فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
60-73
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: خودمهارگری نقش بسزایی در سلامت جسمی و معنوی دارد. در پژوهش هایی نشان داده شده که نگرش های معنوی و آموزه های دینی در ارتقای خودمهارگری نقش دارند. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های سازه خودمهارگری در جوانان شیعه بود. روش کار: با توجه به هدف پژوهش که تدوین سازه خودمهارگری بود و با توجه به پژوهش های ملاک محور انجام شده در این زمینه؛ در این پژوهش، جمع آوری داده ها با روش مصاحبه کیفی و تحلیل داده ها با روش نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، محوری و انتزاعی) انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از جوانان شیعه (14 زن و 18 مرد در سنین 22 تا 45) بودند که چگونگی خودمهارگری آنان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته ارزیابی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودمهارگری در جوانان شیعه، دارای چهار مؤلفه اصلی و 20 ریزمؤلفه است: 1) نگرش (باور به فواید اجتناب، باور به آسیب های ارتکاب، اهتمام به احساسات درگیر در مسئله و عزّت نفس)، 2) توانایی خودانگیزشی (توجه به فواید اجتناب، توجه به آسیب های ارتکاب، توجه به احساسات درگیر در مسئله، تلقین مثبت به خود و الگوگیری از اهل بیت)، 3) توانایی کنترل خود و محیط (توانایی بازداری توجه، توانایی کنترل تکانه، توانایی کنترل محیط، شرطی سازی کنشگر، معاشرت با دوستان خوب و مداومت بر عمل مطلوب) و 4) سازگاری (خودآگاهی، توانایی حل مسئله، انعطاف پذیری، پذیرش هیجان و مدیریت رفتار و ارزیابی مثبت ثانویه معنوی). نتیجه گیری: با مقایسه نتایج این پژوهش با پژوهش های متن محور همچون پژوهش رفیعی هنر که سازه خودمهارگری را شامل خودنظارت گری، هدف شناسی، انگیزش، مهار هیجانی، مهار رفتاری، مهار شناختی و مهار تداوم بخش دانسته است، مشاهده می شود که مدل حاصل از این پژوهش سازوکارهای روانی خودمهارگری را آشکارتر کرده و در نتیجه بستر مناسب تری برای تدوین مقیاس خودمهارگری جوان شیعه مسلمان و تدوین برنامه های آموزش روانی معنوی مناسب برای ارتقای خودمهارگری فراهم کرده است.
تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
73-86
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی بُعد اساسی از بهزیستی و سلامت کلی فرد است که موجب هماهنگی دیگر ابعاد سلامت می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری معلمان ابتدایی شهرستان میرجاوه بودند که متناسب با حجم، تعداد 215 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه رهبری معنوی، سلامت معنوی و حمایت سازمانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سلامت معنوی 65/18±22/215، رهبری معنوی 92/17±03/122 و حمایت سازمانی 56/11±71/49 بود. مقدار ضریب همبستگی رهبری معنوی با سلامت معنوی (01/0 P<و 228/0r=)، رهبری معنوی با حمایت سازمانی (01/0 P<و 257/0r=)، حمایت سازمانی با سلامت معنوی (01/0P< و 241/0r=) معنا دار بود. همچنین اثر مستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی (72/4 t=و 41/0β=)، اثر مستقیم رهبری معنوی بر حمایت سازمانی (02/3t= و 29/0β=)، اثر مستقیم حمایت سازمانی بر سلامت معنوی (68/2 t=و 23/0β=)؛ و نیز اثر غیرمستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی با نقش میانجی حمایت سازمانی (0667/0β=) معنا دار بود. نتیجه گیری : مدیران سازمان ها می توانند با به کارگیری سبک رهبری معنوی و حمایت سازمانی، سلامت معنوی کارکنان را بهبود ببخشند.
