اشتباه است اگر کسی بخواهد جناح ها و جریانات سیاسی موسوم به چپ و راست را در ایرانانقلاب سیاسیبر خاستگاه تاریخی این دو واژگان سیاسی تطبیق دهد و مثلاً با مطالعه چپ و راست و میانه در مجالس جمهوری تازه بنیاد فرانسه به ماهیت چپ و راست سیاسی در ایران پی ببرد؛ زیرا جریانات سیاسی ایران، به ویژه در دوران پس از جنگ تحمیلی، دچار چنان تحولات و تغییراتی شدند که هضم آنها حتی برای خود اعضای اصلی آن جریانات سخت بود و ازهمین رو ناچار به جدایی یا انشعاب دست می زدند. هم اکنون در جریان یا جناح چپ مواضع و عملکردی را می بینیم که چند سال قبل از آن تنها در میان راستی ها دیده می شد و به عکس جریان راست به گونه ای موضع گیری و عمل می کند که در بعضی از موارد فقط از جناح چپ می توان توقع آن را داشت.به هرحال برای درک تفاوت عمیق ویژگی های چپ و راست سیاسی در ایران با آنچه در واژگان سیاسی دراین باره تعریف و توصیف شده است، چاره ای جز مطالعه دقیق این دو واژگان سیاسی در اولویت نخست نیست. این مقاله کوششی است که بدین مقصود انجام شده است
روسیه برای ایران این ویژگی را داشت که یکی از اولین دروازه های آشنایی با مدرنیته و دنیای جدید بود. اما متاسفانه در دوره ای که روسیه به نوسازی و تحول سیاسی، اقتصادی و نظامی دست زده بود، شاهان صفویه در ناآگاهی عمیقی نسبت به وضعیت جهانی به سر می بردند و حتی دلایل تمایل نداشتن کشورهای اروپایی را به متحدشدن با ایران در مقابل عثمانی (مهم ترین رقیب آسیایی اروپاییان) به درستی نمی دانستند. ناتوانی ساختار قدرت در ایران به گونه ای بوده که طی دو قرن اخیر روسیه همواره از ایران منتفع و ایران اغلب از این کشور متضرر شده است. پژوهش های بسیاری باید در زمینه روسیه شناسی و روابط ایران و روسیه انجام شود تا به دلایل و جوانب گوناگون این رابطه سنتی غیرمنطقی پی ببریم. مقاله ذیل کوششی در این زمینه است.
سیدمحمدرضا میرزاده عشقی فرزند حاج سیدابوالقاسم کردستانی در 1273 شمسی در همدان به دنیا آمد. سالهای کودکی را در مکتبخانه گذراند و از 7 سالگی در مدارس الفت و آلیانس به تحصیل فرانسه و فارسی اشتغال داشت و پیش از آن که گواهینامه دریافت کند به تجارتخانه یک فرانسوی مراجعه و به شغل مترجمی پرداخت و در اندک مدتی به این زبان تسلط یافت.