فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت روزافزون استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی و همبستگی آن با برخی از اختلالات روانی و رفتاری، این پژوهش در پی بررسی اضطراب اجتماعی در کاربران استفاده کننده از شبکه های اجتماعی مجازی است.
روش: در این مطالعه ی مقایسه ای، نمونه ی پژوهش شامل 80 نفر دانش آموز دختر و 99 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسش نامه ی هراس اجتماعی کانور (200) استفاده شد. داده ها با استفاده تحلیل واریانس چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و استفاده از شبکه های اجتماعی موبایلی رابطه ی معناداری وجود دارد (50/0r=) علاوه بر این نتایج تحلیل واریانس چند متغیره حاکی از آن بود که بین سه گروه کاربر عادی، در معرض خطر و معتاد به اینترنت در متغیرهای ترس (01/0P< و 73/4F=)، اجتناب (02/0P< و 53/6F=)، نشانه های فیزیولوژیکی (03/0P< و 57/3F=) و مقیاس کل اضطراب اجتماعی (002/0P< و 48/6F=) تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که کسانی که به شدت از شبکه های اجتماعی موبایلی استفاده می کنند، با احتمال بیشتری دچار اعتیاد به اینترنت و اضطراب اجتماعی شوند.
پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک دلبستگی و نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک دلبستگی و نیازهای بنیادی روان شناختی انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی از نوع پیش بینی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که200 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و ریان (2000) و اضطراب اجتماعی کانر و همکاران (2000) پاسخ دادند. یافته ها به روش رگرسیون لجستیک تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ابعاد سبک دلبستگی و نیازهای بنیادین در سطح 05/0 توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را دارند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد ابعاد سبک دلبستگی ایمن به صورت منفی و سبک دلبستگی ناایمن به صورت مثبت اضطراب اجتماعی را پیش بینی می کند. همچنین با افزایش نمره فرد در نیازهای بنیادین اضطراب اجتماعی کاهش و همراه با کاهش نمره وی در نیازهای بنیادین اضطراب اجتماعی افزایش می یابد.
مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نتایج تحقیقات نشان می دهد که شبکه های مجازی اجتماعی موجب اختلال در سلامت خانواده و افزایش روابط فرازناشویی شده اند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی انجام شده است.
روش: نمونه تحقیق شامل250 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی ناصری، هوش اخلاقی لینیک و کیل، و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که هوش معنوی اثر مستقیم و معنی داری هم بر رضایت زناشویی و هم روابط فرازناشویی دارد. اما هوش اخلاقی تنها بر رضایت زناشویی اثر مستقیم معنی دار دارد. همچنین اثر مستقیم رضایت زناشویی با رابطه فرازناشویی معنی دار نشد. اما اثر مستقیم رابطه میزان استفاده از فضای مجازی با رابطه فرازناشویی معنی دار شد. در کل داده ها نشان داد که مدل پیشنهادی نیازمند اصلاح است و با حذف مسیرهای غیرمعنی دار مدل نهایی با 002/0RAMSE= برازش گردید.
نتیجه گیری: بنابراین نتایج فوق، مدل پیشنهادی به دلیل توجه به نقش عوامل فرهنگی و مذهبی می تواند مسیری مهم و متناسب با فرهنگ کشورمان در جهت افزایش رضایت زناشویی، کاهش روابط فرازناشویی و استحکام خانواده باشد.
پیش بینی ابعاد نگرش مثبت به مواد مخدّر در دانش آموزان نوجوان: تحلیل رگرسیون چند متغیّره و رگرسیون چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور پیش بینی ابعاد نگرش مثبت به مواد مخدّر در دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس ویژگی های فردی و خانوادگی صورت گرفت. روش: جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 400 دانش آموز انتخاب شدند و به مقیاس نگرش سنج به مواد مخدّر و مواد محرّک، مقیاس سطح ایمنی- ناایمنی خانواده، مقیاس شیوه تربیتی پدر و مادر و مقیاس رابطه با خواهر و برادر پاسخ دادند. این پژوهش از نوع همبستگی می باشد و داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیّره و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سن، روابط خانوادگی و شیوه تربیتی می توانند ابعاد سه گانه نگرش به مواد مخدّر را پیش بینی نمایند. در مقابل نگرش کلّی دانش آموزان نسبت به مواد مخدّر از روی سن، تحصیلات پدر، روابط خانوادگی و جوّ عاطفی خانواده قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: اطّلاعات دقیق درباره ویژگی های فردی و خانوادگی پیش بینی کننده ی نگرش مثبت به مواد مخدّر، هنگامی قابل دستیابی است که ابعاد سه گانه نگرش به مواد مخدّر به تفکیک مورد تحلیل قرار بگیرند.
پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس بر اساس حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس نوعی رابطه بین شخص و محیط است که توسط شخص فشارزا یا فراتر از حد منابع شخص ارزیابی می شود و در نتیجه آن آسایش و رفاه به خطر می افتد. هدف از مطالعه حاضر، پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس براساس حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیتی در دانشجویان بود. جامعه این پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه های خوارزمی، آزاد و پیام نور شهر کرج در سال تحصیلی 1392-1391 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 375 دانشجو (240 دختر و 135 پسر) بودند که به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چک لیست مهارت های مقابله ای (CS-R)، مقیاس تاب آوری بزرگسالان(ARS)، مقیاس حمایت اجتماعی (SS-A)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت ((NEO-FFI و مقیاس نشانگان استرس(SSI) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد حمایت اجتماعی، تاب آوری، راهبردهای مقابله ای حل مسئله و بی اثر و ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی همبستگی 815/0 با آسیب پذیری در برابر استرس دارند و 4/66% از واریانس آسیب پذیری در برابر استرس را تبیین می کنند (01/0>P). همچنین، اثر ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، سازگاری و مسئولیت پذیری و راهبرهای مقابله ای متمرکز بر هیجان و کم اثر توانایی پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس را نداشتند (05/0<P). با توجه به نتایج این مطالعه برای پیشگیری از وقوع آسیب روانی در دانشجویان، لازم است بر منابع حمایتی و اجتماعی توجه شود و از سویی فرایندهای حل مسئله فردی و اجتماعی به دانشجویان آموزش داده شود تا به واسطه برخورداری از این آموزش ها بتوانند از روش های مقابله ای سازگارانه در برابر عوامل استرس زا استفاده کنند.
بررسی نقش تمییزی بین جنسیت و تئوری ذهن در پیش بینی همدلی در بین دانش آموزان دختر و پسر 8تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمییزی جنسیت و تئوری ذهن در پیش بینی همدلی در بین دانش آموزان دختر و پسر بود. برای اجرای این تحقیق از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان پایه دوم و سوم دوره ابتدایی شهر اردبیل در سالتحصیلی 95-94 تشکیل دادند. از این جامعه آماری تعداد 200 دانش آموز 100 دختر ( 50 درصد )و 100 پسر (50 درصد ) بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. علاوه بر آن برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه (همدلی – بهر و تحلیل ) کودکان، پرسشنامه ذهن خوانی از روی چشم های بار آن و کوهن استفاده شد. و نتایج بدست آمده با استفاده از روش رگرسیون چندگانه از طریق ورود همزمان و همبستگی پیرسون، و T مسقل تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین تئوری ذهن و همدلی و همدلی و جنسیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .همچنین جنسیت و نظریه ذهن به خوبی توانستند همدلی را پیش بینی کنند و هم چنین معلوم شد تفاوت معناداری از لحاظ متغییر های تئوری ذهن و همدلی بین دانش آموزان دختر و پسر وجود دارد . بعبارت دیگر میانگین نظریه ذهن و همدلی در بین دانش آموزان دختر بیش از دانش آموزان پسر بود . بحث و نتیجه گیری: از آنجا که آموزش شناختی یکی از روشهای متداول آموزش است لذا برای افزایش همدلی می توان تئوری ذهن را خصوصا در بین پسران آموزش داد.
بررسی رابطه ی وظیفه شناسی با ایجاد شبکه ی ارتباطی و جستجوی بازخورد با میانجی گری شخصیت پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی وظیفه شناسی با ایجاد شبکه ی ارتباطی و جستجوی بازخورد با میانجی گری شخصیت انجام شده است.
روش: جامعه ی این پژوهش کارکنان پالایشگاه گاز بید بلند بوده است که بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 260 نفر به عنوان نمونه ی پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق پرسش نامه ی شخصیتی نئو (بعد وظیفه شناسی)، زیربعدهای ایجاد شبکه یارتباطی و جستجوی بازخورد پرسش نامه ی رفتارهای پویای اشفورد و بلک و مقیاس شخصیت پویای بتمن و کرنت بودند.
