فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶٬۲۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تاب آوری خانواده و بار علائم با نقش میانجی پایبندی به ورزش عملکردی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان ساکن شهر سقز در سال 1401 بود که به بیمارستان های شهر سقز مراجعه کردند که از بین آنها تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده (FRQ)، بار علائم (SBQ ) و مقیاس پایبندی به ورزش عملکردی (FECS) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که تاب آوری خانواده و خرده مقیاس های آن به طور معناداری با بار علائم همبستگی منفی و با پایبندی به ورزش عملکردی همبستگی مثبت داشت. همچنین پایبندی به ورزش عملکردی به طور معناداری با بار علائم رابطه منفی داشت. بنابراین تاب آوری خانواده به طور غیرمستقیم بر بار علائم از طریق پایبندی به ورزش عملکردی تأثیر می گذارد.نتیجه گیری: تاب آوری خانواده به عنوان یک عامل روان شناختی مثبت می تواند به طور غیرمستقیم بر عملکرد جسمانی بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از شیمی درمانی مؤثر باشد و تاح دی بار علائم را کاهش دهد.
نقش پیش بینی کنندگی تعلیق هویت در رابطه بین نگرش دینی و طرد اجتماعی در زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
105-120
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش پیش بینی کننده «تعلیق هویت» در رابطه با نگرش دینی با «طرد اجتماعی» در زنان سرپرست خانوار است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش «توصیفی» از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان سرپرست خانوار شهرستان کاشمر (105 تن) در سال 1399-1400 بود. به علت محدود بودن جامعه پژوهش از روش «سرشماری» استفاده شد. ابزارهای سنجش شامل سه پرسشنامه «تعلیق هویت»، پرسشنامه «نگرش دینی» و پرسشنامه «طرد اجتماعی» بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین نگرش دینی با تعلیق هویت و طرد اجتماعی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، به منظور دستیابی به این موضوع که الگوی علّی ارائه شده در نمودار تحلیل مسیر چه میزان از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند، از ضریب تعیین R استفاده شد. براساس R به دست آمده برای کلیه متغیرها، 58 درصد از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط الگوی تحلیلی تبیین می شود. با توجه به نتایج مذکور و اهمیت سلامت روانی زنان، به ویژه دغدغه های ویژه زنان سرپرست خانوار و احتمال سرخوردگی اجتماعی بالای این دسته از زنان، توجه به توانمندسازی روانی اجتماعی، از جمله نگرش دینی و هویت یافتگی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین با بهبود و اصلاح نگرش دینی و هویت یافتگی زنان سرپرست خانوار، می توان در کاهش مشکلات روانی اجتماعی این قشر از جامعه گام های اساسی برداشت.
اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وسواس جبری یک بیماری شایع و طاقت فرسا است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان یکپارچه رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را به صورت گروهی در 15 جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس DSM5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی شامل احساس مسئولیت افراطی، کمال گرایی، کنترل افکار و آمیختگی فکر و عمل می شود. با توجه به یافته های پژوهش ، درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل مؤثر است.
