فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
اثربخشی آموزش معنا درمانی گروهی برامید به زندگی و سلامت عمومی بیماران دختر تالاسمی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید به زندگی و سلامت عمومی بیماران دختر نوجوانان تالاسمی ماژور شهر اهواز صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران دختر تالاسمی ماژور 15 تا 18 سال مراجعه کننده به بیمارستان ابوذر در بهار سال 1388 بود. که پیش آزمون بر روی تعداد 110 نفر از این مراجعه کنندگان اجرا شد و از بین آنها 46 نفراز افرادی که پایین ترین نمره در آزمون سلامت عمومی 28 GHQکه نمره 6 می باشد و پایین ترین نمره در آزمون امید به زندگی میلر که یک انحراف معیار زیر میانگین می باشد کسب کردند، بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند سپس افراد نمونه به صورت تصادفی ساده به دو گروه 23 نفری بعنوان گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش آزمون امید به زندگی میلر و سلامت عمومی28 GHQ بود و طرح تحقیق از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک جلسه پیگیری بود. به گروه آزمایش طی 10 جلسه 1 ساعته فنون معنا درمانی آموزش داده شد. سپس، پس آزمون برای هر دو گروه (آزمایش و کنترل) اجرا گردید. در مرحله بعد پس از 1 ماه آزمون پیگیری امید به زندگی میلر و سلامت عمومی 28GHQ جهت سنجش ماندگاری آموزش های داده شده اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس (مانکوا) استفاده شد و نتایج تحقیق نشان داد که آموزش معنا درمانی می تواند باعث افزایش امید به زندگی و سلامت عمومی بیماران تالاسمی ماژور گردد (0001/0> P ). همچنین سنجش ماندگاری پژوهش نیز(0001/0> P ) همین نتیجه را نشان داده است.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری ومعده
حوزه های تخصصی:
این پژوهش اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری ومعده را مورد بررسی قرار می دهد.روش پژوهش آزمایشی از نوع آزمون – بازآزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سرطان مری و معده که در مرکز سلامت مری و کبد (کوهورت)شهرستان گنبدکاووس در سال 1389 تحت درمان بودند و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری در دسترس است. ابتدا از کلیه بیماران آزمون امید(ADSHS )گرفته شد؛ سپس 30 نفر که کمترین نمره را در این آزمون کسب کردند انتخاب شده و از این تعداد 15نفر در گروه آزمایش و 15نفر در گروه کنترل بصورت تصادفی جایگزین شدند.روش معنادرمانی گروهی طی 10 جلسه هر هفته دو جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. در پایان پس آزمون (اجرای مجدد آزمون امید) روی دو گروه اجرا گردید. با استفاده از روش آماری کوواریانس یافته ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد معنا درمانی به شیوه گروهی باعث افزایش امید وخرده مقیاسهای آن در بیماران شده است. همچنین نتایج مرحله پیگیری که یک ماه پس از آزمایش صورت گرفت همچنان اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی را بر افزایش امید وخرده مقیاسهای آن تایید کرد.
امید در نگرش دانش آموزان تک والد: فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی امید در نگرش دانش آموزان تک والد(فرزند طلاق) اجرا گردید. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 16دانش آموز دختر تک والد مقطع ابتدایی در یکی از مدارس ابتدایی شهر چهاردانگه بودند که به روش انتخاب هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآ.وری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد نظریه زمینه ای استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی کردید. نتیجه: درباره امید و مدرسه، کودکان تک والد به دلیل داشتن مشکلات خانوادگی که به دنبال طلاق والدین پیش آمده دارای مشکلات تحصیلی بوده و آنها دچار افت تحصیلی شده و بسیاری از آنها انگیزه ی پیشرفت و ادامه تحصیل را ازدست داده اند. درباره امید و خانواده کودکان تک والد اغلب در تعریف خانواده دچار سردرگمی شده و تعریف خانواده مطابق با آنچه در واقعیت تجربه می کنند، متفاوت است. آنها در رابطه با والدی که در کنار آنها حضور ندارد، احساس دلتنگی می کنند و برای بودن در کنار والد غایب خود اشتیاق نشان می دهد. ا آنها آرزوی برگشت دوباره ی خانواده در کنار هم را در ذهن خود می پرورانند.برخی نیز از اینکه خانواده دوباره در کنار هم باشند و مثل گذشته در کنار هم زندگی کنند، احساس ناامیدی می کنند.آنها به موجب شرایطی که با آن مواجه هستند به دیگر دوستان خود حسادت کرده و زندگی خود را با آنها مقایسه می کنند.