یافته ها: ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج از برازندگی الگو با داده ها حمایت کردند. برازش بهتر از طریق حذف یک مسیر غیرمعنی دار به دست آمد. یافته ها نشان داد که شخصیت پویا رابطه ی بین وظیفه شناسی با ایجاد شبکه ی ارتباطی و جستجوی بازخورد را میانجی گری می کند.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی کارکنان تأثیری شگرف بر شغل آن ها دارد، به دلیل اینکه موجب انگیزه برای ایجاد و تقویت شبکه ارتباطی آن ها در کار می گردد و موجب تلاش برای رفع مشکلات کاری و پیشرفت از طریق جستجو برای گرفتن بازخورد می شود.
شبکه های اجتماعی مجازی و نقش آن در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان در دانش آموزان بود.
روش: جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان سوم دبیرستان قم بود از میان آنها که 334 نفر با روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها؛ پرسش نامه ی محقق ساخته ی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، پرسش نامه های اهمال کاری تحصیلی سواری، احساس تنهایی (UCLA) و سلامت عمومی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد استفاده کردن از شبکه های اجتماعی مجازی می تواند اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان را در دانش آموزان پیش بینی می کند. همچنین اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان با مدت استفاده از شبکه های مجازی، رابطه ی مثبت معنادار دارد.
نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی مجازی به واسطه ی درگیر کردن کاربران خود، ممکن است موجب بروز مشکلاتی در زندگی و وضعیت روان شناختی فرد شود.
اثر رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی بر عملکرد شغلی زنان: نقش تعدیل کننده ی سرسختی روان شناختی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی بر عملکرد شغلی زنان با توجه به نقش تعدیل کننده ی سرسختی روان شناختی و تاب آوری بود.
روش: جامعه ی آماری این پژوهش تمامی کارکنان زن دانشگاه شهید چمران اهواز بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۲۳۰ نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرها از پرسش نامه های رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی (کلونوف و لندرین، 1995)، عملکرد شغلی (پاترسون، 1922)، سرسختی روان شناختی (کیامرثی، نجاریان و مهرابی زاده هنرمند، 1377) و تاب آوری (کونر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تعدیل گر انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان دادند که رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی قادر به پیش بینی عملکرد شغلی زنان می باشند. علاوه بر این، سرسختی روان شناختی و تاب آوری هر دو توانستند رابطه بین رویدادهای تبعیض آمیز جنسیتی و عملکرد شغلی را تعدیل کنند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه سرسختی روان شناختی و تاب آوری دو متغیر آموزش پذیرند، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی در جهت پرورش و توسعه ی این دو متغیر صورت گیرد.
بررسی اثربخشی رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر کاهش باورهای غیرمنطقی زنان متأهل
حوزه های تخصصی:
در جهان کنونی هر فرد در زندگی روزمره شکلی از فشار روانی را تجربه می کند. تقریباً هیچ فردی از فشار روانی ناشی از عوامل تنش زای محیطی و شخصی گریزی ندارد. هر کس به ناچار سعی می کند با اتخاذ شیوه های مختص به خود به آن عوامل پاسخ دهد. ضرورت بسیار مهم و جدی در برخورد با افرادی که تفکر غیرمنطقی دارند، تغییر دادن افکار و باورهای غیرمنطقی و ناکارآمد آنان می باشد. از آنجا که فرض می شود، درمان مبتنی بر رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر تغییر باورهای غیرمنطقی موثر است، لذا در این پژوهش، درمان رویکرد تحلیل رفتار متقابل جهت تغییر باورهای غیرمنطقی در بین زنان متأهل مورد بررسی قرار می گیرد.
