آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

مهندس مهدی بازرگان چند روز پس از انتخاب به نخست‌وزیری دولت موقت، طی سخنانی در دانشگاه تهران و در حالی که ‏هنوز پیروزی نهایی بدست نیامده و درگیریها در پایتخت ادامه داشت، نگران از اداره آینده کشور؛ خواستار پایان اعتصابهای ‏کارگری شد. چند روز بعد و با پیروزی نهایی در اواخر بهمن 1357؛ رهبر انقلاب نیز طی بیانیه‌ای خطاب به مردم از آنها ‏خواست که اعتصاب‌های سراسری را بشکنند و بر سر کارهای خود بازگردند.البته بحرانهای کارگری حتی تا یک سال بعد نیز ‏ادامه داشت و اعتصابها در بسیاری از کارگاهها و کارخانه‌ها شکسته نشد. در این گزارش تنها سه ماه اول پس از پیروزی تا ‏اولین روز کارگر در سال 1358را مرور خواهیم کرد.‏

روز شنبه، پنجم اسفند 1357، وقتی کارخانه ایران ناسیونال (کارخانه مونتاژ اتومبیل پیکان) پس از مدت‌ها اعتصاب، ‏بازگشایی ‌شد، بین مدیران کارخانه و کارگران درگیری شدیدی اتفاق افتاد و نهایتا با دخالت کمیته امام خمینی، بازگشایی ‏کارخانه به تاخیر افتاد. ماجرا این بود که گروهی از کارگران خواستار انتخاب مدیران جدید و همچنین دریافت حقوق خود و ‏افزایش و بهبود وضعیت معیشتی‌شان بودند، گروهی دیگر از کارگران معتقد بودند که کارها باید آغاز شود.
 
این اختلاف به ‏درگیری انجامید و کارگران اعتصاب‌کننده طی نامه‌ای به رهبر انقلاب نوشتند: «ضد انقلاب سعی دارد در لباس تعصب و تحت ‏لوای مبارزه علیه کمونیسم، به جنایات و تجاوز به حقوق مردم، ادامه دهد.» و از طرفی کارگرانی هم که خواستار بازگشت به ‏سر کار بودند، این اعتصابها را نتیجه تحریک کمونیستها می‌دانستند.‏

از یک طرف دولت موقت ناچار بود تعهدات بی‌سابقه چند دولت آخر حکومت شاه را که برای کاهش اعتراض‌های مردمی داده ‏شده بود، برعهده گیرد. علی‌اکبر معین‌فر، وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه دولت موقت در یکی از مصاحبه‌های ‏مطبوعاتی خود تاکید داشت: «افزایش ضریب ریالی حقوق کارکنان دولت، 7500 ریال مزایای شغلی و امتیازات مالی که در ‏زمان دولت شریف‌امامی برای کارمندان تعهد شده بود، پرداخت می‌شود. این اضافات حدود 140 میلیارد ریال بار مالی برای ‏دولت ایجاد می‌کند که با توجه به شرایط حاضر سنگین خواهد بود.» (کیهان- 6/12/1357)‏

از طرفی دیگر؛ در حالی که گفته می‌شد اعتصاب کارکنان نفت و گمرک و همچنین کاهش مالیات‌‌ها بیش از هزار میلیارد ریال ‏‏(حدود 14 میلیارد دلار) درآمد دولت را کاهش داده است، برای آرام کردن اوضاع هر روز تعهدات جدیدی نیز داده می‌‌شد. ‏هفتم اسفند مهندس عباس تاج، وزیر نیرو طی گفت‌وگو‌یی وعده کرد که هزینه آب و برق طبقات مستضعف کاهش خواهد ‏یافت. روز بعد عباس امیرانتظام، سخنگوی دولت پا را فراتر نهاده و گفت که آب و برق کم‌درآمدها مجانی می‌شود. او حتی از ‏تقسیط وجوه دریافتی دولت در این باره نیز خبر داد.
 