چیستی رابطه صمیمانه در قرآن و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ماهیت و چیستی رابطه صمیمانه در قرآن کریم و روایات اسلامی است؛ برای گردآوری و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کیفی محتوای متون اسلامی استفاده شده و نتایج ذیل حاصل شد: 1. علاقه ها و پیوندهای خالص، نزدیک، شدید و بلندمدت دو یا چندجانبه همراه با خودفاش سازی، بی طرفی و عدالت، اجزای تشکیل دهنده رابطه صمیمانه است؛ 2. عبور از یک رابطه سطحی به رابطه صمیمانه ویژگی هایی را می طلبد که می توانند ماهیت و چیستی این رابطه را تشکیل دهد؛ این ویژگی ها در روان شناسی عبارتند از: 1. تأثیرگذاری عاطفی؛ 2. رازدل گویی؛ 3. پایداری؛ 4. صداقت؛ 5. همدلی. اما ویژگی های رابطه صمیمانه در منابع اسلامی بنیادی تر و اساسی تر بوده و از نظر کمی رابطه های کمتری را شامل شده و به لحاظ کیفی از عمق و شدت بیشتری برخوردار است. این ویژگی ها عبارتند از: 1. خدامحوری؛ 2. اخلاص؛ 3. پایداری؛ 4. تأثیرگذاری عاطفی. هر یک از این چهار ویژگی نشانه های خاص خود را دارند و حتی پایداری در منابع اسلامی با پایداری در رابطه صمیمانه از نظر روان شناختی تفاوت روشنی دارد؛ در این منابع علاوه بر تأکید به پایداری دوستی در دنیا، دوستان صمیمی نگرش و گرایش به آخرت را نیز در طرف مقابل مورد نظر قرار می دهند. به این ترتیب، علاوه بر آنکه در ویژگی ایمان به خدا و اخلاص، رابطه صمیمانه بر اساس منابع اسلامی از رابطه صمیمانه روان شناختی متمایز می شود، در نحوه دوام دوستی نیز رابطه صمیمانه مبتنی بر منابع اسلامی تفاوت فاحشی با وجود همین ویژگی در رابطه صمیمانه روان شناختی دارد.
مقایسه بهزیستی روانی نوجوانان در الگوهای ارتباط مادر - فرزند (تلاشی در جهت گسترش الگوی فرزندپروری ایرانی اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برای فرزندپروری مؤثر که حاصل آن داشتن فرزندانی شاد، سالم و مولد است، لازم است که الگوی بومی مؤثر و مبتنی بر فرهنگ ایران طراحی گردد. هدف این پژوهش، مقایسه بهزیستی روانی نوجوانان با توجه به الگوهای ارتباط مادر فرزند در دانش آموزان ۱۸-14 ساله دبیرستانی شهر تهران است. بدین منظور، طی یک پژوهش توصیفی از نوع علّی مقایسه ای ۲۱۹ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های والد فرزندی باقری و بهزیستی روانی ریف میان آنها اجرا گردید تا بهزیستی روانی و سبک ارتباط مادر فرزند را ارزیابی کند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی فیشر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، بهزیستی روانی نوجوانان با توجه به الگوهای ارتباط مادر فرزند تفاوت معنادار داشت که ترتیب نمرات بهزیستی روانی از بالاترین به کمترین مربوط به سبک ارتباطی تعادلی، امنیت مدار، آزادمدار و در نهایت سبک متناقض بود.
نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه با هوش معنوی و خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه با هوش معنوی و خودمهارگری بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان شهر قم بود. بدین منظور، 174 نفر از دانشجویان (70 پسر و 104 دختر)، به روش خوشه ای تصادفی یک مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودمهارگری، هوش معنوی، خودکارآمدی، و تاب آوری را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها، از روش های همبستگی، و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که خودمهارگری، با هوش معنوی (599/0)، خودکارآمدی (643/0) و تاب آوری (528/0) رابطه معنادار (001/0P<) دارد و خودکارآمدی و تاب آوری، هریک به تنهایی رابطه هوش معنوی و خودمهارگری را واسطه گری جزیی می کنند. هنگامی که تاب آوری و خودکارآمدی، به طور همزمان در مدل تحلیل مسیر وارد شدند، تنها خودکارآمدی رابطه هوش معنوی و خودمهارگری را واسطه گری جزیی نمود.
