همدردی با ضدقهرمانهای آدمکش
آرشیو
چکیده
متن
درمیان آخرین فیلمهایی که دیده ام، «صبح بخیر، شب» ساخته «مارکو بلوکیو» توجهم را بیش از همه به خودش جلب کرد. «صبح بخیر، شب» به یک اتفاق تاریخی در ایتالیا میپردازد که در سال 1978 اتفاق افتاده و در آن اعضای بریگاد سرخ ایتالیا نخست وزیر وقت آن کشور، «آلدو مورو»، را میدزدند و به خانهای میبرند. آنها بعد از چند روز او را ترور میکنند. نکتهای که در این فیلم جذاب است، این است که ما فیلم را از زاویه دید تروریستها میبینیم و اصلا هم از آنها متنفر نمیشویم. در واقع، با آنها همدردی میکنیم و حس و حالشان را درک میکنیم.
اگر چه «بلوکیو» به عنوان کارگردان این اتفاق را تایید نمیکند، اما میگوید که رخ دادن چنین اتفاقی ناگزیر است و ممکن است که پیش بیاید. او حتی نگاهش نسبت به «آلدومورو» هم غمخوارانه است. برای همین گمان میکنم که «صبح بخیر، شب»، بیش از هر چیز فیلمی درباره قضاوت است. این که آدمها به راحتی درباره هم اظهار نظر نکنند، حال از هر گروه و صنفی که میخواهند، باشند. «صبح بخیر، شب»، اثری است که مخاطبش را در معرض یک قضاوت تاریخی قرار میدهد و او را به چالش میکشد، آن هم با ضد قهرمانهایی که همگی شخصیتهای خاکستری هستند.
کارگردانی فیلم هم آن قدر خوب است که میتواند بحث مفصلی را به راه بیندازد. کل فیلم در فضایی بسته میگذرد و بازیگران کمی هم دارد. برای همین ساخت ریتمی که در آن تماشاگر احساس خستگی نکند و با قهرمانها و ضد قهرمانها همراه شود، کار سادهای نیست. تماشاگر از ابتدا میداند که چه اتفاقی میافتد، اما بلوکیو آن قدر خوب فضاسازی میکند که همه لحظههای فیلم با اضطراب و همدلی با شخصیتها جلو میرود.
من کارهای این کارگردان را از قدیم دیدهام و همیشه هم آثارش را دوست داشتهام. فیلمهایی مانند «آن چشمها و آن لب»، «به نام پدر»و «قتل در صفحه اول» آثاری از «بلوکیو» است که واقعا هر تماشاگر سینمایی را جذب میکند. به جزاین فیلم، این اواخر کتابی خواندهام که خواندنش واقعا لذت بخش بود. «کتاب اوهام» نوشته «پل استر» که قصهاش درباره یک فیلمساز است.
من اصولاً شیوه داستان گویی «استر» را دوست دارم و از شکل روایت او لذت میبرم. این که در بخش عمدهای از داستان او اتفاقی رخ میدهد و بعد ماجرا به عمق شخصیتها میپردازد واقعا جذاب است. راستاش، من و «سعید عقیقی» مدتی پیش از روی داستان «شب پیشگویی» فیلمنامهای نوشتیم که البته هنوز نتوانستهام آن را بسازم، اما امیدوارم زمانی شرایط ساختاش فراهم شود تا «شب پیشگویی» خودمان را بسازیم.
180 بازدید لینک یکتا نسخه چاپی