از طرفی به تصویب هیات دولت به کلیه کارکنان دولت برای نوروز تا ‏‏2500 تومان عیدی تعلق گرفت. داریوش فروهر، وزیر کار نیز تاکید داشت که کلیه مزایای کارگران از جمله پاداش و عیدی ‏به آنان پرداخت می‌شود. وزیر پست و تلگراف و تلفن هم خبر داد که ودیعه 4500 تومانی تلفن را حذف کرده است! حتی ‏مالیات معاملات زمین نیز لغو شده بود. همچنین مهندس محمد توسلی، سرپرست شهرداری تهران نیز اعلام کرد که 70 ‏درصد ساکنان تهران از پرداخت عوارض نوسازی معاف می‌شوند. جالب آن که مهندس توسلی در همین گفت‌وگو با اشاره به ‏این که درآمد شهرداری از وصول عوارض طی 6 ماه یک ریال هم نبوده است، گفته بود حقوق کارکنان شهرداری را از سازمان ‏برنامه و بانک مرکزی گرفته است. ‏

با این‌وجود اعتراض‌ها و اعتصاب‌های کارگری ادامه داشت. روز 14 اسفند حدود 700 تن از کارگران چاپخانه‌های تهران در یک ‏اجتماع اعتراض‌آمیز اعلام کردند که اولین خواسته آن‌ها خواسته اقتصادی است. آن‌ها همچنین خواستار دخالت در تدوین ‏قوانین مربوط به کارگران شدند. ‏

روز چهارشنبه نهم اسفند - حدود دو هفته پس از پیروزی انقلاب- مهندس بازرگان در یک پیام تلویزیونی گفت: «همین که ‏ما می‌گوییم می‌خواهیم فلان مقدار از فلان حقوق یا فلان پاداش یا عیدی کم کنیم جنجال و سروصدا از همه طرف بیرون ‏می‌آید. از طرف دیگر باید پول داشته باشیم و چون باید نفت صادر کنیم و شروع هم کرده‌ایم ضرورت دارد که نفتمان صادر ‏شود و با این کارشکنی‌ها و ممانعت‌ها و بازی‌ها نفت نمی‌تواند صادر شود. در نتیجه هیچ برنامه‌ای نمی‌تواند انجام شود. از یک ‏سو به ما می‌گویند بدوید و از سوی دیگر دست و پایمان را طناب‌پیچ می‌کنند.»[اطلاعات – 10/12/1357]‏

روز دوشنبه چهاردهم اسفند طی مراسمی در جزیره خارک صادرات نفت ایران پس از ماه‌ها توقف آغاز شد. اولین نفت‌کش ‏ایرانی پس از بارگیری 320 هزار تن نفت خام، رهسپار رتردام هلند شد. بازرگان در پیامی به همین مناسبت آغاز صدور نفت ‏ایران را اعلام کرده و نوشت: «به پیشنهاد جناب مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و تصویب هیات دولت، هدیه مختصری ‏تقدیم کارگران ایران شد.
 
مبلغ فروش اولین کاروان صدور که در حدود 10 میلیارد ریال می‌شود در صندوق وام و تعاون ‏کارگران ریخته می‌شود.» آغاز صادرات نفت ایران پس از انقلاب با حدود یک میلیون بشکه در روز بود که این رقم یک‌ششم ‏صادرات نفت تا پیش از اعتصاب‌ها محسوب می‌شد و البته آن هدیه مختصر به کارگران هم مشکلی را حل نمی‌کرد.‏

چند روز بعد و پس از دیدار اعضای دولت با رهبر فقید انقلاب در قم گفته شد که صندوق تعاون و بیمه بیکاری کارگران که ‏دولت موقت پیشنهاد کرده بود، به تایید آیت‌الله خمینی رسیده است.[کیهان – 19/12/1357] جالب آنکه تصویب و راه‌اندازی ‏همین صندوق هم که دولت تصور می‌کرد موجب خوشنودی کارگران شود، خود تبدیل به بحرانی جدید شد!‏

‏20 اسفند ماه سال 1357، وزارت کار و امور اجتماعی اعلام کرد که تصویب‌نامه کمک به کارگران بیکار به وزارت کار ابلاغ ‏شده و به زودی به کارگران بیکار وام بیکاری پرداخت می‌شود. این وام از همان صندوق تعاون کارگری پرداخت شده و ‏بازپرداخت وام نیز پس از اشتغال مجدد کارگر بیکار می‌بایست انجام می‌شد. روز بعد، خبر رسید که برخی از کارگران نسبت به ‏این مصوبه اعتراض کرده‌اند. از جمله نمایندگان گروهی از کارگران که خود را سندیکای کارگران تاسیسات ساختمانی و راه و ‏ساختمان می‌نامیدند با اعتراض به مصوبه دولت اعلام کرده بود: «اعتقاد داریم که هر قانون یا تصویب‌نامه‌ای باید با نظر ‏نمایندگان واقعی و منتخب کارگران نوشته شود.»[کیهان – 21/12/1357] ‏

