فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی انجام شد. پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با انتخاب و گمارش تصادفی آزمودنی ها، در گروه های آزمایش و کنترل به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم استعدادهای درخشان شهر خرم آباد بودند که ابتدا همه دانش آموزان پرسشنامه کمال گرایی و استرس تحصیلی را تکمیل کردند. سپس تعداد 45 نفر که بالاترین نمرات را در مقایسه با سایرین کسب کردند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه مداخلات روان درمانی مثبت گرا و گروه آزمایش دوم هم به مدت 8 جلسه مداخلات واقعیت درمانی را دریافت کردند، اما گروه کنترل طی این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با آزمون کواریانس یکطرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو روش منجر به کاهش معنادار کمال گرایی و استرس تحصیلی آزمودنی های گروه های آزمایش شدند. از بین دو نوع درمان، روان درمانی مثبت گرا تاثیر بیشتری در کاهش استرس تحصیلی داشت. اما بین دو روش در کاهش کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد. بر اساس نتایج، واقعیت درمانی و روان درمانی مثبت گرا می تواند به منظور کاهش کمال گرایی و استرس تحصیلی دانش آموزان تیزهوش مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : وجود آهسته گام در کودکان، اثرات عمیقی بر کیفیت زندگی مادران می گذارد. شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کنترل این استرس گامی مهم در ارتقای سلامت روانی خانواده های دارای این کودکان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام در اهواز بود. روش : این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 350 نفر از مادران دارای کودک آهسته گام است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. روش برای جمع آوری داده راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران و پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربورن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره صورت گرفت. یافته ها : نتایج رگرسیون نشان داد که پیش بینی کیفیت زندگی مادران از روی متغیرهای راهبردهای مقابله ای (راهبرد مقابله مساله مدار، اجتناب مدار و هیجان مدار)، تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، فاجعه آمیز کردن، پذیرش، نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت) و ذهن آگاهی (مشاهده، توصیف، عمل توام با هوشیاری، غیر قضاوتی بودن و غیرواکنشی بودن )معنی دار می باشد و متغیرهای راهبرد مقابله مسئله مدار، راهبرد مقابله هیجان مدار، ارزیابی مجدد مثبت، عمل توأم با هوشیاری و غیر واکنشی بودن به ترتیب پیش بینی کننده کیفیت زندگی مادران می باشند . نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش هایی را در زمینه کاربرد راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی برای ارتفای سطح کیفیت زندگی مادران دارای کودک آهسته گام فراهم آورد.
اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب و پرخاشگری کودکان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب و پرخاشگری کودکان مبتلا به سندرم داون انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به سندرم داون تحت حمایت اداره بهزیستی شهر کرمانشاه در سال 1396 بود. تعداد 30 نفر کودکان مبتلا به سندرم داون با روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه شرکت کردند در حالی که گروه کنترل شرکت نکردند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از الف: پرسشنامه های مهارت اجتماعی (ماتسون، 1983)،ب: پرسشنامه اضطراب کودکان (اسپنس، 1999)، و ج: پرسشنامه پرخاشگری (پرخاشگری باس و پری، 1992) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس و با نرم افزار 21- SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل در نمرات مهارت اجتماعی و و هر یک از مؤلفه های آن شامل مهارت اجتماعی مناسب، جسارت نامناسب، تکانشی/سرکشی، اطمینان زیاد به خود، و حسادت/گوشه گیری وجود دارد (05/0> P ). همچنین، بین میانگین نمرات پرخاشگری و اضطراب دوگروه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده گردید (05/0> P ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از بازی درمانی در کنار سایر روش های درمانی رفتاری می توان جهت افزایش مهارت اجتماعی و کاهش هیجانات منفی کودکان سندرم داون استفاده شود.
