فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۸۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
« آفتاب لب بام » ما را بر آن میدارد که تجربههای زنده را تشویق به سخن گفتن کنیم. این افراد نه الزاما از دسته و رده بزرگانند و نه حرفی غیرمعمول در چنته خود دارند. آنها گذشته را به شکل معمول دیده و تجربه کردهاند. شاید فرصتی برای اخبار خود نداشته یا شاید ما فرصتی برای شنیدن این دست اخبار نداشتهایم. در این مقاله برآنیم که برخی خطوط اصلی و بحث انگیز تاریخ شفاهی را برجسته سازیم، تا از سویی به عنوان مقدمهای در سطح نظری بابی گشوده شود و در سطح عملی نیز راهکارهای بنیادی این منظر تاریخنگاری مورد ارزیابی قرار گیرد.
کالبدشکافی آموزش تاریخ در مدارس
حوزه های تخصصی:
درس تاریخ مانند سایر دورس در دورههای مختلف مدارس کشور تدریس میشود. اما به نظر میرسد که شیوه رایج آموزش این درس از جهاتی قابل نقد است. از یکسو مدرسین این رشته از پارهای نارساییها در تغییرات مداوم متون درسی سخن میگویند. از سوی دیگر گفته میشود متون موجود بحث برانگیز بوده و در موارد بسیاری پاسخگوی انتظارات جامعه نیست. افزون براین شرایط درس تاریخ چنان است که کمتر دانشآموزی رغبت خواندن آن را ندارد. از اینرو به کالبدشکافی آموزش تاریخ در مدارس پرداختهایم.
کارکرد تمدن دینی، بررسی نظریه دولت قدرت مدار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار برداشتی از اندیشه ابن خلدون درباره افت و خیز تمدن را محور بررسی خود قرار داده است که بر اساس آن نوعی سازگاری و همانندی بین ادوار و نسل های یک حکومت با مراحل تمدن وجود دارد. از نظر مؤلف، ابن خلدون با پایه قرار دادن تمایز بین بداوت و حضارت، نقش سیاست و به تبع آن دولت را در حضارت به معنی تمدن برجسته می سازد و آن را به سه دسته دینیه و عقلیه و مدنیه تقسیم می کند.
بر اساس یافته های مؤلف، ابن خلدون بر این باور است که به هر اندازه دولت به دین نزدیک شود بیشتر به سمت «خلافت» به مثابه نمونه حکومت مطلوب دینی سوق پیدا خواهد کرد و به هر اندازه از آن فاصله گیرد، بیشتر رنگ و بوی «ملک» به خود خواهد گرفت و فراز و فرود تمدن نیز از همین منطق پیروی می-کند.
خلق نظریه دنیای اسلام
حوزه های تخصصی:
نگرش تاریخی محقق سبزواری در کتاب روضه الانوار عباسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تاریخ اندیشی و تعقل تاریخی از گذشته دور وجود داشته است، ولی به معنای یک نظام فلسفی و فکری منظم و دارای پیش فرض های معین و روش مشخص به دوره جدید باز می گردد.
فیلسوف تاریخ به دنبال فهم معنا و هدف تاریخ است. او می خواهد دریابد آیا سلسله حوادث و رویدادهای گذشته مجموعه نامرتبط و بی هدفی بوده یا این که در ورای این رویدادها هدف، غایت و طرفی وجود دارد؛ اما این که یک فقیه نیز دارای تعقلی تاریخی است یا نه، این سؤالی است که این مقاله در صدد پاسخ گویی به آن است. مقاله حاضر در صدد است تا پاسخ به سه سؤال اصلی فلسفه نظری تاریخ را از منظر فیلسوف فقیه، محقق سبزواری بررسی و تحلیل کند.
