فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر، که بخشی از کتاب مقدمه ای بر روان شناسی مثبت است، به بررسی رابطه دین و معنویت با بهزیستی روان شناختی می پردازد. معنویت به تمایل انسان برای جست وجوی معنای زندگی از طریق تعالی نفس یا از طریق نیاز به ارتباط با چیزی بزرگترو عالی تر ازخود انسان، اشاره دارد. از آنجا که دین به شکلی از جست وجوی معنوی اشاره دارد و با آداب و سنن رسمی و ویژه مرتبط است، در کانون این بحث قرار می گیرد. البته، از منظر نویسنده، معنویت لزوماً به بافتی دینی وابسته نیست، اما ارتباط دینداری با سلامت روانی و جسمی ممکن است به علل و عواملی مرتبط باشد که این عوامل، خود نتیجه دینداری هستند و در مقاله حاضر پژوهش های مرتبط با شش گروه از این عوامل ارائه شده است که مهم ترین آنها پدیدایی احساس معنی و هدف در زندگی توسط دین داری می باشد، شایع ترین راه های رسیدن به معنی بیشتر در زندگی بررسی و تجارب دینی و معنوی از جمله این راه ها هستند.
بررسی تاثیر آموزش عرفان و معنویت بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش عرفان و معنویت در افزایش سلامت روانی دانش آموزان دختر پایه ی سوم دبیرستان منطقه ی 13 شهر تهران در سال تحصیلی 1387-1386 است. حجم نمونه طبق اصول علمی و فرمول تعیین حجم 120 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شد. از بین آنان کسانی که در پرسش نامه ی سلامت روان نمره ی بالا-تری کسب کرده بودند، 60 نفر به صورت تصادفی از هر مدرسه انتخاب شدند. دانش آموزان یک مدرسه به قید قرعه به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه منظور شدند. برای گروه آزمایش به مدت ده جلسه کلاس های آموزشی با رویکرد عرفانی و معنوی که اساس آموزش، شناخت «خطاهای شناختی» با استفاده از قصه های مثنوی مولوی بود، برگزار شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی سلامت روان گلدبرگ (GHQ28) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، شاخص های (فراوانی، میانگین، انحراف معیار، کجی، کشیدگی و...) و به منظور آزمون سؤال های پژوهش از آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس و آزمون پیگردی LSD ) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش عرفان و معنویت در افزایش سلامت روان و بهبود عملکرد جسمانی و عملکرد اجتماعی و کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان تاثیر دارد.
تأثیر برنامه مراقبت معنوی بر اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه قلب: یک کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماران ایسکمیک قلبی در مرحله حاد، اضطراب زیادی را تجربه می کنند و به نسبت بیمارانی که اضطراب کمتر دارند ، 5 مرتبه بیشتر به ایسکمی، سکته مجدد، تاکیکاردی یا تندتپشی (Tachycardia)، آریتمی یا اختلال ریتم قلبی (Arrhythmia) و فیبریلاسیون بطنی مبتلا می شوند. اضطراب بیش از اندازه، روند بهبود بیماری را به تأخیر می اندازد و احتمال مرگ بیمار را در ماه های اول افزایش می دهد. بیماری های تهدید کننده حیات مانند بیماری های قلبی منجر به دیسترس معنوی در افراد می گردند که این دیسترس معنوی می تواند تشدید کننده مشکلات فرد باشد و حتی به صورت درد غیر قابل کنترل یا اضطراب نمایان شود. مطالعات پیشنهاد کرده اند که مداخلات معنویت محور ممکن است اضطراب را کاهش دهد. از این رو پژوهشگران بر آن شدند تا با استفاده از نتایج یافته های تحقیقاتی، جستجوی وسیع کتابخانه ای و نظر کارشناسان مربوط، به تدوین یک برنامه مراقبتی معنویت محور اقدام نمایند و تأثیر اجرای آن را بر اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه مورد بررسی قرار دهند.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده بود که در سال 1389 در بخش مراقبت های ویژه قلب بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام شد. 64 بیمار ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برنامه مراقبت معنوی شامل حضور حمایت گرایانه، حمایت از تشریفات مذهبی بیمار و استفاده از سیستم های حمایتی بود که به مدت 3 روز انجام پذیرفت و پرسش نامه اضطراب Spielberger قبل و بعد از انجام مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و آزمون های 2c، Independent t و Paired t جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره اضطراب قبل از انجام مداخله در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (910/0 = P). این در حالی است که آزمون Paired t نشان داد میانگین نمره اضطراب (001/0 = P)، در گروه آزمون قبل و بعد از انجام مداخله معنوی محور تفاوت معنی داری دارد. همچنین مقایسه میانگین تغییرات نمره اضطراب بین دو گروه آزمون و شاهد بعد از انجام مداخله تفاوت معنی داری داشت (030/0 = P).
نتیجه گیری: برنامه مراقبتی معنویت محور، اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه را کاهش داد و پرستاران می توانند جهت کاهش اضطراب بیماران از برنامه مراقبت معنوی استفاده نمایند.
آیا اخلاق فطری است یا اکتسابی؟
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۳۴
حوزه های تخصصی:
مقایسه نگرش های مذهبی و کمال گرایی در مبتلایان به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان نگرش مذهبی و کمال گرایی با اختلال وسواسی-فکری-عملی است. برای این منظور بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-فکری-عملی (n=100) و یک گروه گواه (n=100) که هیچ نوع سابقه بیماری روانپزشکی نداشتند به پرسش نامه نگرش مذهبی، پرسش نامه کمال گرایی و سیاهه وسواس فکری-عملی مادزلی پاسخ دادند. یافته های پژوهشی از طریق ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه (مانوای یک راهه) مورد تحلیل قرار گرفتند و معلوم شد بیماران در قیاس با جمعیت سالم در هر 3 متغیر نگرش مذهبی، کمال گرایی و وسواسی-فکری-عملی نمرات بالاتری به دست می آوردند (P<0.01) در ثانی هر دو متغیر با وسواس رابطه معنی دار ندارند (P<0.000). از میان دو متغیر کمال گرایی و نگرش مذهبی، کمال گرایی درصد بالاتری از واریانس نمرات اختلال وسواسی-اجباری را پیش بینی می کند (38 درصد) اما این میزان برای متغیر نگرش مذهبی (2 درصد) می باشد. همسو با تحقیقات پیشین می توان اظهار نمود که کمال گرایی و مذهبی بودن دو عامل آسیب پذیری افراد در مقابل اختلال وسواس فکری-عملی است.
سبک های دلبستگی و نگرش های مذهبی به عنوان پیش بین های موفقیت و شکست رابطه زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی امکان پیش بینی موفقیت و شکست رابطه زناشویی در زوج های متقاضی طلاق و عادی با استفاده از سبک های دلبستگی بزرگسالی و نگرش های مذهبی انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش مورد- شاهد طراحی شد. نمونه شامل 49 زوج (98 نفر) متقاضی طلاق و 52 زوج (104 نفر) عادی بود. در این پژوهش برای انتخاب نمونه طلاق از جامعه زوج های متقاضی طلاق به روش نمونه در دسترس و برای انتخاب نمونه عادی از روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی استفاده شد. همه زوج ها به وسیله پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالی Hazan و Shaver و پرسش نامه جهت گیری مذهبی آذربایجانی مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، فرضیه پژوهش را مبنی بر توان پیش بینی سبک دلبستگی ایمن، عقاید و اخلاق در پیش بینی موفقیت رابطه زناشویی تأیید کردند. این نتایج الگوی ارایه شده در این پژوهش را با جزئیات آن مورد تأیید قرار داد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مؤید این است که موفقیت و شکست در رابطه زناشویی را میتوان از طریق متغیرهای سبک دلبستگی و نگرش های مذهبی پیش بینی نمود؛ هر چه زوجین دارای سبک دلبستگی ایمن بالاتر و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرای پایین تری باشند و همچنین از نظر نگرش های مذهبی در سطح بالاتری باشند، احتمال موفقیت در رابطه زناشویی آن ها بالاتر است.
اعتقاد به منجی، بر اساس «ضمیر ناخودآگاه جمعی» یونگ؛ با بررسی اسطوره کهن سیمرغ و تبیین اسطوره مدرن بشقاب پرنده
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، «اعتقاد به منجی» را با بررسی سیر تحولی اسطوره کهن سیمرغ (منجی) در مشرق زمین (ایران) و پیوند آن را با اسطوره مدرن بشقاب پرنده (منجی) در مغرب زمین (ایالات متحده امریکا) به واسطه مفهوم ناخودآگاه جمعی یونگ و در قالب کهن الگوی رستگاری تبیین می کند.