تدوین مدل رشد پس از سانحه براساس طرحواره های هیجانی با نقش میانجی شفقت به خود در بین زنان سوگوار از مرگ همسر ناشی از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ همسر به منزله رویدادی سهمگین می تواند پیامدهای روانی بسیاری را به دنبال داشته باشد. در چنین شرایطی، برخی از افراد ممکن است با وجود مواجهه با واقعه ای دردناک، رشد پس از سانحه را تجربه کنند؛ از این رو، شناسایی عوامل دخیل در این پدیده حائز اهمیت است. مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل رشد پس از سانحه براساس طرحواره های هیجانی با نقش میانجی شفقت به خود در بین زنان سوگوار از مرگ همسر ناشی از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. نمونه شامل 330 نفر از زنان سوگوار مرگ همسر در اثر بیماری کرونا بود که به پرسشنامه های رشد پس از سانحه، طرحواره های هیجانی و شفقت به خود پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شد. طبق نتایج، اثر مستقیم کنترل ناپذیر بودن، غیرمنطقی بودن، عدم پذیرش هیجانات، گناه، ابراز هیجانات و تأییدطلبی بر شفقت به خود و رشد پس از سانحه و اثر مستقیم شفقت به خود بر رشد پس از سانحه معنی دار است. اثر غیرمستقیم کنترل ناپذیر بودن، غیرمنطقی بودن، عدم پذیرش هیجانات، گناه، ابراز هیجانات و تأییدطلبی بر رشد پس از سانحه معنی دار است؛ بنابراین، شفقت به خود به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین طرحواره های هیجانیو رشد پس از سانحه دارای نقش معنی دار است. با توجه به نتایج، برای ارتقای رشد پس از سانحه در افراد سوگوار می توان به طراحی مداخلاتی مبتنی بر اصلاح طرحواره های هیجانی و شفقت به خود اقدام کرد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و استحکام من در بیماران قلبی-عروقی مبتلا به چاقی ﺑﻮد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری عبارت بود از کلیه ی بیماران قلبی- عروقی مبتلا به چاقی شهر تهران مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی و شهید رجایی در سال 1398 تا 1399 که به روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بیماران واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند که هر گروه 3 نفر ریزش داشت و تعداد به 12 نفر تقلیل یافت. گروه آزمایش، درمان هیجان مدار را در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2007) و پرسشنامه ی استحکام من مارکستروم و همکاران (1997) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان هیجان مدار در افزایش استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت (001/0>p) اثربخش بود و اثر پایداری بر این متغیرها داشت. اثربخشی این درمان بر تنظیم شناختی هیجانی منفی معنادار نبود (05/0<p).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که درمان هیجان مدار رویکرد قابل اتکا و پایداری در بهبود شرایط روان شناختی بیماران قلبی- عروقی به خصوص استحکام من و تنظیم شناختی هیجانی مثبت است.
بررسی جامعه شناختی پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان بعد از شکستن سقف شیشه ای و قرار گرفتن در موقعیت های رهبری با پدیده ای به نام صخره شیشه ای مواجه می شوند که ناشی از تلاقی عوامل ساختاری و روان شناختی-اجتماعی بوده که یک مدیریت متزلزل و ناامن را برای آنان سبب می شود. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل، مؤلفه ها و شاخص های پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی و به تبع آن ارائه یک الگوی مفهومی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد صاحب نظر در حوزه مدیریت و زنان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات محور، تعداد 12 نفر از این افراد به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی و بررسی پیشینه پژوهش جهت شناسایی عوامل پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی، از تکنیک دلفی فازی جهت پالایش عوامل و شاخص ها بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن بود که عوامل؛ ارزیابی و نظارت بر عملکرد مدیران فارغ از جنسیت، برابری در توزیع پاداش ها و نتایج، دسترسی به منابع اطلاعاتی سازمان، تفویض قدرت به زنان، تعهد یکسان مردان و زنان نسبت به خانواده و توانایی پاسخ به خواسته های شغلی به ترتیب از مهم ترین عوامل مؤثر بر پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی هستند. مدل پایداری شغلی مدیران زن با 9 عامل و 27 شاخص در سه بعد ساختاری-سازمانی، رفتاری-روان شناختی و فرهنگی-اجتماعی طراحی گردیده و به عنوان مدلی پیشنهادی جهت پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی ارائه شده است تا بدین وسیله سازمان ها بتوانند ضمن تحلیل وضعیت موجود، طرح ها و اقدامات لازم را جهت نظام سازی و حرکت مستمر در چهارچوب برابری جنسیتی، ساختار سازمانی متناسب با بهبود ارتباطات سازمانی، رشد توانمندی های فردی زنان و هم ترازسازی جنسیتی ارائه نمایند. نتایج این پژوهش نشان داد که پایداری شغلی مدیران زن از عوامل بهم تنیده ای تشکیل گردیده که به نظر می رسد کاهش تمرکز بر جنسیت می تواند یک ایدئولوژی سازگارانه در راستای پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی باشد.
