آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

این جستار در پی بررسی رابطه عادت با تربیت از دیدگاه مرتضی مطهری (1298−1358ه.ش) و امانوئل کانت[1] (1724−1804م)، فیلسوف آلمانی است تا از این رهگذر معلوم شود: تربیت چگونه تعریف می شود؛ عادت چه تعریفی دارد و چه نسبتی میان عادت و تربیت حاکم است. در این پژوهش بنیادی−تاریخی که به روش توصیفی−تحلیلی انجام شده است، برای بازشکافت دیدگاه مطهری و کانت درباره عادت و نسبت آن با تربیت، به گردآوری اطلاعات لازم و تحلیل آنها پرداخته شد و برپایه یافته های موجود معلوم شد که: الف) مطهری درمجموع با ایجاد عادات در متربی موافق است و حتی عادت را یکی از روش های تربیتی می داند؛ ب) وی برای تبیین دیدگاه برگزیده خود در اقدامی ابتکاری، عادت را به فعلی (تکرار تأثیر و فعل/ مثبت) و انفعالی (تکرار تأثر و انفعال/ منفی) تقسیم کرده است؛ 3) بنا بر قول مشهور، کانت عادت را برای تربیت، زیانبار خوانده است؛ ج) به نظر نگارنده، کانت بی آنکه عنوان کند یا حتی متوجه باشد، از عادت چنان یاد کرده است که گویی به تقسیم عادت به فعلی و انفعالی باور دارد و اولی را بخشی از تربیت و دومی را مخالف آن می داند؛ د) بنابراین و به ادعای بی سابقه این مقاله، نگرش مطهری و کانت نسبت به عادت و تربیت (با چشم پوشی از جزئیات)، بسیار به هم نزدیک و بلکه یکی است. <br clear="all" /> [1] .Immanuel Kant

تبلیغات