بازکاوی و مقایسه جایگاه عادت در تربیت از دیدگاه مرتضی مطهری و امانوئل کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این جستار در پی بررسی رابطه عادت با تربیت از دیدگاه مرتضی مطهری (1298−1358ه.ش) و امانوئل کانت[1] (1724−1804م)، فیلسوف آلمانی است تا از این رهگذر معلوم شود: تربیت چگونه تعریف می شود؛ عادت چه تعریفی دارد و چه نسبتی میان عادت و تربیت حاکم است. در این پژوهش بنیادی−تاریخی که به روش توصیفی−تحلیلی انجام شده است، برای بازشکافت دیدگاه مطهری و کانت درباره عادت و نسبت آن با تربیت، به گردآوری اطلاعات لازم و تحلیل آنها پرداخته شد و برپایه یافته های موجود معلوم شد که: الف) مطهری درمجموع با ایجاد عادات در متربی موافق است و حتی عادت را یکی از روش های تربیتی می داند؛ ب) وی برای تبیین دیدگاه برگزیده خود در اقدامی ابتکاری، عادت را به فعلی (تکرار تأثیر و فعل/ مثبت) و انفعالی (تکرار تأثر و انفعال/ منفی) تقسیم کرده است؛ 3) بنا بر قول مشهور، کانت عادت را برای تربیت، زیانبار خوانده است؛ ج) به نظر نگارنده، کانت بی آنکه عنوان کند یا حتی متوجه باشد، از عادت چنان یاد کرده است که گویی به تقسیم عادت به فعلی و انفعالی باور دارد و اولی را بخشی از تربیت و دومی را مخالف آن می داند؛ د) بنابراین و به ادعای بی سابقه این مقاله، نگرش مطهری و کانت نسبت به عادت و تربیت (با چشم پوشی از جزئیات)، بسیار به هم نزدیک و بلکه یکی است. <br clear="all" /> [1] .Immanuel Kant
تبیین مفهومی زنجیره غذایی بر اساس شاخص های غذای طیّب در قرآن کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
165-179
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: طراحی فرایندها و نظام های تمدنی بر اساس مبانی قرآنی یکی از مسائل اصلی حوزه های معرفتی و مدیریتی در جامعه اسلامی است. تغذیه از حیاتی ترین فرایندهای زندگی است و بر اساس مبانی اسلامی در تأمین سعادت دین و دنیای انسان نقش کلیدی دارد. از دیدگاه جهان بینی اسلامی، تغذیه بر جسم، فکر و ایمان انسان اثر می گذارد. ازاین رو، هدف این پژوهش تبیین مفهومی زنجیره غذایی بر اساس شاخص های غذای طیّب در قرآن کریم بود. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی است که در آن به استناد آیات قرآن کریم و با تکیه بر تفاسیر به یکی از جنبه های مغفول تغذیه پرداخته شده است. برای تحلیل واژه طیّب، نخست معنای لغویِ آن در آثار لغت شناسان بررسی شد و از مجموع آرای آنان معنایی جامع و مانع به دست آمد. برای دستیابی به استاندارد غذای طیّب، این واژه در قرآن کریم تحلیل و بررسیِ معناشناختی شد و از طریق ترسیم شبکه معنایی، هسته معناییِ آن استخراج و بر پایه آن، شاخص های غذای طیّب استخراج شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : غذای طیّب غذایی پاک و تکوینی است که با ساختار بدن هماهنگی کامل دارد و لذت بخش، مطابق با ذائقه، مطبوع، دارای اثر مفید و سازنده برای جسم و روح و غیرمضر و غیرمخرب است. حلال چیزى است که ممنوعیتى نداشته باشد و طیّب به چیزهاى پاکیزه گفته مى شود که موافق طبع سالم انسانى است، نقطه مقابل خبیث که طبع آدمى از آن تنفر دارد. از نظر مفهومی، غذای طیّب غذای حسن، مفید، سالم و بدون ضرر، حلال، پاک، متناسب با مزاج، بدون آلودگی ظاهری و باطنی و غذایِ با ارزشِ غذایی کامل است. نتیجه گیری : شاخص های غذای طیّب عناصر اصلی استانداردی جامع و فرایندی برای کل زنجیره تولید تا مصرفِ مواد غذایی است که استانداردی با کیفیت برتر برای بهینه سازی فرایندهای غذایی محسوب می شود.
تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی با روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. از میان منابع اسلامی و کتب معتبر دینی و حدیثی، 7 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، دگر دوستی، دگر تقدم گری و برآوردن انتظارات معقول و مشروع، برای انصاف استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل مفهومی به تحلیل مؤلفه های انصاف پرداخته و با استفاده از روش های کمّی به بررسی اعتبار محتوای بسته آموزشی پرداخته شده است؛ لذا برای بررسی روایی مؤلفه ها، به همراه منابع آنها با استفاده از شاخص CVI و CVR فرمی آماده گردید. آن فرم در معرض آرا و نظر کارشناسان دارای مدرک دکترا در رشته روان شناسی و رشته راهنمایی و مشاوره، قرار گرفت. نتایج نشان داد که 4 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، تأیید گردید. بر اساس منابع اسلامی برای هر یک از مؤلفه ها تکنیک هایی به عنوان محتوای جلسات بسته آموزشی با هدف کاهش تعارضات زناشویی تدوین گردید. کارشناسان، محتوای بسته آموزشی را ارزیابی نمودند که با استفاده از شاخص CVI، تمامی تکنیک ها تأیید گردید.
مقایسه مفهومی پایگاه های شخصیت با مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه «پایگاه های شخصیت» با «مراتب نفس» بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است که با «روش تحلیل کیفی متون» و رعایت «قواعد و ضوابط تفسیر» و «رویکردی میان رشته ای» صورت گرفته است. از نتایج این پژوهش، استخراج الگوی مفهومی مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است. الگوی استخراج شده می تواند تناظری برای درک بهتر پایگاه های شخصیت در نظریه روان تحلیل گری با مراتب نفس ارائه کند. از این رو، می توان «نفس ملهمه» و «نفس عاقله» را متناظر با ساختار «من»، «نفس مسوله» و «نفس اماره» را متناظر با ساختار «نهاد» و «نفس لوامه رحمانی» و «نفس لوامه شیطانی» را متناظر با ساختار «فرامن» در نظر گرفت. در روان تحلیل گری، برای مراتب نفس «مطمئنه، راضیه و مرضیه» به علت تفاوت مبانی انسان شناسی، تناظری قابل تصور نیست. تفاوت دیگر بین دو رویکرد، ترتیب تحقق و ایجاد آن هاست به گونه ای که نفس ملهمه اولین مرتبه نفس است، اما در روان تحلیل گری، نهاد اولین مرتبه وجودی روان است.
مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، از نوع علّی مقایسه ای است که با هدف مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی، با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا انجام شد. جامعه آماری،کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند بود که نمونه اولیه شامل 360 نفر براساس جدول کرجسی مورگان، به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و سپس، (108 نفر) افراد افسرده غیربالینی شناسایی و در مرحله بعد، 70 نفر افسرده، با توجه به میانگین سبک های دلبستگی به خدا، در سبک های مختلف دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک، اجتناب شناختی سکستون و دوگاس و پرسش نامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک. نتایج نشان داد افراد افسرده دارای سبک ایمن به خدا، نسبت به افراد دارای سبک های اجتنابی و دوسوگرا، در تمامی مؤلفه های اجتناب شناختی به طور معناداری نمرات پایین تری به دست آورند. بنابراین، با داشتن سبک دلبستگی ایمن به خدا می توان، زمینه کاهش راهبردهای اجتناب شناختی را فراهم ساخت که حاکی از اهمیت نقش دلبستگی به خدا در ارتباط با رابطه مفهومی اجتناب شناختی و افسردگی می باشد.
نقش همانندی/ تضاد ویژگی شخصیتی درون گرایی/برون گرایی و پایبندی مذهبی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش همانندی/ تضاد ویژگی شخصیتی درون گرایی/ برون گرایی و پایبندی مذهبی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی می باشد و به روش پس رویدادی انجام شده است. بدین منظور، 232 نفر (116 زوج) از دانشجویان دانشگاه بجنورد و دانش پژوهان مؤسسه امام خمینی ره که حداقل یک سال از زندگی مشترک آنها گذشته بود، با استفاده از پرسش نامه های «شخصیت نئو» کاستا و مک کری، «پایبندی مذهبی» جان بزرگی و «رضایت زناشویی اسلامی» جدیری مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها به کمک شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T، آزمون F، آزمون LSD و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان می دهد که ویژگی شخصیتی درون گرایی/ برون گرایی تأثیر خاص و معناداری بر سطح رضامندی زناشویی ندارد. همچنین میان همانندی/ تضاد این ویژگی شخصیتی با رضامندی زناشویی نیز رابطه ای پیدا نشد. بنابراین، ترکیب مطلوبی از زوجین را برای پیش بینی بیشترین سطح رضامندی زناشویی نمی توان ارائه داد. نتیجه دیگر اینکه در زوجینی که از نظر درون گرایی/ برون گرایی با یکدیگر متفاوت بودند، پایبندی آنان به مذهب نیز متفاوت می شد. همچنین افراد درون گرا و برون گرا در میزان پایبندی مذهبی متفاوت اند، اما میان پایبندی مذهبی زوجین با رضامندی زناشویی آنها رابطه معنادار مثبت وجود دارد.
