فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی الزامات مؤثر در استفاده از سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی از دیدگاه استادان دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع کیفی بود که با استفاده از روش مصاحبه در سال تحصیلی 94-1393 انجام گرفت. بر این اساس، با 15 نفر از استادان مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه به صورت نیمه ساختار یافته انجام گرفت که روایی محتوایی سؤالات آن از قبل مورد تأیید چند نفر صاحب نظر در حوزه مربوطه قرار گرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از جمله عوامل مهم در به کارگیری سیستم مدیریت یادگیری عبارتند از: عوامل مربوط به ماهیت سیستم مدیریت یادگیری، عوامل مدیریتی- زیرساختی و عوامل انسانی. در بعد عوامل مرتبط با سیستم، قابلیت آموزشی و قابلیت یادگیری، در بعد انسانی، مهارت در استفاده از سیستم، و در بعد مدیریتی- زیرساختی، کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تدارک منابع مالی کافی، از جمله عوامل مهم به کارگیری سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی بود.
رفتار شهروندی در تدریس: تأملی بر نقش پیش بین اخلاق حرفه ای استا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار شهروندی استاد در تدریس موجب اثربخشی تدریس می شود. بر این اساس بررسی عوامل مؤثر بر این متغیر نوپا ضروری است. پژوهش حاضر نگاهی ویژه به نقش اخلاق حرفه ای استاد داشته است. نمونه ای معرف مرکب از 383 دانشجوی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهر تهران دو پرسشنامه های روا و پایای اخلاق حرفه ای استاد (مورای و همکاران، 1996) و رفتار شهروندی در تدریس (رگو، 2003) را تکمیل کردند. داده های فراهم شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد نه گانه اخلاق حرفه ای استاد ضمن داشتن رابطه معنادار با رفتار شهروندی در تدریس، 61/0 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم ابعاد شایستگی محتوایی، شایستگی آموزشی، شایستگی در پرداختن به موضوعات حساس، رازداری، احترام به همکاران و ارزشیابی صحیح دانشجو به لحاظ آماری معنادار محاسبه شد. این پژوهش ضمن تأکید به اهمیت رفتار شهروندی استاد در تدریس، نقش تعیین کننده اخلاق حرفه ای او را خاطر نشان کرده است. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت آموزش مجازی در پژوهشگاه صنعت نفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
استفاده از آموزش مجازی به خلق، مدیریت و توسعه آموزش به طور اثربخش، سریع و اقتصادی کمک می کند. امروزه موفقیت آموزش مجازی یکی از مهم ترین موضوعات در مدیریت آموزشی می باشد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عوامل مؤثر بر موفقیت آموزش مجازی شامل کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و محتوا عوامل تسهیل کننده، کیفیت استاد، تعامل بین استاد و دانشجویان و تمایل کاربر است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان پژوهشگاه صنعت نفت بود که در سال 1391 دوره های آموزش مجازی را گذارانده باشند که در حدود 250 نفر بودند که از بین آنها، 156 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای- نسبی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، شامل میانگین و انحراف استاندارد و برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی، شامل آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمونtتک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر موفقیت آموزش مجازی در پژوهشگاه صنعت نفت در شرایط مناسبی هستند و رتبه بندی این عوامل نشان داد که عوامل کیفیت اطلاعات و محتوا، تمایل کاربر و کیفیت سیستم دارای وضعیت مناسب تری نسبت به سایر عوامل هستند.