نقش میانجی گرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
61 - 72
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرایانه اضطراب فراگیر در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی در بیماران قلبی عروقی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات بنیادی بود و از لحاظ روش پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی شهرستان مشهد در سال 1398 بودند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 180 نفر از بیمارانی که در کلینیک های سطح شهر مشهد که توسط پزشک متخصص تشخیص بیماری قلبی- عروقی گرفتند بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های تیپ شخصیتی D دنولت (2005)، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998)، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و پرسش نامه اضطراب فراگیر اسپیترز و همکاران (2006) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تیپ شخصیتی D به طور معناداری با اضطراب فراگیر (001/0>p)، کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معنادار دارد. همچنین اضطراب فراگیر نیز با کیفیت زندگی (001/0>p) و سلامت عمومی (001/0>p) رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد اضطراب فراگیر نقش میانجی در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت عمومی ایفا می کند (05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که در رابطه بین تیپ شخصیتی D با کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران قلبی- عروقی، اضطراب فراگیر نقش میانجی گرانه ایفا می کند.
معلم مثبت: توسعه الگوی مفهومی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های هیجانی و اجتماعی معلمان در قالب الگوی مفهومی معلم مثبت انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی، با رویکرد کیفی و بهره گیری از تئوری مفهوم سازی بنیادی اجرا شد. شرکت کنندگان متخصصان دانشگاهی بودند که از دانشگاه های تهران، خوارزمی، علامه طباطبایی، شهیدبهشتی، الزهرا و دانشگاه شیراز مصاحبه شدند. براساس معیار اشباع نظری، بعد از مصاحبه با 18 نفر از شرکت کنندگان، اشباع نظری حاصل شد. داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس مقوله ها و مؤلفه ها ازطریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی استخراج شدند. چارچوب طراحی شده مشتمل بر شرایط علی (توانش های هیجانی، توانش های طراحی کلاس شکوفا و توانش های اجتماعی)؛ شرایط مداخله گر (مهارت شناختی، خودتحولی نگری، خودفراروی، خردورزی، سطح سواد سلامت روان و شخصیت)؛ شرایط زمینه ای (شرایط خانوادگی، عوامل اجتماعی، عوامل اخلاقی، توانمندی فرهنگی، موقعیت سازمان مدرسه و عوامل ساختاری)؛ استراتژی و راهبردها (سیاست گذاری، برنامه ریزی، تغییر رویه های آموزشی و توانمندسازی معلمان) و پیامدها (پرورش نسل مثبت، تحول سازمانی مثبت و تحقق ذات وجودی معلمان) است. به طور کلی، استخراج ویژگی های مذکور می تواند در گزینش و تربیت معلم به کار گرفته شود.
رابطه ابعاد دینداری و تاب آوری با میانجی گری امید و سبک های مقابله ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد بررسی رابطه ابعاد دینداری و تاب آوری با میانجی گری امید و سبک های مقابله ای است. بدین منظور برای تعدادی از کاربران فارسی زبان شبکه های اجتماعی (روبیکا، سروش، ایتا، واتساپ و تلگرام) پرسش نامه هایی ارسال شد. 202 نفر به اختیار پرسش نامه را پُر کردند. پرسش نامه های پژوهش شامل پرسش نامه سنجش دینداری گلاک و استارک، پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسش نامه امید اسنایدر و پرسش نامه سبک های مقابله ای بلینگز و موس بود. یافته ها نشان داد در همبستگی دو به دو بین دینداری و تاب آوری، تاب آوری و امید، و تاب آوری و سبک های مقابله ای رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین در رابطه با مسیرها در مدل پیشنهادی، مسیر بین دینداری و امید، و مسیر امید و تاب آوری (مسیر بین دینداری و تاب آوری از طریق میانجی امید) تأیید شد. اما مسیرهای دیگر یعنی بین تاب آوری و دینداری، یعنی از طریق میانجی سبک مقابله و مسیر مستقیم تأیید نشد. این یعنی دینداری ای که از آن امید حاصل شود یا در آن امید وجود داشته باشد موجب تاب آوری می شود.
