فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع پژوهش های علی ـ مقایسه ای و نیمه تجربی است که با هدف بررسی اثربخشی نسبی آموزش های شناختی ـ رفتاری عزت نفس بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه سوم مقطع دبیرستان انجام شد. بدین منظور 40 نفر از دانش آموزان را به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم کردیم. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزش های شناختی ـ رفتاری عزت نفس شرکت کردند، اما گروه گواه سیر طبیعی تحصیل خود را ادامه دادند. هر دو گروه در جریان پژوهش در
سه مرحله پیش آزمون (قبل از جلسه اول)، آزمون میانی (جلسه هفتم) و پس آزمون (جلسه پانزدهم) با استفاده از مقیاس های عزت نفس الیس پوپ و سازگاری اجتماعی کالیفرنیا مورد آزمون قرار گرفتند.
نتایج تحقیق نشان دهنده اثربخشی آموزش های شناختی ـ رفتاری بر سازگاری اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان بود. اما این آموزش ها با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی آزمودنی ها با سازگاری اجتماعی و عزت نفس آنها رابطه معناداری نداشت. به عبارت دیگر آموزش های عزت نفس با توجه به ویژگیهای فردی آزمودنی ها تاثیر متفاوتی نداشته است.
مقایسه خود - کارآمدی ادراک شده در تعامل اجتماعی با همسالان در بین گروهی از دانش آموزان دختر و پسر دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"به منظور بررسی ادراک خود- کارآمدی دانشآموزان دوره راهنمایی در تعامل اجتماعی با همسالان خود، مقیاس خود- کارآمدی کودکان در روابط اجتماعی با همسالان، توسط 369 نفر(186 دختر و 183 پسر) از دانشآموزان کلاسهای اول تا سوم 4 مدرسه راهنمایی ناحیه یک شیراز تکمیل گردید. حاصل تحلیل عوامل استخراج دو خرده مقیاس به نامهای موقعیت تعارض و بیتعارض بود. ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس برابر 87/0 و برای خرده مقیاس های تعارض و بیتعارض به ترتیب برابر 83/0 و 78/0 بودند. پسران نسبت به دختران از نظر نمره کل مقیاس ادراک خود- کارآمدی در سطح بالاتری قرار داشتند (0001/0= P، 47/6=t). در مقایسه دختران و پسران از نظر میانگین نمره خرده مقیاس تعارض، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (N.S، 63/1=t)، اما پسران در موقعیت بی تعارض خود- کارآمدی بیشتری نسبت به دختران گزارش کردند (007/0 =P، 68/8=t). علاوه بر بررسی تفاوت های کلاسی از نظر ادراک خود- کارآمدی، یافتههای مطالعه حاضر با سایر پژوهشهای مرتبط نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی برای انجام پژوهشهای بیشتر ارائه گردیده است.
"
بررسی تاثیر آموزش خود متمایزسازی بر کاهش مشکلات روانی زنان مطلقه تهران در سال 1385
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش خود متمایزسازی از طریق برنامه تدوین شده به وسیله پژوهشگر بر کاهش مشکلات روانی زنان مطلقه است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش حاضر، زنان مطلقه 20-45 ساله بودند که به خانه سلامت شهرداری مناطق 14 و 18 تهران مراجعه نموده بودند. نمونه گیری در این پژوهش به طور تصادفی صورت گرفته است. از بین 50 زن مراجعه کننده پس از مصاحبه و اجرای پیش آزمون، 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل (n=15) و آزمایش (n=15) جایگزین شدند. سپس، گروه آزمایش به مدت 10 جلسه در برنامه آموزش خود متمایزسازی تدوین شده توسط پژوهشگر شرکت نمودند. پس از پایان برنامه آموزشی از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزاری که در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است عبارت است از:-1 پرسشنامه (SCL90-R) که شامل 90 سوال درباره مقیاس های جسمانی کردن مشکلات روانی، وسواس فکری - عملی، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، فوبیا، پارانویا و روان پریشی است.-2 پرسشنامه خود متمایزسازی (DSI-R) که شامل 46 سوال است که تمرکز بر روابط معنادار بزرگسالان و روابط جاری با خانواده اصلی دارد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان داد این شیوه آموزش در ارتقا تمایز یافتگی زنان مطلقه و کاهش مشکلات روانی در 9 خرده مقیاس پرسشنامه (SCL90-R)، برای شرکت کنندگان در گروه آزمایش موثر بوده است.