در بخش نخست، ابتدا به بررسی بحث ناخودآگاه جمعی، مفاهیم اسطوره، کهن الگو و غریزه از دیدگاه یونگ پرداخته و سپس در بخش دوم، به بررسی پیشینه اسطوره کهن سیمرغ و سیر تحولات آن در ایران می پردازیم و ارتباط آن را با ناخودآگاه جمعی بر مبنای روان شناسی تحلیلی یونگ بیان می داریم. سومین بخش این نوشتار درباره پرداخت به اسطوره مدرن بشقاب پرنده به واسطه دیدگاه یونگی و تبیین آن با مفهوم ناخودآگاه جمعی است و در پایان، نحوه پیوند اسطوره کهن سیمرغ و اسطوره مدرن بشقاب پرنده را با بیان برخی اشتراکات و تعریف ناخودآگاه جمعی یونگ برای نیل به رستگاری در قالب اعتقاد به منجی بیان خواهیم نمود.
نگاهی به آثار و فواید دین و معنویت بر سلامت جسمی و روانی با تأکید بر سلامت قلبی – عروقی (آثار دین و معنویت بر سلامت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثرات دین و معنویت بر سلامت جسمی و روانی با توجه ویژه به سلامت قلبی - عروقی است.
روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیلی است.
یافته ها: جدیدترین یافته های علمی حاکی از آن است که دین و معنویت تأثیرات مثبت فراوانی بر سلامت جسمی و روانی دارند و منجر به ارتقای وضعیت سلامتی فرد و پیشگیری از بسیاری از بیماری ها می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به اثرات مثبت فراوان دین و معنویت بر سلامت جسمی و روانی و به خصوص سلامت قلبی - عروقی، شایسته است که به نقش مهم این متغیرها در سیستم بهداشت و درمان کشور توجه بیشتری شود و از اثرات مثبت آنها در پیشگیری و درمان بیماری ها استفاده شود.
بررسی عوامل موثر درون مدرسه ای جذب دانش آموزان مقطع متوسطه استان خوزستان به نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد بررسی عوامل موثر درون مدرسه ای در جذب دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای استان خوزستان به نماز است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان روزانه پایه های اول، دوم و سوم مقطع متوسط مدارس دولتی سراسر استان خوزستان است، که در سال تحصیلی 78-77 به تحصیل اشتغال داشته اند. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 1062 دانش آموز دختر و پسر پایه ای سه گانه مقطع متوسط است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در چند مرحله انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر الف - تهیه مقدماتی پرسشنامه عوامل موثر درون مدرسه ای جذب دانش آموزان به نماز( 70 ماده ای) ب - تهیه پرسشنامه اصلی با روش تحلیل عوامل از کل نمونه پژوهش (31 ماده ای). ج - تهیه پرسشنامه جذب به نماز ویژه دختران (52 ماده ای) د - تهیه پرسشنامه جذب به نماز ویژه پسران (38 ماده ای ) نتایج حاصل از تحلیل عوامل بر کل نموه پژوهش منجر به استخراج دو عامل قوی یا محتوای تبلیغی - تشریفی ( 18 ماده) و حسن روابط انسانی - آموزشی با فراگیر (13 ماده)، تبلیغی - آموزشی (10 ماده) و حسین روابط انسانی - آموزشی (10 ماده) را نشان می دهد و برای دانش آموزان دختر، تحلیل عامل تفکیکی مبین سه عمال قابل حصول با ماهیت تبلیغی - مشارکتی (29 ماده) یادگیری مشاهده ای (12 ماده) وحسن روابط آموزی - انسانی با دانش آموزان (11 ماده) است. ضریب همسانی درونی با روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کلی، پرسشنامه ویژه پسران و پرسشنامه دختران به ترتیب برابر با 90%، 90%، و89% می باشد که این ضرایب از نظر منطق پژوهش رضایتبخش می باشند.
کمیسازی و سنجش سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش فراهم ساختن زمینه ای برای کمیسازی و سنجش سبک زندگی اسلامی است. با مطالعه روشمند متون اسلامی و روان سنجی، پرسش نامه ای 135 سؤالی تهیه شد. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه اصفهان و طلبه های حوزه علمیه قم در سطح کارشناسی بوده اند. سیصد نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و دو آزمون «سبک زندگی اسلامی (محقق ساخته)» و «جهت گیری مذهبی» روی آنها اجرا شده است. داده ها، با روش تحلیل عاملی، آلفای کرونباخ و تحلیل مانوا، تحلیل شده و نتایج نشان میدهد که آزمون سبک زندگی اسلامی از پایائی «786/.» بهره مند است. نتایج تحلیل عوامل نیز روائی و ساختار عاملی مناسبی را نشان میدهد. روائی هم زمانِ آن با آزمون جهت گیری مذهبی نیز از طریق ضریب همبستگی پیرسون (644/.)، به دست آمد این پژوهش نشان میدهد که سبک زندگی اسلامی قابل کمی شدن است و آزمون ساخته شده، ویژگیهای روان سنجی لازم را دارد.