رابطه ساختاری شرم از تصویر بدن و اشکال خودانتقادی/ اطمینان بخشی به خود در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای ابعاد ترس از شفقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
93 - 110
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری میان اشکال مختلف خودانتقادی و شرم از تصویر بدنی دانش آموزان دختر با واسطه جنبه های مختلف ترس از شفقت بوده است . روش: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی نوجوانان دختری است که در نیمسال تحصیلی دوم 1400 -1399 در مقطع متوسطه دوم دبیرستان های شهر کازرون به تحصیل اشتغال داشتند. گردآوری داده ها، بنا به محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا، به صورت آنلاین و با استفاده از لینکی انجام گرفت که به گروه های مجازی کلاس ها ارسال شده بود. نمونه پژوهشی نیز شامل تمامی 581 دانش آموزانی است که به صورت داوطلبانه و با پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در این مطالعه شرکت نموده اند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به سه ابزار مقیاس شرم از تصویر بدن (BISS)، پرسشنامه ترس از شفقت (FCS) و پرسشنامه اشکال انتقادگری/خود-تازی و اطمینان بخشی به خود (FCSSS) تشکیل شده است. جهت آزمون مدل نیز از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل ضمن تایید اثرمستقیم اشکال خودانتقادی بر ترس از شفقت و شرم از تصویر بدنی، نقش واسطه گری دو جنبه ترس از شفقت، یعنی ترس از شفقت به خود و ترس از شفقت دیگران را در رابطه میان خودانتقادی و شرم از تصویر بدن مورد تایید قرار داده است . نتیجه گیری: یافته ها نویدبخش این موضوع است که می توان جهت پیشگیری از تجربه شرم از تصویر بدنی در نوجوانان دختر بر کاهش خودانتقادی و و به تبع آن کاهش ترس از شفقت تکیه نمود.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 نوجوان بزهکار 16 تا 20 سال کانون اصلاح و تربیت شهر نکا بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان، مقیاس کنترل عواطف و مقیاس سرزندگی ذهنی نوجوانان بود. برنامه روان درمانی مثبت نگر به صورت هفتگی طی 8 جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 3 ماه بعد از آن پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند برنامه روان درمان گری مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده است و این تأثیر تا مرحله پیگیری ادامه داشت. درمجموع، نتایج حاکی از آن است که برنامه روان درمانگری مثبت نگر در افزایش خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار اثربخش است و این برنامه را می توان در جهت ارتقای کاهش رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان استفاده کرد.
رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط کاری چالش برانگیز امروزی، پیشرفت برای کارکنان بسیار مهم است و آن ها باید یاد بگیرند که هم خود را ارتقاء دهند و هم سلامت و بهزیستی جسمی و روانی خود را حفظ نمایند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی یزد (250 نفر) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 156 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی در این پژوهش، پرسش نامه های استاندارد شامل پرسش نامه بهزیستی روانشناختی از مطالعه ریف و سینگر (2003)؛ پرسش نامه کامیابی در محیط کار از مطالعه ایمران و همکاران (2020)؛ پرسش نامه تعارض کار- خانواده از مطالعه گرزیواسز و مارکس (2000)؛ پرسش نامه غنی سازی کار – خانواده و پرسش نامه حمایت خانواده از مطالعه ننح (2017)؛ و پرسش نامه مدیریت مرز کار- خانواده از مطالعه کرینتر (2006) بود که روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات تعدادی از خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که حمایت خانواده بر غنی سازی کار- خانواده تأثیر مثبت و معنی دار دارد (330/6 t=، 410/0=β). همچنین، تعارض کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر منفی و معنی دار دارد (026/2 t=، 164/0- =β). همچنین، غنی سازی کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر مثبت و معنی دار دارد (349/8 t=، 522/0=β) و غنی سازی کار- خانواده در تأثیر حمایت خانواده بر کامیابی در محیط کار نقش میانجی دارد (284/4 t=، 214/0=β)، کامیابی