نقش الگوی آموزش های کارآفرینی گدارکسب وکار (KAB) بر مهارت های کارآفرینی کارآموزان مراکزآموزش فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش آموزش های کارآفرینی گدار کسب و کار (KAB) بر مهارت های کارآفرینی کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای می باشد. این پژوهش کاربردی بوده و روش آن از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارآموزان مراکز فنی و حرفه ای ثابت دولتی و شعب شهری استان اصفهان است که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و دیگران، 285 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند؛ ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد مهارت های کارآفرینی و پرسش نامه محقق ساخته آموزش های KAB با ضریب آلفای کرونباخ 92/0 برای هر دو پرسش نامه می باشد. نتایج پژوهش با استفاده از آزمونT مستقل و تحلیل واریانس و معادلات ساختاری لیزرل نشان می دهد که رابطه معنی داری بین آموزش های کارآفرینی گدار کسب و کار (KAB) و ابعاد مهارت های کارآفرینی (مهارت های شخصی، مدیریتی و فنی) وجود دارد. همچنین بین آموزش های کارآفرینی، الگوی گدار کسب و کار (KAB) بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، نوع فعالیت، مدرک و رشته تحصیلی) تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
بررسی اثر بخشی کارگاه آموزشی «مداخلات دارویی و غیردارویی» براساس نیازسنجی، ویژه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرستار یکی از اجزاء اصلی فرایند درمان بیماران می باشد، لذا نیازمند دانش و نگرش مناسب نسبت به مداخلات دارویی و غیردارویی می باشد. بنابراین توجه به امر ارتقای دانش و نگرش پرستاران در ارتباط با این مهارت از طریق آموزش های مبتنی بر نیازسنجی اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی کارگاه آموزشی مداخلات دارویی و غیردارویی در بخش های روان پزشکی بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان طراحی گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه، مداخله ای به صورت نیمه تجربی است که در نمونه ای مشتمل بر کلیه پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی بیمارستان های نور و فارابی اصفهان (64 نفر) انجام شد. با عنایت به نیازسنجی انجام شده از پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی، پروتکل آموزشی و کارگاه طراحی گردید، کارگاه آموزشی یک روزه متمرکز بر مداخلات دارویی و غیردارویی به صورت سخنرانی و بحث گروهی در دو بیمارستان اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهشگر ساخته بود که قبل و بلافاصله و سه ماه بعد از برگزاری کارگاه، سطح دانش و نگرش پرستاران از طریق این پرسش نامه بررسی گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و Repeated measure ANOVA و Bonfrroni مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: افزایش آماری معنی داری در میانگین نمره دانش پرستاران بلافاصله و سه ماه پس از آموزش در مقایسه با قبل از آموزش مشاهده گردید (001/0P<). هم چنین میانگین نمره نگرش پرستاران در سه مرحله، تفاوت معنی داری داشت (009/0P<). پرستاران از برگزاری کارگاه آموزشی مبتنی بر نیازسنجی به میزان بالایی (3/86%) رضایت داشتند و آن را در تقویت اطلاعات علمی مؤثر دانستند.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تأثیر کارگاه آموزشی بر دانش و نگرش پرستاران در مداخلات دارویی و غیردارویی بود. نتایج این تحقیق مؤید آن است که برای ارتقای کیفیت مراقبت های پرستاری، آموزش مداوم و هدفمند پرستاران ضروری است.
نقش واسطه ای سلامت روان در رابطه میان باورهای مذهبی و سلامت سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای مذهبی با سلامت سازمانی با توجه به نقش واسطه ای سلامت روان در دانشگاه های دولتی شهر تهران است. جامعه آماری پژوهش شامل همه اعضای هیأت علمی، مدیران و کارکنان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 635 تن به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های جهت گیری مذهبی آلپورت(1967)، پرسشنامه سلامت روانی GHQ گلدبرگ و ویلیامز (1988) و پرسشنامه سلامت سازمانی لوو(2010) استفاده شد. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری است که داده ها و نتایج این تحقیق با استفاده از نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که با 99 درصد اطمینان نه تنها بین باورهای مذهبی و سلامت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بلکه باورهای مذهبی با تأثیرگذاری بر سلامت روان افراد به صورت غیرمستقیم نیز با سلامت سازمانی و مؤلفه های آن مرتبط است. بر اساس یافته های تجربی پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که به منظور تقویت سلامت روانی و سلامت دانشگاهی، خدمات مشاوره مذهبی در دانشگاه ها جهت ارائه به هیأت علمی و کارکنان دانشگاه مورد توجه بیشتر مسؤولین قرار گیرد.
مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه شهر تبریز از ارزشیابی مستمر: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه از ارزشیابی مستمر انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته با 24دبیر انجام پذیرفت. مصاحبه ها ضبط شده، سپس به صورت کتبی پیاده گشته و به روش پیشنهادی اسمیت(1995) مورد تجزیه و تحیل قرار گرفتند. جهت افزایش دقت و استحکام و این همانی یافته ها از بررسی دقیق و مشاهده مداوم در تمام مراحل پژوهشی، نظرات تکمیلی همکاران ، مرور و بازنگری دست نوشته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته های حاصل از تجربیات دبیران در هشت مضمون اصلی «عوامل مخدوش کننده ارزشیابی مستمر»، «مشکلات معلمان در ارزشیابی مستمر»، «عدم تناسب ساختار و مقررات نظام آموزشی با ارزشیابی مستمر»، «خطاهای رایج در ارزشیابی مستمر»، «ماهیت استانداردسازی در ارزشیابی مستمر»، «نکات قوت»، «موانع اجرایی»، «معایب ارزشیابی» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. یافته های حاصل از مطالعه می توانند تصویری روشن از تجربه دبیران در خصوص ارزشیابی مستمر ارائه دهند.
مقایسه وضع موجود و مطلوب اخلاق حرفه ای تدریس در اعضای هیات علمی؛ دانشگاه سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین ابعاد تضمین کننده سلامت در فرآیند یاددهی- یادگیری در نظام حرفه ای آموزش عالی، بحث اخلاق و مولفه های اخلاقی است. در این میان اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نیازمند پرداختن به اصول اخلاقی در حوزه حرفه و رسالت خود هستند که رعایت اخلاق حرفه ای تدریس یکی از آن موارد است. هدف این مطالعه، مقایسه وضع موجود و مطلوب کیفیت اخلاق حرفه ای تدریس اعضای هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان از دیدگاه دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی در اردیبهشت 1394، 318 نفر از دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه سیستان و بلوچستان که در نیمه دوم سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند، به شیوه نمونه گیری طبقه ای دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه اخلاق حرفه ای تدریس بود. داده ها با استفاده از آزمون T گروه های هم بسته و با کمک نرم افزار آماری SPSS 21 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات وضعیت موجود کیفیت اخلاق حرفه ای تدریس و تمامی مولفه های آن با وضعیت مطلوب تفاوت معنی داری داشت (01/0p<). بین دیدگاه دانشجویان در زمینه کیفیت مولفه های اخلاق حرفه ای تدریس اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان براساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>).
نتیجه گیری: اخلاق حرفه ای تدریس اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان کمی بالاتر از حد متوسط ارزیابی می شود، اما بین وضعیت موجود اخلاق حرفه ای تدریس اساتید با وضعیت مطلوب آن فاصله وجود دارد.
منشور مدیران موفق
نقش عوامل فردی، سازمانی و فنی در پیش بینی باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی معلمان نسبت به اشتراک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش عوامل فردی، سازمانی و فنی در پیش بینی باورهای رفتاری، هنجاری و کنترلی معلمان نسبت به اشتراک دانش است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- همبستگی بهره گرفته شده است. همه معلمان دوره راهنمایی شهر رشت خوار جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند که عده آنان 317 نفر بوده است. از این مجموع، 173 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه اشتراک دانش و عوامل سازمانی اشتراک دانش چناماننی و همکاران (2012) استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، مؤلفه تمایل به اشتراک دانش بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده است و مؤلفه های رفتار اشتراک دانش، باورهای هنجاری، باورهای کنترلی و باورهای رفتاری نسبت اشتراک دانش در مراتب بعدی قرار گرفته اند. نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داده است که باورهای هنجاری و باورهای کنترلی به طور مستقیم و غیرمستقیم نقشی تعیین کننده در ایجاد تمایل و رفتار اشتراک دانش معلمان دارند. درحالی که باورهای رفتاری بر تمایل و رفتار اشتراک دانش اثر معنادار ندارد. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که درک از دست دادن قدرت، درک لذت بردن از کمک به دیگران، کسب شهرت، نوآوری و فناوری با واسطه باورهای هنجاری بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد و سه عامل فواید ادراک شده، فناوری و نوآوری با واسطه باورهای کنترلی بر رفتار اشتراک دانش اثر مستقیم دارند. در این میان، انگیزه های سازمانی درک شده بدون واسطه بر تمایل به اشتراک دانش اثر می گذارد.