پژوهش حاضر تلاش می کند تا با به کارگیری روش های درمانی رویکرد تحلیل رفتار متقابل و با بهره مندی از تکنیک ها و راهبردهای مداخله ای آنها امکان اثربخشی هر یک از روش ها را بر تغییر باورهای غیرمنطقی مورد بررسی قرار دهد. لزوم ضرورت تغییر باورهای غیرمنطقی، آگاهی افراد از باورهای غیرمنطقی و نحوه تغییر آنها در موقعیت های مختلف است. که با استفاده از فنون و راهبردهای رویکرد تحلیل رفتار متقابل، می توان در یک چارچوب درمانی مناسب، به افراد دارای مشکلات مرتبط با باورهای غیرمنطقی پیشنهاد داد که به تغییر باورهای غیرمنطقی بپردازند. به همین دلیل در سرتاسر فرایند درمان بر روی باورها و انتظارات خاص هر یک از اعضاء کار می شود و شیوه اصلاح آن به ایشان آموزش داده می شود. بر این اساس، سوال این پژوهش بر این مبنا قرار دارد که درمان براساس رویکرد تحلیل رفتار متقابل تا چه اندازه می تواند باورهای غیرمنطقی را تغییر دهد.
رابطه ی شرم تصویر بدنی با جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی در اعضای باشگاه های ورزشی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل روانی تأثیرگذار بر این متغیر با هدف تعیین رابطه ی شرم تصویر بدنی با جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی در اعضای باشگاه های ورزشی تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه ی آماری کلیه ی زنان و مردان عضو باشگاه های بدن سازی شهر تهران بودند. برای انجام این پژوهش نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای از باشگاه های جنوب تهران انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه های شرم و گناه تصویر بدنی تامسون، جرأت ورزی تونند، اضطراب اجتماعی کانور و شاخص توده ی بدنی جمع آوری و با روش مدل یابی معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که شرم تصویر بدنی رابطه ی منفی معناداری با جرأت ورزی و رابطه ی مثبت معناداری با اضطراب اجتماعی دارد (05/0>P). علاوه بر این در زنان و مردان شاخص توده ی بدنی با جرأت ورزی رابطه ی مثبت معناداری داشت ولی رابطه ی شاخص توده ی بدنی و اضطراب اجتماعی فقط در مردان معنادار و منفی بود. بررسی مدل به دست آمده نیز نشان داد که متغیرهای جرأت ورزی، اضطراب اجتماعی و شاخص توده ی بدنی به ترتیب می توانند 55، 28 و 24 درصد از تغییرات شرم بدنی مردان و 21، 26و 2 درصد از تغییرات شرم بدنی زنان را تبیین کنند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این بود که علاوه بر عوامل فیزیکی نظیر وزن (شاخص توده ی بدنی) عوامل روان شناختی (نظیر اضطراب اجتماعی و جرأت ورزی) می تواند بر شرم از تصویر بدنی افراد تأثیر گذارد.
بررسی تاثیر آموزش ""فلسفه برای کودکان"" بر تحول اخلاقی دانش آموزان پسر پایه ی پنجم ابتدایی شهر تهران در سال 1387(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ""فلسفه برای کودکان"" (P4C ) بر تحول اخلاقی دانش آموزان بود. به این منظور، دو کلاس در پایه ی پنجم مدرسه ای ابتدایی و پسرانه در منطقه ی یک آموزش و پرورش شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شد. یکی از این کلاس ها به عنوان گروه آزمایش تحت 9 جلسه آموزش P4C قرار گرفت. از هر یک از کلاس ها 16 نفر بطور تصادفی برای آزمون گیری انتخاب شدند. با استفاده از فرم های موازی معماهای اخلاقی کلبرگ و پیاژه و پی گیری بالینی قضاوت های اخلاقی کودکان به روش مصاحبه ی فردی استدلال های اخلاقی دانش آموزان از نظر تراز کلی تحول اخلاقی، خود پیروی اخلاقی و اخلاق فاعلی در پیش آزمون و پس آزمون نمره گذاری شد. تحلیل کورایانس چند گانه هیچ گونه تفاوت معناداری را بین پس آزمون های تعدیل شده ی دو گروه در هیچ یک از متغیرها نشان نداد و بنابر این هیچ یک از فرضیه های پژوهشی مورد تایید قرار نگرفت. به نظر می رسد اجرای روش آموزش فلسفه به کودکان در بافت آموزش و پرورش ایران نیاز مند مداخلات شدید تر و ملاحظات بیشتری است.
پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس جهت گیری هویت و عملکرد خانواده در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس جهت گیری هویت و عملکرد خانواده در نوجوان است.