مبانی انسان شناختی؛ دوساحتی بودن، اصالت نفس و اختیار و نقش آن در دانش روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مبانی انسان شناختی روان شناسی اسلامی و چگونگی تأثیر آن بر اهداف، روش، نظریه پردازی و رویکردها در حوزه های گوناگون این دانش می باشد. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. ابتدا با مراجعه به منابع اسلامی به شناسایی مفاهیم اساسی و گزاره هایی پرداخته که انسان و ویژگی های او را توصیف کرده، سپس با استفاده از دلایل عقلی، قرآنی و شواهد تجربی، ویژگی های اساسی درباره انسان را مورد شناسایی قرار داده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که انسان موجودی دوساحتی، دارای روح مجرد، و برخوردار از قدرت اختیار می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که پیش فرض های اساسی مربوط به ماهیت انسان عبارتند از: اندیشه ورزی، منطقی، دارای اراده آزاد، تأثیرپذیر، شناخت پذیر. همچنین مبانی انسان شناختی نقش تعیین کننده ای در پژوهش های روان شناختی، جهت شناسایی ماهیت و ابعاد انسان داشته، و حتی روش پژوهشگر در انجام تحقیق را مشخص می کنند.
رابطه جهت گیری مذهبی با اختلالات روانی و پیشرفت تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درمیان 350 نفر از دانشجویان دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان مرند»، و به روش پژوهشی، توصیفی و از نوع همبستگی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه «نگرش و اعتقادات مذهبی» و پرسش نامه سنجش اختلالات روانی «SCL-90-R» استفاده شد و برای سنجش پیشرفت تحصیلی، آخرین معدل آنها اخذ گردید. در گردآوری داده ها، از آمار توصیفی (میانگین، میانه، نما، جدول و نمودار) وآمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها همبستگی، و آزمون T استفاده شده است.
یافته های پژوهش حاکی است، رابطه بین متغیر جهت گیری مذهبی با اختلالات روانی در سطح P<0.01 منفی است. این رابطه در کلیه خرده آزمون های 9 گانه آزمون اختلالات روانی نیز منفی است. رابطه بین متغیر پیشرفت تحصیلی با جهت گیری مذهبی در سطح P<0.01 مثبت می باشد. رابطه اختلالات روانی و پیشرفت تحصیلی نیز در سطح P<0.01 منفی می باشد.
مقایسه الگوی چند وجهی اسلامی با مدل شناختی بک در درمان افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل چندوجهی اسلامی دردرمان افسردگی ومقایسة آن با مدل درمانی شناختی بک است. دو مدل مذکور، از بهترین مدلهای مؤثر در درمان افسردگی شناخته شدهاند. این دو مدل برای دوازده نفر از مراجعان مرکز مشاوره که شرایط مساوی داشته و با مصاحبة تشخیصی براساس علائم DSM-IV افسرده شناخته شده بودند، به کارگرفته شد. چهار نفر با مدل بک و هشت نفر دیگر با مدل اسلامی درمان شدند. همة مراجعان مؤنث بودند. آزمودنیها (هردوگروه) در مرحلة پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسههای چهارم، هشتم و دوازدهم و پس از درمان و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از اتمام درمان) مقیاس افسردگی بک را تکمیل کردند. مقایسة نمرات پیشآزمون و پسآزمون و مرحلة پیگیری نشان داد که هردو مدل مؤثر بودند، اما تفاوتهای عمدهای ازکاربردهای این دومدل مشاهده گردید. مقایسه نمرههای انفرادی وگروهی نشاندادکه مدل چندوجهی اسلامی درکاهش علائم افسردهخویی بیش ازشناختدرمانی بک مؤثر بوده است. همچنین این مدل، برخلاف مدل شناختی بک که تنها به فرآیندهای شناختی مراجعان میپردازد، به جنبههای شخصیتی ـ رفتاری و معنوی مراجعان نیز میپردازد. مدل اسلامی برخلاف مدل شناختی در درمان افرادی که گرایشات مذهبی دارند، بیشتر مؤثر واقع شد و در مورد افرادی که افسردگی معنایی یا وجودی دارند مفیدتر بود. در مدل چند وجهی اعتقادات مذهبی با مذهب مطابقت داده شده ولی در مدل شناختی، این افکار و اعتقادات کنار گذاشته میشود. این امور باعث تمایز چند وجهی در درمان افسردگی از روش بک گردیده است.
اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر رویکرد دل مشغولی: جایگزینی برای رویکرد کولبرگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و مرور دیدگاه کولبرگی، زمینه لازم برای معرفی رویکرد اخلاقی دل مشغولی که یکی از پر طرفدارترین رویکردهای معاصر در مورد اخلاق و تربیت اخلاقی است، فراهم شود. بر این اساس، پس از معرفی مکتب تکلیف گرایی، که زیربنای فلسفی دیدگاه کولبرگ، محسوب می شود و پس از مروری بر مکتب عاطفه گرایی که زیربنای فلسفی دیدگاه دل مشغولی به شمار می رود، رویکرد دل مشغولی در اخلاق به اجمال معرفی شده است و در ادامه با استفاده از دیدگاه های بزرگترین مدافعات کنونی اخلاق دل مشغولی، این رویکرد معاصر توصیف شده است. مقایسه رویکرد کولبرگی و رویکرد دل مشغولی و نیز رویکردهای مردانه و زنانه در اخلاق، به دنبال این بخش آمده است. در انتها چهار مولفه مهم تربیت اخلاقی از منظر رویکرد دل مشغولی (یعنی سرمشق دهی، گفتگو، تکلیف و تایید) مورد اشاره واقع شده است
انسان کامل از دیدگاه روان شناسی
حوزه های تخصصی:
رابطه میان مفاهیم انسان و مفاهیم مذهبی ریشه ای عمیق به قدمت پیدایش اولین اجتماعات انسانی و شاید آغاز سخن گفتن و جدل کردن داشته باشد و مسئله مورد بحث و قابل توجه اغلب دانشمندان ومکاتب مختلف بوده است .در این میان هدف غایی انسان که در سالهای 1126-1196 میلادی توسط ابن رشد و ابن میمون ‘ آن هم جهت ارتباط دادن به ایمان و خرد مطرح می شود‘ تقریبأ همان است که هشتصد سال بعد یعنی در فاصله سالهای 1902-1987 میلادی توسط کارل راجرز و آبراهام مازلو بنیانگزاران انسانی مطرح می شود. جالب آنکه این همان است که قرآن در آیات مختلف بیان می کند‘ آنجا که می گوید انسان استعداد دستیابی به والاترین مراتب کمال را دارد ‘ یعنی می تواند به چنان مقامی برسد که موجودی ملکوتی شود.
بررسی رابطه بین شادکامی با جهت گیری مذهبی و شادکامی روان شناختی و افسردگی در دانش پژوهان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم سال تحصیل 86 - 1385(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، آزمودن این فرضیه است که آیا میان آموزههای دینی (اگر به صورت شاخصهای اندازهپذیر تبدیل شوند) در حوزه شادکامی با شادکامی روانشناختی و افسردگی رابطهای وجود دارد؟ همچنین آیا بر اساس منابع مذهبی میتوان ابزاری ساخت که شادکامی افراد را بسنجد؟ پژوهش حاضر، این رابطه را در 42 نفر از دانشپژوهان متاهل مرد و زن در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدسسره شهر قم بررسی کرده است. بدین منظور، پرسشنامهای از مؤلفههای شادکامی در روایتهای معصومین علیهمالسلام تهیه و اعتباریابی شد و سپس همراه با پرسشنامه شادکامی آکسفورد و سیاهه افسردگی بک، بر روی گروه نمونه اجرا گردید. آنگاه دادهها با استفاده از روش همبستگی گشتاوری پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند میان شادکامی دینی با شادکامی روانشناختی رابطه معنادار مثبت و با افسردگی، رابطه معنادار منفی وجود دارد. با توجه به این رابطه، از این پژوهش برآمد که بر اساس منابع مذهبی میتوان ابزاری ساخت که شادکامی افراد مذهبی و غیر مذهبی را بسنجد. همچنین رابطه معکوس میان شادکامی و افسردگی نشان میدهد که میتوان مداخلههایی ترتیب داد تا سبک زندگی افراد افسرده، به گونهای با تمرین مؤلفههای شادکامی دینی تغییر کند.