نقش سرکوب فکر، عوامل فراشناختی و هیجانات منفی در پیش بینی اختلال وابستگی به مواد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرکوب فکر، عوامل فراشناختی، و هیجانات منفی در پیش-بینی اختلال وابستگی به مواد است.
روش: طرح تحقیق از یک نگاه از نوع همبستگی و با توجه به هدف دیگر علی-مقایسه ای است. آزمودنی های پژوهش 70 نفر از افراد مبتلا به اختلال وابستگی به مواد و 70 نفر از افراد عادی (جمعا 140 نفر) بودند. افراد وابسته به مواد از میان مردان مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی انتخاب شدند و نمونه عادی نیز از جمعیت عمومی انتخاب شد. روش نمونه گیری در هر دو روش به صورت در دسترس بود. افراد دو گروه به کمک پرسشنامه فراشناخت، سیاهه سرکوب خرس سفید و پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده گردید.
یافته ها: باورهای فراشناختی منفی در مورد نگرانی، افسردگی و سرکوب فکر بیشترین توان پیش بینی معنی دار اختلال وابستگی به مواد را داشتند.
نتیجه گیری: می توان به کمک عوامل فراشناختی، سرکوب فکر و هیجانات منفی (خصوصاً افسردگی)، اختلال وابستگی به مواد را پیش بینی نمود. بر پایه این الگو می توان یک رویکرد پیشگیرانه از وابستگی به مواد و یک رویکرد روان درمانی بر پایه درمان های شناختی و فراشناختی تدارک دید و یافته های این پژوهش را در محیط های بالینی و مشاوره ای برای کمک به افراد وابسته به مواد به کار گرفت.
آموزش مهارتهای زندگی و تأثیر آن بر بهبود زندگی شرکتکنندگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناسایی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی (گروه های پیگیر_و خدمات مکاتبه ای) بر بهبود زندگی فراگیران شرکت کننده در نهضت سوادآموزی بعنوان هدف کلی انتخاب گردید بر اساس هدف کلی انتخاب شده این فرض مطرح شد که شرکت در گروه های پیگیر سواد و برنامه خدمات مکاتبه ای سواد بر بهبود نگرش فراگیران در زمینه مهارتهای اساسی زندگی آنان، مؤثر است. سپس با استفاده از روش علی_مقایسه ای بر روی 1902 نفر گروه های پیگیر، 279 نفر خدمات مکاتبه ای و 5102 نفر کلاسهای تکمیلی و اعمال روش تجزیه و تحلیلt استودنت برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه نتایج به این قرار اعلام گردید: شرکت در گروه های پیگیر سواد بر بهبود نگرش فراگیران در زمینه تصمیم گیری همه جانبه، تأثیر سواد بر زندگی اجتماعی، شناخت حقوق شهروندی، بکارگیری مهارتها در فعالیتهای غیر رسمی، عزت نفس مؤثر است اما شرکت در دوره های خدمات مکاتبه ای بر بهبود نگرش فراگیران در زمینه بکارگیری مهارتها در فعالیتهای غیررسمی، عزت نفس، تصمیم گیری همه جانبه و تأثیر سواد بر زندگی اجتماعی آنان مؤثر نمیباشد ولی در شناخت حقوق شهروندی آنان مؤثر است.
