فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۵۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه بود. طرح پژوهش علی - مقایسه ای بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از زنان فعال و 40 نفر از زنان غیرفعال در امور خیریه شهر اراک بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس بخشودگی خانواده و شیوه سنجش عملکرد خانواده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دادند مؤلفه های بخشودگی خانواده و ابعاد عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تفاوت معناداری داشتند؛ به طوری که گروه فعال در امور خیریه در مؤلفه های بخشودگی خانواده نمرات بالاتری و در ابعاد عملکرد خانواده نمرات پایین تری (عملکرد بهتری) را نسبت به گروه غیرفعال کسب کردند. می توان گفت فعالیت زنان در امور خیریه با افزایش بخشودگی خانواده و بهبود عملکرد خانواده مرتبط است و به عنوان یک فعالیت نوع دوستانه در ارتباط با این متغیرها مهم است.
نقش طرحواره های بنیادی و جبرانی در پیش بینی بخشش خود و دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، پیش بینی بخشودگی خود و دیگری براساس طرحواره های بنیادین و جبرانی در بین دانشجویان دانشگاههای تهران بود؛ به همین منظور، تعداد 407 نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از دو پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره ها و بخشودگی خود و دیگری استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین طرحواره های بنیادین و جبرانی و نبخشیدن خود و دیگری رابطه مثبت معنادار وجود داشت. همچنین، نتایج نشان دادند طرحوار های بنیادین به صورت معناداری بخشودگی را پیش بینی کردند؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت ناتوانی فرد در بخشش خود و دیگری می تواند ریشه در تجارب گذشته داشته باشد که طرحواره ها را شکل داده اند. نقش طرحواره های بنیادین در شکل گیری ناتوانی فرد برای بخشش از منظر بالینی و پژوهشی بحث شد.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. در این پژوهش، سه کودک کم شنوای پیش دبستانی شرکت داشتند که با روش نمونه گیری دردسترس از یک مرکز توانبخشی مادر و کودک کم شنوا در شهر اصفهان انتخاب شدند. ابتدا سه بار مقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد. مشخص شد ثباتی نسبی در نمرات وجود دارد. سپس مداخله در 8 جلسه اجرا شد. بعد از هر جلسه یک بار مشارکت کنندگان، ارزیابی و سه هفته بعد، همان پرسشنامه سه بار با فاصله زمانی دو روز در میان به عنوان مرحله پیگیری اجرا شدند. داده ها با روش تحلیل دیداری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی مؤثر و معنادار است. درصد ناهمپوشی برای هر سه مشارکت کننده 100% به دست آمد. همچنین، تأثیر درخور توجه مداخله در وضعیت پیگیری مشهود بود. بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین باعث بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوای پیش دبستانی شد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود از این نوع بازی درمانی برای بهبود ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان کم شنوا استفاده شود.
تأثیر آموزش بخشایش گری در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اصلاح روابط والد – کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش بخشایش گری در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اصلاح روابط والد - کودک انجام گرفت. 30 نفر از مادران دارای کودک نارسایی توجه – بیش فعالی از ناحیه 4 و 1 تبریز انتخاب شدند. کودکان این مادران درحال تحصیل در پایه دوم و سوم ابتدایی در سال تحصیلی 98-99 بودند. 15 نفر از آنها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. روش این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود و آموزش برنامه بخشایش گری در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تعامل والد - کودک جرارد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر بهره گرفته شد. نتایج، تفاوت معنی داری در خرده مقیاس های کیفیت تعامل والد - کودک یعنی حمایت والدینی، رضایت از فرزندپروری، مشارکت در فرزندپروری و ارتباط با فرزند گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و نیز در دوره پیگیری نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که آموزش بخشایش گری سبب بهبود اصلاح روابط والد - کودک در مادران کودکانی با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی می شود و این برنامه مداخله آموزشی می تواند در مراکز مشاوره به منظور اصلاح روابط والد - کودک استفاده شود.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد انجام شد. پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به حجم 40 نفر از بین 123 مرد وابسته به مواد شهر اسلام شهر در سال 1398 به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های خودشفقتی رایس، پومایر، نف و وان گوچت و تنظیم هیجان گرانفسکی و کرایج را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند . گروه آزمایش، طی 14 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مثبت نگری قرار گرفت و گروه کنترل، آموزشی ندید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیری انجام گرفت. نتایج نشان دادند آموزش مثبت نگری به افزایش خودشفقتی و تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون منجر شد و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز به افزایش خودشفقتی و تنظیم هیجان منجر شد که نشان دهنده تداوم اثربخشی آموزش مثبت نگری بود. با توجه به نتایج پژوهش، می توان از روش آموزش مثبت نگری برای مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد برای بهبود خودشفقتی و تنظیم هیجان استفاده کرد.
