فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۸۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقش القاب در رجال شناسی
منبع:
یاد ۱۳۶۸ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم و نظریه تاریخ (1. تاریخنگاری و پست مدرنیسم)
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری و نقد ابن خلدون از مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه ابن خلدون دربردارنده آراء و اندیشه های عمیق و افکار ابتکاری و نبوغ آمیز است. اما چون ابن خلدون مقدمه را بر اساس واقعیات سامان داد، در تحلیل و بررسی های خود از آراء و بینش های پیشینیان، بی نیاز نبود. در این راستا ابن خلدون در کتاب مقدمه با تعریف و تمجید از مسعودی تا آنجا پیش رفت که در مواردی کار خود را تالی کار مسعودی شمرد و آن را الگو خواند و تحت تأثیر آن قرار گرفت. مسأله این است که چرا ابن خلدون در میان مورخان پیشین مسلمان، مسعودی را به عنوان الگو معرفی کرده است؟ چرایی این مسأله به کدامین ویژگی کاری و یا فکری مسعودی بازمی گردد؟ از دیگر سو، ابن خلدون در مواضعی، بر عکس آن تحسین، به سختی از مسعودی انتقاد و حتی مطالب او را رد کرد. عجالتاً باید گفت در مجموع ساختار کتاب مروج الذهب به خصوص سیاحت های مسعودی و مباحث جغرافیایی آن که خود پایه و اساس مطالب تاریخی او شد، موجبات این شیفتگی را فراهم کرد. انتقادها نیز بیشتر متوجه آن دسته از موارد است که در قاموس مباحث علم عمران او نمی گنجد. گذشته از آن دو، گاهی موضوعات مشابه مورد توجه هر دو در تحلیل و بررسی رویکرد های متضادی می یابند. این نیز از یک سو به ترکیب پیچیده کتاب مقدمه و مروج الذهب و از سوی دیگر به تفاوت و تضاد دیدگاه های آن دو بازمی گردد.
رابطه تاریخ و اقتصاد، تبیین ساختارهای اقتصادی و اجتماعی (2)
منبع:
تاریخ معاصر ۱۳۷۶ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
همسویی یا تعارض؟
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۳
حوزه های تخصصی:
اگر تقویت اتحاد ملی و توجه به آن مستلزم حفظ منافع ملی و تلاش برای استیفای کامل حقوق ملت باشد، در این صورت توجه به سرمایه گذاری برای انسجام اسلامی به چه معنایی است؛ چراکه اتحاد و انسجام اسلامی به همکاری و همسویی ملت ها و کشورهایی اسلامی اطلاق می گردد و این مستلزم توجه به سرنوشت مشترک مسلمانان و ملت های مختلف کشورهای اسلامی است. حال پرسش این است که آیا این امر سبب کم توجهی به سرمایه گذاری در عوامل مؤثر در اتحاد ملی یا غفلت از آن نمی شود؟ نگارنده در این نوشتار به این مساله توجه نموده است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد.
جایگاه فلسفه در تحولات سیاسی جهان اسلام تا پایان قرن ششم هجری
حوزه های تخصصی:
گرایش مسلمانان به فلسفه باعث رونق این علم شد و فلسفه توانست با راهیابی به رأس هرم اجتماعی تحولاتی را در بُعد سیاسی رقم بزند. هدف از این پژوهش بررسی چیستی فلسفه سیاسی در عالم اسلام است. از جمله وجوه گرایش مسلمین به فلسفه یکی مبارزات سیاسی بود و یکی مسئولیتی که نسبت به دین احساس می شد. پرسش اصلی این است که جریانات فلسفی (مشاء و اشراق) منجر به چه تحولاتی در ساختار حکومت و جامعه آن روز شد؟ هر دو جریان که عمدتاً سیاست را از اقسام فلسفه می دانستند سعی داشتند تعالیم خود را در اختیار حاکمان قرار دهند؛ زیرا می دانستند که هر نوع حکومتی برای کسب مشروعیت، حتماً باید مبتنی به فلسفه ای باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در دوره هایی که سلسله های اسلامی از لحاظ تمدنی در اوج خودشان قرار گرفتند فلسفه سیاسی موفق تر عمل کرد و حاکمان توانستند از طریق فیلسوفان، نظریه های سیاسی خودشان را تنظیم کرده و به کار گیرند. با توجه به ماهیت موضوع روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر توصیف و تحلیل وقایع است.
