فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۸۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی آدلری بر کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگارانه کودکان دارای لکنت زبان بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 8 تا 12 ساله دارای لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز گفتار درمانی شهر شیراز در سال تحصیلی 97-98 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 24 نفر از کودکان دارای لکنت زبان که از نظر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار در مرز بالینی قرار داشتند، بودند؛ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز (2003) و کمال گرایی چندبُعدی فراست و همکاران (1990) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. محتوای جلسه ها براساس بازی درمانی آدلری تهیه شد. داده ها نیز با روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره های اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار و مؤلفه های آن گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است. نتیجه گیری: بنابراین بازی درمانی آدلری در کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی ناسازگار کودکان دارای لکنت زبان مؤثر بوده است.
الگوی برنامه درسی مکمل ویژه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی با تأکید بر مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مکمل سازگار با مغز کودکان و دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. روش: پژوهش آمیخته، از نوع ا کتشافی است. بخش کیفی از تحلیل اسنادی و محتوای کیفی و بخش کمی از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری کیفی، اسناد، پایگاه های اطلاعاتی، خبرگان برنامه ریزی درسی، روان شناسی، علوم مغز و کمی، کارشناسان آموزش، مشاوره و معلمان مقطع ابتدایی مشهد بودند که با نمونه گیری هدفمند و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اعتباربخشی الگو از پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته که با 17 مصاحبه به اشباع رسید، استفاده شد. روایی و پایایی داده ها با بررسی اعضا، روایی محتوایی و آلفای کرانباخ تأیید شد. اعتبارپذیری داده های مصاحبه ها با راهبرد کنترل با داده های اسناد علمی معتبر انجام گرفت و ویژگی های عناصر و مؤلفه های برنامه درسی موردنظر شناسایی شد. یافته ها: در اعتبارسنجی الگو، توافق متخصصان، 93 / 79 درصد برآورد شد. سطح معناداری بیشتر از 05 / 0 در نظر گرفته شد. بنابراین، ویژگی ها و نیازهای مغزی این دانش آموزان در اولویت برنامه درسی مکمل قرار می گیرد، محدودیت های زمانی حذف، حجم واحدهای درسی، تکالیف و ارزیابی ها کاسته و روش های آموزشی که فعالیت و تعامل بیشتری می خواهند، در قالب هایی متنوع و جذاب ارائه شوند. نتیجه گیری: برای کاهش مشکلات دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، توجه به نقش عناصر برنامه درسی مکمل مبتنی بر مغز الزامی است. بر اساس نتایج سازمان دهی اهداف و محتوا برای دانش آموزان مورد نظر دستخوش تغییراتی خواهد شد، تأ کید بیشتری بر برخی از اهداف صورت گیرد و بر محتوای مهارت آموزی، تکالیف و ارزیابی ها در قالب هایی جذاب و متنوع مانند نرم افزارها تأ کید شود.
اثربخشی مداخله ی یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت نفس و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش بررسی اثربخشی مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت نفس و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ریاضی شهر کرمان تشکیل می دادند. نمونه پژوهش به تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل 20 نفره گماشته شدند. گروه آزمایش16 جلسه 45 دقیقه ای مداخله یکپارچگی حسی – حرکتی را دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از سه ماه آزمون پیگیری اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس هوشی وکسلر، آزمون عملکرد ریاضی و پرسشنامه عزت نفس بود. داده ها با کمک نر م افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت نفس و عملکرد ریاضی موثر است و با توجه به نتایج بدست آمده از مقایسه پیگیری در گروه های آزمایش و کنترل اثر این مداخله پایدار بوده است (05/0>P و F= ,eta=). نتیجه گیری: مداخله یکپارچگی حسی – حرکتی با ایجاد تجربه جدید به عملکرد ریاضی و عزت نفس دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی کمک کرده و می تواند به عنوان مداخله سودمند برای کاهش مشکلات دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی به کار گرفته شود.
اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ناتوانی های هوشی از جمله مسائلی است که هم افراد مبتلا و هم مراقبین آن ها را با مشکلات مختلفی روبرو می سازد؛ هدف این پژوهش، تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان دچار ناتوانی هوشی بود روش: روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بوده است. جامعه آماری، شامل دانش آموزان مدرسه استثنایی شهرستان سیمرغ به تعداد 40 نفر بود. 20 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه 10 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش عبارتند از آزمون رشد اجتماعی وایلند، پرسشنامه عملکرد خانواده ( FAD ) که پیش آزمون برای هر دو گروه آزمایش و گواه انجام شد . یافته ها: گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های اجتماعی قرار گرفتند. پس از اعمال مداخله بار دیگر از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل کووریانس و t گروه های همبسته استفاده شده است. نتایج نشان داد که این آموزش بر رشد اجتماعی دانش آموزان ( P<.0001 )، و عملکرد خانواده ( P<.0001 ) مؤثر بوده است. نتیجه گیری : بر اساس این نتایج می توان ابراز نمود که آموزش مهارت های اجتماعی و بین فردی می تواند بر رشد اجتماعی و عملکرد خانواده در دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی مؤثر واقع شود
مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دانش آموزانِ با اختلال یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص هایی در جهت یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت های پایه ای محاسبه ها منجر می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر تهران بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 9 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری شهر تهران که از بین آنها تعداد 45 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اختلال ریاضی آزمون کی مت (1988) استفاده شد. گروه های آزمایشی تحت آموزش شناختی رفتاری (10 جلسه 60 دقیقه ای) و آموزش ادراک حرکتی (8 جلسه 25 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش بودند (01/0p<) و بین اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، تفاوت معنا داری وجود نداشت (05/0p>) و این نتیجه تا مرحله پیگری تدوام داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، از آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان بهره برد.
مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مفاهیم حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی در سازگاری اجتماعی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مقطعی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعداد 223 نفر دانش آموز دختر و پسر کم توان ذهنی پایه های اول تا ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96 - 1395 بودند. حجم نمونه ی پژوهش 100 نفر دانش آموز )در دو گروه 50 نفری با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی( بود که به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه ی آماری ذکر شده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حرمت خود روزنبرگ ) 1965 (، پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) 1982 ( و هراس اجتماعی کانور ) 2004 ( استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 24 و با استفاده از آزمون واریانس چند متغیری و آزمون T مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان مؤلفه های اضطراب اجتماعی )ترس، اجتناب و فیزیولوژی( دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود ) 001 / P> 0 (. همچنین در متغیرهای حرمت خود و خودکارآمدی بین دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی تفاوت معنادار وجود داشت ) 001 / P> 0 ( و میزان حرمت خود و خودکارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پایین تر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی حرمت خود و خودکارآمدی پایین تر و همچنین اضطراب اجتماعی بالاتری نسبت به دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی دارند. بنابراین، باید با طراحی برنامه های غربال گری و آموزشی مناسبی برای والدین و معلمان، به منظور بهبود حرمت خود، خودکارآمدی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پرداخت.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ به مداخله در عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
۱۱۷-۱۲۸
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی و تدوین برنامه آموزشی مبتنی بر روش پاسخ به- مداخله ریاضی انجام شد. روش: نخست برنامه مداخله طراحی و سپس به وسیله کارشناسان اعتباریابی شد. سپس با نمونه گیری هدفمند 20 دانش آموز انتخاب و در یک پژوهش نیمه آزمایشی شرکت کردند. داده ها با آزمون ریاضیات کی مت و آزمون های غیر رسمی ریاضی جمع آوری و در نهایت نتایج تشخیصی حاصل از برنامه با نتایج وکسلر 4 به منظور تشخیص گذاری مقایسه شدند. داده ها با روش همبستگی درون طبقه ای و آزمون نسبت داده های غیر همپوش تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد: الف) اعتبار صوری برنامه در سطح معنا داری 005/0 برای اجرا مناسب است؛ ب) برنامه در بهبود مهارت ریاضی مؤثر است؛ ج) الگوی کلی حذف برنامه در ردیف های مداخله رعایت نمی شود؛ د) برنامه آموزشی مبتنی بر پاسخ- به- مداخله ریاضی توان تشخیص اختلال یادگیری را ندارد. نتیجه گیری: توجه به نتایج به دست آمده نشان می دهد برنامه حداقل برای 85 درصد دانش آموزان با ضعف ریاضی مؤثر است که توانایی کمک به بهبود عملکرد درسی همین تعداد دانش آموز هم می تواند توجیه کننده کاربرد این برنامه باشد.
تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ادراک تجربه های والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش در دوران کرونا بود تا با تکیه بر شناسایی این مشکلات آموزشی بتوان نسبت به کاهش آنها مبادرت کرد. روش: روش پژوهش در قالب کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است. از این رو از بین والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه 14 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به حد اشباع داده ها رسیدیم و با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. گفت وگوها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان دادند که عوامل ایجادکننده مشکلات آموزش در دوران کرونا برای این گروه از دانش آموزان را می توان در 3 مضمون کلی مسائل مربوط به امکانات، مسائل مربوط به نگرش و مشکلات آموزش والدین و معلمان تقسیم بندی کرد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد با بررسی تجربه والدین دانش آموزان با نیازهای ویژه از مشکلات آموزش دوران کرونا می توان تا حد امکان با تغییر نگرش ها، آموزش مناسب و فراهم آوردن امکانات، بستر مناسبی برای شکوفایی توانایی ها و استعدادهای این گروه از دانش آموزان فراهم کرد. در پایان مقاله بر پایه نتایج پژوهش، پیشنهادهای لازم ارائه شده است.
رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری در تبیین تأثیر استرس شغلی و تعارض کار - خانواده بر بهزیستی روان شناختی در مربیان مراکز اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از استرس شغلی و تعارض کار – خانواده بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری خاص بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل تمام مربیان مراکز اختلال یادگیری خاص تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش اسنثنایی کشور که از آنها 1030 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، پرسشنامه استرس شغلی اورلی و گیردانو (1980)، پرسشنامه تعارض کار- خانواده کارلسون (2000) بودند. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل قرار شدند. یافته ها برازندگی مطلوب الگوی فرضی را با داده ها تأیید کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استرس شغلی و تعارض کار – خانواده به طور مستقیم موجب کاهش بهزیستی روان شناختی می شود. یافته های پژوهش رابطه منفی بین استرس شغلی و تعارض کار – خانواده را تأیید کرد و نشان داد که متغیر تعارض کار – خانواده سهم بیشتری در بهزیستی روان شناختی داشته است.
برنامه درسی هسته ای گسترده برای دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بهره مندی کودکان و دانش آموزان با آسییب بینایی از آموزش عمومی در اوایل قرن بیستم، معلمان متوجه شدند که بسیاری از مهارت هایی که این دانش آموزان به آنها نیاز دارند، با برنامه درسی آموزش عمومی تأمین نمی شود. به همین دلیل، بعضی از مربیان با هدف افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان نابینا و کم بینا تلاش کردند تا مهارت های مورد نیاز آنان را شناسایی کنند. در سال 1996 میلادی، هاتلِن ۱ از برنامه درسی ویژه ای با عنوان برنامه درسی هسته مشترک گسترده نام برد و بر اهمیت آن در زندگی کنونی و آینده ی دانش آموزان نابینا و کم بینا تأ کید کرد. باور کنونی مربیان این است که کودکان با آسیب بینایی مانند تمام کودکان، نیاز به یادگیری برنامه درسی عمومی و برخلاف سایر کودکان، نیاز به آموزش فنون و مهارت های خاصی دارند که آنان را قادر سازد به برنامه درسی عمومی و سایر اطلاعات رسمی و غیررسمی مورد نیاز برای زندگی موفقیت آمیز در جهان دسترسی داشته باشند. این مقاله به معرفی برنامه ی درسی هسته مشترک گسترده و حوزه های نُه گانه ی آن برای دانش آموزان با آسیب بینایی می پردازد.
اطلاعات عمومی برای والدین و مربیان کودکان نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از والدین کودکان کم بینا و نابینا در مراجعات خود به پزشکان مختلف اظهار می دارند که در وقت معاینه، فرصت سئوال کردن از پزشک وجود ندارد و ا گر بخواهیم سؤال بپرسیم با وا کنش مناسبی روبه رو نمی شویم! در این مقاله، تلاش شده است تا اطلاعات دقیق و در عین حال دور از اصطلاحات سخت پزشکی ارائه شود تا خواننده محترم بتواند پاسخ برخی از مهمترین موضوعات و پرسش های کم بینایی از قبیل؛ تعریف کم بینایی، آسیب بینایی مغزی، سلول های بنیادی و نابینایی، پیشگیری و درمان کم بینایی، وسایل کمک بینایی، تأثیر آسیب بینایی بر یادگیری کودک و کارهایی که باید برای کودک کم بینا انجام داد و اینکه به چه کسی باید مراجعه کرد، را بیابد. در انتها نیز راهکارهایی برای والدین و مربیان کودکان کم بینا آورده شده است.
توان بخشی دانش آموزان کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی دیدن دارای گستره ای از تیزبینی تا نابینایی مطلق است. بعضی از دانش آموزان با آسیب بینایی، کم بینا محسوب می شوند و برای کسب مهارت های مختلف و آموزش با مشکل روبه رو هستند. توان بخشی مناسب و استفاده از وسایل کمک بینایی می تواند با بهبود فرایند یاددهی-یادگیری این دانش آموزان در ایجاد اعتماد به نفس آنان مؤثر باشد. توان بخشی بینایی لزوماً به معنی افزایش دید نیست بلکه به این معنی است که فرد بتواند در انجام فعالیت های روزمره ی زندگی از باقی مانده ی بینایی خود به بهترین شکل استفاده کند. در این مقاله روش های توان بخشی بینایی دانش آموزان کم بینا و ابزارهای کمک بینایی معرفی شده است.
تربیت بدنی مناسب سازی شده برای کودکان با آسیب بینایی در مدارس خاص یا کلاس های فرا گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت بدنی برای همه دانش آموزان ضروری است اما دانش آموزان با آسیب بینایی به دلیل در دسترس نداشتن الگوهای مناسب حرکتی نیاز بیشتری به تربیت بدنی دارند تا در سراسر زندگی، بدنی متناسب و سالم داشته باشند. این مقاله پس از معرفی اصطلاحات مهم در حوزه آسیب بینایی با ارائه ی راهبردهای آموزشی مناسب در تربیت بدنی، مناسب سازی های لازم در تجهیزات، قواعد و محدوده ی بازی را پیشنهاد کرده است.
مروری بر جدید ترین سخت افزارها و نرم افزارهای کمک آموزشی ویژه ی کودکان و دانش آموزان نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون کمی و کیفی فناوری های گونا گون آموزشی رایانه ای ویژه ی دانش آموزان نابینا و کم بینا در دنیا، متولیان، مربیان و والدین کودکان و دانش آموزان با آسیب بینایی را بر آن می دارد تا با پیگیری تازه ترین اخبار این عرصه، با آخرین یافته های روز آشنا شوند و آن ها را در امر آموزش و پرورش این گروه از کودکان بکار برند. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از مقاله های علمی، وبسایت های تخصصی و منابع رسمی، کارآمدترین و جدید ترین های فناوری های آموزشی و توان بخشی در حوزه ی آسیب بینایی شامل سخت افزارها و نرم افزارها را معرفی و مرور کند.
تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان کم توان ذهنی، اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتری در مقایسه با کودکان عادی دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل والدین دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر سلماس در سال 1397 - 1398 بود. ۳۰ نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر ) و آزمایشی ( 15 نفر ) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس اختلال رفتار مخرب ( ۱۹۹2 ) استفاده شد. در این پژوهش، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مدیریت والدین را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج داده های پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است ( p>./.5). نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت والدین، روش کارآمدی در بهبود علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانِ با نقص بینایی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانِ با نقص بینایی (کم بینا و نابینا) شهر یاسوج بررسی شده است. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزانِ با نقص بینایی مدرسه شقایق شهر یاسوج است که در سال تحصیلی 1397-98 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل تمامی جامعه آماری (10 نفر مورد آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و 10 نفر دانش آموز که هیچ مداخله ای روی آنها انجام نشد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آموزش مداخله ذهن آگاهی، پرسشنامه تاب آوری کونر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی مارتین و روبین (1995) بود. روش مداخله ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با نرم افزار Spss-21 و آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری در دو گروه با کنترل کردن اثر پیش آزمون، پس از شرکت در جلسه های مداخلات ذهن آگاهی نشان داد نمرات مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانی که در گروه آزمایش شرکت داشتند، نسبت به آنهایی که در گروه کنترل جایگزین شده بودند، افزایش معناداری داشت (05/0 ≥ P). نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی می تواند رویکردی مؤثر در انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری افراد کم بینا و نابینا باشد.
مقایسه اثر اسنارک (تداعی عدد- مکان) در نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی، نقص توجه و نوجوانان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثر اسنارک و بررسی بازنمایی عدد- مکان در نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلال بیش فعالی، اختلال نقص توجه و نوجوانان بدون اختلال طراحی و انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری نوجوانان 10 تا 15 ساله شهر تهران و گروه نمونه شامل 30 فرد مبتلا به اختلال بیش فعالی، 30 فرد مبتلا به اختلال نقص توجه و30 نوجوان بدون اختلال بودند که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. همه این افراد تکلیف بزرگی اعداد (جورجز، 2017) را اجرا کردند و به آن پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر اسنارک در نوجوانان عادی و مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه وجود دارد، به صورتی که بیشترین مقدار اسنارک در افراد مبتلا به بیش فعالی و کمترین مقدار مربوط به افراد عادی است. این اثر به شکل بازنمایی اعداد کوچک در سمت راست و بازنمایی اعداد بزرگ در سمت چپ دیده می شود. همچنین گروه سالم بیش ترین پاسخ های صحیح و گروه دارای نقص توجه، کمترین تعداد پاسخ های صحیح را داده اند. زمان واکنش گروه نقص توجه نیز بیش ترین و زمان واکنش گروه بیش فعال کمترین مقدار بوده است. نتیجه گیری: این نتایج نخست مشخص می کند که اثر اسنارک معکوس در فارسی زبانان ایرانی وجود دارد و همچنین نشان دهنده بزرگ تر بودن اثر اسنارک در افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه است.