نقش سرمایه روانشناختی بر توانایی حل مسئله اجتماعی با میانجی گری ترجیحات فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی نقش سرمایه روانشناختی و توانایی حل مسئله اجتماعی با توجه به میانجی گری ترجیحات فکری بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و حجم نمونه با توجه به تعداد افراد جامعه و براساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. آزمودنی ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و درون هر خوشه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های حل مسئله اجتماعی، سرمایه روانشناختی و ترجیحات فکری استفاده شد. نتایج نشان دادند سرمایه روانشناختی، تغییرات حل مسئله اجتماعی را به طور مستقیم تبیین می کند. همچنین، سرمایه روانشناختی به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر میانجی ترجیحات فکری بر متغیر توانایی حل مسئله اجتماعی تأثیر دارد که بیشترین تأثیر را در این مدل داراست. همچنین، نتایج نشان دادند مدل انتخابی با داده ها برازش دارد؛ بنابراین، سرمایه های روانشناختی به عنوان یک ظرفیت روانی مطلوب و با بهره گیری از ترجیحات فکری، بر توانایی راه حل یابی افراد تأثیر می گذارد و آن را تسهیل می کند.
اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری وخردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ،بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی بر تاب آوری و خردمندی دانش آموزان دختر در ابرکوه بود . پژوهش از نوع مداخله با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) همراه با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفراز دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان ابرکوه، درسال تحصیلی 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. این افراد بر اساس گمارش تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل به تعداد مساوی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از مقیاس تاب آوری کانر – دیویدسون و پرسشنامه خردمندی آردلت استفاده شد. این ابزار ابتدا برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون ، اجرا شدند. سپس آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی به عنوان متغیر مستقل پژوهش در 12جلسه 90دقیقه ای برای گروه آزمایش اجراشد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، بار دیگر دو ابزار پژوهش برای هر دو گروه مداخله و کنترل ، به عنوان پس آزمون و سپس 3 ماه بعد به عنوان پیگیری ، اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی چشم انداز زمان و ذهن آگاهی در افزایش تاب آوری وخردمندی در دختران دانش آموز، تاثیر مثبت و معناداری دارد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 40 دانش آموز پسر دوره دوم متوسطه در منطقه 2 شهر تهران در نیم سال اول سال تحصیلی 1399- 1398 بودند که به روش چندمرحله ای از دو مدرسه انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی (شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی) هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی، و محمدی فر پاسخ دادند، سپس آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی در 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره (مانکووا) تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی، تغییرات پایداری در میزان شادکامی و مشارکت اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری ایجاد می کند. تغییرات ایجادشده در شایستگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل صرفاً در مرحله پس آزمون معنا دار بود؛ اما در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری نداشت؛ بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان، از آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی استفاده شود.
تأثیر رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی با نقش میانجی روحیه در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی با نقش میانجی روحیه در محیط کار انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. تعداد 178 معلم تربیت بدنی شهر زاهدان به شیوه نمونه گیری تصادفی - طبقه ای ازطریق پرسشنامه های رهبری امنیت مدار، روحیه در محیط کار و نشاط سازمانی مطالعه شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. ضریب همبستگی رهبری امنیت مدار با نشاط سازمانی و روحیه در محل کار مثبت و معنادار بود و همچنین، ضریب همبستگی بین روحیه در محل کار و نشاط سازمانی مثبت و معنا دار بود. اثر مستقیم رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی، اثر مستقیم رهبری امنیت مدار بر روحیه و اثر مستقیم روحیه بر نشاط سازمانی مثبت و معنادار بود. همچنین، اثر غیر مستقیم رهبری امنیت مدار بر نشاط سازمانی با میانجی گری روحیه مثبت و معنادار بود؛ بنابراین، مدیران مدارس ازطریق گسترش امنیت روانی، برقراری روابط انسانی و صمیمانه، تقویت احساس تعلق و شایستگی معلمان و توسعه فرهنگ گفتمان و همکاری، نقش مهمی در افزایش روحیه و نشاط سازمانی معلمان دارند.
