هدف از انجام این پژوهش،تعیین همبستگی بین روابط پدر و مادر - فرزندی و سازگاری فردی و اجتماعی دانشآموزان دختر پایة سوم مدارس راهنمایی اهواز است.در این تحقیق،220 دانشآموز که با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای از جامعه آماری مورد نظر برگزیده شده بودند،به عنوان گروه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند.فرضیههای تحقیق به طور کلی عبارت از این بودند که بین روابط پدر و مادر - فرزندی و سازگاری دانشآموزان دختر رابطة ساده و چندگانه وجود دارد.برای سنجش فرضیهها از مقیاس روابط پدر و مادر- فرزندی و آزمون شخصیتی کالیفرنیا استفاده به عمل آمد و یافتهها اکثر فرضیههای تحقیق را تأیید کردند و بریافتههای پژوهشی پیشین صحه گذاشتند
در این تحقیق، با کاربرد روش شناسی کیفی، تلاش شده است تا به نقد جایگاه مشاوران مدارس و موانع مشاوره روان شناختی پرداخته شود. شیوه دستیابی به انگاره های ذهنی مشاوران مدارس کار در گروه های متمرکز، بحث گروهی و ذهن انگیزی (بارش افکار) بود. یافته ها در چند محور طبقه بندی شدند: جایگاه کنونی مشاوران مدارس، نگرش مسوولان به مشاوران، نگرش دانش آموزان به مشاوران، نگرش مشاوران به خود و رشته خود، آمیختن نقش مشاور با نقش های دیگر، نگرش اجتماع و شیوه های ارتقای جایگاه مشاوران در مدارس. نتایج، این فرض را «که عدم شکل گیری ساختارهای ذهنی مناسب، باعث عملکرد معیوب مشاوره روان شناختی شده است»، تایید می کند. تجزیه و تحلیل یافته ها، کاوش برای رسیدن به راه حل ها و پیشنهادها، است.