بررسی تأثیر القای هیجانی بر سرعت قضاوت های اخلاقی شخصی و غیر شخصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات در حیطه روان شناسی اخلاق به دنبال یافتن سیستم های شناختی و هیجانی تعیین کننده در قضاوت اخلاقی هستند. هدف این پژوهش نیز تعیین تأثیر القای هیجانی بر زمان پاسخ به داستان های اخلاقی بود.
مواد و روش ها: مطالعه انجام شده از نوع علی- مقایسه ای بود و بر روی 85 نفر دانشجوی 25-18 ساله مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی، که به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. به منظور سنجش قضاوت اخلاقی از 2 داستان شخصی و غیر شخصی و به منظور القای هیجانی از سه دسته تصاویر با بار هیجانی مثبت، منفی و خنثی استفاده شد. این پژوهش در 5 مرحله، 3 مرحله جهت سنجش قضاوت اخلاقی و 2 مرحله جهت القای هیجانی، انجام گرفت. سپس یافته ها با آزمون واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد که تفاوت زمان واکنش به داستان های شخصی در مرحله اول و سوم (01/0 P <) و همچنین مرحله اول و پنجم (026/0 P <) معنی دار بود، اما این تفاوت در مورد داستان های غیر شخصی معنی دار نمی باشد. همچنین یافته ها بیانگر افزایش میانگین زمان واکنش به داستان های قضاوت اخلاقی پس از القای هیجانی منفی است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که تأثیر عوامل محیطی بر تصمیم گیری ها به خصوص تصمیم گیری های اخلاقی به نوع هیجان های القاء شده و جنس تصمیم گیری های هیجانی و شناختی بستگی دارد.
پایه نظری و الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آن بود که تئوری هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام را بررسی نماید. پرسش های اساسی عبارت بود از اینکه: 1. کارکرد هیجانات مثبت چیست؟ 2. الگوی هیجانات مثبت کدامند؟ روش پژوهش، کتابخانه ای است که پس از شناسایی و استخراج مفاهیم مربوطه از متون اسلامی، به تحلیل محتوای آن پرداخته شد. نتایج نشان داد که هیجانات مثبت موجب «بسط برانگیختگی توانمندی» می شوند؛ روان انسان را از انقباض خارج کرده و گسترش می دهند؛ انسان را از خمودی خارج ساخته و برانگیخته می کنند؛ و ناتوانی را از بین برده و انسان را برای انجام امور، آماده و توانمند می سازد. الگوی هیجانات مثبت از دیدگاه اسلام سه ویژگی دارد: 1. همه ابعاد مادی و معنوی انسان را شامل می شود؛ 2. باید متوازن بوده و هر کدام از ابعاد، هیجان مناسب خود را داشته باشند و 3. نباید پیامد منفی داشته باشند وگرنه نتیجه معکوس خواهند داد.