نقش ذهن آگاهی بر خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا با میانجی گری معنا در زندگی در تمرین کنندگان یوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان از دیرباز در پی یافتن معنا در زندگی بوده است که از میان روش های مختلف، تمرینات معنوی یکی از راههای رسیدن به معنا است. ذهن آگاهی یکی از همان تمرینات معنوی است. همچنین، خوداستعلایی و پرورش فضایل نیز همیشه از اهداف عالیه بشر بوده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش ذهن آگاهی بر خوداستعلایی، معنا در زندگی و بهزیستی فضیلت گرا و ارائه مدل نهایی از روابط میان متغیرها انجام شد. در این پژوهش، تعداد 305 نفر از تمرین کنندگان فعال یوگا شامل 247 نفر زن و 58 نفر مرد شرکت کردند و نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه بهزیستی فضیلت گرا، مقیاس ذهن آگاهی، مقیاس خوداستعلایی و پرسشنامه معنا در زندگی پاسخ دادند. نتایج ارزیابی داده ها ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری دلالت بر برازش مدل مفهومی پژوهش داشت و نشان داد ذهن آگاهی به صورت مستقیم بر معنا در زندگی، خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، در این مدل، ذهن آگاهی ازطریق نقش میانجی گر معنا در زندگی، اثر علّی مثبت و معناداری بر خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا داشت و میزان درخور توجهی از تغییرات آنها را تبیین کرد. درنهایت، یافته های این پژوهش بستری را برای شناخت بیشتر همبسته های حضور معنا در زندگی فراهم می کند و می تواند زمینه ساز شناخت بیشتر پژوهشگران از مؤلفه های مرتبط با معنا در زندگی باشد.
تدوین مدل سرزندگی تحصیلی براساس معنا در زندگی با میانجی گری شادکامی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزندگی تحصیلی، یکی از سازه های مثبت روانشناسی است که پژوهشگران در حوزه تحصیلی به آن توجه داشته اند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل سرزندگی تحصیلی براساس معنا با میانجی گری شادکامی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر همدان بود. روش تحقیق، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. حجم نمونه 370 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر همدان بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های سرزندگی تحصیلی، معنای زندگی و شادکامی آکسفورد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان دادند معنا بر سرزندگی تحصیلی و شادکامی اثر مستقیم و مثبتی دارد. شادکامی نیز بر سرزندگی تحصیلی اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین، شادکامی نقش میانجی معناداری در رابطه بین معنا و سرزندگی تحصیلی دارد. با توجه به اینکه معنا در ایجاد انگیزه نقش داشته است، باعث تلاش بیشتر می شود که نتیجه آن، کسب اهداف مطلوب و احساس شادکامی خواهد بود و شادکامی باعث احساس مثبت و شادابی در محیط تحصیلی و به دنبال آن، افزایش سرزندگی تحصیلی می شود.
نقش اضطراب دچارشدن به بیماری کووید 19 بر سلامت روان و کیفیت زندگی با میانجیگری امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویروس کرونا تأثیر گسترده ای بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، ارتباطات، محیط و زندگی شخصی انسان ها داشته است. درک دقیق این تأثیرات گسترده و طرح ریزی مداخلات مناسب مستلزم مطالعات میان رشته ای است؛ ازاین رو، مطالعه حاضر در راستای بررسی تأثیرات روانشناختی کرونا ویروس و عوامل محافظت کننده روانشناختی در برابر آسیب های ناشی از آن انجام شد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر اضطراب دچارشدن به ویروس کرونا بر سلامت روان و کیفیت زندگی با میانجیگری امیدواری در کاربران فضای مجازی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و برای آزمون روابط بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. ۲۳۰ نفر از کاربران فضای مجازی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه سلامت روان، پرسشنامه کیفیت زندگی و مقیاس امیدواری بودند. یافته های پژوهش نشان دادند اضطراب کرونا بر سلامت روان و کیفیت زندگی تأثیر منفی معنادار دارد و امیدواری بر سلامت روان و کیفیت زندگی تأثیر مثبت معناداری دارد. همچنین، نقش میانجی گر امیدواری در اضطراب دچارشدن به ویروس کرونا بر سلامت روان و کیفیت زندگی معنادار بود؛ درنتیجه، امیدواری با کاهش اضطراب دچارشدن به ویروس کرونا، سلامت روان و کیفیت زندگی را ارتقا می دهد.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادر و برنامه مداخله ویژه کودکان طلاق بر تاب آوری کودکان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود ظرفیت های کودکان برای مقابله کارآمد با پیامدهای طلاق مورد نظر است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادر و برنامه مداخله ویژه کودکان طلاق بر تاب آوری کودکان طلاق انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. از مادران مطلقه مراجعه کننده به کلنیکی در شهر تهران جهت آموزش فرزندپروری در سال 1399 تعداد 45 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 15 کودک در گروه مداخله برنامه ویژه کودکان طلاق، 15 مادر در برنامه آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادر و 15 مادر در گروه کنترل حضور داشتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری انگار و لینبرگ بود. مداخله ویژه مادران به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای و برنامه مداخله ویژه کودکان در 15 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. گروه کنترل در مدت اجرای پژوهش هیج مداخله ای دریافت نکرد. از تحلیل واریانس آمیخته برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر دو مولفه تاب آوری (فرد و رابطه با مراقبان) اثربخشی معنادار و پایداری دارند، ولی بر مولفه زمینه تاب آوری اثربخشی معناداری ندارند. همچنین نتایج حاکی از عدم تفاوت معنادار در اثربخشی دو مداخله بود. نتیجه پژوهش بیانگر این بود که با مشارکت مادر یا کودکان در مداخله طلاق می توان در جهت بهبود تاب آوری کودکان طلاق اقدام کرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله تحت سرپرستی سازمان بهزیستی شهر کرمان بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر شفقت را دریافت کرد (8 جلسه 90 دقیقه ای)؛ در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 2 ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و سطوح خودانتقادی تامسون و زاروف استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر شفقت تأثیر معناداری بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی داشته است؛ این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. با توجه به یافته ها آموزش مبتنی بر شفقت یک گزینه مناسب برای بهبود خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و کاهش خودانتقادی است.
اثربخشی برنامه مداخله ای تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی بر خودناتوان سازی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر آموزش برنامه مداخله ای تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر بود. پژوهش، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه بود که پس از غربالگری نمره بالایی در خودناتوان سازی داشتند و براساس نمونه گیری تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تلفیقی اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودناتوان سازی جونز و رودلت پیش از شروع مداخله آموزشی و پس از آن، از افراد هر دو گروه جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان دادند برنامه آموزشی تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی موجب کاهش خودناتوان سازی در سطح معنی داری شد. براساس یافته های پژوهش، آموزش تلفیقی اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی می تواند به عنوان روش مداخله ای مناسب برای کاهش خودناتوان سازی دانش آموزان به کار رود.
نقش جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندیها بر رفتارهای شغلی مولد با میانجیگری استفاده از توانمندیها و رسالت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی برازش الگویی از نقش جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها با رفتارهای شغلی مولد با میانجی گری استفاده از توانمندی ها و رسالت شغلی بود. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان یکی از شرکت های نفتی اهواز بودند که از میان آنها 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش، پرسشنامه های جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها، استفاده از توانمندی ها، رسالت شغلی، عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد انطباقی را تکمیل کردند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین، برای بررسی معنی داری اثرات غیرمستقیم مدل پژوهش، روش بوت - استراپ به کار گرفته شد. نتایج تحلیل ها نشان دادند الگوی پیشنهادی، برازش مناسبی دارند. همچنین، بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد اثر جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها بر استفاده از توانمندی ها و رسالت شغلی، معنی دار و بر عملکرد شغلی، عملکرد انطباقی و رفتار شهروندی سازمانی معنی دار نیست. اثر استفاده از توانمندی ها بر عملکرد شغلی، عملکرد انطباقی و رفتار شهروندی سازمانی معنی دار است. اثر رسالت شغلی بر عملکرد انطباقی و رفتار شهروندی معنی دار است؛ اما بر عملکرد شغلی معنی دار نیست. درنهایت، نتایج نشان دادند تمامی اثرات غیرمستقیم مدل معنی دارند و جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها با میانجی گری رسالت شغلی و استفاده از توانمندی ها بر رفتارهای شغلی مولد تأثیر معنی داری دارد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که جوّ روانشناختی مبتنی بر توانمندی ها تأثیر بسزایی بر پیامدهای سازمانی دارد.