نگرشی بر روش شناسی ماکس وبر و کاربرد آن در مطالعات و تحقیقات تاریخی
حوزه های تخصصی:
مباحث روش شناسی یکی از موضوع های مهم پژوهش و تحقیق در زمینه ی علوم مختلف است. ماکس وبر از اندیشمندان این حوزه در پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. دیدگاه های او در روش شناسی، بابی جدید در حوزه ی پژوهش های علوم انسانی گشود. این مقاله می کوشد با شناخت مبانی نظری روش شناختی ماکس وبر، روش های او در عرصه ی عملی پژوهش مبتنی بر روش های تبیین علّی، مطالعات تطبیقی و نمونه ی مثالی بجوید. برای رسیدن به این هدف این شاخصه ها را بررسی خواهد کرد: 1. اعتقاد به استقلال علوم؛ 2. نسبی بودن شناخت واقعیت؛ 3. نفی کمیت گرایی مطلق؛ 4. نسبی بودن پیش بینی و احتمال در علوم انسانی؛ 5. به حداقل رساندن قضاوت ارزشی در علوم انسانی. کار دیگری که ما در پی آنیم، شناخت چگونگی به کارگیری آن ها در مطالعات و پژوهش های تاریخی است. برای تحقق این هدف این پرسش مطرح است: به کارگیری روش شناسی وبر در مطالعات و پژوهش های تاریخی چه تأثیری دارد؟ در پاسخ به این پرسش فرضیه ی زیر مطرح شده است؛ روش شناسی وبر در ارتقای سطح علمی مطالعات و تحقیقات تاریخی تأثیر داشته و سبب اتخاذ رویکردی تحلیلی از سوی پژوهشگر در فهم و شناخت واقعی پدیده ی تاریخی می شود. به سخن دیگر، روش شناسی وبر تاریخ نگاری را از سطح واقعه نگاری به تاریخ نگاری تحلیلی ارتقا بخشید.
اصول و مبانی سرگذشت نگاری: ملاحظاتی درباره ی روش شناسی زندگی نامه نویسی
حوزه های تخصصی:
زندگی نامه به منزله ی پردازش جنبه هایی از زندگی یک شخصیت، امروزه یکی از حوزه های مهم و پرکاربردِ تاریخ است. با عنایت به سبک ها و روش های متفاوتی که در دنیا برای نوشتن زندگی نامه ها به کار می روند، این پرسش مطرح است که در سرگذشت نگاری باید از چه قواعد و اصولی پیروی کرد و به چه نوع الزام های معرفت شناسانه وفادار ماند؟ این مقاله ضمن پاسخ گفتن به این مسئله، می کوشد با دسته بندی برخی از انواع زندگی نامه ها، درباره ی اهمیت زندگی نامه نویسی گفت وگو کند؛ از دانش های لازم برای زندگی نامه نویسی، منابع زندگی نامه نگاری، نقد زندگی نامه ها، روش های پژوهش در سرگذشت نگاری، عینیت در زندگی نامه نویسی و نیز برخی دیگر از ابعاد معرفت شناسانه ی آن سخن براند.
تاریخ ستیزی یعنی ملت ستیزی
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری و نقد ابن خلدون از مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه ابن خلدون دربردارنده آراء و اندیشه های عمیق و افکار ابتکاری و نبوغ آمیز است. اما چون ابن خلدون مقدمه را بر اساس واقعیات سامان داد، در تحلیل و بررسی های خود از آراء و بینش های پیشینیان، بی نیاز نبود. در این راستا ابن خلدون در کتاب مقدمه با تعریف و تمجید از مسعودی تا آنجا پیش رفت که در مواردی کار خود را تالی کار مسعودی شمرد و آن را الگو خواند و تحت تأثیر آن قرار گرفت. مسأله این است که چرا ابن خلدون در میان مورخان پیشین مسلمان، مسعودی را به عنوان الگو معرفی کرده است؟ چرایی این مسأله به کدامین ویژگی کاری و یا فکری مسعودی بازمی گردد؟ از دیگر سو، ابن خلدون در مواضعی، بر عکس آن تحسین، به سختی از مسعودی انتقاد و حتی مطالب او را رد کرد. عجالتاً باید گفت در مجموع ساختار کتاب مروج الذهب به خصوص سیاحت های مسعودی و مباحث جغرافیایی آن که خود پایه و اساس مطالب تاریخی او شد، موجبات این شیفتگی را فراهم کرد. انتقادها نیز بیشتر متوجه آن دسته از موارد است که در قاموس مباحث علم عمران او نمی گنجد. گذشته از آن دو، گاهی موضوعات مشابه مورد توجه هر دو در تحلیل و بررسی رویکرد های متضادی می یابند. این نیز از یک سو به ترکیب پیچیده کتاب مقدمه و مروج الذهب و از سوی دیگر به تفاوت و تضاد دیدگاه های آن دو بازمی گردد.