در محیط کار نیز در تأثیر تعارض کار- خانواده و غنی سازی کار- خانواده بر بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارد (969/1 t=، 083/0- =β) و (942/4 t=، 264/0=β) و در نهایت، مدیریت مرز کار - خانواده در روابط بین حمایت خانواده با تعارض کار - خانواده و غنی سازی کار - خانواده، نقش تعدیل گر ندارد (267/1 t=، 080/0=β) و (028/0 t=، 002/0- =β). لذا، با توجه به یافته های پژوهش به مدیران پیشنهاد می شود، در هنگام توسعه برنامه ها برای ایجاد یک محیط کار کامیاب، یک رویکرد متعادل تر که هم به تجربیات مثبت در خانواده و هم به تجارب مثبت در محیط کار توجه نموده؛ در نظر بگیرند و با توجه به مدل اجتماعی درهم تنیدگی کامیابی، کارکنانی در محل کار به کامیابی می رسند که به تعاملات اجتماعی که بین خانواده و محیط کار صورت می گیرد، توجه نمایند و کارکنان به واسطه ی تجربه سرزندگی به دست آمده، بر اضطراب و افسردگی خود غلبه کرده و بهبود بهزیستی روان شناختی آن ها کمک می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر درد و آنزیم های قلبی زنان مبتلا به درد قفسه سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
131 - 148
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر درد و آنزیم های قلبی زنان مبتلا به درد قفسه سینه بود . روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی زنان مبتلا به درد قفسه سینه در شهر کرج در سال 1400 بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود و 60 نفر از بیماران مبتلا به درد قفسه سینه در بیمارستان شهید رجائی کرج انتخاب شدند و در سه گروه آموزش اتوژنیک، آموزش تنش زدایی پیش رونده عضلانی و گروه کنترل قرار گرفتند. آموزش اتوژنیک 12 جلسه 90 دقیقه ای و مداخله تنش زدایی پیش رونده عضلانی نیز شامل 8 جلسه 2 ساعته بود. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های شدت درد مک گیل و فاجعه سازی درد استفاده شد. برای اندازه گیری آنزیم های قلبی از کیت تروپونین و کراتینین فسفوکیناز (CPK - MB) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تنش زدایی پیش رونده عضلانی در مقایسه با آموزش اتوژنیک بر کاهش درد اثربخشی بیشتری دارد (05/0> p) و بین آموزش اتوژنیک و تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر آنزیم های قلبی، تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p<) . نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی بیشتر تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر کاهش درد پیشنهاد می شود کارشناسان مربوطه جهت کاهش شدت درد بیماران مبتلا به درد قفسه سینه از تنش زدایی پیش رونده عضلانی استفاده کنند.
رابطه باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
63 - 76
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری دیابت یکی از شایع ترین بیماری های متابولیکی است که بر ابعاد مختلف زندگی فرد مبتلا تاثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت انجام شده است . روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که تعداد 167 نفر از بیماران دیابتی مجتمع آموزشی - درمانی امام علی (ع) در شهر کرج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده شامل سه پرسشنامه استاندارد اختلالات خوردن گارنر (۱۹۸۳)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز (۱۹۹۷) و پرسشنامه خوددلسوزی نف (۲۰۰۳) می باشد. یافته ها: از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چندمتغیری و از طریق نرم افزار SPSS 23 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج مشاهده شده رابطه بین باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت معنادار است (01/0p < ). در تحلیل رگرسیون گام به گام، در گام اول، متغیر فراشناخت به میزان ۸/۱۱% و در گام دوم با اضافه شدن متغیر خوددلسوزی ۱۰% به توان پیش بینی معادله افزوده شد. در مجموع حدود ۸/۲۱% از واریانس مشکلات تغذیه ای از طریق باورهای فراشناختی و خوددلسوزی پیش بینی شد (۰۱/۰>p) . نتیجه گیری: به طور کل نتایج نشان داد باورهای فراشناختی و خوددلسوزی در پیش بینی مشکلات تغذیه بیماران دیابتی موثر است . همچنین نتایج بیانگر این بود که باورهای فراشناختی اثر قوی تری بر مشکلات تغذیه ای دارد.