اثربخشی برنامه دلبستگی محورِ مادران بر شناخت اجتماعیِ نوجوانان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی برنامه دلبستگی محور مادران بر شناخت اجتماعیِ (نظریه ذهن عاطفی و شناختی) نوجوانان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم و مادران آنان بود که در 6 ماه دوم سال 1396 به پنج مرکز خدمات روان شناختی و مشاوره در شهر تهران مراجعه کرده بودند. از بین این افراد، 43 جفت مادر و نوجوان به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (21 نفر) و کنترل (22 نفر) جای داده شدند. برنامه دلبستگی محور طی هشت جلسه و به صورت هفتگی برای مادران گروه آزمایش اجرا شد و مادران گروه کنترل در لیست انتظار جای گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (نظریه ذهن عاطفی) و آزمون باور کاذب سالی-آن (نظریه ذهن شناختی) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط نوجوانان مبتلا به اتیسم تکمیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه دلبستگی محورِ مادران منجر به افزایش نظریه ذهن عاطفی فرزندان مبتلا به اتیسم آنان شده است (25/7= F ، 009/0 p< )، اما اثری بر بعد شناختی نظریه ذهن نداشته است (53/0= F ، 46/0 < p ). بحث و نتیجه گیری: دلیل عمده اثربخشی برنامه دلبستگی محور بر نظریه ذهن عاطفی را می توان مربوط به اثرات این برنامه بر افزایش آگاهی مادر و فرزند از یکدیگر در سطح روان شناختی دانست.
ارزیابی اثربخشی طرح آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش تلفیقی فراگیر و راهبردهای ارتقای آن از دیدگاه معلمان شهر زنجان می باشد. روش: این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل 95 دانش آموز با نیازهای ویژه در شهر زنجان می باشند که به صورت تلفیقی با سایر دانش آموزان در مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند و از بین آن ها با استفاده از جدول مورگان تعداد 78 نفر نمونه بصورت تصادفی طبقه ای بر اساس نوع معلولیت انتخاب شدند و دیدگاه معلمان آن ها نسبت به آموزش تلفیقی فراگیر مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود که بر اساس اهداف آموزش تلفیقی فراگیر طراحی گردید و روایی آن مورد تایید متخصصان قرار گرفت و پایایی کل آن نیز 90/0 بدست آمد. یافته ها: با تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی، یافته ها نشان داد که میزان تحقق اهداف آموزش تلفیقی در اهداف مختلف بالاتر از میانگین فرضی می باشد. متغیرهای مقطع و پایه تحصیلی و شدت و نوع معلولیت ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی نداشتند اما سه متغیر جنسیت، نگرش معلمان به آموزش تلفیقی و نقش معلم رابط، ارتباط معنی داری با تحقق اهداف آموزش تلفیقی داشتند که در بین آن ها نگرش معلمان از توان پیش بینی نیز برخوردار بود. نتیجه گیری: بر طبق یافته ها آموزش تلفیقی اثربخش بوده و راهبردهایی چون تغییر نگرش معلمان به آموزش تلفیقی فراگیر، استفاده از معلم رابط، ارایه آموزش های جبرانی توسط معلمان، کاهش تعداد دانش آموزان در کلاس درس و تجهیز مدارس با امکانات مناسب می توانند موجب ارتقای آموزش تلفیقی فراگیر گردند.
طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی تفکیکی برای دانش آموزان با استعدادهای درخشان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی تفکیکی برای دانش آموزان با استعدادهای درخشان شهر اصفهان انجام شده است. روش : برای طراحی الگوی برنامه درسی تفکیکی از روش تحقیق ترکیبی و برای اعتبارسنجی آن از روش دلفی استفاده شده است. جامعه این پژوهش در بخش طراحی شامل کلیه دانش آموزان با استعدادهای درخشان در مقطع متوسطه دوم و در بخش اعتباربخشی متخصصان برنامه درسی و آموزش دانش آموزان با استعدادها درخشان بوده اند. روش نمونه گیری در بخش طراحی الگو، موارد نوعی و تصادفی ساده و در بخش اعتباربخشی الگو، گلوله برفی بود. برای گردآوری داده ها در بخش طراحی الگو از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه محقق ساخته و در بخش اعتباربخشی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی داده ها به وسیله بررسی اعضا، روایی محتوایی، روایی سازه و آلفای کرانباخ تائید شده است. یافته ها: نتایج بیانگر این است که دانش آموزان محتوای دلخواه را دارای شرایطی چون وجود فعالیت عملی، توجه به خلاقیت، تخصصی کردن مطالب، همراهی با علم روز جهان، وجود کتاب های تکمیلی، استدلال و منطق زیر بنایی مباحث، توجه به نوجوان و چالش های پیش روی او و توجه به علایق و استعدادهای فردی می دانند. ویژگی های عنصر فرایند در برنامه درسی تفکیکی نیز شامل کاربردی بودن، استفاده از مواد کمک آموزشی، یادگیری فعال، روش اختصاصی برای هر درس، بعد علمی و اخلاقی معلم است. ویژگی عنصر فرآورده نیز شامل آزمون مستمر، توجه به خلاقیت، کاربردی بودن ارزشیابی، ارزشیابی پروژه ای، اصول فنی آزمون سازی و تأکید بر یادگیری عمیق است. بررسی اعتبار الگوی پیشنهاد شده مبین این است که متخصصان با حذف روش ویژه برای هر درس، اضافه کردن توجه به خلاقیت در تمام عناصر برنامه درسی، اضافه کردن حمایت از یادگیری مستقل به عنصر فرایند برنامه درسی تفکیکی، اضافه کردن ارزشیابی چندگانه و خودارزیابی به عنصر فرآورده، الگوی پیشنهاد شده را دارای اعتبار مطلوبی ارزیابی می کنند.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی - رفتاری بر رفتارهای چالشی کودکان اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
169 - 185
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر رفتارهای چالشی کودکان اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان پسر 8 تا 12 ساله اتیسم مراکز درمانی شهر اراک در سال 1397 تشکیل دادند. در این پژوهش 16 کودک پسر اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر اساس پرسشنامه سنجش دامنه طیف اتیسم به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دوگروه آزمایش (8 نفر) و کنترل (8 نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. از مقیاس تجدید نظر شده رفتارهای چالشی بودفیش، سیمونز، پارکر و لوییز (2000)، برای ارزیابی رفتارهای چالشی استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه 45 دقیقه ای در طول یک ماه بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل چنین مداخله ای را دریافت نکردند. در پایان مجددا هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری سبب کاهش رفتارهای چالشی کودکان اتیسم با عملکرد بالا می شود. از این رو می توان از بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری به عنوان یک روش مداخله ای موثر در حوزه اختلال طیف اتیسم سود جست.
آزاردیدگی هیجانی: تعاریف، شیوع، پیامدها و مداخلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزاردیدگی هیجانی، الگوی تکراری از بدرفتاری هیجانی مراقب با کودک است به شکلی که به کودک القاء می کند که فاقد ارزش، ناقص، دوست نداشتنی و ناخواسته است. آزاردیدگی هیجانی می تواند طبقات مختلفی داشته باشد از قبیل توهین، ایجاد حس بی اعتمادی به خود، تهدید، خراب کردن دوستی های فرزند، بی توجهی/غفلت هیجانی، تحقیر، بی محبتی/طرد، اجبار و آشفتگی خانواده. آزاردیدگی هیجانی پدیده ای بسیار شایع و کمتر شناخته شده است. بررسی ها نشان می دهند که تا 75 درصد کودکان و نوجوانان می توانند در سطوحی با آزاردیدگی هیجانی روبرو شده باشند. مواجهه با سطوح متوسط و زیاد آزار هیجانی می تواند پیامدهای منفی داشته باشد. آزاردیدگی هیجانی می تواند بر رشد جسمی، هیجانی و شناختی کودکان اثر بگذارد و باعث مشکلات رفتاری، هیجانی و تحصیلی شوند. همچنین، پیامدهای آن به دوره بزرگ سالی نیز کشیده می شود. برخی از عوامل مرتبط با والدین، احتمال آزار گری هیجانی را افزایش می دهند مانند سن کم والدین، تجربه آزاردیدگی در دوره کودکی، نوع سبک دلبستگی، تجربه خشونت در خانواده فعلی، مشکلات روان شناختی و اعتیاد. همچنین سن و جنسیت کودک نیز در میزان آزاردیدگی هیجانی وی نقش دارد. می توان با ارتقاء عامل های حفاظتی فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد آزاردیده هیجانی، از تبعات منفی آزاردیدگی هیجانی کاست.
