فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
فطرت، چگونه با کمال زیستن است (میزگردی درباره ی شکوفایی فطرت و سرشت الهی به مثابه ی رویکرد برنامه های پیش دبستانی)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی برنامه درسی آموزش علوم در ایران و چند کشور جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله برگرفته از یک پژوهش کیفی است که با روش تطبیقی و به کمک الگوی بردی از یک طرف همچنین روش توصیفی- تحلیلی برنامه درسی آموزش علوم در چند کشور جهان، را بررسی کرده است. بدین منظور اسناد و مدارک مرتبط با موضوع در کشورهای پیشرو در زمینه علوم و فن آوری (کشورهای منتخب) گردآوری توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه آنها انجام شد تا نتایج پژوهش آماده شود.
مقاله حاضر تلاش می کند، عناصر اساسی برنامه درسی از جمله هدف ها، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی آموزش علوم، را در کشورهای منتخب مطالعه و بررسی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند به برنامه ریزان، مؤلفان کتاب های درسی و معلمان و سایر علاقه مندان کمک کند تا با دید وسیع تری نسبت به تدوین بهتر برنامه درسی، تغییر برنامه درسی و انتخاب مناسب تر اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی اقدام کنند.
نتایج به دست آمده، شباهت ها و تفاوت های ملاحظه پذیری بین اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی در بین کشورهای مورد مطالعه و ایران را نشان می دهد. شباهت ها بیشتر در اهداف و محتوا و در اسناد مکتوب برنامه درسی یا برنامه درسی قصد شده موجود است، اما تفاوت ها بیشتر در روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی دیده می شود، هر چند در عمل فاصله ملاحظه پذیری بین کشور ایران با کشور های فوق در تمام عناصر ذکر شده وجود دارد که جای تامل دارد. البته، شاید بتوان آن را ناشی از اجرای برنامه درسی دانست که در برنامه درسی کسب شده توسط دانش آموزان همان طور که نتایج آزمون های تیمز نشان می دهد تاثیر می گذارد. به هرحال، نتایج پژوهش های بیشتر در این زمینه می تواند موضوع را بهتر مشخص کند.
"
روزهای اول بسیار مهم اند؛ چه برنامه ای دارید؟
حوزه های تخصصی:
تحلیل محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی از لحاظ توجه به معضلات زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
که با دخالت و تاثیرات منفی خود در قواعد منظم طبیعت، موجب به هم خوردن تعادل و تناسب محیط زیست شده و تا جایی پیش رفته که جامعه انسانی را با انبوهی از معضلات زیست محیطی روبه رو کرده است . از این رو شناخت رفتارهای نامطلو ب محیطی و مدیریت و کنترل آنها ، زمینه ساز آموزشهایی است که با ید از همان روزهای آغازین آموزش رسمی برنامه ریزان درسی از طریق محتوا و کتب درسی مدنظر قرار دهند . بنابراین هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتابهای درسی علوم تجربی دوره ابتدایی به لحاظ توجه به معضلات زیست محیطی است . به این منظور، پنج جلد کتاب درسی علوم تجربی دو ره ابتدایی با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت . این بررسی با استفاده از ابزار چک لیست تحلیل محتوا که دارای چهار مؤلفه اصلی (معضلات زیست محیطی آب، هوا، خاک و صوت ) و 55 مؤلفه فرعی است، بررسی شده و پایایی آن 90 ٪ درصد به دست آمده است . یافته های پژوهش نشان می دهد که در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی به معضلات زیست محیطی ک م توجهی شده است. بیشترین توجه در کتاب علوم تجربی پایه پنجم و کمترین توجه در کتاب علوم تجربی پایه چهارم نسبت به معضلات زیست محیطی شده است . در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی در زمینه معضلات زیست محیطی، بیشترین توجه به مسئله خاک و کمترین توجه به معضلات صوتی بوده است.
به سازی برنامه های درسی آموزش عالی؛ گامی در جهت پرورش دانش آموختگان خلاق
حوزه های تخصصی:
مقدمه: منابع انسانی محدودتر از منابع غنی طبیعی نیستند. در عین حال، همان طور که منابع طبیعی اندازه معینی دارند و باید با برنامهریزیهای دقیق علمی مورد بهره برداری قرار گیرند، منابع انسانی نیز نامحدود نیستند و در بهره گیری کارآمد از آنها باید کمال مراقبت بهعمل آید. پیشرفت هر جامعه، پیش از امکانات مالی به تولید و نوآوری افراد و نه تقلید و استفاده از راهنمای مکشوف و تقریباً منسوخ بستگی دارد. اولین شرط اجرای چنین سیاستی ایجاد زمینه های مناسب برای پرورش خلاقیتها است. برای انجام این مهم باید برنامههای درسی آموزش عالی بهصورت مسالهمحور و تلفیقی تدوین شوند. در این مقاله، به ضرورت و مزایای بهرهگیری از این رویکرد در برنامه درسی دانشگاهها بهمنظور پرورش خلاقیت و نوآوری در دانشآموختگان پرداخته شد.
اشاعه و کاربست نتایج ارزشیابی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم پردازی بین المللی کردن برنامه درسی در آموزش عالی؛ ابعاد و روندها
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بینالمللی کردن برنامه درسی (IOC) مفهومی جدید و در حال تحول است که بهطور ویژه از اوایل قرن بیستویکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژه در بسیاری از ممالک بهویژه ایران توام با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی تلاش کرده تا برداشتهای مختلف از این واژه و حدود و دامنه آنها را مفهومپردازی کرده و در این راستا 3 برداشت متفاوت از IOC تحت عنوان بینالمللی کردن دروس و رشتههای دانشگاهی، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی و بینالمللی کردن حرفه برنامه درسی را شناسایی و معنی مؤلفههای آنها را معرفی کند.
تحلیل تطبیقی کتاب های درسی و راهنمای معلم علوم دوره ابتدایی ایران و کتاب های درسی علم در هر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ی تطبیقی است و به منظور مقایسه ی اهداف درسی، پرسش ها و تکالیف درسی و محتوای توصیفی برنامه های درسی علوم دوره ی ابتدایی ایران با کتاب های درسی «علم در هر زمان »، صورت گرفته است. برای مقایسه ی میزان عمق اهداف درسی، از طبقه بندی حیطه شناختی بلوم؛ برای مقایسه ی پرسش ها و تکالیف درسی، از بعد اعمال فکری در ساختار هوشی گیلفورد و برای مقایسه ی محتوای توصیفی از طبقه بندی هدف های آموزشی مریل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عمق اهداف درسی کتاب های «علم در هر زمان» بیش تر از کتاب های درسی ایران بوده است. در حالی که پرسش ها، خودآزمایی ها و تکالیف درسی در کتاب های «علم در هر زمان» هم زمان بر پرورش تفکر هم گرا و واگرا تاکید می کنند، پرسش ها و تکالیف درسی در کتاب های درسی علوم دوره ی ابتدایی ایران بیش تر به سطح هم گرا توجه دارند و تعداد تکالیف عملیاتی در آن ها به مراتب کمتر است و در حالی که در کتاب های «علم در هر زمان» بیش تر بر ارائه ی روش کار تاکید شده است، محتوای توصیفی کتاب های ایران بیش تر به ارائه حقایق و مفاهیم می پردازند. به طور کلی، کتاب های درسی «علم در هر زمان» سطوح عمیق تر شناختی و زمینه های کاربردی تر و تجربی تر یادگیری توجه می کنند.
رشد کودک، میهمان کتاب علوم!
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان آگاهی دانشجویان از حقوق شهروندی با تاکید بر نقش برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه شناسى رهیافت هاى تلفیقى در طراحى برنامه هاى درسى و دلالتهاى کاربردى آن براى رشته اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامه ریزى درسى صرفاً به انتقال مجموعه اى از دانشى سازمان یافته یا ایجاد و ارتقاى نظام ارزشى حاکم بر رفتارهاى فرد و جامعه محدود مى شد، به طوریکه طى چندین قرن و با کوشش هاى دانشگاه ها و مراکز جدیدِ اغلب رشته هاى علمى از جمله اقتصاد، برنامه هاى درسى تخصصى و تک رشته اى به وجود آمد. اما امروزه، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامه ریزى درسى را توسعه داده اند و از روش هایى جدید استفاده مى کنند. در این روش ها، در فراسوى ساختار یک سویه نگر رشته هاى تخصصى، واقعیت ها و نیازهاى دنیاى جدید را جست وجو مى کنند و جزئى نگرى و محدودیت هاى تخصصى شدن و تقسیم علوم را، که در دهه هاى اخیر رایج بوده است، نقد مى کنند. مى توان این جریان را، «تلفیقى» » 2غیررشته اى» که در حوزه طراحى برنامه هاى درسى در رویکردهاى به اصطلاح تجلى یافته است، در انواع رویکردهاى درون رشته اى موازى 3، رویکرد میان رشته اى 4، رویکرد چندرشته اى 5، رویکرد چندرشته اى متقاطع 6، رویکرد چندرشته اى متکثر 7 و رویکرد فرارشته اى، در سه نوع افقى، قائم و مورب گونه شناسى کرد.
این مهمْ انکارناپذیر است که مسائل اقتصادى چندوجهى و چندبعدى است و دانش اقتصاد ماهیتاً، دانشى تلفیقى از چند حوزه معرفتى علوم اقتصادى، جامعه شناسى، تاریخ، فلسفه، روان شناسى، حقوق و مباحث اخلاقى و هنجارى دینى است. با توجه به این نکته، پرواضح است که اولاً، طراحى هاى آموزشى و برنامه هاى درسى این رشته نمى تواند فارغ از مباحث برنامه ریزى تلفیقى باشد. ثانیاً، بلاشک بهره مندى از ظرفیتها و یافته هاى علمى و تجارب آموزشى این رویکردها مى تواند سرعت تحول و نوآورى در برنامه هاى آموزشى را افزایش دهد و بالتبع، سرمایه هاى انسانى آن را مضاعف کند و توانمندى و کارآمدى این دانش را براى مواجهه با مسائل علمى ارتقا دهد.
در این مقاله، در پى آن هستیم که ضمن معرفى این رهیافت ها، با طراحى نمونه هایى، امکان و دلالت هاى عملى استفاده از رهیافت هاى تلفیقى را در طراحى برنامه هاى درسى رشته اقتصاد و گرایش هاى تخصصى در مقاطع تکمیلى آن نشان دهیم؛ ا نشاءالله
بررسی کمی و کیفی محتوای کتاب جامعه شناسی دوره متوسطه (علوم انسانی) بر اساس دیدگاه اجتماعی در برنامه ریزی درسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی کمی و کیفی محتوای جامعه شناسی دوره متوسطه بر اساس دیدگاه اجتماعی در برنامه ریزی درسی از نظر دبیران و دانش آموزان در انزلی اجرا شده است. در این پژوهش جامعه آماری شامل تمامی دبیران (40 نفر) و دختران پایه دوم و سوم دبیرستان (580 نفر) هستند. نمونه آماری برای معلمان 23 نفر زن و 15 نفر مرد و 2 نفر هم نامشخص هستند. با استفاده از فرمول کوکران 232 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بر روی انتقال فرهنگی، تغییر و تحول اجتماعی و شهروند مردم سالار می باشد.روش تحقیق توصیفی - پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون خی دو (X2) استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین محتوای دروس جامعه شناسی با انتقال فرهنگی با تربیت شهروند مردم سالار و تغییر تحول اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین همه سوالات تفاوت معنادار وجود دارد.
مقایسه ایدئولوژی های برنامه درسی آیزنر با میلر: نگاهی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در داخل حوزه تعلیم و تربیت، حوزه ای فرعی وجود دارد که «برنامه درسی» نامیده می شود. برنامه درسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی، در زمینه مباحث نظری از اختلاف برانگیزترین حوز های معرفت بشری محسوب می شود. یکی از مباحثی که از دیرباز منشا و مصدر این اختلاف نظر بین نظریه پردازان این رشته بوده، ایدئولوژی های برنامه درسی یا نظریه های هنجاری برنامه درسی است. موضوع ایدئولوژی برنامه درسی یکی از مباحث اساسی و پر مناقشه برنامه درسی است. نگاهی گذرا به منابع منتشر شده در حوزه برنامه درسی در دهه های گذشته حاکی از آن است که به این موضوع توجه بسیار جدی شده است؛ به نحوی که آثار قابل ملاحظه ای در این زمینه به رشته تحریر در آمده است. دو تن از صاحب نظران بنامی که در این زمینه آثار معتبری منتشر نموده اند، آیزنر و میلر می باشند. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی عمیق اندیشه های آیزنر و میلر در این زمینه، تنوع برداشت ها از ایدئولوژی های برنامه درسی و دلایل آن را به گونه ای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر اندیشه های هر دو صاحب نظر شده و پس از آن، با تاملی دوباره در این ایدئولوژی ها، نکات کلیدی اندیشه های این افراد استنتاج گردیده و در نهایت، با مقایسه ایدئولوژی های آیزنر و میلر، تحلیل و نتیجه گیری انجام شده است. به طور کلی، نتایج این مقایسه و ارزیابی نشان می دهد که تفاوت های اساسی و بنیادی در فلسفه و جهان بینی این دو صاحب نظر وجود دارد.
اثربخشی برنامه های درسی دروس تربیتی بر ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه های درسی دروس تربیتی دوره های کارشناسی رشته های مختلف دبیری بر ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دوره کارشناسی رشته های مختلف دبیری دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1644 نفر بود که در سال تحصیلی 86 ـ 85 مشغول به تحصیل بودند.
نمونه آماری با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه (نادری و سیف نراقی، 1380 و دلاور، 1384) به روش تصادفی طبقه ای نسبی به تعداد 310 نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته بود که براساس فرضیه های تحقیق و به شیوه مقیاس لیکرت پس از به دست آوردن اعتبار (74/0) اجرا شد.
به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری توصیفی از قبیل توزیع فراوانی، درصد فراوانی و جدولهای آماری مربوط به آن استفاده گردید. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی تاثیر برنامه های دروس تربیتی برحسب رشته ها و سالهای مختلف تحصیلی با توجه به مقایسه بیش از دو گروه مستقل از نظر یک متغیر رتبه ای، آزمون کروسکال ـ والیس به کار گرفته شد.
در ارتباط با متغیر جنسیت با توجه به اینکه در طرح مستقل دو موقعیتی از آزمودنیهای متفاوتی برای هر یک از موقعیتها استفاده می شود، از آزمون یومان ـ ویتنی استفاده شد.
نتایج نشان داد که دانش، نگرش و مهارتهای دانشجویان برحسب رشته های مختلف تحصیلی و جنسیت دستخوش تغییر مطلوبی شده است. این تغییر در رشته آموزش ابتدایی در مقایسه با سایر رشته ها با توجه به ارائه حجم وسیعی از واحدهای درسی دروس تربیتی، بیشتر و در مردان با توجه به برخورداری از شرایط و فرصت های بیشتر برای فراگیری و کاربرد آموخته ها، بیشتر از زنان بوده است. در ارتباط با متغیر سال تحصیلی، تنها دانش دانشجویان تغییر مطلوبی یافته، ولی نگرش و مهارتهای آنان با توجه به اینکه در برنامه های درسی سنتی به این حیطه ها توجه کمتری شده است، تغییر معنا داری پیدا نکرد.
ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه (اصفهان)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه در اصفهان انجام گرفته است. جامعه آماری با حجم نمونه یکسان و تعداد کل دبیران 64 نفر است. تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. برای سنجش روایی سؤالات پرسشنامه از نظر کارشناسان مربوط و برای سنجش پایایی از فرمول آلفای کرانباخ استفاده شده که ضریب آن 88/0 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و انحراف معیار) همراه با نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که زمان تعیین شده برای تدریس، تناسب فعالیتها و خودآزمایی های کتاب با متن کتاب کمتر از حد متوسط است و در تدوین محتوای کتاب به توان ذهنی و فکری فراگیران، میزان تقویت خودارزیابی دانش آموزان، نیازهای روزمره دانش آموزان و ارتباط عمودی مطالب کتاب کمتر از سطح متوسط توجه شده است.
تبیین اصول آموزش قرآن کریم در دوره ی پیش دبستانی
حوزه های تخصصی: