فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
خستگی احساس ناخوشایند ذهنی است که فرد در آن وضعیت احساس تحلیل قوا در ابعاد جسمانی، شناختی و روانی می کند. این مسئله امروزه در بین متخصصین بهداشت روانی به موضوعی رایج تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش فراشناخت روی احساس خستگی، بر اساس مدل براون انجام گرفت.در این پژوهش، 400 نفر از بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز، به روش نمونه گیریتصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس تأثیر خستگی (FIS) و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز (MCQ-30)را تکمیل کردند. تجزیهو تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه، توسط نرم افزارSPSS 18 صورت گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که فراشناخت پیش بینی کننده ی معنادار خستگی شناختی، جسمی، اجتماعی و نیز خستگی کل می باشد و حدود 33% تا 42% واریانس ابعاد خستگی و خستگی کل را پیش بینی می کند. بر مبناییافته های این پژوهش، تمرکز بر نقش متغیرهای شناختی و فراشناختی در مداخلات درمانی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن، می تواند بخش مهمی از درمان این افراد را تشکیل دهد.
اثربخشی درمان فراشناختی به شیوه ی گروهی بر علایم افسردگی و نشخوار فکری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان فراشناختی گروهی بر علایم افسردگی و نشخوار فکری در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود.
روشکار: در این کارآزمایی بالینی، از بین دانشجویان دختر ساکن خوابگاه شهید چمران اهواز در سال 90-1389، 40 دانشجو که علایم افسردگی را بر اساس آزمون افسردگی بک و مصاحبه بالینی دارا بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (20 نفر) و شاهد (20 نفر) وارد شدند. دانشجویان گروه آزمون در 8 جلسهی درمانی شرکت و در مراحل پیشآزمون و پسآزمون، پرسشنامههای افسردگی بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. یک ماه بعد از اتمام جلسات، پرسشنامههای ذکر شده توسط شرکتکنندگان مجددا تکمیل شد. دادهها با شاخصهای توصیفی و آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره، توسط نرمافزار آماری SPSS نسخهی 18 تحلیل شدند.
یافتهها:نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تفاوتهای معنیداری بین گروه آزمون و شاهد در مراحل پسآزمون و پیگیری وجود دارد. در گروه آزمون از لحاظ کاهش علایم افسردگی (001/0>P و 831/23=F) و نشخوار فکری (001/0>P و 122/13=F) در مرحلهی پسآزمون، تفاوتهای معنیداری وجود دارد. همچنین درگروه آزمون از لحاظ کاهش علایم افسردگی (001/0>P و 814/20=F) و نشخوار فکری (008/0>P و 277/8=F) در مرحلهی پیگیری یک ماهه، تفاوتها معنیدار بود که این تفاوتها در گروه شاهد مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد بهکارگیری الگوی فراشناختی ولز در کاهش علایم افسردگی و نشخوار فکری دانشجویان دارای این علایم، موثر است.
رابطه تعلل ورزی (اهمال کاری) تحصیلی با باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تعللورزی تحصیلی با باورهای فراشناختی دانشآموزان مقطع متوسطه شهرستان آمل انجام شده است. روش: تعداد نمونه پژوهش 374 دانشآموز بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاسهای تعللورزی تحصیلی سولومون و راثبلوم و فراشناخت ولز و کاترایت ـ هاتوناستفاده شد. برای تعیین پایایی ابزارهای پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل دادهها روش تی مستقل، تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه گامبهگام مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: آزمون تی مستقل نشان داد که بین دو گروه دانشآموزان دختر و پسر در تعللورزی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد که تعللورزی پسران بیشتر از دختران میباشد، ولی در مقایسه باورهای فراشناختی تفاوتی مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه گامبهگام مشخص کرد که در بین مؤلفههای باورهای فراشناختی، عدم اطمینان شناختی به طور قویتری تعللورزی تحصیلی را پیشبینی میکنند. نتیجهگیری: تفاوت میان دختران و پسران در باورهای فراشناختی معنادار نیست ولی در متغیر تعللورزی تحصیلی معنادار میباشد و عدم اطمینان شناختی در پیشبینی تعللورزی تحصیلی سهم دارد.
بررسی تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) بر باورهای انگیزشی (انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی، اضطراب آزمون) دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور ارتقای باورهای انگیزشی دانش آموزان با تاکید بر نقش راهبردهای خود تنظیمی انجام شده است. پژوهش، نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان اسلامشهر بودند که 56 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. در ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه های خودکار آمدی، اضطراب آزمون و انگیزش تحصیلی پاسخ داده سپس گروه آزمایش ده جلسه تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفت اما گروه کنترل از این آموزش ها بهره مند نبود در نهایت هر دو گروه مجددا پرسش نامه های فوق را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی سبب ارتقای انگیزش درونی، احساس خودکارآمدی شده و اضطراب آزمون را کاهش می دهد.
بررسی ارتباط بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتار، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرانی، پدیده ای رایج و ویژگی مشترک بسیاری از اختلالات، به خصوص اختلالات اضطرابی است. هدف از انجام این مطالعه پیش بینی نگرانی، از طریق سه عامل پیش بین کننده آن در سه حوزه مرتبط با بیولوژیک، هیجان و شناخت است. در این مطالعه متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال ساز رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت به عنوان متغیر پیش بین مورد بررسی قرار گرفتند. در یک طرح پژوهش توصیفی ـ مقطعی از نوع همبستگی، 234 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد و علوم پایه گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس های سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری (BIS/BAS)، دشواری در تنظیم هیجانی (DERS)، فراشناخت-30 (MCQ-30) و پرسشنامه حالت نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) را تکمیل کردند. متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی رابطه مثبت معنی دار داشتند (01/0>P ). رابطه متغیر سیستم فعال ساز رفتاری با نگرانی معنادار نبود. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مدل پیش بینی نگرانی به ترتیب شامل متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت است. متغیر سیستم فعال ساز رفتاری به دلیل عدم همبستگی معنادار با نگرانی از همان ابتدا وارد مدل رگرسیون نشد. نتایج حاصل از این مطالعه به بررسی نگرانی در ابعاد مختلف بیولوژیکی، هیجانی و فراشناختی اشاره دارد. همچنین به نقش سیستم بازداری رفتاری به عنوان یک عامل سرشتی و بیولوژیکی در فهم آسیب شناسی نگرانی در جمعیت بزرگسال تاکید می کند.
رابطه فراشناخت، اهداف پیشرفت و راهبردهای مطالعه با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت نحوه رابطه میان متغیرهای فراشناخت، اهداف پیشرفت و راهبردهای مطالعه با پیشرفت تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران بود. نمونة پژوهش حاضر شامل ٣٠٠ نفر (٢١٤ دختر و ٨٦ پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های اهداف پیشرفت وندوال (١٩٩٧)، پرسشنامه فراشناختی الشوت-موهر، وان دالن- کاپتجینز و میجر (٢٠٠٤) و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (١٩٩٠) استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، جهت گیری یادگیری با متغیر فراشناخت و راهبرد عمقی، جهت گیری اجتنابی با متغیر فراشناخت، جهت گیری گرایشی با راهبرد عمقی و متغیر فراشناخت با راهبردهای فراشناختی، سطحی، مدیریت منابع و پیشرفت تحصیلی، رابطة مستقیم داشت. همچنین، جهت گیری های یادگیری و اجتنابی با راهبردهای فراشناختی، سطحی، مدیریت منابع و پیشرفت تحصیلی رابطة غیرمستقیم داشت. بر این اساس، تمرکز بر اهداف پیشرفت، درگیر شدن در فعالیت های فراشناختی و استفاده از راهبردهای مطالعه، پیشرفت تحصیلی را افزایش می دهد.
رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی ( اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیک) در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی در جمعیت غیربالینی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 300 (166زن و 134 مرد) دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای از میان افراد جامعه مزبور انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و سیاهه فوبیای اجتماعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد(05/0P<). همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها برای نشانه های اضطراب اجتماعی؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس های کنترل ناپذیری فکرو خطر و خود آگهی شناختی؛ برای مؤلفه ترس، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر و خطر؛ برای مؤلفه ناراحتی فیزیولوژیک، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر وخطر، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی هستند(05/0P≤). یافته های حاضر باحمایت از مدل فراشناختی ولز و میتوز برای اضطراب اجتماعی نشان می دهد که باورهای فراشناختی در ارتباط با علایم اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارند. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی با توجه به اهمیت نقش آنها در مؤلفه های اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیکی می تواند به عنوان مانعی در تشدید و تداوم علائم اضطراب اجتماعی باشد.
بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و تعیین نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد ساوه بود. در این پژوهش، از روش علی ـ مقایسه ای و از پرسشنامه های سبک های دفاعی، ذهن ـ آگاهی و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، پرسشنامه ها در میان60 دانشجو اجرا شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس عاملی و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر طبق یافته های پژوهش1- اثر اصلی سبک های دفاعی دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی آن ها معنادار است و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای سبک دفاعی رشد یافته به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که سبک های دفاعی آن ها رشد نایافته و روان آزرده است؛ 2- اثر اصلی ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان معنادار است به طوری که پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای ذهن آگاهی بالا، به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که ذهن آگاهی پایینی دارند؛ 3- تأثیر سبک های دفاعی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، تابع اثر ذهن آگاهی آن ها نیست؛4- F به دست آمده در مکانیزم های دفاعی فرافکنی، انکار، خیال پردازی(سبک دفاعی رشدنایافته)، نوع دوستی کاذب و ابطال (سبک دفاعی روان آزرده) و طنز (سبک دفاعی رشدیافته)معنا دار است. بنابر این، عوامل روان شناختی هم می تواند به اندازه عوامل شناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان مؤثر باشد
بررسی ارتباط بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتار، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرانی، پدیده ای رایج و ویژگی مشترک بسیاری از اختلالات، به خصوص اختلالات اضطرابی است. هدف از انجام این مطالعه پیش بینی نگرانی، از طریق سه عامل پیش بین کننده آن در سه حوزه مرتبط با بیولوژیک، هیجان و شناخت است. در این مطالعه متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال ساز رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت به عنوان متغیر پیش بین مورد بررسی قرار گرفتند. در یک طرح پژوهش توصیفی ـ مقطعی از نوع همبستگی، 234 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد و علوم پایه گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس های سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری (BIS/BAS)، دشواری در تنظیم هیجانی (DERS)، فراشناخت-30 (MCQ-30) و پرسشنامه حالت نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) را تکمیل کردند. متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی رابطه مثبت معنی دار داشتند (01/0>P ). رابطه متغیر سیستم فعال ساز رفتاری با نگرانی معنادار نبود. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مدل پیش بینی نگرانی به ترتیب شامل متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت است. متغیر سیستم فعال ساز رفتاری به دلیل عدم همبستگی معنادار با نگرانی از همان ابتدا وارد مدل رگرسیون نشد. نتایج حاصل از این مطالعه به بررسی نگرانی در ابعاد مختلف بیولوژیکی، هیجانی و فراشناختی اشاره دارد. همچنین به نقش سیستم بازداری رفتاری به عنوان یک عامل سرشتی و بیولوژیکی در فهم آسیب شناسی نگرانی در جمعیت بزرگسال تاکید می کند.
رابطه بین اجزای دانش فراشناختی و درک مطلب خواندن با دیدگاهی تحولی در دانشآموزان پایه های پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اجزای دانش فراشناختی و درک مطلب خواندن با دیدگاهی تحولی در دانش آموزان پایه های پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی بود. جامعه این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی منطقه 7 آموزش و پرورش تهران است. تعداد 38 نفر دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی و 42 نفر دانش آموز دختر پایه پنجم ابتدایی با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دانش فراشناختی و پرسشنامه درک مطلب خواندن بود. نتایج نشان داد که: بین نمرات درک مطلب خواندن و اجزای دانش فراشناختی در هر دو پایه تحصیلی و در کل نمونه همبستگی مثبت معنادار وجود دارد؛ در پایه پنجم ابتدایی زیرمقیاس شخص پیش بینی کننده مناسبی برای درک مطلب خواندن است. در پایه سوم راهنمایی زیرمقیاس تکلیف پیش بینی کننده مناسبی برای درک مطلب خواندن است. در کل نمونه شخص و تکلیف با هم 47% از واریانس درک مطلب خواندن را پیش بینی می کنند. دانش آموزان پایه سوم راهنمایی در تمامی اجزای دانش فراشناختی نمرات بالاتری نسبت به دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی داشتند. میانگین درک مطلب دانش آموزان سوم راهنمایی به شکل معناداری بالاتر از دانش آموزان پنجم ابتدایی است.
سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم های مغزی- رفتاری تأثیر زیادی بر شخصیت و رفتار انسان دارند. سیستم بازداری رفتاری با رفتارهای اجتناب و کناره گیری مرتبط است؛ در حالی که سیستم فعال ساز رفتاری با رفتار روی آورد در ارتباط می باشد. بیش فعالی و کم کنشی هر یک از این سیستم ها می تواند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری انجام گرفت.
روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی بود، 80 بیمار مرد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی 22 بهمن و ابن سینای شهر مشهد در شش ماهه اول سال 1391 انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، شخصیت گری ویلسون، باورهای فراشناخت- 30 سؤالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل نمودند. داده های پژوهش از طریق روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: باور نیاز به کنترل افکار و راهبرد تنبیه خود، بیشترین همبستگی را با سیستم بازداری رفتاری داشتند. خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت درباره ی نگرانی و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر؛ راهبردهای تنبیه خود و نگرانی؛ و سیستم بازداری رفتاری قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس بودند.
نتیجه گیری: بین باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و سیستم های مغزی- رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارتباط معناداری وجود دارد. آشنایی با سطوح فراشناختی و انتخاب راهبردهای کنترل فکر مناسب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، می تواند چارچوب ارتباط این اختلال را با سیستم های مغزی- رفتاری مشخص تر سازد.
ارتباط باورهای فراشناختی دانشجویان با مؤلفه های رفتارذخیرهای/احتکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی در دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه شناختی طرحواره های ناسازگار اولیه از بنیادی ترین مولفه های شناختی محسوب شده، حتی گاهی اوقات پیش از آنکه کودک زبان را بیاموزد، شکل می گیرد (طرحواره های پیش کلامی) و اغلب نفوذ خود را بر سیستم پردازش اطلاعات در زیر آستانه هوشیاری اعمال می کند و حالتی خودآیند دارد. این ارتباط به حدی است که درمانگران معتقدند در زمان فعال شدن طرحواره های ناسازگار، فنون فراشناختی می تواند با آنها مقابله کند و فرد یاد می گیرد با بحث و استدلال شناختی با حالات هیجانی خود مقابله کرده، از تحریف اطلاعات محیط توسط طرحواره ها جلوگیری کند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین انواع طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی در دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی و دبیرستان شهر اصفهان و مقایسه آن در دختران و پسران بود. در این راستا، از جامعه آماری دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی و اول و دوم دبیرستان شهر اصفهان، تعداد 100 دانش آموز (50 دختر و 50 پسر) با دامنه سنی 14 تا 18 سال به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه فراشناخت حالتی دانش آموزان (اونیل و عابدی، 1996) و پرسشنامه طرحواره های یانگ (فرم 205 ماده ای، 2007) راتکمیل نمودند. تحلیل یافته ها نشان داد که نمره کل طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی و معناداری (05/0> P ، 22/0- = R ) با نمره کل مؤلفه های فراشناختی دانش آموزان دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره به تفکیک خرده مقیاس های طرحواره ها نشان داد که از بین 16 طرحواره موجود، طرحواره های شکست (004/0> P ، 40/0- = R ) در دختران و بازداری هیجانی (002/0> P ، 42/0 -= R ) در پسران، همبستگی معناداری با نمره کل فراشناخت دارد. بر اساس یافته های فوق به نظر می رسد که دانش آموزان دختر با فعال شدن طرحواره ی شکست که منجر به باور فرد به شکست خورده بودن و گریز ناپذیر بودن شکست در فرد منجر می شود و نیز پسرانی که از فعال شدن طرحواره بازداری هیجانی که به موجب آن فرد به بازداری افراطی از اعمال و احساسات به منظور اجتناب از طرد و احساس شرمندگی می پردازد، رنج می برند، با نقص بیشتر در فرایندهای فراشناختی روبه رو خواهند بود.