طراحی و اعتبار یابی مدل یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه طراحی و اعتباریابی یک مدل یادگیری مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه بود. در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع اکتشافی استفاده شد. برای به دست آوردن اجزای مدل، تحلیل محتوای استقرایی انجام شد و برای اعتباریابی درونی مدل، از روش توصیفی نظرسنجی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی مدل یادگیری شامل تمام مقالات، کتاب ها، گزارش ها و پایان نامه های مرتبط در زمینه رویکرد یادگیری تلفیقی برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ بود. نمونه آماری برای تعیین اجزاء مدل، ۲۳ مقاله ، ۷ پایان نامه و ۸کتاب و گزارش بود که به طور هدفمند انتخاب و تحلیل شدند . جامعه آماری برای اعتبارسنجی مدل شامل استادان دانشگاه در رشته های فنّاوری آموزشی، روانشناسی و آموزش ویژه بود. ۲۶ استاد دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته ۲۵ سوالی بود که ۲۳ گویه آن طبق مقیاس لیکرت ۷ امتیازی طراحی و تدوین شد و ۲ گویه آن بر اساس سوال باز پاسخ بود. روایی محتوایی پرسش نامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ ۹۴/۰بود. با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی، شش مولفه اصلی بدست آمد. همچنین ۴۹ زیر مولفه برای اجزای اصلی استخراج شد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و استخراج کدها، اجزاء و زیرمولفه ها در قالب مدل یادگیری طراحی شد. ابتدا یک مدل مفهومی طراحی شد و سپس مدل روندی طراحی و توسعه داده شد. یافته های اعتبار درونی از نظر متخصصان نشان داد که مدل های مفهومی و روندی اعتبار درونی بالایی دارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این مدل ها به عنوان استراتژی های نوآورانه برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه استفاده شود.
مقایسه اکتساب بازنمایی درونی حرکتی توسط مشاهده یک نمایش نقاط روشن کودکان کم توان ذهنی خفیف و کودکان بهنجار با توجه به سطح دشواری تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدل به ندرت در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرین مشاهده ای با استفاده از نمایش نقاط روشن بر اکتساب بازنمایی درونی مهارت های حرکتی با دشواری های مختلف در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی انجام شده است. روش : بیست کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی متوسط و 20 کودک سالم آزمون مرتب سازی تصاویر مهارتهای حرکتی پرتاب آزاد بسکتبال و پرتاب بیسبال را قبل و بعد از مشاهده مدل نقاط روشن انجام دادند. تعداد تصاویری که به درستی مرتب شده بودند و زمان مرتب سازی این تصاویر به عنوان متغیرهای وابسته اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی عملکرد خود را در پرتاب آزاد بسکتبال از پیش آزمون تا پس آزمون به طور معنی داری بهبود دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال این بهبود مشاهده نشد. همچنین یافته ها نشان داد که کودکان سالم نسبت به کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در مرتب سازی تصاویر مربوط به مهارت پرتاب بسکتبال عملکرد بهتری نشان دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال تفاوت معنی داری در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری : با توجه به توانایی کودکان عقب مانده ذهنی برای یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدلهای نقاط روشن و همچنین نقش دشواری مهارت حرکتی مورد بحث قرار می گیرد.
مقایسه اثربخشی قصه درمانی و درمان روان نمایشگری بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان دختر با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی قصه درمانی (شناختی- رفتاری) و درمان روان نمایشگری بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان دختر با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش : یک پژوهش آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود . جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ششم با اختلال یادگیری خاص ، مراجعه کننده به مراکز مشاوره (تحت نظارت آموزش و پرورش ) شهرستان بهارستان که در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ شاغل به تحصیل بوده اند که توسط ﻣﻘیﺎس ﻫﻮش وکﺴﻠﺮ کﻮدکﺎن نسخه ﭼﻬﺎر WISC-IV ( ۲۰۰۳) در بخش روانسنجی مراکز مشاوره ، شناسایی و مورد تشخیص واقع شدند . سپس ۴۸ نفراز دانش آموزان دختر پایه ششم با اختلال یادگیری خاص با پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (ویلکات و همکاران ، ۲۰۱۱) ، پرسشنامه خودتوانمند سازی اجتماعی( پرندین ،۱۳۸۵ ) و پرسشنامه ناگویی هیجانی ( تورنتو ، ۱۹۹۴) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه ( دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) قرار گرفتند . داده ها از طریق آمار توصیفی ( میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری(مانکوا) و یک متغیری ( آنکوا) و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایشی که تحت تاثیر قصه درمانی و روان نمایشگری قرار گرفتند در میزان خودتوانمندساری اجتماعی و ناگویی هیجانی تفاوت معناداری P <0/01) ( وجود دارد . نتیجه گیری : بر اساس یافته هامیتوان نتیجه گرفت با توجه به مقایسه تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش ، در افزایش متغیر خودتوانمندسازی اجتماعی و در کاهش متغیر ناگویی هیجانی بیشترین تاثیر مربوط به قصه درمانی و سپس روان نماشگری می باشد.