تدوین پروتکل کنترل خودارضایی؛ با تاکید بر رویکرد اسلامی و امکان سنجی آن: «تک آزمودنی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش خودکنترلی با رویکرد اسلامی، در کنترل خودارضایی دختران بود. ابتدا پروتکل کنترل خودارضایی، براساس خودکنترلی با رویکرد اسلامی تدوین و امکان سنجی آن مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، شامل کلیه دختران مجرد 16 تا 20 سال دبیرستان های روزانه، شبانه و بزرگ سالان بودند که بیش از 3 بار در هفته، حداقل از یکسال گذشته خودارضایی داشتند. برای نمونه گیری، از نمونه در دسترس و هدفمند استفاده شد (2 نفر، 18 و 16 ساله). هر دو آزمودنی، در ابتدا و انتهای دوره درمان، پرسش نامه های اضطراب بک (BAI) و پرسش نامه افسردگی بک (BDI-II) را تکمیل کردند. همچنین، 6 جلسه مشاوره فردی «پروتکل کنترل خودارضایی با تأکید بر رویکرد اسلامی» دریافت کردند و به مدت 4 هفته، پیگیری درمان انجام شد. نتایج نشان داد استفاده از پروتکل کنترل خودارضایی با تأکید بر رویکرد اسلامی، در هر دو آزمودنی باعث کاهش رفتار خودارضایی شد. همچنین مقایسه نتایج پرسش نامه های اضطراب و افسردگی در مراجعان نشان دهنده کاهش افسردگی آنها بود. در نتیجه، استفاده از «پروتکل کنترل خودارضایی با تأکید بر رویکرد اسلامی»، منجر به حذف این رفتار در نوجوانان می شود.
الگوی ساختاری رابطه جهت گیری مذهبی و نشانه های سلامت روانی با میانجی گری خوش بینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه متغیرهای جهت گیری مذهبی و نشانه های سلامت روانی با واسطه گری خوش بینی انجام شده، که از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا، روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی به کار برده است. در این پژوهش، متغیر جهت گیری مذهبی به عنوان متغیر پیش بین سلامت روان و خوش بینی نیز به عنوان متغیر میانجی رابطه بین این دو متغیر در نظر گرفته شده است. از میان جامعه آماری پژوهش که شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94- 1393 در مراکز دانشگاهی دولتی، غیردولتی و غیرانتفاعی، آزاد اسلامی و پیام نور استان قزوین بودند، تعداد 380 نفر زن به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری گزینش شدند. خوش بینی، سلامت عمومی و جهت گیری مذهبی، به ترتیب با پرسش نامه های جهت گیری زندگی (LOT-R)، سلامت روانی (GHQ) و جهت گیری مذهبی آلپورت ارزیابی شدند. پایایی پرسش نامه ها بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب، 85/0، 79/0 و 83/0 محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادله های ساختاری (SEM) پردازش آماری گردید. نتایج نشان داد که بین جهت گیری مذهبی درونی و خوش بینی رابطه مثبت معناداری و همچنین رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و مؤلفه های سلامت روان (علائم اضطرابی و افسردگی)، منفی معنادار می باشد همچنین مسیر جهت گیری مذهبی تنها به طور غیرمستقیم از طریق خوش بینی کاهش دهنده اضطراب، افسردگی، و جسمانی سازی است. نکته قابل توجه عدم معناداری مسیر بین جهت گیری مذهبی با مؤلفه های سلامت روانی می باشد، که حاکی از فرایند واسطه گری خوش بینی است. به عبارت دیگر، جهت گیری مذهبی به طور مستقیم بر کاهش سلامت روان تأثیر نمی گذارد؛ بلکه از طریق افزایش خوش بینی در جهت کاهش اضطراب، افسردگی و جسمانی سازی پیش می رود.
مدل مفهومی انسان کریم بر اساس منابع دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کرامت مفهومی اساسی در متون دینی، اخلاقی و روانشناسی است و مبنایی تعیین کننده برای تعالی و رشد انسان به شمار می رود. هدف این پژوهش تدوین مدل مفهومی انسان کریم بر اساس منابع دینی است و در پی آن است تا ویژگی های انسان کریم را در منابع اسلامی شناسایی کند. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر روش فهم روان شناختی متون دینی است. یافته های پژوهش نشان داد که در مدل مفهومی انسان کریم دو ویژگی حیا و صبر ویژگی های زیربنایی برای رفتار کریمانه به شمار می آیند و این دو ویژگی مبنای شکل گیری رفتار فرد کریم در سه ساحت؛ مواجهه با امکانات، مواجهه با نیازها و روابط بین فردی است. بر اساس مدل پیشنهادی مشخص شد که در هر ساحت ویژگی های منشی مختلفی همچون قناعت برای ساحت مواجهه با امکانات؛ جود، احسان و ایثار برای ساحت مواجهه با نیازها؛ و حسن خلق، شکر، وفا، عفو، صفح، غفران، کظم غیظ، تغافل و انخداع برای ساحت روابط بین فردی وجود دارد که رفتار کریمانه را در همه این ساحت ها موجب می شود. نتیجه آن که وجود مجموعه این ویژگی ها و خصوصیات رفتاری، الگوی انسان سالم را از منظری روان شناختی فراهم می آورد که فرد را در مواجهه با مشکلات توانمند می سازد.
اعتباریابی و رواسازی آزمون جهت گیری مذهبی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف اعتباریابی و رواسازی آزمون جهت گیری مذهبی، با تکیه بر اسلام در نوجوانان دبیرستانی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی به شیوه اکتشافی بود. جامعه آماری، دانش آموزان دبیرستان های شهر قم (15-20 سال) که 578 نفر از آنان، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: آزمون جهت گیری مذهبی و آزمون سبک زندگی اسلامی. داده ها، با روش تحلیل عاملی اکتشافی، با شیوه تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل مانوا تحلیل شدند. بررسی روایی محتوایی و صوری، به اصلاح 2 سؤال و حذف 3 سؤال نامتناسب برای نوجوانان انجامید. ضریب آلفای کرونباخ آزمون، برابر با 91/0 به دست آمد. تعداد عوامل در نمونه جمعیت نوجوان، دارای 4 عامل است که بر خلاف نسخه اصلی و اجراشده در میان بزرگسالان است که مشتمل بر دو عامل بود. این عامل ها، 34 درصد واریانس جهت گیری مذهبی در نوجوانان را تبیین کرد. در نتیجه تحلیل عاملی، 14 سؤال به عنوان سؤال های نامناسب حذف شدند. روایی همزمان آزمون جهت گیری مذهبی با آزمون سبک زندگی اسلامی نیز (70/0)، از طریق ضریب همبستگی پیرسون به دست آمد. با توجه به روایی عاملی، روایی همگرا و اعتبار مناسب آزمون جهت گیری مذهبی در میان نوجوانان، استفاده از آن در پژوهش های مربوط به نوجوانان توصیه می گردد.