رابطه اضافه وزن با اعتماد به نفس، افسردگی، سبک زندگی و خودپنداره بدنی در زنان خود معرف به مراکز کاهش وزن
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضافه وزن در زنان خود معرف به مراکز کاهش وزن با اعتماد به نفس، افسردگی، سبک زندگی و خود بدنی (خود پنداره بدنی) در شهر اصفهان به مرحله اجرا در آمده است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از سه مرکز (مطبهای خصوصی پزشکان تغذیه و کنترل اضافه وزن ) در بهار 1385 تعداد100 نفر از زنان خود معرف برای کاهش و یا کنترل وزن به صورت تصادفی ساده برای پاسخگویی به مقیاسهای پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه اعتماد به نفس کوپراسمیت، پرسشنامه خود بدنی تامکش، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه سبک زندگی بوده است. میزان اضافه وزن بر حسب تفاوت وزن فعلی از وزن ایدهآل اندازهگیری شده است. پایایی پرسشنامههای پژوهش بر حسب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اعتماد به نفس 69/0، برای پرسشنامه افسردگی 83/0، برای پرسشنامه سبک زندگی 78/0و برای پرسشنامه خود بدنی 75/0 بهدست آمد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که اضافه وزن صرفاً با افسردگی (01/0P< و 294/0=r)، وزن ذهنی (01/0P< و 645/0=r) و ارزشیابی قیافه (01/0P< و 335/0=r) دارای رابطه معناداری است. در تحلیل رگرسیون همزمان، وزن ذهنی و جهتگیری تناسب اندام (دو زیر مقیاس خود بدنی) دارای توان پیشبینی معنادار (05/0P<) برای اضافه وزن بودند. اما در تحلیل رگرسیون گام به گام به ترتیب وزن ذهنی، جهتگیری تناسب اندام و ارزشیابی قیافه دارای توان پیشبینی معنادار (05/0P<) برای اضافه وزن بودند.
"
پیش بینی صمیمیت اجتماعی بر اساس سبک های هویت، تعهد هویت و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک های هویت و تعهد هویت بر صمیمیت اجتماعی دانش آموزان بود. در نمونه ای متشکل از 2099 آزمودنی (1008 پسر و 1091 دختر)، پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی (ISI-6G) (وایت ومپلر ووین، 1998) و صمیمیت اجتماعی میلر (MSIS) (میلر و لفکورت، 1982) اجرا شد. با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیر مستقیم سبک های هویت بر تعهد هویت و صمیمیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر این است که سبک هویت اطلاعاتی بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثر مستقیم مثبت و معنادار؛ سبک هویت هنجاری بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثر مستقیم مثبت و معنادار؛ جنس و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثر مستقیم مثبت و معنادار؛ جنس و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی بر تعهد اثر مستقیم منفی و معنادار دارد. اثر غیر مستقیم سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری از طریق تعهد بر صمیمیت اجتماعی مثبت و غیر معنادار؛ اثر غیر مستقیم جنس و سبک سردرگم از طریق تعهد بر صمیمیت اجتماعی منفی و غیر معنادار به دست آمد. درمجموع، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که متغیر تعهد هویت نتوانست رابطه بین سبک های هویت و صمیمیت اجتماعی در دو جنس را میانجی گری کند. تلویحات یافته های پژوهش با تاکید بر نقش آموزش روش های کارآمد مواجهه با تکالیف هویتی مورد بحث قرار می گیرد.
پنج رگه اصلی شخصیت و حرمت خود به عنوان پیشبینیهای بهزیستی فضیلتگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قدرت رگههای پنجگانه شخصیت (نوروزگرایی، برونگردی، وظیفهشناسی، مقبولیت و گشودگی نسبت به تجربه) در پیشبینی نمرههای بهزیستی فضیلتگرای دانشجویان بود. نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا، نیز افزون بر نقش رگههای پنجگانه شخصیت، بررسی شد. 240 دانشجوی دانشگاه تهران (89 پسر و 151 دختر) پرسشنامههای پنج رگه اصلی شخصیت (جان و سریواستاوا، 1999) ، مقیاسهای بهزیستی فضیلتگرا (ریف، 1989) و حرمت خود (روزنبرگ، 1979) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که رگة وظیفهشناسی در هر دو گروه دختران و پسران و رگههای مقبولیت و برونگردی فقط در گروه پسران توانستند بهزیستی فضیلتگرا را پیشبینی کنند. حرمت خود نیز نقش معناداری در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در هر دو جنس ایفا کرد. اما نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در دختران در مقایسه با پسران بسیار پررنگتر بود.