مقایسه اندیشه مهدویت شیعه اثنی عشری و نظریه پایان تاریخ مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع پایان تاریخ که از آموزه های ادیان و مذاهب مختلف آن از جمله تشیع اثنی عشری است، در دوران معاصر نیز مورد توجه ویژه اندیشمندان مغرب زمین قرار گرفته است. فوکویاما از نظریه پردازانی است که اندیشه های او در این زمینه آوازه یافته است. در این مقاله پایه های نظری مهدویت در سپهر اندیشه ای تشیع اثنی عشری با نظریه پایان تاریخ فوکویاما در محورهای زیر مقایسه شده است: قانونمندی تاریخ، تکامل تاریخ، کرامت انسان و سرانجام چیستی و ویژگی های غایت تاریخ، این مقاله به این نتیجه دست یافته است که مهمترین تفاوت مبنایی این دو نظریه، در نگاه به انسان و ابعاد وجودی اوست.
آیا تبیین تاریخی بدون چارچوب نظری و نظریه ممکن است؟
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اصلی علم در معنای فلسفی آن، تبیین است. در تقسیم بندی های رایج در باره گستره علم و دامنه روش های آن، نظریات مختلفی ایراد شده است، بسیاری از علوم مانند علوم انسانی و به طور خاص تاریخ جزء تعریف انحصاری علوم تجربی، نه در روش تحقیق و نه در موضوع، در نمی آیند. اما تفاوت در روش تحقیق و موضوع، مساله ای نیست که بتواند از به جامه علم در آمدن تاریخ و سایر علوم انسانی جلو گیری نماید؛ پس علوم انسانی می باید با عبور از تعریف انحصاری علم که مورد توجه دانش های تجربی است، به دنبال روش ها و موضوعاتی باشد تا ارزش و اعتبار لازم را کسب نماید. از این رو یکی از روش هایی که می تواند در افزایش اعتبار علوم انسانی موثر باشد، استفاده از چهارچوب نظری در روش تحقیق و به دنبال آن تبیین است.
سنتهای الهی و رویدادهای تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توجه به تاریخ و حوادث عالم از گذشته های دور برای انسان ها اهمیت وافری داشته است. این امر برای مورخان مسلمان به جهت اهداف خاص شان از پیگیری تاریخ، اعتبار بیشتری داشت. مقریزی، مورخ مصری قرن نهم، مانند بسیاری از مورخان مسلمان توجه ویژه ای به تاریخ داشته است، گرچه او در زمینه-های دیگر هم قلم زده است. او مانند مورخ معاصرش، ابن خلدون، از اولین کسانی است که به چرایی و چگونگی وقایع و حوادث عالم توجه کرده است. در میان آثار مقریزی، کتاب اغاثه الامه بکشف الغمه به دلیل نگاه فلسفی و توجه خاص او به تاثیر مسائل اجتماعی و اقتصادی به رویدادهای تاریخی، متمایز از دیگر آثار اوست.
نقش تاریخی بازار در پویش اجتماعی ایرانیان
حوزه های تخصصی:
بازار به معنی جای خرید و فروش کالاست. این واژه در زبان پهلوی به صورت واچار و به معنای محل اجتماع به کار رفته است.1 در گذشته، شهرهای ایرانی فاقد خیابان به معنای امروزی آن بودند و خیابان به راهی گفته میشد که میان باغ میساختند و دو سویش را درختکاری میکردند.2 از این رو، بازار نقش خیابانهای اصلی در شهرهای امروزی را به دوش میکشید و از نظر کالبدی ستون فقرات ارتباطات شهری به شمار میآمد. گذرهای مهم از بازار منشعب میشدند و تا درون محلهها پیش میرفتند.