در حالی که دولت می‌کوشید تا با روشهای مختلف رضایت طبقه کارگری را جلب کند هرروز بر نارضایتی آنها افزوده می‌شد! ‏سخنگوی سازمان چریکهای فدایی خلق در همان زمان طی گفت‌وگو‌یی پیشنهادهای حزبش برای بهبود وضعیت کارگران را ‏چنین توصیف کرد: «دولت باید هرچه زودتر زمین‌هایی را که در دوران رژیم سابق از دهقانان غصب شده بود به آنان بازگرداند. ‏کلیه بدهی‌‌ها و دیون کشاورزی به بانک‌ها و مؤسسات دولتی باید لغو شود و دولت موظف است از محصولات کشاورزی ‏داخلی در مقابل محصولات خارجی حمایت کند.»
 
او همچنین از دولت خواسته بود هر چه سریع‌تر نسبت به بیکاری بیش از ‏یک میلیون کارگر رسیدگی شود و «کارخانه‌‌های سرمایه‌داران فاسد» که به خارج از ایران گریخته‌اند، ملی اعلام شود. او ‏همچنین خواستار ملی شدن بانک‌ها و اخراج مستشاران خارجی شده و تاکید داشت:«دولت در مقابل خواست‌های انقلابی مردم ‏اعلام کرده است که دولتی است موقتی و پس از روی کار آمدن دولت دایمی تکلیف چنین خواست‌هایی مشخص خواهد شد. ‏این قبیل جواب‌ها برای ما تعجب‌آور است. دولت برای بیرون کردن امپریالیسم احتیاجی به تدوین قانون اساسی ندارد. » ‏‏[اطلاعات – 21/12/1357] ‏

‏27 اسفند، بازرگان طی بخشنامه‌ای به وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی، بار دیگر کارگران و کارمندان را دعوت به کار کرد. او ‏نوشته بود: «رعایت ساعات کار مقرر در ادارات و کارخانه‌ها و مایه گذاردن از دل و جان برای بهبود هر چه بیشتر کار و ‏جلوگیری از هرگونه ضایعات و اتلاف وقت از وظایف اولیه یکایک ما است.» ‏

اما اعتصاب‌ها و اعتراض‌های کارگری از جـملـه خبرهای ثابت روزانه بود. کارگران کارخانه ناهید اصفهان، مدیران کـارخانه را به ‏گروگان گرفته و اعلام کرده بودند تـــا بـــرآورده شـــدن خواسته‌هایشان، آنان را آزاد نـخــواهنـد کـرد. کارگران این ‏کارخانه که حـدود 350 نفر بودند، محمد کساییان و حسین میرمحمد صادقی را در یکی از اتاقها حبس کرده و فـقـط بـه ‏آنها غذا می‌دادند. آنان خواستار مزایایی بودند که در زمان شریف‌امامی اعلام شده و به آنان پرداخت نشده بود. [کیهان-‏‏27/12/1357] ‏

در جلسه‌ای دیگر که گروهی از کارگران بیکار در خانه کارگر تهران برپا کردند، نسبت به شرایط صندوق بیکاری دولت اعتراض ‏نمودند. آنان در پایان نشست خود، با صدور قطعنامه‌ای خواستار بازگشت کلیه کارگران اخراج شده بر سرکار خود شدند. ‏همچنین تدوین قانون کار با نظر نمایندگان کارگری، عدم کسر حق بیمه و مالیات از حقوق کارگران، آزادی اجتماعات و ‏اختصاص محلی برای تجمع کارگران و شرکت نمایندگان کارگران در مجلس مؤسسان از جمله خواسته‌های آنان بود. ‏
با افزایش اعتراضات کارگری، امام خمینی طی پیامی به داریوش فروهر- وزیر کار- دستور پرداخت حقوق عقب‌افتاده و ‏افزایش دستمزد کارگران را صادر کرد و البته دولت هم پول زیادی نداشت که این دستورات را عملی کند.‏

چندی بعد نمایندگان کارگران تهران در دیدار نوروزی با داریوش فروهر، وزیر کار و امور اجتماعی، خواستار تشکیل ‏کنفدراسیون کارگری شدند. این خواسته را دبیر سندیکای کارگران پالایشگاه نفت تهران مطرح کرد. وزیر کار نیز در این جلسه ‏از کسانی که در روند کار کارگران اخلال می‌کنند انتقاد کرد و گفت: «یادآور می‌شوم که تنها راه کارگر برای دفاع از حقوق ‏خود تشکیل سندیکای واقعی است و نه تکیه به شوراهای خلق‌الساعه و کمیته‌های انقلابی.
همه نیروی خود را برای ساختن ‏سندیکای واقعی که مدافع حقوق شما باشد بسیج کنید و به همت سندیکاها محیط کارخانه‌ها را از برخورد و اعمال نظریات ‏سیاسی این دسته و آن دسته به دور دارید.»[کیهان – 8/1/1358] چند روز بعد، فروهر در گفت‌وگو‌ با خبرگزاری پارس بار ‏دیگر تاکید کرد که وزارت کار مشوق جنبش سندیکایی است.[اطلاعات – 11/1/1358] ‏
روز یکشنبه 12 فروردین گروهی از کارگران بیکار در خانه کارگر جمع شده و خواستار تصویب طرح خود از سوی دولت ‏بودند. براساس طرح این کارگران محدودیت‌های مطرح شده در لایحه اعطای وام بیکاری برطرف می‌شد.
 
در جمع این ‏کارگران معاون وزیر کار حاضر شد و ضمن ابراز همدردی با آنان گفت که چون پولی در بساط وزارتخانه نیست، وزارت کار ‏نمی‌تواند نقش قاطعی درباره این خواست‌ها انجام دهد. با این حال او ابراز امیدواری کرده بود که وزارت کار لااقل نقش ‏بیان‌کننده مشکلات طبقه کارگر را داشته باشد. این کارگران چند روز بعد به منزل آیت‌الله طالقانی رفته و در آنجا متحصن ‏شدند. در مسیر راهپیمایی کارگران تا منزل آیت‌الله طالقانی، آن‌ها شعار می‌دادند: «حرف بس است عمل کنید»، «وعده، وعید ‏نان نمی‌شه» و پلاکاردهایی برداشته بودند که بر آن نوشته بود: «گرسنگی ما و خانواده‌هایمان را تهدید می‌کند»[اطلاعات – ‏‏20/1/1358] کارگران بیکار دو روز بعد نیز در مقابل کاخ دادگستری تجمع کردند. ‏

یکی از متحصنان در این مراسم، خواسته‌های کارگران را چنین شرح داد: «شرایطی که وزارت کار برای وام بیکاری گذاشته، ‏گروه زیادی را از این وام ‌محروم می‌کند، در طرح دولت شرط 21 سال سن گذاشته‌اند، در حالی که ما کارگرانی داریم که 15 ‏یا 16 ساله‌اند و حتی دفترچه بیمه هم دارند. از طرفی بعضی از کارگران هم، با سابقه کار زیاد، به علت حیله‌های ‏کارفرمایان بیمه نشده‌اند و از این نظر واجد شرایط محسوب نمی‌شوند، وزارت کار برای هر بچه کارگر، روزی 5/17 ریال در ‏نظر گرفته ولی ما در طرح خود هر بچه را روزی 30 ریال تعیین کردیم، برای مجردها ماهی 750 تومان تعیین شده، در حالی ‏که به نظر ما حداقل 900 تومان خرج دارد و یک زن و شوهر حداقل به نظر ما 1200 تومان خرج دارند که وزارت کار برای ‏آن‌ها ماهی 900 تومان تعیین کرده است.» [کیهان- 22/1/1358] او از خبرنگار کیهان می‌پرسید خب حالا خودت بگو طرح ما ‏بهتر است یا طرح دولت؟! کارگران متحصن دو روز بعد پس از تحصن در دادگستری و به دنبال پخش یک گزارش تلویزیونی از ‏این تحصن و با قول وزیر دادگستری مبنی بر پیگیری خواسته‌های آنان به تحصن خود پایان دادند. ‏

در اردیبهشت 1358 و پس از اعتراض‌های کارگران درباره شرایط اعطای وام بیکاری، نهایتا تغییراتی در این شرایط داده شد. ‏چند روز بعد یکی از نمایندگان کارگران بیکار، با اعلام این که وزارت کار کلیه شرایط پیشنهادی کارگران بیکار به استثنای ‏مبلغ پیشنهادی آنان را پذیرفته است، از کارگران بیکار خواسته بود که برای دریافت وام به وزارت کار مراجعه کنند. نماینده ‏کارگران هم‌چنین از آنان خواسته بود که برای صحبت درباره تضمین دریافت وام در ماه‌های آینده و سایر مسایل مربوطه ‏مجددا در خانه کارگر جمع شوند!‏

سوم اردیبهشت ماه، محمود احمدزاده، وزیر صنایع و معادن طی گفت‌وگو‌‌یی خبر داد: «امروز تنها 50 درصد از کارخانجات ‏کشور مشغول به کار هستند ولی بازده فوق‌العاده‌ متفاوتی دارند و آن طور که شاید و باید، متاسفانه کارگران به کارشان ‏علاقه‌مندی نشان نمی‌دهند و در خیلی از نقاط، کارگران روی ساعات کارشان اعتراضاتی دارند که این اعتراض‌ها‌اصلا منطقی ‏نیست.» ‏

در چنین شرایطی بود که یازدهم اردیبهشت، اولین روز کارگر پس از پیروزی انقلاب ایران فرا رسید. احزاب و گروه‌های مختلف ‏برنامه‌ریزی گسترده‌ای برای برگزاری این روز کردند و هر گروهی متناسب با جایگاه اجتماعی و فکری خود، می‌کوشید تا توجه ‏طبقات کارگری ایران را به خود جلب کند. شاید بزرگ‌ترین برنامه در این زمینه را حزب جمهوری اسلامی برگزار کرده باشد. ‏این حزب از چند روز قبل مردم را دعوت کرد که با راهپیمایی از مسیرهای تعیین شده، نهایتا در میدان امام حسین و ‏خیابان‌های اطراف آن تجمع کنند.
 
این مراسم با مشارکت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، پاسداران انقلاب اسلامی و انجمن ‏اسلامی دانشجویان و دانشگاهیان برگزار شد و سخنرانان مراسم نیز ابوالحسن بنی‌صدر، سیدمحمد بهشتی و هانی‌الحسن ‏نماینده سازمان آزادیبخش فلسطین بودند. از شعارهای قابل توجه جمعیت که با مدیریت حزب جمهوری داده می‌شد، یکی ‏هم این بود که: «ملی کردن بانک‌ها خواسته کارگران مسلمان است.» در قطعنامه پایانی مراسم نیز که حزب جمهوری آن ‏را صادر کرد، خواسته‌های جمعیت، تبدیل مؤسسه‌های صنعتی مونتاژ به مؤسسه‌های صنعتی مستقل، دستمزد یکسان زنان و ‏مردان در یک کار مشترک و تشکیل شورای مدیریت با مشارکت کارگران در کارخانه‌ها عنوان شده بود.
 
دکتر بهشتی در این ‏مراسم گفت: «رهبری انقلاب و همه گروه‌ها معتقد هستند که کارگران باید در همه مسایل اصلی مربوط به تولید، توزیع، ‏قیمت‌گذاری، رسیدگی به بازده و درآمد سهیم باشند.» ابوالحسن بنی‌صدر نیز در این مراسم گفت: «صنعت گذشته ما، ‏صنعت مونتاژ و کاملا وابسته به غرب بود. مواداولیه کارخانجات، مهندسان و افراد کارشناس و نوع محصول همه متعلق به ‏غرب بود و ما باید سعی کنیم یک صنعت مستقل به وجود آوریم که تولید آن به وسیله کارگران ایرانی انجام گیرد و محصول ‏آن مورد احتیاج جامعه باشد.»‏

