حزب توده؛ 67سال پس از تاسیس
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
عدالت نامی است که حزب توده مدتها پیش از ورود ارتش سرخ شوروی به ایران آن را یدک میکشید، نامی که با پیروزی انقلاب اکتبر1917 شوروی (برابربا1299.ش) و تشکیل کنگرهای در بندر انزلی با حضور نمایندگان روسی و ایرانی به رهبری جعفر جعفرزاده معروف به پیشه وری به « حزب کمونیست ایران» تغییر یافت و سالها بعد، با خروج رضاخان از ایران بعد از وقایع شهریور 20 و آزادی دوباره افراد گروه 53 نفر نام توده را برگزید و تا سال 1362 با عمری بیش از نیم قرن به فعالیتهای مخفی و غیر مخفی خود ادامه داد.
حزب توده از اولین احزاب منسجم و سازمانیافته یا حتی تنها حزب منسجم و با برنامه در ایران بود و روشنفکران بسیاری را به خود جلب کرد و با انتشار نشریه «نامه مردم» با سبک و شیوه «دنیا»ی دکتر ارانی، به عنوان نشریه رسمی ارگان حزب توده در طرح مسائل تئوریک و اعتقادات چپ گام برداشت و آثار زیادی از روشنفکران و نویسندگان تودهای در آن درج شده است.
اما از آنجا که سرگذشت انشعاب در حزب توده نیز کم از دیگر احزاب کشور نیست با تدوین «اعلامیه اول انشعاب» حدود 30 تن از اعضای حزب به رهبری افرادی چون «خلیل ملکی» و «انور خامهای» با یکدیگر اتحاد کرده و راه خود را از حزب جدا کردند، اتحادی که چندان نپایید و انور خامهای با تشکیل «جمعیت رهایی کار و اندیشه» به مقابله با ملکی برخاست و در نشریههای حزب خود به نامهای «اندیشه نو» و «حجار» به انتقاد از نظرات و آثار وی پرداخت.
ملکی نیز که در این میان به «بقایی» و حزب «زحمتکشان» پیوست ماهنامه «علم و زندگی» را به عنوان مرجعی برای نشر و آموزه تفکرات چپ و عقاید خود منتشر کرد، و بعد با به دنبال اختلاف با بقایی و به عنوان بنیانگذار و تئوریسین «نیروی سوم» و «جامعه سوسیالیستها» نشریه «نیروی سوم» را منتشر کرد و ماهنامه علم و زندگی نیز به «نبرد زندگی» تغییر نام یافت. با اوجگیری مبارزات انقلابی سالهای 56 و 57 بار دیگر مجالی شد برای حضور آزادانه احزاب کشور، حزب توده نیز با شعار «سرنگونی رژیم ضد ملی و ضدخلقی محمدرضا شاه» با امام همراه و همگام شد.
حزب توده به اعتراف خود در این سالها به خواست و دستور مستقیم شوروی راه سازش را پیش گرفت، دستوری که در دوره مصدق و کودتای مرداد ماه 32 صادر نشد. رهبری تجدید فعالیتهای حزب توده از دو منشاء ناشی میشد، اول منشاء سازمان به دبیر اولی «کیانوری» در خارج از کشور که با پیروزی انقلاب راهی ایران شد و دوم، منشاء نیروهای حزب در داخل کشور شامل سازمان مخفی «نوید» و دیگری «جمعیت اتحاد دموکراتیک» به رهبری بهآذین بود.
دفتر حزب توده بوسیله علی خاوری و افسران تودهای که اززندان شاه آزاد شده بودند، درتهران افتتاح شد و پس ازآنکه مخالفتی با وجود آن دیده نشد، اعلامیههایی دادند و حزب توده را رسماً اعلام کردند. اما از آنجا که اعتمادی که حزب خواستار آن بود هرگز از سوی دولت به وی اعطا نشد از در مخالفت برآمد و دست به تهدید دولت موقت و بازرگان زد. امری که اگر چه در ابتدا برخی نهادهای قدرت را خوش آمد اما به مرور به عنوان خط نفاق معرفی و در مسیر حذف قرار گرفت.
حزب توده از اولین احزاب منسجم و سازمانیافته یا حتی تنها حزب منسجم و با برنامه در ایران بود و روشنفکران بسیاری را به خود جلب کرد و با انتشار نشریه «نامه مردم» با سبک و شیوه «دنیا»ی دکتر ارانی، به عنوان نشریه رسمی ارگان حزب توده در طرح مسائل تئوریک و اعتقادات چپ گام برداشت و آثار زیادی از روشنفکران و نویسندگان تودهای در آن درج شده است.
اما از آنجا که سرگذشت انشعاب در حزب توده نیز کم از دیگر احزاب کشور نیست با تدوین «اعلامیه اول انشعاب» حدود 30 تن از اعضای حزب به رهبری افرادی چون «خلیل ملکی» و «انور خامهای» با یکدیگر اتحاد کرده و راه خود را از حزب جدا کردند، اتحادی که چندان نپایید و انور خامهای با تشکیل «جمعیت رهایی کار و اندیشه» به مقابله با ملکی برخاست و در نشریههای حزب خود به نامهای «اندیشه نو» و «حجار» به انتقاد از نظرات و آثار وی پرداخت.
ملکی نیز که در این میان به «بقایی» و حزب «زحمتکشان» پیوست ماهنامه «علم و زندگی» را به عنوان مرجعی برای نشر و آموزه تفکرات چپ و عقاید خود منتشر کرد، و بعد با به دنبال اختلاف با بقایی و به عنوان بنیانگذار و تئوریسین «نیروی سوم» و «جامعه سوسیالیستها» نشریه «نیروی سوم» را منتشر کرد و ماهنامه علم و زندگی نیز به «نبرد زندگی» تغییر نام یافت. با اوجگیری مبارزات انقلابی سالهای 56 و 57 بار دیگر مجالی شد برای حضور آزادانه احزاب کشور، حزب توده نیز با شعار «سرنگونی رژیم ضد ملی و ضدخلقی محمدرضا شاه» با امام همراه و همگام شد.
حزب توده به اعتراف خود در این سالها به خواست و دستور مستقیم شوروی راه سازش را پیش گرفت، دستوری که در دوره مصدق و کودتای مرداد ماه 32 صادر نشد. رهبری تجدید فعالیتهای حزب توده از دو منشاء ناشی میشد، اول منشاء سازمان به دبیر اولی «کیانوری» در خارج از کشور که با پیروزی انقلاب راهی ایران شد و دوم، منشاء نیروهای حزب در داخل کشور شامل سازمان مخفی «نوید» و دیگری «جمعیت اتحاد دموکراتیک» به رهبری بهآذین بود.
دفتر حزب توده بوسیله علی خاوری و افسران تودهای که اززندان شاه آزاد شده بودند، درتهران افتتاح شد و پس ازآنکه مخالفتی با وجود آن دیده نشد، اعلامیههایی دادند و حزب توده را رسماً اعلام کردند. اما از آنجا که اعتمادی که حزب خواستار آن بود هرگز از سوی دولت به وی اعطا نشد از در مخالفت برآمد و دست به تهدید دولت موقت و بازرگان زد. امری که اگر چه در ابتدا برخی نهادهای قدرت را خوش آمد اما به مرور به عنوان خط نفاق معرفی و در مسیر حذف قرار گرفت.