روش: بدین منظور نمونه ای شامل 300 نفر از دانش آموزان دختر شهر کرج به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسش نامه ی مسئولیت پذیری دانش آموزان، پرسش نامه ی سبک هویت برزونسکی (ISI) و پرسش نامه ی عملکرد خانواده ی بلوم (FFS) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهند که میان دو متغیر مسئولیت پذیری و عملکرد خانواده، رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد. در این خصوص نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 17 درصد از مسئولیت پذیری دانش آموزان را با توجه به کارکردهای خانواده می توان پیش بینی نمود. کارکرد خانواده در سه خرده مقیاس آرمان خانوادگی، سازمان دهی و تأکیدات مذهبی معنادار شد. همچنین میان متغیرهای سبک های هویت و مسئولیت پذیری رابطه ی معناداری وجود دارد. علاوه بر این براساس نتایج رگرسیون، سبک هویتی تعهدی با 14 درصد و سبک هویتی اطلاعاتی با 2 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان پیش بینی را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی نقش مهم خانواده و هویت یابی نوجوانان در ایجاد مسئولیت پذیری در آنان است.
نقش واسطه ای عدم ارضای نیازهای روان شناختی و خشم در رابطه بین رفتار کنترلی ادراک شده و زورگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رفتار کنترلی ادراک شده و زورگویی، و نقش واسطه ای عدم ارضای نیازهای روان شناختی و خشم در این رابطه بود.
روش: تعداد 480 نفر ار دانش آموزان شهر تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و به پرسش نامه های رفتار کنترلی ادراک شده (بارثولومیو و همکاران،2010)، پرسش نامه عدم ارضای نیازهای روان شناختی (بارثولومیو و همکاران، 2011) و پرسش نامه زورگویی و خشم (بوسورث و همکاران، 1999) پاسخ دادند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد عدم ارضای نیازهای روان شناختی بر خشم و زورگویی اثر مستقیم و مثبت و تأثیر خشم بر زورگویی مثبت و معنادار است. تأثیر توجه مشروط منفی، تهدید و ارعاب و کنترل بیش ازحد رفتار بر عدم ارضای نیازهای روان شناختی مثبت و معنادار است؛ اما تأثیر کنترل با تحسین/پاداش بر عدم ارضای نیازهای روان شناختی معنادار نیست. تأثیر غیرمستقیم توجه مشروط منفی، تهدید و ارعاب و کنترل بیش ازحد رفتار بر خشم و زورگویی مثبت و معنادار است. تأثیر غیرمستقیم عدم ارضای نیازهای روان شناختی بر زورگویی مثبت و معنادار است.
نتیجه گیری: یافته ها نقش رفتار کنترلی ادراک شده و عدم ارضای نیازهای روان شناختی بر خشم و زورگویی را مورد تأکید قرار می دهند.
پیش بینی نشانه های حساسیت اضطرابی با میانجیگری ذهن آگاهی بر اساس اضطراب اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی حساسیت اضطرابی با نقش میانجیگری ذهن آگاهی با اضطراب اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر کرمانشاه بود که 350 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای جهت نمونه انتخاب شده و با استفاده از مقیاس حساسیت اضطرابی نوجوانان (دیکون، 2002)، مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان (SAS-A، لاجرسا، 1998) و مقیاس ذهن آگاهی براون وریان (2003) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حساسیت اضطرابی و ذهن آگاهی، بین حساسیت اضطرابی و اضطراب اجتماعی و همچنین بین ذهن آگاهی و اضطراب اجتماعی در سطح 001/0 >P رابطه ی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که 18 درصد ذهن آگاهی توسط حساسیت اضطرابی و 49 درصد اضطراب اجتماعی توسط ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی تبیین می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها نتیجه می گیریم اختلال های اضطرابی چندعاملی هستند و افزون بر این در شکل گیری، تداوم و درمان اختلال های اضطرابی همچون حساسیت اضطرابی و اضطراب اجتماعی، باید به نقش ذهن آگاهی توجه داشت.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
گذر از جامعه شناسی روان به روان شناسی جامعه: پیشنهاد یک تقسیم بندی نو از انواع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ی خود دیالوژیک، ذهن انسان را به مثابه ی جامعه ای درونی می داند که اعضای آن (انواع خود)، همانند اعضای یک جامعه ی بیرونی، مشغول دیالوگ و تسلط جویی هستند. این نظریه، ""خود"" را به انواع سنتی (اسطوره ای)، مدرن و پست مدرن، تقسیم کرده و ویژگی های هر یک را متناسب با دوره ی تاریخی مرتبط، برمی شمارد. مهم ترین اهداف پژوهش تحلیلی حاضر، پیشنهاد تجدید نظر در تقسیم بندی مذکور به منظور کاربردی تر شدن و رهایی از قید دوره های تاریخی خاص و بدین ترتیب، ارائه ی یک تقسیم بندی جدید است. در پژوهش حاضر، ضمن پذیرش ایده ی اصلی نظریه ی خود دیالوژیک و ارزش های اجتماعی-تاریخی اش، من یا خود، به انواع اجدادی، والدینی، شخصی، آینده نگر و منعطف تقسیم شده است. به نظر می رسد که این تقسیم بندی جدید، نسبت به دسته بندی قبلی، شناخت بهتری را در مورد جامعه ی ذهنی انسان ها در تمام اعصار، فراهم می آورد. مهم ترین پیشنهاد این مقاله، آزمون علمی تقسیم بندی پیشنهادشده، در پژوهش های تطبیقی و کارآزمایی های بالینی فردی یا گروهی است.