اثربخشی برنامه آموزش حس عدد بر بهبود مهارت های عددی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دیرآموز پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی برنامه آموزش حس عدد بر بهبود مهارت های عددی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان پرداخته است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از میان دو مدرسه ویژه دانش آموزان مرزی منطقه ۷ شهر تهران، ۲۰ دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پس از همتاسازی به شیوه کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به منظور ارزیابی مهارت های عددی، از فرم معلم آزمون حس عددی جردن (۲۰۰۷)، و برای ارزیابی میزان پیشرفت تحصیلی درس ریاضی، از یک آزمون محقق ساخته در دو فرم موازی، استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۵ هفته (۱۰جلسه ۴۵ تا ۶۰ دقیقه ای و ۲ بار در هفته) تحت آموزش یک برنامه حس عدد قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که برنامه مداخله آموزش حس عدد، بر مهارت های عددی و پیشرفت تحصیلی ریاضی آزمودنی های گروه آزمایش به گونه معنی داری تأثیر داشته و منجر به افزایش آن شده است (05/0p<). نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزش حس عدد می تواند به عنوان یک روش مؤثر برای بهبود مهارت های عددی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز کلاس اول دبستان مورد استفاده قرار گیرد
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت و ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
127 - 149
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت و ادراک از جّو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 300دانش آموز تیزهوش (140تیزهوش پسر و 160 تیزهوش دختر) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس (2001)، پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران(1998) ، پرسشنامه ادراک از جّو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نشان داد بین درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و مولفه های اهداف پیشرفت تبحری و رویکردی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنادار و بین اهداف اجتنابی از مولفه های اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. از میان متغیرهای پیش بین به ترتیب خودکارآمدی تحصیلی، اهداف اجتنابی، اهداف تبحری و رویکردی، بهترین پیش بینی کننده برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بودند. سطح معنی داری 05/0 P < بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت خودکارآمدی تحصیلی، اهداف تبحری و رویکردی با عملکرد تحصیلی رابطه دارد و مهمترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی است.
فناوری های پوشیدنی برای افراد آسیب دیده بینایی: معرفی دستگاه هوروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی ابزارهای کمکی جابجایی برای افراد آسیب دیده بینایی، حرکت امن و مستقل در محیط است. بیشترین فعالیت هایی که تاکنون برای کاهش محدودیت های افراد دارای آسیب بینایی انجام شده، بر روی حرکت و جابجایی این افراد در محیط های آشنا و نا آشنا و مهارت های خواندن و نوشتن آن ها برای دستیابی به استقلال فردی متمرکز بوده اند. عصای سفید، سگ راهنما و ابزارهای جابجایی الکترونیکی از عمده ترین گزینه های مورد استفاده در جابجایی افراد آسیب دیده بینایی هستند و بریل، متن خوان های مختلف و درشت نما کننده ها جهت خواندن و نوشتن به کار می روند. اما هر کدام از این موارد مزایا و محدودیت های خاص خود را دارند. در این مقاله به مزایا و عملکردهای فناوری های پوشیدنی و سامانه هوروس پرداخته شده که بخش زیادی از محدودیت های این ابزارها را کاهش می دهد. نتیجه گیری : سامانه هوروس قابلیت هایی مانند مسیریابی و حرکت مستقل در حین فعالیت های بازی، آگاه شدن از موقعیت دوستان در کلاس و مدرسه، شناسایی متن و خواندن، شناخت چهره و شناسایی اشیا را با هم ادغام کرده است. این فناوری هم قابلیت مسیریابی و تشخیص مانع به صورت سه بعدی را دارد که به حرکت ایمن فرد آسیب دیده بینایی کمک می کند و هم قابلیت خواندن متن های نوشتاری و بریل را دارد که می تواند به استقلال فرد در فعالیت های آموزشی و یادگیری کمک کند.