الگوی پیش بینی هراس اجتماعی بر پایه باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی و مخصوصاً هراس اجتماعی از مهمترین اختلالاتی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش: تعداد 284 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک به پرسشنامه های باورهای فراشناختی، توان حل مسأله اجتماعی و هراس اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات افراد در باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی همبستگی معناداری وجود داشت، در این میان باور مثبت در مورد نگرانی، نیاز به کنترل فکر و توان حل مسأله اجتماعی نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی داشتند، اما وقوف شناختی، اطمینان شناختی و کنترل ناپذیری نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی نداشتند. نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل مؤثر در سلامت روانی هستند و میتوان با تغییر فراشناخت هایی که شیوه ناسازگارانه تفکرات منفی را زیاد می کنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد.
اثر هیجان خشم و سبک های شناختی بر فرایند تصمیم گیری با واسطه گری تمایلات فراشناختی: ارائه مدلی یکپارچه در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مکانیسم فرایند تصمیم گیری از منظر شناخت داغ می باشد. در همین راستا، نقش خشم به عنوان یک هیجان (همراه با نیمرخ شناختی) و سبک ها ی شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان شاخص انگیزش بر تصمیم گیری تحلیلی مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004) مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل تمایلات فراشناختی نقش واسطه متغیرهای پیش بین را با تصمیم گیری ایفا می کند. تفکر فعال روشنفکرانه نیز شاخص تمایلات فراشناختی می باشد. گروه نمونه پژوهش حاضر را 223 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز شکل دادند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)؛ خشم (لرنر و کلتنر، 2000)، ارزیابی شناختی (اسمیت و الزورت، 1985)، تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورد استفاده قرار گرفتند. روایی و پایایی مقیاس ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها ی پژوهش نشان می دهند که خشم به صورت مستقیم و غیر مستقیم (از طریق تفکر روشنفکرانه) تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ نیاز به شناخت نیز به همین شکل اما در جهت مثبت پیش بینی کننده تصمیم گیری می باشد؛ نیاز به ساختار تنها با واسطه تفکر روشنفکرانه تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند و نیاز به قطعیت پیش بینی کننده نمی باشد. ارزیابی ها ی شناختی قطعیت و مسئولیت/کنترل فردی نیز نیمرخ شناختی هیجان خشم را تشکیل می دهند.
تأثیر خودارزیابی مستمر دانشجویان بر خودکارآمدی پژوهشی و پیشرفت تحصیلی آن ها: غنصری مغفول در تدوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تأثیر خودارزیابی مستمر دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی آن ها بررسی شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری آن دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با نمونه گیری در دسترس (38=n) است. به منظور بررسی فرضیه های این پژوهش از پرسشنامه های خودکارآمدی پژوهشی، خودارزیابی و نمره های پایان نیمسال دانشجویان در درس روش پژوهش به منظور اندازه گیری پیشرفت تحصیلی آن ها استفاده شد. میانگین پیش آزمون خودکارآمدی پژوهشی گروه های آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری نداشت؛ در حالی که در پس آزمون تفاوت معناداری بین میانگین این دو گروه مشاهده شد. از طرف دیگر، با وجود انتخاب همگن دو گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معناداری بین میانگین نمره پیشرفت تحصیلی این دو گروه در پس آزمون دیده شد. در مجموع خودارزیابی مستمر بر افزایش خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان مؤثر بوده و بر پیشرفت تحصیلی آن ها نیز تأثیر مثبتی داشته است. توصیه می شود به خودارزیابی مستمر در تدوین و اجرای برنامه های درسی توجه شود.