خودمراقبتی از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
خودمراقبتی شامل اعمالی اکتسابی، آگاهانه و هدف دار است که فرد برای سلامت خود، فرزندان و خانواده اش انجام می دهد تا در اثر آن از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی خود و اطرافیانش حفاظت کند و نیازهای جسمی، روانی و اجتماعی خود و آنان را برآورده سازد؛ همچنین، از بیماری ها یا حوادث پیشگیری، بیماری های مزمن خود و خانواده را مدیریت؛ و از سلامت خود و خانواده اش بعد از ابتلا به بیماریِ حاد یا ترخیص از بیمارستان، حفاظت کند
بررسی سلامت معنوی بر مبنای حیات طیّبه قرآنی مطابق دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
136-147
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: ازآنجایی که قرآن کریم کتاب زندگی است؛ مدلی از زندگی با عنوان «حیات طیّبه» به جامعه بشری معرفی نموده که در آن سلامت و بقای معنوی جامعه انسانی بر اساس اصول اخلاقی تضمین شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مدل زندگی قرآنی و تبیین مبانی آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی بود. روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی-تحلیلی از نوع کتابخانه ای است. داده های پژوهش با جست وجوی واژگان حیات، حیات طیّبه، مراتب حیات، سلامت معنوی و آیت الله جوادی آملی در قرآن و متون دینی جمع آوری و تحلیل شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که آیت الله جوادی آملی طبق یافته های قرآنی در یک تقسیم بندی زندگی را به سه نوع حیات محسوس طبیعی (حیوانی)، حیات معقول و حیات حقیقی (حیات طیّبه) دسته بندی کرده است. وی حیات حیوانی را جزء حیات انسانی ندانسته و مرتبه اول حیات حقیقی انسان را حیات معقول و مرتبه بالاتر را همان حیات طیّبه قرآنی معرفی کرده است و جهت تحقق این مدل از زندگی، سه راهکار «تزکیه عقل»، «تزکیه روح» و «تضحیه نفس» را با استفاده از قرآن کریم و روایات اسلامی، مطرح ساخته است. نتیجه گیری: به نظر آیت الله جوادی آملی افرادی که خواهان رسیدن به آرامش و سلامت روحی، روانی و حتی جسمانی و همچنین مشتاق زندگی متعادل و رو به تعالی و در صدد دوری از اختلال های روانی مثل اضطراب و افسردگی هستند، باید در مسیر حیات طیّبه قرآنی حرکت نمایند. این حیات قرآنی با تمام مراتب آن ضمن اینکه جنبه پیش گیرانه نسبت به آسیب های روحی و روانی دارد، جنبه درمانگری و شفا بخشی نیز دارد. شاخصه اصلی این حیات پاکی روح و بازگشت به نهاد حقیقی درونی خود (فطرت) است.
ایمنی و بهداشت مواد غذایی از منظر اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131-143
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: ارتباط غذا با سلامت روح و جسم از مسائلی است که در جهان بینی توحیدی و مکتب اسلام به آن اشاره شده است. آیه «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآَنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» مؤید اثر گذار ی آموزه های دینی در مفهوم ایمنی غذایی است. هدف این مطالعه بررسی رهنمودهای قرآنی در زمینه ایمنی و بهداشت مواد غذایی از منظر اسلام بود. روش کار: این مطالعه مروری با هدف تحقیق در نظام سلامت از طریق بررسی های کتابخانه ای منابع معتبر و آموزه های دینی، بر گزیده ای از آیات قرآنی ، احادیث معتبر معصومان (ع) ، تفاسیر قرآنی مهم و کتاب هایی در شرح احادیث و روایات مرتبط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی در پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی؛ با اتکا بر ابزار گردآوری، مطالعه، تفحص و تعمق و با الهام گیری از آموخته های حکیمان تمدن اسلامی به رهنمودهای ایمنی و بهداشت مواد غذایی انجام شد. پس از دسته بندی، تجزیه و تحلیل و یکپارچه سازی نتایج گزارش شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: حدود 250 آیه قرآنی و ده ها روایت از معصومان (ع) ب ر اهمیت غ ذا و تغذیه دلالت می کند. در قرآن کریم ۴۸ بار واژه طعام، ۱۰۷ بار واژه اکل و ۳۹ بار واژه شراب آورده شده که در آیات مرتبط با طعام، شش بار به حلال بودن غذاها اشاره؛ و در تفاسیر مختلف به اهمیت تغذیه جسم در روح تأکید شده است. نگرش به غذا به عنوان آیه ای در شناخت خدا، باورمندی به رازقیت الهی، برخورداری از نیت الهی در مصرف، ادای حقوق نیازمندان به هنگام مصرف، پاکیزگی غذا، تنوع غذایی، التزام به غذای حلال و پرهیز از غذای حرام مهم ترین راهبردهای نگرشی و رفتاری ایمنی غذایی با نگاه اسلامی است. به علاوه، از مهم ترین نتایج التزام راهبردهای ایمنی غذایی، کرامت انسان شمرده شده است. نتیجه گیری: از آنجا که در آموزه های وحیانی، تغذیه سالم شامل جنبه های جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی است؛ ضروری است سیاست گذاران عرصه سلامت به رویکرد تغذیه ای اسلام توجه کنند تا سلامت همه جانبه واقعی یا جامع نگر در جامعه حاصل گردد.