پیش بینی تاب آوری تحصیلی و هیجانی بر مبنای عوامل روان شناختی، خانوادگی و اجتماعی: مقایسه نیمرخ پیش بینی ابعاد تاب آوری هیجانی و تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی سیستمی و شناختی-اجتماعی، نیمرخ پیش بینی افراد تاب آور تحصیلی و هیجانی را در عوامل خانوادگی، تحصیلی و روان شناختی بررسی و مقایسه کرده است. شرکت کنندگان پژوهش دانش آموزان کلاس های دوم دبیرستان بودند که به شکل هدفمند از میان نواحی 3 و 4 آموزش و پرورش شهرستان شیراز انتخاب شدند که به نظر می رسید در شرایط اقتصادی- اجتماعی پایین تری بودند. از مجموع 846 آزمودنی در این نمونه آماری، 137 نفر به عنوان تاب آور تحصیلی و 146 نفر به عنوان تاب آور هیجانی و 28 نفر نیز به عنوان تاب آور تحصیلی و هیجانی شناسایی شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس های دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ، جوّ تعاملی معلم-دانش آموز، مقیاس راهبردهای مقابله ای سندلر و همکاران، پرسشنامه تنظیم شناختی عاطفی گارنفسکای و کراجی، مقیاس بهزیستی روانی کلی و پیترسون، افسردگی کودکان کواکس و بک، و مقیاس تاب آوری تحصیلی مارتین استفاده شد. نتایج تحلیل افتراقی توصیفی نشان میدهد متغیرهایی که بیش ترین سهم را در تمایز میان گروه های تاب آور تحصیلی و غیر تاب آور تحصیلی داشته اند به ترتیب عبارت هستند از: راهبرد مقابله ای فعال، درگیری، تنظیم شناختی مثبت هیجانات و ساختار. در حالیکه بیش ترین قدرت تفکیک گروه های تاب آور هیجانی و غیر تاب آور هیجانی به ترتیب مربوط به متغیرهای دلبستگی به والدین، تنظیم شناختی منفی هیجانات، ساختار، حمایت های خود استقلالی، درگیری و راهبرد مقابله ای اجتنابی است. همان گونه که نتایج نشان می دهد نیمرخ پیش بینی متفاوت گروه های تاب آور تحصیلی و هیجانی شواهدی را مبنی بر ماهیت چند بعدی بودن سازه تاب آوری فراهم می آورد. نتایج حاصل از تحلیل افتراقی پیش بینی کننده نشان می دهد که تابع تاب آور هیجانی در 7/93% از موارد و تابع تاب آور تحصیلی در 4/92% قادر به تشخیص صحیح افراد تاب آور است.
نقش متغیرهای شناختی، ابعاد فراشناختی و هیجانات در رفتار سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی نقش متغیرهای شناختی، ابعاد فراشناختی و هیجانات در رفتار سوءمصرف مواد مراجعان مراکز درمان سوءمصرف مواد (در شهر بندرعباس) و مقایسه آن با گروه عادی است.
روش: پژوهش حاضر یک طرح مورد– شاهدی است که در آن 100 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد با 100 فرد عادی که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب، و از نظر برخی متغیرهای جمعیتشناختی تقریباً همتا شده بودند، مقایسه شدند. دادهها به کمک پرسشنامه های اطلاعات زمینهای، مصاحبه بالینی، پرسشنامه نگرشهای ناکارآمد، پرسشنامه فراشناخت و پرسشنامه اضطراب، افسردگی، استرس (DASS)، جمعآوری و سپس با بهرهگیری از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که دو بعد فراشناخت (باورهای مربوط به اطمینان شناختی و کنترلناپذیر بودن افکار) با مصرف مواد رابطه معنادار دارند. همچنین، سوءمصرفکنندگان مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها (در مقایسه با گروه شاهد) نگرشهای ناکارآمد را نشان دادند. همچنین، همبستگی معنادار بین 4 بعد از ابعاد فراشناخت (اعتمادشناختی، خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت و باورهای مربوط به کنترلناپذیری افکار) با پی آمدهای روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مشاهده شد.
نتیجه گیری: از دیدگاه فراشناختی، سوءمصرف مواد یک روش مؤثر برای تعدیل سریع رویدادهای شناختی مانند احساسات، افکار یا خاطرات است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که رابطه بین هیجان و سوءمصرف مواد بهوسیله فراشناخت میانجیگری شود. این نتایج میتواند حاکی از نقش مهم نظریه فراشناخت در فهم و درمان سوءمصرف مواد باشد.
رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر به واسطه حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور تعیین نقش بررسی تأثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رفتارهای پرخطر بواسطه حمایت اجتماعی ادارک شده انجام شد. بدین منظور 224 (93 پسر و 149 دختر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم راهبردهای شناختی سازگارانه بر خانواده، راهبردهای شناختی ناسازگارانه بر خانواده و دوستان و همچنین، راهبردهای شناختی ناسازگارانه، خانواده و دوستان بر رفتارهای پرخطر بود. علاوه بر این، اثرات غیرمستقیم راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر به وسیله عامل خانواده واسطه گری شد. بنابراین، نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر تأیید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
"مقایسه پردازش معنایی مفاهیم هیجانی در بین افراد افسرده غیر بالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرا "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس رویکرد شناختی این فرض وجود دارد که علت تفاوت در پاسخ دهی هیجانی، تفاوت در پردازش معنایی در سیستم شناخت است. بر اساس این دیدگاه افراد به طور نسبی الگوهای ثابتی از پردازش معنایی در ذهن دارند که نشانه تجارب گذشته و در بعضی موارد مرتبط با رفتار فعلی آن ها است. (مارکس، 1965). برای مطالعه پردازش معنایی، دو گروه با تاکید بر رویکرد آزگود، به منظور مطالعه افتراق معنایی برای مقایسه انتخاب شدند. از میان 161 آزمودنی داوطلب (25= n) نفر با صفت شخصیتی برون گرایی با استفاده از آزمون شخصیتی آیزنک و از میان 47 نفر (25 = n) آزمودنی با روان رنجوری افسردگی غیر بالینی با استفاده از آزمون افسردگی بک نسخه دوم انتخاب شدند و به تفکیک 15 مفهوم هیجانی از طیف های متفاوت مربوط به پرخاشگری، احساسات ناخوشایند تجربه شده مثل ترس و اضطراب و از طیف تجربه هیجانی که اغلب احساسات مثبت را دربر می گیرند بر اساس آزمون آزگود افتراق معنایی شد. بر اساس تجزیه و تحلیل واریانس، نتایج نشان داد در سطح 05/0 < p در پاسخهای افتراق معنایی، بر حَسب تفکیک افتراق معنایی در چهار بُعد معنی (ارزیابی، توانایی، فعالیت و خطر) تفاوتهایی در بین دو گروه با افسردگی غیربالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرایی برای مفاهیم ناراحتی، اضطراب، عشق وجود دارد و این تفاوت برای مفهوم ناراحتی در بُعد توانایی معنی و برای مفهوم عشق در بعد ارزیابی معنی است.
تاثیر آموزش مهارت های مقابله با هیجان ها در اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دختران دبیرستانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان تاثیر آموزش مهارت های مقابله با هیجان ها در کاهش استرس، اضطراب امتحان و افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و ابزار پژوهش، آزمون اضطراب امتحان فیلیپس (1979)، مقیاس احساس فشار روانی مارکهام (1992) و آزمون عملکرد تحصیلی درتاج (1383) بود. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 30 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دارای اضطراب امتحان شهرستان فریدون شهر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان دادند آموزش مهارت های مقابله با هیجان ها در کاهش اضطراب امتحان و افزایش خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی مؤثر است.
نتیجه گیری: می توان در مدارس مهارت های مقابله با هیجان ها را در قالب درس مهارت های زندگی برای پیشگیری از اضطراب امتحان و افزایش پیشرفت تحصیلی به دانش آموزان آموزش داد.\
رابطه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه بین باورهای دنیای عادلانه با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار بود. بهمنظور دستیابی به این هدف، از جامعه آماری (زنان و مردان ساکن شهر اصفهان) 300 نفر بهعنوان گروه نمونه با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای برای پاسخگویی به ابزارهای پژوهش انتخاب شدند. از پنج پرسشنامه سلامت عمومی (با چهار زیرمقیاس)، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افکار خودکار و پرسشنامه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود بهمنظور دستیابی به دادههای مورد استفاده در پژوهش استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان و گام بهگام مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین زیرمقیاسهای سلامت عمومی (GHQ) با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران رابطه منفی و معنادار (P<0/01)وجود دارد. رابطه بین باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران با رضایت از زندگی منفی و معنادار (P<0/01) بود. رابطه بین عاطفه مثبت و باورهای دنیای عادلانه برای خود منفی و معنادار (P<0/01) و رابطه بین عاطفه منفی و باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران مثبت و معنادار(P<0/01) بود. افکار خودکار نیز با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران دارای رابطه مثبت و معنادار (P<0/01) بود. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از کل متغیرهای پژوهش، فقط رضایت از زندگی قادر به پیشبینی باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود، رضایت از زندگی و افسردگی توان پیشبینی معنادار داشتند.