"
رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران و عزت نفس دانش آموزان دختر ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران و عزت نفس دانش آموزان دختر ناشنوا و شنوا در مقطع متوسطه شهر تهران، انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی با تاکید بر همبستگی است و نمونه آماری شامل 69 دانش آموز دختر ناشنوا و 82 دانش آموز دختر شنوای مقطع متوسطه و مادران هر دو گروه بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t استودنت برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری مادران دانش آموزان ناشنوا و شنوا تفاوت معناداری وجود ندارند (P<0.01) بیشتر مادران هر دو گروه نمونه از شیوه فرزندپروری مقتدرانه بهره می گیرند. بین عزت نفس دانش آموزان ناشنوا و شنوا تفاوت معنادار وجود دارد (P<0.01)، بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادران با عزت نفس فرزندان در هر دو گروه ناشنوا و شنوا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0.05). نتیجه گیری: از آنجا که یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین شیوه های فرزندپروری و عزت نفس دانش آموزان ناشنواست، ارایه آموزش های لازم به والدین این دانش آموزان برای رابطه بهتر و موثرتر با آنها، ضرورتی موکد است.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس و کاهش کم رویی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
بررسی رابطه بین خودکارآمدی،حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است.روش: این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش 300 دانشجوی دختر و پسر (210 دختر و 90 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 84-85 را تشکیل می دادند، که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و به کمک پرسشنامه های خودکارآمدی شرر (1982)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (1986)، پرسشنامه اضطراب امتحان (1375)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و t مستقل تحلیل شده اند.یافته ها: این بررسی نشان داد که رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان و نیز رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان مثبت بوده و رابطه بین اضطراب امتحان و سلامت روان منفی است. همچنین دریافتیم که بین میانگین های خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان در دو جنس، تفاوتی وجود ندارد، با این وجود میانگین سلامت روان دانشجویان پسر بطور معنی داری پایین تر از میانگین سلامت روان دانشجویان دختر است.نتایج: به طور کلی نتایج پژوهش نشان دادند که خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در ارتقا سلامت روانی موثر بوده و اضطراب امتحان سلامت روانی را کاهش می دهد.
بررسی رابطه هیجان ها و اسنادهای علی با عزت نفس در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به منظور بررسی ارتباط بین هیجان ها و ابعاد اسناد علی (ابعاد مرکز کنترل و کنترل پذیری و پایداری) با عزت نفس، پژوهشگر آزمون های عزت نفس روزنبرگ، هیجان های واتسون و کلارک و مقیاس سنجش ابعاد علی (واینر) را در مورد 367 شرکت کننده دانشجو از دانشگاه تبریز اجرا کرده است. در تحلیل فرضیه ها از برنامه های آماری SPSS و تحلیل رگرسیونی و همبستگی پیرسون استفاده کرده است و متغیرهای مربوط به ابعاد اسناد علی در دو موقعیت (موفقیت) و (شکست) مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد، از عمده ترین عواملی که در افزایش عزت نفس موثرند، هیجان های مثبت و به تبع ان انتساب های کنترل پذیر و درونی و پایدار در موقعیت موفقیت است و فرد می تواند با درونی کردن و کنترل پذیر و پایدار دانستن آن، هیجان های مثبت خود را بالا برده و عزت نفسش را افزایش دهد. همچنین انتساب های درونی و کنترل پذیر در موقعیت شکست در افزایش هیجان های منفی موثرند. احتمال می رود، هیجان های منفی در پایین بردن عزت نفس موثر باشند و به تبع آن سلامت جسمی و روحی فرد به مخاطره افتد.
رابطه جرات ورزی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه میزان جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی و همچنین بررسی روابط موجود بین این متغیرها صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع همبستگی است. بدین منظور 60 دانش آموز تیزهوش (30 پسر و 30 دختر) و 60 دانش آموز عادی (30 پسر و 30 دختر) به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه جرات ورزی گمبریل و ریچی و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و همین طور معدل درسی مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره، ضریب همبستگی دو متغیره و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان تیزهوش در هر سه متغیر جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی بر دانش آموزان عادی برتری داشتند، اما تفاوتی بین متغیرهای فوق در دو جنس ملاحظه نشد. از سوی دیگر هر سه متغیر جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان عادی دارای رابطه معنادار بودند، اما در دانش آموزان تیزهوش تنها بین دو متغیر جرات ورزی و عزت نفس رابطه وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جرات ورزی و عزت نفس، توانایی پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عادی را داشتند. نتیجه گیری: برتری دانش آموزان تیزهوش بر دانش آموزان عادی در سه متغیر: جرات ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی مورد تایید قرار گرفت. بعلاوه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از روی داده های جرات ورزی و عزت نفس قابل پیش بینی است.