مقایسه اثربخشی سبکهای رهبری خادمیت و عاملیت در مدارس مقطع متوسطه ناحیه 4 تبریزاز دیدگاه دبیران در سال تحصیلی 1387 -1386
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر باهدف مقایسه ی اثر بخشی سبک رهبری خادمیت وعاملیت در مدارس مقطع متوسطه ناحیه 4 تبریز انجام گرفته است . جامعه آماری تحقیق مدیران مدارس ناحیه4 به تعداد 30 نفر و دبیران این ناحیه400 نفر می باشد. از میان دبیران مدارس به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به ازای هر مدیر به تعداد 6
نفر از دبیران همان مدرسه جهت سنجش سبک رهبری واثر بخشی مدیران انتخاب شده اند ، لذا حجم نمونه با فرمول کوکران به195 نفر رسید که در اثر ریزش نمونه آماری از 195 به 133 تقلیل یافته است.
روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی واز جهت نوع به صورت توصیفی- پیمایشی بوده وبرای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه ی محقّق ساخته جهت سنجش سبک رهبری واثر بخشی استفاده گردید پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرا نباخ برای سبک رهبری واثر بخشی به ترتیب 98 / 0و 95 /0 بدست آمد داده های حاصل با استفاده از روشهای آمار توصیفی واستنباطی (آزمون t مستقل) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان می دهد که بین اثر بخشی سبکهای عاملیت وخادمیت تفاوت معنی داری وجود دارد بین نوع سبک رهبری مدیران ورضایتمندی تفاوت معنی داری وجود ندارد بین سبک رهبری مدیران وعملکرد تحصیلی دانش آموزتفاوت معنی داری وجود دارد و بین سبک رهبری مدیران وجو سازمانی تفاوت معنی داری وجود دارد و بین سبک رهبری مدیران وجنس مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد .
ارائه الگوی پیش بینی عوامل فردی و آموزشی ( سازمانی) مؤثر بر بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل فردی و آموزشی (سازمانی) موثر بر بهره وری با هدف ارائه مدل پیش بینی بهره وری کارکنان غرب منطقه 3 دانشگاه آزاد اسلامی است. تعهد سازمانی، رضایت شغلی به عنوان متغیر فردی وکیفیت زندگی کاری با پنج بعد: حقوق و مزایا ، آموزش و فرصت های تحصیلی، طراحی شغل ، مشارکت در تصمیم گیری، فضای کار به عنوان متغیر آموزشی (سازمانی) موثر بر بهره وری در نظر گرفته شدند. این متغیرها همگی دارای ماهیت فردی و آموزشی (سازمانی) هستند واساس انتخاب آنها نیز بدین جهت بوده که تاثیر متغیرهای فردی و آموزشی(سازمانی) موثر بر بهره وری مکشوف شود . جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان واحدهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 3 کشور در سال 1389 با حجم 563 نفر است که تعداد 247 از طریق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات متغیرها از پرسشنامه 32 سوالی بهره وری کارکنان عبدالملکی و همکاران(1378)، پرسشنامه 29 سوالی کیفیت زندگی کاری عبدالملکی و همکاران(1378)، پرسشنامه 12 سوالی تعهد سازمانی کارکنان آلن و می یر و پرسشنامه رضایت شغلی چند درجه ای پاپ اسمیت استفاده شد. داده های حاصل از آزمون ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در بررسی تفکیکی متغیرها، رضایت شغلی بیشترین نقش را در بهر ه وری دارا بود ولی در مدل مسیر با در نظر گرفتن اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرها و عوامل ، متغیر حقوق و مزایا به جهت گستره تاثیر گذاری آن در ابعاد فردی و آموزشی(سازمانی) نشان داد می تواند بهترین مسیر انتخابی برای رسیدن به بهره وری باشد. همچنین این نتیجه بدست آمد کلیه متغیرهایی که مستقیم و غیر مستقیم با بهر ه وری ارتباط داشتند از کیفیت زندگی کاری تاثیر می پذیرند با استناد به این نتیجه می توان ضرورت توجه به این بعد را نیز در بهره وری مدعی شد.
نقش عوامل روان شناختی در غیبت از کار کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :غیبت از کار یکی از مشکلات سازمان ها می باشد که به نظر می رسد، وضعیت روان شناختی و ویژگی های شخصیتی کارکنان در آن مؤثر است. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین ارتباط عوامل روان شناختی و شخصیتی با غیبت از کار کارکنان دانشگاه بود. مواد و روش ها:در قالب یک مطالعه زمینه یابی مقطعی، از کل 21504 نفر کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 250 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای- سهمی انتخاب شدند. با هماهنگی با مدیریت توسعه سازمان و منابع انسانی و مدیریت مراکز، پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ( Depression Anxiety Stress Scales یا DASS ) و پرسش نامه شخصیتی NEO-FFI ( NEO Five-Factor Inventory ) تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل همبستگی Pearson و دورشته ای نقطه ای در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:بین میزان غیبت از کار با میزان استرس، ویژگی های شخصیتی روان آزرده خویی، سن، سابقه کار، تعداد فرزندان و نوع استخدام رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت (05/0 > P). کمترین میزان غیبت از کار در کارکنان دارای تحصیلات دکتری و یا افراد ابتدایی و بی سواد بود. در شاغلان رسمی غیبت بیشتری مشاهده گردید. از نظر شیوع علایم، میانگین نمرات افسردگی و اضطراب در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کمی کمتر از جمعیت عمومی به دست آمد، اما علایم استرس تا حدی بالاتر از میانگین نمرات طبیعی جامعه بود. نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که غیبت از کار، با ویژگی های روان شناختی و علایم آسیب شناسی روانی ارتباط دارد. شاید بتوان گفت، غیبت از کار می تواند یک پاسخ ناکارامد اجتنابی به وضعیت روان شناختی، اجتماعی و انعکاس سلامت روان باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که آموزش شیوه های مقابله با استرس در قالب آموزش ضمن خدمت کارکنان، ضروری به نظر می رسد. بررسی تحلیل مشاغل کارکنان و متناسب سازی با وضعیت روان شناختی و مهارتی کارکنان پیشنهاد می شود.
اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان شاغل متأهل دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل و متأهل بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب، سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواهجایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه تعارضکار-خانواده کارلسون و فرسودگی شغلی مسلش بود. نتایج پژوهش نشان داد که: برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و افزایش عملکرد فردی مؤثر بود اما بر کاهش مسخ شخصیت تأثیر معناداری نداشت. در تعارض کار-خانواده برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان و مبتنی بر توان فرسائی مؤثر بود اما بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار تأثیر معناداری نداشت و در ارتباط با تعارض خانواده-کار نیز به غیر از تعارض مبتنی بر زمان بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار و تعارض مبتنی بر توان فرسایی تأثیر معناداری مشاهده گردید. در نهایت در بررسی تفاوت در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر دانشجویان زن و مرد نتایج نشان داد: بین میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و مسخ شخصیت و افزایش عملکرد فردی تفاوت معناداری وجود نداشت. در تعارض متقابل کار-خانواده نیز در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان، تعارض مبتنی بر رفتار وتعارض مبتنی بر توان فرسائی دانشجویان مرد و زن تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتیجه اینکه تعارضات کار-خانواده و فرسودگی شغلی یکی از عمده ترین مشکلات امروزه خانواده ها و سازمان ها می باشد. بنابراین نیاز به برنامه های توانمندسازی از جمله توانمندسازی شغلی بیش از پیش احساس می شود.
نقش واسطه ای توانمندسازی در ارتباط با هوش سازمانی و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین نقش واسطه ای توانمندسازی در ارتباط با هوش سازمانی و کیفیت زندگی کاری می باشد. جامعه آماری تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد90 نفرانتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش سه پرسش نامه هوش سازمانی آلبرخت[1]، کیفیت زندگی کاری قاسم زاده و توانمندسازی اسپریتزر[2] بوده است. برای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل مسیر به شیوه بارون و کنی با کاربرد از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان دادند: توانمندسازی نقش واسطه ای بسیار ضعیفی ایفا می کند. با توجه به نتایج مقدار بتای هوش سازمانی برای پیش بینی توانمندی که معادل با همبستگی مرتبه صفر این دو متغییر است با توجه به ناچیز بودن تاثیر غیرمستقیم هوش سازمانی از راه توانمندسازی برای کیفیت زندگی می توان به این نتیجه رسید که به احتمال قوی متغییر توانمندسازی برای رابطه هوش سازمانی و کیفیت زندگی یک متغییر تعدیل گر است.
آسیب شناسی فرایند تأسیس رشته های جدید دانشگاهی در ایران (مورد علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی فرایند تأسیس رشته های جدید دانشگاهی (مورد علوم انسانی) و به روش پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی–کمی) انجام شده است. به این منظور با 15 نفر از خبرگان برنامه ریزی درسی و سیاست گذاران توسعه نظام آموزش عالی مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. مصاحبه ها به شیوه مقوله بندی باز تجزیه و تحلیل شد. سپس براساس یافته های بخش کیفی پرسشنامه ای ساخته شد. روایی پرسشنامه از سوی صاحب نظران تأیید و پایایی آن نیز 2/95 برآورد شد. براساس یافته های کیفی در مجموع 9 ضعف اساسی در رابطه با فرایند تأسیس رشته جدید شناسایی شد. همچنین نتایج کمی پژوهش گویای آن است که ضعف در برنامه ریزی درسی با میانگین 29/6 و ضعف در تصمیم گیری با میانگین 47/3 به ترتیب در اولویت های اول و نهم ضعف های شناسایی شده قرارگرفته اند.
بررسی روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1745 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1391 بودکه از این جامعه تعداد 291 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب و مطالعه شدند. داده ها به وسیله سه پرسشنامه یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) مشتمل بر 16 سؤال، پرسشنامه توانمندسازهای تعالی سازمانی بر اساس مدل EFQM (2010) مشتمل بر 25 سؤال و پرسشنامه قابلیت های چابکی سازمانی بر اساس مدل چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) مشتمل بر 25 سؤال جمع آوری شد. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. پایایی پرسشنامه یادگیری سازمانی 89/0، توانمندسازهای تعالی سازمانی 93/0، قابلیت های چابکی سازمانی 92/0 بود. یافته های پژوهش نشان داد که توانمندسازهای تعالی سازمانی بر قابلیت های چابکی سازمانی تأثیر معنی دار داشته، ولی تأثیر یادگیری سازمانی بر قابلیت های چابکی سازمانی معنادار نبوده است(05/0p≤). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون بین ابعاد یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی رابطه چندگانه ای مشاهده گردید(05/0p≤). نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید می شود.
تدوین الگوی مدیریت استراتژیک آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استراتژیک به عنوان یک ضرورت در تمامی حوزه ها و فعالیت های سازمانی شناخته شده است. این ضرورت در حوزه آموزش عالی بیشتر و محسوس تر است. در این مطالعه الگوی مدیریت آموزش عالی در ایران مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. نمونه های تحقیق شامل 220 نفر از اعضای هیات علمی، مدیران، متخصصان و ذینفعان آموزش عالی بوده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با روش تحلیل عاملی و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان داد الگوی مدیریت استراتژیک آموزش عالی دارای 5 مولفه اصلی، 6 مولفه فرعی و 73 متغیر می باشد. تحلیل واریانس ها نیز نشان داد که بین نظرات نمونه های تحقیق به تفکیک چهار ویژگی سمت، رشته تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه مدیریت برخی تفاوت های معنی دار وجود دارد. برای بررسی دقیق تر این تفاوت ها از آزمون تعقیب یتوکی استفاده شده است.
ارزیابی عملکرد سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی بر مبنای مدل تعالی سازمانی ( (EFQM درسال 1386
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف کلی، عملکرد سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی را بر مبنای مدل تعالی سازمانی ( (EFQM (الگوی تعالی بنیاد مدیریت کیفیت اروپا) درسال 1386 مورد ارزیابی قرار داده است .این تحقیق با استفاده از روش تحقیق توصیفی پیمایشی انجام گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه از بین 76 نفر جامعه با استفاده فرمول کوکران به تعداد 38 نفر انتخاب گردید. ابزار تحقیق این پروژه که بوسیله پرسشنامه پیشرفته متغیرها را اندازه گیری می کند شامل 9 معیار و32 زیرمعیار که هر زیر معیار دارای نکات راهنما ومصادیق عینی است که براساس ویژگی های آموزش وپرورش تنظیم شده و سئوالات زیر معیارها بوسیله منطق رادار در مجموع 264 سئوال جزئی را شامل میشود در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و پس از یک دوره دو روزه و توجیه کارکنان در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و ارزیابی عملکرد سازمان به شیوه خود ارزیابی توسط خود کارکنان سازمان انجام پذیرفت. برای روایی پرسشنامه از نظر اساتید و متخصصان استفاده شده است و برای پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرانباخ استفاده گردید که مقدار آن 96 / 0 بدست آمد. دراین پژوهش نه سوال مطرح شده بود که امتیاز عملکرد سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجانشرقی بر مبنای مدل تعالی سازمانی ((EFQM برابر 468 از 1000 امتیاز بدست آمد و ریز امتیاز سازمان در 9 معیار: معیار رهبری47 درصد، معیار خط مشی و راهبرد44 درصد، معیار کارکنان47 درصد، معیار شراکت ها و منابع46 درصد، معیار فرایندها 44 درصد، معیار نتایج مشتری54 درصد، معیار نتایج کارکنان45 درصد، معیار نتایج جامعه51 درصد، معیار نتایج کلیدی عملکرد 47 درصد بدست آمد.
نقش سرمایه روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سرمایه روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی بود. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی پژوهشی شامل کلیه ی معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 بود. حجم جامعه ی پژوهشی 108 نفر بودند و به علت کوچک بودن جامعه، کل آن ها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، رفتار شهروندی سازمانی پودساکف (1999) و رضایت شغلی بری فیلد و روث (1951) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پزوهش از طریق شاخص های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد بین ابعاد سرمایه روانشناختی با ابعاد فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین در ابعاد شهروندی سازمانی به جزء مؤلفه ی جوانمردی با مسخ شخصیت و کفایت شخصی رابطه مثبت و معنی دار به دست آمد. بین مؤلفه ی جوانمردی با ابعاد فرسودگی شغلی رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. یافته ها نشان داد جوانمردی و تاب آوری 27/0 خستگی هیجانی را پیش بینی و سرمایه روانشناختی کل، تواضع و جوانمردی، مسخ شخصیت و کفایت شخصی در معلمان را به ترتیب 39/0 و 55/0 پیش بینی می کنند. نتایج پژوهش، نقش و اهمیت سرمایه روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی را در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان متذکر می سازد.