مقایسه تأثیر مداخله آموزش بارشناختی با آموزش فراشناخت بر علایم مشکلات رفتاری درونی شده دانش آموزان دختر دوره اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۲)
۱۴۰-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر مداخله آموزش بارشناختی با آموزش فراشناخت بر علایم مشکلات رفتاری درونی شده دانش آموزان بود روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دو گروه آزمایشی بود. انتخاب نمونه ها هدفمند و انتصاب آنها به گروه ها تصادفی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین نواحی شش گانه آموزش و پرورش ناحیه سه شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و از بین مدارس ناحیه سه، سه مدرسه انتخاب شدند که تعداد دانش آموزان 320 نفر بودند. سپس با اجرای سیاهه رفتاری کودک آخنباخ بر این دانش آموزان و کسب نمره یک انحراف بالاتر از میانگین، در این سیاهه، به روش نمونه گیری هدفمند 45 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (آموزش بارشناختی و آموزش فراشناخت) و یک گروه کنترل (بدون مداخله آموزشی) گمارده شدند. سپس به معلمان گروه های آزمایشی آموزش های لازم در زمینه بار شناختی (گروه اول آزمایشی) و فراشناخت (گروه دوم آزمایشی) داده شد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری به دست آمد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد آموزش بارشناختی و آموزش فراشناخت بر کاهش علایم دانش آموزان دارای مشکلات درونی شده تأثیر داشته است (در زمینه تفاوت بین اثربخشی آموزش بارشناختی و آموزش فراشناخت نتایج پژوهش نشان داد که در کاهش علایم دانش آموزان دارای مشکلات درونی شده، تأثیر آموزش بارشناختی بیشتر بوده است). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که از آموزش بارشناختی و کاربرد آن در تدریس به وسیله معلمان برای کاهش علایم مشکلات رفتاری درونی شده دانش آموزان استفاده شود. همچنین با توجه به ماهیت سلسله مراتبی آموزش های بارشناختی به برنامه ریزان آموزشی پیشنهاد می شود که استفاده از یافته های این پژوهش در جهت تجدید نظر در برنامه های درسی دانش آموزان را مد نظر قرار دهند.
مقایسه باورهای فراشناخت، راهبردهای کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان سرآمد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای فراشناخت، راهبردهای کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان سرآمد و عادی اجرا شد. روش: روش پژوهش علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان سرآمد و عادی مقطع متوسطه مدارس شهر دامغان (3000 نفر) بود که حجم نمونه 300 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های سبک های اسنادی (سلیگمن و همکاران، 1979)، کنترل فکر(ولز و دیویس، 1994) و باورهای فراشناختی (کارنزایت و هاتونوولز، 1997) بود. تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار (SPSS-20) با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس مانوا وآنوا انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش در تحلیل مانوا نشان داد بین دانش آموزان سرآمد و عادی در باورهای فراشناخت، راهبردهای کنترل فکر و سبک های اسنادی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین دانش آموزان سرآمد و عادی در باورهای فراشناخت به ترتیب 51/78 و 72/67 در کنترل فکر به ترتیب 54/75 و 43/66 و در سبک های اسنادی به ترتیب 58/33 و 70/30 بود. میانگین باورهای فراشناخت، کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان سرآمد بیشتر از دانش آموزان عادی بود. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش های ویژه ای برای تقویت باورهای فراشناخت، کنترل فکر و سبک های اسنادی دانش آموزان عادی و سرآمد باید پیش بینی شود. مربیان با تأکید بر اهمیت عوامل درونی قابل کنترل به عنوان عوامل اصلی موفقیت، توان پیش بینی موفقیت دانش آموزان را باید افزایش دهند.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر علائم اختلال کم توجهی و علائم اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
۱۰۲-۹۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر اختلال کم توجهی و اختلال یادگیری در هنرجویان هنرستان های پسرانه شهر رودهن در سال تحصیلی 97-98 انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه هنرجویان هنرستان های پسرانه شهید چمران و آیت الله رفسنجانی در سال تحصیلی 97-98 در شهر رودهن بود که پس از غربالگری از بین آنها 30 نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند (n1=n2=15). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه d2برای ارزیابی مشکلات کم توجهی و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو توسط ویلکات و همکاران (CLDQ) بود. گروه آزمایش تحت آموزش راهبردهای فراشناختی قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. آموزش راهبردهای فراشناختی بر کاهش کم توجهی (001/0P<) و کاهش اختلال یادگیری (001/0P=) گروه آزمودنی به طور معناداری مؤثر بود. براساس یافته های حاصل پیشنهاد می شود، مشاوران و درمانگران برای کاهش مشکلات کم توجهی و یادگیری هنرجویان، از روش های آموزش راهبردهای فراشناختی استفاده کنند.