"
بررسی رابطه جهت گیری زندگی و اهداف پیشرفت با رضایت از زندگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی ازعوامل تأثیرگذار در رضایت از زندگی داشتن هدف و جهت گیری مثبت به زندگی می باشد، هدف این پژوهش بررسی رابطه ی جهت گیری زندگی و اهداف پیشرفت با رضایت از زندگی است. که 362 دانشجوی دانشگاه سمنان پرسشنامه ی پرسشنامه جهت گیری زندگی، پرسشنامه اهداف پیشرفت و پرسشنامه رضایت از زندگی را پاسخ دادند. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه سمنان که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودندکه 362 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که به جز متغیر تلقی بدبینانه رابطه منفی معنادار با متغیر رضایت از زندگی دارد، بقیه متغیرها رابطه مثبت معناداری با رضایت از زندگی دارند. افزون بر آن یافته ها نشان داد که تلقی خوش بینانه، هدف پیشرفت عملکرد- اجتناب، تلقی بدبینانه و هدف پیشرفت تسلط- رویکرد به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی رضایت از زندگی دارد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که جهت گیری زندگی و اهداف پیشرفت می توانند به عنوان عامل پیش بینی کننده رضایت زندگی شمرده شود.
بررسی اثربخشی آموزش شادمانی به شیوه فوردایس بر افزایش شادمانی بیماران مبتلا به دیابت شهرستان بهبهان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش شادمانی بر افزایش شادمانی بیماران مبتلا به دیابت است. لذا بدین منظور در قالب یک طرح نیمه تجربی تعداد 40 آزمودنی به روش تصادفی از بیماران مراجعه کننده به مرکز مشاوره دیابت شهرستان بهبهان که در پرسشنامه شادمانی آکسفورد نمره پایین تری به دست آوردند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس افراد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش شادمانی به روش فوردایس قرار گرفتند. در مورد هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. پیش آزمون و پس آزمون این پژوهش، پرسشنامه شادمانی آکسفورد بود. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمونt مستقل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که آموزش شادمانی بر افزایش شادمانی بیماران کمتر شادمان، مؤثر بوده است (01/0P<).
سوگیری حافظه ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به بررسی سوگیری حافظه ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی و افراد بهنجار پرداخته است.
روش: تحقیق حاضر نوعی پژوهش مقطعی بود، بدین منظور 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 20 نفر افراد بهنجار با دامنه سنی 18 تا 52 سال انتخاب شدند. هر سه گروه آزمودنی بر اساس متغیر های سن، جنس و سطح تحصیلات همتاسازی شده، توسط آزمون تکمیل ریشه کلمه (سوگیری حافظه ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مواد هیجانی شامل مجموعه ای از ریشه لغات در قالبی مبهم بود که می توانست توسط آزمودنی به شکل خنثی و یا هیجانی منفی تکمیل گردد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که افراد مبتلا به اختلالات بالینی افسردگی اساسی و اضطراب منتشر نسبت به گروه هنجار لغات را بیشتر به شکل هیجانی منفی تکمیل نمودند که حاکی از وجود سوگیری حافظه ضمنی در دو گروه بالینی بود.
نتیجه گیری: نتایج همسو با پیشینه پژوهشی و همچنین در مورد اختلال افسردگی اساسی در راستای رویکرد باور (1987)، و همچنین در اختلال اضطراب منتشر در راستای مدل آیزنک و کین (2000) و باور (1987) می باشد.
مقایسه سطح هیجان خواهی، راهبردهای مقابله ای و میزان آسیب پذیری در برابر استرس در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون و افراد سالم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سطح هیجان خواهی، راهبردهای مقابله ای و میزان آسیب پذیری در برابر استرس در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون و افراد سالم بود.
روش: پژوهش از نوع پژوهش های علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه معتادان شهر بهارستان اصفهان تشکیل می دادند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه می کردند. نمونه انتخابی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی (62 نفر معتاد و 52 نفر سالم) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه هیجان خواهی ذاکرمن، راهبردهای مقابله ای لازاروس و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو استفاده شد.
یافته ها: نتایج مانوا نشان داد که بین سه متغیر هیجان خواهی، آسیب پذیری در برابر استرس و راهبرد مقابله ای حل مدبرانه، بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون لجستیک نشان دهنده قابلیت پیش بینی کنندگی نوع ماده مصرفی و راهبرد مقابله ای حمایت طلبی و حل مدبرانه بود.
نتیجه گیری: سطح هیجان خواهی و میزان آسیب پذیری در برابر استرس، به عنوان یک متغیر پیش بین در استفاده از نوع راهبردهای مقابله ای و نوع ماده مصرفی، در افراد سوء مصرف کننده مواد عمل می کند. این مطلب می تواند در مداخلات پیش گیرانه و درمانی جهت نیل به نتایج مطلوب مورد توجه
قرار گیرد.
مقایسه دو روش دارو درمانی و امید درمانی بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فشارخون اساسی، سومین علت مرگ و میر و یکی از مهم ترین علل اصلی ناتوانی مزمن در دنیا است که با سیر مزمن و پیشرونده خود می تواند کیفیت زندگی بیماران را در ابعاد مختلف خود تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه دو روش دارو درمانی و امید درمانی بر بهبود ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی بود.
روش: مطالعه حاضر یک طرح شبه آزمایشی می باشد که از آذر ماه 1387 تا شهریور ماه 1388 در مرکز قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. تعداد40 نفر از بیماران مبتلا فشارخون اساسی به صورت گمارش تصادفی در دو گروه دارو درمانی (شاهد) و امید درمانی (مورد) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه، پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی از نوع فرم کوتاه بود. پرسشنامه در سه مرحله قبل، بعد و سه ماه پس از مداخله (مرحله پیگیری)، در دو گروه مورد استفاده و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد، امید درمانی بیش از درمان دارویی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی شد و اثرات درمان پس از سه ماه از پایان مداخله هنوز برقرار بود.
نتیجه گیری: امید درمانی می تواند در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی مؤثر باشد. با توجه به نتایح این تحقیق، استفاده از رویکرد تیمی و لزوم همکاری متخصصان قلب و روان شناسان به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی پیشنهاد می گردد.
بررسی رابطه بین شادکامی و گرایش های معنوی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطة بین معنویت و شادکامی در دانشجویان دانشگاه اصفهان با این فرضیه بود که «بین شادکامی و گرایش های معنوی، رابطه و بین میزان شادکامی و گرایش معنوی دختران و پسران تفاوت وجود دارد». به این منظور، در قالب طرح پژوهشی از نوع همبستگی، 230 نفر (115 دختر و 115 پسر) از دانشجویان دانشگاه اصفهان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به «سیاهه شادکامی آکسفورد» و پرسشنامه گرایش های معنوی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین شادکامی و گرایش های معنوی، ارتباط مثبت و معنا داری هست (0001/0>P, 358/0=r) و بین میزان شادکامی و گرایش های معنوی دختران و پسران، تفاوت معنا داری نیست. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که خودشکوفایی معنوی، تنها زیرمقیاسی است که شادکامی را به طور معنادار پیش بینی می کند. پس مذهب، از طریق ایجاد گرایش های معنوی بیشتر، موجب شادکامی بیشتر می شود.