ارزیابی سبک های مقابله، و باورهای فراشناختی در دانشجویان با اضطراب امتحان: بررسی نقش واسطه ای سبک های مقابله
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ارتباط باورهای فراشناختی، و سبک های مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش واسطه ای سبک های مقابله بر اساس مدل مفهومی کارکرد اجرایی خود نظم بخش در جمعیت دانشجویان بررسی شد. 638 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی و دانشکده ی پردیس کشاورزی در بازه ی زمانی آبان تا آذرماه 1389، از طریق نمونه گیری طبقه ای در پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه ی اضطراب امتحان، پرسشنامه ی سبک های مقابله با فشارروانی اندلر و پارکر و پرسشنامه ی باورهای فراشناخت ولز را تکمیل کردند. روش پژوهش، همبستگی بود. جهت تعیین چگونگی ارتباط سازه ها، از همبستگی اسپیرمن و جهت تعیین سهم هر یک از مؤلفه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد راهبردهای مقابله ی هیجان مدار و مسأله مدار، در رابطه ی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی دارند. اما راهبردهای مقابله ی اجتنابی در رابطه ی باورهای فراشناخت واضطراب امتحان نقش میانجی نداشت. از میان پنج بعد فراشناخت فقط باور فراشناختی مثبت و اطمینان شناختی، اثر مستقیم بر اضطراب امتحان داشتند اما اثر ابعاد دیگر غیر مستقیم بود. با توجه به یافته های پژوهش، تمرکز بر نوع راهبرد مقابله ای، می تواند اثر مهمی در اضطراب امتحان دانشجویان داشته باشد. پیشنهاد می شود مداخلات درمانی مبتنی بر فراشناخت و مقابله، در درمان اختلال اضطراب امتحان مورد توجه قرار گیرد.
سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی اساسی، دارای تأثیر همه جانبه ی جسمی و روان شناختی بر روی مبتلایان به آن اختلال می باشد. از جمله حوزه های این تأثیر که در روابط درون فردی و بین فردی مبتلایان نقش حایز اهمیتی دارد، سبک های ابراز هیجان و باورهای فراشناختی است. هدف مطالعه حاضر بررسی سبک های ابراز هیجان و تأثیر آنها بر راهبردهای فراشناختی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد- شاهد که در پاییز 1388 در شهر سمنان انجام شد، تعداد 47 بیمار با تشخیص افسرگی اساسی بر اساس معیارهای DSM IV-TR دچار اختلال افسردگی اساسی به صورت پی در پی انتخاب و با 40 نفر به عنوان گروه شاهد از میان دانشجویان بومی دانشگاه سمنان که هیچ نشانه ای از افسردگی نداشتند، مقایسه شدند. کلیه ی آزمودنی ها به کمک پرسشنامه های فراشناخت، ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، بین باورهای فراشناختی و سبک های ابراز هیجان افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و دانشجویان غیر افسرده، تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0 >P ). همچنین، مؤلفه های ابراز هیجان منفی، نشخوار یا مرور ذهنی، دوسوگرایی در ابراز هیجان مثبت و دوسوگرایی در ابراز استحقاق و سایر مؤلفه های باورهای فراشناختی، بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معنی دار داشتند (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس این پژوهش به نظر می رسد ناکارامدی افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، مربوط به چگونگی باورهای فراشناختی و نحوه ی ابراز هیجانشان می باشد. بنابراین، با توجه به این که بیماران یاد شده، به تحریف وقایع و پدیدهها می پردازند و از طرفی فاقد مهارت های مورد نیاز برای تعبیر احساسات خود هستند، در کشمکش درونی بین نحوه ی باورهای فراشناختی و ابراز هیجان گرفتار شده، نه تنها در درک احساسات خود با مشکل مواجه می شوند، بلکه طی پردازش هیجانی از تمایلاتشان برای عمل بر اساس هیجان، خودآگاهی دقیقی ندارند.
رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی ( اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیک) در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی در جمعیت غیربالینی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 300 (166زن و 134 مرد) دانشجوی دانشگاه ایلام بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای از میان افراد جامعه مزبور انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و سیاهه فوبیای اجتماعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معناداری دارد(05/0P<). همچنین، نتایج ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که قوی ترین پیش بینی کننده ها برای نشانه های اضطراب اجتماعی؛ برای مؤلفه اجتناب، خرده مقیاس های کنترل ناپذیری فکرو خطر و خود آگهی شناختی؛ برای مؤلفه ترس، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر و خطر؛ برای مؤلفه ناراحتی فیزیولوژیک، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری فکر وخطر، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی هستند(05/0P≤). یافته های حاضر باحمایت از مدل فراشناختی ولز و میتوز برای اضطراب اجتماعی نشان می دهد که باورهای فراشناختی در ارتباط با علایم اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارند. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی با توجه به اهمیت نقش آنها در مؤلفه های اجتناب، ترس و ناراحتی فیزیولوژیکی می تواند به عنوان مانعی در تشدید و تداوم علائم اضطراب اجتماعی باشد.