فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۶٬۵۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان پذیرش دانش آموزان دارای اختلال شنیداری توسط دانش آموزان عادی در مدارس تلفیقی و غیر تلفیقی (عادی) انجام شده است. تحقیقات گوناگون نشان داده اند عامل پذیرش دانش آموزان استثنایی توسط دانش آموزان عادی در موفقیت برنامه های تلفیقی یا فراگیرسازی(Inclusion) موثر می باشد.
مواد و روش تحقیق: روش پژوهش در این تحقیق زمینه یابی می باشد و برای توصیف میزان پذیرش دانش آموزان نیمه شنوا از پرسشنامه(Acceptance Scale) استفاده شده است. نمونه های تحقیق شامل 323 دانش آموز عادی دختر و پسر کلاسهای سوم، چهارم و پنجم دبستانهای تهران بودند که همکلاسی دارای اختلال شنوایی داشتند. این نمونه ها بطور تصادفی از مناطق پنج گانه تهران انتخاب گشتند. همچنین این پژوهش یک نمونه 65 نفری از دانش آموزان همین مقاطع تحصیلی را در مدارس غیر تلفیقی جهت مقایسه مورد بررسی قرار داد. برای بررسی پایایی یا اعتبار، پایایی تقسیم به نصف اسپرمن – براون 82%+ بود همچنین ضریب آلفا 77%+ گزارش شد. در روش آزمون مجدد در دو موقعیت به فاصله سه هفته ضریب ثبات 68%+ بود. در این تحقیق تاثیر جنسیت و نوع مدرسه (تلفیقی، غیر تلفیقی یا عادی) بر میزان پذیرش دانش آموزان دارای اختلال شنیداری مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش در زمینه عامل جنسیت نشان داد که در مدارس تلفیقی پذیرش دانش آموزان پسر بیشتر از دختران است و در مورد مقایسه میزان پذیرش در مدارس تلفیقی و غیر تلفیقی (عادی)، نتایج نشان دهنده میزان پذیرش بالاتر در مدراس تلفیقی می باشد.
بحث و نتیجه گیری: همانطور که از نتایج پیداست دانش آموزان نیمه شنوای مدارس تلفیقی از میزان پذیرش بالاتری توسط همکلاسیها برخوردارند. این برتری در مدارس تلفیقی بیانگر این واقعیت است که تجربه تماس و آشنایی با کودکی که نیازهای ویژه دارد می تواند بر پذیرفته شدن این دانش آموزان توسط دانش آموزان عادی اثر گذار باشد. محدودیتهای این پژوهش و کم بودن پژوهشها در این زمینه ضرورت پژوهشهای بیشتر بخصوص در زمینه مداخلات مناسب جهت افزایش پذیرش را آشکار می سازد.
"
بررسی نقش و جایگاه وسایل کمک آموزشی در برنامه درسی علوم تجربی دوره راهنمایی و بررسی میزان کاربرد آنها از نظر دبیران
حوزه های تخصصی:
حاکمیت سنت دیسیپلین محوری بر جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بحث تربیت هنری در نظام آموزشی کشور و مبحث جهت گیری ها به عنوان زیربنای تشخیص نیازها در تصمیم گیری های مربوط به برنامه درسی، پژوهش حاضر با هدف بررسی جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری معلمان هنر انجام شده است. روش این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمانی(484 نفر) است که به صورت تخصصی و غیرتخصصی در مناطق هشتگانه استان خراسان شمالی طی سالتحصیلی 89-88 مشغول به تدریس درس هنر در مقطع راهنمایی بودهاند. تعداد 243 نفر از معلمان مذکور به روش طبقهای نسبی و از طریق فرمول حجم نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی فیلانی ارزیابی شدند. در این بررسی، سه جهت گیری کودک محوری، دیسیپلینی و فرهنگی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که بین سه گروه از جهت گرایش به جهت گیری برنامه درسی تربیت هنری تفاوت معناداری وجود داشته و گروه مورد بررسی، دیسیپلین محور هستند (0001/0 < P ) . بر این اساس، هنر به منزله یک دیسیپلین دیده می شود و تنها، یادگیریِ صرفِ مطالب و مفاهیم هنری مدنظر است. این در حالی است که به نظر می رسد با عنایت به مقتضیات، ارزش های فرهنگی و اصالت های بومی کشور، بهتر است جهت گیری فرهنگی به عنوان مبنای نظری در طراحی برنامه های درسی تربیت هنری مدنظر مسؤولین نظام آموزشی قرار گیرد. لذا، تدبیر و چاره اندیشی برای آن می تواند نقطه عطفی در توجه به تربیت هنری در نظام آموزشی و برنامه درسی کشور باشد.
ارزیابی دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی دانشگاههای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین پژوهش بهمنظور ارزیابی کیفیت تدریس (quality of teaching) اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی (humanities faculity members) دانشگاههای شهر تهران برمبنای برخی ویژگیهای شخصی وعلمی آنان و نیز ابعاد و عناصر رفتارهای کلاسی در فرایند یاددهی– یادگیری انجام گرفته است.
در این پژوهش، روش توصیفی (descriptive research) از نوع پیمایشی(survey) مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل 20
هزار نفر از دانشجویان رشتههای علوم انسانی و550 نفر عضو هیأت علمی بود.
بهمنظور تعیین حجم نمونه، ابتدا با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک(systematic sampling) از روی لیست اسامی
اساتید، نمونهای به حجم 55 نفر انتخاب شد. سپس به ازای هر عضو هیأت علمی از روی برنامه تدریس آنان دو کلاس درس و از هر
کلاس از روی لیست اسامی دانشجویان 10 نفر و در مجموع به ازای هر عضو هیأت علمی20 نفر دانشجو به روش تصادفی ساده
(simple random sampling) انتخاب گردیدند. بنابراین نمونهای به حجم 1100 نفر از دانشجویان برای پاسخگویی به پرسشنامه محقق
در این پژوهش مشارکت داشتند. این افراد دانشجویان سال سوم و چهارم تحصیلی بودند و بیش از یک نیمسال تحصیلی درسهایی
را با اساتید خود گذرانده بودند و در واقع، نقش مشاهدگر توأم با مشارکت(participant observer) را در فرایند یاددهی– یادگیری نسبت به عملکرد اعضای هیأت علمی ایفا کردند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 37 مؤلفه مؤثر بر تدریس بود که در سه محور کلی تسلط بر موضوع، مدیریت
کلاسداری (classroommanagement) و روابط انسانی بین استاد و دانشجو تنظیم و برای گردآوری اطلاعات در اختیار دانشجویان نمونه
آماری قرارگرفته است.
نتایج با استفاده از روش مقیاس رتبهای، آزمون همگنی کای دو، تحلیل واریانس یک عاملی و چند عاملی و آزمون «تی» تجزیه و تحلیل
گردیده و برای مقایسههای چندگانه از آزمون توکی (HSD) استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین کیفیت تدریس اعضای
هیأت علمی برحسب محل خدمت و رشته تحصیلی آنان رابطه معناداری وجود دارد، اما در سایر شاخصهای مورد نظر در این پژوهش،
یعنی بین سن، جنس، سنوات تدریس و دانشگاه محل تحصیل با کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رابطه معناداری بهدست نیامد.
بودجه آموزش و پرورش در ایران
حوزه های تخصصی:
فراتحلیل عوامل مؤثر بر افزایش کاربست یافته های پژوهشی در وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تأثیر آموزش به روش نقشه های مفهومی به عنوان یک روش مبتنی بر ساخت گرایی با روش تلفیقی بر یادگیری درس علوم دانش آموزان پایه سوم استان البرز (مجری ارزشیابی توصیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه ی شبه تجربی با هدف مقایسه تأثیر آموزش برمبنای نقشه مفهومی با روش تلفیقی در یادگیری درس علوم دانش آموزان پایه سوم استان البرز صورت گرفته است. تعداد 4 دانش آموز پایه سوم به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 2 گروه گواه و آزمایش کاربندی شدند. پس از اجرای پیش آزمون، هر دو گروه به مدت 12جلسه و در طول 3ماه به ترتیب تحت آموزش با روش آموزش تلفیقی و روش نقشه مفهومی قرارگرفته و سپس پس آزمون اجراگردید. برای جمع آوری داده ها از یک آزمون پیشرفت تحصیلی برای ارزشیابی حیطه های دانش و یادگیری معنی دار دانش آموزان در درس علوم استفاده گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار spss و با آزمونt با نمونه های زوج و مستقل مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت و نشان داد در داخل گروه ها، بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون هر گروه در 2 آزمون «دانش و یادگیری معنادار» تفاوت معنی دار بوده است. یعنی هر دو روش آموزشی در ارتقای دانش و یادگیری معنی دار دانش آموزان مؤثر بوده است. همچنین اختلاف میانگین نمرات پس آزمون دانش و یادگیری معنی دار گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه بود ولی آزمون آماری t مستقل تفاوت معنی داری را در سطح دانش نشان نداد، این اختلاف میانگین ها تنها در بعد یادگیری معنی دار، از نظر آماری معنی دار بود. پس روش آموزش نقشه های مفهومی در مواردی که نیاز به یادگیری عمیق و سطح بالا از مطالب درسی وجوددارد، توصیه می گردد.
نگاهی تحلیلی به نظریه های یاددهی یادگیری
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 40
حوزه های تخصصی:
مساله یادگیری محوری مهم و عامل اساسی تئوری یادگیری می باشد. بی تردید یادگیری مهمترین مساله آموزشی می باشد که نظام های آموزشی مختلف بر اساس برنامه های مختلف سعی در ارتقا و بهبود آن در بخش های گوناگون دارند. بر همین اساس این تحقیق با هدف نگاهی تحلیلی به نظریه های یاددهی یادگیری صورت پذیرفت و ابن رویکردهای از زوایای مختلف رویکردهای رفتاری، شناختی و ساخت گرائی به عنوان سه رویکرد اصلی و اساسی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش مبتنی بر مطالعه کتابخانه و رویکرد مروری بود که در آن با ساختار استخراجی رویکردهای مختلف توسط محقق از زوایای مختلف بررسی شد. یافته ها نشان داد رویکرد رفتار گرائی نگاهی کمی، با الگوهای سنتی به آموزش دارد، از همین رو آموزش سنتی مورد تاکید می باشد و آموزش دهنده نقش اصلی و اساسی الگوی آموزش است، رویکرد شناخت گرائی با تعدیل در این زمینه یادگیری را ترکیبی از هر دو روش کمی و کیفی با هدف ایجاد ادراک و بینش در فراگیر جستجو می نماید و در این زمینه فرد و معلم در تعامل با یکدیگر در مدرسه و یا محیط دیگر آموزش، مفاهیم و الگوی مرتبط به آن را فرا می گیرند. در ساخت گرائی نگاهی ویژه به فرد دارد و او را محور آموزش و ساختن بر اساس او را نیاز آموزش قلمداد می کند. از همین رو در این ساختار، الگو مبتنی بر کیفی گرائی و تاکید کامل بر فرد است. در یک جمع بندی کلی بررسی ها گویای این مساله است که برای ایجاد یادگیری بهینه در نظام آموزشی هر سه رویکرد دارای اثر و نقش مثبت می باشند و تعامل در این زمینه و بکارگیری نقاط قوت هر رویکرد باعث ایجاد و شکل دهی یک الگوی یادگیری قوی بر اساس یک سیستم واحد می شود.
فرا تحلیل اثربخشی روش های تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی: یک مطالعه مرور ساختاریافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش از اساسی ترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعه ای نمی تواند به بقای خود ادامه دهد، در برنامه های درسی جدید و روش های آموزش آن، تأکید اساسی بر روش هایی است که در آن دانش آموز نقش فعالی دارد. در این روش ها، نقش اصلی در فرآیند یادگیری بر عهده دانش آموز است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بهره گیری از یکی از شیوه های مرور ساختاریافته، تحت عنوان «فرا تحلیل»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران، پیرامون میزان اثربخشی روش های تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی انجام شده است. بدین منظور، تعداد 49 پژوهش انجام یافته در میزان اثربخشی روش های تدریس فعال گردآوری و از میان آن ها تعداد 46 پژوهش که قابلیت بررسی به روش تابان را داشت، برای فرا تحلیل انتخاب شد. پژوهش ها بر اساس این فهرست که شامل مؤلفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسشنامه ها است، برای فرا تحلیل انتخاب شدند.نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر با رهیافت «d کوهن » نشان داد که روش های تدریس فعال نسبت بهروش های تدریس متداول (سخنرانی)، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را به اندازه 88/0 واحد انحراف معیار بهبود می بخشد. همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد حجم کلاس یادگیری به عنوان متغیر تعدیل کننده، اثربخشی روش های تدریس فعال را در عملکرد دانش آموزان ایرانی تحت تأثیر قرار می دهد و بیانگر این نکته است که هر چه حجم کلاس کم باشد میزان اثربخشی روش های تدریس فعال بیشتر می شود. از این مطالعه می توان درزمینهٔ طرح ریزی برنامه های آموزش دانش آموزان و یادگیری مؤثر آنان بهره جست.
" بهداشت روان و هنر (بازی درمانی): بازی تفکر کودک است "
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری مدیران با بهره وری آنان در مدارس شهرستان سردشت در سال تحصیلی 1388-1387
حوزه های تخصصی:
هدف عمده حاضر بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری مدیران با بهره وری آنان در مدارس شهرستان سردشت بوده است. روش تحقیق توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس شهرستان سردشت می باشد. حجم نمونه مدیران بر اساس فرمول کوکران 75 نفر محاسبه و روش نمونه گیری از نوع طبقه ای نسبتی است. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته کیفیت زندگی کاری و بهره وری استفاده شد. در ارتباط با روایی ابزار سنجش به نظرات متخصصین اکتفا شده و اعتبار پرسشنامه ها به ترتیب 0.91 و 0.92 درصد از طریق آزمون آلفای کرانباخ بدست آمد. نتایج آزمونهای آماری نشان داد که بین حقوق و مزایا ، فرصتهای مستمر یادگیری، دموکراسی در سازمان، مشارکت در تصمیم گیری، طرح شغل، و فضای کارثی با بهره وری مدیران رابطه معنادار وجود دارد.
ضرورت بازنگری در نظام متوسطه و رشته های تحصیلی
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۲
حوزه های تخصصی:
مقایسه کارایی دوره یادگیری ترکیبی با دوره های یادگیری الکترونیکی و حضوری در درس ریاضی در میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش مقایسه کارایی دوره یادگیری ترکیبی با دوره های یادگیری الکترونیکی و حضوری در درس ریاضی در میان دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان های شهرستان اردبیل بود. در این پژوهش از روش آزمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستان های استان اردبیل تشکیل می دادند که از میان آن ها150 نفر به عنوان نمونه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شدند. دانش آموزان در این پژوهش در سه گروه با سه روش مختلف یادگیری یعنی دوره های یادگیری ترکیبی، حضوری و الکترونیکی در درس ریاضی آموزش دیدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته در درس ریاضی بود که به دو شیوه الکترونیکی و چاپی تهیه شده بود ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مذکور 88 /. بود. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یک طرفه ) تحلیل شد و نتایج نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزانی که در دوره های ترکیبی درس ریاضی شرکت کرده بودند از دانش آموزانی که در دوره های صرفاً الکترونیکی و صرفاً حضوری در درس ریاضی شرکت کرده بودند بیشتر است.
تحلیل نقش دانشگاه پژوهی در برنامه درسی آموزش عالی از دیگاه متخصصان برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز رشد انتظارات از دانشگاهها منجر به شکل گیری دانشگاه هایی شده است که بطور مستمر با محیط پیرامون خود در ارتباط می باشند و سعی می کنند تا انتظارات ذینفعان خود را درک و پاسخ دهند. در راستای شکل گیری این روند، مفهوم دانشگاه پژوهی به عنوان فرایند که ضمن توجه به محیط بیرون، امکان بهبود های درون ی را فراهم می سازد، پدید آمده است. یکی از بهبودهای درون محیطی دانشگاهی می تواند در برنامه درسی نظام آموزش عالی اتفاق بیافتد. در این پژوهش تلاش گردید تا ذهنیت متخصصان برنامه درسی با توجه به تجربیات مختلف آنها درباره دانشگاه پژوهی و ارتباط آن با برنامه درسی در نظام آموزش عالی مورد شناسایی قرار گیرد. برای این منظور از روش کیو استفاده شد. داده های پژوهش از 20 متخصص جمع آوری و براساس روش کیو مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که متخصصان برنامه درسی با سه رویکرد متفاوت به ارتباط میان دانشگاه پژوهی و برنامه درسی در نظام آموزش عالی نگاه می کنند. در نگاه اول، متخصصان دانشگاه پژوهی را عاملی برای ایجاد مسائل جدید برای برنامه درسی ذکر می کنند. در نگاه دوم، معتقدند که دانشگاه پژوهی می تواند راهبردها و چشم اندازهای برنامه درسی را تحت تاثیر قرار دهد و در نگاه سوم، اعتقاد بر این است که دانشگاه پژوهی موجب تسهیل بکارگیری دانش می شود و می تواند برنامه درسی را به سمت کاربرد بیشتر سوق دهد.