به جز مراسم حزب جمهوری، گروه‌های دیگر نیز هریک به‌طور جداگانه راهپیمایی‌ها و تجمع‌هایی در این روز برگزار کردند. ‏گروه‌هایی از کارگران به دعوت شورای هماهنگی برگزاری اول ماه مه، مقابل خانه کارگر تجمع کردند که به گزارش کیهان در ‏ابتدای کار درگیری‌هایی نیز با گروه‌های مخالف به وجود آمد. این شورا از سندیکاهای کارگری، کانون مستقل معلمان، ‏چریک‌های فدایی خلق، دانشجویان پیشگام، جبهه دموکراتیک ملی ایران و چند گروه دیگر تشکیل شده بود. در قطعنامه ‏این مراسم نیز خواسته شده بود که «کارخانه‌ها، بانک‌ها، مؤسسات بیمه، شرکت‌ها، معادن و زمین‌های سرمایه‌داران خارجی و ‏شرکای داخلی آن‌ها ملی گردد»
 
قطعنامه مزبور هم‌چنین خواستار تدوین قانون کار جدید با شرکت نمایندگان کارگران شده ‏بود که از جمله خواسته‌های اعلام شده‌شان «حقوق مساوی در برابر کار مساوی برای زنان و مردان» بود. از طرف «جنبش ملی ‏مجاهدین»[سازمان مجاهدین] نیز مراسم جداگانه دیگری برگزار شد و طی یک راهپیمایی تا کارخانه جهان‌چیت ‏قطعنامه این گروه نیز قرائت شد. آن‌ها نیز خواستار ملی شدن کارخانه‌ها و سرمایه‌ها و بانک‌های وابسته بودند. هم‌چنین ‏خواستار لغو کلیه کسور دولتی مانند مالیات و بیمه و... از دستمزد کارگران شده و تامین این هزینه‌ها را از درآمد نفت ‏پیشنهاد می‌کردند.‏

مراسم روز کارگر، اولین قدرت‌نمایی گروه‌های سیاسی مختلف پس از انقلاب بود. آن‌ها می‌کوشیدند تا با برگزاری هرچه ‏باشکوه‌تر مراسم خود، توان بسیج نیروهایشان را به رخ بکشند. نکته قابل تامل آن که هیچ‌یک از گروه‌ها خواستار بازگشت ‏کارگران بر سر کارهای خود نشدند! درواقع با توجه به فضای کشور، هرگروه تلاش می‌کرد تا تندترین شعارها را اعلام کند تا ‏هواداران بیشتری جلب کند. اگرچه تجمع‌ها و میتینگ‌های کارگری از سوی گروه‌های سیاسی به صورت جداگانه تشکیل شد؛ ‏اما خواسته‌های مطرح شده در آنها شباهت زیادی به هم داشت. تقاضای افزایش دستمزد کارگران، دولتی کردن (یا همان ملی ‏کردن) کارخانه‌ها، تامین مسکن و امکانات رفاهی برای همه کارگران و تغییر قانون کار از جمله خواسته‌های مشترک این ‏تجمع‌ها بود. ‏

چند روز بعد از این مراسم و در اواخر اردیبهشت مهندس بازرگان نامه‌ای خطاب به کارگران ایران منتشر کرد و در آن ازاینکه ‏همچنان بسیاری از کارخانه‌ها تعطیل مانده‌اند معترض شده و گفته بود: «بدیهی است که راه‌اندازی کارگاه‌ها و کارخانجات به ‏خاطر سودرسانی به کارفرمایان نبوده و منظور اصلی رفع بیکاری است...
 
کارگران محترم توجه دارند که نه کارفرماها و نه دولت ‏روی گنج قارون نخوابیده‌اند و تا کارهای عمرانی و تولیدات صنعتی و فعالیت‌های تجاری که منابع مالی بخش خصوصی و ‏بخش دولتی هستند به وضع صحیحی برنگردند، محلی برای پرداخت هزینه‌ها، دستمزدها و حقوق‌ها وجود نخواهد داشت.» او ‏سپس تهدید کرده بود که کارگاه‌ها و کارخانه‌هایی که تعطیل شوند، پرداخت دستمزدها نیز به کارگران‌آن‌ها متوقف خواهد شد. ‏او از کارگران می‌خواست که به پا خاسته و کار کنند. [کیهان – 31/2/1358]‏

تبلیغات