فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴۴۹ مورد.
مقایسه ناگویی هیجانی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی با کنترل وضعیت اجتماعی-اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی، سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی شهر بهبهان با کنترل وضعیت اجتماعی-اقتصادی بود. جامعه آماری تمام دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده های طلاق و عادی شهر بهبهان در سال 92-91 بودند و از میان آن ها نمونه ای 30 نفری با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از فرزندان طلاق و 30 نفر نیز از فرزندان عادی انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه ناگویی هیجانی (TAS-20)، پرسشنامه سلامت روان (GHQ-28) و معدل سال تحصیلی 92-91 استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که بین ناگویی هیجانی دخترهای خانواده های طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. ناگویی هیجانی در دخترهای خانواده های طلاق بالاتر از گروه عادی بود. سلامت روان دخترهای خانواده های طلاق پایین تر از خانواده های عادی بود. همچنین عملکرد تحصیلی دخترهای خانواده های طلاق پایین تر از خانواده های عادی بود.
پنج رگه اصلی شخصیت و حرمت خود به عنوان پیشبینیهای بهزیستی فضیلتگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی قدرت رگههای پنجگانه شخصیت (نوروزگرایی، برونگردی، وظیفهشناسی، مقبولیت و گشودگی نسبت به تجربه) در پیشبینی نمرههای بهزیستی فضیلتگرای دانشجویان بود. نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا، نیز افزون بر نقش رگههای پنجگانه شخصیت، بررسی شد. 240 دانشجوی دانشگاه تهران (89 پسر و 151 دختر) پرسشنامههای پنج رگه اصلی شخصیت (جان و سریواستاوا، 1999) ، مقیاسهای بهزیستی فضیلتگرا (ریف، 1989) و حرمت خود (روزنبرگ، 1979) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که رگة وظیفهشناسی در هر دو گروه دختران و پسران و رگههای مقبولیت و برونگردی فقط در گروه پسران توانستند بهزیستی فضیلتگرا را پیشبینی کنند. حرمت خود نیز نقش معناداری در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در هر دو جنس ایفا کرد. اما نقش حرمت خود در پیشبینی بهزیستی فضیلتگرا در دختران در مقایسه با پسران بسیار پررنگتر بود.
"
بررسی تأثیر آموزش گروهی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای شهرستان بهبهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش گروهی، بر افزایش عزت نفس دختران نوجوان پایه سوم مقطع متوسطه شهرستان بهبهان در سال تحصیلی 81-80 با استفاده از طرح تحقیقی آزمایشی پس آزمون با گروه کنترل میپردازد و میزان اثربخشی مشاوره گروهی را به عزت نفس میسنجد. نمونه تحقیق دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه یکی از دبیرستان های شهرستان بهبهان میباشد که به طور تصادفی انتخاب شده که 30 نفر از آزمودنیها به طور تصادفی در گروه آزمایش و 30 نفر آزمودنی به طور تصادفی در گروه گواه قرار گرفته اند. متغیر مستقل 480 دقیقه جلسه مشاوره گروهی ( تلفیقی از دیدگاه بک والیس) بود که فقط در مورد گروه آزمایش اجرا شد. پس از برگزاری مشاوره گروهی میانگین نمرات عزت نفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش نشان داده است.
ابعاد خودکارآمدی نوجوانان درگونه های مختلف خانواده در مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ابعاد خودکارآمدی(تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و خلاق) نوجوانان در گونه های مختلف خانواده در مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 590 دانش آموز پایه اول تا سوم دبیرستان(282 پسر و 308 دختر) در شهر شیراز بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای تصادفی در سال تحصیلی 93-1392 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ابعاد خودکارآمدی موریس، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق کارووسکی و دو مقیاس خودگزارشی فرآیند و محتوای خانواده سامانی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مقایسه گونه های مختلف خانواده(سالم، مشکل دار محتوایی، مشکل دار فرآیندی و ناسالم) از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره(MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی عاطفی دارند، اما گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی خلاق نوجوانان نشان نداد. همچنین یافته ها روشن ساخت که فرزندان خانواده های سالم دارای بیشترین میزان خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و عاطفی هستند. در مقابل، فرزندان خانواده های ناسالم دارای کمترین میزان خودکارآمدی تحصیلی و اجتماعی و فرزندان خانواده های مشکل دار محتوایی کمترین میزان خودکارآمدی هیجانی را دارا هستند
بررسی شاخص های شخصیتی، انگیزشی/ شناختیِ خلاقیت در دانشجویان: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل وجود تفاوت های فردی زیاد در خلاقیت، حوزه خلاقیت - شخصیت همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است، خلاقیت مستلزم تعامل رگه های ناهمسازی است که بتوانند در رابطه بین خلاقیت - شخصیت نقش واسطه ای را ایفا می کنند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شاخص های شخصیتی و شناختی/ انگیزشی در خلاقیت دانشجویان انجام گردید. بدین منظور تعداد 364 (215دختر و 149پسر) نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه خلیج فارس که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی مرحله ای انتخاب شده بودند، پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیتی (NEO) گلدبرگ (1999)، آزمون خلاقیت عابدی (1372)، مقیاس تحمل ابهام مک لین (1993) و مقیاس نیاز به شناخت کاسیوپا و دیگران (1984) را تکمیل نمودند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مدل یابی معادلات ساختاری (Lisrel)، مدل شاخص های شخصیتی و انگیزشی/ شناختی در خلاقیت دانشجویان را که تطابق مطلوبی با داده های تجربی داشت، تأیید نمود. بر طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان گفت که خلاقیت را می توان به صورت یک نشانگان یا مجموعه ای در نظر گرفت که متأثر از نقش شاخص های شخصیتی، انگیزشی/ شناختی است.
تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی از طریق عزت نفس کلی ، خودپنداره تحصیلی ،راهبردهای یادگیری خود-تنظیم و انگیزش تحصیلی خود مختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، آزمون مدل مفهومی معادلات ساختاری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان براساس متغیر های عزت نفس کلی، خودپندارة تحصیلی، انگیزش تحصیلی خودمختار و راهبردهای یادگیری خود تنظیم است. 417 دانش آموز سال اول دبیرستان های شهر سقز (226 پسر و 191 دختر) به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامة عزت نفس کلی، مقیاس انگیزش تحصیلی، پرسشنامة راهبردهای یادگیری و پرسشنامة خودپنداره پاسخ دادند. داده ها با مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی مورد نظر، از برازندگی مطلوبی برای جامعة هدف برخوردار است. متغیرهای خودپندارة تحصیلی و راهبردهای یادگیری، بیشترین سهم را در تبیین واریانس پیشرفت تحصیلی داشتند. همچنین عزت نفس کلی از طریق متغیرهای واسطه ای خودپندارة تحصیلی و انگیزش تحصیلی خودمختار، اثر مستقیم و معنی داری بر پیشرفت تحصیلی داشت. اثر مستقیم انگیزش تحصیلی خودمختار بر پیشرفت تحصیلی معنادار نبود. لذا با توجه به اینکه در این پژوهش، انگیزش تحصیلی خودمختار سهمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نداشت، نظریة خودمختاری دسی و ریان نیازمند آزمون بیشتر در جوامع شرقی است.
شناخت عزت نفس و روشهای افزایش آن
منبع:
تربیت ۱۳۷۶ شماره ۱۲۵
حوزه های تخصصی:
رابطه ی حالت های روان شناختی مثبت با سبک های مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به نظر می رسد که توجه به توانایی ها، به جای توجه به ناتوانی ها و ضعف های بشری، در برنامه های سلامت، موثرتر و کارآمدتر باشد. حالت های روان شناختی مثبت شامل توکل به خدا، خوش بینی و ... می باشند و پژوهشگران، بارها به رابطه ی بین مثبت دیدن و استفاده از راهبرد موثر در برابر ناتوانی ها و مشکلات روانی اشاره نموده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی حالت های روان شناختی مثبت با سبک های مقابله ای انجام گرفت .
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی-همبستگی در سال 1391، تمام دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های آزاد و پیام نور در دامنه ی سنی 24-19 سال شهرستان فریمان در استان خراسان رضوی بود. نمونه شامل 230 نفر از دانشجویان (115 پسر و 115 دختر) هستند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه ی راهبردهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) و پرسش نامه ی حالت-های روان شناختی مثبت (رجایی، خوی نژاد و نسایی، 1390) را تکمیل کردند. اطلاعات با آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 18 تحلیل گردیدند.
یافته ها: بین حالت های روان شناختی مثبت با راهبرد مقابله ی مسئله مدار، رابطه ی مثبت و معنی دار (01/0>P) هم چنین بین حالت قدردانی با راهبرد مقابله ی هیجان مدار رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0>P). بین حالت های خوش بینی و احساس آرامش با مقابله ی هیجان مدار رابطه ی منفی و معنی داری به دست آمد (01/0>P) اما بین سایر حالت های روان شناختی با مقابله ی هیجان مدار، رابطه ای به دست نیامد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که حالت های روان شناختی مثبت شامل هدف مندی، قدردانی، اجتماعی بودن و خوش بینی 27 درصد واریانس سبک مقابله ی مسئله مدار را تبیین می کنند و دو حالت قدردانی و خوش بینی 053/0 درصد واریانس سبک مقابله ی هیجان مدار را پیش بینی می کنند.
نتیجه گیری: در مجموع، حالت های روان شناختی مثبت، رابطه ی نیرومندتری با سبک های مقابله ای مسئله مدار نسبت به سبک های هیجان مدار دارند.
اعتماد به نفس و چگونگی تقویت آن در فرزندان
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۸۱
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش روابط میان فردی بر دوست یابی و عزت نفس دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روابط میان فردی بر دوست یابی و عزت نفس دانش آموزان دختر بود. طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر گرگان بود که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند. 30 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه های عزت نفس آیزنک و مقیاس دوستی ساکرال روی دو گروه اجرا گردید. سپس آموزش روابط میان فردی در هشت جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. در خاتمه، دو گروه، پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل گردید. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش روابط میان فردی بر دوست یابی (934/5F= ،022/0P=) و عزت نفس (884/4F= ،036/0P=) دانش آموزان بود. آموزش روابط میان فردی منجر به افزایش کیفیت دوستی و عزت نفس در دانش آموزان دختر می شود.
تأثیر آموزش تنش زدایی بر پایه نظریه خودکار آمدی در بهداشت روانی زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی بود. بررسی حاضر به روش طرح نیمه آزمایشی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور پنج مراجع دختر به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحت درمان تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. مراجعین در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه های اول، هفتم، هشتم، و جلسه آخر (جلسه چهاردهم) و مراحل پیگیری سه ماهه و شش ماهه پرسشنامه های ضربه عشق، BDI-II، عزت نفس، GHQ-28، نوع عملکرد پس از شکست عاطفی، DASS-21، و PAC را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسشنامه میلون-3 را برای شناسایی الگوهای بالینی شخصیت کامل کردند. برای تحلیل داده ها از دو روش معناداری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی اثربخش بوده، و مراجع پس از پایان درمان از حالات شخصیتی «بالغ» و «والد حمایت کننده» خود بیشتر استفاده می کرده است. درمان تحلیل رفتار متقابل با توجه به فرآیند درمانی- تکنیکی که دارد در بهبود علائم مرضی دانشجویان دارای شکست عاطفی از اثربخشی مناسبی دارد.