نقش تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان با میانجی گری شوخ طبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی عامل اصلی کاهش کارایی و از دست رفتن نیروی انسانی است و پیامدهای منفی بر ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی در معلمان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه پژوهش تعداد 213 نفر از معلمان مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم شهر مشهد در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های فرسودگی شغلی، تعهد سازمانی و مقیاس شوخ طبعی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، شوخ طبعی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد. علاوه بر این، مسیر تعهد سازمانی به فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی، معنی دار بود. براساس یافته های پژوهش، شوخ طبعی نقش میانجی بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان دارد؛ بنابراین، افزایش شوخ طبعی و ارتقای تعهد سازمانی در معلمان به منظور پیشگیری از فرسودگی شغلی پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری گروهی بر سرمایه های روانشناختی نوجوانان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی - رفتاری بر سرمایه های روانشناختی در نوجوانان با علائم افسردگی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه شامل 51 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال با علائم افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیک های روان پزشکی ساری در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (در هر گروه 17 نفر). پرسشنامه افسردگی کواکس، تاب آوری کانر و دیویدسون، امیدواری اشنایدر، آزمون بازنگری شده جهت گیری زندگی و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه و گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان دادند روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری بر سرمایه های روانشناختی تأثیر معناداری داشته اند؛ اما اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در افزایش مؤلفه امید، بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین، بین دو گروه درمانی با گروه گواه در سرمایه های روانشناختی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. روان درمانی مثبت نگر و درمان شناختی رفتاری با تأکید بر جنبه های مختلف روانشناختی در افزایش سرمایه های روانشناختی مؤثر بودند. همچنین، روان درمانی مثبت نگر احتمالاً ازطریق تقویت تعاملات اجتماعی و هیجانات مثبت و آموزش امید و خوش بینی در افزایش امید مؤثرتر از درمان شناختی رفتاری بود؛ بنابراین، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یکی از مداخلات بالینی مورد استفاده متخصصان و به ویژه مشاوران مدارس برای ارتقای سلامت روان دانش آموزان قرار گیرد.
رابطه علّی سرمایه روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجیگری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی سرمایه روانشناختی با بهزیستی روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری سرمایه اجتماعی انجام شد. نمونه پژوهش حاضر 285 دانشجوی دختر و پسر دوره کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال تحصیلی 1397-1396 دست کم دو ترم از تحصیل آنها گذشته بود. این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف، مقیاس سرمایه اجتماعی دلاویز را تکمیل کردند و معدل تحصیلی برای سنجش عملکرد تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. همچنین، روش بوت استراپ برای آزمودن اثرهای واسطه ای استفاده شد. در مدل پیشنهادی، مسیرهای مستقیم سرمایه روانشناختی به بهزیستی روانشناختی، سرمایه اجتماعی به بهزیستی روانشناختی، سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی معنی دار شدند؛ ولی مسیر مستقیم سرمایه روانشناختی به عملکرد تحصیلی معنی دار نشد. مسیرهای غیرمستقیم سرمایه روانشناختی و عملکرد تحصیلی با میانجی گری سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی و بهزیستی روانشناختی با میانجی گری سرمایه اجتماعی نیز غیر معنی دار شدند؛ بنابراین، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی بر بهزیستی و عملکرد دانشجویان می تواند فراهم کننده زمینه لازم برای طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای برای ارتقای رفتارهای سالم در دانشجویان باشد.
الگویابی بهزیستی ذهنی کارکنان در سازمان: مورد مطالعه، سازمان آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، الگویابی بهزیستی ذهنی برای کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان اصفهان بود. به این منظور، از طرح پژوهش آمیخته (کیفی - کمی) استفاده شد. نمونه مطالعه شده در بخش کیفی پژوهش، 17 نفر از کارکنان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی، 201 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های کیفی بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل نظریه زمینه ای به روش کربین و اشتراوس و در بخش کمی، به کمک مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند در الگوی بهزیستی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مؤلفه های یک نظریه زمینه ای شامل مقوله اصلی (بهزیستی ذهنی در دو بعد عواطف مثبت و منفی)، شرایط علّی (رضایت از شغل)، شرایط زمینه ای (فرهنگ و جوّ حاکم بر سازمان)، عوامل مداخله ای (حس پویایی شغلی)، راهبردها (نهادینه سازی سیمای مثبت سازمانی) و پیامدها (وفاداری به سازمان) وجود داشتند. همچنین، این الگو با توجه به معناداری، ضرایب مسیر متغیرهای موجود در الگوی طراحی شده و میزان پذیرفتنی شاخص های قدرت پیش بینی شاخص استون - گیسر و نیکویی برازش، از برازش مطلوبی برخوردار بود؛ بنابراین، می توان بهزیستی ذهنی کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفه ای را براساس الگوی کشف شده در این پژوهش، افزایش داد یا اصلاح کرد.