مطالعه تحلیلی طرح واره های سازش نایافته اولیه در کودکان آزاردیده
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرآیند تحول کودک تابع تأثیر متقابل عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی است و خانواده نقش بسیار اساسی را در این زمینه ایفا می کند. مطالعه پیشینه پژوهشی نشان می دهد که کودکان بیشتر از هرجایی در میان خانواده در معرض خطر خشونت و بدرفتاری قرار می گیرند و این آسیب های جسمی، جنسی، روانی و غفلت که به کودک وارد می شود وی را ازنظر روانی آشفته می کند و باعث ایجاد طرح واره ها و تفکرات غیرمنطقی در ذهن او می شود. طرح واره ها به عنوان عناصر شناختی، نقش مهمی را در سازمان دهی شخصیت و نحوه تفسیر تجربه های فرد از رویدادها ایفا می کنند.
روش : مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد. بدین منظور پایگاه های علمی با کلیدواژه های مرتبط با موضوع پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و از اسناد و مقاله های به دست آمده مواردی که دارای اطلاعات معتبر علمی بودند مورد تحلیل، بررسی، مقایسه، تبیین و استنتاج قرار گرفتند.
تأثیر مداخله های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تأثیر مداخله های شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) بر احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران و پرسشنامه کمرویی استنفورد، 30 نفر از دانشجویان دختر که از احساس تنهایی و کمرویی بالایی برخوردار بودند، به طور تصادفی ساده انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه MBCT را به طور گروهی بر اساس بسته آموزشی سگال و همکاران (2002) دریافت نمودند و گروه کنترل مداخله ای در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای MBCT، مجدداً احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تجزیه و تحلیل داد ه ها استفاده شد. F محاسبه شده برای فرضیه اصلی (11/18) و برای هر یک از متغیرهابه طور جداگانه، تفاوت معناداری را در رابطه با متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه نشان داد (001/0>P). نتیجه گیری: این پژوهش در همگرایی با نتایج تحقیقات مشابه بیان می دارد، MBCT در کاهش احساس تنهایی و کمرویی دانشجویان دختر نقش مؤثری داشته است.
بررسی پیش بینی کننده های شناختی- اجتماعی سازگاری با دانشگاه در دانشجویان سال اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف بررسی پیش بینی کننده های شناختی- اجتماعی سازگاری با دانشگاه در دانشجویان سال اول انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی (الگویابی علّی) بود. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل همة دانشجویان تازه وارد مقطع کارشناسی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی93-92 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 330 نفر (187 دختر و 143 پسر) انتخاب شدند و به پرسش نامه های حمایت های محیطی، انتظارات خودکارآمدی، انتظارات پی آمد، پیشرفت هدف و پرسش نامه سازگاری با دانشگاه پاسخ دادند. داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که داده های به دست آمده برازش مناسبی با مدل تئوریکی شناختی اجتماعی دارد و مدل مورد نظر در نمونة اخیر مدلی روا و معتبر است.
بررسی ضرایب مسیر نشان داد که تمام مسیرهای علّی به طرف سازگاری با دانشگاه مثبت و معنا دار هستند. در این میان از بین متغیرهای آزمون شده در مدل، متغیر منابع و حمایت های محیطی بهتر و نیرومندتر از سایر متغیرها قادر به پیش بینی و سازگاری دانشجویان با دانشگاه است و می توان از آن برای ارتقای سطح سلامت روان و بهزیستی دانشجویان بهره گرفت.