ساخت و تحلیل عاملی مقیاس رضایت زناشویی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ساخت و تحلیل عاملی مقیاس «رضایت زناشویی اسلامی» است. با توجه به اینکه خانواده موضوعی فرهنگ محور است و از سوی دیگر، مقیاسی که بتوان با آن کنش و رضایت زوج را براساس آموزه های اسلامی به دست آورد وجود نداشت، این پژوهش انجام گرفت. با توجه به هدف، این پژوهش جزو پژوهش های بنیادی بوده و از لحاظ مطالعه، «توصیفی» از نوع همبستگی است و از روش های آماری مثل «تحلیل عاملی اکتشافی» و روش «همسانی درونی» بهره برده است. جامعه آماری تمام افراد متأهل ساکن در شهر قم بودند که به شیوه «در دسترس» انتخاب شدند. نتایج نشان داد: مقیاس «رضایت زناشویی اسلامی» دارای دو بخش «مهارتی» و «شخصیتی» بوده و از نُه عامل اشباع شده است: ارتباط جنسی، ارتباط کلامی و غیرکلامی منفی، ارتباط کلامی و غیرکلامی مثبت، رفت و آمد فامیلی، پایبندی مذهبی، و مدیریت امور مالی با آلفای 84/0، 85/0، 77/0، 66/0، 60/0 و 61/0 و آلفای کل برابر با 87/0 شش عامل بخش «مهارتی» بوده و در بخش «شخصیتی» پرسشنامه سه عامل روان آزرده خویی، بدبین (پارانویاگونه)، و همراه یا موافق با آلفای 91/0، 88/0، و 88/0 و آلفای کل این بخش برابر با 90/0 مشخص شد. همچنین نتایج از اعتبار و روایی بالای پرسشنامه با 50 گویه حکایت دارد.
شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های عصبی تحت تأثیر روابط افراد است و اگر روابط خوبی بین افرد باشد، روابط مطلوبی نیز بین اعصاب شکل خواهد گرفت. به منظور بهبود عملکرد سازمان ها هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب بوده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش آمیخته است. جامعه آماری در بخش اول کلیه متون مربوط به رهبری مبتنی بر علم اعصاب است و در بخش دوم جامعه آماری خبرگان در حوزه مطالعاتی رهبری مبتنی بر اعصاب می باشند که تعداد 15 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با توجه به ماهیت موضوع جهت تأیید مؤلفه ها از نظرات آنان استفاده شد. سپس جهت تعیین مؤلفه های رهبری از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. بر اساس نظر خبرگان، 15 مؤلفه خلق چالش های جدید و تشویق به آن، همدلی، ایجاد فضایی برای تجربیات مثبت، رفتار اخلاقی در تصمیم گیری، امیدبخشی، آزادی عمل، اعتماد متقابل، ارتباطات سازنده و صمیمی، شفافیت، حمایت گری، شور و شوق، ارائه بازخورد عملکرد، طراحی سیستم پاداش دهی، قدردانی و عدالت شناسایی شدند. رهبری مبتنی بر علوم اعصاب با تحریک مؤلفه های رفتاری منجر به ترشح مثبت هورمون در مغز کارکنان می شود و در این شرایط شاهد بروز رفتارهایی مانند خلاقیت، مشارکت، تعهد و تعلق سازمانی و ارتقای هویت سازمانی و... هستیم و در نتیجه نفوذ رهبر در قلب و رفتار کارکنان افزایش می یابد.
پیش بینی نیرومندی من بر اساس خداپنداره، خداپنداشت، خودپنداره و خودپنداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش خداپنداره/خداپنداشت – خودپنداره/خودپنداشت در پیش بینی نیرومندی من و خرده مقیاس های آن (امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت و خرد) انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. شرکت کنندگان 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خداپنداره – خودپنداره برای مداخلات معنوی و پرسشنامه نیرومندی من استفاده شد. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل رگرسیون چندگانه نشان دادند این مدل رگرسیونی معنادار و درصد واریانس تغییر برای خرده مقیاس های امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت، خرد معنی دار است. نتایج نشان دادند خداپنداشت و خودپنداشت نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت مثبت و خودپنداره و خداپنداره نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت منفی پیش بینی می کند. این یافته ها اهمیت بحث معنویت خداسو در پیش بینی نیرومندی من را نشان می دهد.
پروتکل های اعلام خبر بد به بیمار: یک مطالعه ی مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
71 - 88
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعلام خبر بد به بیمار و خانواده ی وی مرحله ای مهم و دشوار در فرایند یک بیماری است که نیازمند مهارت های کلامی و غیرکلامی می باشد. مطالعات در حوزه ی روانشناسی سلامت به ارائه ی پروتکل هایی برای توضیح گام به گام نحوه ی اعلام خبر بد، پرداخته اند. این پروتکل ها در حوزه های درمانی مختلف، با رویکردهای متفاوت و از زوایای متنوعی اعلام خبر بد را بررسی کرده اند. تنوع مدل های ارائه شده می تواند متخصصان سلامت را در انتخاب مدل مناسب دچار تردید نماید. مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی پرکاربردترین پروتکل های موجود برای اعلام خبر بد، شباهت ها و تفاوت های آن ها و ارائه ی ساختاری جهت مقایسه ی این پروتکل ها با یکدیگر انجام شد.
