علیت در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة علل وقایع و رخدادهای تاریخی یکی از اهداف اصلی و مهم مطالعات تاریخی است. با وجود این، وقتی دانش پژوهان در مطالعات تاریخی شان مدعی می شوند که فلان عامل «علّت» یک رخداد یا نتیجة خاص می باشد، دقیقاً روشن نیست که مدلول و منظورشان از واژة علّت چیست. در مقالة حاضر تلاش شده است تا ضمن معناشناسی علّیّت در علوم اجتماعی نشان داده شود که محققان تاریخی معمولاً علّیّت را به معنای شرط لازم/کافی برای نتایج مورد مطالعه شان در نظر می گیرند. استدلال شده است، هنگامی که فرد بدنبال تبیین تاریخی یا تبیین حوادث خاص و وقایع منفرد است، تقریباً بطور طبیعی به سمت علل لازم و/یا کافی سوق پیدا می کند، حتی اگر بدان خودآگاهی نداشته باشد. لذا، تأکید مقالة حاضر بر پنداشت علّیّت بر اساس علل لازم و/ یا کافی و مشتقات آنها است؛ چون، آنها پیوند تنگاتنگی با مطالعات تبیینی در تاریخ دارند. این نوع علل، به چهار دسته عمده تقسیم شده اند: شرط لازم و غیرکافی، شرط کافی و غیرلازم، شرط لازم و کافی، و شرط ناکازم؛ که به نظر نگارنده می توانند پوشش نسبتاً کاملی برای بحث علّیّت در مطالعات تاریخی باشند. در این مقاله، همچنین با ذکر مثال های متعدد؛ کاربرد هر یک از این علل را در مطالعات تاریخی و تبیین های زنجیره ای یا روایت های تاریخی نشان داده شده است.