بازخوانی نظری ماهیت دولت پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرشت دولت پهلوی اول، همواره مورد بررسی و مجادله کلامی از سوی پژوهشگران قرار داشته، اما اجماعی درباره صفت قطعی یا صفت اعظم این دولت حاصل نشده است . در این پژوهش نیز تلاش شده است با ارائه یک الگوی مطالعاتی و فقط از طریق کنکاش در یکی از سیاست های کلان دولت، یعنی سیاست عشایری به فهم و توصیف درون مایه و ماهیت دولت پهلوی اول پرداخته شود . پرسش اصلی این تحقیق این است که با توجه به برنامه ریزی دولت پهلوی اول برای جامعه عشایری، ماهیت این دولت را با چه مؤلفه ای می توان شناساند؟ فرضیه حاضر دلالت بر این دارد که بر پایه عملکرد دولت در قبال جامعه عشایری، صفت ترکیبی نوعی از «دولت مطلقه مدرن» با ماهیت این دولت سنخیت بیشتری را نشان می دهد . در این نوشتار با استناد به اسناد و مدارک و شواهد مرتبط با سیاست عشایری آن دوره، انطباق یا عدم انطباق هایی که تاکنون برای دولت پهلوی به کار برده شده مثل دولت بناپارتی، بزرگ، تأخیری، مطلقه و مدرن و شبه مدرن و به خصوص شباهت و تفاوت های دولت پهلوی اول با دولت های مطلقه و مدرن اروپایی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است . یافته های این پژوهش نشان می دهد، از میان نظریات گوناگون مطرح شده بررسی نظریه جیمز اسکات انطباق بیشتری با ماهیت دولت پهلوی اول دارد. همچنین از آن جایی که مطلق دانستن دولت پهلوی با معیار ویژگی های دولت های مطلقه اروپایی، که تشکیل نوعی از دولت مطلقه را سرآغازی بر پیدایش دولت ملی مدرن می دانند جای تأمل دارد . بنابراین، چنین دولت مطلقه ای را مقدمه ای برای پیدایش دولت ملی مدرن در ایران دانستن، نیز محل تردید خواهد بود .
مطهری و مفاهیم تاریخی در قلمرو فلسفه علم تاریخ
حوزه های تخصصی:
پرداختن به فلسفه تاریخ و نیز برانگیختن صاحبان علم و خرد به تفکر درباره تاریخ، از دغدغه های استاد مطهری بود. وی در حوزه مسائل معرفت شناسی تاریخی مباحث گسترده ای دارد و درباره فلسفه علم تاریخ و به ویژه تعریف ها و مفاهیم تاریخی نیز صاحب آرای گوناگونی است. این پژوهش می کوشد با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و از راه مراجعه مستقیم به آثار مطهری، به معرفی، نقد و بررسی آرای او در این زمینه بپردازد. براساس دستاوردهای این تحقیق، به دلیل اتکای مطهری بر چند مبنای متفاوت معرفتی، مباحث او در حوزه فلسفه تاریخ، حاوی تناقض ها و نارسایی هایی است. شاید علت اصلی این امر، فقدان تخصّص تاریخی او، به ویژه در حوزه فلسفه علم تاریخ باشد؛ عرصه ای که به علت کثرت مشغله های فکری مطهری؛ زمینه لازم برای ورود او به آن فراهم نیامد. به علاوه، خاستگاه این علم غرب است و در روزگار او بسیاری از آثار مربوط به آن، به زبان فارسی ترجمه نشده بود. اما به علت اشراف مطهری به نظرگاه های اسلام و تسلط او بر فلسفه اسلامی، آرای او در حوزه فلسفه نظری تاریخ از استحکام، قوت و جذابیت فراوان برخوردار است.