روش: جستجوی پروتکل های اعلام خبر بد در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر و ساینس دایرکت انجام شد. سپس پرکاربردترین پروتکل ها که بیشترین ارجاع در مطالعات دیگر به آنها داده شده بود شناسایی و در نهایت 13 پروتکل برای بررسی دقیق تر انتخاب شد.
یافته ها: ر نتیجه ی مقایسه این پروتکل ها 9 مفهوم مشترک در قالب 47 زیرمرحله شناسایی و سپس سهم هر پروتکل در مفاهیم و زیرمرحله ها در قالب جدولی مقایسه ای به تفصیل مشخص شد. به طور کلی، این مطالعه با مرور و مقایسه ی مهم ترین پروتکل های اعلام خبر بد، به ارائه ی تصویری نسبتاً جامع از آنچه در مطالعات مختلف مورد توجه قرار گرفته پرداخته است.
نتیجه گیری: بدین ترتیب، متخصصان می توانند با مراجعه به مدل مفهومی ارائه شده، تصویری دربردارنده مفاهیم مشترک و زیرمرحله های متفاوت از مهم ترین پروتکل های اعلام خبر بد دریافت نمایند.
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط روان رنجورخویی با شکایات جسمانی مبتنی بر میانجی گری حساسیت اضطرابی دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
11 - 29
حوزه های تخصصی:
شکایات جسمانی دانشجویان شاهد و ایثارگر علاوه بر اینکه می تواند پیامدهای منفی متعددی داشته باشد می تواند در نتیجه برخی عوامل شخصیتی و هیجانی تاثیرات مخربی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط روان رنجورخویی با شکایات جسمانی مبتنی بر میانجی گری حساسیت اضطرابی دانشجویان شاهد و ایثارگر انجام گرفت. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مد ل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه های آزاد اسلامی در شهر تبریز و مرند بودند که 258 نفر (134 پسر و 124 دختر) از آنها به صورت نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه شکایات جسمانی (گییرک و همکاران، 2014)، پرسشنامه روان رنجورخویی (کاستا و مک کرا، 1992) و پرسشنامه حساسیت اضطرابی (تیلور و کاکس، 1998) پاسخ دادند. تحلیل داده از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت pls انجام گرفت. نتایج نشان داد بین روان رنجورخویی با حساسیت اضطرابی (38/0) و شکایات جسمانی (80/0) و حساسیت اضطرابی با شکایات جسمانی (19/0) رابطه معنی داری وجود داشت (01/0>P). همچنین نقش میانجی حساسیت اضطرابی بین مسیر روان رنجورخویی با شکایات جسمانی (076/0) در حد معنی داری قرار داشت (01/0>P). با توجه به نتایج پیشنهاد می شود در مراکز دانشگاهی، وجود حساسیت اضطرابی و سطح بالای روان رنجورخویی در بررسی شکایات جسمانی دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد.
مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی بیماران مبتلا به بیماری cmt(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف: شارکوت ماری توث، بیماری ارثی است که در آن اعصاب محیطی آسیب دیده و همچنین به عنوان نوروپاتی حسی و حرکتی ارثی شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به بیماری شارکو ماری توث انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑ ﺎ ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جانبازان دارای بیماری شارکو ماری توث شهر تهران می باشد و پس از هماهنگی های لازم با جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث که شرایط لازم برای شرکت داشتند 30 نفر در گروههای آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین و انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل سؤالات و فرضیات پژوهش از از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) جهت بررسی فرضیه ها و همچنین از آزمون های آماری t مستقل و MANOVA برای مقایسه گروه ها در متغیرهای پژوهش استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هر دو رویکرد درمان اگزیستانسیالیسم و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و اضطراب وجودی جانبازان مبتلا به شارکو ماری توث تاثیر دارد. (05/0< (P . نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می تواند برای گروه بیماران خاص از درمان های وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهره برد و در کاهش دردهای روانی این بیماران گام موثری برداشت.