اثر بخشی برنامه حضوری – مجازی درمان تعامل والد-کودک بر اساس رویکرد آیبرگ بر اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه حضوری- مجازی درمان والد- کودک براساس رویکرد آیبرگ بر کودکان با اختلالات رفتاری مراکز پیش دبستانی در شهر تهران انجام شده است. روش : این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با 30 مادر کودکان با اختلالات رفتاری پیش دبستانی (15 مادر گروه آزمایشی و 15 مادر گروه گواه) و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه قبل از برنامه ، سیاهه رفتاری کودکان آیبرگ (ECBI) (آیبرگ، پنگوس،1999، آیبرگ، رابینسون، 1993) سیاهه رفتاری کودکان (CBCL) آخن باخ و رسکولار(2000) آزمون ملاک های اختلالات رفتاری بر DSM5 (2013) ( را کامل کردند سپس برنامه را طی 14جلسه فقط برای گروه آزمایش اجرا شد وگروه گوا ه هیچ برنامه ای را دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل از آزمون T مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان دادکه برنامه حضوری – مجازی درمان تعامل والد- کودک براساس رویکرد آیبرگ به طور معناداری در کاهش اختلالات رفتاری موثر بوده است. بحث : الگوی کلی نتایج حاکی از آن است که این برنامه درکاهش اختلالات رفتاری اثربخش بوده ، بنابراین می توان از آن به عنوان یک الگوی درمانی در مراکز پیش دبستانی استفاده شود.
ساختار علّی پیشایندها و پسایندهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور در دانش آموزان سرآمد دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای رفتارهای تسهیل گر/بازدارنده سبک زندگی تحصیلی سلامت محور در رابطه کمال گرایی و راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان با بهزیستی تحصیلی و هیجان های پیشرفت د انش آموزان تیزهوش دختر انجام شد. ۴۰۰ دانش آموز به سیاهه شناختارهای کمال گرایی چندبعدی (کابوری، 2006)، سیاهه هیجان های پیشرفت (عبدالله پور، 1394)، سیاهه مشغولیت تحصیلی (سالملا آرو و آپادایا، 2012)، سیاهه فرسودگی تحصیلی (سالملا آرو، کیورا، لسکینن و نورمی، 2009)، سیاهه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و پرسشنامه رفتارهای ارتقادهنده/بازدارنده سلامت تحصیلی (صالح زاده، شکری و فتح آبادی، 1396الف) پاسخ دادند. نتایج نشان داد مدل واسطه مندی کامل رفتارهای تسهیل گر/بازدارنده در رابطه کمال گرایی و راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان با بهزیستی تحصیلی و هیجان های پیشرفت با داده ها برازش مطلوبی داشت. در مدل مفروض تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند. در مجموع، نتایج نشان داد که بخشی از کنش وری هیجانی و بهزیستی تحصیلی نوجوانان تیزهوش در محیط های تحصیلی از طریق مشخصه های شناختی هیجانی رفتاری آن ها قابل تبیین است.
تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالاست. روش: 9 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا با روش هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح تک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. جمعاً هر شرکت کننده 12 جلسه آموزش راهبرد نظارت و برنامه ریزی را در هر هفته سه جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرده است. از ابزارهای تکلیف حافظه آینده نگرکرنز، پروتکل آموزش حافظه آینده نگر، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر، پرسش نامه استاندارد سنجش دامنه اتیسم و مقیاس درجه بندی درخودماندگی گیلیام برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شده است. یافته ها: مطابق با یافته ها، شرکت کنندگان در گروهی که راهبردهای هر دو تکلیف را دریافت کرده بودند عملکرد بهتری داشتند و هر 9 شرکت کننده در تکلیف رویدادمحور اندازه اثر بالایی را نشان داده اند، ولی در تکلیف زمان محور فقط دو شرکت کننده گروه مختلط و دو شرکت کننده گروه زمان محور، اندازه اثر متوسطی را به دست آورده اند. نتیجه گیری: آموزش این راهبردها می تواند نقش مؤثری در بهبود حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا داشته باشد و نظارت و برنامه ریزی آنها را برای تکالیف روزمره بهبود بخشد.
اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با کم توانی ذهنی آموزش پذیر 14-11 ساله در دو مدرسه استثنایی شهر کرج در سال تحصیلی 96-1395بود. از میان جامعه آماری، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. در طی مدت تحقیق 4 نفر از گروه آزمایش و 4 نفر از گروه گواه از ادامه مداخله انصراف دادند (11=N ). گروه آزمایش طی هشت هفته در 24 جلسه ی گروهی 1 ساعته فعالیت های موسیقیایی که هفته ای سه بار برگزار می شد، شرکت کردند. گروه گواه طی این مدت مداخله ای دریافت نکردند. همه شرکت کننده ها آزمون رایانه ای دسته بندی کارت ویسکانسین، برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی؛ آزمون برو/نرو برای ارزیابی کنترل مهاری؛ و خرده آزمون فراخنای ارقام از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان برای ارزیابی حافظه فعال را قبل و پس از اجرای مداخله انجام دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون در سطح 05/0= α تفاوت معنا داری وجود نداشت. بدین معنا که برنامه فعالیت های موسیقیایی مورد نظر بر بهبود عملکرد گروه آزمایش در آزمون های کارکردهای اجراییِ به کار رفته تأثیر معنا داری نداشته است.
تأثیر آموزش حافظه فعال رایانه محور بر بهبود مهارت های حل مسئله ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی تمرین برنامه های رایانه ای شناختیِ حافظه فعال بر بهبود عملکرد حل مسئله ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی می باشد . روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. به این منظور، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 180 دانش آموز پسرپایه چهارم ابتدایی انتخاب شدند، سپس از میان آنها 30 دانش آموز با مشکلات یادگیری ریاضی ، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی ریاضیات ایران کی مت و آزمون ریاضی پژوهش گرساخته استفاده شد. . آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 20 جلسه 60 دقیقه ای ، برنامه آموزش راهبردهای حافظه فعال را به وسیله برنامه های مداخله ای رایانه ای "حافظه کاری" و "بهسازی و تقویت ذهن"، به صورت کاملاً انفرادی دریافت کردند و آزمودنی های گروه کنترل، برنامه آموزشی معمولی خود را توسط آموزگاران شان ادامه دادند. تحلیل آماری با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که بین نمرات پیشرفت ریاضی دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد . یافته ها : بنابراین آموزش رایانه محور حافظه فعال می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در پیشرفت عملکرد مهارت های حل مسئله ریاضی و عملکرد تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی ، مورد استفاده قرار گیرد..
تدوین برنامه مداخله حسی-حرکتی و بررسی اثر بخشی ان بر بهبود نیم رخ اجتماعی و علاقه اجتماعی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تدوین برنامه مداخله حسی- حرکتی و بررسی اثر بخشی آن بر بهبود نیمرخ اجتماعی و علاقه اجتماعی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال اتیسم عملکرد بالا در شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ بودند. تعداد ۲۰ کودک ۶ تا ۱۲ سال به صورت نمونه دردسترس از مرکز اتیسم دوم آوریل انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۰ نفر) و کنترل (۱۰ نفر) تخصیص شدند. برنامه مداخله حسی حرکتی به مدت دو ماه و هفته ای دو جلسه و هر جلسه به مدت ۶۰ دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسشنامه علاقه اجتماعی (علیزاده، اسماعیلی و سهیلی، 1394) و نیمرخ مهارت اجتماعی (اسکات بلینی، 2006) برای گرداوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که برنامه مداخله ای بر بهبود علاقه اجتماعی و نیمرخ اجتماعی کودکان موثر بود. با توجه به اثربخشی برنامه مداخله ا ی حسی حرکتی، آموزش این برنامه برای همه سطوح کودکان با اختلال اتیسم توصیه می شود.