تخیّل پیش بینی و معرفت تاریخی: کالینگوود و ایده تاریخ
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل نظریه آر.جی. کالینگوود درباره تاریخ برای نشان دادن ابهام هایی اساسی در آن است. ابهام هایی که به باور نگارنده، دال بر وجود تعارضی ناگزیر میان دو اصل بنیادین معرفت شناسی کالینگوود است؛ یعنی قول به تاریخیت ذهن و حیات آدمی و باور به امکان بازآفرینی دقیق گذشته از طریق عنصر پیشینی تخیل تاریخی. با وجود این، با علم به تفسیری بودن نتایج خویش، راه را برای تأملات بیشتر باز خواهیم دانست.
نهادی به وسعت تمام ضرورت ها
منبع:
زمانه ۱۳۸۸ شماره ۸۶ و ۸۷
حوزه های تخصصی:
با وجود همه استواریها و کارسازیهای نهاد مرجعیت در اقلیم تشیع، و با وجود آنکه تمامی عرصههای معاش و معاد مقلدان را تا آنجا که وظیفه آن است زیر بال و پر گرفته است، از تحلیلهای عمیق در فهم حقیقت تاریخی این نهاد چندان خبری نیست. گه گُدار حکمتی ناگفته از سویی میآید و به گوشی میرسد، ولی بهنظر میرسد که شناخت تحلیلی از تاریخ اجتهاد و مرجعیت، همچنان عرصهای پوشیده و ناپیموده است. در مقاله ذیل نکتههایی برای فراهم کردن زمینة این شناخت به محضر شما تقدیم شده است.
تحلیلی بر سیره ارتباطات میان فردی پیامبر اکرم (ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، ضمن اشاره به اصول و شرایط ارتباط اثربخش از نگاه اندیشمندان حوزه ارتباطات، کوشش شده، سیره ارتباطات میان فردی پیامبر، به عنوان یک شخصیت فوق العاده و ارتباط گر قوی، بررسی و تحلیل شود. پیامبر با داشتن ویژگی هایی همانند گشودگی، همدلی، حمایتگری، مثبت گرایی و مساوات طلبی، شیوه ای ستودنی از ارتباطات را به منصه ظهور رساند که آرمان «ارتباطات رهایی بخش» مورد نظر هابرماس در آن کاملاً متحقق است. پیامبر، در عین پرهیز از اصول غیر اخلاقی مدیریت تاثیرگذاری، اثربخش ترین نوع ارتباطات را به نمایش گذاشت؛ وجود یک و نیم میلیارد مسلمان گواه این مدعاست.
جایگاه علم تاریخ در حکمت مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط تاریخ و فلسفه، دو دانشی که هر یک در شناخت و تحول زندگی بشری نقش مهمی ایفا می کنند، در ارتقای دانش تاریخ و رویکرد معرفتی بدان سهم اساسی دارد. بدبینی عمومی فلاسفه یونان به تاریخ در وجه معرفت شناسی و میراث خواری حکمای مسلمان از فلسفه یونان موجب شد که فلاسفه و البته مورخان مسلمان چندان توجهی به فلسفه علم تاریخ نکنند و در خصوص وجوه نظری و معرفتی تاریخ به تامل نپردازند. این مهم مانع از آن شد که علم تاریخ بتواند مسائل را در پیوند مستمر حال و گذشته بررسی کند و در یک نگاه ساختاری برای نیازهای موجود راه حل کارآمد ارائه دهد. این در حالی است که فلاسفه یونان توجه به تاریخ را برای شناخت بهتر زمان حال با اهمیت می دانستند. چنین برداشتی، اگر چه با رویکرد معرفت شناسی همراه نبود، اما بسیار جالب بود و از یک منظر با اندیشه تاریخی فلاسفه انتقادی تاریخ در قرن بیستم و به ویژه رویکرد معرفتی ایده آلیست ها برابری می کرد. در این مقاله ضمن بررسی جایگاه تاریخ در نزد فلاسفه و مورخان یونان و نگرش ساختاری آنها به این مقوله، غفلت عمومی فلاسفه (مشاء) مسلمان و به ویژه فارابی و ابن سینا از معرفت تاریخی و بی توجهی آنها به این دانش در تقسیم بندی های علوم و همین طور عدم نگرش ساختاری آنها به تاریخ مورد بررسی قرار می گیرد.
تأملی در تاریخ نگاری قرن بیست و یکم
حوزه های تخصصی: