فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴٬۲۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه های توانمند سازی زناشویی بر رضایت مندی زوجین می باشد.
روش: این پژوهش در چارچوب طرح های آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. 36 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهر اردبیل به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایشی برنامه های توانمند سازی انریچ و گلاسر را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت مندی زناشویی جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد رضایت مندی زناشویی در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافته است.
نتیجه گیری: یافته ها از اثربخشی برنامه های توانمند سازی ازدواج در پیشگیری از بروز ناسازگاری های زناشویی حمایت می کند.
"بررسی اثربخشی دو رویکرد مشاوره ای و روان درمانی در کاهش نشانگان افسردگی،اضطراب و پرخاشگری در میان زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده شهرستان سقز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی مدل ریاضی برنامهریزی پویای احتمالی مدیریت دارایی/بدهی شرکتهای بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر تصمیمات سرمایهگذاری است. مدل برنامهریزی پویای احتمالی در این مقاله ارائه شده با توجه به انواع محدودیتهای موجود،
نظیر محدودیتهای قانونی، عملیاتی و همچنین با توجه به ویژگیهای مختلف عملیات سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه، در پی
حداکثر کردن ثروت بلند مدت شرکت (ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی منهای هزینههای نهایی عدمرعایت محدودیتهای
آرمانی مدل) است. مدل پیشنهادی برنامهریزی پویای حتمالی در شرکت بیمه آسیا مورد آزمون عملی قرار گرفته و نتایج ارائه شده
توسط مدل برنامهریزی پویای حتمالی با نتایج مدل قطعی و با تصمیمات سرمایهگذاری شرکت بیمه آسیا در وضعیت کنونی آن مقایسه
شده است. نتایج آزمون مدلها بیانگر آن است که تصمیمات سرمایهگذاری پیشنهادی ارائه شده توسط مدل برنامهریزی پویای احتمالی
نه تنها با نتایج مدل برنامهریزی پویای قطعی بسیار متفاوت و برتر از آن است، بلکه با تصمیات کنونی سرمایهگذاری در شرکت بیمه آسیا
نیز تفاوتی بسیار داشته، از برتری چشمگیری نسبت به آن برخوردار است.
بررسی بیگانگی شغلی و عوامل مؤثر بر آن در میان کارمندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی میزان احساس بیگانگی شغلی در میان کارمندان دولتی شهرستان گرمسار، در سال 1388 انجام شده است. فرضیههای این پژوهش، پیرامون مفهوم بیگانگی در ادبیات جامعه شناسی و روان شناسی تدوین و پس از طرّاحیِ ابزار سنجش و گردآوری داده ها به تحلیل آن و ارائه نتایج پایانی پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان آموزش وپرورش و همچنین معلمان مقاطع مختلف تحصیلی در شهرستان گرمسار بود و تعداد 101 نفر(50 نفرازکارکنان و51 نفر از معلمان در سطوح و در مقاطع مختلف سنی و تحصیلی) به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار و پایایی آن مورد آزمون قرار گرفت. تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که ارتباط مستقیمی میان درآمد اقتصادی حاصل از کار و احساس بیگانگی شغلی وجود دارد، همچنین میان ارتقاء شغلی واحساس بیگانگی شغلی ارتباط معناداری مشاهده شد. درعین حال این فرض که تکراری بودن کار روزانه ادارات و مراکز دولتی نقش موثری بر بیگانگی شغلی دارد پذیرفته شد.
تأثیر محیط شاد و مدیریت زمان مطالعه، بر بهبود وضعیت زندگی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مدیریت زمان (Time management) روشی جهت پایش و کنترل زمان است و احتیاج به مدیریت و بهره وری اثر بخش از زمان، در میان دانشجویان بیش از پیش احساس می شود. و هم چنین شاد بودن تأثیر به سزایی در برقراری مدیریت زمانی مفید، در زندگی دانشجویی دارد. یکی از جنبه های مؤثّر مدیرت زمان، کاهش استرس در زندگی است. کاهش سطح استرس، موجب بهبود سطح سلامت روحی و جسمی شده و برای موفّقیت تحصیلی دانشجویان لازم و ضروری است که گاهی با برقراری یک محیط شاد محقّق می شود. در این تحقیق، با استفاده از پرسش نامه های محقق ساخته (روا و پایا)، سعی گردید چگونگی مدیریت زمان مطالعه و هم چنین شادی و آرامش در زندگی، با میانگین معدل 150 نفر دانشجوی انتخابی از رشته های پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم پزشکی جهرم، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام تحقیق مشاهده شد که مدیریت زمان و بهره گیری از زندگی شاد، با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم دارد. دانشجویانی که از معدل بالایی برخوردار بودند، همان کسانی بودند که نمره پرسش نامه آن ها بیشتر از بقیه بود. و در نهایت این نتیجه به دست آمد که با آگاهی دادن و آموزش مدیریت زمانی مطالعه و نحوه صحیح شاد بودن در زندگی دانشجویان، می توان موفّقیت تحصیلی آن ها را تضمین کرد و هم چنین دانشگاه با برنامه ریزی صحیح و منظّم در برنامه آموزشی و به کارگیری محیطی شاد در آموزش می تواند به پیشرفت تحصیلی آن ها کمک به سزایی نماید. دانشجویان موفّق، همان کسانی هستند که در مدیریت زندگی و تحصیل نیز موفّقند.
بررسی رابطه کمال گرایی والدین و اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کمال گرایی والدین واضطراب امتحان دانش؟ آموزان است. چهارصد و بیست ودو دانش آموز (237 دختر و 205 پسر) کلاس سوم نظری رشته علوم انسانی با تکمیل مقیاس اضطراب امتحان و 386 نفر از والدین آنها (212 مادر و 174 پدر) با تکمیل مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، در این پژوهش شکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بین کمال گرایی مثبت والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی منفی و بین کمال گرایی منفی والدین و اضطراب امتحان فرزندان همبستگی مثبت وجود دارد. کمال گرایی مثبت والدین از طریق انتظارات واقع بینانه و مطابق با امکانات و محدودیت های فرزندان، تقویت عزت نفس فرزندان و سبک تعاملی مثبت والدین – فرزندان، کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان را توجیه می کند. کمال گرایی منفی والدین، برعکس، از طریق انتظارات یر واقع بینانه و معمولا فراتر از امکانات و تواناییهای تضعیف عزت نفس و سبک تعاملی تعارضی والین – فرزندان، با افزایش اضطراب امتحان در ارتباط قرار می گیرد.
بررسی مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای ویژگی های شخصیتی، رضایت زناشویی و سبک های دلبستگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پیمان شکنی به عنوان یک موضوع مهم در روابط زوجی، ریشه در عوامل مختلفی دارد که شناسایی آن ها از اهمیت ویژه ای برخودار است، بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل معادلات ساختاری پیمان شکنی زناشویی بر مبنای سبک های دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و میانجی گری رضایت زناشویی انجام شد.
مواد و روش ها: روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی بود. نمونه ی پژوهش شامل 270 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه پرسش نامه های تمایل به پیمان شکنی، سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و مقیاس رضایت زناشویی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به نتایج اثر غیر مستقیم روان رنجورخویی و برون گرایی (اثر غیر مستقیم= 08/0، 01/0 P<) بر پیمان شکنی با نقش واسطه ای رضایتمندی مثبت بود. نرم خویی (اثر غیرمستقیم= 07/0، 05/0 P<)) و مسؤولیت پذیری (اثر غیرمستقیم= 08/0، 01/0 P<) نیز از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی و معنی دار داشتند. هم چنین روان رنجوری خویی (اثر مستقیم= 22/0، 01/0 P<) ، برون گرایی (اثر مستقیم= 23/0، 01/0 P<)، گشودگی (اثر مستقیم= 16/0،05/0 P<) به طور مستقیم و مثبت و مسئولیت پذیری به طور مستقیم و منفی (با اثر مستقیم= 16/0-، 05/0 P<) بر پیمان شکنی اثرگذار بودند. سبک دلبستگی ایمن از طریق رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر منفی معنی دار (اثر غیر مستقیم= 09/0-،01/0 P<) دارد. سبک دلبستگی اجتنابی با واسطه رضایتمندی بر پیمان شکنی اثر (اثر غیر مستقیم= 10/0، 01/0 P<) دارد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد سبک های دلبستگی، ابعاد شخصیت و رضایت زناشویی نقش مهمی در تمایل به پیمان شکنی دارند، بنابراین از نتایج این پژوهش می توان در راستای پیشگیری، فهم علل زیربنایی و درمان پیمان شکنی زناشویی استفاده کرد.
کاربرد گروه سنجی در مشاوره و راهنمایی تربیتی
منبع:
تربیت ۱۳۷۲ شماره ۸۰
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه کلاس ها ی آموزش پیش از ازدواج و استحکام خانواده از دیدگاه زوجین در شهر بوشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین و کاربردی ترین روش های افزایش آگاهی های عمومی در خصوص مسایل اجتمایی توجه به آموزش های عمومی در قالب کارگاه هایی است که می توان تغییرات اجتماعی برانامه ریزی شده ای نظیر کنترل جمعیت، آموزش مهارت های زندگی، اموزش مهارت های ارتباطی و رشد نگرش ها و... را توسط متخصصان به عموم مردم آموزش داد. برپایی کارگاه های پی از ازدواج نیز روشی است که در این راستا برنامه ریزی شده است. اما این که در این کارگاه ها به چه چیز پرداخته می شود و تا چه حد توانسته در استحکام خانواده موثر باشد مسأله ای است که لازم است مرتبا پژوهش شود و نتایج آن در اختیار متخصصان برنامه ریزی قرار گیرد. پژوهش حاضر نیز با همین هدف انجام شده و 4 متغیر آگاهی از مسایل جنسی، آگاهی از مهارتهای زندگی، آگاهی از مسایل روان شناختی و مهارتهای ارتباطی و آگاهی از مسایل اجتماعی مورد آزمون قرار گرفته و با توجه به میزان همبستگی و تحلیل رگرسیون مشخص شد که آموزش این متغیرها از نظر شرکت کنندگان در کلاس ها ی فوق در استحکام خانواده می تواند تاثیر گذار باشد. اما نتایج آمار توصیفی نشان داد که در این کلاس ها به آموزش این متغیرها توجه لازم نشده است.
تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از آن و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه حضور زنان در مشاغل مختلف افزایش قابل ملاحظه ای داشته است، اما هم چنان بخش عمده-ای از مسئولیت های خانه برعهده آن هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از تقسیم کار خانگی و تاثیر آن ها بر رضایت زناشویی انجام شد. 162 نفر از زنان شاغل با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس و تعداد 150 نفر از زنان خانه-دار به وسیله روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان زنان متاهل شهرستان کامیاران انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی، آزمون t برای گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بین تقسیم کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه بسیار ضعیف، اما میان عدالت ادراک شده از کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه قوی تری وجود دارد. مدل به دست آمده از تحلیل رگرسیون بیانگر این است که 9/16 درصد از کل تغییرات رضایت زناشویی توسط متغیرهای عدالت ادراک شـده از کار خانگی و سطح تحصیلات و هم چنین 5/5 درصد از کل تغییرات متغیر تقسیم کار خانگی توسط متغیرهای ساعات کاری و تحصیلات همسر تبیین می گردد.
اثر آموزش والدین بر مبنای برنامه فرزندپروری مثبت (3P)بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (P3) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای طراحی و اجرا شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده و جامعه مورد مطالعه آن را مادران دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند تشکیل می دهند.نمونه گیری در دو مرحله انجام شد و 30 نفر از مادران کودکانی که براساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و سلامت روانی آن ها با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت روانی (28GHQ-) مورد ارزیابی قرار گرفت.
در نهایت 20 نفر از مادرانی که در پرسشنامه سلامت روان نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه برش (23) گرفتند، انتخاب و به دو گروه آزمایش (10n=) و گواه (10n=) تقسیم شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سلامت روانی مادران دو گروه بلافاصله پس از پایان جلسات آموزش والدین، دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت داده های به دست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیرمقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (05/0P<) ولی در تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون زیرمقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنا داری را نشان نداد (15/0P=). این نتایج بیان می کنند که آموزش برنامه فـرزندپـروری مثبت، سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای را افزایش می دهد. با توجه به این که شدت و ضعف مشکلات روانی ـ عاطفی مادران نقش مستقیمی در میزان و نحوه بروز مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودکان دارد، لذا با انجام مداخلات این چنینی که ارتقاء سلامت روانی والدین را موجب می شود، می توان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر رضایت و صمیمیت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تلاش درجهت جستجو و حفظ رابطه با افراد مهم زندگی یک اصل انگیزشی بوده و در تمام طول زندگی با فرد همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر افزایش رضایت و صمیمیت جنسی زوجین شهر اصفهان بوده است.
روشکار: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد همراه با پیگیری بود. نمونه این پژوهش، 30 زوج از زوجین مراجعهکننده به فرهنگسرای شهر اصفهان بود که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون (15زوج) و شاهد (15زوج) تقسیم شدند. پرسشنامهی رضایت جنسی و پرسشنامهی صمیمیت جنسی بهعنوان پیشآزمون اجرا و سپس برای گروه آزمون جلسات زوجدرمانی بر اساس نظریهی دلبستگی برگزار گردید. بعد از دو هفته از اتمام جلسات، از دو گروه آزمون و شاهد، پسآزمون بهعمل آمد. دو ماه بعد، آزمون پیگیری از دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخهی 13 و روشهای آمار توصیفی (جداول میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی، رضایت جنسی زوجین (001/0>P، 211/512=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 405/789=F) و صمیمیت جنسی زوجین (001/0>P، 63/818=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 63/1706=F) را بهطور معنی داری افزایش داده است.
نتیجهگیری: استفاده از این طرح درمانی می تواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت جنسی میان آنها، کمک کند و روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.
رابطه انسان شناسی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان، به عنوان موضوع مهم و حیاتی مورد مطالعه دانشمندان و فلاسفه قرار گرفته و هر کس به زعم خویش به این قضیه پرداخته است. مکاتب مختلف، انسان را به عناوین مختلف معنا کرده اند و در فلسفه هر آیین، انسان شناسی به طرق متفاوتی تفسیر گشته است، روانشناسی انسانگرا بر پدیدارشناسی تواناییهای ذاتی در انسان، آزادی انسان، حق انتخاب انسان علاقه مند است، خانواده درمانی تجربه گرا به طور مشخص به نقش موانع تجربی رشد شخصی در ایجاد وتداوم مشکلات والگوهای رفتاری ناکارآمد و مستمر اشاره دارد، این الگو بیان می کند که هر انسانی موجودی یگانه است و دارای منابع درونی و نیروی بالقوه ای است که آنها را به کار نمی گیرد. همچنین تصور می شود که افراد قادرند که استعداد ها و نیروهای بالقوه خود را تحقق بخشیده و به شکل کامل تری از انسانیت دست یابند. در مقاله حاضر سعی شد تا ارتباط انسان شناسی از منظر فلسفی و دینی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا مورد بررسی قرار بگیرد. روش پژوهش حاضر ازنوع کیفی است. شیوه کار به این صورت است که ابتدا از طریق مطالعه و فیش برداری از کتب ومنابع مرتبط با موضوع اطلاعات و مطالب لازم گرد آوری شد، سپس مطالب مربوط به ویژگی های انسان سالم از منظر فلسفه، اسلام، تعلیم و تربیت بیرون کشیده شد و ارتباط این ویژگی ها با ویژگی های انسان سالم از منظر خانواده درمانی تجربه نگر- انسان گرا مورد بررسی قرار گرفت.
رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیتی روان آزرده خویی، برونگرایی، سازگاری، پذیرا بودن به تجارب و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زناشویی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر بین 5 عامل بزرگ شخصیتی روان آزرده خویی، برونگرایی، سازگاری، پذیرا بودن به تجارب و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زناشویی موردبررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران، ساکن در خوابگاه های متأهلی، و حجم نمونه 174 دانشجوی متأهل (87 زوج) بود. پس از آنکه از طریق خوشه ای خوابگاه های مورد نظر از بین تمام خوابگاه های متأهلی دانشگاه های دولتی شهر تهران انتخاب گردید، به دفتر سرپرستی هر یک از آنها مراجعه شد و لیست تمامی اعضای ساکن در خوابگاهها تهیه و از طریق تصادفی اعضای گروه نمونه انتخاب گردیدند. سپس یک پرسشنامه NEO-FF-I و یک پرسشنامه ENRICH به ترتیب برای گردآوری داده های مربوط به 5 عامل شخصیت و رضایتمندی زناشویی بر روی هر یک از زوجین اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که از بین 5 عامل شخصیت، روان آزرده خویی رابطه منفی و معنادار، برونگرایی، سازگاری و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و معناداری با رضایت زناشویی دارند. بین پذیرا بودن به تجارب با رضایتمندی زناشویی رابطه ای وجود نداشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که از بین این 5 عامل به ترتیب روان آزرده خویی و بعد از آن سازگاری بیشترین رابطه را با رضایت زناشویی داشته و توان پیش بینی آن در سطح معناداری است.
بررسی وضعیت تعهد شغلی و اعتماد درون سازمانی در دبیرستان های شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت اعتماد درون سازمانی و تعهد شغلی مدیران دبیرستان های شهر اصفهان با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دبیرستان های دولتی شهر اصفهان، در سال تحصیلی 88-87 به تعداد 138 مدیر و 4130 دبیر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 94 مدیر و تعداد 282 دبیر، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه تعهد شغلی بلاو شامل 40 گویه و پرسشنامه محقق ساخته اعتماد با 30 گویه بسته پاسخ با مقیاس 5 درجه ای لیکرت بوده است. ضریب پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ با اجرای مطالعه مقدماتی برای تعهد شغلی 0.89 و برای اعتماد 0.98 به دست آمده است. داده های این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی شامل مشخصه های آماری فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی آزمون هایt ، آزمون تحلیل واریانس و آزمون شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج ویژگی های جمعیت شناختی نشان داد که بین مولفه های تعهد شغلی در مدیران بر حسب سن و ناحیه محل خدمت در سطح p?0.01 و بر حسب رشته در سطح p?0.05 تفاوت معناداری وجود دارد.اما بر حسب جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری در سطح p?0.05 مشاهده نگردید. نتیجه دیگر پژوهش نشان دهنده آن بود که بین اعتماد درون سازمانی در دبیران بر حسب جنسیت، مدرک، سابقه خدمت، سن و ناحیه محل خدمت تفاوت معناداری در سطح p?0.05 وجود ندارد.
تأثیر میزان عزت نفس بر بهداشت روان زنان شاغل در کارخانه زیمنس شیراز و زنان غیرشاغل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سلامت روانی زنان و حضور روز افزون آنان در عرصه اجتماع، تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر میزان عزت نفس بر بهداشت روانی زنان شاغل در کارخانه زیمنس شیراز و زنان غیرشاغل، در سال 1386 انجام شده است. روش: به همین منظور تعداد 50 نفر از کارکنان زن کارخانه زیمنس و 50 نفر از زنان غیر شاغل، به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر GHQ-28 و عزت نفس کوپر اسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی،آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: تحلیل های آماری گویای تفاوت معنا داری بین عزت نفس، سلامت روانی، علائم جسمانی، علائم اضطرابی ، مقیاس کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی (05/0>p) در زنان شاغل و غیرشاغل بود به طوری که در همه متغیر های فوق زنان غیرشاغل وضعیت بهتری داشتند. همچنین یافته های دیگر پژوهش، حاکی از رابطه ی معنا دار بین عزت نفس و سلامت روان در زنان(05/0>p) و بین عزت نفس و سلامت روان در زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معناداری مشاهده نشد.
رابطه اشتغال در طرح اقماری صنعت نفت با مشکلات خانوادگی و اجتماعی از دیدگاه کارکنان این طرح و همسران
حوزه های تخصصی:
مقایسه مکانیسم های مقابله ، فرسودگی شغلی و سلامت روان در بین دبیران ایران و هند5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر مکانیسم های مقابله در فرسودگی شغلی، سلامت روانی و کنترل و پیشگیری آن است. همچنین یافتن تفاوت در بهره گیری از مکانیسم های مقابله ای (مساله مدار و هیجان مدار) و فرسودگی شغلی معلمان در سه بعد ""خستگی عاطفی""، ""مسخ شخصیت"" و ""فقدان موفقیت فردی"" در میان دبیران ایرانی و هندی و بررسی نقش فرسودگی شغلی در سلامت روانی دبیران است. روش مطالعه، توصیفی و از نوع همبستگی است و برای اندازه گیری متغیرها، از پرسشنامه فهرست فرسودگی شغلی مازلاک، جکسون (1981)، پرسشنامه راههای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) و پرسشنامه فهرست تجدید نظر شده، علایم روانی (SCL90R) در آگوتیس (1974) بهره گیری شده است. نمونه آماری شامل 600 نفر از دبیران زن و مرد شاغل در دبیرستانهای تهران (ایران) و پونا (هند) است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، متناسب با حجم جامعه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین نوع رابطه میان متغیرهای مورد پژوهش از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه میان متغیرها و تحلیل واریانس یک طرفه و دوطرفه بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که در بهره گیری از مکانیسم مقابله ای مساله مدار در میان دبیران زن و مرد تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما در میان دبیران زن و مرد ایرانی تفاوت معنادار مشاهده نشد. 2) در بهره گیری از مکانیسم مقابله ای هیجان مدار در میان دبیران مرد و زن تفاوت معنادار وجود دارد و دبیران زن ایرانی در مقایسه با دبیران مرد ایرانی از مکانیسم مقابله ای هیجان مدار بیشتر بهره گیری می کنند، اما به عکس دبیران مرد هندی در مقایسه با دبیران زن هندی بیشتر از مکانیسم مقابله ای هیجان مدار بهره می گیرند 3) تفاوت معنادار در فرسودگی (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت) در میان دبیران زن و مرد وجود دارد و دبیران مرد در مقایسه با دبیران زن از فرسودگی شغلی (خستگی عاطفی، مسخ شخصیت) بیشتر برخوردارند، ولی هیچ تفاوت معنادار در فرسودگی شغلی (فقدان موفقیت فردی) در میان دبیران زن و مرد مشاهده نشد. 4) ضریب همبستگی مثبت میان فرسودگی شغلی (خستگی عاطفی و مسخ شخصیت) و متغیرهای سلامت روان در میان دبیران زن و مرد وجود دارد و ضریب همبستگی منفی میان فرسودگی شغلی (فقدان موفقیت فردی) و بعضی از متغیرهای سلامت روان در میان دبیران زن و مرد ایرانی و هندی وجود دارد.
"
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مادران بر تغییر رفتار مادرانه و دلبستگی ناایمن کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه بر تغییر رفتار مادرانه و دلبستگی ناایمن کودک بود.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه استفاده شد. جامعه پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان بود که دارای یک فرزند حداقل 1 ساله و حد اکثر 5 ساله با سبک دلبستگی ناایمن بودند. نمونه شامل 40 زوج مادر- کودک بود که به صورت تصادفی به گروه های آزمایشی و گواه گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه کیو- ست دلبستگی (آ.کیو.اس) و مقیاس درجه بندی رفتار مادرانه بود. پیش آزمون جهت سنجش رفتار مادرانه و میزان امنیت دلبستگی کودک برای هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. سپس 12 جلسه هفتگی آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه برای مادران گروه آزمایش برگزار گردید. یک هفته پس از پایان جلسات، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که پس از آموزش شناختی رفتاری، بین نمرات ابعاد اصلی رفتار مادرانه و نمره دلبستگی ایمن گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد و میزان رفتار مادرانه و امنیت دلبستگی کودک در گروه آزمایش افزایش داشته است.
نتیجه گیری: آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه بر بهبود رفتار مادرانه و افزایش نمره دلبستگی ایمن کودکان موثر بود.