رابطه آرزوها و رضایت از زندگی با تأکید بر مقایسه مدل اسلامی عملکرد آرزوها و نظریه خودمختاری: یک بررسی مفهومی و میدانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رابطه بین آرزوها و رضایت زندگی با تأکید بر مقایسه مدل اسلامی عملکرد آرزوها و نظریه خودمختاری در زمینه آرزوها انجام شد. روش پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای و میدانی استوار بود و نمونه آماری آن شامل 250 دانشجو بوده، که از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در بخش کتابخانه ای منابع دست اول اسلامی و در بخش میدانی پرسشنامه های شاخص آرزو گروزت و همکاران (2005) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) بودند. مرور منابع نشان داد که در منابع روان شناختی دست کم به سه دیدگاه درباره رابطه آرزوها و رضایت زندگی می توان دست یافت؛ وجود رابطه، عدم رابطه، و رابطه دوگانه براساس آرزوهای درونی−بیرونی. نظریه خودمختاری به تأثیر مثبت آرزوهای ذاتی بر رضایتمندی زندگی و در مقابل به تأثیر منفی آرزوهای بیرونی اذعان دارد. براساس مدل اسلامی عملکرد آرزو مشتمل بر دو خرده سیستم رویکردیِ عقل مدار و اجتنابیِ جهل مدار بوده، و به واسطه سه فرایند بسط أمل، قصر أمل و طول أمل به فعالیت می پردازد؛ رابطه آرزوها و رضایت زندگی فرایندی دوگانه دارد؛ در فرایند نخست با میانجی گری سازه عقل، آرزوها نقش افزایشی در رضایت زندگی داشته و در فرایند دوم با میانجی گری سازه جهل، آرزوها نقش کاهشی در رضایت زندگی دارد. نتایج این پژوهش در بخش میدانی، مهر تأییدی بر دیدگاه اسلام در زمینه رابطه آرزوها و رضایت زندگی است.
تغییر نگرش در زندگی به مثابه پیشگیری و درمان اندوه؛ بررسی دیدگاه کندی، رازی و ابن حزم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
144-152
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: برخی از فیلسوفان مسلمان تلاش نموده اند با تمرکز بر مبانی عقلی راهکارهایی برای پیشگیری و درمان بنیادین اندوه یا حزن دنیوی معرفی نمایند. این مهم در اندیشه کندی که نخستین فیلسوف مسلمان است به چشم می خورد. فیلسوفان دیگر نظیر رازی و ابن حزم نیز تلاش کرده اند به صورت ژرف تری به این مسئله مهم بپردازند. به همین دلیل، هدف مؤلف در این مقاله پرداختن به راهکارهای کندی، رازی و ابن حزم برای کنترل اندوه دنیوی بود. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه ای است که با روش توصیفی-تحلیلی سامان یافت و تلاش شد تا با تمرکز بر آثار کندی، رازی و ابن حزم به پیشگیری و درمان بنیادین اندوه پرداخته شود. مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته های پژوهش از وجود راه حل منطقی و البته تطبیق پذیر بر متون دینی در آثار کندی، رازی و ابن حزم حکایت داشت. بر این اساس، هر یک از کندی، رازی و ابن حزم عامل اصلی اندوه را اشتباه انسان ها در جهان بینی می دانند. به عبارتی دیگر، درگیر شدن انسان ها در مادیات موجب می شود نفس به این ویژگی متصف شود؛ در این هنگام باید نگرش به زندگی واکاوی شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، اگر انسان بتواند از زندگی مادی خود نگرش منطقی اتخاذ نماید و در رفتار به درستی گام بردارد می تواند اندوه دنیوی را کنترل؛ و سرور را جایگزین آن کند.