هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی در دانش آموزان مقطع متوسطه بود. بدین منظور186 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002)، مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل،2001)، استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که بین جهت-گیری گفت و شنود خانواده، تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی خانواده، تاب آوری و شادکامی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین تاب آوری و شادکامی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری گفت و شنود خانواده، پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری و شادکامی فرزندان و جهت گیری همنوایی خانواده، پیش بینی کننده منفی بوده است. همچنین، تاب آوری در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و شادکامی نقش متغیر واسطه ای سهمی و در رابطه بین جهت گیری همنوایی و شادکامی، نقش واسطه ای کامل را ایفا می کند.
زمینه و هدف :در سال های اخیر، مشکلات مربوط به ناتوانی در نظم جویی هیجان باعث شده است که محققان زیادی به مطالعه متغیرهای تعیین کننده و مرتبط با آن بپردازند. از جمله این عوامل می توان به کارکردهای تحولی خانواده اشاره نمود. هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی مشکلات نظم جویی هیجان بر مبنای کارکردهای تحولی خانواده بود. مواد و روش ها:این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود و در آن 201 نفر از بین تمامی والدین دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس کارکردهای تحولی خانواده (Developmental family function assessment questionnaire یا DFFAQ) و پرسش نامه دشواری در نظم جویی هیجان (Difficulties emotion regulation scale یا 16-DERS) را تکمیل نمودند. داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:ابعاد کارکردهای تحولی خانواده با برخی از مؤلفه های دشواری در نظم جویی هیجانی رابطه معنی داری داشت. همچنین، از بین این ابعاد، سه بعد تفکر منطقی، ارتباط متقابل و بازنمایی ایده ها توانست مؤلفه های عدم وضوح هیجانی و عدم پذیرش هیجانی، کنترل تکانه را پیش بینی نماید. در مجموع، از بین سایر متغیرهای پیش بین، بعد تفکر منطقی با تبیین 10/0 درصد از واریانس نمرات مؤلفه عدم وضوح هیجانی، بالاترین ضریب تبیین را برای دشواری در نظم جویی هیجان به خود اختصاص داد. نتیجه گیری:ابعاد کارکردهای تحولی خانواده پیش بین مهم دشواری در نظم جویی هیجان است و توجه به آن ها توسط روان شناسان و پژوهشگران در جلسات آموزشی و مشاوره برای خانواده ها و درمان های مبتنی بر نظم جویی هیجانی می تواند به کاهش مشکلات نظم جویی هیجان بینجامد و پیامدهای مؤثرتری را رقم بزند.
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی به شیوه گروهی، بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدار فرزند، انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه آزمایش و کنترل بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه کیفیت زندگی (SF- 36) بود. جامعه آماری پژوهش مادران داغدار فرزندی بودند که مدت سه ماه تا یکسال از مرگ فرزندانشان می گذشت و نمرات کیفیت زندگی آن ها پایین تر از یک انحراف معیار از میانگین جامعه بود. در این پژوهش 18 مادر داغدیده بوسیله نمونه گیری داوطلبانه تعیین شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله درمانی طی 10 جلسه 90 دقیقه ای، بصورت یک جلسه در هفته، برای گروه آزمایش به اجرا در آمد. نتایج تحلیل واریانس داده ها نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کلی کیفیت زندگی معنادار بوده است و مداخله درمانی به طور معناداری موجب ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده گردیده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی، در ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده موثر است.