فلسفه تاریخ
نقد وبررسی نظریه های موجود درباره تشکیل حاکمیت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرایی و چگونگی تشکیل حکومت ها و همچنین ماهیت و ساختار آنها از مباحث پر اهمیت در تفکر تاریخی و تاریخ نگری است. توضیح و تبیین فرایند تشکیل حکومت ها بخاطر مؤلفه های تأثیر گذار متعدد و در هم تنیدگی زمینه های مختلف، مستلزم ژرف نگری های خاص و تعمق در تمام زمینه های مربوطه است. چرایی تشکیل حاکمیت صفویان و روند آن نیز خارج از این قاعده نیست. اما تعدادی ازمحققان با اتکاء به یک یا چند عامل در صدد ماهیت بخشی و یا به تعبیر بهتر ماهیت تراشی برای حاکمیت صفویان برآمده اند. از طرفی با نادیده انگاشتن و غفلت از واقعیات متعدد دیگر به ابهام و پیچیدگی موضوع افزوده اند. این باعث ارائه نظرات مختلف و حتی متضادی در باره چرایی، روند و ماهیت و مشخصات این حاکمیت شده است. این نوشته در صدد است تا با ارائه نوعی تقسیم بندی بر اساس محتوای این نظریات، آنها را به بحث و مقایسه گذارد و در حد امکان به بررسی، نقد و مطابقت آن دیدگاهها با واقعیات ملموس در حکومت صفویان بپردازد. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که هیچ یک از نظرات مذکور با واقعیات تاریخی شکل گیری و روند حاکمیت صفوی مطابقت ندارد.
فلسفه: مباحثی در فلسفه تاریخ: تاریخ و وقایع نگاری
حوزه های تخصصی:
تاریخ ایران: صورت بندی ها و مولفه های اجتماعی-فرهنگی ایران باستان
حوزه های تخصصی:
فلسفه تاریخ: نگاهی به دیدگاههای رایج در فلسفه معاصر تاریخ
منبع:
تاریخ معاصر ۱۳۷۷ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
علیت در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة علل وقایع و رخدادهای تاریخی یکی از اهداف اصلی و مهم مطالعات تاریخی است. با وجود این، وقتی دانش پژوهان در مطالعات تاریخی شان مدعی می شوند که فلان عامل «علّت» یک رخداد یا نتیجة خاص می باشد، دقیقاً روشن نیست که مدلول و منظورشان از واژة علّت چیست. در مقالة حاضر تلاش شده است تا ضمن معناشناسی علّیّت در علوم اجتماعی نشان داده شود که محققان تاریخی معمولاً علّیّت را به معنای شرط لازم/کافی برای نتایج مورد مطالعه شان در نظر می گیرند. استدلال شده است، هنگامی که فرد بدنبال تبیین تاریخی یا تبیین حوادث خاص و وقایع منفرد است، تقریباً بطور طبیعی به سمت علل لازم و/یا کافی سوق پیدا می کند، حتی اگر بدان خودآگاهی نداشته باشد. لذا، تأکید مقالة حاضر بر پنداشت علّیّت بر اساس علل لازم و/ یا کافی و مشتقات آنها است؛ چون، آنها پیوند تنگاتنگی با مطالعات تبیینی در تاریخ دارند. این نوع علل، به چهار دسته عمده تقسیم شده اند: شرط لازم و غیرکافی، شرط کافی و غیرلازم، شرط لازم و کافی، و شرط ناکازم؛ که به نظر نگارنده می توانند پوشش نسبتاً کاملی برای بحث علّیّت در مطالعات تاریخی باشند. در این مقاله، همچنین با ذکر مثال های متعدد؛ کاربرد هر یک از این علل را در مطالعات تاریخی و تبیین های زنجیره ای یا روایت های تاریخی نشان داده شده است.
فلسفه تاریخ
مسأله تبیین و فهم در تاریخ از دیدگاه دیلتای و ریکور
حوزه های تخصصی:
در تاریخ علم هرمنوتیک، مسأله تبیین و فهم با دیلتای تبدیل به یکی از مسائل خاص و مناقشه برانگیز هرمنوتیک شد. بعد از وی به خصوص ریکور به طور خاص بدین مسأله پرداخت. این مقاله بر آن است تا به پیگیری مباحثه ریکور با دیلتای بپردازد و اینکه هر یک از این دو، درباره تبیین و فهم چه نظری دارند. در این مسیر همچنین به تجربه زیسته در منظر دیلتای و متن ریکور پرداخته می شود. این اصطلاح در درک و فهم نظرات این دو راجع به تبیین و فهم نقش اساسی دارد.
تأثیر شرق شناسی بر تاریخ نگاری ایران معاصر
حوزه های تخصصی: